نقد فیلم «خروج» حاتمیکیا/ دههات گذشته مربی!
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۰۳۰۹۰
صراط:
دقایق ابتدایی «خروج» خبر از بهترین کار چند وقت اخیر حاتمیکیا میداد، اماای کاش فیلم در همان دقایق ابتدایی میماند. فیلم هر چه جلوتر میرود در شیبی نزولی از یک اثر بصری قدرتمند رفته رفته تبدیل به یک مقاله سیاسی و اجتماعی میشود. انگار فیلمساز از جایی به بعد حوصله نمیکند یک هنرمند ظریف باشد و ترجیح میدهد یک بولتننویس عصبی و در عین حال و با عرض معذرت پوپولیست بماند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
داستان «خروج»، اما سرشار از بازیگوشیهای نمادین و عناصر تیپیکال است. جدا از این که چنین سینمایی اصولا کهنه و دِمُده است با چنین فضایی در واقع فیلمساز با استفاده از پیش زمینههای ذهنی مخاطب است که فیلم را جلو میبرد. رحمت بخشی که هنوز هم جلوه دیگری از حاج کاظم است را هیچ تماشاگر غیرایرانی درک نخواهد کرد. پیرِفرزانهی قبا بر دوش که حالات عاطفیاش در کمینه است، همان کعبه آمال فکری تیپ حاتمیکیاچیهاست. مردی به قاعده که قرار است اکسیر شفابخش تمام دردها را داشته باشد و با عصای موسی سِحر کند و پرچم اعتراضش هم زمین نیفتد.
او عنصر اساسی درام است و قرار است هر کنشش پیشبرنده روایت باشد، تمام آدمهای پیرامون او که در تریلر جادهای «خروج» همراه میشوند، تیپهایی هستند که یک جایگاه را نمایندگی میکنند، پس تمام رفتارهایشان قابل پیشبینیست. «ملا آقا» تیپی از یک روحانی خوشدل و در قرائتی رادیکالتر حتی سادهدل است که مقبولیت اجتماعی دارد و مورد احترام است، اما لزوما نمیتواند پیشقراول باشد، او چند موضع متضاد میگیرد و در نهایت برای مذاکره با رئیس جمهور به دلیل آن که او هم روحانیست به عنوان گزینه مطرح میشود! چون روحانی زبان روحانی را بهتر میفهمد.
میکائیل که رئیس شورای روستاست، اما آدم اهل مذاکره است و در سکانس خطابهی فرماندار در میانهی مسیر او به اهمیت مذاکره تاکید میکند! او را تیپی ترسو و اهل معامله میبینیم که اگر چه تا انتهای مسیر همراهی میکند، اما همراهیاش هم از سرِ ترس و مصلحت است و اعتقادش از همان اول بازگشت به روستاست. او اعتماد به نفس کافی ندارد و چند جایی هم از طرف همرزمانش مورد کنایه و طعنه قرار میگیرد. اشارهها شما را احتمالا به یاد مابهازاهایی در دنیای سیاست میاندازد!
مهربانو که یک مادر شهید هم هست و وجودش به نوعی رگهی عاطفی و احساسی فیلم «خروج» را زنده نگه داشته، از تیپ زنهای قدرتمند و لجباز و پایداری است. تفکر نزدیک به حاتمیکیا زن را این گونه میخواهد. مشابه کاراکتری که مریلا زارعی در «بادیگارد» داشت. در حاشیه مردان و تیماردار آنها. سکانس آبتنی کشاورزان در میانههای مسیر و یا درگیری در یک استراحتگاه که در هر دو بار مهربانو ابعاد حمایتی از یک زن را نشان میدهد و بیشتر بر وجه مادرانگیاش تاکید میشود، مطابق با الگوهای سینمای دهه اول بعد از انقلاب است که زنان نه به عنوان اُبژه جنسی، بلکه بیشتر به عنوان مادر-حمایتگر بازتولید میشدند.
حتی اسماعیل هم که پاساژ روایت بر دوش اوست هم سرشار از مضمون است. یعنی حاتمیکیا در عنصر مفرح داستانش هم کلی عقیده و اعتقاد تزریق کرده. اسماعیل لهجه آذری دارد و اصلا همین تمهید لهجه او به عنوان کارکردی کمیک کمی کهنه است و از طرفی او دائم گوشی به دست است و نماد انسانهای وابسته به فضای مجازیست که دائما تمام زندگیاش را به اشتراک میگذارد و اصلا همین فیلمبرداری او از وقایع در فضای مجازی به دست رسانههای، چون بیبیسی میرسد و بعدتر همراهانش به او بابت این سادهلوحی کنایه میزنند.
یعنی حتی لبخند هم در فیلم حاتمیکیا شعارزده است. توجه کنید که مراد و منظورم تطهیر بیبیسی و یا رد نیرنگهای فضای مجازی نیست، اما شکل بیان در «خروج» شکل آوانگارد و پیشرویی نیست و این را در یک سریال تولید «آیفیلم» هم میبینیم! چه نیازی است که به سینما برویم و فیلم حاتمیکیا را ببینیم.
حالا هر چقدر هم که حاتمیکیا در کار با دوربین و استفاده از هلیشات و گرافیک کامپیوتری حرفهای عمل کرده باشد، باز هم آن چه که مشهود است حرفِ اوست، چون سینمای حاتمیکیا در کاری مثل «دعوت» هم مبتنی بر حرف است. انکار نمیکنم که در همین «خروج» با یک کارگردان حرفهای طرفیم که نبض روایتش را در روندی سینوسی تا قبل از آن یک ربع پایانیِ فاجعهبار سرِحال نگه میدارد و فیلم در تمام طول جاده نفس دارد، اما نمیشود و احتمالا نباید فیلمهای نفراتی، چون حاتمیکیا را بیرون از اعتقاد و اندیشه آنها قضاوت کرد و خودشان هم راضی نیستند. برای او و همفکرانش اعتقاد بالاتر از فرم قرار میگیرد و چه بد که گاهی حاتمیکیا در حد کسی مثل دهنمکی نزول پیدا میکند.
اگر دهنمکی سینما نمیداند و فیلمهایش پر از میزانسنهای نود شبیست، حاتمیکیا که سلطه کامل بر سینما دارد و حتی کسانی، چون مهدویان همین حالا در کلاس درس او تلمذ میکنند و دریغ که چنین کارگردان کاربلدی، یک ربع انتهایی فیلمش را به شریفینیا بدهد با آن خطابهها و میمیک کودکانه.
دریغ که که ظرافت اسلوهای موزیکال «بوی پیراهن یوسف» تبدیل به دیالوگی شود با این مضمون: رئیس جمهور، رئیس همهاس و یا جمهور یعنی مردم! شاید این دیالوگها و خطابهها و حتی وعظها کمی سوت و کف و هورا بگیرد، اما اگر مراد حاتمیکیا تغییر چیزی در ذهن تماشاگرش باشد، این پروسه شکستخورده و آدمها پس از مواجهه با آثاری، چون «خروج» همان آدمهای قبل از ورود به سالن هستند. چه دیالوگی قشنگی بود آن دیالوگ «آژانس شیشهای»: دههات گذشته مربی!
منبع: صراط نیوز
کلیدواژه: فیلم خروج حاتمی کیا جشنواره فجر آژانس شیشه ای به رنگ ارغوان صراط حاتمی کیا فضای مجازی ی مسیر آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۰۳۰۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خروج والیبال ایران از مسیر رشد
بهروزعطایی که باتجربهترین مربی لیگ برتری است درگفتوگو با جامجم ازقهرمانی درلیگ برترمیگوید وازنقش ستارههای مختلف در والیبال ایران و والیبال مدرن جهان. فولاد برای دومین بار قهرمان لیگ برتر شد. این قهرمانی با چه ویژگیهایی به دست آمد؟تیم فولاد شش، هفت سالی میشود که وارد لیگ برتر شده است. در سالهایی که این تیم در ورزش حضور دارد، افراد کاربلدی در این باشگاه حضور داشتند و نتایج قابل قبولی به دست آمد. به جز قهرمانی امسال، فولاد یک قهرمانی دیگر و یک مقام سومی هم درکارنامه دارد.
چه شد که بعد از جدایی از تیم ملی، تصمیم گرفتید سرمربی فولاد شوید؟
مذاکراتی انجام شد و به این جمعبندی رسیدیم که تیم برای لیگ برتر کاملا آماده است. من بهعنوان یک مربی والیبال آنقدر تجربه دارم که به جایی برای قهرمانی قول ندهم اما شرایط لازم را فراهم کردیم و در کنار آن شکل خوبی به تیم دادیم. تعدادی بازیکن ملیپوش جذب کردیم و در ادامه تمرینات به سرعت آغازشد. هم تمرینات خوب بود و هم آمادگی. حمیت قابلتوجهی در تیم وجود داشت و تلاش ما ستودنی بود. ما با ثباتترین تیم لیگ برتری بودیم.
در برههای از لیگ هم به نظر میرسید که فاصله قابلتوجهی با دیگر تیمها دارید؛ اینطور نیست؟
بله این فاصله زیاد بود. در نیمفصل نخست که تیم بسیار قاطعیت داشت.در نیمفصل دوم هم تیم با استراتژی درستی جلو میرفت. البته به یک افتی هم دچار شدیم که این افت، توام با آگاهی بود. دراین برهه که افت کردیم تیم حتی اگر به پیروزی هم میرسید، خوب بازی نمیکرد. سعی ما بر این بود که تیم برای رقابتهای پلی آف درفشارباشد. البته تیم بعد از آن افت، خیلی سریع به شرایط عادی برگشت. ما در پلیآف نیز نتایج خوبی به دست آوردیم وهمه رقبا را در دو بازی شکست دادیم. ذهن برنده باعث شد تا به تیم القا شود قهرمان است. هیچکس نمیتوانست ما را ببرد. ما ویژگیهای خودمان را بروز دادیم.
حالا بهعنوان قهرمان لیگ برتر ایران جام باشگاههای آسیا را در پیش دارید. برنامهتان برای این رقابتها چیست؟
رقابتها شهریور برگزار نمیشود و هنوز مشخص نیست که میزبانی به ایران میرسد یا خیر.تا آن زمان بازیهای ملی هم به پایان رسیده است. ما سعی میکنیم ترکیب را حفظ کنیم. در واقع یکی از هدفگذاریهای ما حفظ شاکله اصلی تیم است.
این شاکله اصلی در واقع ستارههای تیم هستند. نقش این ستارهها در قهرمانی فولاد را چطور ارزیابی میکنید؟
ستاره، اصل انکارناپذیری در ورزش است.این ستارهها در والیبال نیز تعیینکننده هستند.برخی مربیان این نقش را انکارمیکنندو ورزش را از ستاره جدا میدانند.هیچکس نمیتواند نقش ستارههای بزرگی مثل مسی راکتمان کند. این بازیکنان شاخصههای خود را دارند و براساس این شاخصهها دستمزد آنها هم تعیین میشود. در تیم خود ما نقش ستارههایی مثل محمد موسوی، محمد فلاح یا محمد وادی را نمیشود ندید. این بازیکنان ویژگی منحصر بهفرد خود را دارند و اثرگذاری خودشان را به جا میگذارند. ولی در نهایت والیبال یک ورزش گروهی است و همه بازیکنان روی یکدیگر تأثیر میگذارند.
فکر میکنم بیش از هر سرمربی دیگری در لیگ برتر، فشار روی شما بسیار زیاد بود؛ اینطور نیست؟
من با توجه به تجربهای که دارم با کمک همکارانم میتوانم این فشارها را کنترل کنم. تجربه بسیار به من کمک کرد که از این مسیر خارج نشوم. لیگ برتر واقعا فشار زیادی روی همه تیمها، مربیان و بازیکنان دارد.
یک بحث درباره لیگ برتر والیبال این است که بسیاری میگویند کیفیت گذشته را ندارد.
ازسال۹۷ به بعد این لیگ دیگر به اندازه گذشته با کیفیت نیست. هر چند دیدارهای لیگ برتری به هم نزدیک است اما جدا شدن یک سری بازیکن خوب از لیگ برتر باعث افت کیفیت شد. بهنظرم با کمبود بازیکن نخبه روبهرو هستیم. البته بازیکن خوب و متوسط زیاد داریم اما بازیکن ستاره به شدت کم است. دیگر در لیگ برتر والیبال بازیکن ۲۳سالهای همتراز موسوی نمیبینیم یا اینکه خبری از تولد سعید معروف جدید نیست. دیگراثری ازفرهاد قائمیها وشهرام محمودیها نیست.والیبال ماعاری ازبازیکن تاپ شده است. این شرایط روی تیم ملی هم تأثیرگذار شد و حال و روز فعلی این تیم بهدلیل فقدان بازیکن خوب و درجه یک است.
خودتان گفتید از تیم ملی حرف نمیزنید اما رفتید سراغ تیم ملی؛ پس بهتر است بیشتر دراین باره صحبت کنیم.
تنها چیزی که درباره تیم ملی میتوانم بگویم این که تیم را تحت فشار نگذاریم و قضاوت نکنیم. الان همه درباره تیم ملی نظر میدهند. این تیم نیاز به فضای آرامی دارد و باید بدون حاشیه به کار خود ادامه بدهد.
پس به نظر شما تیم ملی اکنون فضای آرامی ندارد؟
یک لیگ با کیفیت به تیم ملی کمک زیادی میکند. نزدیک به سه، چهار سال است که تیم ملی والیبال ایران از مسیر رشد خارج شده است. فقط همین را میگویم؛ فقط همین.
پائز: یک هدف بزرگ داریم؛ صعود به المپیک
سرمربی تیمملی والیبال ایران در آغاز دور جدید تمرینات تیمملی برای حضور در مرحله مقدماتی لیگ ملتهای سال ۲۰۲۴ گفت: یک هدف بزرگ داریم وآن هم کسب سهمیه المپیک است، روی آن متمرکز هستیم و آن را به دست میآوریم.موریس موتا پائز افزود: من آگاه هستم به این موضوع که والیبال چقدر در ایران ازاهمیت برخوردار است. یادم میآید که از سال ۲۰۱۴ تا الان رشد یافته است و ایرانیها والیبال را دوست دارند.وی با بیان اینکه من میتوانم به خوبی این موضوع را احساس کنم، تصریح کرد: امیدوارم در ایران با هم کار خوبی انجام دهیم. برای همکاری با فدراسیون و بازیکنان بسیار هیجانزده هستم. من با شما صادق هستم، میدانم که همه هواداران اینجا واقعا والیبال را دوست دارند، برای آنها عملکرد تیم بسیار مهم است، اینکه تیم چه کاری انجام میدهد؟ چه کسی مربی است؟ چه بازیکنانی حضور دارند؟ اما من واقعا روی کارمتمرکز هستم.وی تاکید کرد: همگی یک هدف بزرگ داریم و واقعا بایدروی آن تمرکز کنیم که آن هدف هم راهیابی به المپیک پاریس است وتابستان امسال به آن نیاز داریم. نمیتوانیم این فرصت را از دست بدهیم و باید متمرکز پیش رویم چون در صورت کسب این نتیجه مردم با ما خوشحال خواهند شد و امیدوارم که چنین باشد.پائز خطاب به مردم ایران گفت: من خیلی خوشحالم که اینجا هستم و امیدوارم تابستان خوبی را بسازیم و در پاریس ۲۰۲۴ باشیم. این هدف ماست و از حمایت شما متشکرم که در این چالش طولانی با تیمملی همراه هستید.
هیلدا حسینیخواه - گروه ورزش