شیوههای اعتراض به رأی دادگاه
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۴۸۴۳۲
با وجود تمام دقت و احتیاطی که در رسیدگی و صدور رأی دادگاه به عمل میآید، باز هم احتمال اشتباه در آراء صادره وجود دارد. لذا تقریبا در تمام نظامهای قضایی، دست کم یک نوبت بازبینی آرا از سوی مراجع بالاتر پیشبینیشده تا هم امکان اصلاح اشتباهات احتمالی فراهم شود و هم دقت قاضی نخستین به لحاظ اینکه از نظارت مراجع بالاتر بر چگونگی کار خود آگاه است افزایش یابد ناطقان: با وجود تمام دقت و احتیاطی که در رسیدگی و صدور رأی دادگاه به عمل میآید، باز هم احتمال اشتباه در آراء صادره وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روشهای شکایت از آرا به دو دسته تقسیم میشوند: طرق عادی مشتمل بر واخواهی و تجدیدنظر (پژوهش) است و طرق فوقالعاده مشتمل بر فرجام، اعاده دادرسی و اعتراض شخص ثالث.
علت نامگذاری واخواهی و تجدیدنظرخواهی به طرق عادی شکایت چیست؟
علت نامگذاری واخواهی و تجدیدنظرخواهی به طرق عادی شکایت این است که توسل به این دو شیوه، جز در موارد استثنا اصولا مجاز نبوده و بالعکس، استفاده از طرق فوقالعاده محدود به موارد خاص است.
واخواهی چیست؟
دادگاه اصولا نباید بدون شنیدن مطالب دو طرف اختلاف و بررسی دلایل آنها حکمی صادر کند. لذا مقررات دادرسی عمدتا با این فرض تدوین شده که خوانده از جریان رسیدگی مطلع شده و در امر دادرسی مشارکت کرده است. با این حال گاهی ممکن است امکان دسترسی به خوانده و آگاه کردن او از جریان دادرسی فراهم نشود. گاهی نیز ممکن است خود خوانده تمایلی به حضور در دادگاه و پاسخ به دعوا نداشته باشد. در هر حال، رسیدگی نکردن به دعوای خواهان و حتی به تأخیر انداختن آن به صرف احرازز نشدن اطلاع خوانده از جریان دادرسی جایز نیست. پس دادرسی اصولا باید ادامه یابد، و لو اینکه خوانده حاضر نباشد. در نهایت هرگاه خوانده غایب از صدور حکم علیه خود مطلع شود، حق دارد به آن اعتراض کند. این اعتراض مطابق ماده ۳۰۵ قانون آئینن دادرسی مدنی «واخواهی» نامیده میشود و در همان دادگاهی که حکم غیابی را صادر کرده است رسیدگی میشود.
حق واخواهی در چه صورتی برای خوانده ایجاد میشود؟
حق واخواهی فقط در صورتی برای خوانده ایجاد میشود که حکم دادگاه به طور غیابی صادر شده باشد. حکم دادگاه وقتی غیابی است که «خوانده، وکیل، قائممقام یا نماینده قانونی وی در هیچیک از جلسات دادگاه حاضر نشده و به طور کتبی نیز دفاع نکرده باشد یا اخطاریه ابلاغ واقعی نشده باشد». (ماده ۳۰۳ قانون آئین دادرسی مدنی) براساس این تعریف، اگر خوانده حتی در یک جلسه حاضر شده باشد یا حتی یکبار دفاع کتبی کرده باشد، حکم دادگاه حضوری محسوب میشود. منظور از دفاع کتبی، لایحهای است که خوانده در پاسخ به دعوای خواهان تقدیم دادگاه میکند. همچنین اگر خوانده به دلیل ابلاغ واقعی (تسلیم شدن برگ اخطاریه دادگاه به خود) از دادخواست مطلع شده و در عین حال در دادگاه حضور نیافته باشد، حکم دادگاه حضوری خواهد بود.
رأیی که بعد از واخواهی صادر می شود حضوری است؟
بله، رأیی که بعد از رسیدگی به واخواهی صادر میشود حضوری است و مانند سایر آراء حضوری، ممکن است قابل تجدیدنظر باشد. حال اگر محکوم علیه غایب، تمایلی به استفاده از حق واخواهی نداشته باشد و در مهلت قانونی اقدام به واخواهی نکند، میتواند پس از خاتمه مهلت واخواهی و در فرجه قانونی، تجدیدنظرخواهی کند.
تقدیم دادخواست واخواهی بعد از خاتمه مهلت قانونی چگونه است؟
مهلت واخواهی ۲۰ روز پس از ابلاغ حکم غیابی به محکومعلیه است. حال اگر دادخواست واخواهی خارج از مهلت قانونی تقدیم شود، دادگاه باید مبادرت به صدور قرار رد دادخواست واخواهی کند، مگر اینکه واخواه (محکومعلیه غایب) مدعی وجود عذر موجه (نظیر فوت یکی از بستگان نزدیک یا ابتلا به بیماری مانع حرکت) باشد یا ادعا کند که اساسا از حکم غیابی مطلع نبوده و به تازگی از آن آگاهی یافته است. دادگاه نخستین ابتدا این ادعا را بررسی میکند و اگر آن را بپذیرد، قرار قبولی دادخواستت واخواهی را صادر میکند. در غیر این صورت، قرار رد دادخواست واخواهی را صادر میکند. در این حالت، اگر دادخواست واخواهی در خارج از مهلت واخواهی ولی در زمانی که هنوز مهلت تجدیدنظرخواهی باقی است تقدیم شده باشد، دادخواست مزبور به عنوان دادخواست تجدیدنظر تلقی میشود.
اگر دادخواست واخواهی در مهلت قانونی تقدیم شده باشد، اجرای حکم به چه صورت انجام میشود؟
اگر دادخواست واخواهی در مهلت قانونی تقدیم شده باشد تا زمانی که نتیجه آن معلوم نشده است حکم اجرا نمیشود. واخواهی با تقدیم دادخواست به عمل میآید. این دادخواست باید به تعداد واخواندگان به علاوه یک نسخه تقدیم شود و در آن، علاوه بر مشخصات واخواه، مشخصات واخوانده و حکم واخواسته نیز درج شود.
اگر ممکن است تجدیدنظر را تعریف کنید.
پژوهش یا تجدیدنظر عبارت است از درخواست رسیدگی دوباره به پرونده توسط دادگاه تجدیدنظر به منظور بازبینی اعمال دادگاه بدوی و نهایتا اصلاح رأی صادر شده از دادگاه نخستین.
اختیارات دادگاه تجدیدنظر تا چه حد است؟
در مرحله تجدیدنظر، پروندهای که یکبار درباره آن قضاوت شده مجددا مورد قضاوت قرار میگیرد. لذا دادگاه تجدیدنظر به عنوان دادگاه عالی، از همان اختیاراتی برخوردار است که دادگاه نخستین دارا بوده. بر این اساس، دادگاه تجدیدنظر میتواند کلیه اقداماتی را که برای احراز واقعیت لازم است (مانند تحقیق از شهود، رسیدگی به اصالت اسناد و…) انجام دهد. بدیهی است اگر دادگاه تجدیدنظر چنین تشخیص دهد که دادگاه بدوی، رسیدگیهای لازم را به درستی انجام داده، از تکرار آن خودداری میکند و بر رسیدگی دادگاه نخستین صحه میگذارد. بالعکس اگر به نظر دادگاه تجدیدنظر، رسیدگی دادگاه بدوی اشکال داشته باشد، خود رسیدگی را به نحو صحیح انجام میدهد و رأی شایسته صادر میکند.
ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر قابل طرح است؟
به موجب ماده ۳۶۲ قانون آئین دادرسی مدنی ادعایی که در مرحله نخستین مورد رسیدگی واقع نشده، نمیتواند در مرحله تجدیدنظر مطرح شود. براساس ماده ۳۳۱ قانون آئین دادرسی مدنی احکام زیر قابل درخواست تجدیدنظر است:
در دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن از ۳ میلیون ریال متجاوز باشد.
کلیه احکام صادره در دعاوی غیرمالی
حکم راجع به متفرعات دعوا در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد.
تبصره: احکام مستند به اقرار در دادگاه یا مستند به رأی یک یا چند کارشناس که طرفین کتبا رأی آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند قابل درخواست تجدیدنظر نیست مگر در خصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادرکننده رأی.
آراء قابل تجدیدنظر کدامند؟
آراء قابل تجدیدنظر در مواد ۳۳۱ و ۳۳۲ قانون آئین دادرسی مدنی بیان شدهاند. با توجه به دو ماده مذکور، آراء زیر غیرقابل تجدیدنظر است:
احکام مستند به اقرار در دادگاه: مطابق تبصره ذیل ماده ۳۳۱ قانون آئین دادرسی مدنی «احکام مستند به اقرار در دادگاه… قابل درخواست تجدیدنظر نیست»، مشروط بر اینکه حکم از دادگاه صالح و به وسیله قاضی واجد صلاحیت صادر شده باشد. لذا اگر حکم مستند به اقرار باشد ولی محکومعلیه ادعا کند که دادگاه یا قاضی فاقد صلاحیت بوده، امکان تجدیدنظرخواهی فراهم است. در این فرض، دادگاه تجدیدنظر ابتدا به اصل ادعای عدم صلاحیت دادگاه یا قاضی رسیدگی میکند و در صورتی کهه دادگاه بدوی و قاضی آن را صالح تشخیص دهد، قرار رد دعوای تجدیدنظر را صادر و در غیر این صورت، به دعوای پژوهش رسیدگی میکند.
حکم مستند به رأی کارشناس مرضیالطرفین: برابر قسمت دیگری از تبصره ذیل ماده ۳۳۱ قانون آئین دادرسی مدنی «احکام… مستند به رأی یک یا چند کارشناس که طرفین کتبا رأی آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند، قابل درخواست تجدیدنظر نیست». قطعیت حکم در این مورد نیز در صورتی است که دادگاه و قاضی صالح باشند.
توافق طرفین در اسقاط حق تجدیدنظرخواهی: تجدیدنظرخواهی حقی است که مانند هر حق دیگری قابل اسقاط است. این است که در ماده ۳۳۳ قانون آئین دادرسی مدنی تصریح شده: «در صورتی که طرفین دعوا با توافق کتبی حق تجدیدنظرخواهی خود را ساقط کرده باشند، تجدیدنظرخواهی آنان مسموع نخواهد بود مگر در خصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادرکننده رأی».
موارد مصرح در قوانین خاص: قانونگذار در پارهای موارد، رأی دادگاه نخستین را قطعی و غیرقابل پژوهش اعلام کرده است. مانند رأی دادگاه مبنی بر تعدیل اجارهبها به موجب ماده ۴ قانون روابط مؤجر و مستأجر مصوب سال ۱۳۵۶.
براساس ماده ۴ قانون روابط مؤجر و مستأجر (مصوب سال ۱۳۵۶)، مؤجر یا مستأجر میتوانند به استناد ترقی یا تنزل هزینه زندگی، درخواست تجدیدنظر نسبت به میزان اجارهبها را بکنند مشروط به اینکه مدت اجاره منقضی شده و از تاریخ استفاده مستأجر از عین مستأجره یا از تاریخ مقرر در حکم قطعی که بر تعیین یا تعدیل اجارهبها صادر شده سه سال تمام گذشته باشد. دادگاه با توجه به درصد شاخص کل بهای کالاها و خدمات مصرفی منتشر شده از طرف بانک مرکزی ایران، حکم به تعدیل اجارهبها خواهد داد و حکم دادگاه در این مورد قطعی است.
مهلت تجدیدنظرخواهی چند روز است؟
مهلت تجدیدنظرخواهی برای اشخاص مقیم ایران ۲۰ روز پس از ابلاغ رأی است. با این حال تجدیدنظرخواهی پس از صدور رأی و قبل از ابلاغ آن نیز بلامانع است چراکه حق تجدیدنظرخواهی با صدور رأی ایجاد میشود و تعیین مهلت برای تجدیدنظرخواهی درواقع ایجاد موعدی برای خاتمه اعمال این حق است. مهلت تجدیدنظر نسبت به احکام غیابی، از تاریخ انقضاء مهلت واخواهی آغاز میشود.
پس اگر حکم غیابی به صورت واقعی ابلاغ شده باشد و محکوم علیه در فرجه قانونی واخواهی نکرده باشد، پس از خاتمه مهلت واخواهی ۲۰ روز برای تجدیدنظرخواهی فرصت دارد. مطابق ماده ۳۳۹ قانون آئین دادرسی مدنی قانون آئین دادرسی مدنی دادخواست تجدیدنظر باید در مهلت مقرر تقدیم دفتر دادگاه نخستین یا دفتر شعبه اول دادگاه تجدیدنظر یا به دفتر بازداشتگاه محل توقیف تجدیدنظرخواه تسلیم شود. ممکن است تجدیدنظرخواه دادخواست خود را از طریق پست به دادگاه ارسال کند. در این صورت، دادخواست حتما باید در مهلت مقرر به دفتر دادگاه نیز واصل شود، والّا تجدیدنظرخواهی خارج از مهلت محسوب میشود، و لو اینکه دادخواست در فرجه قانونی تسلیم اداره پست شده باشد.
براساس ماده ۳۳۹ قانون آئین دادرسی مدنی متقاضی تجدیدنظر باید دادخواست خود را ظرف مهلت مقرر به دفتر دادگاه صادرکننده رأی یا دفتر شعبه اول دادگاه تجدیدنظر یا به دفتر بازداشتگاهی که در آنجا توقیف است تسلیم کند. هر یک از مراجع یاد شده در بالا باید بلافاصله پس از وصول دادخواست، آن را ثبت و رسیدی مشتمل بر نام متقاضی و طرف دعوا، تاریخ تسلیم، شماره ثبت و دادنامه به تقدیمکننده تسلیم و روی کلیه برگهای دادخواست تجدیدنظر همان تاریخ را قید کند. این تاریخ، تاریخخ تجدیدنظرخواهی محسوب میشود.
تجدیدنظرخواهی خارج از مهلت قانونی ممکن است؟
در صورتی که دادخواست تجدیدنظر خارج از مهلت قانونی تقدیم دادگاه بدوی شود، دادگاه مذکور باید قرار رد دادخواست تجدیدنظر را صادر کند. این قرار پژوهشپذیر است. (تبصره ۲ ماده ۳۳۹ قانون آئین دادرسی مدنی) مطابق تبصره ۲ ماده ۳۳۹ قانون آئین دادرسی مدنی در صورتی که دادخواست خارج از مهلت داده شود یا در مهلت قانونی رفع نقص نگردد، به موجب قرار دادگاه صادرکننده رأی بدوی رد میشود. این قرار ظرف ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ در مرجع تجدیدنظر قابل اعتراض است. رأی دادگاه تجدیدنظر قطعی است.
در صورتی که تجدیدنظرخواه مدعی باشد که به علت عذر موجه نتوانسته در مهلت قانونی دادخواست تجدیدنظر خود را تقدیم کند، دادگاه چگونه به این ادعا رسیدگی خواهد کرد؟
اگر تجدیدنظرخواه مدعی باشد که به علت وجود عذر موجه نتوانسته در مهلت قانونی دادخواست تجدیدنظر خود را تقدیم کند، دادگاه نخستین بدواً به این ادعا رسیدگی میکند و چنانچه درستی ادعا را احراز کند، قرار قبولی دادخواست تجدیدنظر را صادر و اگر صحت ادعا ثابت نشود، قرار رد دادخواست تجدیدنظر را صادر میکند. (ماده ۳۴۰ قانون آئین دادرسی مدنی) براساس ماده ۳۴۰ قانون آئین دادرسی مدنی در صورتی که در مهلت مقرر دادخواست تجدیدنظر به مراجع مذکور در ماده قبل تقدیم نشده باشد، متقاضی تجدیدنظر با دلیل و بیان عذر خود تقاضای تجدیدنظر را به دادگاه صادرکننده رأی تقدیم میکند. دادگاه مکلف است ابتدا به عذر عنوان شده که موجب عدم تقدیم دادخواست در مهلت مقرر بوده، رسیدگی کرده و در صورت وجود عذر موجه نسبت به پذیرش دادخواست تجدیدنظر اتخاذ تصمیم کند
منبع:یاسا
برچسب ها: اعتراض ، رای ، دادگاه ، کیفرخواست ، ناطقان ، حکم
منبع: ناطقان
کلیدواژه: اعتراض رای دادگاه کیفرخواست ناطقان حکم خارج از مهلت قانونی مهلت تجدیدنظرخواهی اشتباهات احتمالی دادگاه تجدیدنظر تعدیل اجاره بها تقدیم دادخواست مهلت قانونی تقدیم شده مهلت تجدیدنظر قابل تجدیدنظر دادگاه نخستین صادرکننده رأی مراجع بالاتر عمل می آید ایجاد می شود مهلت مقرر مستند به رأی براساس ماده دفتر دادگاه دادگاه بدوی حکم دادگاه رأی دادگاه محکوم علیه حکم غیابی صادر شده صدور رأی ۲۰ روز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۴۸۴۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حد کم کردن وزن کجاست؟ نگاهی به شیوههای مرسوم در کاهش و تثبیت وزن
صدای ایران از یورونیوز-چه با کمک داروهای مؤثر جدید لاغر شوید، چه بعد از جراحی لاغری وزن کم کنید، چه ورزش کنید و کالری بسوزانید، روزی میرسد که اعداد روی ترازو دیگر پایین نمیآیند و شما به محدودیت کاهش وزن برخورد میکنید. اما این حد کجاست؟
به گزارش شبکه سیانان، در یک مطالعه جدید، کوین هال، پژوهشگری در مؤسسه ملی بهداشت که کارشناس اندازهگیری متابولیسم و تغییر وزن است، بررسیای انجام داد تا ببیند به طور معمول چه زمانی کاهش وزن متوقف میشود و این موضوع چه ارتباطی با روش کاهش وزن افراد دارد.
او با استفاده از دادههای حاصل از آزمایشهای بالینی باکیفیت از روشهای مختلف کاهش وزن، این دادهها را به مدلهای ریاضی تقسیم کرد تا بفهمد چرا افرادی که وزن کم میکنند از جایی به بعد آن را متوقف میسازند.
او دریافت که بخشی از دلیل مؤثر بودن جراحی بای پس معده و داروهای جدید کاهش وزن مانند سماگلوتاید و تیرزپاتاید این است که زمان لازم برای رسیدن به پایداری وزن دو برابر میشود. در واقع در این روش نسبت کاهش کالری، افراد میتوانند برای مدت طولانیتری کاهش وزن را ادامه دهند.
بدن با تلاش برای حفظ تعادل بین کالریهایی که میخوریم و کالریهایی که میسوزانیم وزن را تنظیم میکند. وقتی کالری مصرف میکنیم یا کاهش میدهیم و شروع به سوزاندن انرژی ذخیره شده خود میکنیم، اشتها به ما میگوید که بیشتر بخوریم. مطالعات هال نشان داده است که هر چه فرد وزن بیشتری از دست بدهد، اشتها قویتر میشود تا زمانی که با تمام کارهای سختی که در وهله اول برای از دست دادن وزن انجام داده، مقابله کند.
این مکانیسم واکنشی برای اجداد شکارچی انسان ارزشمند بوده است، اما برای انسانهای مدرن که دسترسی آسان به غذاهایی با انرژی متراکم دارند، به خوبی کار نمیکند.
هال برای مطالعه مسیر کاهش وزن تنها با استفاده از محدودیت کالری، کاهش وزن مشاهده شده را مدلسازی کرد. او به طور تصادفی ۲۳۸ بزرگسال را به گروه تقسیم کرد. یک گروه به مدت دو سال از یک رژیم غذایی با محدودیت ۲۵ درصد کالری پیروی کردند و گروه دیگر به خوردن مطابق معمول پرداختند. این مطالعه که از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ با مشارکت مؤسسه ملی بهداشت انجام شد نشان داد افراد گروهی که کالری را کاهش دادند به طور متوسط حدود ۱۶پوند وزن از دست دادند، اما گروهی که رژیم غذایی معمولی خود را دنبال کردند حدود ۲ پوند اضافه وزن داشتند.
اگرچه افرادی که در این تحقیق شرکت کردند به مدت دو سال به تلاش خود ادامه دادند، اما کاهش وزن آنها تقریباً در حدود ماه دوازدهم متوقف شد، زیرا اشتهای آنها برای مقابله با چاقی افزایش یافت.
هال اشاره میکند که در مطالعه خود به میانگینها پرداخته است. زمان کاهش وزن ممکن است بسته به فرد متفاوت باشد.
مدل هال پیشبینی کرد که برای دستیابی به کاهش وزن گزارششده در آن مطالعه، افرادی که رژیمشان با ۲۵۰۰ کالری در روز شروع میشد، باید بیش از ۸۰۰ کالری در روز کاهش میدادند. به این ترتیب بدن آنها این گونه پاسخ داد که باید به ازای هر کیلوگرم وزنی که از دست دادهاند، روزانه حدود ۸۳ کالری بگیرند.
یک کیلوگرم حدود ۲.۲ پوند است. به ازای هر ۲.۲ پوند کاهش وزن داوطلبان در این تحقیق، اشتهای آنها با درخواست ۸۳ کالری بیشتر در روز پاسخ داده شد. میانگین کاهش وزن گزارش شده در این مطالعه ۷.۵ کیلوگرم یا ۱۶ پوند بود و این به معنی آن است که در کمترین وزن خود، احساس نیاز به خوردن ۶۲۲ کالری بیشتر در روز نسبت به قبل از شروع کاهش وزن داشتند.
اما آنها در واقع ۶۲۲ کالری اضافه در روز نمیخوردند بلکه این مقدار اشتهای بیشتری است که احساس میکردند به آن نیاز دارند، در حالی که همان تلاشی را میکردند که در ابتدا برای کاهش ۸۰۰ کالری در روز انجام میدادند.
هال گفت در پایان این مطالعه، شرکتکنندگان به همان اندازه که در ابتدا تلاش میکردند برای مقاومت در برابر غذا تلاش میکردند، اما به جای ۸۰۰ کالری که هدف آنها بود، فقط توانستند حدود ۲۰۰ کالری در روز کاهش دهند؛ و این باعث شد که روند کاهش وزن آنها متوقف شود.
دکتر کریستوفر گاردنر، مدیر مطالعات تغذیه در مرکز تحقیقات پیشگیری استنفورد، قبلاً به سیانان گفته بود که روند کاهش وزن هر چه پیشتر میرود سختتر میشود. زیرا بدن افراد به آن واکنش نشان میدهد و از نظر متابولیک کارآمدتر میشوند؛ و بنابراین همان کسری کالری این کار را برای شما انجام نمیدهد. به همین دلیل است که کاهش وزن افراد رفته رفته متوقف میشود.
در مدل هال، از آنجایی که افراد وزن بیشتری از دست دادند، اشتهایشان برگشت و حدود ماه ۱۲، کاهش وزن را متوقف کردند.
داروهای سماگلوتید و تیرزپاتید که با تقلید از هورمونهای روده به افراد در کاهش وزن کمک میکنند، باعث ایجاد محدودیت بیشتری کالری شدند.
سازمان غذا و داروی ایالات متحده تزریق تیرزپاتاید را تأیید کرده است. این اولین و تنها داروی چاقی در نوع خود است که هم جیآیپی (پلی پپتید انسولینوتروپیک وابسته به گلوکز) و هم جیالپی-۱ را فعال میکند.
اما مهمتر از همه آن که این داروها فقط بر تعداد کالریهایی که افراد از رژیم غذایی خود حذف میکنند تأثیر نداشتند. آنها همچنین تعداد کالریهایی را که بدنشان باعث میشد با کاهش وزن دوباره غذا بخورند، کاهش دادند و در واقع اشتهایشان را ضعیف کردند. با کاهش اشتهای خود به نصف، آنها توانستند وزن خود را برای مدت طولانیتری کاهش دهند، به طور متوسط یک سال بیشتر در مقایسه با محدودیت کالری به تنهایی و بدون دارو. به طور کلی روند کاهش وزن در افرادی که از داروهای کاهش وزن استفاده میکنند در حدود سال دوم متوقف میشود.
عمل جراحی کاهش وزن قویترین اثر را داشت و افراد را بر آن داشت که روزانه حدود ۳ هزار و ۶۰۰ کالری از رژیمهای غذایی خود حذف کرده و به ازای هر کیلوگرم کاهش وزن، فقط ۵۸ کالری دریافت کنند. افرادی که تحت عمل جراحی کاهش وزن قرار گرفته بودند، یک سال دیرتر به وضعیت پایدار میرسند که نشان میدهد این جراحی اشتهای آنها را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد.
هال میگوید استفاده از داروهایی مانند سماگلوتاید و تیرزپاتاید و مداخلاتی مانند جراحی کاهش وزن زمان لازم برای رسیدن به توقف کاهش وزن را طولانیتر میکند، اما از وقوع کامل آن جلوگیری نمیکند.
هال گفت: «آنچه که در حال رخ دادن است این است که افراد هر چقدر هم وزن از دست بدهند، همچنان افزایش اشتها را تجربه میکنند.»
او در عین حال تصریح کرد اگر دارو یا درمانی به طور کامل اشتها را از بین ببرد، خطرناک خواهد بود. اگر این اتفاق بیفتد، ممکن است فرد تا آن قدر از خوردن سر باز بزند که بمیرد.
این مطالعه همچنین به اصلاح برخی از ایدهها در مورد اینکه چرا افراد از کاهش وزن خودداری میکنند کمک میکند.
به عنوان مثال، یک نظریه این است که کاهش وزن به متابولیسم آسیب میرساند، بنابراین افراد در هنگام استراحت کالری بسیار کمتری نسبت به زمانی که شروع کردند میسوزانند و میتوانند به راحتی وزن خود را به دست آورند.
هال میگوید متابولیسم پس از کاهش وزن کاهش مییابد، اما نه آن قدری که بتوان با آن زمان توقف کاهش وزن را دریافت.
او این تصور را که اثر داروها در نهایت متوقف میشود، رد میکند و میگوید: «دلیل توقف کاهش وزن آن است که در نقطهای، اثر داروها باعث افزایش اشتها میشود.»
هال گفت: «یک چیز بسیار رایج دیگر در حال حاضر این است که بعضی میگویند با جراحی چاقی، آن قدری که فکر میکردند وزنشان کم نشده است، از پپتید شبهگلوکاگون ۱ استفاده میکنند، یعنی باز هم تن به مداخله بدنی دیگری میدهند.»
این پژوهشگر میافزاید: «هر مسیری را که انتخاب کنید، یک وضعیت پایدار برای حفظ کاهش وزن مورد نیاز است؛ بنابراین ایده خوبی است که در نظر بگیرید آیا میتوانید کاری را که انجام میدهید برای مدت طولانی ادامه دهید یا نه.»
افرادی که پس از کاهش کالری روند کاهش وزنشان متوقف میشود، احتمالاً میتوانند با محدود کردن بیشتر کالری یا اضافه کردن ورزش به روال خود، از آن مرحله عبور کنند. هال در این زمینه میگوید: «هر کاری که انجام میدهید، باید به آن ادامه بدهید؛ بنابراین شما باید از مداخله در سبک زندگی برای بقیه زندگی خود راضی باشید.»