Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «افکارنيوز»
2024-05-07@11:44:13 GMT

پای لنگ ایده در مسیر تبدیل شدن به فیلمنامه

تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۶۳۸۱۷

فیلم سینمایی «من می‌ترسم» چهارمین ساخته بلند سینمایی بهنام بهزادی کارگردان 47 ساله سینمای ایران است؛ بهزادی تجربه کارگردانی بر پرده سینما را با فیلم تحسین شده «تنها دوبار زندگی می‌کنیم» آغاز کرد. فیلم درخشان و استانداردی که نوید ظهور کارگردانی مستعد که بر اصول و قواعد قصه‌گویی مسلط است، را می‌داد. بهزادی اما مسیر پرفروغی که با ساخت فیلم اولش آغاز کرده بود را آنگونه که انتظار می‌رفت، ادامه نداد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

اخبار فرهنگ و هنر- «من می‌ترسم» آخرین ساخته بهزادی در کسوت کارگردان است؛ فیلم روایت مرد شاعر پیشه‌ای به نام بهمن (با بازی پوریا رحیمی سام) است که پیش از این  به دلیل سرودن برخی اشعار، به زندان افتاده است؛ بهمن مدتی است که احساس می‌کند شخصی دائما او را تعقیب می‌کند؛ این اتفاق، ذهن او را مغشوش و هراسان کرده است. از طرف دیگر، او در یک مغازه شاغل بوده که این روزها بنابه دلایل نامعلومی پلمپ شده است و بهمن سودای استیفای حق و حقوق خود در این راستا را دارد.  در این میان، مسئله مهاجرت نسیم، دوست دختر بهمن (با بازی الناز شاکردوست) نیز بر مشکلات او افزوده است و بهمن را بیش از پیش در وضعیتی سخت و پیچیده قرار داده است. 

«من می‌ترسم» با نمای هلی‌شات از یک میدان نامعلوم در تهران شروع می‌شود؛ نمایی که در ادامه به یک موتیف واحد تبدیل می‌شود و در فواصل زمانی مختلف فیلم، به سان ترجیع‌بند در میان سکانس‌های فیلم عمل می‌کند؛ اما بهره‌گیری از همین ترجیع‌بند نیز بیش از اندازه و مؤکد است و در نهایت در ذوق می‌زند.

 فیلمنامه ایده خوبی دارد و در ادامه داستان خود را با تبسیط دو روایت موازی آغاز می‌کند؛ اساسا اصل ایده زوال‌پذیری جایگاه قدرت و دست به دست شدن غیرقابل پیش‌بینی آن در میان رئیس و مرئوس یا قدرتمند و ضعیف، جذاب و کشش‌مند است؛ پی بردن به این نکته که آیا فردی هنگام رسیدن به قدرت و تکیه زدن بر مسند ریاست، همچنان همچون زمانی که در چنین موقعیتی نبوده، شریف و نجیب باقی خواهد ماند یا خیر، برانگیزاننده کنجکاوی است؛ اما مشکل فیلمنامه «من می‌ترسم» درست از جایی آغاز می‌شود که قادر نیست ایده پرکشش خود را در طول و عمق بسط و گسترش دهد و آن را به فیلمنامه‌ای جذاب، اصول‌مند و درگیرکننده تبدیل کند؛ بنابراین در بستر ایده فریز شده و ساکن باقی می‌ماند و از ظرفیت بالقوه ایده خوب خود برای تبدیل شدن به یک فیلمنامه جذاب، پرتعلیق و دلهره‌آور بهره‌ای نمی‌برد. 

نقطه اوج جذابیت داستان «من می‌ترسم» زمانی است که جای بهمن(ضعیف) و مسعود(قدرتمند) با یکدیگر عوض می‌شود؛ حالا قدرت به دست بهمن افتاده و اوست که قواعد بازی تازه را به بهمن دیکته می‌کند؛ اما درست همینجاست که ایده فیلم در بستر تبدیل نشدن به فیلمنامه‌ای پرکشش، تدریجا رو به سایش و فرسایش پیش می‌رود و از ظرفیت بالقوه دراماتیک آن برای غنای موقعیت دراماتیک اثر، افزایش هیجان و بالا رفتن سطح آدرنالین مخاطب بهره‌ای برده نمی‌شود. 

نکته‌ای که در باب شخصیت‌پردازی فیلمنامه باید بدان اشاره کرد این است که کاراکتر بهمن که پیش‌تر جوانی شاعرپیشه و لطیف الطبع بوده، با تغییر و تحولی ناگهانی در کاراکتر خود مواجه شده است؛ او که زمانی شخصیتی متین و آرام داشته، اکنون به شخصی سرکش و عصیانگر بدل شده است که صرفاً سودای انتقام از مسعود را در سر می‌پروراند؛ نفس چنین تغییری در کاراکتر بهمن خالی از اشکال است اما مشکل از جایی آغاز می‌شود که ما در طول فیلم با روند تطور کاراکتر بهمن مواجه نمی‌شویم و فیلمساز تصمیم می‌گیرد از به تصویر کشیدن سیر تدریجی تحول کاراکتر نقش اول فیلم خود صرف نظر کند و مخاطب را به یک باره با بهمنی جدید روبه‌رو کند.

از دیگرسو، ضعف دیگر فیلمنامه به یکی دیگر از چالش‌هایی که بهمن با آن مواجه است، بازمی‌گردد و آن چالش پلمپ شدن مغازه اوست که در طول فیلم چندین و چند بار مورد تأکید و برجسته‌سازی قرار می‌گیرد؛ علارغم چنین تأکید و اهتمامی از سوی فیلمساز، ما در نهایت متوجه نمی‌شویم که اساساً مسئله مغازه چیست، گره کار کجاست  و چالش پیش‌روی بهمن در نسبت مغازه چگونه شکل گرفته است. 

«من می‌ترسم» از حیث فیلمبرداری، همچنان از دوربین روی دستی استفاده می‌کند  که بهره‌گیری از آن را در آثار قبلی بهزادی نیز شاهد بودیم؛ اما این روند، همچنان از منطق مبهمی پیروی می‌کند و افزون بر مواقع تنش و بزنگاه‌های موجود در فیلم که استفاده از تکانه‌های لرزان دوربین روی دست می‌تواند تداعی‌گر تشویش و استیصال باشد، در پلان‌ها و سکانس‌های دیگری نیز از دوربین روی دست  استفاده می‌شود؛ بی آنکه ضرورت بهره‌گیری از آن روشن باشد. 

در تحلیل نهایی باید گفت که « من می‌ترسم » بهزاد بهزادی گرچه دارای ایده و سوژه‌ای جذاب و متفاوت است، اما در نهایت انتظارات مخاطب از سینمای بهزادی را برآورده نمی‌کند و فیلمساز از پرداختی قرین تعلیق و کشش در روایت خود بازمی‌ماند. از منظر فیلمساز، آدم‌های این زمانه هنگام تکیه زدن بر مسند قدرت یا مثل مسعود(با بازی امیر جعفری ) خرابکاری می‌کنند یا مثل بهمن وقتی قدرت دست‌شان می‌افتد، عنان تعادل از کف می‌دهند و لگام‌گسیخته رفتار می‌کنند؛ در چنین شرایطی، تنها شخصیتی که خود را از زد و بندهای قدرت و ابتذال رهایی می‌بخشد، نسیم است که چمدانش را بسته تا از ایران  مهاجرت کند؛ با این وجود، بیان چنین توجیهی در تحلیل مهاجرت نسیم، گزاره‌ای مفروض و صرفاً محتمل است؛ چراکه منطق مهاجرت نسیم در فیلمنامه به درستی تببین نمی‌شود و اساسا انگیزه اصلی او برای مهاجرت از ایران گنگ و نامعلوم است. 

منبع: افکارنيوز

کلیدواژه: ساخت فیلم فیلمساز من می ترسم امیر جعفری ساخت فیلم فیلمساز من می ترسم دوربین روی دست بهره گیری فیلمنامه ای من می ترسم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۶۳۸۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یک جایزه و یک نامزدی برای «لوتریا» در آمریکا و بلژیک

فیلم سینمایی «لوتریا» آخرین ساخته علی عطشانی برنده جایزه بهترین فیلمنامه از چهاردهمین جشنواره فیلمسازان نیویورک و نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم از جشنواره بین‌المللی سینمای هنری بلژیک شد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فیلم سینمایی «لوتریا» به کارگردانی علی عطشانی و تهیه‌کنندگی مشترک مهدی منیری، مهدی منصوری، رعنا نبوی، حامد فیضی دیزجی، صدرا درودیان همایونی، کسری درودیان همایونی در چهل‌وچهارمین و چهل‌وپنجمین حضور بین‌المللی خود، برنده جایزه بهترین فیلمنامه از چهاردهمین دوره جشنواره فیلمسازان نیویورک و نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم از دهمین دوره جشنواره بین‌المللی سینمای هنری بلژیک شد.

«لوتریا» در چهاردهمین دوره جشنواره فیلمسازان نیویورک International Filmmaker Festival of New York (IFFNY) در سه بخش بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد و بهترین فیلمنامه نامزد بود که در نهایت جایزه بهترین فیلمنامه این جشنواره به علی عطشانی و محمودرضا ثانی رسید.

دهمین دوره جشنواره بین‌المللی سینمای هنری بلژیک Art Color Digital Cinema (ACDCIFF) نیز از 31  می تا 2 ژوئن در  بروکسل برگزار می‌شود.

این جشنواره که برای نمایش فیلم‌های خلاقانه و منحصربه‌فرد طراحی شده است، در سال 2014 افتتاح شد. جشنواره بین‌المللی سینمای هنری بلژیک محیطی را برای فیلمسازان فراهم می‌کند تا آثار جدید خود را به نمایش بگذارند و تماشاگران فیلم‌های نوآورانه جدیدی را از فیلمسازان مبتکر ببینند.

فیلم سینمایی «لوتریا» که اواخر سال 2021 در کشور مکزیک ساخته شده است، تاکنون بیش از 10 جایزه در بخش بهترین فیلم و بهترین کارگردانی جشنواره‌های مختلف بین‌المللی کسب کرده و در فستیوال‌های متعدد جهانی حضور داشته است.

فیلمنامه «لوتریا» بر اساس یک داستان واقعی و نوشته علی عطشانی و محمودرضا ثانی است.

سایر عوامل این فیلم عبارتند از:
نویسندگان فیلمنامه: علی عطشانی و محمودرضا ثانی، تهیه‌کنندگان: مهدی منیری، مهدی منصوری، رعنا نبوی، حامد فیضی دیزجی، صدرا و کسری درودیان همایونی، دستیار اول کارگردان: هومن سپنتامهر، مدیر فیلمبرداری: محمود عطشانی، فیلمبردار: میگل سالیناس، صدابردار: آلن کابالرو، دستیار صدابردار: امانول جارامیو، چهره‌پرداز: فرزانه زردشت، دستیار چهره‌پرداز: آنا کارن آلوارز، دیوید چاوز، گریس سالیناس، گروه کارگردانی: اوریل لاگونا، حمیدرضا میمندی، علی محمودی، تهیه کننده ایران: احسان ولی پورزند، پریسا زهتابیان، تولید ایران: سعید دلاوری، طراح لباس: بیتا عطشانی، دستیار طراح لباس: الناز باقری، ملیکا سادات اسماعیلی، موسیقی: پوریا حیدری، صداگذاری و میکس: نادر بادامچی، بخش فنی: آلبرتو پالاسیوس، کریستوفرلوپز، کریستوفر سالیناس، جاناتان لوی، عکاس: آلکس گنزالس، منشی صحنه: فریدا آیالا، مدیر تولید: موریسیو مورالس، امور بین‌الملل و زیرنویس: امیدعلی چوگانی، طراح هنری: مجری طرح: بیتافیلم تهران، سیدعلی اسماعیلی، حسین بلاش، تهیه شده در: امریکن برایت لایت فیلم پروداکشنز، مدیر روابط عمومی و مشاور رسانه‌ای بیتا فیلم تهران: مریم قربانی‌نیا.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • یک جایزه و یک نامزدی برای «لوتریا» در آمریکا و بلژیک
  • تلاش دانشگاه آزاد برای تبدیل‌شدن به مرکز مهارتی
  • نویسنده فیلم سینمایی فسیل : دستمزدم به اندازه ارقامِ انجمن فیلمنامه‌نویسان هم نبود!
  • مسیر افزایش طول عمر دندان هموار شد/ تبدیل دندان پوسیده به دندان سالم
  • تدریس مشق عشق در یک مدرسه عشایری+ فیلم و عکس
  • خط ریلی زاهدان-کویته نیازمند تبدیل تفاهم‌نامه به قرارداد عملیاتی
  • دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم/ نگاهی به فیلم مست عشق
  • دستمزدم برای «فسیل» هم به اندازه ارقامِ انجمن فیلمنامه‌نویسان نبود!
  • دستمزدم برای «فسیل» به اندازه ارقامِ انجمن فیلمنامه‌نویسان هم نبود!
  • نامه نگاری های ارتقای آبسرد به بخش انجام شده است