به نقل از «شبستان»

خاطرات شنیدنی سردار حاج باقری از سپهبدسلیمانی/شهیدی که از جهاد اکبر برای جهاد اصغر استفاده کرد

تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۲۰۸۴۷

سردار حاج باقری با بیان خاطراتی درباره سپهبدشهید حاج قاسم سلیمانی گفت: اگر می بینید ۵۰ میلیون نفر در این ایران و عراق او را تشییع می کنند چون او فقط یک رزمنده و جنگجو نبود بلکه حاج قاسم از جهاد اکبر که مبارزه با نفس بود برای جهاد اصغر استفاده کرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان؛ سردار مرتضی حاج باقری جمعه شب (18 بهمن) در ویژه برنامه "برای قاسم_به یاد روح الله" در سخنانی با بیان اینکه با رفتن شهید سردار سلیمانی، یک صدمه به اسلام و انقلاب وارد شد که با هیچ چیز قابل جبران نیست؛ افزود: اول انقلاب که جمعیت ایران 30 میلیون نفر بود، روزی 7 میلیون بشکه نفت از این کشور صادر می شد و کسانی که این منافع را از دست داده بودن دنبال این بودند تا انقلاب را زمین بزنند و منهدم کنند و هر روز یک توطئه عیله نظام ایجاد می کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

 

فرمانده واحد تخریب لشکر 41 ثارالله در دوران دفاع مقدس با مروری بر شرایط و اوضاع اوایل انقلاب و فلسفه شکل گیری جنگ تحمیلی عیله انقلاب اسلامی گفت: ما از لحاظ نظامی آمادگی نداشتیم اما حضرت امام با نفس مسیحایی خود وقتی گفت "ملت ایران جبهه ها را پر کنید" ملت این را وظیفه خود دانستند و از برکت همان جنگ و 8 سال دفاع مقدس به مراحلی رسیدیم که امروز می بینیم؛ اگر امروز به قدرت موشکی بازدارنده و اگر به انرژی هسته ای دست یافتیم و در همه موارد به خود کفایی رسیدیم از برکت همین تحریم ها، فشارها و 8 سال دفاع مقدس بود.

 

 

وی برکات جنگ را هم مورد اشاره قرار داد و با تصریح به اینکه دشمن دورتادور ما را گرفته و می ترسد چون می داند ملت ما گوش به فرمان رهبری است؛ اظهار داشت: اشتباه بعدی دشمن ترور سردار سلیمانی بود که هرچند این اتفاق برای همه ما سخت است چون حاج قاسم برای ما امنیت، اعتبار، عزت و پشتوانه بود اما مطمئن باشید خون حاج قاسم سلیمانی از خود حاج قاسم سلیمانی برای انقلاب اثر می گذاردگذارتر است.

 

 

حاج باقری با اشاره به اینکه خیلی از شما اطلاعاتی از حاج قاسم ندارید؛ کافی بود در یک پرواز یک ساعته، چند دقیقه در کنارش بودی، آن وقت فدایی حاجی می شدی چون این از بزرگواری و مرام حاج قاسم بود؛ گفت: یکی از ویژگی های او ولایت مداری و خط قرمز او رهبری بود و بارها در جلسات می گفت "بچه ها خود را خرج 8 سال نکنید بلکه چشمتان و گوشتان به رهبری باشد".

 

 

وی بیان کرد: یک روزی، ۲۵۰ نفر اردوگاه کرج دور هم نشسته بودیم و جلسه خودمانی بود یکی از بچه ها از وسط جمعیت سوالی کرد و گفت "حاج قاسم نظرت راجع به آیت الله هاشمی رفسنجانی چیست؟" حاج قاسم وقتی سوال را شنید گفت "سوال خوبی نیست چه خاصیتی دارد؟ جز اینکه ما را از هم جدا کند چیزی ندارد " و همه سکوت کرده بودند که بعد حاج قاسم گفت" اگر یک روزی رهبری یک طرف و آیت الله هاشمی رفسنجانی با همه خانواده شهدا و بسیجی ها پشت سر آیت الله هاشمی باشند، من پشت سر رهبری هستم"؛ که این مورد از کوچکترین نمونه ولایت مداری حاج قاسم بود.

 

 

همرزم سردار شهید سلیمانی در ادامه بیان کرد: اگر می بینید 50 میلیون نفر در این کشور و کشور عراق او را تشییع می کنند چون او یک رزمنده و جنگجو نبود بلکه حاج قاسم از جهاد اکبر که مبارزه با نفس بود برای جهاد اصغر استفاده می کرد.

 

سردار حاج باقری در ادامه به بیان خاطره ای دیگر پرداخت و توضیح داد: پسرم به من گفت چند تا از دانشجویان می خواهند حاج قاسم را بببینند، به حاج قاسم گفتم وقتی بدید تا بچه ها پیش شما بیایند؛ پاسخ داد« آخه حیف نیست این بچه ها وقت شان را تلف کنند؟ من دیدن دارم ؟» وقتی قبول کردند و دانشجویان آمدند همه فقط حاج قاسم را نگاه می کردند و هیچ کس حرف نمی زد که حاج قاسم خودش گفت" بچه ها من قبل از انقلاب چوپان بودم و الان نیز آرزوم این بود که روزی برگردم و چوپان شوم و دنبال گوسفندان بروم" ایشان با این کار خودش را نمی دید.

 

وی در وصف حاج قاسم سلیمانی گفت: حاج قاسم اینقدر جذابیت داشت که دشمنان نیز آرزو می کردند با او عکس بگیرند، حتی آن هایی که او را کشتند؛ حاج قاسم به من می گفتند" وقتی به بچه هام نزدیک می شوم، من دستم را طوری قرار می دهم که بچه ها مجبور شوند دست مرا ببوسند و از این نصیب بی بهره نشوند".

 

 

این یادگار دوران دفاع مقدس ادامه داد: حاج قاسم به پدر و مادر خود احترام می گذاشت که از تهران می آمد و در این جاده خطرناک-جاده باریک بافت- می رفت تا به خانه پدر و مادرش برسد و ایشان را زیارت کند؛ یکی از دوستان ما گفت در صحن جامع رضوی دیدم حاجی تشت قرمز دستشان است و دارد می رود، کنجکاو شدم و برای دنبالش رفتم؛ دیدم رسید به پیرمردی و پای او را در تشت گذاشت و ماساژ می داد؛ رفتم نزدیک و گفتم حاجی این چه کاری است؟گفتند "ایشان پدرم هستند" لذا حاج قاسم با این ها حاج قاسم شد.

 

 

وی به ارتباط خاصی که حاج قاسم با خدا پیدا کرده و محال بود نماز شب را ترک کند؛ اشاره و بیان کرد: اخلاق، رفتار و کردار حاج قاسم باعث شده بود سپاه هایی به نام فاطمیون، حزب الله، زینبیون، حیدریون، انصارالله و جیش الوطنی تشکیل شدند که همه فدایی حاج قاسم بودند؛ 85 درصد خاک سوریه در اختیار داعش و نیروهای مخالف نظام سوریه بود و وقتی یک کشور 50 درصدش در اختیار دشمن قرار می گیرد کشور سقوط کرده است؛ یک روز حاج قاسم وارد فرودگاه دمشق شدند و می خواستند داخل شهر بروند؛ از فرودگاه تا شهر 24 کیلومتر بود، گفتند جاده بسته است و دشمن آمده وسط جاده را گرفته و نمی شود و هیچ ارتباطی نیست اما خود حاجی با دو سه ماشین تندرو با سرعت بالا خط را شکست و جاده را باز کرد.

 

 

سردار حاج باقری با بیان اینکه حاج قاسم کسی نبود که در یک اتاق و یک سنگر بنشیند بلکه او می رفت و می گفت بیایید، افزود: وقتی هواپیمای روسی توسط ترکیه زده شد و یکی از خلبانان کشته شد و یکی دیگر از آن ها در منطقه داعش افتاد، حاج قاسم از روی جی پی اس(GPS)  جای خلبان زنده را پیدا کرد و با  2 هلیکوپتر و 20 نفر رفتند و آن خلبان را از چنگ دشمن نجات دادند و سوار کردند و آوردند.

 

 

وی گفت: حاج قاسم در همه صحنه ها حضور فعال و ویژه داشت؛  70 درصد عراق نیز در دست داعش بود و خود ما صحنه های کشتار توسط داعش را که در موبایل ها نگاه می کردیم  وحشت می کردیم اما مگر حاج قاسم چند نفر با خودش برده بود؟ اما دیدید که خاک عراق را پاکسازی کرد.

 

این یادگار دوران دفاع مقدس ادامه داد: رئیس اقلیم کردستان عراق می گفت« وقتی ارتش داعش به سمت اربیل راه افتاد هر چه با آمریکا تماس می گرفتیم که اوضاع ما خراب است و اربیل دارد سقوط می کند می گفتند صبر کنید داریم بررسی می کنیم و نگران نباشید؛ دم غروب به ایران زنگ زدیم و با سردار سلیمانی ارتباط برقرار کردیم و اوضاع را گفتیم» حاج قاسم گفته بود «امشب را مراقبت کنید من صبح آنجا هستم» اول صبح با 50 نفر به اربیل رسید و بدون درگیری داعشی ها عقب رفتند و چند نفر اسیر گرفته بودند و یکی از فرماندهان داعش گفته بودند" ما شنیدم حاج قاسم آمده اربیل و دیدیم که جای ما اینجا نیست به خاطر همین عقب نشینی کردیم".

 

 

وی گفت: ما کربلا و اربعین می رویم؛ شب و روز نماز می خوانیم و فکر می کنیم خیلی کار کردیم اما همه مدیون حاج قاسم هستیم اگر او و یارانش نبود کربلا و اربعین در کار نبود لذا حاج قاسم بر گردن همه ما حق دارد و اصلاً داعش برای ما شیعیان تشکیل شد اما حاج قاسم داعش را در عراق و سوریه زمین گیر کرد.

 

 

سردار حاج باقری به خاطره ای مربوط به سه سال پیش درباره برجام اشاره و بیان کرد: آن زمان همه مسئولین تبریک می گفتند اما دیدیم حاج قاسم دستان شان را به هم سایید و در آن فوت کرد و گفت « هر چه ما نقد دادیم رفت هیچ نگرفتیم مگر نسیه» و گفت" شما متن برجام را نخواندید من خواندم".

 

 

 

وی ادامه داد: حاج قاسم در برجام و در زمان اغتشاشات سال 96، 97، 98،  شهید شد یعنی چه خواسته و ناخواسته؛ مقدماتی فراهم کردند که دشمنی که از حاج قاسم وحشت داشت، بیاید تصمیم اینطوری بگیرد، وقتی ما خواب بودیم در نصفه شب با موشک های آتش زا حاج قاسم ما را تکه تکه کند! نمی دانم چه بگویم؟ ای کاش ما بچه های پاسداران و بسیجی ها مرده بودیم اما شاهد این مصیبت نبودیم وقتی آمریکا ایشان را تکه تکه کردند دو ساعت بالای سر این جسد ها بودند و کسی جرأت نمی کرد نزدیک شود و همان روز چندین نفر در لبنان و سوریه التماس کردند که "حاج قاسم نرو عراق" اما حاج قاسم گفت می ترسید شهید بشم؟ و از شهادت می ترسید؟"

 

 

این یادگار دوران دفاع مقدس با افزودن اینکه مردم استان کرمان خود حاج قاسم گفته این شهدا اگر از امامزاده ها بالاتر نباشند کمتر نیستند لذا الان یک امامزاده در کرمان داریم؛ گفت: حاج قاسم همیشه در دسترس ما است فقط باید معرفت داشته باشید و مطمئن باشید خون حاج قاسم ادامه دهنده 40 سال مجاهده و راه حاج قاسم است؛ حاج قاسم در 365 روزسال حداقل 300 روز بیرون از ایران بود و 65 روز در ایران بود به زندگی و خانه نمی رسید لذا مردم حاج قاسم خود را فدای ما،  نظام و انقلاب و رهبری کرد و وظیفه ما این است تا آخرین لحظات عمر خود از مکتبی که رهبری فرمودند«مکتب سلیمانی» پیروی کنیم.

 

 

 

وی یک خاطره از سردار حسین پورجعفری بیان کرد و گفت: حاج قاسم نمی گذاشت حسین پورجعفری به مکه بیاید هم به خاطر امنیت او و هم به خاطر اینکه او یار و ابزار حاج قاسم بود، سال گذشته با شهید حسین پورجعفری مکه بودم که این شهید صبح از هتل می آمد مسجد الحرام بعد از نماز عشا دوباره به هتل می آمد و روزی 11 جز قرآن می خواند و در نهایت ۱۰ دور قرآن را ختم کرد. شهید پورجعفری یک بار نشد یک خواهشی از حاج قاسم داشته باشد و به هیچ کس رو نزد و با شرافت زندگی کرد.

 

 

 

پایان پیام/667

منبع: شبستان

کلیدواژه: همرزم حاج قاسم سلیمانی ویژه برنامه یادگار دوران دفاع مقدس حاج قاسم سلیمانی سردار حاج باقری آیت الله هاشمی حسین پورجعفری سردار سلیمانی حاج قاسم گفت جهاد اکبر حاج قاسم حاج قاسم حاج قاسم حاج قاسم حاج قاسم حاج قاسم میلیون نفر خود حاج بچه ها یک روز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۲۰۸۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟ /خاطرات عروس بزرگ امام از فوت دو فرزندش و علت آن

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیت‌الله سید مصطفی خمینی و دختر آیت‌الله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.

آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجت‌الاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانه‌ای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی می‌کند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).

از نکات شگفت‌آور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.

او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان می‌کرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب می‌کردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.

با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانه‌ها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهل‌وچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفت‌وگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم می‌کرد.

درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آن‌ها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی مانده‌اند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما ‌شدند و هول و هراس ایجاد ‌کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.

دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من می‌گفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»

۲۷۲۱۱

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899748