Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  شدت و ابعاد پاسخ موشکی ایران به آمریکا و حمله موشکی سپاه به پایگاه عین الاسد در عراق که میزبان حجم بالایی از نیرو‌های آمریکایی بود، آنقدر گسترده و مهم بوده که تبعات آن برای ایالات متحده هنوز ادامه دارد بخصوص آنکه در ساعات ابتدایی پس از حمله، ترامپ رییس جمهور آمریکا اعلام کرد که هیچ کدام از نیرو‌های آمریکایی در این حمله آسیب ندیده اند، اما کم کم و با گذشت زمان، بخشی از این دروغ برملا شد و آمار و ارقام از مصدومان آمریکایی که به کویت و آلمان و آمریکا منتقل شده بودند، به دست آمد و تاکنون از آمار "دقیقا هیچ مصدوم"، به بیش از ۶۰ مجروح رسمی رسیده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بنا به گزارشات رسمی، این افراد دچار موج گرفتگی، آسیب مغزی و به قول اختراع برخی از رسانه‌های حامی آمریکا، دچار ضربه مغزی ملایم! شده اند. هرچند که ارتش و ولت آمریکا اجازه تشریح دقیق جزییات این مجروحیت‌ها یا تصویربرداری از وضعیت مجروحان سرحال و سرپا را نداده و صرفا به کلمات کلی بسنده می‌کند، اما از منظری دیگر می‌توان بررسی کرد که روایت متخصصان پزشکی و آسیب شناسی در دنیا از صحبت‌های منتشر شده درباره نظامیان آسیب دیده آمریکایی چیست؟ که در این گزارش به این مسئله خواهیم پرداخت.

سردرد یا سکته مغزی؟ مسئله این است!

دونالد ترامپ چند روز پس از حمله موشکی ایران در اجلاس داووس در پاسخ به سوالی در خصوص تلفات آمریکا در حمله موشکی ایران، تلاش کرد خود را خونسرد و اصطلاحا ریلکس نشان داد و در پاسخ به این سوال، صرفا گفت که "شنیدم تعدادی از نیرو‌های ما دچار سر درد و موارد دیگری شدند که البته مهم نبود. "

این صحبت ترامپ با واکنش سخت رقبای سیاسی و البته گروه‌های کهنه سربازان در آمریکا رو به رو شد و آن‌ها ترامپ را به پنهانکاری در زمینه آسیب نظامیان آمریکایی در این حمله به عنوان فرمانده کل قوا متهم کردند چراکه معتقد بودند حداقل آنچه که در اصل برای نظامیان آمریکای رخ داده نوعی ضربه مغزی، اما با موج انفجار است. به طور معمول وقتی از ضربه مغزی صحبت می‌کنیم شرایط بگونه‌ای است که شخص دچار ضربه از ناحیه سر به جسم سختی برخورد می‌کند مثل شرایطی که در یک تصادف رانندگی یا سقوط رخ می‌دهد. در شرایط ضربه مغزی در حوادث نظامی مثل بسته‌های انفجاری که در عراق و افغانستان یا همین حمله موشکی آنچه که باعث آسیب می‌شود، موج انفجار است.

 

این نوع آسیب که در اصطلاح پزشکی blast concussion شناخته می‌شود در حقیقت باعث بروز آسیب‌های میکروسکوپیکی به مغز می‌شود. این آسیب‌ها را می‌توان به اشکال ساده ای، چون سر درد، از دست دادن توان تمرکز، عدم توان تصمیم گیری، استرس، از دست دادن حافظه و بروز رفتار‌های خطرناک از جمله پرخاش و مصرف بیش از حد الکل یا پناه بردن به قمار برشمرد تا تبعات خطرناک‌تر جسمی و روحی. نکته مهم در خصوص این نوع آسیب مغزی این است که قربانیان این نوع از ضربه مغزی اکثر در زمان بروز حادثه در سطح بسیار بالای هوشیاری قرار دارند و اثرات این ضربه به سرعت در برخی از قربانیان خود را نشان نمی‌دهد. بر اساس اخبار ساخته شده توسط پنتاگون، بخشی از نظامیان آمریکایی به محل خدمت خود بازگشته و البته برخی از آنان به آلمان و برخی نیز حتی به آمریکا اعزام شده اند که مشخص است دچار صدمات جدی‌تر شده اند.

حمله با موشک بالستیک البته مسئله‌ای است که شاید نظامیان آمریکایی از سال ۱۹۹۱ به این طرف هیچ گاه آن را تجربه نکرده بودند، اما برای فهم بهتر آسیب حاصل از موج انفجار می‌توانیم نگاهی به تلفات حاصل از بسته‌های انفجاری موسوم به IED داشته باشیم که در عراق و افغانستان در حجم بسیار بالایی ضد نیرو‌های فرامنطقه‌ای استفاده شده است. انهدام کامل نیروی که در نزدیکی محل انفجار بوده تا قطع اعضاء از جمله آسیب‌های فیزیکی این تله‌های انفجاری به حساب می‌آید. ولی اثر پنهان آن‌ها که سالهاست جوامعی مثل آمریکا و انگلیس را در بر گرفته کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

این بسته‌های انفجاری هم با داشتن اثرات و تبعاتی مثل برخورد سر جنگی یک موشک، نوعی موج انفجاری را ایجاد می‌کنند که می‌تواند آسیب‌های داخلی و جدی خصوصا به مغز قربانیان وارد کند و از برخی جهات، می‌تواند مقایسه نزدیکی میان حمله به عین الاسد با اتفاقات گذشته مثل بمب‌های کنار جاده‌ای باشد.

 

در سال ۲۰۱۵ میلادی تحقیقاتی در دانشگاه جان هاپکینز درباره وضعیت مغز کهنه سربازانی که انفجار‌های را در جنگ تجربه کرده و زنده مانده اند و سپس در اثر حوادث مختلف در کشور خود جان باختند، انجام شد که در نوع خود جالب است. در این تحقیقات مشخص شد که این انفجار‌ها باعث آسیب‌های پنهانی می‌شود که در ادامه باعث بروز مشکلات جسمی و روحی جدی و موثر در قربانی خواهد شد.

در این تحقیقات مهم، مغز ۵ نظامی مرد آمریکایی که از انفجار IED به صورت فیزیکی جان به در برده، اما بعدا به دلایل مصرف بیش از حد دارو، شلیک گلوله و از کار افتادن اندام داخلی در داخل خاک آمریکا جان باخته بودند، مورد آزمایش قرار گرفته است. در مغز ۴ مورد از این افراد نوعی التهابات مغزی دیده شده که بر اثر انفجار‌ها و در طول و زمان به وضعیتی پنهان شکل گرفته است. این ضایعات و آسیب‌ها عمدتا در بخش جلویی مغز دیده شده که وظیفه اموری مثل تصمیم گیری، استدلال و امور پایه‌ای یک زندگی انسانی را بر عهده دارد.

از ضربه مغزی تا PTSD و خودکشی

یکی از واژه‌هایی که در سال‌های اخیر به صورت ادامه دار تبدیل به موضوع پر تکراری در محافل مربوط به کهنه سربازان در کشور‌هایی مثل آمریکا شده عارضه PTSD نام دارد که در زبان فارسی می‌توان آن را به عنوان "اختلال استرسی پس از آسیب روانی" ترجمه کرد. این عارضه و مشکل نه فقط برای نظامیان بلکه در بین غیر نظامیان و هر شخصی که حادثه‌ای استرس زا را تجربه کرده می‌تواند رخ دهد که البته به دلیل مشاهده اتفاقاتی مثل انفجار آنهم در حد کلاهک موشک، قابل مقایسه با اتفاقات رخ داده در یک جامعه نیست.

 

طبق این بررسی‌ها و تحقیقات، افرادی که دچار موج گرفتگی بر اثر انفجار بسته‌های انفجاری یا مورد حمله موشکی قرار می‌گیرند از احتمال بسیار قوی تری برای دچار شدن به این مشکل برخوردار هستند و در این زمینه اعداد جالبی وجود دارد. به ازای هر ۱۰۰ نظامی آمریکایی که در جریان عملیات طوفان صحرا در سال ۱۹۹۱ در خاورمیانه حضور داشتند چیزی حدود ۱۲ نفر، رسما دچار بیماری PTSD شده اند. این رقم برای نظامیان حاضر در اشغال افغانستان و عراق بر اساس آمار خود آمریکایی‌ها به ۲۰ نفر در ازای هر ۱۰۰ نفر رسیده است.

اما این همه داستان نیست. میزان خودکشی در بین کهنه سربازان آمریکایی نیز روند بسیار عجیب و نگران کننده‌ای را برای این کشور داشته و بر اساس جدیدترین آمار، فقط و تنها در سال ۲۰۱۹ چیزی در حدود ۶ هزار کهنه سرباز آمریکایی، رسما خودکشی کرده اند. این آمار بسیار سنگین‌تر از تلفات رسمی آمریکا در میدان‌های جنگ به حساب می‌آید. برای نمونه کل کشته و مجروح‌های آمریکا در جنگ عراق در حدود ۳۶ هزار نفر برآورد می‌شود. بر اساس مطالعاتی که بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳ انجام شده است کهنه سربازانی که از PTSD رنج می‌برند دو برابر بیش از جمعیت عادی آمریکا در معرض خطر خودکشی و البته بیماری‌های حاصل از رفتار‌های پر خطر مثل اعتیاد تزریقی هستند.

این رفتار‌های پر خطر نیز البته واکنشی و نشانه‌ای بر اثر بروز آسیب‌های حاصل در میدان جنگ است و البته در عین حال این افراد معمولا به دلیل مصرف بیشتر الکل در معرض بیماری‌های کبد و دیابت نیز نسبت به جامعه عادی آمریکا هستند. با این اوصاف، حتی اگر دروغ قطر چکانی ارتش و دولت آمریکا درباره تعداد مجروحان و نوع مصدومیت نظامیان آمریکایی در حمله موشکی سپاه به عین الاسد را فرض بگیریم، تبعات ناشی از اصابت دقیق موشک‌های ایرانی تا سال‌ها ادامه خواهد داشت و اگر سربازان و فرماندهان آمریکایی خوش شانس بوده و از کلاهک موشک ها، جان سالم به در برده اند، گرفتار آسیب‌های نادیده و طولانی مغزی و روحی آن در سال‌های آینده و مرگ تدریجی ناشی از آن خواهند شد.

منبع: مشرق

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: حمله موشکی عین الاسد موشک بالستیک حمله موشکی سپاه نظامیان آمریکایی بسته های انفجاری کهنه سربازان برای نظامیان ضربه مغزی موشکی ایران حمله موشکی موج انفجار انفجار ها عین الاسد مصرف بیش بر اساس آسیب ها شده اند سال ها بر اثر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۸۹۶۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جزئیات طرح آمریکایی - اسرائیلی برای مدیریت محاصره نوار غزه

در حالی که حملات مستمر رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه ماه‌هاست ادامه دارد و ظاهرا آمریکا تلاش می‌کند این حملات را متوقف کند، اما در عمل پیرو کابینه رژیم صهیونیستی است و هر دو در یک مسیر گام برمی‌دارند.

به گزارش ایسنا، روزنامه لبنانی «الاخبار» در گزارشی آورده است، رژیم صهیونیستی از هفتم اکتبر به جنگ مرگبار خود علیه مردم غزه ادامه می‌دهد و به نظر نمی‌رسد جنگ به این زودی‌ها پایان یابد. از این روی، دشمن برای مرحله بعدی هیچ برنامه عملی به جز نهادینه کردن اشغالگری و تحمیل این واقعیت که غزه دیگر مکان مناسبی برای زندگی نیست و نیز بهره‌برداری از هر فرصتی برای اخراج مردم، حال به صورت داوطلبانه یا به زور، از این باریکه ندارد.

از طرفی هم خشم ملت‌ها که به شیوه‌های مختلف ابراز شد توسط دولت‌های غربی به یک اقدام سیاسی منجر نشد و آمریکا هم از همان روز اول، تنها کاری که کرد بهبود وجهه جنایتکار و حامیانش از نقطه‌نظر انسانی بود و صرفا در خدمت ایدئولوژی رژیم صهیونیستی بود و نه برعکس.

از این منظر، هدف واقعی دشمن از آنچه در تمام اسناد مذاکرات آتش‌بس غزه ارائه می‌کند، آزادی اسرای صهیونیستی و بعد بازگشت مجدد به جنگ نسل‌کشی است، چیزی که آمریکایی‌ها با آن مخالفت نمی‌کنند؛ حال اظهاراتشان هر چه که باشد.

امروز موضوع جدید تنها تدارک ارتش رژیم صهیونیستی برای حمله زمینی به رفح نیست، بلکه اقدامات دائمی است که سراسر نوار غزه را به مناطقی تقسیم می‌کند و هدف دشمن این است که اولا بخش بیشتری از مناطق باریکه را غیرقابل سکونت کند و در نهایت مانع از بازگشت مردم به این مناطق شود و ثانیا یک منطقه نظامی در مرکز غزه بسازد و شمال و جنوب آن را از هم جدا کند و تنها راه اتصال، نقاط عبوری باشد که توسط ارتش رژیم صهیونیستی کنترل می‌شود.

علاوه بر تلاش میدانی دشمن، دولت «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا تصمیم گرفته پیرو کابینه رژیم صهیونیستی باشد. واشنگتن بر این عقیده است که حل و فصل جنگ غزه تنها با «نابودی» مقاومت غزه و ممانعت از هرگونه نقش آن در آینده یا در اداره سیاسی یا مدنی فلسطین امکان‌پذیر است. دولت آمریکا می‌خواهد در ماه‌های باقی مانده از دوره ریاست جمهوری بایدن یک کمپین انتخابات جهانی راه‌اندازی کند و بایدن را به‌عنوان «رهبر جهانی بشردوستانه» معرفی کند که به اصطلاح دنبال کمک به مردم غزه است تا آنها را از شر اشغالگر خلاص کند و مانع از سیطره مقاومت بر آینده این مردم شود.

بر این اساس، بایدن تصمیم گرفت ارتش آمریکا با همکاری آژانس توسعه این کشور، مدیریت عملیات کریدور دریایی بشردوستانه را بر عهده بگیرد و با ساز و کارهایی که توسط ارتش آمریکا تدوین و نظارت می‌شود و توسط ارتش رژیم صهیونیستی در ساحل کنترل می‌شود، کمک‌ها از طریق این کریدور دریایی از قبرس به غزه منتقل شود، البته مشروط بر اینکه یک شریک غربی نیز در این کار داشته باشد و به همین دلیل در حال گفت‌وگو با طرف انگلیسی است.

دولت آمریکا برای انجام این تصمیم، ماه گذشته تماس‌هایی برقرار کرد و فشارهایی را اعمال کرد و به گام‌های عملی رسید؛

اول: ابلاغ به قبرس مبنی بر اینکه طرح «آلماتیا» که دولت قبرس در پنج ماه گذشته روی تهیه آن کار کرده است، با یک عملیات بشردوستانه تحت نظارت آمریکا جایگزین شده است و آنچه از طرح قبرس باقی‌مانده استفاده از بندر «لارنکا» به عنوان مرکز راه‌اندازی و جمع‌آوری کمک‌ها و حفظ «صندوق آلماتیا» برای حمایت از کریدور بحری و تأمین مالی آن از آمریکا، اروپا، امارات، قطر و کویت است.

دوم: واگذاری آماده‌سازی مراحل عملی پروژه به فرماندهی مرکزی ارتش ایالات متحده، وزارت دفاع این کشور با همکاری آژانس توسعه ایالات متحده (USAID).

سوم: توافق با سازمان جهانی غذا (WFP) برای مشارکت در توزیع کمک‌ها در نوار غزه، بدون همکاری آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (آنروا). به نظر می‌رسد که توافق یکپارچه‌ای بین واشنگتن و قدرت اشغالگر برای تکمیل حذف این آژانس و ممانعت از فعالیت آن وجود دارد، حتی اگر از طرف‌های دیگری غیر از ایالات متحده بودجه دریافت کند.

تدارکات دشمن در زمین

در همین حال، دشمن در چندین سطح از جمله در بُعد میدانی شروع به کار کرده و یک موقعیت میدانی در ساحل غزه در مقابل منطقه مرکزی ساخت که از طریق آن، جاده اتصال بین خیابان‌های ساحلی «الرشید» و «الشرقی» (صلاح‌الدین) می‌گذرد و به منطقه «نتزاریم» معروف است، جایی که شهرک معروف اسرائیلی‌ها بوده است. دشمن با تعریض جاده بین غرب و شرق به عرض بیش از ۶۰ متر و ایجاد فونداسیون‌های بتنی در دو طرف جاده، طرح یکپارچه‌ای را تهیه کرده است که از حدود دو ماه پیش کار روی آن را آغاز کرده و هدفش این است که دو دیوار در ضلع جنوبی و شمالی بسازد تا دید را از دو طرف مسدود کند و تمامی شکاف‌ها را  که افراد می‌توانند با استفاده از آنها به دور از ایست‌های بازرسی تردد کنند، ببندد.

از سوی دیگر، واحدهای مهندسی با مشارکت نیروی اطلاعاتی در حال آماده‌سازی زیرساخت‌ها برای ایجاد ایست‌های بازرسی برای افراد عابر براساس همان مکانیسم کاری موجود در کرانه باختری و ورودی‌های اراضی ۴۸ هستند؛ به این شکل که یک گذرگاه انفرادی ایجاد شود که از هر دو طرف با آهن بسته می‌شود و به اندازه‌ای باریک است که اجازه عبور بیش از یک نفر را نمی‌دهد، سپس افراد عابر از دروازه‌های آهنی عبور می‌کنند که به آنها اجازه بازگشت از همان نقطه را نمی‌دهد، تا به این طریق، افراد عابر از طریق تجهیزات دیجیتال عظیم مرتبط با برنامه‌های ویژه که حاوی داده‌های فلسطینی‌ها هستند، توسط سیستم شناسایی دیجیتالی شناسایی شوند، تصویر چهره و اثر انگشت آنها ثبت شود و یک تصویری جامع از قد، وزن و علائم متمایز آنها به دست آید.

در عین حال، دشمن در چارچوب طرح ممانعت از حضور ساکنان، در حال تکمیل عملیات تراز کردن گسترده در اکثر محله‌های شرقی در مناطق شمالی و مرکزی تا جنوب غزه است، مناطقی که تهدیدی برای شهرک‌های صهیونیستی در غلاف غزه هستند. رژیم صهیونیستی همچنین در حال تراز کردن مناطق ویران شده در شمال غزه است. حتی هدف از حمله اخیر به مجتمع پزشکی الشفا تنها ضربه زدن به هر ظرفیت غیرنظامی برای اداره مناطق یا اجرای برنامه‌های کمک‌رسانی نبود، بلکه هدف ویرانگری محتویات مجتمع به منظور جلوگیری از راه‌اندازی مجدد سریع آن بود.

کریدور دریایی و طولانی شدن اشغالگری

پس از اینکه قبرس به تاییدیه‌های اولیه بیش از ۲۰ کشور و عدم اعتراض رسمی نیروهای اشغالگر و غیررسمی حماس تکیه کرد، قبرسی‌ها در مراحل اولیه مذاکرات احساس کردند که طرف اسرائیلی می‌خواهد این ایده کریدور در چارچوب طرح جامع او باقی بماند، نه اینکه به گذرگاهی دائمی تبدیل شود که به مرور زمان به مرکزی برای تبادلات تجاری و انسانی بین نوار غزه و جهان تبدیل می‌شود و امکان رفع محاصره را فراهم می‌کند.

بنابراین، طرف قبرسی تلاش کرد تا حمایت یک ائتلاف جهانی را به دست آورد و مانع از محدود شدن اداره این پروژه به طرف اسرائیلی شود. با این حال، قبرسی‌ها که در سال‌های اخیر از کابینه رژیم صهیونیستی حمایت زیادی کردند، از آنچه که یکی از مقامات امنیتی قبرس آن را «غرور اسرائیلی‌ها و درخواست‌های نامحدود آنها» خواند، ناامید شدند و همین مساله بر تلاش‌های طرف قبرسی بر برقراری روابط جدید و اقدامات اعتمادسازی با قدرت‌ها و کشورهای منطقه به منظور ممانعت از انعکاس حضور نظامی، امنیتی و تجاری فزاینده رژیم صهیونیستی در این جزیره سایه انداخت، به‌ویژه که دشمن به تمایز بین دو طرف جزیره توجهی ندارد و از طریق شبکه‌ای از بازرگانان، بزرگ‌ترین عملیات اکتساب را در هر دو قسمت جزیره رهبری می‌کند، اگرچه از حمایت رسمی بیشتری در نیکوزیا برخوردار است، اما «آشوب سازمان‌یافته» در بخش ترکیه‌ای جزیره نیز به او کمک شایانی می‌کند.

در حالی که مذاکرات بر سر ایده یک کریدور امن فعال و همیشه باز ادامه داشت، قبرسی‌ها اولین شوک را دریافت کردند، وقتی که آمریکایی‌ها به آنها اطلاع دادند که پروژه اساسی که قبرس با کشورها و سازمان‌ها آن را تبلیغ کرده است، دیگر وجود ندارد و در عوض، یک طرح جایگزین به رهبری ایالات متحده وجود دارد که مستقیما توسط کاخ سفید نظارت می‌شود و جزو «کمپین تبلیغاتی» انتخابات است. طرف آمریکایی تاکید کرد: این عملیات صرفا بشردوستانه بوده و دارای محدودیت زمانی است که اواخر ماه اوت به پایان می‌رسد. این عملیات توسط ارتش ایالات متحده انجام خواهد شد که در دریا مقابل سواحل قبرس و فلسطین مستقر خواهد شد و الزامات حفاظتی مستقیمی را برای کشتی‌های حامل کمک‌های انسانی از جزیره به اسکله و سکوی شناور در دریا فراهم می‌کند. تامین هزینه‌های لجستیکی و امنیتی عملیات را هم بر عهده دارد. آمریکایی‌ها تأکید کردند که در حال مذاکره با انگلیس در مورد امکان ماموریت دادن به یک شرکت خصوصی شامل اعضای سابق نیروهای ویژه و اطلاعات انگلیس هستند، زیرا کاخ سفید تصمیم گرفته است که هیچ سرباز آمریکایی در غزه حضور نداشته باشد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • تمرد سربازان ارتش اسرائیل؛ نیروهای احتیاط حاضر نیستند به رفح حمله کنند
  • امتناع افسران و سربازان صهیونیست از دستور آماده شدن برای حمله به رفح
  • شکست تلاش‌ آمریکا برای گسترش نفوذ در آفریقا
  • آماده باش تمام عیار حماس برای نبرد با اسرائیل در رفح/ حمله موشکی حزب‌الله لبنان به سربازان اسرائیل/چرا حمله به رفح برای ارتش اسرائیل خطرناک است؟/آمار شهدای غزه به ۳۴ هزار و ۳۸۸ نفر رسید
  • آماده باش تمام عیار حماس برای نبرد با اسرائیل در رفح/ حمله موشکی حزب‌الله لبنان به سربازان اسرائیل/چرا حمله به رفح برای ارتش اسرائیل خطرناک است؟
  • جزئیات طرح آمریکایی - اسرائیلی برای مدیریت محاصره نوار غزه
  • یمن سرنگونی پهپاد آمریکایی و حمله به کشتی انگلیسی را تأیید کرد
  • سنتکام: کشتی انگلیسی در حمله موشکی یمنی‌ها آسیب دید
  • رایزنی سئول و واشنگتن درباره تقسیم هزینه‌های حضور سربازان آمریکایی
  • بیانیه ارتش یمن درباره حمله به پهپاد آمریکایی و یک کشتی انگلیسی