کنایه تند برنده نوبل اقتصاد به ترامپ : دروغ نگو!
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۷۱۷۶۷۴
جوزف اشتیگلیتس گفت که دادههای ترامپ با واقعیتهای موجود اقتصاد آمریکا همخوانی ندارد.تصویر اقتصاد به آن قشنگی که ترامپ می گوید هم نیست.
به گزارش یاهو فاینانس، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا اخیرا در سخنان خود در اجلاس مجمع جهانی اقتصاد گفته بود که اقتصاد آمریکا در دوران ریاست جمهوری وی منافع بیشماری به طبقه متوسط رسانده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه ترامپ در خصوص عملکرد خود اغراق کرده است گفت: دادهسازی های ترامپ با واقعیات همخوانی ندارد. ترامپ در اجلاس داووس گفته بود که نرخ بیکاری در کمترین سطح تاریخ خود قرار دارد و هعیچ کس مانند طبقه متوسط از شرایط فعلی منفعت نبرده است. اشتیگلیتس با اشاره به اینکه در سه سال اخیر امید به زندگی در بین آمریکاییها کاهش یافته است گفت: افزایش خودکشی و تمایل به مصرف مواد مخدر و الکل در بین مردم آمریکا به ما میگوید که تصویر اقتصاد به آن قشنگی که ترامپ می گوید هم نیست.
این استاد اقتصاد دانشگاه کلمبیا که در سال ۲۰۰۱ برنده جایزه نوبل اقتصاد شد گفت: یک مساله قابل توجه این است که سرعت افزایش دستمزدها در مقایسه با کاهش نرخ بیکاری خیلی پایین بوده است و کسری بودجه ما نیز در حال رسیدن به یک تریلیون دلار است. احتمالا با نزدیک تر شدن به موعد انتخابات ریاستجمهوری شاهد افزایش اغراق های ترامپ از وضعیت اقتصاد آمریکا خواهیم بود.
جو بایدن، معاون اول دولت اوباما و یکی از اصلی ترین رقبای ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امسال نیز گفت: طبقه متوسط دارد کشته میشود. در جایی که من زندگی میکنم برای مردم مهم نیست که شاخص " داو جونز" ( اصلیترین شاخص بورس وال استریت) در چه وضعیتی است؛ برای آنها مهم است که شرایط اقتصادی خودشان چگونه است.
اشتیگلیتس هم چنین با انتقاد از سخنان ترامپ که آمریکا را بهترین مقصد سرمایه گذاری خارجی در جهان دانسته بود گفت: او با به راه انداختن جنگ تجاری با شرکای بزرگ ما و نادیده گرفتن قواعد تجاری، سیگنالی متضاد با سخنان خود به سرمایه گذاران می فرستد./ایسنا
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: اقتصاد آمریکا ریاست جمهوری نوبل اقتصاد طبقه متوسط هم نیست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۱۷۶۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بایدن یا ترامپ؟ / کدام نقاط ابهام، سرنوشت کاخ سفید را غیرقابل پیسبینی کرده؟
به گزارش خبرآنلاین در حال حاضر انتخابات شخصیتمحور و حول دو شخصیت کاملا متفاوت میچرخد. بایدن، کاندیدای حزب دموکرات شخصیتی است که تجلی و تبلور نظام ایالات متحده در تمامیت آن است. او با توجه به مراحل گوناگونی که در زندگی سیاسی خود داشته، محصول نهایی نظام (Establishment) آمریکا و نخبگان حاکم بر آنهاست.
هرچند که ترامپ یک دوره رئیسجمهور آمریکا بوده، اما نسبت به نظام سیاسی و مخصوصا نخبگان حاکم آن نه فقط خودی محسوب نمیشود، بلکه تمایلات خاصی بروز داده و میدهد که همگی نشانههایی از شک و تردید او درخصوص نهادها و نخبگان حاکم است. نمیتوان او را ضدنظام خواند؛ ولی به راحتی میتوان او را بیایمان و بیباور به کارآیی مخصوصا جنبههای سیاسی نخبگان حاکم دید.
همچنین روشن است که در تحلیل بایدن و ترامپ از نظر روانشناختی با دو تیپ شخصیتی روبهرو هستیم. البته هر دو قدرتطلب و قدرتپرست هستند؛ اما شخصیت ترامپ، تودهگرا، پرخاشگر، ناامن، توطئهاندیش و البته توانا در ایجاد ارتباط با مردم و اقشار عادی اجتماعی است.
بایدن، نخبهگراست و با اقشار فرادست اجتماعی بهتر میتواند ارتباط برقرار کند. او اهل سازماندهی و اجماعسازی است. بایدن ایدئولوژیک و با چارچوبهای شناختی مشخص نسبت به آمریکا و جهان است و در مقابل، ترامپ، اهل معامله و در حوزه مسائل کلان و استراتژیک دیدگاههای سیالی دارد.
روشن است که از این بعد، حملات بایدن و ترامپ به شخصیت، هویت و پندار و گفتار یکدیگر در کانون مبارزات انتخاباتی قرار خواهد گرفت .نوع و درجه و شدت حملات به یکدیگر، متفاوت و بیتردید حملات از این به بعد بیرحمانهتر خواهد بود. ترامپ با توجه به مهارتهای پیشین رسانهای، در پردازش عبارتها و واژگان کوبنده توانایی بیشتری از بایدن دارد. نقدا ترامپ بایدن را با عنوان عامهپسند «جو خوابآلود» (Sleepy Joe) یاد میکند. به سن بالای او و نسیانها و فراموشیهای متعدد او میتازد و بایدن بر کاستیها و کژیهای رفتاری ترامپ خرده میگیرد. واضحا حملات این دو به یکدیگر بسیار شخصی و بسیار بیرحمانه خواهد بود.
همچنین روشن است که این انتخابات، حول دو هویت و جهتیابی در سیاست داخلی و خارجی آمریکا میچرخد که البته بخشی از این نبرد هویتی، کهن و با پیشینه طولانی در حیات سیاسی آمریکاست. تفاوت نگرش بین طرفداران دولت حداقلی که جمهوریخواهان هستند و دولت غیرحداقلی که دموکراتها در پی آن هستند، ریشهای گسترده در تاریخ اندیشه و عمل سیاسی آمریکا و فراتر از آن در غرب دارد. کشمکش سوسیال دموکراسی و لیبرال دموکراسی پدیدهای فراگیر در کلیت غرب است. بایدن یک سوسیال دموکرات و ترامپ یک لیبرال افراطی مخصوصا در کاهش مالیاتهاست، فراتر از این زیرساخت اندیشهای، روشن است که آمریکا دوقطبیشده و قطببندیها حول مسائلی چون هویت آمریکایی، مهاجرت، تجارت، مذهب، آزادیهای اجتماعی، مالیات، رابطه با دنیای خارج، تعلیم و تربیت و در یک کلام نگرش آمریکا به خود و به دیگران میچرخد.با دو آمریکا روبهرو هستیم؛ ترامپ آمریکای باز از نظر اقتصادی (نه البته در تجارت) و بسته از نظر فرهنگی و اجتماعی را نمایندگی میکند و بایدن اقتصاد باز ولی با مقررات و ضابطهمند و تا حدودی بسته درباره ایجاد برابری اجتماعی همراه با آزادیهای گسترده ذهنی را دنبال میکند. نژاد و فرهنگ در میان موضوعاتی عمیقا جداکننده هستند.
آنچه ذکر شد، روشنیها بهطور نسبی و اجمالی بودند. اما هر انتخابات، ازجمله انتخابات آمریکا، مخصوصا در این مقطع زمانی با ابهامات متعددی روبهرو است.
جمعبندی حدود هفت نظرسنجی آن است که در سطح ملی بایدن ۴۵درصد و ترامپ ۴۴درصد از آرا را در موقعیت کنونی به خود اختصاص دادهاند. ولی این جلو بودن بایدن ممکن است پایدار نباشد. ابهامات در این میان نقش دارند.
ابهامات داخلی برای هر دو طرف کم نیستند. ابهام در سرنوشت نهایی پروندههای حقوقی ترامپ را نمیتوان دست گرفت. ابهام دیگر ظرفیت مالی و توان پشتیبانی اقتصادی از اردوگاههای انتخاباتی است. ترامپ در این حوزه عقبتر است و از همه جالبتر برای آمریکاییها که البته برای کسانی که در خارج از آمریکا هستند، حساسیت و هیجانی دربرندارد؛ پویایی بحث آزادی سقط جنین است. توضیح آنکه اکثر اعضای دیوان عالی کشور، نگرش دست راستی و محافظهکارانه داشته و چندی پیش یکی از رایهای صادرشده در دهه۷۰ میلادی آن دیوان را که متضمن آزادی سقط جنین بود، لغو کردند.دموکراتها آزادی سقط جنین را در زمره آزادیهای طبیعی و مشروع و جمهوریخواهان به دلایل مذهبی و فرهنگی با آن مخالفند. این موضوع برای ترامپ دردسرساز شد و در این اواخر اعلام کرد که مساله سقط جنین را باید بر عهده ایالتها گذاشت و در این میان ایالت آریزونا به قانون ممنوعیت مصوبه۱۸۶۰ برگشت و به معنای دقیق کلمه غوغایی در چند روز گذشته در فضاهای رسانهای آمریکا ایجاد کرده که نتایج آن مبهم است.
در بعد خارجی، ابهامها نیز قابل توجه است؛ ولی مهمترین آنها تاثیر بحران غزه بر رایدهندگان، مخصوصا دموکراتها است. اغراق نیست، اگر گفته شود که در میان بحرانهای خاورمیانهای هیچ بحرانی مانند غزه در سیاست داخلی آمریکا اثرگذار نبوده و مخصوصا اثرات آن در ایالتهایی که به ایالتهای چرخشی (Swing States) شناخته میشوند، جدی است. توضیح آنکه برخی از ایالتها، بهطور سنتی و پایدار به یک حزب رای دادهاند و هویت حزبی مشخصی دارند؛ ولی برخی بین دموکراتها و جمهوریخواهان با آرای هرچند کم در چرخش هستند. ایالت میشیگان با حدود ۲۰۰هزار آمریکایی عربتبار و مسلمان از زمره آنهاست. بحران غزه ممکن است پیامدهای ناخواسته و نامشخص عمیقتری از درگیری آمریکا در خاورمیانه را دربرداشته باشد که آن هم بر ابهامها میافزاید. در تاریک و روشنی انتخابات آمریکا، این گزاره جدی میشود که سیاست سرنوشت محتومی ندارد و به متغیرهای متعددی بستگی دارد که برخی شناختهشده و برخی نامشخص هستند. 21302 برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899331