راز محبوبیت شهاب حسینی نزد مردم/ حرفهایی که برخی تحمل شنیدنش را نداشتند
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۴۷۷۸۳
واکنش شهاب حسینی نسبت به اتفاقات و حاشیههای اخیر سینما صدای مخالفانش را درآورد.
به گزارش شریان نیوز،شب گذشته با برگزاری هشتمین روز از جشنواره فیلم فجر، در نشست خبری فیلم «شین» که با حضور جمعی از هنرمندان در پردیس ملت برگزار شد، شهاب حسینی نسبت به اتفاقات و حاشیههای اخیر سینما واکنش نشان داد.
او نسبت به تحریم جشنواره فیلم فجر به بهانه سقوط هواپیمای اوکراینی توسط مسعود کیمیایی موضع گرفت و آن را «روغن ریخته را نذر امام زاده کردن» عنوان کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این بازیگر در فعالیت چند ساله خود در سینما حاشیههای بسیاری برایش رخ داد و هرسال به نوعی مورد هجمه برخی رسانهها قرار گرفت. آن هم به دلیل اعتقادات و عشقی که به وطنش داشت باعث شد بیشتر زیر ذره بین و فشار مخالفان قرار بگیرد. اما او هیچ وقت در برابر مواضع خود کوتاه نیامد و همیشه مردم را به همدلی و وحدت دعوت میکرد. حتی با وجود اینکه بعد از اظهاراتش در جشنواره فیلم فجر برخی تحمل شنیدنش را نداشتند و به هر روشی اعتراض خود را مطرح کردند.
کارنامه کاری او در این چند سال نشان میدهد که فقط به دنبال احترام به شعور مخاطب است و آثاری را انتخاب میکند که حرفی برای گفتن داشته باشد. به نظر خیلی از منتقدان سینما و تلویزیون این هدف تنها راه محبوبیت این بازیگر شده است.
مروری بر کارنامه کاری شهاب حسینیشهاب حسینی، نماد یک ستاره است. او که از مجریگری در تلویزیون شروع کرد، با بازیگری در همین مدیوم کارش را ادامه داد و با حضور در فیلمهای مطرح محبوب شد و در نهایت با پیدا کردن مسیر اصلی بازیگریاش، نهتنها تواناییاش را بهعنوان یک بازیگر مهم ثابت کرد که با کسب نخل طلای جشنواره کن، اگرنه مهمترین، حداقل یکی از مهمترین جشنوارههای سینمایی جهانی مسیر رشد و تکاملش را کامل کرد.
او ابتدا فعالیتش را با مجریگری در برنامههای تلویزیونی جوانان و نوجوانان در شبکه دو آغاز کرد. موفقیت حسینی در این برنامه، پایش را به سریال «پلیس جوان» باز کرد، گرچه قبل از آن نقش کوتاهی در سریال پربیننده «پس از باران» ایفا کرده بود. موفقیت این سریال نیز مسیر حسینی را هموارتر کرد، چنانچه در سال ۱۳۸۰ در اولین تجربه سینمایی خود، «رخساره» حاضر میشود.
سال ۸۱ و ۸۲ سال پرکاری برای حسینی بود. درواقع او را میتوان یکی از پرکارترین بازیگران جوان سینمای ایران در این سالها دانست. بازی در «شمعی در باد» برای حسینی نامزدی تندیس بهترین نقش مکمل مرد را از جشن خانه سینما به ارمغان میآورد. تا سال ۱۳۸۵ حضور مستمر حسینی بر پرده سینما ادامه دارد. در همین سالها حسینی حضور پررنگ و تأثیرگذاری هم در تلویزیون دارد و با سریالهای «تب سرد» و «مدار صفر درجه» به تلویزیون بازمیگردد.
«تب سرد» و «مدار صفر درجه» که اولین همکاری حسینی با حسن فتحی است بهمثابه سایر فعالیتهای حسینی بسیار موردتوجه قرار میگیرد.
در کنار کارهای تاثیرگذاری که شهاب حسینی در تلویزیون انجام داد، سریال «شوق پرواز» به لحاظ موضوعی و پرداخت به زندگی شهید بابایی از نقشهای شاخص این بازیگر به شمار میآید. حتی زمانی که این نقش را بازی کرد مخاطبان تلویزیون و خانواده شهدا از نحوه بازی این بازیگر تمجید کردند.
در این سالها حسینی همچنان یکی از پرکارترین بازیگران سینمای ایران است و با حضور در بیشتر فیلمهای سینمایی ایران نام خود را بهعنوان بازیگری تضمینشده در گیشه و موفق در برقراری ارتباط با بیننده ثبت میکند.
سال ۱۳۸۷، سال شهاب حسینی است. وی با دو فیلم «درباره الی» و «سوپراستار» قدم در راهی میگذارد که امروز به نخل طلا ختم شده است. فیلم «سوپراستار» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را برایش به ارمغان میآورد، اما شاید بتوان گفت فیلم «درباره الی» نقطه عطف کارنامه بازیگری حسینی است.
در سال ۱۳۸۹ با بازی در «پرسه در مه» به کارگردانی بهرام توکلی، تندیس بهترین بازیگر مرد را از جشنواره منتقدان و نویسندگان دریافت میکند. در سال ۱۳۹۰ همکاری دوباره حسینی و فرهادی در فیلم «جدایی نادر از سیمین»، که با موفقیتش بسیاری را شگفتزده کرد، نام حسینی را بهعنوان یک بازیگر بسیار حرفهای تثبیت کرد. این نقش کوهی از جوایز را برای حسینی و سایر بازیگران این فیلم تحسینشده به ارمغان میآورد که از آن جمله میتوان به خرس نقرهای جشنواره فیلم برلین برای گروه بازیگران، تندیس بهترین نقش مکمل مرد از جشنواره منتقدان و نویسندگان، دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره فیلم فجر و تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل از جشنواره خانه سینما اشاره کرد.
در سال ۱۳۹۱ در یک نقش بسیار متفاوت در فیلمی از مازیار میری به نام «حوض نقاشی» به ایفای نقش پرداخت که بیاغراق اشک بسیاری از تماشاگرانش را در سینما درآورد. حوض نقاشی که بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر لقب گرفت، برای شهاب حسینی بار دیگر دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را به ارمغان آورد.
حسینی بعد از تجربه موفق «جدایی نادر از سیمین» و استقبال مخاطبان از «حوض نقاشی» این بار به سراغ کارگردانی میرود و حاصلش فیلم «ساکن طبقه وسط» است.
فیلمهای «دوران عاشقی»، «طعم شیرین خیال»، «سایههای موازی»، «خانه پدری»، «چهارشنبه»، «آشغالهای دوستداشتنی» از دیگر کارهای این بازیگر است. اما در سومین همکاری وی با اصغر فرهادی، «فروشنده» با نمایش در کن یک شروع طوفانی را برای همه عوامل فیلم و بهویژه شهاب حسینی رقم میزند.
همزمان ایفای کاراکتر قباد در مجموعه نمایش خانگی «شهرزاد» و همکاری مجدد با حسن فتحی، قسمتی از تواناییهای حسینی را نشان میدهد که تاکنون ندیده بودیم.
فیلمهای لابی، مقیمان ناکجا، نبات، هزارتو، نرگس، آن شب و مست عشق آخرین فعالیتهای این بازیگر در سینما بوده است.
منبع: شریان
کلیدواژه: بهترین بازیگر نقش ارمغان می آورد جشنواره فیلم فجر تندیس بهترین نقش مکمل مرد برای حسینی شهاب حسینی حوض نقاشی سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۴۷۷۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای کار التماس نمیکنم
اوهمچنین کارگردانی سریال آینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش میشد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوستها و پاکباخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد میآورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید میکند که نقش اصلان را بهعنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفتوگو وخاطرهبازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولینبار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیمقرن ازفعالیتهای هنریاش میگذرد و با کولهباری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیدههای زیادی برای گفتن دارد.
این روزها چه میکنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی میکنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشتهام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم میبینم، کتاب میخوانم و شعر مینویسم. از آن آدمهایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد میبینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریمهای فیلم بیرون میزند.
شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کمکار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقشها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندانگیر نبودند. نقشهای شبیه به هم را بازی نمیکنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی کارگردانان و تهیهکنندگان هم نقشهایی را پیشنهاد میکنند که انسان تصور میکند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمیکنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمیکنم، چگونه میتوانم بازیاش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمیشوند.
با توجه به اینکه سالهاست کار نمیکنید، امرار معاشتان از چه طریق میگذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت میکنم، در صورتیکه دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمدهام.اگر طلبهایم دربازیگریام را پرداخته بودند و پسانداز میکردم، الان میلیاردر بودم.
در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافیشاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راهاندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآنقدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم.
سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیتتان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار میکردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلمسازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیهکننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمیکنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه اینکه خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است.
در کارنامه بازیگریتان نقشهای متفاوت و ماندگاری دیده میشود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد میآورند.
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقشهای منفی استقبال کردهام چراکه میدانم در این نقشها چیزهایی نهفته است که بازیگر میتواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش میگردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقشهای متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کردهام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارکها با مردم صحبت میکردم و ارتباط میگرفتم. دیالوگهای کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبتها، لباسها و حرکاتشان تحقیق میکردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش میگذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت میگرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاهدار را داشتم مردم فکر میکردند واقعا نمایشگاهچی هستم. با تحقیقات این کار را انجام میدادم.
همین اواخرشبکه آیفیلم درحال بازپخش سریال خانه بهدوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخشهای متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سیدی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقشها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی میگوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه بهدوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریالهای قدیمی همچنین وضعیتی داشتند. بهنظرم در حال حاضر آیفیلم یکی از موفقترین شبکههای تلویزیون است، چون سریالهای قدیمی و خاطرهانگیز را پخش میکند. البته من نقشهای خوب زیاد داشتهام و فقط به اصلان محدود نمیشود اما مردم از اصلان خوششان آمده و مرا با این کاراکتر میشناسند.
خودتان کدام نقشتان را بیشتر دوست دارید؟
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی میکردم که در سخنرانی کشته میشد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف میزدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین میکردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم.
علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلمسازیتان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول میخواهد؛ باید تهیهکننده و سرمایهگذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمیدهم مغزم زنگ بزند.
یکی از فیلمهایتان پاکباخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت.
پاکباخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاکباخته آشتیشان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبهروی هم بازی کردند.
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کردهاید که در زمان خودش فوقالعاده پرمخاطب بود.
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق میشود ادامهدار میشود ولی در ایران اینگونه نیست و برعکس عمل میکنند. وقتی سریال آینه را میساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمیدانند و به همینخاطر دوست ندارم با آنها کار کنم.
یکی ازبازیهای ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمیگردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کمکاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را میگذارند و از بیکاری ما مینویسند اما الان با قاطعیت میگویم که کسی نمیتواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمیخواهیم با هر شرایطی کار کنیم.
در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف میکرد.
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریالهای کارآگاهی است که نسخه سینماییاش هم ساخته شد. یکی ازبهترین بازیهایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.
میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح میدهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول میکنم.
شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کردهاید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم میخواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی هنرپیشهها شانس میآورند و با کارگردانان بزرگ کار میکنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلمسازان بزرگ را داشته باشم.