روایت مهران مدیری از تجربه فاجعه «سردشت»
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۷۸۶۷۰۴
ساعت 24 -مهران مدیری بازیگر فیلم سینمایی «درخت گردو» ضمن اشاره به خاطراتش از سالهای جنگ، یکی از دلایل خود برای ایفای نقش در این فیلم را درک مستقیم فاجعه بمباران سردشت در سال ۶۶ عنوان کرد.
نشست خبری فیلم سینمایی «درخت گردو» به کارگردانی محمدحسین مهدویان با حضور کارگردان و عوامل فیلم عصر امروز سهشنبه ۱۵ بهمن ماه پس از رونمایی فیلم در سالن رسانههای سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ابتدای این نشست، محمدحسین مهدویان درباره «درخت گردو» گفت: این فیلم نسبت به فیلمهای قبلی من دشوارتر بود، چرا که در ابتدا به زبان و فرهنگ محل حادثه آشنا نبودم و باید آن را یاد میگرفتم. از سوی دیگر کارکردن با ۳ کودک سخت بود و باید تمام تلاش خود را میکردیم که کودکان از لحاظ روحی و فیزیکی صدمه نبیند. چالش بعدی گریم بازیگران به خصوص کودکان بود و مساله دیگر که کار را دشوار کرده بود، استفاده از حیوانات بود. در سکانسهای مربوط به بمباران برای نشان دادن واکنش حیوانات به مواد شیمیایی از دامپزشکان مشورت گرفتیم و تلاش کردیم با استفاده از داروهای مجاز و حتی اجساد حیوانات این صحنهها را ضبط کنیم.
وی درباره انتخاب بازیگران گفت: به هر حال در هر فیلمی یکی از مهمترین چالشها برای کارگردان انتخاب بازیگر است. مهمترین نکته هم این است که نقش را به خوبی بازی کند. در مورد پیمان معادی باید بگویم او جزو اولین گزینهها بود، ما داشتیم فیلمی میساختیم که خیلی متکی به بازیگری بود که قرار بود نقش قادر را بازی کند. این نقش نیاز به تجربه و توانایی اجرایی داشت. ضمن اینکه سن هم مهم بود بنابراین انتخاب زیاد نداشتیم.
مهدویان ادامه داد: از سوی دیگر فیلم موضوع انسانی و قابلیت عرصه در خارج از ایران را هم داشت. بنابراین خوب بود از بازیگری استفاده کنیم که در خارج از مرز هم شناخته شده باشد. معادی بهترین انتخاب در این شرایط بود. خودش هم از همان اول که فیلمنامه را خواند، آن را دوست داشت اما مسأله مهم زبان کاراکتر بود که خودش درباره آن تردیدهایی داشت، ولی احساس کردیم با استفاده از تمرین میتوانیم به نتیجه دلخواه برسیم. در چندین نوبت نوع صحبت کردن او مورد تایید قرار گرفت. ضمن اینکه صدابردار ما هم کرد بود و مدام این موضوع کنترل میشد.
مهران مدیری: فاجعه سردشت را از نزدیک درک کردهام
در ادامه نشست مهران مدیری درباره دلایلش برای حضور در «درخت گردو» ضمن آرزوی صبر برای بازماندگان سقوط هواپیما اوکراینی و اشاره به جای خالی پیمان معادی و اینکه سعی دارد تا اختتامیه خود را به جشنواره برساند، گفت: من نه تنها در جبهه برای رزمندگان نمایش اجرا میکردهام بلکه جنگیدهام. یکی از دلایل بازی در این فیلم این بود که من خودم در دل این فاجعه بودم. در زمان بمباران شیمیایی ما در منطقه بودیم که به سردشت اعزام شدیم و بخش بزرگی از این ماجراها را از نزدیک دیدهام.
وی در ادامه افزود: دوستی من با مصطفی احمدی، محمدحسین مهدویان و پیمان معادی و همچنین فیلمنامه خوب این اثر باعث شد خاطرات آن روزها برای من زنده شود و دوست داشتم گوشه کوچکی از این فیلم باشم.
این بازیگر سینما درباره دیگر دلیل علاقهاش به حضور در فیلم «درخت گردو» گفت: من عاشق مردم کرد هستم. در دوران جنگ در کردستان بودم و سالها با این مردم زندگی کردهام و دوستان کرد بسیاری دارم. آنها بسیار شریف، اهل کتاب، با سواد و با وجود تمام محرومیتها انسانهای دوست داشتنی و آدم حسابی هستند. آنها شگفتانگیزند و یکی از دلایل مهم این بود که من عاشق آنها هستم و دوست داشتم ادای دینی به این عزیزانی که پذیرای ما در جنگ بودند، داشته باشم.
انتخاب مهران مدیری ربطی به «اول مارکت» نداشت
در ادامه مصطفی احمدی تهیهکننده فیلم و مدیر مجموعه «اول مارکت» درباره ارتباط انتخاب مهران مدیری برای ایفای نقش در این فیلم با همکاریهای این بازیگر با مجموعه «اول مارکت» تأکید کرد: روز اول انتخاب بازیگر گزینههای زیادی داشتیم و در نهایت پیمان معادی و مهران مدیری انتخاب شدند و انتخاب مدیری ربطی به رابطه من و این هنرمند نداشت.
وی درباره شائبه بهوجود آمده برای اعلام مبلغ کمک عوامل این فیلم به سیلزدگان در مراسم قرعهکشی فیلمهای جشنواره هم گفت: درباره حمایت ۸۸ میلیون تومانی برای سیل زدههای سیستان و بلوچستان تنها به نیت امام رضا(ع) این عدد را اعلام کردیم و هیچ نیت دیگری نداشتیم.
مینا ساداتی دیگر بازیگر «درخت گردو» هم در این نشست گفت: از نظر من محمدحسین مهدویان کارگردان شجاعی است و علاقهمند به همکاری با وی بودم. این فیلم نسبت به دیگر کارهای وی متفاوت بود و با خواندن فیلمنامه تصمیم به بازی در این فیلم را گرفتم. مساله دیگر این است که سالها است به مشکلات کردها توجه نشده است و نباید فراموش کرد که کردها همان شرایط سخت سی سال پیش را دارند. کار با مهدویان سخت است تعدد لوکیشن و گریم سنگین کار را دشوارتر هم کرده بود. برای من کارکردن با این گروه و بازیگران مقابلم بسیار مهم بود.
مینو شریفی بازیگر نقش مریم در این اثر هم گفت: پروژه «درخت گردو» اولین فیلم سینمایی من بود. هر چند قبلا فیلم کوتاه بازی کرده بودم اما خوشحالم که آغاز کارم با «درخت گردو» بود از سوی دیگر تکتک عوامل این فیلم کاربلد بودند. فضای کاری آقای مهدویان آسان نیست. یعنی همیشه باید متمرکز و همراه با گروه باشیم. من این شانس را آوردم با این گروه درجه یک همراه شوم و آنها به من کمک کردند تا بهترین خودم باشم.
وی عنوان کرد: من اصالتاً کرد هستم اما معمولا به مشکلات کردها پرداخته نمیشود، یا در صورت ساخته شدن اثری در این باره، آن اثر دیده نمیشود.
شریفی افزود: چالش من این بود که کاراکتر مریم را که یک فرد دهه شصتی بود، باورپذیر کنم. ضمن اینکه هرچند کرد هستم اما لهجه صحبت کردن من به این شکل نیست و برای رسیدن به این لهجه خیلی تمرین کردیم. اولین برخوردم با این لهجه برای زمانی بود که ۱۹ سالم بود. ضمن اینکه لهجههای کردزبانها روستا به روستا با هم فرق دارد و سعی کردم درست صحبت کنم و یک زن روستایی باشم.
کنایه مهران مدیری به دشواری کار در «درخت گردو»!
در ادامه مدیری با شوخی درباره سختیهای کار بیان کرد: ما صبح زود باید بیدار میشدیم و این برای من فاجعه بود. هرچند من یازده بیدار میشدم! ولی باز هم برایم سخت بود. مدام هم باید به بانه میرفتیم. به این صورت که هواپیمایی ما را تا سنندج میبرد و بقیه را باید از یک مسیر سخت با ماشین به بانه میرفتیم.
خزاعیفر آهنگساز این فیلم نیز بیان کرد: برای ساخت موسیقی این فیلم تحقیقی روی موسیقی کردستان داشتم و در نهایت تصمیم گرفتم از سازهای موردنظر استفاده کنم، سازهای انتخابی توسط نوازندگان بومی اجرا شد، در موسیقی از نوازندگان بومی استفاده شده است.
هادی بهروز فیلمبردار این پروژه نیز درباره فیلمبرداری این فیلم توضیح داد: اتفاقات زیادی برای تصمیم گیری نوع فیلمبرداری رخ داد تا در نهایت برای هر دهه فیلمبرداری همان زمان استفاده شود به این معنا که برای دهه ۶۰ از دوربین۱۶ میلیمتری، دهه۸۰ استفاده از دوربین ۳۵ میلیمتری و دهه ۹۰ دیجیتال فیلمبرداری شده است.
پیمان معادی: عاشقانه این نقش را بازی کردم
پیمان معادی بازیگر نقش اصلی «درخت گردو» که در نشست غایب بود هم در گفتگویی تلفنی عنوان کرد: سیمرغ برای من اهمیت ندارد. این فیلم، فیلم مهمی است و وقتی فیلمنامه را خواندم گفتم حتی خواندنش سخت است، چه برسد به ساختش. ما با هم جلسات متعدد داشتیم، سبک کاری مهدویان را میشناختم و میدانستم که سینما را به خوبی بلد است، گروه درجه یک او واقعاً ستودنی بود.
وی افزود: در طول کار هم متوجه شدم این گروه خیلی وقت است که با هم کار میکنند و یک تعامل فوقالعادهای به وجود آورده بودند که باعث سرعت کار و تفهیم مطالب میشد. خوشحالم که این کار را کردم این فیلم مهم و بعد فیلم خوبی است. فیلم اول باید مهم و بعد خوب باشد عاشقانه این فیلم را بازی کردم و خوشحالم که میشنوم مردم دوست دارند. تصمیم برای ساخت این فیلم توسط اول تهیهکننده بعد کارگردان به عنوان مالکان مادی و معنوی بزرگترین تصمیم برای بازتاب این فاجعه است اینکه ما کمک به دیدن شدن آن کنیم اتفاق دیگری است.
معادی عنوان کرد: از حسین مهدویان به خاطر انتخاب شجاعانهاش و انتخاب من تشکر میکنم اگر میخواستم خودم این فیلم را بسازم شاید خودم را انتخاب نمیکردم. از معلم زبانم آقای مهربان و آقای احمدی تشکر میکنم. آقای مهربان من را با عادات و سنتهای کرد آشنا کردند. هرچقدر از این قوم بگوییم کم است من هم عاشق کردها هستم و افتخار میکنم بابت نقشی که ایفا کردم از مردم کردستان تشکر میکنم که اجازه دادند بخش کوچکی از داستان بزرگ آنها را تعریف کنم، لباس آنها را بپوشم و... امیدوارم ادای دینی به بخشی از تاریخ سرزمینم کرده باشم و سر تعظیم فرود میآورم رنجی که مردم من کشیدهاند امیدوارم روزگاری بهتری از این روزگار داشته باشیم.
در صحنه حمام، کل گروه دچار بحران روحی شد
مهدویان در ادامه گفت: پیمان به جز فشار جسمی که تحمل کرد به خاطر بازی کردن صحنههای دشوار به لحاظ روحی چند روز در بیمارستان بستری شد. ما نگران شدیم مثلاً در صحنه حمام کل گروه دچار بحران روحی شدند و کار را چند روز تعطیل کردیم.
وی در پاسخ به سوال خبرنگاری که مدعی شد خانواده مولان پور از فیلم شکایت کرده است هم گفت: اینطور نیست. اطلاعات شما غلط است.
مدیری هم در این باره گفت: درباره این نکته اگر هم حق با شما باشد باید بیرون از جلسه درباره آن صحبت شود.
خسرو نقیبی منتقد و سخنگوی شورای مرکزی کانون فیلمنامه نویسان در این باره اظهار کرد: چنین شکایتی ثبت نشده ضمن اینکه اندازه سهمی که از فیلمنامه استفاده شده میتواند خریداری شود.
مصطفی احمدی در این باره عنوان کرد: هم رضایت خانواده مولانپور در دست من است هم رضایت مریم اهرپور بهعنوان پژوهشگر. ضمن اینکه آنچه خانم اهرپور نوشته نمایشنامه بود نه فیلمنامه.
ابراهیم امینی نویسنده این اثر هم عنوان کرد: ما تجربه کارهای قبلی را داشتیم و بر مبنای ماجرای واقعی فیلمنامه نوشتیم که همان تجربهها به ما کمک کرد. ما باید با تحقیق و پژوهش متوجه میشدیم چه چیزی چگونه رخ داده است آنگاه بعد از تشخیص مواد خام، کار ما به عنوان نویسنده شروع میشود. ساختن کاراکترها هم از مراحل مهم بود. در این گونه موارد ما یافتههایی درباره انگیزه آدمها کم داریم از همین رو سعی میکنیم آنها را تخیل کنیم تا جایی که واقعیت خدشه دار نشود.
حسین حسنی دیگر نویسنده این اثر درباره استفاده از نریشن گفت: ما ماهها درباره این موضوع گفتگو کردیم ولی از آنجایی که داستان گسترده بود فکر کردیم راوی میتواند واسطه باشد و در عین حال از حجم تلخی آن بکاهد. انقدر این داستان تلخ بود که احساس میکردیم از طریق روایت میتوانیم لحظات غم انگیز را تعدیل کنیم تا مخاطب به درک درستی از داستان برسد.
مهدویان بیان کرد: همانطور که در فیلم مطرح میشود امیدواریم همه دخترها ژینا باشند و این یک امید است و ممکن بود سکانس آخر با «درخت گردو» احساس ناامیدی را بهوجود آورد.
فیلم منتقدانه و در عین حال وطنپرستانه میسازم
این کارگردان تأکید کرد: در مورد فیلم بعدیام تصمیمی نگرفتهام اما موضوعات فیلمهای من ملی هستند ما فیلمسازان اگر فیلمی ملی بسازیم به دفاع از حاکمیت و حکمرانان متهم میشویم و اگر منتقدانه بسازیم میگویند که یک فیلمساز ضدملی شدهایم! سینما فراتر از این حرفهاست من سعی کردم فیلمی بسازم که در عین حال که وطنپرستانه است نقد حکمرانی هم باشد. ضمن اینکه ما میتوانیم فیلمهایی بسازم که ضدمیهن نباشند اما نقد هم داشته باشند.
وی افزود: یکی از موضوعاتی که میشد دربارهاش چنین فیلمی ساخت حتماً کردستان بود چون اقلیتهای ما بابت وطن خود تاوان دادهاند اما همیشه کنار گذاشته شدهاند. آنها بسیار در جنگ آسیب دیدند این آسیب به خاطر وطن بود آنها به عنوان صفوف مقدم این فجایع، آسیب دیدند اما به خاطر محرومیت دردهای آنها دیده نشد که این یک درد جدی است. اگر این موضوع در جای دیگری رخ میداد مدام درباره آن حرف میزدیم اما این اتفاق فراموش شد.
مهدویان اظهار کرد: ما در هر فیلمی تلاش میکنیم حرف تازهای بزنیم من نباید بگویم موقق بودم یا نه شما قضاوت کنید ما همیشه نظرات شما را خواندهایم و سعی کردیم اگر تذکر دلسوزانه باشد جدی میگیریم.
تهیهکننده «درخت گردو» در پایان نشست تأکید کرد ورود فیلم به چرخه اکرانهای بینالمللی یکی از اهداف جدی این گروه است.
مهر
منبع: ساعت24
کلیدواژه: مهران مديري محمدحسین مهدویان انتخاب بازیگر پیمان معادی فیلم سینمایی یکی از دلایل مهران مدیری مصطفی احمدی تشکر می کنم سوی دیگر تهیه کننده عین حال اول مارکت درباره آن درخت گردو باره آن برای من سال ها هم گفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۸۶۷۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلمان فارسی؛ روایت درست تاریخ
یکی از پروژههای الف ویژه تلویزیون مجموعه «سلمان فارسی» است. مجموعهای به کارگردانی داوود میرباقری که قرار است مثل مجموعه «مختارنامه» اثر فاخر و پرمخاطب دیگری را بسازد.
نگارش این سریال را هم خودش بهعهده داشته و حسین طاهری، تهیه کننده این اثر است. جالب اینکه امرا... احمدجو که ید طولایی در نویسندگی و کارگردانی دارد هم به عنوان مشاور با این پروژه همکاری میکند. تصویربرداری این سریال از ۱۰ دی ۱۳۹۸ آغاز شده و قرار است در ۶۰ قسمت ساخته شود. جالب اینکه در ۱۱فروردین۱۴۰۲ مستندی با نام سلمان درباره مراحل تولید و پشت صحنه فصل اول این مجموعه پخش شد که در نوع خود دیدنی بود. این مجموعه تاریخی به دوران زندگی، زمانه و مهاجرت سلمان فارسی میپردازد و طبق برنامهریزیها تا واقعه غدیر خم ادامه خواهد داشت. سلمان فارسی در نوجوانی ایرانشهر را ترک میکند و مسیحی میشود. او حدود ۷۰ سال در شهرها، کلیساها و دیرهای مختلف بیزانس سیر و سلوک میکند. این مجموعه یکی از پربازیگرترین و پرلوکیشنترین سریالهایی است که در حال ساخت است و طبق پیشبینیها قرار است در سال ۱۴۰۵ پخش شود. به پشت صحنه این مجموعه رفته و گزارشی از روند تولید آن داشتهایم و با برخی عوامل آن از جمله حسین طاهری، امرا... احمدجو، حامد میرباقری و مهدی نقویان (رئیس سیمافیلم) هم به گفتگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
سلمان درآتشکده ماربین
در انتهای یکی از خیابانهای شهرک سینمایی غزالی و درست پشت کاروانسرای مرمر مجموعه سلمان فارسی قلعهای ساخته شده که نام آن آتشکده ماربین است. یکی از لوکیشنهای اصلی این مجموعه که عوامل گروه مدتی است برای ضبط سکانسهای مربوط به ایران در این لوکیشن حضور دارند و زیر تیغ آفتاب و همراه با باد و خاک در حال ضبط سکانسهایی از این سریال هستند. نزدیک ورودی در اصلی یک پرده کروماکی آبی رنگی وصل و مقابل آن اسبی به یک درخت بسته شده است. اسب گاهی شیههای سر میدهد، اما مانعی برای ضبط سریال نیست. فقط رفت و آمدهای بک قاب دوربینها بررسی میشود. گروه در حال ضبط است و ما باید چند دقیقهای را منتظر بمانیم تا کات داده شود. سکانس شلوغ و سختی است.
هنرورهای بسیاری با پوشش و گریم مناسب آن سکانس در هر نقطهای از این قلعه ایستادهاند. حتی سربازان و برمکیها نیز با لباس و گریمی که برایشان تعریف شده در میزانسن کارگردان جای گرفتهاند. کمی جلوتر میرویم. انوش معظمی را با گریم و سبیل از بناگوش دررفته و چهره بسیار متفاوتی میبینیم. گرچه ابتدا قابل شناسایی نیست، اما همین که دیالوگهایش را میگوید و صدایش را میشنویم، متوجه میشویم که امروز او مقابل دوربین است. هوا بهشدت گرم است و خورشید وسط آسمان قرار دارد. با این حال مانعی برای ادامه کار نیست. از یکی از عوامل میشنویم که حسام منظور، فرخ نعمتی و امیررضا دلاوری در اتاق گریم هستند و خودشان را برای ضبط سکانسهای بعد آماده میکنند. از آنجا که داوود میرباقری حساسیت و دقت بسیاری روی کار خود دارد، این سکانس بارها ضبط میشود تا مورد تایید او قرار بگیرد. البته در این میان صدای هواپیما هم گهگاهی شنیده میشود که یکی از عوامل بهشوخی میگوید: «جالبه که همیشه پروازها تاخیر دارن، اما امروز همه پروازها داره بهموقع انجام میشه!»
داوود میرباقری، امرا... احمدجو و حسین طاهری داخل یک چادر نشستهاند و از مانیتور مقابلشان کار را دنبال میکنند. یکباره بادی میوزد و یکی از صندلیهای پلاستیکی به هوا رفته و مقابل پای یکی از اسبها پرتاب میشود و او را عصبانی میکند. سایر اسبها هم که در گوشهوکنار این قلعه ایستادهاند، سروصدا میکنند. نگاهی به اطراف میاندازیم. سربازها و نگهبانان قلعه در برج و باروی قصر مشغول محافظت هستند. فضاسازی میرباقری مثل همیشه حرف ندارد. انگار مخاطب را با خود به قلب تاریخی میبرد که شاید هزاران سال با آن فاصله دارد. یکی از هنروران با سبدی در دست و با اشاره دستیار کارگردان به نقطهای میرود و میایستد که به او گفته شده است. داخل سبد نان و خرما دارد.
یکی از هنروران شوخی لقمهای نان و خرما از او طلب میکند و باعث خنده میشود. لباسها و کفشها و گریم هنروران همه نشانگر است که در حال ورقزدن تاریخ چندهزارساله هستیم. نسیمی میآید و صورتها را نوازش میکند، اما همچنان هوا گرم است و گروه باید تا شب سکانسهای بسیاری را ضبط کنند. زمان بهسرعت درحال گذراست و گروه هیچ ثانیهای را نباید از دست بدهد. به همین خاطر است که سرما و گرما هم مانعی برای کارشان نشده است. به نظر میرسد این مجموعه از کار قبلی میرباقری سختتر است و به همین دلیل او انرژی بیشتری روی آن میگذارد. در گوشه دیگری از این شهرک هم کارگاههای چرم و کهنهکاری سریال قرار دارد و همزمان تیم دیگری در حال ساخت ادوات جنگی است. لوکیشنهای دیگری هم در حال ساخت است. خلاصه اینکه همه در تلاش هستند تا یک سریال شستهرفته و ماندگار دیگر در تاریخ این رسانه ثبت شود.
استاندارد بالای ۱۵دوربین روشن
مهدی نقویان، رئیس سیمافیلم در پشت صحنه این سریال حاضر است و درباره روند تولید این پروژه و دقتی که میرباقری در ساخت این اثر دارد و زمانبندی آن میگوید: خوشبختانه با حمایتی که ریاست سازمان از این پروژه دارد و بهصورت هفتگی جلساتی برای این پروژه میگذارد، مشکلاتی که در پیشتولید وجود دارد، خیلی زود رفع میشود و حمایتهای لازم از این اثر صورت میگیرد. میتوانم بگویم برای اولینبار طی این ۳-۴سالی که این سریال تولید میشود، لوکیشنهای این بخش تا پایان سال ۱۴۰۳ ساخته شده و آماده است. اما در سالهای قبل اینگونه نبود. به همین دلیل برنامهریزیهای تولیدی نامنظم انجام میشد و ساخت لوکیشن در برنامهریزی سریال تاثیرگذار بود. وی ادامه میدهد: امسال هم دنبال این هستیم که لوکیشنهای مربوط به سال بعد همین امسال ساخته شود تا مانع تولیدی نداشته باشیم و کار با سرعت پیش برود. البته این سرعت با همان استانداردها و کیفیتی است که باید باشد و مدنظر کارگردان و ریاست سازمان هم هست. نقویان همچنین میافزاید:خوشبختانه چرخه تولید درسال۱۴۰۳ راه افتاد، سرعت تولید کارهای الف ویژه بیشتر شد ومدتهاست به استاندارد بالای ۱۵دوربین روشن رسیدهایم که نیاز آنتن است تا زیر ۱۵ تا دوربین روشن نداشته باشیم و همین طور حمایت میشود. ما الان شش سریال درمرحله پستولید داریم که منتظر آنتن هستند.
حضور ۴۰ بازیگر خارجی
حسین طاهری، تهیهکننده سریال درباره تدراک گسترده برای تولید این سریال عنوان میکند: شایسته کشوری مثل ایران که تاریخ کهن و همچنین سابقه فیلمسازی غنی دارد این است که در تولید آثار نمایشی ارتقا پیدا کند. سریال سلمان فارسی مجموعهای است که سازمان صداوسیما با آن در کنار آقای میرباقری قدم بزرگی برداشته است. ما براساس برنامهریزی تولید را جلو میبریم و از این برنامه عقب نماندهایم. همانطور که قبلا گفتم، اینجا یک دانشگاه است. دوستان و همکاران ما تلاش میکنند از بزرگان در این مجموعه بیاموزند. وی میگوید: بخشهای ایران باستان بسیار جالب توجه است، البته همچنان ساخت و ساز ادامه دارد وماتاپایان فصل ایران باستان بیش از۳۰لوکیشن داریم. طاهری درباره انتخاب هنرورها هم توضیح میدهد:۲۰هزار نفر را از میان تئاتریهای سراسر ایران انتخاب کردیم. رزومه دادندو۶۰۰۰نفر از میانشان گزینش شدند که حرفهای هستند، البته در این دانشگاه بیشتر میآموزند. وی در مورد حضور چهرهها نیز عنوان میکند: بیشتر بازیگران ایران علاقهمندی خود را برای حضور در این پروژه اعلام کردهاند و این برای ما باعث افتخار است. اما علاوه بر آنان، چهرههای تازه نیز معرفی میشوند و حدود ۴۰ بازیگر خارجی نیز تا کنون در این سریال حضور پیدا کردهاند. بازیگرانی از مراکش، تونس، یونان، ارمنستان و... از این جمله هستند. برخی از آنان اصلا با ایران آشنایی نداشتند و بهواسطه بازی در این سریال با ایران آشنا شدند. این تهیهکننده درخصوص ادامه تصویربرداری در شهرک غزالی نیز میگوید: دو سه هفتهای در شهرک غزالی هستیم تا فصل زمستان را تصویربرداری کنیم. برای تصویربرداری فصل بهاربه شاهرودبازمیگردیم ویکی دوماه آنجامیمانیم. بازبه تهران بازمیگردیم ودوره پرشکوه ایران باستان را تصویربرداری میکنیم.
میرباقری سنگ تمام گذاشته است
امرا... احمدجو یکی از نویسندگان و کارگردانان پیشکسوت عرصه سینما و تلویزیون است که آثار بسیاری را در تلویزیون ماندگار کرده است. هنوز هم مخاطبان بسیاری با «روزی روزگاری» این هنرمند خاطره دارند. تفنگ سرپر، پشت کوههای بلند و سردار جنگل از جمله آثاری است که برای تلویزیون ساخته است. وی که بهعنوان مشاور با این پروژه همکاری میکند، در اینباره میگوید: داوود میرباقری قصه سلمان را اززمان تولداین شخصیت آغاز کرده است. البته از آنجایی که از آن تاریخ اطلاعات جزئی در دسترس است بخشی از فیلمنامه باید دراماتیزه میشد. بهطور مثال پدر سلمان از ملاکان جی در اصفهان بوده و ثروت زیادی داشته است ولی ما از پدر او اطلاعات دیگری نداریم و بخشی از داستان درباره شرایط زندگی وی در ایران و همچنین مسائل پیرامونی او بهصورت داستانی در فیلمنامه وارد میشود. وی همچنین میافزاید: با توجه به تجربیاتی که داوود میرباقری دارد، این سریال آنطور که پیشبینی کردهایم در حال انجام است. البته بهدلایل مختلف ازجمله کرونا توافقهایی داشتهایم، اما خللی در کار ما ایجاد نکرده است؛ ضمن اینکه همه شرایط مهیاست و تصور میکنم نتیجه درخشانی هم خواهد داشت.
احمدجو در ادامه بیان میکند: میتوانم بگویم سلمانفارسی یک اثر ماندگار و فاخری خواهد بود و از آن سریالهایی میشود که میتواند برای نسلهای مختلف آموزنده و جذاب باشد؛ چون من چند سال است شاهدم که میرباقری برای این کار سنگتمام گذاشته و با تجربه زیادی که در این زمینهها دارد و با همه وجود پلان به پلان این سریال را جلو میبرد. وی با اشاره به منابعی که به آنها در نگارش سریال رجوع کرده است، میگوید: همه زحمات را آقای میرباقری کشیده ومن در کنارش به او کمک میکنم، اما برای نگارش، کتابهای زرتشتی ازجمله اوستا مرجع من شده است. تحقیقاتی هم جدا ازفیلمنامه توسط سازمان صداوسیما انجام شده است و من از آنها استفاده میکنم. همزمان برای اینکه در آن فضا قرار بگیرم به این تحقیقات و کتابهای دیگر هم مراجعه میکنم. با همه این احوال گاهی برای یک دقیقه دیالوگ دو یا سه روز وقت میگذارم و گاهی هم گفتگوها بهراحتی به ذهنم میآید و روی کاغذ مینویسم. وی همچنین درباره زبانی که در سلمان فارسی بهکار برده شده و نحوه گویشها عنوان میکند: اگر بخواهیم زبان را نزدیک به آن زمان انتخاب کنیم، نامفهوم خواهد بود؛ بنابراین من سعی میکنم دستور زبانی را که قابل فهم است با گویش امروزی استفاده کنم ونظرخود میرباقری هم براین مبنابود که دیالوگهابه زبان امروز ومحاوره نزدیکتر باشد. احمدجو در پایان هم میگوید: چند سالی است یک سریال جنگی به نام «تولد» را دارم که اگر بعد از سریال سلمان فارسی همچنان زنده باشم و ویلچرنشین نشوم، میخواهم آن را بسازم. بخشی از کارهایش هم انجام شده است.
بازیگرانی که به عشق سلمان آمدهاند
حامد، فرزند داوود میرباقری است که همواره در کنار پدر تلمذ میکند و در آثاری که او میسازد، هم بازی میکند و هم در پشتصحنه حضور دارد و پدر را همراهی میکند. وی در این سریال هم بهعنوان دستیار کارگردان فعالیت میکند و قرار است نقشی را هم بازی کند که در اینباره میگوید: درباره نقشم فعلا صحبتی نمیکنم، اما مدتی است که بخش مربوط به ایران را ضبط میکنیم که بخشی از لوکیشنهای این بخش در شهرک غزالی است و بخشی هم در شهرک دفاعمقدس و شاهرود ضبط میشود. از آنجا که طبق زمانبندی پیش میرویم، حدود هشت روز دیگر در شهرک هستیم و بعد به شاهرود میرویم. وی در ادامه در توضیح لوکیشن آتشکده ماربین بیان میکند: این آتشکده در جی یا همان اصفهان سابق است که بیشتر کارهای اداری در این مرکز رخ میدهد. اینجا یکی از لوکیشنهای اصلی بخش ایران است که میتوان گفت ۲۵ درصد بخش ایران در این لوکیشن مقابل دوربین میرود. میرباقری درباره حضور هنروران و انتخاب آنها توضیح میدهد: تمام این افراد از نقاط مختلف کشور انتخاب شدهاند.
به همین دلیل اسم آنها را منتخبان گروه کارگردانی گذاشتهایم. چون همه این افراد جزو بازیگران استانهای مختلفی هستند که تجربه بازیگری دارند و به عشق سلمان وارد این پروژه شدهاند. برای اولین بار است که این اتفاق در یک پروژهای افتاده است، چون آقای میرباقری ترجیح میدادند با افرادی کار کنند که تجربه بازیگری داشتند. ما برای انتخاب آنها سفرهای بسیاری رفتیم و دو سال قبل از فیلمبرداری شروع کردیم و به همه استانهای ایران سفر کردیم تا این افراد انتخاب شدند. در حال حاضر برای هر فاز این سریال باز سفر میرویم و افراد دیگری را میبینیم. چون همچنان کار انتخاب بازیگر ادامه دارد و در حال انجام است. در جمع بازیگران اصلی چهرههای جدیدی داریم که پیش از این تجربه تئاتر داشتند و با این سریال معرفی میشوند.
میرباقری درباره لوکیشنهای این سریال بیان میکند: هنوز ساخت و سازها و لوکیشنهای این سریال در حال انجام است. اگر فاز ایران را بخواهیم تقسیم کنیم، بخش جی دو لوکیشن اصلی دارد و همین آتشکده و خانه بودخشان، فرماندار جی و پدر سلمان که در شاهرود در حال ساخت است. یکی دیگر از لوکیشنهای اصلی ایران، کاخ تیسفون است و در واقع آن چیزی که در عکسها داریم، نمانده و در حال ساخت است. وی در ادامه درباره تحقیق و پژوهش این سریال میافزاید: پیش از کار، تحقیق و پژوهش انجام شده، اما برای هر فاز از کار باز هم تحقیق و انتخابها انجام میشود. میتوانم بگویم هر دو قسمت از این سریال مثل یک سینمایی حرفهای گرفته شده؛ با همان دقت، حساسیت و انتخاب لوکیشن و بازیگر و.... میرباقری در پایان هم میگوید: فصل بیزانس کار شد و زمان زیادی گذاشتیم. چون لوکیشنهای بسیاری داشت و مدام درسفربودیم. لوکیشنهای فصل حجاز آماده است و برای فصل ایران هم متمرکزتر بودیم. به هر حال در تلاشیم تا کار به موقع تمام شود.
منبع: جام جم آنلاین
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی