اگر درخدمت مردم نباشیم ناجوانمردی است/ابداً به زندگی در جایی جز ایران فکر نمیکنم
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۴۹۲۹۶
علی اکبر فرهنگی، چهره ماندگار علم مدیریت در ایران درباره این سخن می گوید که چرا هیچ وقت به زندگی در جایی جز ایران فکر نمی کند.
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، علی اکبر فرهنگی، چهره ماندگار علم مدیریت گفتوگویی در ایران انجام داد که در آن مصاحبه این چهره ماندگار درباره اینکه چرا در تمام این سالها به فکر زندگی در جایی جز ایران نبوده است صحبت کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در این گفتگو میگوید: من ابداً به فکر زندگی در جای دیگری غیر از ایران نبودم. من کسی نیستم، ولی خداوند را شاکرم که فضلش شامل حال من شد و بنده معلمها و استادهای خوبی داشتم. در دانشگاههای خوبی در دنیا درس خواندم و درس دادهام ولی همواره خودم را ایرانی دانستهام. شاید برای خیلیها تعجب آور باشد، ولی به قول حافظ: مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش. من اصلاً برایم غیر قابل تصور بوده و هست که جای دیگری غیر از ایران زندگی کنم. هر دورهای هم که رفتم هدفم این بود استادان بزرگی را ببینم و تحصیل کنم که رفتم و انجام شد، ولی اینکه بخواهم بمانم برایم همیشه ثقیل بود.
چرا نه؟ اگر رجوع کنید به فیلمهایی که از من گرفته شده این سوال را زمانی که خیابانی را در تهران به نامم کردند هم از من پرسیدند. جوابی که آنجا دادم از ته دل بود و آن هم این بود که گفتم ما با پول این مردم درس خواندیم، حالا کجا برویم؟ موقعی که ما درس میخواندیم شرایط سختی بود. در تهران هنوز ماشین لباسشویی نبود. خانمهایی بودند که رخت می شستند و به اصطلاح در رخت شورخانه کار میکردند اینها مالیات میدادند و ما با مالیات آنها درس خواندیم. نهایت ناجوانمردی خواهد بود که اگر ما به جایی رسیدیم و در خدمت اینها نباشیم و در خدمت کس دیگری باشیم.
من از سال ۱۳۵۱ برای دکترا به آمریکا رفته بودم و سال ۱۳۶۲ در اوج جنگ به ایران برگشتم. البته مکرر میرفتم و میآمدم. درست بود که زندگی در آن زمان در ایران سختیهایی داشت اما همه اینها قابل تحمل بود برایم چون احساس میکردم اینجا به درد یک عدهای می خورم. الان از آن زمان بعد ۴۰ سال هم، احساس غبن نمیکنم. من وقتی هم به آمریکا پیش بچههایم میروم از هفته دوم که میگذرد معمولاً می گویم برگردیم ایران. علیرغم اینکه بلیتم یک ماهه است. مگر اینکه بروم کتابخانه و مطالعه کنم.
گزیدهای از فیلم این گفتگو را مشاهده میکنید.
منبع: مهر
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: علی اکبر فرهنگی علم مدیریت چهره ماندگار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۴۹۲۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ببینید | همه حسرت زندگی مرا می خورند اما نمی دانند من و خانواده ام چقدر سخت تلاش می کنیم
چند سال قبل، در یک شب بارانی دو آلمانی که راه شان را گم کرده بودند، اتفاقی در خانه ی عباس را می زنند و از آن به بعد ، سرنوشت عباس تغییر می کند و خانه اش به ششمین جاذبه ی گردشگری ایران برای توریست های خارجی تبدیل می شود.
در چهارمین قسمت از زندگی عباس می بینید عباس چطور جوایز میلیون دلاری غذای ارگانیک، کیفیت، عشایر و مهمان پذیری جهان را برده است و دیدگاه دخترش که از کودکی لیدر خانه اش بوده، نسبت به این کار چطور است.
کاری از مریم نوابی نژاد
برای مشاهده این قسمت در صفحه یوتیوب کلیک کنید .