ابوالمؤَیَّد بلخی؛ نخستین نویسنده داستانهای شاهنامه در ادب فارسی
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۷۱۹۹۸۴
شاعر و نویسنده قرن چهارم را از نخستین تدوینکنندگان شاهنامه منثور میدانند.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ـ بارها شنیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ، روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی میانجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرنها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشتهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
برای خوشهچینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علیاکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره بردهایم.
ابوالمؤید بلخی، شاعر و نویسنده قرن چهارم هجری قمری است. او را از نخستین تدوینکنندگان شاهنامه میدانند.
از سال تولد و جزئیات زندگی و تحصیلات وی اطلاعی در دست نیست. به اعتبار نسبتش در بلخ به دنیا آمده است.
گویا «مؤید» تخلص میکرده است. وی نخستین شاعری است که داستان یوسف و زلیخا را به نظم درآورد.
ابوالمؤید با دربار سامانیان در ارتباط بوده و گاه به مدح امرای این خاندان پرداخته است. وی از شعرا و مورخان و فاضلان مشهور روزگار خود بود. کتاب عجایب البلدان را که بدون شک از آثار خود اوست، به نام ابوالقاسم نوح بن منصور (365-387ق) نگاشت.
آثار ابوالمؤید بلخی
ابوالمؤید بلخی آثاری در نظم و نثر پدید آورد که برخی از آنها عبارتاند از:
1. عجایب البلدان، این کتاب به نامهای عجایبالاشیاء، عجایبالدنیا، هفت اقلیم و عجایب برّ و بحر نیز شهرت دارد. در آغازِ نسخهای از این کتاب، که اکنون در کمبریج است، نام عجایبالشیاء و در پایان آن عجایبالدنیا آمده است. به نظر میرسد که این کتاب نام خاصی نداشته و عناوین مذکور را کابتان یا مؤلفان تذکرهها و مورخان به آن دادهاند.
نسخههایی از این کتاب در کتابخانهها محفوظ است. افزون بر اینها، ملکالشعرای بهار نیز نسخهای از آن را در اختیار داشته است که تفاوتهایی با نسخه کمبریج دارد. ظاهراً اصل کتاب از بین رفته است و مؤلفی دیگر در تحریری جدید مطلبی بر آن افزوده است؛ زیرا اولاً برخی واژههای عربی یا مفردات و ترکیبات پارسی مربوط به بعد از سده چهارم هجری در آن راه یافته است، ثانیاً برخی از رویدادهای مربوط به سالهای 562، 606، 613، 617ق در این کتاب دیده میشود.
معلوم است که مؤلف دوم، که گویا از اهالی مراغه آذربایجان بوده است، مطالبی از عجایبالمخلوقات نجیب همدانی، مسالک و ممالک، تاریخ سلطان محمود و نیز برخی از مشاهدات خویش را بر آن افزوده است. بهطور کلی میتوان گفت که در تمام کتاب یکدستی از دست رفته و از کهنگی عبارات آن کاسته شده است.
2. شاهنامه، این اثر در زمره نخستین شاهنامههای منثور بوده و از آن با نامهای شاهنامه بزرگ و شاهنامه مؤیدی یاد شده است. این شاهنامه اکنون در دسترس نیست. اگر گرشاسبنامه را بخشی از این کتاب بشماریم، تنها بخش برجای مانده از آن همان پارههایی از گرشاسبنامه است که در تاریخ سیستان آمده است.
در لغتنامه دهخدا آمده که شاهنامه ابوالمؤید بلخی، ظاهراً قدیمیترین این نوع کتاب است و قدیمیترین مأخذی که در آن از این کتاب یاد رفته، تاریخ طبری است که در آن عاقبت کار جمشید و اسامی اولاد و اعقاب او آمده است؛ در کتاب قابوسنامه تألیف عنصرالمعالی هم نام این کتاب ذکر شده است؛ در کتاب مجملالتواریخ، که در 560ق تألیف شده است، نیز از شاهنامه ابوالمؤید بلخی سخن به میان آمده است؛ در تاریخ طبرستان، ابن اسفندیار ضمن شرح و بیان ولایات رویان از شاهنامه مؤیدی یاد کرده است.
شاهنامه ابوالمؤید بلخی مهمترین اثر تاریخی است که در دوره سامانیان نوشته شده. نخستین کسی که بدین شاهنامه اشاره کرده، بلعمی است. از این رو، میتوان گفت که تاریخ تقریبی تألیف آن به پیش از 352ق بازمیگردد.
بلعمی و پس از او برخی دیگر از تاریخنویسان در نگارش آثار خود، بهویژه در بخشهای مربوط به اساطیر ایران، از شاهنامه ابوالمؤید بهره جستهاند. برخی از فصول این شاهنامه و روایات و داستانهایی که درباره پهلوانان اسطورهای و شاهان در آن آمده، مانند اخبار آغَشِ و هادان (از پهلوانان عهد کیخسرو)، کیشکن (برادر کیکاووس)، گرشاسب و نوادگان او، نریمان و سام یا در شاهنامه ابومنصوری و شاهنامه فردوسی نیامده، یا به اختصار از آنها سخن گفته شده است.
منابع کهن در این باب که گرشاسبنامه بخشی از شاهنامه بوده یا کتابی مستقل است، بهروشنی سخن نگفتهاند؛ مثلاً صاحب مجملالتواریخ گرشاسبنامه را از دیگر آثار ابوالمؤید جدا دانسته و بلعمی گفته است گرشاسبنامه بخشی از شاهنامه بزرگ ابوالمؤید بوده است.
3. یوسف و زلیخا، از آثار منظوم ابوالمؤید است. تنها مأخذی که در آن از این اثر یاد شده، منظومه یوسف و زلیخاست که به خطا سراینده آن را فردوسی دانستهاند. سراینده این منظومه، ابوالمؤید بلخی را نخستین کسی دانسته است که داستان یوسف و زلیخا را به نظم کشیده است. از ابیات منظومه یوسف و زلیخا اثر ابوالمؤید چیزی بر جای نمانده است.
ابوالمؤید بلخی احتمالاً دیوانی هم داشته که اشعار پراکندهای از آن در تذکرهها و فرهنگهای لغت نقل شده است.
انتهای پیام/4104/
منبع: آنا
کلیدواژه: دکتر علی اکبر ولایتی تقویم تاریخ یوسف و زلیخا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۱۹۹۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موزه نادر، خانهای برای ادبورزی/ مهمانی هر روز هفته با یار مهربان
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ونوس بهنود- در گوشهای از اراضی عباسآباد یادگاری از نویسنده نامدارایرانی برجای مانده که به تعبیر کسانی که او را میشناسند نه تنها باید آثارش را با شور مزمزه کرد بلکه باید نگاهش به زندگی را زیست.نادر ابراهیمی همچنان در کنار کتابدوستان است.
متولد 1315 و متوفی در سال1387. فارغ التحصیل رشته زبان انگلیسی از دانشگاه تهران. نویسنده، داستان نویس، مترجم، فیلمساز و پژوهشگر. القابی که به خودی خود موجب نشده است تا خیل عظیمی از جوانان امروز و دیروز به آثار نادر ابراهیمی روی بیاورند. از سال 98 که بخشی از لوازم شخصی و کتب وی در گوشهای از خانه شعر و ادبیات به نمایش در آمد، فضا نیز برای معرفی هر چه بیشتر او به علاقهمندان به کتاب فراهم شد.
بعد از فوت این نویسنده به همت و پیشنهاد همسرش فرزانه تهرانی مقدم آثار وی در خانه شعر و ادبیات موزهای را از آن خود ساخت. هر چند شیوع کرونا موجب شد تا رونق این مجموعه کمی با تأخیر مواجه شود اما در نهایت خانهای برای نادر ابراهیمی شکل گرفت تا زمینهساز معرفی هر چه بهتر وی باشد.
5 هزار جلد کتاب از کتابخانه شخصی
موزه نادر ابراهیمی یک کتاب درس است. اشیا بیجانی که هر یک بخشی از زندگی و عقاید نویسنده کرمانی را نمایان میسازد، جانی تازه به رگهای بازدیدکننده میبخشد.این مجموعه تداعی چگونه زیستنی است که نادر در کتابهای خود تلاش میکرد به مخاطب انتقال دهد. وی که از 15 سالگی نوشتن را آغاز کرد در «چهل نامه کوتاه به همسرم»، «بار دیگر شهری که دوست میداشتم»، «خانهای برای شب»، «ابن مشغله» و «ابوالمشاغل»، «یک عاشقانه آرام»، «مردی در تبعید ابدی» ، «آرش در قلمرو تبعید»، «بر جادههای آبی سرخ» و «تضادهای درونی» نظر عموم مردم و اهالی شعر و ادب را به خود جلب کرد و جوایز متعددی را از آن خود ساخت.
علاوه بر معرفی آثار وی دراین مجموعه، 5 هزار جلد از کتابخانه شخصی شاعر و نویسنده جانمایی شده است. اما اینها نیز به تنهایی گویای عقاید متعالی وی نیست. لوازم شخصی و نوع زندگی منظم، همراه با برنامه ریزی و تربیت اخلاقی و فکری بازدیدکننده را متوجه خلأهایی میسازد که در تکاپوی زندگی روزمره به فراموشی سپرده است. نادر ابراهیمی با انضباط و تعهد و به قول خودش عشق وایمان، آثاری را به جای گذاشته که چندین نسل از کتاب دوستان ایرانی را سیراب کرده است.در لوحهای تقدیر و جوایز ملی و بینالمللی توجه کارشناسان و خبرگان داخلی و خارجی به آثار او دیده میشود. بر خلاف شعرا و نویسندگان دیگر، موزه نادر ابراهیمی در خارج از خانه وی دایر شده و بااین وجود آن ارتباط معنوی با نویسنده در آثار وی برقرار است.
توجه به تربیت کودکان
دو ساعت ورزش، 30 صفحه خواندن متن، یک ساعت خدمت و عبادت، یک ساعت بازی با رایکا(دخترش).
این برنامه روزانه که در پانویس آن آمده مهربانی، ادب،ایمان، آرامش، طهارت، پرهیز، کار، کار، کار، کار، گویای توجه نویسنده به تربیت قلبی و فکری خود است.
در عین حال از خدمات نادر ابراهیمی به یادگار گذاشتن کتابهای ارزنده ویژه کودکان و نوجوانان بود. کتبی مانند «دور از خانه»، «کلاغها»، «سنجابها» و «قصه گلهای قالی» . فعالیت حرفهای وی برای ادبیات کودک با تأسیس موسسه «همگام با کودک و نوجوان» آغاز شد که بعدها این مجموعه عنوان ناشر برگزیده آسیا و ناشر برگزیده نخست جهان را کسب کرد.
وی همچنین تصویرگری کتب کودک از جمله کتابهای «راه دور»، «گل هفت رنگ»، و «ما بوته گل سرخ را از خواب بیدار کردیم» در کارنامه وی میدرخشد.
در عین حال که نادر ابراهیمی آثار درخشانی برای کوچک و بزرگ خلق کرده است بخشی ازفعالیتش نیز مربوط به نوشتن فیلم نامهها اختصاص داشت. میتوان به فیلمنامههای «آخرین عادل غرب» و «صدای صحرا»، «روزی که هواایستاد»، «سفرهای دور و درازهامی و کامیدر وطن» نیز اشاره داشت.
غربتی پرمعنی
نادر ابراهیمی یکی از فاتحان قله ادبیات فارسی است. صعود بر قلب مخاطب و پا نهادن بر موانع و سخت کار کردن از ویژگیهای آثار خلق شده نویسنده برگزیده ادبیات داستانی است. اما به مانند بسیاری از چهرههای فرهنگی و هنری غربتی پرمعنی همچون غباری بر روی آثار وی نشسته است. در وضعیتی که خلأ معنی و محتوا در کتاب و در آموزش عمومی بیداد میکند، آثار نویسندگانی چون نادر ابراهیمی آنچنان که باید دستاویز تربیت روحی و فکری جامعه نیست.
در واقع به جای معرفی چهرههایی همچون ابراهیمی،این خود علاقهمندان به کتاب هستند که جستجو کرده و پی به گنجینههای فکری آنها میبرند. هر چند باید اقدام همسر شاعر را در زنده نگه داشتن ظرفیت تربیتی نادر ابراهیمیپاس داشت اما شعرا و نویسندگان بیش ازاینها میبایست مورد توجه قرار گرفته و آثارشان دستمایه تولید آثار هنری دیگر باشد.
کتابخانه کودک و نوجوانی که از آثاراین نویسنده سهمی ندارد یا صنعت سینمایی که فیلمنامههای وی را در گوشهای بایگانی کرده است و امروز از ضعف فیلمنامه گله و شکایت دارد و گردهماییهای فرهنگی که از قدرت و آموزههای فکری نویسندگانی چون او بیبهره است، به منزله جهالت و بیتوجهی به میراث معنوی است. نویسنده سالها و دههها از عمر خود را با دقت و تلاش مستمر برای نوشتن کتاب و فیلمنامه صرف کرده است، پژوهش کرده و هر آنچه لازم بوده و لازم دیده را در کتب خود آورده است و امروز نباید صرفاً، کتاب یک عاشقانه آرام وی به عنوان کادوی عشاق به یکدیگر مورد توجه قرار گیرد.
مهمانی هر روز هفته یار مهربان
خانه شعرا و نویسندگان منزلگاه گنجینههای معنوی و فکری ماست اگر سری نزنیم گرد غفلت بر روح و روانمان خواهد نشست و ما را از اصلمان دور خواهد ساخت.
رئیس خانه شعر و ادبیات در خصوص معرفی آثار فاخر ادبیات ایرانی در این مجموعه و در خانه موزه نادر ابراهیمی به خبرنگار آنا گفت: در همه دنیا کتاب و ادبیات دو موضوع تنیده در هم است و 70 درصد کتابهای منتشره در دنیا به ادبیات مرتبط است. با این پیش فرض ما هر روز برنامه داریم. شنبههای روایتخوانی، یکشنبههای مثنویخوانی، دوشنبههای شعر و سه شنبههای داستان.
مهدی قزلی تاکید کرد: علاقهمندان میتوانند به صورت رایگان دراین نشستها شرکت کرده و لذت خواندن را تجربه کنند. حتی نویسندگان میتوانند کتاب های خود را دراین جلسات خوانده و نظر عموم را دریاف کنند.
وی با اشاره به خواندن کتاب همراه با حضور نویسندگان اضافه کرد: در کتابخانه نادر ابراهیمی هم که نوعی از قفسه باز است افراد میتوانند در محل مطالعه کنند و حتی میتوانند کتاب های ارزشمند این نویسنده را بخوانند.
رئیس خانه شعر و ادبیات به تولید ویدیو و محتواهایی جهت درج در شبکه های اجتماعی و حتی معرفی کتابها از طریق صدا و سیما اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال برنامههای 10 کتاب که در دهه فجر با هدف معرفی 10 کتاب مرتبط با انقلاب اسلامی برگزار شد و یا برنامه «کتابم» که معرفی 34 کتاب توسط نویسندگان در دوره قبلی نمایشگاه کتاب بود.
وی به معرفی 80 کتاب در نمایشگاه کتاب امسال اشاره کرد و گفت: در معرفی آثار خوب و یا آینده دار تمامی ظرفیت خود را به کار بستهایم. ضمن اینکه ما در حوزه نشر فعالیت نداریم و هدف معرفی کتابها است و به جای چاپ و نشر به دنبال کتابخوانی هستیم.
قزلی معتقد است به اندازه کافی کتاب خوب برای خواندن داریم و همچنان کتابهایی نوشته میشود که ارزش خواندن را داشته باشد. به دلیل افزایش کمیت کتابها پیدا کردن کتاب خوب سخت شده است. در گذشته فقط افراد حرفهای در حوزه نشر کتاب فعالیت داشتند امروز هر فردی قادر به چاپ کتاب خوب است.
رئیس خانه شعر و ادبیات این وضعیت را اقتضای زندگی امروزی دانست و گفت: ما در دوره تلاطم اطلاعات هستیم. کتابهای زیادی برای خواندن است و هدف ما معرفی کتابهای مناسب برای تمامی اقشار است واینکه بتوانیم کمک حال کسانی باشیم که به دنبال مطالعه کتاب هستند و تلاش میکنیم به این سوال پاسخ دهیم که کدام کتاب برای کدام مخاطب مناسب است.
انتهای پیام/