آقای خاص سینما
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۲۱۲۲۱
هنرمندانی که حسابشان به کلی از حساب سلبریتیها جداست. مثل «داریوش ارجمند» که اظهاراتش در جشنواره فجر حسابی مورد استقبال اهالی فضای مجازی قرار گرفته است و کاربران در واکنش به این صحبتها، هشتگ مربوط به نام او را در توییتر فارسی داغ کردهاند.
کیان راد/
سلبریتیها اگرچه تا همین چند صباح پیش در میان مردم برای خودشان ارج و قربی داشتند اما از چند سال پیش به این طرف به لطف اظهارنظرهای جنجالی در عرصه سیاست، ورود پولهای کثیف به دنیای سینما و تلویزیون و ماجرای معافیتهای مالیاتی، کم و بیش از محبوبیتشان در میان مردم کاسته شد و حالا خیلیها حتی با سلبریتیها سر عناد و دشمنی برداشتهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک مرگ بر آمریکا هم بگویم!
امسال جشنواره فجر چند هفته پیش از آنکه به طور رسمی آغاز بهکار کند، وارد حاشیه شد. از موج تحریم این جشنواره توسط برخی از سلبریتیها بگیرید تا حمله مجازی و رسانهای به جشنواره. حاشیهها حتی در نخستین روزهای برگزاری هم ادامه داشت. بسیاری از چهرههای هنری که نه حاضر بودند عطای جشنواره را به لقایش ببخشند و نه دلشان میخواست دلِ منتقدان و تحریمکنندگان را بشکنند، به طور هماهنگ، با لباس مشکی یکدست در مراسم حاضر شدند و کم و بیش اظهارنظرهای جنجالیای هم درباره جشنواره فجر مطرح کردند. لباسهای عجیب و غریب و رفتارهای غیرمعمول سلبریتیها هم مثل هرسال سوژه رسانهها و فضای مجازی شده بود. در میان تمام این حواشیِ جور واجور اما چند روز پیش فیلمی از صحبتهای داریوش ارجمند در فضای مجازی منتشر شد که جنس حاشیهسازیاش، صدمن توفیر داشت با جنس حاشیههای روزهای گذشته. آقای ارجمند در نشست خبری فیلم «روز بلوا» به کارگردانی بهروز شعیبی پیش از آنکه صحبتهایش درباره فیلم را آغاز کند، گفت: «از معدود دفعاتی است که در یک نشست فیلم میآیم. اول میخواهم شهادت سردار سلیمانی را یک بار دیگر تسلیت و تبریک بگویم و همینطور تسلیت بگویم برای حادثه هواپیما. یک مرگ بر آمریکا هم میگویم به خاطر دستوری که یک رئیس جمهوری برای قتل بزرگمردی چون سردار سلیمانی داد».
به نفع صاحب باغ
رسانهها و خبرنگارهای حاضر در محل برگزاری جشنواره که معمولاً سرشان درد میکند برای حاشیهسازی، بلافاصله پس از پایان نشست خبری فیلم «روز بلوا» میکروفون به دست، سراغ داریوش ارجمند رفتند و از او خواستند نظرش را درباره تحریمکنندگان جشنواره بگوید. بازیگر فیلم روز بلوا هرچند در ابتدای کار زیربار اظهارنظر نرفت، اما پس از اینکه توسط خبرنگاران تحت فشار قرار گرفت، خطاب به تحریمکنندگان گفت: «آخه تحریم کردین چی به دست آوردین؟ آقای بابک حمیدیان باید میومد اینجا مینشست و حرفاشو میزد». خبرنگاران که انگار نمیخواستند بیخیال ارجمند شوند اما با دفاع از حمیدیان، گفتند «این هم یک روش اعتراضه بالاخره». آقای ارجمند هم در پاسخ به این ادعا گفت: «حالا تحریم کردید چی گیرتون اومد؟ کلاغی که از درخت گردو قهر کنه یک گردو به نفع صاحب باغه»!
تو دنیای سلبریتیها داریوش ارجمند باش
کاربران بلافاصله پس از انتشار فیلم مصاحبه داریوش ارجمند، هشتگ نام او را در توییتر فارسی داغ کردند. در ادامه چند نمونه از توییتهای منتشر شده توسط کاربران را میخوانید:
یه تار موی داریوش ارجمند و غیرتش میارزه به کل سلبریتیهای بیهنری که برای اسم در کردن جشنواره رو تحریم کردن.
تو دنیای سلبریتیها تو سعی کن مثل داریوش ارجمند باشی.
دمت گرم با مرام. سینمای مارو شما ارجمند کردین نه سلبریتیهای دوزاری.
آقای داریوش ارجمند که میگویی سردار سلیمانی برایم مهم بود و دو شب برای ایشان گریه میکردم، شما از مردم هستید و من صادقانه به چنین هنرمندی افتخار میکنم.
تصورم از مالکاشتر همیشه همین مرد بود. امروز فهمیدم که چرا داریوش ارجمند فارغ از نقشی که داشت، برام مصداق مالک اشتره.
حواس رسانهها به این جنس حاشیههای جشنواره باشه که خیلیها نمیخوان دیده شه و بی سروصدا از کنارش رد میشن.
قرار بود اعدام شود
اینکه کاربران فضای مجازی اصرار به «سلبریتی» نبودن داریوش ارجمند دارند، فقط بابت اظهارات چند روز پیش او در جشنواره فجر نیست. ارجمند برخلاف بسیاری از همقطارهایش، فقط بازیگر نیست. شاید ندانید که بازیگر کهنه کار سینما و تلویزیون در جوانی شاگرد اول کلاسهای دکتر شریعتی بوده یا اینکه در دوران رژیم پهلوی به دلیل فعالیتهای هنری، از سوی ساواک مورد بازخواست قرار گرفته است. خودش در گفتوگویی با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی میگوید: «تنها کسی که با من میجنگید، ساواک بود». ماجرا هم برمیگشت به زمانی که بعد از اجرای نمایشنامه «سلطان مار» در اواسط دهه ۴۰، او را به زندان لشکر برده و حتی تهدیدش کرده بودند که اعدامت میکنیم و بعد هم از دانشگاه اخراجش کرده بودند!
داریوش ارجمند درباره فعالیتهایش در سالهای پیش از انقلاب و آشناییاش با دکتر شریعتی گفته است: «من شاگرد اول کلاس مرحوم دکتر شریعتی بودم و در دانشگاه مشهد کار هنری میکردم و تاریخ را در کلاس دکتر شریعتی میخواندم. من خودم به شدت تحت تأثیر افکار دکتر شریعتی بودم و هنوز هم هستم. به نظر من کتابهای دکتر شریعتی آنچنان که خودش بود نیست؛ یعنی باید خودش و نگاهش را میدیدی تا او را میشناختی. هم فرهنگ شرق را میشناخت و هم فرهنگ غرب را. او دنبال حقیقتی بود که در تشیع و اسلام یافته بود. او به ما تاریخ اسلام و تاریخ تمدن درس میداد و ذهن بسیاری از جوانان آن دوره را زیر و رو کرد. شکاکیتی در ذهن همگان به وجود آورد تا بروند و پاسخ سؤالهایشان را پیدا کنند».
کارگردان نیست، مرده شور است!
ارجمند آنقدر برای هنرش ارزش قائل است که نه سالهای پیش از انقلاب و نه حالا که بسیاری از اهالی دنیای هنر، به لطف شبکههای اجتماعی تبدیل به تحلیلگر سیاسی شدهاند، هیچ جوره حاضر نشده است به قول خودش «هنر» را به تشکیلات بیارزش سیاسی پیوند بزند. لابد به خاطر همین نگاه متفاوتش هم بوده که بارها توسط جمعهای هنری تحریم شده، بازی در پروژههای بزرگی مثل «کوچک جنگلی» را از دست داده و مورد حمله چهرههای سیاسی و غیرسیاسی قرار گرفته است. البته خود ارجمند هم آنچنان اِبایی از تاختن به سلبریتیها و چهرههایی که از آنها خوشش نمیآید، ندارد! مثلاً جایی در مورد سلبریتیهای تازه کار، بدون رودربایستی گفته است: «در مورد تازه کارها میگویند که چشم این افراد به ماست، اما باید بگویم چشم این افراد به ما پیشکسوتان هنر نیست، بلکه بیشتر چشمشان به شبکههای ماهوارهای مانند شبکه «جم» است». ارجمند در جای دیگری هم با کنایه به سریال «شهرزاد» و عواملش، درباره ورود پولهای کثیف به سینما، تلویزیون و شبکهخانگی گفته است: «من بر این باور هستم که تلویزیون خود میداند قضیه فسادهای مالی و پول کثیفی که وارد هنر ما شده است، چیست وگرنه حتماً پرسوجو میکردند تا ببینند تهیهکنندهای که دستمزد یک میلیاردی به بازیگر خود میدهد از کجا آورده است؟ فکرش را بکنید کارگردانی که در یک برنامه تلویزیونی به عنوان میهمان روبهروی دوربین سیما مینشیند و میگوید به من ربطی ندارد پولی که به من میدهند از کجا آمده است، در واقع کارگردان نبوده، بلکه یک مردهشور است. به همین خاطر است که برایش تفاوتی ندارد مرده چه کسی را میشوید. تلویزیون باید یقه فلان تهیهکننده را بگیرد و بپرسد که از کجا بودجه آوردهاید؟ البته از همین تریبون اعلام میکنم که بنده خواهرزاده و پسرخاله و داماد هیچکس نیستم اما مطمئناً اگر داماد کسی بودم، سرمایهگذاری چون سرمایهگذار «شهرزاد» میشدم».
گذشته از تمام این مسائل، با یک دودوتا چهارتای ساده، میتوان متوجه شد که جنس داریوش ارجمند زمین تا آسمان با بسیاری از همکارانش تفاوت دارد. هنرمندی که در تمام سالهای فعالیت هنریاش، توانسته راهش را از راه سلبریتیها جدا کند و مثل روزهای اولی که پا به این عرصه گذاشته بود، همان هنرمند مردمی و دوستداشتنی بماند.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: داریوش ارجمند جشنواره فیلم فجر کاربران فضای مجازی فضای مجازی قرار جشنواره فجر تحریم کنندگان داریوش ارجمند سردار سلیمانی مربوط به نام دکتر شریعتی سلبریتی ها رسانه ها جنس حاشیه حاشیه ها روز بلوا صحبت ها خیلی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۲۱۲۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نمایشهای بدون سلبریتی شگفتانگیز هستند/تئاتر باید تماشاگر را به چالش بکشد
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، نمایش «اسب قاتلین» از ۱۹ فروردین تا ۳۱ اردیبهشت ساعت ۱۹ در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است. فرزاد پریدار، این روزها در نمایش «اسب قاتلین» نقش کشیش یا مانوس را بازی میکند.
پریدار درباره تجربه حضورش در «اسب قاتلین» به خبرنگار آنا گفت: در نسخه اصلی نمایشنامه؛ کشیشی به نام مانوس به واسطه طمع، خودش را به شیطان میفروشد. ولی در اجرای ما به صلاحدید کارگردان، مانوس در واقع فردی کلاهبردار است که خود را به جای کشیش جا زده است و این کار من را به عنوان بازیگر دچار چالش میکند، چون درواقع باید دو نقش بازی کنم، ولی وجه تمایر نقش من نسبت به بقیه نقشها این است که یک تیپ را بازی میکنم و از آنجایی که من ذاتاً بازیگر تیپیکال هستم این نقش برایم جذاب است.
او ادامه داد: تماشاگر در نمایش «اسب قاتلین» با اعجاز نور، صدا و قابهای زیبایی روبرو میشود. وجه تمایز نمایش «اسب قاتلین» نسبت به نمایشهای دیگر تغییر صحنه است، صحنهها خیلی سریع و در تاریکی مطلق از این رو به آن رو میشوند و واقعا چیزی شبیه شعبده بازی اتفاق میافتد.
پریداربه اهمیت نوردر این نمایش اشاره کرد و گفت: محمد هاشم زاده کارگردانی است که کار با نور را خیلی خوب میفهمد و در این نمایش هم به بهترین شکل از نوراستفاده کرده و در واقع نور جزئی از بازی و بازیگرهای اصلی این نمایش است.
او با اشاره به اینکه نمایش «اسب قاتلین» روایت خطی ندارد توضیح داد: همین موضوع باعث میشود تماشاگر وقتی به خانه میرود هم ذهنش درگیر این نمایش میماند، پازلها را کنار هم میچیند و از کشفهای جدیدش لذت میبرد. این به چالش کشیدن فکر تماشاگر به نظر من بسیار جالب است و خیلی از مخاطبان به ما گفتند یا برایمان نوشتهاند که این نمایش را باید چند بار دید.
این هنرمند شیرازی اجرا در تهران را برای کسانی که از استانها و شهرستانهای دیگر میآیند رویدادی بزرگ ارزیابی کرد و افزود: به هر حال تهران پایتخت است و هنرمندان بهتر دیده میشوند. مخاطبینی که در پایتخت تئاتر میبینند حرفهایتر هستند، چون تئاترهای مختلف ازشهرهای ایران و حتی خارج از کشور دیده اند و برای بازیگر اجرا در مقابل مخاطبی که تئاتر را میشناسد خیلی ارزشمند است و باعث میشود که بیشتر تلاش کند و در نتیجه اجرای با کیفیت تری ارائه کند.
پریدار افزود: ما هیچ سلبریتی نداریم، ولی نمایش اسب قاتلین در چهل و یکمین جشنواره تئاتر فجر بیشتر جوایز را کسب کرد. متاسفانه بعضی اوقات، فقط حضور سلبریتی برای مخاطبین اهمیت دارد و خیلیها به تماشای آثاری که چهرههای شناخته شده ندارد نمیروند، درحالی که حضور یک بازیگر سرشناس سینما و تلویزیون و تئاتر؛ به تنهایی تضمین خوب بودن آن اثر نیست و همچنین ممکن است تماشای نمایشی که هیچ چهرهای ندارد، تماشاگر را شگفت زده کند.
این بازیگر، حضور هنرمندان شهرهای دیگر در تهران را در ارتقا سطح تئاتر کشور بسیار موثر دانست و گفت: در تهران سطح رقابت از سایر استانها بالاتر است و وقتی هنرمندان شهرهای دیگر برای اجرا به تهران میآیند سعی میکنند به بهترین خودشان تبدیل شوند و این انگیزهای است که بازیگر، تلاش کند از لحاظ تجربه اجرا ومطالعه و سواد کاری؛ سطح خود را ارتقا بدهد و از مسئولین و دستاندرکاران حوزه نمایش درخواست میکنم از پتانسیل شهرستانها بیشتر استفاده کنند.
انتهای پیام/