تاریخنگارِ روشناندیش و خرافهستیز
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۷۳۱۷۰
اینها همه حکایتِ «پرویز رجبی» است که بیستوهفتم اردیبهشت امسال، اگر بود، هشتاد ساله میشد. مردی که از کودکی در رنج زیست. پدرش از اعضای فرقه دموکرات آذربایجان بود و او به همراه مادرش در در روستای آقکند، بین میانه و زنجان زندگی میکردند. با فروپاشی فرقه، آنها ناگزیر شدند به قوچان بروند. او که البته قوچان برایش قریب نبود، زیرا در روستای امامقلی در ۳۸ کیلومتری این شهر زاده شده بود با این تفاوت که چون در اول دبستان در زنجان سپری شده بود، ترکی را بیش از فارسی میفهمید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چهار سال بعد اما به کمک دوستی، راهی آلمان شد. وقتی در سال ۱۳۴۹ به وطن برگشت، از دانشگاه گوتینگن، دکتری گرفته بود. دانشگاه اصفهان مقصدش شد اما ساواک که طاقت او را نیاورد، چهار سال بعد مرخصش کرد!
رجبی اما خستگیناپذیر بود و همهاش دنبال آن بود تا کاری برای ایران کند. در را که بسته میدید، از پنجره میآمد. همین هم شد که در سال ۱۳۵۳، مرکز تحقیقات ایرانشناسی را پایه گذاشت. انقلاب که شد، مرکز تحقیقات تعطیل شد و او هم به همسرش یک مهد راه انداختند. راستش را بخواهید یک عزت نفس میخواهد با آن کولهبار دانستگی، برای گذران عمر راننده سرویس شوی اما کارهای علمیات هم روی زمین نماند.
او در سال ۱۳۶۷ راهی آلمان شد. شش سالی که در دانشگاههای ماربورگ و گوتنیگن به پژوهش پرداخت تا آنکه در سال ۱۳۷۳، ریاستِ بخشِ ایرانشناسی دایرةالعمارف بزرگ اسلامی را به عهده گرفت. این نهاد علمی در سالهای پس از انقلاب مأمن استادانی شده بود که پس از انقلاب، از دم تیغ انقلابیون گذشته و از دانشگاه اخراج یا اجبارا بازنشسته شده بودند.
او یازده سالِ آخرش را در سختیِ بیحدی گذراند؛ در سال ۱۳۷۹ سکته مغزی کرد و نیمی از بدنش فلج شد و ده سال بعد با سرطان دست به گریبان شد و دست آخر هم همین سرطان کارش را ساخت و ساعت از ده شبِ جمعه بیستویک بهمن ۱۳۹۰ گذشته بود که جان به جانآفرین تسلیم کرد.
همسرش، لیلی هوشمند افشار است که آن مهد کودک نیز به نام او، لیلی نام داشت. سه فرزند نیز از او بر جای مانده؛ کتایون، بیتا و سام که این آخری، از فعالان محیط زیست است که دو سالی میشود در بازداشت است.
این ایرانشناس فقید که شب بززگداشتی نیز برای او، ازسوی مجله بخارا در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۶ برگزار شد، آثار بسیاری نوشت و ترجمه کرد که ازجمله آنها باید از سدههای گمشده، هزارههای گمشده، کریم خان زند و زمان او، جندق و ترود دو بندر فراموش شده کویر بزرگ نمک، جشنهای ایرانی، تاریخ خط میخی فارسی باستان، تخت جمشید بارگاه تاریخ، ایرانشناسی، فرازها و فرودها، سفرنامه اونور آب، خوشا شیراز... ، کاشان، نگین انگشتری تاریخ ایران را تالیف و کویرهای ایران/ سون هدین، مارکوپولو در ایران/ آلفونس گابریل، سفرنامه نیبور/ کارستن نیبور، ماه عسل ایرانی/ ویلهم لیتن، از زبان داریوش /هایدماری کخ، داریوش و ایرانیان/ والتر هینتس، هنر جهان اسلام/ ارنست گروبه را ترجمه کرد که اینها، تنها بخشی از آثار بسیار اوست که باید به آن، مقالات او را نیز علاوه کرد.
در پایان، بد نیست مروری داشته باشیم بر یکی از یادداشتهایی که در وبلاگش نوشت و حسابی سروصدا کرد. ماجرا به آن زمان برمیگزردد که موج کوروشگرایی بیداد میکرد و هفتم آبانِ هر سال را به عنوان روز کوروش جشن میگرفتند. بازنشر این نوشته، پس از بیش از ده سال، نشان از نگاه عمیق او دارد اما هنوز کهنه نشده است و کاربرد دارد. او نمونه تمامعیار یک تاریخنگار روشناندیش و خرافهستیز بود:
«چند روز است که از چپ و راست (با تکیه بر میراث فرهنگی فارس) روز تولد کورش بزرگ را در هفتم آبان تبریک میگویند. چندبار خواستم در این باره چیزی بنویسم، اما از بیم رنجیدن برخی از جوانان ناآگاه، اما شیفتۀ ایران، دم فروبستم. اما امروز میبینم که دیگر کار از بچهبازی هم گذشته است...
البته نوشتۀ دوست نازنینم غیاث آبادی در همینباره و نقد او از گزینش روز تولد کورش بزرگ، سکوتم را شکست و دستم را به سوی قلم کشاند.واقعیت این است که ما دربارۀ کودکی کورش بزرگ جز روایتهای آمیخته به افسانه چیزی نداریم. شگفتانگیز است که داستان کشته شدن کورش هم در هالهای از ابهام غوته میخورد. و همۀ اینها تقریبا فقط از هرودت است که بسیاری دروغگویش میپندارند
ما تا قرن نوزدهم ۲۴ قرن صبر کردیم تا کر پورتر مغربی بیاید و آرامگاه کورش بزرگ را برایمان بیابد و سوگند یاد کند که این آرامگاه ربطی به مادر سلیمان ندارد...
کمی دست و پایمان را جمع کنیم!...
نام پدربزرگ هیچ کدام از ما هم کورش نیست و کورش تا یک سده پیش گوهری بود بیرون از صدف کون و مکان...
امروز در حالی که ذهنم مانند همیشه با تاریخ ایران مشغول بود، از خودم پرسیدم که چند ایرانی تاریخ تولد پدربزرگ و نیایش را میداند؟...
و از خودم پرسیدم، چه نیازی است به داشتن روز تولدی جعلی برای کورش بزرگ؟
آیا بهتر نیست که ما عطش «عرق ملی» را با افزودن به دانشمان دربارۀ گذشتۀ خویش فروبنشانیم؟...
تیراژ کتابهای تاریخی، در مقایسۀ با دیگر زمینهها، امیدبخش است. اما این امید هنوز با مرز پایینترین حد جهانی فاصلهای بسیار دارد...
واقعیت این است که بیشتر جوانان ما فقط می خواهند، با دستیازی به غلو، خود را بازی دهند. و گاهی در این بازی چنان ازخود بیخود میشوند که اندوختۀ ناچیز خود را نیز میبازند و آسیبپذیر میشوند و بعد از شدت «تعصب بادآورده» چارهای جز دست بردن به دشنام نمییابند...
و واقعیت این است که بیشتر وقت ما با بالیدن و ستیزه به هدر میرود. در نتیجه دستهایمان خالی میمانند و آماده میشوند برای گره خوردن و فرودآمدن به پوزۀ خودی و بیگانه!...
ما به فارابی میبالیم، اما با مدینۀ او بیگانهایم و غافل از ویراستاری این مدینه...
ما از آرامگاه ابنسینا بیشتر دیدن میکنیم تا از کتابهای او...
ما فردوسی را رهاییبخش زبان و «سرگذشت» ایران می دانیم، اما با شاهنامه بیگانهتر از هری پاتر هستیم...
ما معماری ایران را از افتخارات خود میدانیم و آن را با میخهای سیمکشی برای چراغهای فلورسنت و پنکۀ هوایی زخمی و پر ریش میکنیم...
ما از شکوه کاشیکاریهای ایران سخن به میان میآوریم، اما بر روی آنها آگهیهای تجارتی و انتخاباتی میچسبانیم...
ما کورش را پدر ملت میخوانیم، اما پیش از انقلاب سالها جادۀ قدیم شمیران «کورش بزرک» خوانده میشود و ما هرگز از این نام استفاده نمیکنیم... و بسا که خیلیها اصلا نمی دانند که جادۀ قدیم سالها «کورش بزرگ» نامیده میشد...
گویا ما آدمیانی شرطی هستیم و شرطمان به دم ظنمان بسته است و از ظن خود یار مفاخرمان میشویم. و فراموش میکنیم که ظنمان بسیار مظنون است...
قُر نمیزنم، با ظن خود دست به نقد میزنم و لابد که دشنام هم خواهم شنید!...
کورش بزرگ بود، اما ما تاریخ تولد او را نمیدانیم. عیبی هم ندارد. هنگامی نگران شویم که از خوی او پیروی نمیکنیم...»
پرویز رجبی در کنار فرزندش، سام برچسبها ایران شناسیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: ایران شناسی ایران شناسی ایران شناسی کورش بزرگ روز تولد سال بعد سال ها ده سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۷۳۱۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمود عباس: حمله به رفح بزرگترین فاجعه تاریخ فلسطین خواهد بود
رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با تاکید بر اینکه جنگ غزه باید پایان یابد گفت که حمله به رفح بزرگترین فاجعه تاریخ فلسطین خواهد بود.
به گزارش مشرق، محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در سخنرانی خود در مجمع جهانی اقتصاد که در ریاض پایتخت عربستان درحال برگزاری است، گفت: از جامعه بینالمللی میخواهیم که فلسطین را به عنوان عضو کامل سازمان ملل به رسمیت بشناسد. اسرائیل اکنون سه چهارم نوار غزه را ویران کرده و اوضاع این باریکه بسیار اسفبار است. اگر اسرائیل به رفح حمله کند بزرگترین فاجعه تاریخ ملت فلسطین رخ خواهد داد. باید یک راهحل سیاسی ایجاد شود و بر اساس آن غزه، کرانهباختری و قدس به عنوان یک دولت فلسطینی به رسمیت شناخته شوند.
طبق گزارش الجزیره، محمود عباس خاطرنشان کرد: من نگران این هستم که اسرائیل بعد از غزه به سمت کرانهباختری بیاید و مردم آن را مجبور به کوچ کردن به سمت اردن کند. ما خواستار پایان جنگ و کمک به مردم غزه هستیم و به طور قاطع کوچاندن فلسطینیها از نوار غزه و کرانهباختری را نمیپذیریم. از آمریکا میخواهیم که از اسرائیل بخواهد عملیات نظامی در رفح انجام ندهد. از کشورهای اروپایی میخواهیم که کشور فلسطین را به رسمیت بشناسند همانگونه که اسرائیل را به رسمیت میشناسند.
پیش از این رسانههای رژیم صهیونیستی گزارش دادند که «ایتامار بن گویر» وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی و «بتسلئیل اسموتریچ» وزیر دارایی این رژیم تهدید کردهاند که در صورت تعلیق عملیات نظامی احتمالی در شهر رفح، در جنوب نوار غزه از کابینه خارج خواهند شد.
رسانههای رژیم صهیونیستی گزارش دادند در سایه افزایش احتمال توقف عملیات نظامی در شهر رفح در صورت انعقاد قرارداد تبادل اسرا با جنبش حماس، این دو وزیر تهدید به استعفا کردهاند.
منابع آگاه روز شنبه از پیشرفت محسوسی در مذاکرات آتشبس در نوار غزه خبر دادند. این در حالیست که تلآویو به قاهره اطلاع داده که قصدش برای حمله به رفح «جدی» است و مذاکرات کنونی آخرین فرصت قبل از حمله است.
منبع: ایسنا