Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جماران؛ روزنامه ایران نوشت: رهبر معظم انقلاب 27 دی ماه سال‌جاری در خطبه‌های نماز جمعه بر ضرورت قوی‌تر شدن ملت ایران تأکید کردند: «... همت ملت عزیز ایران باید این باشد که قوی باشند که به یاری خدا دارای قدرت هستیم و قوی‌تر هم خواهیم شد... همت ملی برای قوی‌تر شدن ایران تنها راه ادامه مسیر عزت ایرانیان است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. ملت عزیز و این کشور عزیز به فضل‌الهی قوی‌تر نیز می‌شوند؛ نه تنها در بعد نظامی بلکه در ابعاد اقتصادی...» در سالروز پیروزی انقلاب بر آن شدیم تا بررسی کنیم که گفتمان انقلاب اسلامی، برای قوی‌تر شدن ایران و ایرانی چه ظرفیت‌‌هایی را در اختیار ما قرار می‌دهد. به این منظور با دکتر عماد افروغ، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، به گفت‌وگو نشستیم. او معتقد است «ما باید به گفتمان انقلاب اسلامی یا به عبارتی به سه هدف «آزادی»، «عدالت» و «اخلاق و معنویت» رجعت کنیم؛ مقصود من از رجعت، رجعت صوری و لفظی نیست، رجعت عملی است باید هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ عملی بیشتر به اخلاقیات اجتماعی توجه کنیم؛ چراکه یک پیوند ناگسستنی بین عدالت اجتماعی و اخلاقیات اجتماعی وجود دارد.» او، بازگشت به آرمان‌های گفتمان انقلاب اسلامی بویژه آرمان‌های اخلاقی آن را مهم‌ترین راهکار برای بهبود وضعیت جامعه می‌داند. پرسشی که در این فضا به ذهن متبادر می‌شود، این است که این بازگشت را چگونه می‌توان عملیاتی کرد و در این راه نخبگان چه سهمی دارند؟

***

جناب افروغ، در جریان انقلاب اسلامی در کنار آرمان‌هایی چون «استقلال» و «آزادی» و «عدالت»، یکی از امور مهمی که تمنا داشتیم ایجاد «حکومت اخلاقی» بود؛ اکنون چقدر به این مطالبه ملی دست پیدا کرده‌ایم؟

وجه ممیزه انقلاب اسلامی همان اهداف اخلاقی و معنوی آن است. اما این بدان معنا نیست که ما از اهداف دیگر غافل شویم. اگر بخواهیم نگاه محتوایی به انقلاب اسلامی کنیم، درمی‌یابیم که انقلاب ما سه شعار عمده را دنبال می‌کرد؛ نخست، آزادی، چه در وجه فردی و چه در وجه جمعی؛ منظور از آزادی در وجه جمعی همان استقلال است و آزادی در وجه فردی نیز در بردارنده همان موادی است که در فصل سوم قانون اساسی آمده که مربوط به آزادی‌های فردی اعم از مدنی و سیاسی است.

دو شعار و هدف دیگر نیز در جریان انقلاب پیگیری می‌شد که «عدالت» و «اخلاق» بود. آزادی فردی و عدالت اجتماعی بدون اخلاق قابل جمع نیستند. در اینجا یک نکته ظریف فلسفی وجود دارد و آن این است که «آزادی فردی» یک مقوله خواه‌ ناخواه فردی و خودخواهانه است و «عدالت اجتماعی» یک مقوله نوع‌گرایانه و دیگرخواهانه است؛ حال ممکن است این پرسش مطرح شود که چگونه می‌توان یک امر خودخواهانه را به یک امر دگرخواهانه گره زد. پاسخ این است که «عدالت» و «آزادی فردی» را تنها با اخلاق می‌توان باهم جمع کرد؛ چون اخلاق یک مقوله خودخواهانه نیست و نمی‌توان اخلاق را فردگرایانه و خودخواهانه تلقی کرد.

البته از این واقعیت هم غافل نشویم که ما انقلاب نکردیم تا صرفاً شاهد بسط اخلاق باشیم؛ چراکه اخلاق اجتماعی در یک جامعه بدون آزادی‌های فردی و عدالت اجتماعی تحقق نخواهد یافت.

بعد از انقلاب، شاهد آموزش‌ها و شعارهای بسیاری در زمینه اخلاق فردی یا قلمرو خطاها و صواب‌های فردی یا اصطلاحاً «حق‌الله» بودیم و به دلالت‌های اجتماعی آن توجهی نداشتیم و از سوی دیگر کمتر شاهد آموزش‌ها و شعارهای مربوط به خطاها و صواب‌های اجتماعی یا «حق‌الناس» بودیم. در آموزش‌های اخلاقی که اغلب از طریق رسانه‌ها و به‌طور خاص رسانه ملی صورت می‌گیرد بیشتر بر وجه خطای فردی تأکید می‌شود. به این اعتبار می‌توان گفت آنقدر که بر«حق‌الله» و «اخلاق فردی»، آن هم بدون توجه به پیامد و دلالت اجتماعی آن، در جامعه ما حساسیت وجود دارد، حساسیت بر اخلاق اجتماعی و خطاها و صواب‌های اجتماعی نیست. این در حالی است که هدف ما در جریان انقلاب اسلامی این بود که حساسیت را در زمینه اخلاقیات اجتماعی و خطاها و صواب‌های اجتماعی برای مقابله با فساد و ویژه‌خواری و شایسته‌ناگماری و نابرابری اجتماعی و فاصله طبقاتی بالا ببریم و زمینه را برای شایسته‌سالاری و عدالت اجتماعی و بسط اعتماد اجتماعی و همبستگی عمومی فراهم کنیم. در عمل به‌رغم اینکه شعار و هدف ما اخلاق است اما تا تحقق آن در جامعه فاصله معناداری داریم.

 این در حالی است که توجه عملی به اخلاق، در گرو توجه عملی به آزادی و عدالت اجتماعی است. در واقع منظور من از این بحث این است که چنان که انتظار داشتیم کارنامه موفقی در بسط اخلاق و معنویت برای خود فراهم نکردیم، از این‌رو، بایستی هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ عملی بیشتر به اخلاقیات اجتماعی توجه کنیم؛ چراکه همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردم پیوندی ناگسستنی بین «عدالت اجتماعی» و «اخلاقیات اجتماعی» وجود دارد. بنابراین اگر اخلاقیات اجتماعی را بدرستی پیگیری و محقق نکنیم روز به روز فاصله‌مان با عدالت اجتماعی نیز بیشتر خواهد شد. بنابراین ناگزیریم برای رسیدن به عدالت به «اخلاق اجتماعی» بیش از پیش توجه کنیم.

اشاره کردید آنچنان که انتظار می‌رفت کارنامه موفقی در بسط اخلاق و معنویت نداریم. ملاک شما برای چنین قضاوتی چیست؟ با چه متر و میزانی می‌توان اخلاق اجتماعی را ارزیابی کرد؟

به‌عنوان مثال آنچنان که باید در جامعه «صداقت»، «حفظ کرامت» و «اعتماد متقابل» مورد انتظار را شاهد نیستیم؛ برعکس شاهد اشاعه دروغ و بردگی خودخواسته هستیم. همواره از این فرموده حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) حظ وافر برده‌ام. حضرت در حکمت ۱۳۳ می‌فرماید:«دنیا گذرگاه عبور است، نه جای ماندن و مردم در آن دو دسته‌اند: یکی آنکه خود را فروخت و به تباهی کشاند و دیگری، آنکه خود را خرید و آزاد کرد.»

طبق گفتمان و آرمان‌های انقلاب اسلامی می‌خواستیم افرادی که در جامعه اسلامی زندگی می‌کنند خود را خریده تا آزاد شوند؛ نه اینکه خود را فروخته که برده شوند! متأسفانه بتدریج بین ما و این آرمان انقلابی‌مان فاصله افتاد. شرایط به گونه‌ای رقم خورد که برخی خود را می‌فروشند و این مربوط به یک قشر خاص نمی‌شود و لایه‌هایی از طبقات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی ما را درگیر کرده است. ما انقلاب کردیم تا رابطه قدرت- ثروت چنانکه در ساختار قبل از انقلاب وجود داشت از بین برود اما متأسفانه به رابطه

قدرت ـ منزلت نیز تسری یافت.

به تازگی در یکی از مصاحبه‌های خود عنوان کرده بودید که «ما به یک رجعت نیاز داریم، اگر امروز رجعت کنیم بهتر از فردا است و فردا دیر است» به چه باید برگردیم؟ چرا فکر می‌کنید فردا دیر است؛ آیا اینقدر در وضعیت اورژانسی به سر می‌بریم که ممکن است فردا دیر شود!؟

واقعاً وضعیت امروز جامعه ما «اورژانسی» است و ما باید به گفتمان انقلاب‌اسلامی یا به عبارتی به سه هدف «آزادی»، «عدالت» و «اخلاق و معنویت» رجعت کنیم که به نحوی سه شعار اساسی انقلاب اسلامی یعنی «استقلال»، «آزادی» و «جمهوری اسلامی» را هم در خود دارد.

تشکیل جمهوری اسلامی صرفاً به لحاظ «سیاسی و شکلی» دغدغه ما نبود. به این معنا که؛ تنها به مستقر شدن یک نظام سیاسی بسنده کنیم، بلکه هر نظام سیاسی وسیله است و هدف نیست. در دوران انقلاب، جمهوری اسلامی را وسیله مناسبی تشخیص دادیم که می‌توانست تحقق‌بخش اهداف ما (آزادی، عدالت و اخلاق و معنویت) باشد، لذا هدف غایی را باید در تحقق این آرمان‌ها دنبال کنیم.

به نظر می‌رسد بین گفتمان انقلاب اسلامی، اهداف و شعارهای آن و واقعیت موجود امروز حداقل در بعد داخلی فاصله‌هایی ایجاد شده است. برای مثال وقتی برای انجام کاری به اداره‌ای مراجعه می‌کنید، متوجه می‌شوید که گاهی و به‌رغم نصب گفته‌هایی از ائمه اطهار(ع)، رهبر کبیر انقلاب(ره) و رهبر معظم انقلاب بر در و دیوار اداره چگونه کرامت شما را زیر سؤال می‌برند و با چه برخورد تلخی شما را رو به رو می‌کنند. این رفتارها گواهی بر این مدعا است که بین «نظر» و «عمل» در جامعه ما شکاف‌هایی ایجاد شده است. وقتی عملی منطبق با آن نظر نداریم چرا شعار می‌دهیم؟ متأسفانه امروزه این قبیل شعار‌های بی‌عمل برای برخی عادی و عادت شده است. بنابراین، مقصود من از رجعت، رجعت صوری و لفظی نیست، بلکه رجعت عملی به آرمان‌های انقلاب اسلامی است.

اگر کسی از من بپرسد که عصاره نقدهای شما از زمانی که انتقاد را شروع کردید تا به اکنون چه بوده است؟ می‌گویم شکاف نظر و عمل و بی‌توجهی به عمل. هرچند هر گاه مردم عمل ببینند امیدوار می‌شوند. مردم در زندگی روزمره‌شان کاملاً متوجه این شکاف شده‌اند. شعارهایی داده می‌شود اما اعمال ما آنچنان که باید در پیوند با این شعارها نیست.

من نگرانم شکاف بین شعار و عمل، به خود شعارها هم سرایت کند و مردم بگویند که ما این شعارها را هم نخواستیم. این در حالی است که شعارهای ما شعارهایی فطری است و دربردارنده اهداف و ارزش‌های بشری است و نظام جمهوری اسلامی هم قرار بوده است به تحقق این اهداف و شعارها اهتمام جدی ورزد. منتهی متأسفانه این اهتمام گاهی در لفظ محدود می‌شود و به عرصه عمل چندان که باید ورود نمی‌یابد.

 رجعتی که من از آن سخن می‌گویم رجعت گفتمانی و عملی است؛ یعنی هم فهم دقیق تئوریک از انقلاب اسلامی و هم التزام عملی به اهداف و ارزش‌های انقلاب اسلامی داشته باشیم.

گفتمان انقلاب اسلامی در کدام عرصه‌ها به چالش‌های ما بهتر پاسخ گفت؟

در کلیت آنچنان که مورد انتظارمان بود، توفیق نداشته‌ایم، بویژه در بحث اخلاق و عدالت اجتماعی. اما معتقدم در وجه «استقلال سیاسی» بسیار موفق عمل کرده‌ایم؛ چنانکه امروزه کسی نمی‌تواند امر خود را به ما دیکته کند؛ به تبع این موفقیت، در وجه دفاعی و امنیت بین‌المللی بسیار موفق عمل‌ کرده‌‌ایم و کارنامه قابل‌قبولی داریم و کسی که منصف باشد نمی‌تواند این موفقیت‌ را نادیده بگیرد.

امروزه مرگ بر امریکا برای ما صرفاً در حد شعار نیست بلکه در برابر برخورد نظامی و سخت‌افزارانه امریکا هم پاسخگو هستیم. شاهد این مدعا، انتقام سخت ما از امریکا در جریان ترور سردار شهید قاسم سلیمانی بود که در تاریخ ما بی‌سابقه است. ما توانستیم به کشوری که خود را ابرقدرت می‌داند و جامعه جهانی هم به سمت یکجانبه‌گرایی امریکایی حرکت می‌کند، پاسخ قاطع و سخت بدهیم و قدرت هژمونیک امریکا را بشکنیم.

از این رو، معتقدم در وجه «استقلال سیاسی»، «امنیت بین‌المللی» و «تمامیت ارضی» موفق بوده‌ایم. اما شایسته آن بود که همراه با این موفقیت‌ها، در عرصه داخلی نیز در بسط اخلاق و عدالت اجتماعی کارنامه درخشانی در اختیار داشته باشیم. نگرانی‌ ما این است که اگر از وجوه داخلی آرمان‌های انقلاب غافل شویم ممکن است موفقیت‌های خارجی‌مان نیز تحت‌الشعاع قرار گیرد. ما باید بخوبی به این حقیقت توجه داشته باشیم که یک حکومت اسلامی باید به نشاط و رفاه شهروندانش اهتمام جدی داشته باشد. به هر اندازه که از اینها غفلت کند می‌تواند موفقیت‌های بین‌المللی‌اش را هم تحت تأثیر قرار دهد.

من برخلاف بسیاری که معتقدند موفقیت و احساس رضایت یا در «سیاست خارجی و استقلال»، یا در «سیاست داخلی» می‌تواند محقق شود، بر این باورم که در هر دو باید احساس موفقیت و پیشرفت در جامعه ایجاد شود و اتفاقاً این دو کاملاً باهم قابل جمع است و یکی بدون دیگری نمی‌تواند تمام و کمال محقق شود. بنابراین بر این باورم که ما باید بیش از این به شهروندان، وضعیت معیشتی و نشاط اجتماعی‌شان توجه نشان دهیم. اگر می‌خواهیم رضایت داخلی را بالا ببریم بی‌شک باید هم برخوردمان با شهروندان کریمانه‌تر باشد و هم به رفاه اقتصادی‌شان بیشتر توجه کنیم.

بین طبقات فرادست و قدرت رسمی و طبقات فرودست و فاقد قدرت رسمی نباید تا این حد شاهد شکاف باشیم. این امر زیبنده جامعه اسلامی و انقلابی ما نیست؛ بویژه اینکه یکی از اهداف ما در جریان پیروزی انقلاب اسلامی «عدالت اجتماعی» و «فقرستیزی» بود. اتفاقاً در شرایط تحریم و تهدید بهتر می‌توان فقرستیزی کرد؛ چون توجیهات و انگیزه‌های لازم در اختیار است.

متأسفانه ما تا حدودی یک‌سویه عمل کرده‌ایم. در بعد بین‌المللی موفق ظاهر شده‌ایم، اما در بعد داخلی نیازمند اهتمام بیشتری هستیم. در حالی که می‌توانستیم از ابتدا یک سیاست همه‌جانبه و منظومه‌ای را پیش ببریم که سیاست‌های ما وجهی نامتوازن پیدا نکند.

 پیشنهاد می‌کنید چه گام‌هایی را بلندتر از گذشته برداریم تا در عرصه عمل موفق‌تر ظاهر شویم؟ در این بین چه سهمی برای نخبگان قائل هستید؟

در وهله نخست، باید یک «تبیین تئوریک» از انقلاب اسلامی به‌دست دهیم. به این معنا که یکبار دیگر تبیین کنیم گفتمان انقلاب اسلامی چیست؟ مبانی، اهداف، شعارها، مؤلفه‌های مرتبط، عقبه فلسفی، فرهنگی و فقهی‌اش کدام است؟ در این زمینه کم لطفی و قصور و تقصیر می‌بینیم و درک‌های احساسی از این مبانی ارائه می‌دهیم یا اینکه برخورد مناسبتی با آن می‌کنیم.

بواقع متوجه این امر نیستیم که گفتمان انقلاب اسلامی، گفتمان زندگی ما است. گفتمان انقلاب اسلامی گفتمان فرهنگی و تاریخی ما است. حتی گاهی که تئوری‌های خوبی از گفتمان انقلاب اسلامی به‌دست داده می‌شود، آن را نشر نمی‌دهیم که من بر این باورم تا حدی این امر تعمدی است. گویی برخی نمی‌پسندند که تبیین‌های صحیح و در عین حال قدرتمندی از گفتمان انقلاب اسلامی صورت بگیرد و به گوش دیگران برسد و صرفاً به یک برخورد متظاهرانه و سطحی و به عمد اکتفا می‌شود. چرا که آنان که چنین رویکردی اتخاذ می‌کنند، می‌ترسند در صورت تبیین درست گفتمان انقلاب، دیگر تریبونی در اختیار آنان قرار نگیرد.

گام دوم این است که ما «توجه به عمل» را سرلوحه کار خود قرار دهیم. پرسشی که این روزها ذهن مرا به خود درگیر کرده، این است که چرا توجه به عمل در جامعه ما تا این اندازه دشوار و به عبارتی معما شده است؟ چرا وقتی تصمیمی اتخاذ می‌شود، بلافاصله به عمل و اجرا درنمی‌آید، چرا سرنوشت تصمیمات ما درنهایت به یک پوشه و آرشیو ختم می‌شود.

گاه فرد یا جامعه‌ای در مسیر عملی کردن تصمیمات خود با مانع مواجه می‌شود؛ به عبارت دیگر، اراده‌ای برای عملیاتی کردن تصمیماتش دارد اما در مسیر با چالش‌هایی مواجه می‌شود. مواجهه با موانع بحث دیگری است و در این شرایط، مسئولیت اجتماعی مسئولان باید فریاد مانع‌ها باشد. اما گاهی شاهد هستیم که اساساً برای عملی کردن شعارها و نظرها اراده‌ای وجود ندارد و اینجا است که باید اصلاح اساسی صورت گیرد.

از خود می‌پرسم آیا اشکال در فلسفه‌ ما است؛ که در آن توجه به عمل به حاشیه رفته است؟ آیا اشکال از زبان ما است که صرفاً زبانی انتزاعی است؟ همه‌ این‌ها را می‌شود ذیمدخل دانست اما من خود معتقدم که هیچ نظریه‌ مطلوبی نمی‌تواند فاقد عمل باشد. و اگر نظریه‌ای فاقد کارآیی لازم است به‌دلیل این است که در خمیرمایه‌اش عمل نیست.

تصمیمات در شوراهای ما اغلب در حد حرف باقی می‌ماند یا حرف مصوبه ندارد یا مصوبه دارد اما تقسیم‌کار ندارد، یا مصوبه و تقسیم‌کار دارد اما عمل ندارد. این چه داستانی است؟ آیا موانعی وجود دارد؟ اگر مانعی هست، باید آن را بشناسیم. اگر فضای لازم برای عمل وجود ندارد، باید فضای لازم را ایجاد کنیم.

 فکر می‌کنید اینکه بی‌توجهی به عمل در جامعه ما بالا است؛ دلیلش چیست؟

بر این باورم یکی از دلایل بی‌توجهی به عمل این است که در کشور ما «حرف» کارکرد دارد؛ یعنی، با حرف زدن می‌توان منافع را پیش برد. این در حالی است که ما باید ملاک‌مان را از حرف به سمت عمل ببریم.

مردم انقلاب نکردند که حرف خوب بشنوند؛ مردم انقلاب کردند که عمل خوب ببینند. شاید بتوان یکی از دلایل بی‌توجهی به عمل را به ایدئولوژیک بودن‌ نظام ربط داد؛ چراکه طی آن، عده‌ای با تظاهر صرف به ایدئولوژی به نان و نوایی می‌رسند. این در حالی است که باید میزان موفقیت‌ و توفیق‌شان درعمل، محک ارزیابی باشد نه صرف حرف و مدعا.

ما اساساً ارزیابی عملی نداریم. متأسفانه در جامعه ما «سندنویسی» خود به هدف تبدیل شده است؛ ما سند می‌نویسیم برای سند. انواع و اقسام سندنویسی و سندنویس‌ها در کشور داریم. در حالی که باید بدانیم سندنویسی فی‌نفسه هدف نیست، اینها در واقع یک دستورالعمل و یک چارچوب برای عمل است و خود به تنهایی موضوعیتی ندارد.

حتی در بحث‌های معرفتی هم شکاف بین «نظر» و «عمل» معنایی ندارد. مفاهیم را ما در عمل جابه‌جا می‌کنیم؛ یعنی، قبل از استخدام مفاهیم به چگونگی کارآیی‌شان می‌اندیشیم و بعد جایگزین می‌کنیم؛ مفهومی که به‌کار نمی‌آید کنار می‌گذاریم یک مفهوم مؤثرتر و باکفایت‌تری را به‌کار می‌گیریم. به هرحال، به نظر من مشکل اساسی کشور ما در عرصه‌های داخلی سیاسی و فرهنگی و اقتصادی، بی‌توجهی به عمل است.

چرا؟

شاید چون ارزیابی‌هایمان عملی نیست. ارزیابی‌ها در دانشگاه، در عرصه‌ فرهنگ و... باید عملی باشد. ما «حرفِ خوب» نمی‌خواهیم ما «عملِ خوب» می‌خواهیم.

ملاک و معیار این عمل خوب چیست؟

 رضایت عمومی و نشاط اجتماعی؛ به این معنا که مردم بواقع راضی باشند و احساس نشاط کنند. نه اینکه رضایت را به آنان القا کنیم و به اصطلاح رضایت اغوایی باشد.

دیده‌ایم که شما از واژه‌ «خاکریز» در ادبیات‌تان بسیار استفاده می‌کنید. حال می‌خواهیم از همین ادبیات شما بهره بگیریم و از شما بپرسیم؛ فکر می‌کنید در شرایطی که بسیاری از تحلیلگران، چالش عمده امروز جامعه ما را مسائل اقتصادی می‌دانند؛ از نظر شما، خاکریز ما در حوزه‌ اقتصادی در این شرایط تحریم چه باید باشد؟

من زمانی بحث «خاکریز» را مطرح کردم که امکان انجام بسیاری از برنامه‌ها بود؛ به‌عنوان مثال خاکریز ما در حوزه اقتصادی در برابر سیاست‌های اقتصادی معطوف به جهانی‌سازی به اصطلاح سرمایه‌داری می‌توانست «خاکریز منطقه‌ای» یا «خاکریز آسیایی»، از قبیل سازمان تجارت آسیایی یا واحد پولی به‌نام اشیو(Asio) در برابر دلار و یورو، باشد. اگر کشوری همچون امریکا واحد پول خود را به واحد پول جهانی بدل می‌کند ما نیز در یک خاکریز اقتصادی می‌توانستیم یک واحد پول آسیایی ایجاد کنیم.

 همین‌طور خاکریزهای سیاسی، خاکریزهای فرهنگی که بی‌ارتباط با قدرت نرم ما هم نیست. همه‌ این حرف‌ها زمانی که نماینده‌ مجلس بودم، طرح شد و در اجلاس‌ بین‌المللی با استقبال روبه‌رو شد حتی به‌عنوان یک بیانیه هم در‌آمد. اما متأسفانه فقط در حد بیانیه باقی ماند. حالا یک جاهایی هم می‌شود خاکریز نظامی زد؛ یعنی اگر آنان پیمان‌ ناتو دارند ما نیز در آسیا می‌توانستیم پیمان دیگری ایجاد کنیم. اینها غفلت‌های ما است. به اعتقاد من، ایران با پشتوانه انقلاب اسلامی و شعارهایی چون استقلال و مبارزه با استکبار و استعمار که در متن این انقلاب طرح شد، می‌تواند با ایجاد خاکریزهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جلوی زیاده‌‌طلبی‌های استعمار و استکبار و نظام سرشار از تضاد سرمایه‌داری را بگیرد.

منبع: جماران

کلیدواژه: انتخابات 98 بودجه 99 جشنواره فیلم فجر ۳۸ ویروس کرونا انقلاب اسلامی عماد افروغ انتخابات 98 بودجه 99 جشنواره فیلم فجر ۳۸ ویروس کرونا امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی گفتمان انقلاب اسلامی انقلاب اسلامی اخلاقیات اجتماعی آرمان های انقلاب عدالت اجتماعی جریان انقلاب بی توجهی به عمل اخلاق و معنویت جمهوری اسلامی بسط اخلاق اخلاق اجتماعی بر این باورم داشته باشیم مردم انقلاب فکر می کنید جامعه ما توجه به عمل بین المللی آزادی فردی ایجاد کنیم قوی تر شدن هم به لحاظ موفقیت ها توجه کنیم فردا دیر آموزش ها برای عمل واحد پول یک مقوله آرمان ها عمل خوب یک امر سه هدف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۴۶۷۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ظرفیت‌ها و فرصت‌های عظیم موجود در استان فارس معرفی شود

خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها – سروش سلیمی: سفر مدیرعامل گروه رسانه‌ای مهر، محمد مهدی رحمتی با حضور در دفتر مدیرکل تبلیغات اسلامی فارس آغاز شد.

مدیرعامل گروه رسانه‌ای مهر ابتدا به معرفی این مجموعه پرداخت و بیان کرد: گروه رسانه‌ای مهر وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی با در اختیار داشتن خبرگزاری مهر، روزنامه تهران تایمز، مجموعه‌های مهرینو و انتشارات مهر ظرفیتی عظیم برای حضور فعالان رسانه‌ای، هنری، اجتماعی، فرهنگی و ظهور کنشگران، پژوهشگران و فعالان دیگر عرصه‌ها است تا بتوانند معرفی جامع و کاملی از خود و فعالیت‌های خود به جامعه منعکس کنند.

محمد مهدی رحمتی با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب تاکید زیادی به تقویت جبهه و جریان رسانه‌ای به خصوص در آوردگاه جنگ نرم کنونی دارند افزود: جریان رسانه‌ای جبهه انقلاب باید در عرصه‌های مختلف به ویژه در حوزه‌های فرهنگی و هنری تقویت شود و با نوآوری تولید محتوا کند و در این میان رسانه می‌تواند بستری برای تبیین اندیشه‌های هنری و فرهنگی، ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی و معرفی نخبگان عرصه‌های مختلف باشد و هنر را در خدمت مردم و انقلاب قرار بدهد.

وی افزود: باید نظام مسائل استان‌ها و ظرفیت‌هایی که درون استان وجود دارد شناسایی شده و در رسانه‌هایی چون مهر تا حصول نتیجه و حل مساله پیگیری شود.

فارس از هر جهت ظرفیت‌های فراوان و بی‌بدیلی دارد

در ادامه مدیرکل استان‌های خبرگزاری مهر نیز به ظرفیت‌های بی‌بدیل استان فارس به عنوان استانی با ۳۷ شهرستان و ۱۸ نماینده مجلس اشاره کرد و گفت: فارس از هر حیث دارای پتانسیل‌های فراوانی است که باید به مدد رسانه این ظرفیت‌ها که شامل زمینه‌های دینی، هنری، فرهنگی، میراثی است به فعلیت در بیاید.

مدیرکل تبلیغات اسلامی فارس نیز با اشاره به اینکه استان فارس در کنار ظرفیت‌های بی‌شمارش با تهدیداتی نیز مواجه است گفت: ظرفیت رسانه‌هایی معتبر و پرمخاطب چون مهر می‌تواند در خدمت تبیین معارف دینی، نقد فرقه‌های ضاله، گفتمان‌سازی و تولید فرهنگ قرار گیرد و توطئه‌های دشمنان را خنثی کند.

حجت الاسلام و المسلمین حسن قانع بیان کرد: رسانه یکی از ارکان جریان‌سازی انقلابی و دینی است و برای مهندسی فرهنگی جامعه مبتنی بر گفتمان‌سازی دینی باید تمام دستگاه‌های اجرایی و فرهنگی و کنشگران این عرصه نیز پای کار بیایند و رسانه ابزار خوبی برای شناسایی کنشگران این عرصه و معرفی و تبیین دیدگاه‌های نظریه‌پردازان است.

فعالیت‌ها و کنش‌های مردمی عمل به بیانیه گام دوم انقلاب است

محمد مهدی رحمتی در ادامه طی دیدار با اعضای نهضت اجتماعی جوانان استان فارس گفت: تشکیل چنین مجموعه‌های مردمی عمل به بیانیه گام دوم رهبر معظم انقلاب است و اگر کمک بدهیم و بتوانیم شبکه الگوهای موفق را معرفی کنیم یک گام به اعتلای استان فارس و کشور کمک کرده‌ایم.

مدیرعامل گروه رسانه‌ای مهر گفت: دشمن در حال وارونه کردن حقایق و ناکارآمد و هیچ نشان دادن دستاوردهای بی شمار نظام است و در عین حال در پی تزریق ناامیدی میان مردم و کمرنگ کردن همدلی و مهربانی میان آحاد جامعه است و تلاش دارد که مردم و نظام را از هم و مردم را نیز از مردم جدا کند.

وی افزود: در حالی که همبستگی میان مردم ایران بی‌نظیر است و هشت سال دفاع مقدس و پس از آن برهه‌هایی چون حوادث غیرمترقبه و مناسبت‌هایی چون ۲۲ بهمن و مراسم اعتکاف نمود عینی همبستگی میان مردم ایران اسلامی است و برای نشان دادن اقدامات و دستاوردهای نظام نیز هزاران مثال و نمونه عینی وجود دارد دشمن در پی کمرنگ کردن این مسائل است و وظیفه رسانه و فعالان جبهه فرهنگی انقلاب این است که این دستاوردها را بیان کند و به فرموده رهبر انقلاب جهاد تبیین‌گونه عمل کند.

رحمتی گفت: تفاوت‌های فرهنگی که به تعارضات منجر شود در میان مردم فارس بسیار اندک است و مردم این دیار به همبستگی و هم‌نوع‌دوستی مشهور هستند و وظیفه شما کنشگران و فعالان فرهنگی این است که از این حس و فرهنگ برای خدمت به همنوعان نهایت بهره را ببرید.

وی بیان کرد: ما در معرفی الگوهایی چون شهید سپاسی یا شهید دوران و لشکر ۱۹ فجر و لشکر ۳۳ المهدی یا دلاوری ارتش فارس در دوران دفاع مقدس و بسیاری الگوهای دیگر که برای مردم نامشان آشنا است کم‌کاری کرده‌ایم در حالی که روایتگری صحیح می‌توان سبب ماندگاری این حماسه‌ها شود.

مدیرعامل گروه رسانه‌ای مهر افزود: طی سفر به فارس و شنیدن اقدامات انجام شده در این استان به ویژه توسط مردم جنوب استان فارس متوجه شدم که در بخشی شهرها تمام زیرساخت‌ها از بیمارستان و مدارس گرفته تا راه‌ها را خود مردم و خیرین ساخته‌اند و استفاده از ظرفیت افراد نیک‌سیرت و خیراندیش برای خدمت به مردم نیز خود نوعی هنر است که باید با ایده‌های ناب و با ظرافت انجام شود و معرفی خیرین و انسان‌های نیک اندیش نیز دیگر رسالت رسانه‌ها است.

رحمتی گفت: تهیه مستندهای کوتاه روایی از این همه مجاهدت‌هایی که در فارس صورت گرفته و در ادامه معرفی اقدامات گروه‌های جهادی و مردمی و جبهه‌های فرهنگی کمترین کاری است که ما در مجموعه مهر می‌توانیم برای ادای دین به حماسه‌سازان میهنمان انجام بدهیم.

وی افزود: الگونمایی صحیح از اقدامات مردمی به ویژه حلقه‌های میانی که دوستدار نظام و انقلاب و کشور هستند یکی از رسالت‌های مهر است و ما فضا و محفلی برای روایت الگوهای موفق حلقه‌های میانی و کنشگران مردمی فراهم کرده‌ایم که به وسیله آن ایده‌های خود در موضوعات فرهنگی و سایر موضوعات را به دیگران منتقل کنند.

رحمتی خاطرنشان کرد: در این رویکرد در پی انتقال دانش و تجربه و الگوها به دیگر ظرفیت‌های مردمی با هدف تکثیر این الگوها و به میدان آوردن ظرفیت‌های مردمی هستیم.

در ادامه اعضای نهضت اجتماعی جوانان استان فارس نیز به بیان تجارب خود در جهت کمک به مردم و به میدان آوردن ظرفیت‌های مردمی پرداخته و خواهان انعکاس فعالیت‌های تشکلهای مردمی و جهادی در رسانه‌ها با هدف الگونمایی و تجربه نگاری شدند.

بسیاری از تولیدات فارس با تهران برابری می‌کند

دیدار با مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس و فعالان حوزه‌های فرهنگی و هنری بخش دیگری از برنامه‌های سفر مدیران خبرگزاری مهر به استان فارس بود و ابتدا حمیدرضا قانعی با اشاره به برخی فعالیت‌های فرهنگی صورت گرفته در استان، ظرفیت‌های فارس را برابر با چندین استان کشور دانست و خواهان توجه بیشتر رسانه‌ها به این حوزه شد.

قانعی افزود: استان فارس در زمینه تمام انواع هنرهای هفتگانه اعم از موسیقی، هنرهای نمایشی، تجسمی، ادبی به ویژه شعر و داستان و سینمایی جزو استان‌های شاخص کشور است و تولیدات این استان در برخی زمینه‌ها با تهران برابری می‌کند.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس بیان کرد: استان فارس میزبان برپایی رویدادهای منطقه‌ای و ملی بسیاری بوده که نیازمند توجه و اهتمام بیشتر اهالی فرهنگ و رسانه برای انعکاس این رویدادها است.

قانعی فارس را مهد نویسندگان و شاعران و هنرمندان بزرگی دانست که اگر شبکه توزیع قوی انتشار در کنار بازخورد رسانه‌ای خوب به کمک آنها بیاید جلوه‌ای ملی و فراملی پیدا خواهند کرد.

وی فضای رسانه‌ای استان را نیز فضایی باز و متشکل از جراید، خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های خبری متنوع دانست و گفت: باید از این ظرفیت جهت معرفی نخبگان فرهنگی هنری، جهاد تبیین، خدمت به مردم و تقویت جبهه انقلابی بهره برد.

مدیرعامل گروه رسانه‌ای مهر نیز بیان کرد: ضریب رسانه‌ای تولیدات استان فارس باید در تراز نام این استان و شایسته پیشینه درخشان آن ارتقا یابد و در این مسیر باید باب گفت‌وگوها باز شود و کم‌تحملی و برخی حواشی جای خود را به تأمل و تحمل و هم افزایی بیشتر بدهد و از برخی منیّت‌ها در کارهای فرهنگی و هنری کاسته شود و همدلی و همگرایی بیشتر شود و خروجی کار در خدمت مردم و انقلاب قرار بگیرد.

رحمتی خاطرنشان کرد: این همه اتفاقات خوب در استان فارس می‌افتد که باید با زبان هنر و رسانه و با بازنمایی رسانه‌ای بیان شود تا مانع از غالب شدن روایت غلط دشمن گردد و استفاده از ظرفیت خبرگزاری مهر می‌تواند به تبیین این اتفاقات خوب کمک کند.

رسانه‌ها به تولیدات هنری و فرهنگی ضریب بدهند

مدیر دفتر رسانه و ارتباطات جبهه فرهنگی اجتماعی انقلاب اسلامی گفت: دغدغه من در جبهه فرهنگی اجتماعی انقلاب اسلامی و در تعامل با مهر همواره این بوده که اتفاقات خوبی که در میدان رخ داده، اعم از اینکه نویسنده‌ای کتابی چاپ کرده، برنامه‌سازی که برنامه‌ای تولید کرده، تهیه کننده‌ای که اثری فاخر خلق کرده باید در رسانه ضریب بخورد.

حسین دلاوری افزود: باید رسانه پای صحبت آن هنرمند بنشیند، اندیشه‌اش بازخوانی شود و محصولش نقد و معرفی شود و کمک شود که آن کنشگر فرهنگی معرفی شود و اندیشه و حرفش و اثرش از جغرافیایی محدود به کل کشور تسری یابد و راجع به این اندیشه حرف زده شود.

دلاوری افزود: مهر رسانه‌ای فرهنگی و هنری است که آمده تا با حمایت از جریانات فرهنگی هنری رسانه‌ای انقلاب اسلامی و بازنمایی رسانه‌ای به این حیطه‌ها کمک کند و این نیازمند تعامل و تبادل نظر با فعالان این حیطه است.

وی خاطرنشان کرد: اتفاقات خوبی که در حوزه فرهنگ و هنر فارس رخ داده و بسیاری از آنها قابلیت انعکاس ملی دارند باید در رسانه ضریب بخورند.

در ادامه مدیران مجموعه رسانه‌ای مهر به دیدار و تکریم خانواده شهید مجتبی ندیمی از شهدای حادثه تروریستی در حرم مطهر شاهچراغ رفته و پای صحبت‌های خانواده وی نشستند.

روایت‌های پرمهر و مادرانه کبری شمس مادر این شهید گرانقدر از حس و حال معنوی مجتبی و دلبستگی‌اش به حرم شاهچراغ (ع) و در پایان شهادتش در این مکان مقدس، جان کلام بغض‌آلود مادر بود و در ادامه نیز برادر این شهید به بیان خاطراتی از شهید مجتبی ندیمی پرداخت.

مدیرعامل گروه رسانه‌ای مهر نیز خاطرنشان کرد: داستان زندگی این شهید سر تا سر عبرت است و باید در این راستا از تولیدات مرتبط با سیره شهدا حمایت بیشتری صورت بگیرد و فرهنگ روایت‌گری و تاریخ شفاهی جدی‌تر گرفته شود.

پایان‌بخش این سفر پرخاطره حضور مدیران گروه رسانه‌ای مهر در حرم مطهر امین ولایت شاهچراغ (ع) بود.

کد خبر 6088852

دیگر خبرها

  • نیاز به یک انقلاب اداری و دولتی داریم
  • ما نیاز به یک انقلاب اداری و دولتی داریم
  • ایستادگی مردم غزه برآمده از ایثارگری‌های شهدای انقلاب اسلامی است
  • شوراها از نگاه بخشی و کوتاه مدت پرهیز کنند
  • علمداران اجتماعی به‌دنبال گره گشایی مشکلات اجتماعی توسط مردم است
  • اربعین به برکت انقلاب اسلامی جهانی شده است
  • تاکید امام جمعه پیرانشهر بر رعایت اخلاق اسلامی
  • ظرفیت‌ها و فرصت‌های عظیم موجود در استان فارس معرفی شود
  • رسانه‌ها مشکلات را با رعایت اخلاق منعکس کنند
  • فضیلت‌گرایی اخلاق توحیدی برترین مرتبه اخلاق است