یادی از میراث محسن ابوالقاسمی و میراثش
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۷۸۱۳۳۹
محسن ابوالقاسمی سال گذشته در چنین روزهایی از دنیا رفت؛ کسی که آثار و شاگردان بسیار در رشتههای فرهنگ و زبانهای باستانی، زبان و ادبیات فارسی و زبانشناسی از او به یادگار مانده است. او همچنین میراثی را برای دانشگاه تهران به جا گذاشته است.
محسن ابوالقاسمی - رئیس سابق گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و استاد بازنشسته این دانشگاه - ۱۷ بهمنماه سال گذشته در منزل شخصی خود درگذشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در «پژوهشکده فرهنگ ایران» که زیرمجموعه «بنیاد فرهنگ ایران» بود، دست راست پرویز ناتل خانلری بود و در غیاب او قائممقام و سرپرست و مدیر حقیقی آن پژوهشکده. خانلری پژوهشکده را به پیشنهاد او بنیانگذارده بود. ابوالقاسمی میخواست که نام آن «پژوهشکده ایرانشناسی» باشد، در اساسنامهای که نوشت نیز نام پژوهشکده چنین بود، اما نشد. گرچه کار و رسالت بنیاد و پژوهشکده به حق ایرانشناسی بود. آثار و شاگردان بسیار در رشتههای فرهنگ و زبانهای باستانی، زبان و ادبیات فارسی و زبانشناسی از او یادگار مانده است. استقلال و جدایی دو گروه آموزشی «فرهنگ و زبانهای باستانی» و «زبانشناسی» پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تصویب برنامه مستقل دو رشته در دو گروه آموزشی مستقل و متفاوت در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز ابتکار اوست و میراثی است ارزشمند برای دانشگاه تهران.
در این ابتکار واژه «فرهنگ» را با پشتیبانی اعضای هیات علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به نام رشته افزود و در سال پایانی عمر از حذف آن واژه از نام رشته و حذفکنندگان آن ناراضی بود.
بعضی آثارش را که منابع درسی و آموزشی بودند به شیوه کتابآرایی ایران قدیم و عصر ساسانی در حجمهای گوناگون آماده و منتشر کرده بود؛ نسخههای گزیده و مختصر در کنار نسخههای کامل و مفصل. «زبان فارسی و سرگذشت آن» (هیرمند، ۱۳۸۲) در روایتی کمحجم، «تاریخ مختصر زبان فارسی» (طهوری، ۱۳۷۸) در حجمی متوسط و «تاریخ زبان فارسی» (تهران، سمت، ۱۳۷۳) با روایتی مفصل و حجیم، هر سه به یک موضوع میپردازند. برای مخاطبان مختلف، متناسب با حوصله خوانندگان و دانشجویان، آثاری در حجمهای متفاوت آماده داشت. دو کتاب دیگرش «دستور تاریخی مختصر زبان فارسی (سمت، ۱۳۷۷) و «دستور تاریخی زبان فارسی» (سمت، ۱۳۷۵) نمونههای دیگر این شیوهاند.
پیشه نیاکان او که اهل ملایر بودند، معماری ایرانی بود اما او آن پیشه را ادامه نداد. با این وجود معمار گروه فرهنگ و زبانهای باستانی بود. کار او ساختن بود. نهادها و شخصیتهای بسیاری را شکل داد. با ویرانکردن و خرابکردن بیگانه بود؛ چه تخریب موسسات، چه تخریب اشخاص. توسعه آموزش و پژوهش زبانهای باستانی ایران در دانشگاهها و پژوهشگاههای کشور مدیون اوست. دانشگاه علامه طباطبایی از دل پژوهشکده فرهنگ ایران و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از دل بنیاد فرهنگ ایران به در آمدند و نقش ابوالقاسمی را در معماری این سازمانها نباید از یاد برد.
اما معماری او تنها به مباحث سازمانی و اداری منحصر نمیشود. برترین محقق و مدرس معماری واژه و زبان در روزگار ما در ایران بود. دستور و ساختار زبان و ساختمان واژگان تخصص اصلی او بود. «دستور تاریخی زبان فارسی» (سمت، ۱۳۷۵)، «دستور تاریخی مختصر زبان فارسی» (سمت، ۱۳۷۷) و «پنج گفتار در دستور تاریخی زبان فارسی» (کتابسرای بابل، ۱۳۶۷) آثار ماندگار او در این زمینهاند و باید سه اثر دیگر یعنی «مادههای فعلهای فارسی دری» (تهران، ققنوس، ۱۳۷۳)، «ریشهشناسی (اتیمولوژی)» (تهران، ققنوس، ۱۳۷۴) و «واژگان زبان فارسی دری» (تهران، گلچین ادب، ۱۳۷۸ و چاپ دوم با بازنگری: تهران، طهوری، ۱۳۷۸) و البته مقالاتش را نیز به این فهرست افزود.
ابوالقاسمی نخستین پژوهشگر ایرانی است که درباره یک زبان ایرانی نو شرقی دست به قلم برده است. کتاب «درباره زبان آسی» (تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۸) او پس از پنجاه سال هنوز اولین و آخرین اثر فارسی در این زمینه است. سرزمین آسها، «ایرستان»، «ایرستون» یا «اوستیا» را به فرهنگیان ایران دوباره معرفی کرد. آشناییاش با زبان روسی، او را در استفاده از منابع زبان آسی توانمند ساخته بود.
در یکی از مصاحبههای آزمون ورودی دکتری از دانشجویانی که زبان خارجی تخصصی دوم را عربی انتخاب کرده بودند، میخواست که بخشهایی از قرآن را بخوانند و معنی کنند و درباره معنی و اشتقاق بعضی واژگان عربی میپرسید و این برای بسیاری از حاضران که تخصصشان زبانهای باستانی ایران بود عجیب مینمود. عربیدانی قهار بود. چند اثر او که ترجمه و تفسیر متون تاریخی عربی است، گواه این مدعاست؛ «مانی به روایت ابن الندیم» (تهران، طهوری، ۱۳۷۹) و «دینها و کیشهای ایرانی در دوران باستان» (هیرمند، ۱۳۸۳) که به باب سوم کتاب المللوالنحل شهرستانی میپردازد.
با آنکه آموزش و پژوهش در زمینه زبانهای گوناگون ایرانی و انیرانی را در کارنامه داشت اما به زبان و ادب فارسی بیش از همه عشق میورزید. آخرین کتابی که از او به چاپ رسید «زبان فارسی و سرگذشت آن و گفتارهای دیگر» (تهران، طهوری، ۱۳۹۵) بود. میکوشید به اهل ادب فارسی آنچه را نمیدانند بیاموزاند. کتاب «شعر در ایران پیش از اسلام» (تهران، طهوری، ۱۳۸۳) او پیامی است به آنانی که میپندارند ایرانیان باستان از شعر بیبهره بودهاند.
نثر و صحبت و روایتش ساده و روان بود. با آن که خود در صنایع ادبی استاد بود، از تکلفات ادبی در گفتار و نگارش پرهیز میکرد. کتاب «راهنمای زبانهای باستانی ایران» او در دو دفتر (جلد اول: تهران، سمت، ۱۳۷۵، جلد دوم: ۱۳۷۶) تنها دستنامه همه دانشجویانی است که میخواهند زبانهای دشوار باستانی ایران را به زبانی ساده بیاموزند. پس از خواندن یکی از یادداشتهایم در ماهنامه سرزمین من روزی در یکی از کلاسهای دوره دکتری سرصحبت را باز کرد و درباره نثر و سبک آن یادداشت، پیشنهادهایی داد. پند آن روزش را با خواندن این بیت مولانا خلاصه کرد: «فخر رازی علم را لیتی کند/ پیش مرغان ریزد و تیتی کند». بیتی که از آن پس شاهکلیدم در تدریس شد. مقالاتی را که در دوره دانشجویی مینوشتم میخواند و تشویق میکرد. گرچه این تشویقها حسد همدرسان را برمیانگیخت. اهل پرگویی نبود. کم و گزیده مینوشت. با این وجود شمار آثارش کم نیست. نمونه کوتاهنویسی او یادداشت مشترکش در آغاز جشننامه پروین گنابادی است؛ یادداشتی که آن را با این بیت آغاز کرد: «رطل گرانم ده ای مرید خرابات/ شادی شیخی که خانقاه ندارد». قدرشناس فرهنگیان راستین و گوشهنشین بود. «جشننامه محمد پروین گنابادی» سی و دو گفتار در ایرانشناسی به پاس پنجاه سال خدمات فرهنگی پروین گنابادی (توس، ۱۳۵۳/ ۱۹۷۵) که با همکاری محمد روشن منتشر کرد، سیره قدردان او را مینمایاند.
آخرین همراهی من با او در روز تشییعش بود که پیکر او را بر دوش به سرسرای دانشکده ادبیات بردیم و پس از چند سخنرانی از سرسرا تا مقابل پیکره فردوسی تشییع کردیم. بار دیگر با او از در دانشکده گذشتیم و پس از ساعتی در قطعه نامآوران بهشت زهرا پیکرش را به خاک ایران سپردیم. در آن هنگام یادم آمد که پس از بازگشت دوبارهاش به دانشگاه تهران بعد بازنشستگی، شیطنت غمازی دوباره او را غمگین کرد.
در جلسه امتحانی آخرین درس دکتری که با او داشتم، دانشجویان کارشناسی ارشدش در آن نیمسال نیز با من امتحان میدادند. پیش از آغاز جلسه پیامی به او رسید که در نیمسال بعد دیگر درسی نخواهد داشت. آمد و پشت میز نشست و داستان قوی حمیدی شیرازی را یادآوری کرد. در لفافه گفت که چون قویی عمری را در این کلاس عاشقی کرده و اکنون وقت رفتن است. دانشجویان ارشد از این حکایت هیچ نفهمیدند. رو به من کرد و گفت: «این آخرین فریاد من است. این آخرین فریاد قوست».
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: محسن ابوالقاسمی زبان های باستانی ایران بنیاد فرهنگ ایران محسن ابوالقاسمی دانشکده ادبیات پروین گنابادی دانشگاه تهران ایران شناسی زبان شناسی زبان و ادب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۸۱۳۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جایزه نوبل ادبی باید به فردوسی تعلق میگرفت
نشست رسانهای بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی یکشنبه -۱۶ اردیبهشت- با حضور محمود شالویی رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، سعد سکندرخان رئیس موسسه فرهنگی اکو، سیدجواد موسوی مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی و محمد حسینزاده مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.
محمود شالویی در این نشست با اشاره به اینکه جوانان باید بیش از هر زمان دیگر به هویت ایرانی افتخار کنند، گفت: فردسی مظهر افتخار به ایران به شمار میرود، امیدوارم با برگزاری برنامههایی بتوانیم کاری کنیم تا او را به نسل جدید بشناسانیم. اقدامات انجمن مفاخر به کتاب، برگزاری بزگداشتها و همایشها محدود نمیشود، ساخت مجموعه تلویزیونی، پویانمایی و فیلم سینمایی در دستور کار ما قرار گرفته و در نشست خبری درباره همکاری بنیاد فارابی و سازمان سینمایی اطلاعرسانی خواهیم کرد.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با تاکید بر اهمیت معرفی جهانی فردوسی، افزود: امیدوارم در معرفی فردوسی از ابزار و زبان روز استفاده بیشتری شود و بتوانیم این برنامهها را برای جهانیان قابل استفاده کنیم. در گرامیداشت فردوسی موضوع توجه به زبان فارسی بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار میگیرد. در لابهلای اقدامات، محور بودن زبان فارسی را در مورد توجه قرار میدهیم. ترجمه شاهنامه به زبانهای زنده دنیا را با جدیت آغاز خواهیم کرد و سال آینده از تعداد ترجمهها سخن خواهیم گفت.
سعد سکندرخان با اشاره به اینکه یکی از وظایف موسسه فرهنگی اکو برگزاری رویدادهای فرهنگی در زمینه بزرگداشت مفاخر است، گفت: شخصیت فردوسی فرصت خوبی برای برگزاری این رویدادها است. شخصیتهایی مانند مولانا و فردوسی به یک مرز و بوم محدود نمیشوند و به همه جا تعلق دارند.
رئیس موسسه فرهنگی اکو ادامه داد: اشعار فردوسی آنقدر زیبا است که اگر قرار بود در آن زمان جایزه نوبل ادبی فعال باشد، قطعا این جایزه به فردوسی تعلق میگرفت. متاسفانه تا به حال ترجمهای از شاهنامه فردوسی به زبان اردو ندیدم، آرزو دارم بتوانم این کتاب را به زبان اردو بخوانم. البته یادگیری زبان فارسی را آغاز کردم.
او با اشاره به همکاری میان موسسه اکو و انجمن مفاخر، توضیح داد: از سال گذشته همکاری میان اکو و انجمن مفاخر شروع شده است. یکی از مهمترین آنها بزرگداشت سعدی بود.
محمد حسینزاده با تاکید بر اینکه فردوسی با پایداری و مقاومت زبان فارسی را حفظ کرد گفت: فردوسی با حفظ جغرافیای فرهنگی رستمها، سیاوشها را تربیت کرد، وظیفه ما است که با بزرگداشت او و میراث او یعنی شاهنامه به راهش ادامه دهیم.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد خراسان رضوی با اشاره به پیچیدن ندای مظلومیت مردم فلسطین در جهان، ادامه داد: امسال به همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت میراث فرهنگی و انجمن مفاخر سازمانها و نهادهای مختلفی برنامههایی برای فردوسی ترتیب دادند. در مشهد تمرکز این اقدامات انجام میشود.
او با اشاره به اینکه در طول دو سال گذشته از حماسه پژوهان تقدیر شده است، افزود: آثار و تلاشهای این پژوهشگران در تاریخ کشور ماندگار است. تلاش است ورودی شهرهای مختلف در سراسر کشور به نام فارسی باشد و میدان یا خیابانی را با نام فردوسی داشته باشد.
سیدجواد موسوی حکیم ابوالقاسم فردوسی را متعلق به دنیا و ایران دانست و ادامه داد: روز ۲۵ اردیبهشت بزرگداشت فردوسی، برنامههایی در بخشهای علمی، پژوهشی، فرهنگ و هنر برگزار میشود.
مدیرکل میراث فرهنگی خراسان رضوی ادامه داد: روز بزرگداشت فردوسی با ایام دهه کرامت مصادف شده است. دبیرخانه ستاد اجرایی نتیجه ۶ ماه اقدامات خود را انجام داد، تا معرفی شخصیت فردوسی در عرصه عمومی ممکن شود.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ساير حوزه ها