مجلس آینده بعید است به سمت احیای نخست وزیری برود/اصلاح طلب نیستم اما برخی اصلاحطلبان تعهدشان از بسیاری از اصولگرایان بیشتر است
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۹۸۶۱۵
خرداد: یک نماینده مجلس گفت: بنده اصلاحطلب نیستم اما نیروهایی را در بین اصلاحطلبان میشناسم که تعهدشان را با قاطعیت از بسیاری از اصولگرایان بیشتر میدانم.
به گزارش خرداد،جهانبخش محبینیا در گفتوگو با ایلنا درباره تاثیر رد صلاحیت اصلاحطلبان بر مشارکت مردم در انتخابات گفت: این امر طبیعتا روی مشارکت اثر منفی خواهد گذاشت، به نوعی میتوان گفت عملکرد کلی به طور مطلق قابل دفاع نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نماینده دهمین دوره مجلس شورای اسلامی گفت: خدای ناکرده اگر بخواهیم نسبت به خانواده شهدا هم برخوردی داشته باشیم که آنها را به دستهها و گروههای متفاوت و متمایز تقسیمبندی کنیم بدون تعارف قابل قبول نیست. این انقلاب متعلق به همه ماست. برای این انقلاب ۴۱ سال بعد از انقلاب زحمات فراوانی کشیدیم، قبل از انقلاب زحمات زیادی کشیده شده و برای این انقلاب بهشتیها و مطهریها و مفتحها و باهنرها و رجاییها را دادهایم و خون این شهدا واقعا اقیانوسی از ارزشها را خلق کرده است. طبیعتا نباید مبنایی برای عدم مشارکت وجود داشته باشد اما عملکرد زیر تیغ انتقاد است و خواهد بود. عاجزانه از شورای نگهبان درخواست میکنم تا در فرصتی که هست چشمشان را مقداری نسبت به واقعیات جامعه بیشتر باز کنند و اجازه دهند رقابت بیشتر بر مبنای واقعیت و خواست مردم صورتبندی پیدا کند.
این فعال سیاسی در پاسخ به این سوال که آیا این نوع نگاهها برنامهریزی شده است، گفت: آنچه که آقایان شورای نگهبان میگویند نشان میدهد که انسانهای صادقی هستند. مثلا آقای کدخدایی یا بعضی دوستان دیگر که به پروندههایی اشاره میکنند حتما بیانگر این است که اینها با یک متد یا برنامه خاصی پیش نمیروند اما بنده فکر میکنم در انتخاب یکی از روشها برای ادای دین، شاید اشتباهی صورت گرفته باشد که این اشتباه خود را این شکلی نشان میدهد وگرنه من قبول دارم از اصولگرایان دانه رشت هم رد صلاحیت شدهاند اما اینکه اصلاحطلبان در سرتاسر کشور این امکان را پیدا نکنند که لیستی بدهند، بیانگر این است که ما در زیرساختهای سیاست به معنای علمی کلمه و سیاست به مفهوم ابزاری برای خلق همبستگی سیاسی و روند منتهی به دموکراسی حتما شکنندگی و گسست داشتهایم.
نماینده مردم میاندوآب در پاسخ به این سوال که آیا امکان حذف یک جریان سیاسی وجود دارد؟ گفت: خیر. بارها هم گفتهام، اصلاحطلبان و اصولگرایان دو بال انقلاب هستند و بالانس حرکت جامعه ناشی از این است که این دو بال از یک توازن و تعادل و بیطرفی برخوردار باشند. شکست یک بال قطعا منجر به عدم کارکرد بال دیگر و نقص در یک بال منجر به نقص در پرواز خواهد شد. درنتیجه اگر یک جریان را هم حذف کنیم، چهارسال بعد به شکل و نوع دیگری سر در میآورد که تقبل نقش جریانهای سیاسی و اردوگاههای سیاست اجتنابناپذیر خواهد بود. آنچه که به جامعه و سران جامعه تحمیل شود منجر به توسعه نمیشود بلکه منجر به تضاد میشود اما اگر در یک شرایط متعادل و با نگاه قانون بخواهیم فضا و فرصت را برای همه گروهها به شکل منصفانه محترم بشماریم آن حرکت منجر به توسعه و بالندگی میشود.
وی افزود: از شهادت حاج قاسم سلیمانی باید درس عبرتی بگیریم و آن این است که هنوز برای بقای جمهوری اسلامی و روند انقلاب ظرفیت قابل قبول و زیادی وجود دارد، اما سلیقهها خودشان را بر ظرفیتها خراب میکنند و متاسفانه زوائد و بازتاب و ریاکشنهای ناشی از این عدم کارکرد درست، به اختلال اجتماعی و سیاسی و حتی اقتصادی و فرهنگی میانجامد. نگران بسط آزادی در رقابت نباشیم، همین انتخابات شوراها هم ثابت کرد که هرچه ضریب و درجه آزادی بازتر شود، بچههای انقلاب و معتقد به جمهوری اسلامی رای میآورند و جناح راست و چپ هم فرقی نمیکند. بعضیها تصورشان بر این است که ما اگر ضریب آزادی را در رقابت و مشارکت کوتاه کنیم، شاید آثار مثبت زیادی به دست آوریم. متاسفانه در خود آمریکا هم الان نسبت به مشارکتهای متراکم نگرانیهایی ابراز میشود، این نگاهها مشکوک میزند.
محبینیا در پاسخ به این سوال که آیا این درست است که برخی معتقدند یک جناح سیاسی کشور تنها با مشارکت پایین مردم در انتخابات، پیروز میدان میشود؟ و اگر چنین باشد چه اهدافی را برای بعد از کسب کرسیهای مورد نظر متصور هستند؟ گفت: اسکلت این تحلیل و رویکرد اسکلت ناموزونی است. ما باید از اصلاحطلبان و اصولگرایان کارکرد بخواهیم. دموکراسی برای ایجاد مشروعیت و کارآمدی است. تعهدات ملی که در قبال مردم داریم انجامش باید اولویت داشته باشد، که میتواند بر درشکه اصولگرایان یا گاری اصلاحطلبان سوار باشد. برای آنهایی که نقش نظارتی و اجرایی دارند، بزرگترین وظیفه الهی و دینی و قانونیشان فراهم کردن بستر است.
نماینده دهمین دوره مجلس شورای اسلامی گفت: اینکه اصلاحطلب یا اصولگرا بالا بیاید نباید برای ما فرقی داشته باشد. برای ما باید وجود عناصری غیر قابل تحمل باشد که به قانون اساسی و ولایت فقیه اعتقاد ندارند، یا نسبت به تمامیت ارضی غیرت حفظ ندارند. یا اینکه خدای ناکرده قانون اساسی را نیمه قبول دارند. هیچجای دنیا به کسی چنین اجازهای داده نمیشود و مرسوم هم نیست که با چنین اعتقاداتی بر مسند امور بنشیند. بنده اصلاحطلب نیستم اما نیروهایی را در بین اصلاحطلبان میشناسم که تعهدشان را با قاطعیت از بسیاری از اصولگرایان بیشتر میدانم.
این فعال سیاسی ادامه داد: بقای جمهوری اسلامی، بقای انقلاب، تمامیت ارضی ایران برای ما شرط است و اقتصاد پیشرفته و سیاستی که نخبگان متعهد به کشور تربیت کند، برای ما حائز اولویت است. اینها مواردی است که ما باید از جریانهای سیاسی و احزاب بخواهیم نه اینکه اجرا و نظارت برای حذف اصلاحطلبی و اصولگرایی تیز شود؛ چه در زمانی که اصلاحطلبان میتوانستند فضا را تنگ کنند آن زمان به کشور ضرر زدند و چه الان که اصولگرایان نسبت به تنظیم قوائد و روابط کلان دستشان بازتر است. هیچوقت ما نباید منور را بالای سر جریانات خودی روشن کنیم چون دیده میشوند. منور برای این است که ما عوامل مخل حرکت ملی را بشناسیم و لذا پرتابش باید به خارج از کشور و خارج از چادر گروههای سیاسی خودی باشد.
وی در پاسخ به این سوال که چرا محمدباقر قالیباف با اینکه معاونش در بازداشت است و شبهه فسادهایی در موضوع املاک نجومی نسبت به ایام تصدیگری او بر شهرداری تهران وجود دارد به راحتی تایید صلاحیت شده است؟ گفت: صادقانه عرض میکنم، من قالیباف را کسی نمیدانم که صلاحیتش باید رد شود اما افرادی را میبینم که اینها عملکرد خوبی نداشتند و افرادی بودند که توقع بر این بود که اینها حتما باید رد میشدند اما عدم رد شدنشان شائبه برانگیز است. افرادی هم صرفا بنا به نگاه سیاسی رد شدهاند که قانون اساسی و قانون انتخابات هیچوقت این امکان را در اختیار ناظر قرار نمیدهد که سلیقهای برخورد کند. من ضمن اینکه به اصل شورای نگهبان اعتقاد دارم و آقایان فقها و حقوقدانها را انسانهای مورد وثوقی میدانم اما این دلیلی بر این نیست که اشتباهی نکنند. اتفاقا آدمهای بزرگ اشتباهات بزرگی میکنند.
این نماینده دهمین دوره مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: در همین دوره نمایندهای که نباید تایید میشد، متاسفانه تایید صلاحیت شد. نمایندگانی هم هستند که نباید رد میشدند. بعضی مواقع هم بهخاطر مداخله در امر اجرا کسی را رد کردند در حالی که تراز خوبی برای سنجش اینگونه مداخلات نداریم و با این نگاه نباید کسی را رد کنند. بالاخره مساله تداخل گاهی در امر تقنین و قضا و اجرا پیش میآید و اینها را باید به عنوان کم سلیقگی دید و فرهنگ جامعه را به قدری غنی کرد که خود مردم در رای دادن به آن توجه کنند. کسی را رد کردند که چرا برای انتخاب مدیرکل در لرستان تلاش کرده است. در کرمانشاه هم کسی را رد کردند به خاطر اینکه گفتهاند چرا اجازه دادید فلان شخص که صلاحیت نداشته رئیس اداره برق شود. هرچند اینها استثنا است و قائده نیست اما این استثناها گاهی روی قائده اثر منفی میگذارد.
نماینده مردم میاندوآب تصریح کرد: هنوز که هنوز است برایم جای سوال است که چطور ما نزدیک به صد نماینده را رد صلاحیت میکنیم؟ اینها نخبگان جمهوری اسلامی هستند و برای نظام تلاش کردند و زحمت کشیدند. چرا در دوره نمایندگیشان تذکری به آنها داده نشده که مراقب رفتارشان باشند. چرا اجازه میدهیم سرمایههای مملکت به راحتی به زعم آقایان دچار یک فرایند نامعلوم شوند و از دست ما بروند؟ من افرادی را میشناسم که عدم صلاحیت باعث شده در بین خانوادههایشان دعواهای جدی پیش بیاید، بین خانم و آقا، بین فرزندان یا بین طرفدارانشان.
وی ادامه داد: ما یک جامعه دینی با اقتناع به فرمان الهی میخواهیم پیش برویم، اگر بخواهیم از موضع غرور و تکبر نسبت به نخبگان جامعه برخورد کنیم آنها را عقدهای میکنیم. همان عقده از طرف نخبگان به جامعه منتقل میشود و جامعه آن را در رایگیری و رفتار خود نشان میدهد و اختلال بخش اعظمی از وجوه جامعه را در بر میگیرد. ما تصور نکنیم عملی را انجام میدهیم و آثارش را در حوزه همبستگی اجتماعی و سیاسی و وحدت و یگانگی و رفتارهای سالم نمیشود دید. این نوع نگاهها خیلی اثرات دارد و فکر میکنم با آن مسئولیت الهی که قطعا بر عهدهمان است، سازگاری نداشته باشد.
محبینیا در پاسخ به این سوال که از آنجایی که در مجلس دهم نیز برخی نمایندگان موضوعاتی همچون سلب صلاحیت از رئیسجمهور را دنبال میکردند آیا بحث و امکان این وجود دارد که مجلس آینده به احیای پست نخستوزیری فکر کند؟ گفت: من بعید میدانم. گرفتاریهای مجلس آتی بیشتر از این است که بتوانند به وظایف بنیانی و ساختاری و بسیار دگرگونساز روی بیاورند. اگر هم بخواهند فارغ از آن مسئولیت نمایندگی خدای ناکرده دعواها را دامن بزنند مملکت بیصاحب نیست.
برچسب ها: محبی نیا ، اصلاح طلبان ، انتخاباتمنبع: خرداد
کلیدواژه: محبی نیا اصلاح طلبان انتخابات پاسخ به این سوال که آیا نماینده دهمین دوره مجلس اصلاح طلبان جمهوری اسلامی شورای اسلامی شورای نگهبان خانواده شهدا خدای ناکرده قانون اساسی محبی نیا نشان می دهد صلاحیت شده رد صلاحیت صلاحیت شد نگاه ها شده اند برای ما گروه ها باید رد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۹۸۶۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افغانستانیها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاحطلبان در مشکلات مردم و ایران
بر اساس منطق حکمرانی و عقلانیت اقتصادی؛ ظرفیتهای یک کشور در حالتی که نیاز به نیروی کار یا تشکّلهای جمعیتی نیست، باید تبدیل به ارزش افزوده شود.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاحطلبان در مشکلات مردم و ایران
محمد خاتمی، لیدر جبهه اصلاحات به تازگی در سخنانی که سایت جماران آنها را منتشر کرد با طرح این کنایه که امیدواریم بزرگان کشور نگرانی این را داشته باشند که مشکلات را حل کنند(!) گفته است:
"تنها یک سال از برنامه چشمانداز ۲۰ ساله مانده است، باید ببینیم چرا به شاخصهای نهایی آن نزدیک نشدهایم."[۱]
*اگرچه ایران اسلامی توانسته است به برخی اهداف خود در سند چشماندازه ۲۰ ساله برسد و برخی از آنها هم نزدیک شود لکن سؤال خاتمی درباره برخی از شاخصها همچنان موجه است و باید به آن پاسخ داد...
نکته اول در قبال پاسخ به سؤال خاتمی این است که بخش زیادی از مجموع ۲۰ سال متعلق به تحقق سند چشم انداز در اختیار مدیریت دولتی اصلاحطلبان بوده است و جا دارد آنها بیشتر از هر کس دیگری به مردم درباره میزان پیشرفت در سند چشمانداز گزارش بدهند.
نکته دوم این است که نمیشود از مسیر پیشرفت حرف زد اما از طوفانها و بلایا و درههای خطرناک دستکند شده در طول مسیر چیزی نگفت!
آقای خاتمی آیا میداند که اثر فتنه او و دوستانش در سال ۸۸ بر سرعت پیشرفت کشور و زیاد شدن تحریمها علیه مردم ایران چه بود؟
۳ دوره "تحریم انتخابات" که خاتمی حامی آن بود چه؟ آیا تحریم انتخابات که عملا به معنی هدف گرفتن شقیقه نظام سیاسی کشور است هیچ تأثیری در کاهش سرعت پیشرفت کشور نداشته است؟
"سیاهنمایی از اوضاع کشور و دعوت دائم مردم به خیابان" که قاتق نان اصلاحطلبان در شب و روز بود را چطور باید ارزیابی کرد؟
خاتمی باید بداند که بخش اعظمی از وقت و انرژی و تدبیر کشور طی ۲۰ سال گذشته صرف مقابله با این توطئههای خانمانسوزی شده است که هر یک به تنهایی میتوانست تمام ابعاد زندگی و اقتصاد و معیشت و امنیت مردم را با مخاطره مواجه کند. اما نظام اسلامی در مقابل تمام این دسیسههای خطرناک ایستاد و در عین حال به یک هژمونی جهانی تبدیل شد که امروز نه تنها از معیشت مردمش دفاع کرده است بلکه همپیمانان خود در اقصی نقاط جهان را نیز زیر چتر حمایت خود دارد. و ایضا درخشش موشکهای ایران در آسمان تلاویو نیز که حتما به سمع و نظر آقای خاتمی رسیده است.
ملاحظه میشود که ایران علیرغم تمام توطئههایی که بخش بزرگی از آنها نیز عامل داخلی داشته؛ اما به جایگاه امروزینی رسیده است که عده کثیری در جهان با اطلاق هژمونی به ایران موافقت یافتهاند.
پس باید واقعیت مطلوب ایران را دید و البته سؤالات فوقالذکر را هم از آقای خاتمی و دوستانش پرسید!
درباره وضعیت پیشرفت ایران در سند چشمانداز ۲۰ ساله همچنین خوانش این تحلیل ۲ سال قبل مشرق که با عنوان "اشکها و لبخندهای سند چشم انداز ۱۴۰۴؛ امروز کجا هستیم!؟" منتشر شد نیز خالی از لطف نیست.
***
کارنامههایی که باید آنها را به مردم معرفی کرد
آیتا... محمدجواد فاضل لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) طی سخنانی در مراسم تجلیل از استادان منتخب این مرکز گفته است: استادان حوزوی باید از جهت معیشت تأمین شوند.
به گزارش شفقنا، او در عین حال تصریح کرده است: برخی از تلاش های آیت الله اعرافی در تأمین معیشت استادان به ثمر رسیده است.[۲]
*اذعان آیتا... فاضل لنکرانی به کارآمدی مدیریت حوزههای علمیه یک اذعان باارزش و حاوی این معناست که کارآمدی نصبالعین برنامههای مدیریت حوزههای علمیه است.
کارآمدی موثر و دور از شعارزدگی و نمایش که میبینیم مورد اشاره استادان حوزه نیز قرار گرفته است و همگان وظیفه داریم برای معرفی آنها به مردم تلاش کنیم.
دقت شود که معنای "کارآمدی" و مدیریت اصولی همین است و باید اثرات چنین مدیریتی آنچنان ملموس باشد که جامعه هدف نیز بتواند دقیقا بدانها اشاره کند.
آیتا... علیرضا اعرافی که از اعضای مجلس خبرگان نیز هست؛ مدتی قبل در نامهای سرگشاده به رئیسجمهور با برشمردن ایرادات طرح نهضت ملی مسکن به عدم توانایی عمده مردم برای بازپرداخت اقساط این طرح اشاره کرده بود.[۳]
***
نگاهی به الزامات "حکمرانی پیشرفته اسلامی" برای مهاجرین خارجی
افغانستانیها بمانند یا بروند؟!
محمد کرمی، استاندار سیستان و بلوچستان به تازگی طی سخنانی در دیدار با جمعی از مدیران استانی و شهرستانی پیرامون ظرفیتهای صنعتی و پیشرفت این استان گفته است: همکاری ایران با کشورهای همسایه و برعکس باید در یک چرخه مثبت باشد تا موفقیت متقابل را ممکن سازد چون همه این کشورها مکمل یکدیگر هستند و باید از ظرفیتهای یکدیگر استفاده کنند.
به گزارش ایرنا، او به ارتباط ایران با افغانستان اشاره کرد و افزود: افغانستان درخواست کرده با کارخانههای فرآوری ایران به صورت مشترک سرمایه گذاری کند و از آن طرف بخشی از استخراج معادنشان را به این طرف بیاورند و از این طریق میتوانند از معادنشان استفاده کنند.
کرمی تصریح میکند: اگر اقتصاد افغانستان را درست کنیم قطعا اقتصاد ایران نیز بهره میبرد. از آن طرف نیاز نیست افغانستانیها را از ایران خارج کنیم"![۴]
*سخنان استاندار محترم کاملا صحیح است الّا در بخش آخر که میگوید با عنایت به پیشرفت ایران و توسعه همکاری با کشورهای همسایه از جمله افغانستان آنگاه نیازی نیست افغانستانیها را از ایران خارج کنیم!
باید دانست که بر اساس منطق حکمرانی و عقلانیت اقتصادی؛ ظرفیتهای یک کشور در حالتی که نیاز به نیروی کار یا تشکّلهای جمعیتی نیست؛ باید تبدیل به ارزش افزوده شود نه اینکه در اختیار اتباع خارجی قرار گیرد.
زیرا در این حالت مفهوم مرز و ملت و حکمرانی و پرچم مورد استشکال قرار میگیرد.
بله! ما با افغانستانیها برادریم و همدرد آنها در مصائب و مشکلات افغانستان هستیم. و ایضا بر اساس همین برادری و همکیشی بود که مهاجران جنگزده افغانستان را پذیرفتیم و همچنان نیز میزبان آنها (اعم از شیعه و سنی) هستیم.
اما به لحاظ منطق حکمرانی؛ افغانستانیها باید به کشورشان بازگردند و در خاک خودشان نموّ داشته باشند.
چه در این حالت است که سطح همکاریهای دو کشور نیز میتواند ارتقای بیشتری بیابد چون بخشی از جمعیت بازگشته؛ دارای استعداد و تخصصی هستند که در ایران اسلامی به دست آوردهاند و لذا اکنون که در سنین ثمردهی هستند، میتوانند کمککار کشور و حکومتشان باشند.
از سوی دیگر ایران اسلامی نه تنها در گستره جمعیت فعلی خود بلکه در گستره جمعیت بسیار بیشتر (که نیازمند آن است) نیز نیازمند تمام ظرفیتهای خویش است و هر توجیهی برای اختصاص بخشی از این ظرفیت به اتباع خارجی مسموع نیست. مگر همانطور که اشاره شد در حالت نیاز به نیروی کاری که مشاغلی را در داخل کشور میزبان بر عهده بگیرد که شهروندان بنا به هر دلیلی در آن شغلها نیستند. پدیدهای که البته در ابعادی از اقتصاد ایران هم بروز کرده و برای جبران آن میتوان در کنار افغانستانیها به اتباع کشورهای دیگری غیر از افغانستان هم نگریست.
منحیثالمجموع باید این مسئله نصبالعین مدیران حکمرانی خاصّه در وزارت کشور باشد که ترتیباتی اتخاذ کنند تا اتباع محترم افغانستانی نه تنها فیالفور به کشور مادر بازگردند بلکه تدابیری هم برای حاضرین افغانستانی در ایران (اعم از مجاز و غیر مجاز) لحاظ شود تا هم حضور معیشت و کارکرد آنها برای خودشان و برای حاکمیت ایران بهینه شود و هم اگر نیازی به کار یا تخصص آنان در بازار کار ایران وجود دارد؛ فیالفور به سمت آن شغل راهنمایی شوند.
این الزامات "حکمرانی پیشرفته اسلامی" بایستی مد نظر تمام مسئولان و مدیران کشور باشد و هرگز از آنها تخطی نکنند.
***
۱_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-۱۶۳۰۴۴۶
۲_https://fa.shafaqna.com/?p=۱۷۸۸۲۲۰
۳_khabaronline.ir/xk۵dz
۴_https://irna.ir/xjQrZz