Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-26@21:41:02 GMT

داستان یک وقف عاشقانه/وصیت چهره ماندگار ایران به دخترش+ فیلم

تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۱۷۶۳۰

داستان یک وقف عاشقانه/وصیت چهره ماندگار ایران به دخترش+ فیلم

‍‍‍‍‍‍

استاد حسین زُمَرشیدی که آثار بی‌نظیر او در معماری و کاشی‌کاری گنبد خواجه ربیع، بقعه شیخ عطار نیشابوری، گنبد سبز مشهد، مقبره شیخ مؤمن استرآبادی، امامزاده محمد محروق مشهد و ... چشم هر بیننده‌ای را خیره می‌کرد، طی وصیت خود عاشقانه‌هایش را وقف کرد.

خبرگزاری فارس؛ سعیده اسدیان: منتخب چهره‌های ماندگار ایران در عرصه معماری سنتی، استاد تمام دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، دریافت کننده «همای هنر» رشته معماری از سازمان میراث فرهنگی، عضویت در کمیته نخبگان هنرهای صناعی سازمان میراث فرهنگی، دریافت کننده نشان درجه سه دانش از سوی رئیس جمهور وقت در سال 83 و عضویت در کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایران شورای عالی انقلاب فرهنگی تنها بخشی از کارنامه درخشان هنرمندی است که تمام آثار هنری و کتابخانه نایاب و نفیس خود را به سنت دیرینه وقف، به کتابخانه و موزه ملی ملک اهداء کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پس از پایان دوره ابتدایی و همزمان با ادامه تحصیل شبانه، روزها را به همراه پدر خود حاج محمد معمار که از معماران هنرمند و معروف مشهد بود، به کار حرفه‌ای مشغول می‌شد تا از این طریق ادب و هنر معماری را به شیوه‌ای کهن و بی‌واسطه بیاموزد.وی زاده سال 1318 خورشیدی در مشهد بود و در خانواده‌ای هنردوست به دنیا آمد، ویژگی بزرگی که تا پایان عمر پربرکتش هیچ‌گاه آن را از دست نداد آمیختگی علم و عمل و آموختن و تدریس بود.

چشم انداز رشد برای حسین جوان فراتر از مشهد بود و به درخشش ملی و بین‌المللی فکر می‌کرد، به همین جهت سال آخر دبیرستان به تهران آمد و همزمان با تحصیل در رشته ساختمان، استادکار عملی هنرستان صنعتی تهران شد و بعد از آن هم با اخذ بورس تحصیلی در سال 1350 راهی آلمان شد و پس از فارغ التحصیلی، با توشه سنت قدیم و صنعت جدید در کنار خلق آثار ارزنده، به تدریس و اموز پرداخت.


کتابخانه استاد زمرشیدی

استاد حسین زُمَرشیدی که آثار بی‌نظیر او در معماری و کاشی‌کاری گنبد خواجه ربیع، بقعه شیخ عطار نیشابوری، گنبد سبز مشهد، مقبره شیخ مؤمن استرآبادی، امامزاده محمد محروق مشهد و ... چشم هر بیننده‌ای را خیره می‌کرد، 15 بهمن ماه سال 97 در سن 79 سالگی دارفانی را وداع گفت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.بنا به گفته خانواده و اطرافیانش، او در تمام طول عمر خود استادی دانشجو بود و حتی در هنگام استراحت هم، یا در حال مطالعه بود یا در حال آفرینش کاشی‌های زیبای معقلی، نقوش گره چینی و خطوط زیبای معماری، آموخته‌های او تنها شفاهی و محدود به کلاس نمی‌شد بلکه بیش از 20 جلد کتاب درسی رشته عمران در مقاطع مختلف هنرستان و دانشگاه و همچنین بیش از 10 عنوان کتاب نفیس معماری در کنار مقاله‌های فراوان بخشی از تلاش‌های او برای انتقال دانش به نسل‌های بعدی بود.


خواجه ربیع

 

وی در اواخر عمر خود تصمیم گرفت کتابخانه نفیس خود را که طی 60 سال جمع‌آوری کرده بود و 2500 جلد کتاب قدیمی و نایاب در آن جای داشت را به همراه تابلوها‌ و قاب‌های کاشی‌کاری‌اش که هرکدام را عاشقانه طراحی و اجرا کرده بود، به کتابخانه و موزه ملی ملک اهدا کند، به همین جهت هم پیش از این که دارفانی را وداع گوید در وصیت‌نامه خود که در اختیار دختر و دامادش قرار داده بود به این نکته اشاره داشت.

به همین جهت روز گذشته و همزمان با میلاد زهرا (س) مراسم یادبودی برای این هنرمند عرصه معماری سنتی در موزه ملک برگزار و از آخرین کتاب او با عنوان «آثار معماری قدسی» که در خصوص مبانی معماری ایرانی، سیر تحول کاشی‌کاری در آثار معماری دوره صفویه تا امروز، معماری مساجد و حمام‌های ایران، شگفتی‌های معماری اسلامی در کاخ "الحمرای" اسپانیا و ... رونمایی شد.


کتاب آثار معماری قدسی

استاد زمرشیدی در ابتدای این کتاب چنین نوشته است: «این اثر تقدیم به روح پر فتوح معماران زنده‌یاد این سرزمین می‌شود، استادان با نام و نشان و «بی نام و نشانی» که ارزش‌های والای معماری عظیم و گسترده و بی همتای ایرانی اسلامی را در طول تاریخ برای ایران عزیز و جهان بشری و خصوصاً جهان اسلام به وجود آورده‌اند. روان‌شان شاد و راهشان پر رهرو باد.»


مراسم یادبود استاد زمرشیدی در موزه ملک

در این مراسم که با حضور خانواده استاد زمرشیدی، دانشجویان وی و اساتید دانشگاهی برگزار شده بود، در ادامه حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی درباره زنده یاد استاد زمرشیدی گفت: ایشان به راستی در عرصه معماری سنتی استاد بود و برای شخص من، ورود به دنیای شگرف و هندسی وی عجیب و در عین حال بسیار جذاب بود، یک بار در جلسه تصویب عنوان استاد تمامی ایشان عنوان کردم که ظلم است بخواهیم استادانی مثل مرحوم زمرشیدی را در قالب تنگ و حقیر نظام دانشگاه محدود کنیم.


تابلوهای طراحی استاد زمرشیدی

چنین کارهایی در شأن استادان و نوابغ هنر ایران نیست و عظمت هنر اساتیدی مثل استاد فرشچیان و استاد زمرشیدی با مترهایی همچون استاد تمام یا دکتر افتخاری قابل ارزیابی نیست.

من همانطور که لقب حکیم را به استاد فرشچیان دادم اجازه می‌خواهم تا در اینجا هم لقب حکیم را به مرحوم زمرشیدی در حوزه معماری بدهم، حکمت جمع نظر و عمل است و حکیم کسی است که از بطن سخن، عملی را می‌‌پروراند.
قطعاً استاد زمرشیدی طی صد سال اخیر در معماری سنتی یکی از افرادی بود که نظر را به عمل تبدیل کرد و نامش تا ابد در این حوزه خواهد درخشید. 


نمونه کاشی‌کاری استاد زمرشیدی

زهرا زمرشیدی، دختر کوچک استاد حسین زمرشیدی هم در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در مورد پدرش می‌گوید: «استاد سال 90 و در زمان حیات خود تصمیم گرفت کتابخانه و  آثار هنری خود را به کتابخانه ملک و کتابخانه دانشگاه شهید رجایی که به نام خودشان است، اهدا کند چرا که معتقد بود این آثار باید استفاده شود و اینکه در جایی بماند  خاک بخورد فایده‌ای ندارد و علم بی عمل می‌شود.

این کتاب‌ها حدود 2500 جلد است که بخش زیادی از در ملک می‌ماند تعدادی از کتاب‌ها هم که تخصصی عمران است به همراه تعدادی از تابلوها به کتابخانه استاد زمرشیدی در دانشگاه شهید رجایی می‌رود.

در میان این آثار، کتاب‌های اهدایی اساتیدی همچون فرشچیان، معماریان، صیف  و... به چشم می‌خورد، کتاب‌هایی که عمدتاً نایاب و کم یاب محسوب می‌شوند، متقابلاً پدر هم به رسم ادب هر کتابی را که منتشر می‌کرد 100 جلد اول را هدیه می‌داد.پس از فوت استاد در بهمن ماه، من به عنوان نماینده قانونی پدر اواسط اردیبشهت 98 به موزه آمدم و پس از صحبت با خانم تفرشی مسئول کتابخانه ملک و همراه و انجام کارهای کارشناسی، کتاب‌ها و آثار به بهترین شکل بسته‌بندی و چینش شده و به ملک منتقل شدند.

پدر بسیار مهربان اما سختگیر و سخت کوش بود، هر روز 4 صبح بیدار می‌شد و کارهایش را آغاز می‌کرد، امکان نداشت زمان بندی کارهایش به هم بخورد، من معماری داخلی و عکاسی خواندم و مدتی بعد هم به صنایع دستی و پژوهش هنر روی آوردم، بنا به تسلطی که داشتم عکاسی چند تا از کتاب‌هایشان را من انجام دادم و شاید باورتان نشود که برای عکاسی یک کتاب من بیش از 10 بار به مدرسه عالی شهید مطهری رفتم و عکاسی کردم تا کار باب میل پدر شودف چون ایشان کیفیت برایش مهم بود و می‌گفت خروجی کار باید خوب باشد.

در تمام نقاشی‌های کودکی من پدرم را در حال نوشتن و مطالعه کشیده‌ام چون هیچ وقت چیزی غیر از این نمی‌دیدم، همیشه دنبال این بودم به جای دخترشان دست راست‌شان باشم و برایشان شاگردی کنم، زمانی هم که وارد رشته هنر شدم هیچ وقت یادم نمی‌آید که ایشان چیزی را شُسته و رُفته در اختیار من قرار داده باشند، بیشتر به من سر رشته می‌دادند چون معتقد بودند که در کار باید سختی کشید.»

حالا نمایشگاه گزیده آثار اهدایی زنده یاد استاد حسین زُمرشیدی در کتابخانه و موزه ملی ملک افتتاح شده، نمایشگاهی که شامل آثار هنری استاد به مناسبت‌های مختلف همچون میلاد امام حسین (ع)، ولادت حضرت عباس(ع)، عید غدیرخم، میلاد حضرت مهدی (عج) و ... است.

همچنین در این نمایشگاه نمونه‌ای از کار "کاشی معرق" استاد زمرشیدی‌ و مجموعه تندیس‌ها، لوح ها‌ی یادبود و نشان‌های‌ دانش این هنرمند برجسته عرصه معمار‌ به نمایش درآمده است.

شما می‌توانید برای تماشای این گنجینه بی‌نظیر تا پایان سال 98 به موزه ملی ملک واقع در میدان مشق مراجعه کنید.

در پایان کلیپ کوتاهی در خصوص زندگی استاد زمرشیدی را می‌بینید: 

 

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: خبرگزاری فارس موزه ملک تفریح و نشاط موزه کتابخانه و موزه ملی ملک استاد حسین ز آثار معماری همین جهت خواجه ربیع استاد تمام شهید رجایی آثار هنری کاشی کاری زنده یاد کتاب ها بی نظیر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۱۷۶۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمید سهیلی خود را سرباز سینما می‌دانست/ آثار سهیلی اسناد تاریخی معتبری است

مستندساز شاخص سینمای ایران گفت: سهیلی فردی بسیار متواضع بود و من کسی را مانند او در سینمای ایران ندیدم. او خود را سرباز سینما می‌دانست و اگر از او کمکی می‌خواستید امکان نداشت از انجام آن دریغ کند.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، پژمان مظاهری پور مستندساز گفت: جای حمید سهیلی در میان ما خالی است و نامش همیشه جاودان خواهد بود. او آثار ماندگاری را از خود باقی گذاشت. سهیلی فعالیت حرفه‌ای خود را با سمت مدیر تدارکات و مدیر تولید در سریال «آتش بدون دود» به کارگردانی زنده یاد نادر ابراهیمی آغاز کرد. او سپس پژوهش‌های مرتبط با ایران شناسی را در موسسه ایران پژوه که توسط آقای ابراهیمی اداره می‌شد آغاز کرد.

وی ادامه داد: در این گروه سهیلی با محمدرضا مقدسیان و عزیزالله حاجی مشهدی کار می‌کرد. آن‌ها کار پژوهشی مجموعه «سیاحت ایران» که قرار بود داریوش مهرجویی آن را تهیه و کارگردانی کند را انجام می‌دادند.

مظاهری‌پور خاطرنشان کرد: یک قسمت از این مجموعه که درباره «قلعه الموت» است به تولید رسد، اما از نگاتیو‌های آن اطلاعی در دست نیست. حمید سهیلی تصایری به صورت هشت میلیمتری از روز‌های تولید آن بخش را در اختیار داشت و تعلق خاطر او به مستند سازی در اینجا مشخص می‌شود. او اولین فیلم مستند خود را در مجموعه «سفر‌های دور و دراز هامی و کامی» تجربه می‌کند که در ارتباط با مراحل استخراج ذغال سنگ است.

آثار سهیلی اسناد تاریخی معتبری به شمار می‌روند

مظاهری‌پورهمچنین گفت: او پس از انقلاب اولین مجموعه مستند خود با نام «دست آفریده‌ها» را ساخت که در اتباط با کارگاه‌های صنایع دستی است. سهیلی فردی بسیار دقیق و منظبتی بود و در ساخت آثار خود با پژوهشگران طراز اول هر رشته مشورت می‌کرد. سال ۵۸ شش فیلم درباره تاریخ خط ساخت و به سراغ دکتر مهرداد بهار از اسطوره شناسان مطرح رفت. این مجموعه دارای یکی از مصاحبه‌های مهم بهار است. او در «مرگ یزدگرد» به عنوان مدیر تدارکات و تولید با بهرام بیضایی نیز همکاری کرد و سپس مجموعه «به سوی سیمرغ» را در قالب ۱۲ فیلم کار کرد که مربوط به تاریخ نقاشی ایران است و آیدین آغداشلو در اثر همراه او بوده است.

این فیلمساز سینمای مستند اقرود: سهیلی از سال ۶۲ تا ۷۰ مجموعه «معماری ایرانی» را کارگردانی کرده است که پژوهشگر اصلی آن نیز خودش بوده است. حمید سهیلی فردی بسیار متواضع بود به همین دلیل فیلم‌های او تیتراژ ندارند.

وی با بیان اینکه مجموعه «معماری ایرانی» در استودیو گلستان ساخته شده که متعلق به شبکه یک تلویزیون است، بیان داشت: سهیلی در این اثر نیز از کارشناسان مطرحی استفاده می‌کند که در معماری ایران افرادی معتبری هستند. محمد کریم پیرنیا و دکتر اسکندر مختاری که در این برنامه حضور دارد از جمله این افراد بودند.

وی ادامه داد: سهیلی در این مجموعه به بافت‌های شهر‌های ایران می‌پردازد و کار بسیار سنگین و پیچیده‌ای را صورت می‌دهد. او سی و سه فیلم در این مجموعه تولید می‌کند که هر یک در حکم یک سند معتبر است. گفتار ماندگار متن فیلم را آقای میرفخرایی خوانده‌اند که این موضوع نیز از ویژگی‌های این مجموعه به حساب می‌آید. مستند «مرمت آثار باستانی» دارای پشتوانه معتبر پژوهشی است. حمید سهیلی فردی بسیار متعهد، امانت‌دار و اخلاق محور بود و جوایزی را که برای فیلم‌های خود دریافت می‌کرد، به نهاد حامی فیلم‌هایش تقدیم می‌کرد. او ۱۰۴ فیلم ساخته است که در تاریخ سینمای مستند ایران ماندگار است.

مظاهری پور همچنین گفت: سهیلی دارای نشان درجه دو هنری بود، اما لیاقت او بسیار بالاتر از دریافت نشان درجه یک بود.

حمید سهیلی؛ شخصیتی استثنایی در سینمای مستند

در ادامه این نشست دکتر اسکندر مختاری از اساتید حوزه معماری و مرمت نیز گفت: حمید سهیلی یک انسان استثنایی بود، چراکه همواره به دانش اندوزی می‌پرداخت و همچنین خودش و جامعه را جدی می‌گرفت و از فرصت‌های پیش آمده برای خود استفاده می‌کرد. من در جریان فیلم‌های «معماری ایرانی» با او آشنا شدم. او پیش از ساخت هر فیلم مطالعات زیادی انجام می‌داد. به همین دلیل یک کتابخانه شخصی مختص به خود داشت.

وی ادامه داد: سهیلی اعتقاد داشت که تفاوت میان کارشناسان و فیلمساز این بود که یک کارشناس به صورت تصویری به موضوع نگاه نمی‌کند و به همین دلیل نحوه نگاه او با ما تفاوت داشت. او خود نسبت به هر موضوع اشراف داشت و مصاحبه شونده زمانی که مقابل او قرار می‌گرفت متوجه این موضوع می‌شد.

مختاری با بیان اینکه سهیلی عالم را از عالم نما تشخیص می‌داد، ادامه داد: پس از ساخت فیلم، زمانی که صحبت‌های ما را می‌شنید، اگر از موضوعی در اثر خود نمی‌توانست دفاع کند، آن را تغییر می‌داد و اصلاح می‌کرد. او نریشن بیشتر مجموعه «معماری ایرانی» را خودش نوشت و من نیز در چند قسمت او را همراهی کردم. نکته مهم این است که سهیلی در نریشن و موسیقی به دنبال تاثیر عاطفی بر مخاطب نبود. من معتقدم اگر سهیلی فردی دانشگاهی در اروپا بود، به عنوان یکی از مهم‌ترین افرادی که در راستای پیشرفت‌های علمی کشور خود گام برداشته بود شناخته می‌شد.

وی ادامه داد: دوره‌های تاریخی هنر ایرانی که سهیلی در آثار خود به تصویر کشیده است، در حکم یک دایره‌المعارف جامع است. این فرد استثنایی معایبی هم داشت و آن اینکه خود و همکارانش را در تیتراژ فیلم معرفی نمی‌کرد. او تمام راش‌های استفاده نشده خود را به مرکز اسناد میراث فرهنگی تحویل داد که امروزه از اسناد تاریخی مهم به شمار می‌روند. مجموعه «مرمت آثار باستانی» امروزه بخشی از تاریخ معماری است.

در ادامه مظاهری‌پور درباره اهمیت گفتار متن در سینمای مستند نیز گفت: او در نوشتن متن بسیار دقیق بود و این کار را با حضور کارشناسان پیش می‌برد. او معتقد بود برخی از گفتار‌های متن مجموعه «معماری ایرانی» برای مخاطب حوصله سربر است و از من می‌خواست در آثارم رویه دیگری را پیش بگیرم. او عقیده داشت باید نریشن دارای وجهی قصه گو باشد تا بتواند توجه مخاطب را به خود جلب کند. میرفخرایی نیز تنها یک گوینده نبود بلکه فردی دانشمند، مولف و آشنا با علم بود.

مظاهری پور با اشاره به اینکه مستند «مرمت آثار باستانی» به صورت شانزده میلیمتری ساخته شده است، افزود: در زمانی که سهیلی با تلویزیون کار می‌کرد، نظام تهیه کنندگی وجود داشت و او نمی‌توانست راش‌ها را با خود داشته باشد و آن‌ها بعد از قطع نگاتیو در آرشیو سازمان صدا و سیما نگه‌داری شدند او با هوشمندی بخشی از موارد فیزیکی باقی مانده از آثار خود را به سازمان میراث فرهنگی تقدیم کرد.

سهیلی خود را سرباز سینما می‌دانست

در ادامه این برنامه ارد عطارپور مستندساز شاخص سینمای ایران که از افراد نزدیک به حمید سهیلی به شمار می‌رفت درباره او گفت: سهیلی فردی بسیار متواضع بود و من کسی را مانند او در سینمای ایران ندیدم. او خود را سرباز سینما می‌دانست و اگر از او کمکی می‌خواستید امکان نداشت از انجام آن دریغ کند. حتی اگر در حوزه‌ای اطلاعات کافی نداشت به مطالعه می‌پرداخت و آن را در اختیار سوال شونده قرار می‌داد.

وی ادامه داد: خط تولید فیلم مستند درباره تاریخ معماری ایران، تحت تاثیر فعالیت‌های حمید سهیلی است و افراد دیگری نیز از او الگوبرداری کرده‌اند. سهیلی زمانی به ساخت آثار مرتبط با تاریخ ایران مبادرت ورزید که آن زمان این اتفاق در کانون توجه نبود.

عطارپور خاطرنشان کرد: او با پافشاری کار خود را پیش می‌برد چراکه علاقه زیادی به وطن خود داشت. فیلم «مرمت آثار باستانی» دارای دقت، جزئیات و دکوپاژی دقیق و برجسته است و توضیحات کاملی دارد. همچنین دارای پلان‌هایی بسته و تعلیقی جذاب است. این مجموعه به یونسکو عرضه شد و در آنجا به عنوان یک سند دیداری و شنیداری به ثبت رسید و افرادی در خارج از کشور نیز متوجه این گنجینه ارزشمند باقی مانده از او شدند.

وی بیان داشت: من در ماه‌های آخر عمر حمید سهیلی از او خواستم تا طرحی را برای ساخت ارائه دهد و جالب است تمام موضوعاتی را که در دست داشت درباره ایران بود.

برنامه «شب‌های مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیه‌کنندگان سینمای مستند در موزه سینما برگزار می‌شود.

دیگر خبرها

  • یک داستان عاشقانه از پارسا پیروزفر و حواشی‌اش
  • (ویدئو) آهنگ عاشقانه‌ای که منوچهر هادی برای دخترش خواند
  • داستان عاشقانه سمی یک پروانه!
  • (ویدیو) «نوبل‌پرایز ایران» یا «چهره‌های ماندگار» چرا تعطیل شد؟
  • حمید سهیلی سرباز سینما بود/ راش‌هایی که اسناد تاریخی مهمی هستند
  • فراخوان دوسالانه «کارتون کتاب» منتشر شد
  • حمید سهیلی خود را سرباز سینما می‌دانست/ آثار سهیلی اسناد تاریخی معتبری است
  • فراخوان ششمین جشنواره دو سالانه بین المللی «کارتون کتاب»
  • نق‌نق‌‌نویسی داستان اجتماعی نیست
  • حمید سهیلی خود را سرباز سینما می‌دانست