درخت گردو؛ تراژدی محافظهکارانه
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۰۱۵۱۹
این همان حقیقت جنگ است، تلخ و کشنده. کسی منکرش نیست، اما بهتر نیست در کنار روایت این تراژدی ، این را هم بگوییم چه کسانی این تلخی را بوجود میآورند؟ وقتی از ظلم میگوییم و مظلوم را نشان میدهیم، نباید نام ظالمان را داد بزنیم؟.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بلاغ، سینمای مهدویان را با مستند آخرین روزهای زمستان، شناختم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینها را گفتم تا بدانید سینمای مهدویان مقبولم بوده و شاید در ادامه هم باشد.
اما درخت گردو، به عقیدهی من سینما نیست! حداقل نه آن سینمایی که در ماجرای نیمروز دیدم و کِیف کردم.
مهدویان این بار تکلیفش معلوم نیست که میخواهد مستند بسازد یا فیلم!
او در این فیلم گویی تمام فاکتورهای سینمایی را فراموش کرده و تمام تلاشش برای بار احساسی فیلم است که اگر منصفانه نگاه کنیم واقعا هم خوب در آمده [البته اگر بر عهده من بود این بار را بیشتر هم میکردم].
موسیقیمتن فوقالعاده حبیب خزاییفر که در برخی از سکانسها حتی بیشتر از بازی بازیگران و دیالوگهایشان ما را تحت تاثیر قرار میدهد و بازی پیمان معادی از منابع اصلی احساسات در فیلم هستند و میتوانم بگویم کل فیلم جدا از بحث قصه که جلوتر به آن اشاره میکنم، روی این دو سوار است.
از همان اوایل فیلم چیزی که بیشتر از هرچیز دیگر آزاردهنده بود نریشن فیلم است که جدای از اینکه هیچ لزومی به بودنش نبود، حتی جلوتر از تصویر و اتفاقات دست فیلم را رو میکند.
انگار که نریشن را برای پوشاندن ضعفهای اساسی فیلمنامه به کار گرفتند، برای حفرههای فیلمنامه که حتی با تریشن هم پر نشد، مثل گم شدن ناگهانی ژینا و تلاش برای پیدا کردن آن که به چند جمله کوتاه محدود شد یا برای پایانبندی و بیانیهای که در پایان ارائه میدهد!، بیانیهای که ربط چندانی به فیلم ندارد!.
بیانیه ای که میگوید خوب شد که ژینا گم شده چرا که اگر بود و کُرد بود سرانجامش بدبختی بود.
بازیها هم غیر از پیمان معادی، چنگی به دل نمیزند، مهران مدیری که با بازی ضعیفش مثل یک وصله ناجور به فیلم میماند و هیچ چیزی به ما ارائه نمیدهد.
اما اصلیترین و مهمترین این منابع، خودِ قصه است!
خودِ این فاجعه و مصیبت! اگر ما حتی بدون هیچ تصویری فقط قصه را میشنیدم باز هم میتوانستیم ساعتها با آن اشک بریزیم!، چه برسد به اینکه با مجموعهای از تصاویر قصه روایت شود.
این قصه درد دارد.
درد داشتن درد دارد، این مصیبت و فاجعه درد دارد، قبول.
حتی ماجرای کولبران و زندگی حالای کُردها هم درد دارد.
باید از آن گفته بشود، حتی از این هم شفافتر و شاید خیلی زودتر از اینها باید میگفتیم؛ باید آن را داد میزدیم و میگفتیم.
این همان حقیقت جنگ است، تلخ و کشنده،
کسی منکرش نیست!
اما بهتر نیست در کنار روایت این تراژدی ، این را هم بگوییم چه کسانی این تلخی را بوجود میآورند؟ وقتی از ظلم میگوییم و مظلوم را نشان میدهیم، نباید نام ظالمان را داد بزنیم؟
بله فیلم همین حالا هم جنایت دشمن را یادآوری میکند.
قصدم این نیست ایراد بنیاسرائیلی بگیرم و در کنار این قصه مهم و سراسر رنج، پیله کنم به ذکر نشدن یک نام اما این نام خیلی مهم است.
وقتی دوربینت یک دوربین مستند است، وقتی داستان یک داستان مستند است، وقتی داری واقعیت روایت میکنی، وقتی داری از این رنج میگویی، آیا درستتر نیست که حداقل نامی از مسببین برده شود؟
چرا حتی یکبار نامی از دشمن برده نمیشود؟ نامی از صدام و آنهایی که بمبهای شیمیایی را دو دستی تقدیمش کردند برده نمیشود؟ چرا به غیر از همان چند سکانس مربوط به جنگنده ها که اتفاقا راوی میگوید آنها هم خانوادههایی دارند که منتظرشانند!
واضح و شفاف نمیگوید آنها واقعا چه کسانی اند!
حتی در حد یک فحش از عصبانیت هم نباید نامشان برده میشد؟
چرا ما از “اوس قادر” که روای میگوید سکوتش ترسناک است و ما هم با او موافقیم، قادری که رد نگاهش در قسمتهای پایانی نشان از خشم و حسرت میدهد، در دادگاه لاهه آن خشم را نمیبینیم؟ چرا آن شکایتی که از یک پدر و شوهر رنجکشیده که انتظارش را داریم نمیبینیم؟
چرا اینقدر کلی حرف میزند؟ از رنج مردم کُرد میگوید که تا امروز هم ادامه دارد و به حق هم هست اما به نحوی غفلت و بی مسئولیتی مسئولین را با جنایت صدام در یک راستا قرار میدهد.
از ترس مردم و تاکیدشان برای سکوت کردن میگوید و به نحوی القا میکند که در ایران مجبور به سکوت شدند و قادر به دادگاه لاهه در هلند پناه برده.
پس چرا حرفی از کسانی که این ترس را موجب شدند حرفی نمیزنیم؟
وقتی اینقدر عریان از رنج حرف میزنیم، این سانسور در دلِ این داستان که حقیقت است برای چیست؟ این محتاط بودن ناگهان از کجا آمد؟
آیا ربطی به جشنوارههای جهانی که تهیه کننده و کارگردان در نشست خبری روی آن تاکید داشتند که حتما فیلم را به جشنواره های جهانی میفرستیم تا آنجا که بگویند یکی از علت های انتخاب پیمان معادی هم برای همین بود که چهرهای شناخته شده در جهان دارد؟
همان جایی که میگویند باید این فاجعه را به جهانیان نشان داد و صدالبته من هم موافقش هستم، نباید به جهانیان گفت چه کسانی این را رقم زدند؟
علیرغم تمام نقدها به فیلم، درخت گردو فیلم جشنواره پسندیاست، جشنوارههای همان کشورهایی که مسببین اصلی این فاجعه هستند و نامشان احتمالا بنا بر مصلحت از این فیلم فاکتور گرفته شد.
دوست ندارم از واژهی ضدملی استفاده کنم و مثل سایرین این برچسب را به فیلم بزنم، اما میخواهم بگویم من انتظار دیگری داشتم، از مهدویان که از نظرم یک فیلمساز منصف است.
بله، این فیلم حقیقت است، این تراژدی حقیقت است اما نه تمامِ حقیقت، ناقص است.
فعل را بدون فاعل گذاشته؛ فاعلی که اتفاقا باید آن را به جهانیان معرفی کرد.
اگر اینجا و در این فیلم نه پس چه زمانی و کجا؟ دیگر کجا میشود گفت؟
اگر بخواهم سخت نگیرم،بله!
من هم اشک ریختم. در سکانس حمام کردن بچه ها من هم همراه با آنها سوختم،همراه قادر و جیغ فرزندانش!
یا وقتی که میفهمد مریم دیگر نیست، من هم همراه با اوس قادر کمرم شکست، آنجا که جسم بی جان فرزندرانش را به دوش میکشد مُردم.
چرا دروغ بگویم، خیلی از سکانسهای فیلم را هم دوست داشتم، فیلم مرا تحت تاثیر قرار داد.
من هم برای این مرثیه گریه کردم، برای شهین، برای مالمال، برای ناصر، برای ژینا، برای مریم، برای قادر.
من اشک ریختم برای یک خانواده.
من اشک ریختم برای ایران و به ویژه کُردهای عزیز که خوب میدانم هنوز هم زندگی به کامشان تلخ است! میدانم.
اما من برای “درخت گردو” هم گریه کردم که میتوانست محکمتر و پُربارتر باشد که نبود.
هانیه علینژادنوائی
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: بیانیه ای چه کسانی پیمان معادی نباید نام درخت گردو اشک ریختم تر نیست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۰۱۵۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درختان ماه روی زمین کاشته میشوند
ناسا پس از دریافت درخواستهای متعدد، سازمانهایی را در سراسر کشور برای دریافت نهالهایی که از پرورش دانههای سفر کرده به ماه در ماموریت آرتمیس پرورش یافتهاند، انتخاب کرده است. این نهالها در طول ماموریت آرتمیس ۱ ناسا در سال ۲۰۲۲ به مدار ماه پرواز کردند.
به گزارش ایسنا، برخی از آن درختها عبارتند از کاج کندر (Loblolly pine) که یک درخت مخروطی است و به سرعت رشد میکند، بومی چنار آمریکای جنوب شرقی ایالات متحده که تا ۶۰۰ سال عمر میکند، سکویاهای غول پیکر که سن آنها به ۳۴۰۰ سال میرسد و از بلندترین درختان جهان به شمار میروند.
پس از بازگشت به زمین، بذر درختان توسط خدمات جنگلداری وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا (USDA) پرورش داده شد. از طرف دیگر، بخش مدیریت لجستیک ناسا و دفتر زیرساختهای استراتژیک این آژانس به دنبال خانههای جدید برای این درختان بودند.
بیل نلسون، مدیر ناسا میگوید: گروه جدیدی از درختان ماه، روزی در جوامع سراسر آمریکا قد خواهند کشید. ناسا در حال بازگرداندن روح اکتشاف به زمین است، زیرا فضا متعلق به همه است. نسل آرتمیس این نهالها را به ارمغان خواهد آورد که بستری حاصلخیز برای الهام و کشف برای آینده خواهد بود.
اولین زنی که با آرتمیس دوم به ماه رفت یکی از اولین درختان را به اشتراک گذاشتکریستینا کخ (Christina Koch) در سال ۲۰۲۵ تبدیل به اولین زنی خواهد شد که با ماموریت آرتمیس ۲ به ماه میرود. همانطور که او برای این ماجراجویی تاریخی آماده میشود، یکی از اولین درختانی که از دانهها رشد کرده است را به اشتراک گذاشت. او یک نهال کاج را به ایالت خود در کارولینای شمالی هدیه داد. درختان ماه آرتمیس در عمارت فرماندار کاشته شدند. کخ میگوید: کارولینای شمالی به طور محکم ریشههای اکتشاف را برای نسلهای آینده میکارد. دبیرستان او در جکسونویل، کارولینای شمالی، یکی دیگر از دریافتکنندگان منتخب است.
سال گذشته، ناسا گروههای آموزشی و اجتماعی را فراخواند تا برای پرورش درخت ماه درخواست دهند.
ناسا موسسات را بر اساس توانایی آنها برای پرورش گونههای درختی متنوع ارزیابی کرد. همچنین بر اساس پتانسیل بهینهسازی تجارب آموزشی مرتبط با درختان بررسی شد. اکنون، ناسا گروههای منتخب را در پاییز، بهار ۲۰۲۵ و پاییز ۲۰۲۵ اعلام میکند. آنها فهرستی را در وبسایت خود قرار میدهند که نشان میدهد هر گروه کدام درختها را دریافت کرده و چه زمانی آنها را کاشته است.
رندی مور (Randy Moore) جنگلدار میگوید: این درختان ماه چه سفر باورنکردنی داشتهاند. ما برای آنها هیجانزده هستیم که سفر نهایی خود را به سمت خانههای دائمی خود در سراسر کشور آغاز کنند. امیدواریم که این درختان برای قرنها برای لذت عموم پابرجا باشند و الهامبخش نسلهای آینده دانشمندان شوند.
همهی این ماجراها توسط فضانورد ناسا استوارت روزا (Stuart Roosa) در بیش از نیم قرن قبل آغاز شد، زمانی که او دانههای درخت را به مدار ماه برد. این دانهها که به درختان ماه آپولو ۱۴ معروف هستند، توسط خدمات جنگلی وزارت کشاورزی ایالات متحده به صورت نهال پرورش داده شدند. آنها با بناهای تاریخی و شخصیتهای ملی در سراسر جهان به اشتراک گذاشته شدند.