بیانیه جبهه پایداری انقلاب اسلامی پیرامون طرح ننگین «معامله قرن»
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۲۱۳۷۶
جبهه پایداری انقلاب اسلامی با انتشار بیانیهای نسبت به طرح ننگین «معامله قرن» واکنش نشان داد. به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، جبهه پایداری انقلاب اسلامی با انتشار بیانیهای نسبت به طرح ننگین «معامله قرن» واکنش نشان داد.
در این بیانیه آمده است: ایران اسلامی اکنون با پشت سر گذاشتن چهلمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، از نظر سیاست داخلی و خارجی، در موقعیت بسی مهمتر و حساستر نسبت به سالهای گذشته قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیم
«إِنَّ الله لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ»
ایران اسلامی اکنون با پشت سر گذاشتن چهلمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، از نظر سیاست داخلی و خارجی، در موقعیت بسی مهمتر و حساستر نسبت به سالهای گذشته قرار گرفته است. از سویی حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مواضع تروریستهای آمریکایی هیمنه پوشالی دولت و ارتش ایالات متحده را در منطقه و جهان از بین برد و از سوی دیگر، شکست طرح رذالتبار آمریکاییها و رژیم غاصب و کودککش صهیونیستی موسوم به «معامله قرن» که موافقت خائنانه و تحقیرآمیز برخی از حکام عرب را هم به همراه داشت، موجب تغییر موازنه منطقه به نفع مردم مظلوم فلسطین خواهد شد. همچنین در بعد منطقهای و از نظر نظامی ساقط کردن هواپیمای پیشرفته آمریکاییها در افغانستان نشان داد که تجهیزات چند میلیون دلاری آنها دیگر در امنیت به سر نمیبرند. راهپیمایی عظیم مردم عراق در اعتراض به حضور نظامیان تروریست آمریکایی در منطقه و فتوحات جدید مجاهدان انصارالله یمن در برابر متجاوزان سعودی آینده غرب آسیا را با یک فضای جدید روبهرو خواهد کرد؛ فضایی که بر محور اقتدار مقاومت و بدون حضور آمریکاییها شکل خواهد گرفت و ان شاء الله آیندهای همراه با پیشرفت و سربلندی را برای مردم مسلمان و آزاده منطقه و مبتنی بر انتخاب خود آنها شکل خواهد داد.
در سیاست داخلی نیز ملت مسلمان ایران در آستانه رقم زدن یک حضور قدرت آفرین دیگر قرار دارد و موشکهای مردمسالاری اقتدار آفرین در عرصه سیاست داخلی را با دستان و برگههای رأی خود شلیک خواهد کرد.
از همین رو ذکر چند نکته درخصوص وضعیت کنونی کشور ضروری است:
۱- در سالهای اخیر، اتخاذ تصمیمهای نادرست در عرصه سیاست خارجی و روشهای غیر دقیق اقتصادی، بیاعتمادی مردم نسبت به جریانات سیاسی نزدیک به دولت را به همراه داشته و طبیعی است که در انتخابات پیش رو، اقبال آرای مردمی به منتقدان واقعی دولت بیشتر باشد. از همین رو نه مصببان وضعیت موجود کشور میتوانند ژست مخالفت با وضعیت کنونی را بگیرند و نه دولت میتواند، برای حمله به مجلس مطالبهگر آینده، از هم اکنون انتخابات را زیرسوال ببرد.
۲-در عرصه سیاست داخلی، کشور نیازمند حفظ وحدت است. این وحدت و صدای یکپارچه از درون کشور است که میتواند ایران اسلامی را در برابر بدخواهی دشمنانش بیمه کند. در وضعیت کنونی برای مردم عجیب است که هم مقامات آمریکایی و ضد انقلاب خارج نشین وابسته از تشریفاتی بودن انتخابات سخن میگویند و هم رئیس قوه مجریه که خود با همین سازوکار انتخاباتی بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده است. باید توجه داشت که حمله به نهادهای متولی نظارت بر اجرای انتخابات نتیجهای جز زیر سوال بردن مشروعیت انتخاب شوندگان و تضعیف قوای کشور ندارد.
۳- درعرصه انتخابات، رجوع فعالان سیاسی به تاکتیکهای انتخاباتی و سیاسی بدون نگاه به مبانی دینی و شرعی، چیزی شبیه همان جدایی دین از سیاست است.
از همین رو وحدت انتخاباتی نباید به عنوان یک تاکتیک سیاسی برای پیروزی تعریف و تفسیر شود؛ وحدت انتخاباتی هنگامی پذیرفته شده است که بر مبنای اصل اساسی حفظ منافع ملی باشد و این مهم صورت نمیگیرد جز آنکه شاخصههای ایمان و تعهد و تخصص و کارآمدی با روحیه انقلابی در افراد معرفی شده، جمع شده باشد فعالان سیاسی انتخابات، موظف به رعایت صدق در رفتار و گفتارند که بنا به فرموده پیامبر عظیمالشان اسلام (ص): النجاة فی الصدق.
۴- در انتخابات پیشرو و با توجه به فضای حساس کشور، باید بیش و پیش از همه چیز، مشارکت بالای مردمی در اولویت باشد نه پیروزی حزب و یا جناح خاص.
لازم است فعالان انتخاباتی از دو قطبی کردن فضای انتخابات و تخریب یکدیگر، پرهیز کنند تا اصل مشارکت به بهترین شکل صورت پذیرد. در فضای انتخاباتی، برد و باخت، نباید صرفا در به دست آوردن کرسیهای قدرت تفسیر و تأویل شود زیرا معتقدیم به تبع این نگاه، تخریب و حذف رقیب به هر قیمتی توجیهپذیر تلقی میشود که با مبانی اخلاقی و شرعی فاصله دارد.
۵- متأسفانه اتخاذ سیاست دیپلماسی صدقهای در سالها اخیر و پافشاری بر آن از سوی جریانی که خود را امیدآفرین معرفی میکرد، جز القای ناامیدی و پراکنده کردن حس ناتوانی در کشور نتیجهای نداشت.
لازم است در عرصه سیاست خارجی، دولت به جای ارسال پیام «ما بلد نیستیم» که مکمل شعار «ما نمیتوانیم» جریان غربگرای داخلی است، به سمت اتخاذ سیاستهای امتحان شدهای قدم بر دارد که در سالهای پیشتر توانست کشور را از شرایط تحریمی عبور دهد.
اجرای این روشها علاوه بر اینکه نیازمند اتخاذ کنشگری فعالتر نسبت به گذشته است، نیازمند این است که سیاستگذاران و تصمیمگیران، این گزاره غلط که کلید موفقیت کشور در دستان غرب است را از اذهان خود پاک کنند.
۶- افزایش صادرات غیرنفتی برای عبور کشور از سختیهای دوران تحریم، هنگامی محقق میشود که کارآفرینان داخلی، صنعتگران و کشاورزان از امنیت شغلی، روانی و مالی برخوردار باشند.
اکنون کشور در بهترین شرایط خود از نظر نیروی انسانی و استفاده از مواهب داخلی قرار دارد. توان جمعیتی جوان کشور، شاید در سالهای آینده تکرار پذیر نباشد
در سالهای گذشته این اقدام صورت نگرفت و اغلب محور تلاش دولتمردان بر توافقات خارجی بود. لازم است در مدت باقی مانده، شرایط تولید و رونق آن در داخل کشور از سوی دولت و با پیگیری مجلس آینده تقویت شود.
جبهه پایداری انقلاب اسلامی، معتقد است که آینده کشور، آیندهای روشن است. تحلیل فضای سیاسی و اجتماعی هم نشان میدهد این آینده قطعا رقم خواهد خورد به شرط آنکه قوای سه گانه کشور در جهت قوی کردن کشور قدم بردارند. دولت، سیاستهای خود را در چارچوب منافع ملی دنبال کند، نمایندگان مجلس، مطالبهگری از دولت به نفع مردم را در دستور کار قرار دهند و قوه قضاییه همچنان نسبت به اجرای درست احکام و مبارزه با مفسدان، سختگیر باشد.
به امید شکوه و سربلندی هرچه بیشتر ایران عزیز
جبهه پایداری انقلاب اسلامی
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: جبهه پایداری معامله قرن چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی جبهه پایداری انقلاب اسلامی سال های گذشته عرصه سیاست ایران اسلامی سیاست داخلی آمریکایی ها وضعیت کنونی نفع مردم معامله قرن همین رو تر نسبت طرح ننگین سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۲۱۳۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید!
در بخشی از بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه آمده است: آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر زلفیگل.
وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی
سلام علیکم
به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی (ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارتداریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها بهصورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافتهاید، بسیار خرسندیم.
و، اما بعد..
امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاههای شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارتخانهای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشتهی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …
آقای وزیر!
شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانهای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. اینکه متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاهها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانهای برای تسویهحسابهای شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.
اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه میکنیم: «دانشگاهها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظهای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی!
پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسیای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفیگل؟!
علاقهمندیم بهعنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنهای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم:
«آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!».
اما چرا میگوییم شما اشتباهی بودید؟
شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایدههای خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض میکنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاحطلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!
این راهبرد سالهاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاههای پروژهبگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را میزند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژهای حرف اول را میزند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمیماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمیکند.
در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمانکارِ دولت و شرکتهای بزرگ تلقی میشود و هزینههای خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولتها و بازار تامین میکند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل میشود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پولساز هستند، به حاشیه میروند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکمیت به ارث گذاشته است!
یکی از مهمترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن میگوییم «سیاستزدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاستزدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدفمندِ تشکلهای دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساختوساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوقدادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی بهجای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دینمدار، میهندوست و متعهد به چارچوبهای ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرحها و واحدهای درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. اینها فقط مصادقی از سیاستزدایی است آقای وزیر.
اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفیگل پیمانکارِ هیچکس نیست. دانشگاه بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم میخورد.».
البته این سیاستهای کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونهاش را میخواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!
آقای وزیر!
مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهمتر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده است. مدت مدیدی است بودجههای هنگفت برآمده از قانون تقویت دانشبنیان، دانشگاهیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزههای علمی، جایش را به «مدلهای خلاقیت زیستبوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همهی دولتها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راهاندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کمرمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج میبرد و البته همین معضل با نزاعهای طایفهای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!
پس آقای زلفیگل!
وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن میگوییم، از ارادهها و تصمیمهای پولادین برای برچیدن چنین وضع اسفناکی سخن به میان میآوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارتخانه حساس و مهم فکر کردهاید که البته در همان هم ناتوان بودهاید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحقترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بودهاید؛ و الحق که معاونین وزارتخانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشتهاند ایده و دستاورد داشتهاند تا شما.
از کارنامهای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاهها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاههای کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بیتدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکلهای دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی بهعنوان «مجموعههای پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشتهاید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایانگر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!
جناب وزیر!
با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی رؤسای دانشگاههای کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بیسواد و رانتخوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروههای آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحهجویی اجتماعی میخواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بی بیسی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.
یا مثال سادهتری بزنیم که مدتهاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی همین دانشگاه پیگیری میشود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمیشود و اراده لازم است:
ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجراییسازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاهها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی دانشگاهها این ابلاغیه را دریافت نکردهاند. هیچ ارادهای در دانشگاهها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهادها بسیج میشوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار میگیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاهها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!
آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!
دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آیندههای نهچندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شدهاند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه میآیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج میشوند. گویا شما همین دانشگاه را میخواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که
«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند!».
اما سخن آخر، جناب دکتر زلفیگل!
ما بهعنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامیخوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام میکنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را میطلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ دروننگر و برونزا، استقلالطلب، دینمدار، عدالتخواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته