روحالله زم در دومین جلسه محاکمه: سنگینترین حلقه حفاظت فرانسه پس از مکرون در اختیار من بود
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۱۹۱۳۷
روحالله زم گفت: سنگینترین حلقه حفاظت فرانسه پس از مکرون در اختیار من بود. ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۹ اجتماعی حقوقی و قضایی نظرات - اخبار اجتماعی -
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم به نقل از مرکز رسانه قوه قضائیه، دومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات روحالله زم معروف به نیما امروز یکشنبه در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ابتدای جلسه رئیس دادگاه اظهار کرد: شروع دومین جلسه محاکمه روح الله زم فرزند محمدعلی را در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به صورت علنی و با حضور مستشار دادگاه، وکیل مدافع، نماینده دادستان، تعدادی از شکات و نمایندگان حقوقی شکات برگزار میکنیم.
با دستور رییس دادگاه نماینده حقوقی معاونت حقوقی نهاد ریاست جمهوری به عنوان یکی از شکات پرونده در جایگاه حاضر شد و اظهار کرد: نهاد ریاست جمهوری به سبب انتشار نامهای جعلی به تاریخ 9 اسفند 96، در کانال آمد نیوز ناظر بر موافقت ریاست جمهوری با حضور بانوان در ورزشگاه آزادی از آقای روح الله زم و گردانندگان کانال آمد نیوز شکایت دارد و از دادگاه محترم تقاضا دارد اتهام جعل نامه با سربرگ نهاد ریاست جمهوری و انتشار آن در کانال آمد نیوز را پیگیری کند.
در ادامه جلسه دادگاه با دستور رئیس دادگاه، نماینده حقوقی وزارت ورزش و جوانان در جایگاه حاضر شد و اعلام کرد: معاونت حقوقی وزارت ورزش و جوانان به سبب جعل امضای معاون وزیر وزارتخانه مزبور و انتشار آن در کانال آمدنیوز که مصداق نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان است، از آقای روح الله زم شکایت دارد.
در این هنگام نماینده حقوقی بانک تجارت با دستور رییس دادگاه در جایگاه حاضر شد و اعلام کرد: بانک تجارت به سبب انتشار اسناد محرمانه این بانک در کانال آمدنیوز به تاریخ 28 دی 95 ، از آقای روح الله زم شکایت دارد و با توجه به قانون جرایم رایانهای و قانون مجازات اسلامی از دادگاه محترم تقاضای رسیدگی و پیگیری داریم.
در ادامه ، وکیل ابراهیم اسلامی با دستور رئیس دادگاه در جایگاه حاضر شد و اعلام کرد: روح الله زم مدیر شبکه آمد نیوز 20 مرداد 98، اکاذیبی را پیرامون ابراهیم اسلامی قاضی دادگاه کیفری یک استان منتشر کرده است که این اکاذیب منتشره از مصادیق تهمت و افترا و تشویش و اهانت است. لذا ما از روح الله زم و گردانندگان آمد نیوز شکایت داریم و از ریاست این دادگاه تقاضای رسیدگی به این شکایت را وفق مندرجات قانونی داریم.
حمید شیر محمدی از جانبازان مدافع حرم هم با اعلام رییس دادگاه در جایگاه حاضر شد و اعلام کرد: روح الله زم با نشر اکاذیب و درج اطلاعات خانوادگی من در کانال آمد نیوز و صدای مردم باعث شد تا اراذل و اوباش منطقه ای که ما در آن زندگی می کنیم ماشین من را تخریب کنند ؛ ما مدافعان حرم برای امنیت کشور مجاهدت کردهایم و ما را مدافعان حرم می نامند اما روح الله زم در کانال خود ما را با عنوان جعلی معرفی می کرد؛ من از روح الله زم شکایت دارم و از دادگاه محترم تقاضای رسیدگی به این شکایت را دارم.
رییس دادگاه اعلام کرد: تعداد دیگری از شکات با ارسال لایحه شکایت خود را از متهم پرونده به دادگاه اعلام داشته اند که از جمله آنها می توان به کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، مرکز حفاظت اطلاعات قوه قضاییه، آقای جعفری دولت آبادی دادستان پیشین تهران، آقای کاظم جلالی سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه، آقای غلامرضا کاتب نماینده مجلس، آقای حسن یوسفی مطلوب و خانم بهاره صادقی وتعداد دیگری از شکات اشاره کرد.
سپس قاضی از متهم خواست تا برای دفاع در جایگاه حاضر شود.
روح الله زم با قرار گرفتن در جایگاه متهم و ضمن معرفی خود در پاسخ به این سوال که آیا سابقه کیفری داشته یا خیر اعلام کرد: سال 88 پس از انتخابات بازداشت شده است؛ وی همچنین در پاسخ به این سوال که شغل شما چیست؟ گفت: روزنامه نگار هستم.
رئیس دادگاه ضمن تفهیم اتهام به متهم به او اعلام کرد که دفاعیات خود را بیان کند.
در این هنگام متهم اعلام کرد: من نمیتوانم برای این تعداد اتهاماتی که ذکر شد یک جا دفاع کنم بنابر این اتهاماتم را یک به یک ذکر کنید.
قاضی روال قانونی جلسات دادگاه را به متهم متذکر شد و به او اعلام کرد که در جلسه قبل که کیفرخواست قرائت شد فرصت برای استماع داشته است و همچنین چند جلسه نیز با وکیلش برگزار کرده است.
رئیس دادگاه تصریح کرد: شما در خصوص اتهام افساد فی الارض که منتسب به شماست توضیح بفرمایید.
روح الله زم بیان داشت: من اتهام افساد فی الارض را قبول ندارم.
رییس دادگاه از متهم پرسید: چه سالی از ایران خارج شدید که متهم جواب داد: در سال 90
قاضی پرسید: در چه سالی دستگیر شدید؟ که متهم اعلام کرد: سال 88 بازداشت شدم و دو ماه زندان بودم.
رییس دادگاه از متهم پرسید: نحوه خروج خود از کشور را توضیح دهید که متهم پاسخ داد: سال 90 به همراه پدرم و خانواده قصد سفر حج را داشتیم اما من به حج نرفتم و عازم مالزی شدم.
قاضی خطاب به متهم گفت: یعنی شما به نیت حج عمره از کشور خارج شدید که زم پاسخ داد: خیر؛ بین سفر من به مالزی و سفر خانواده ام به حج دو الی سه روز فاصله بود و تا یک روز بعد از آنکه به مالزی برسم، خانواده ام از من خبری نداشت.
رییس دادگاه از متهم پرسید: در مالزی مشغول چه اموری بودید؟
زم پاسخ داد: در آنجا مشغول تور لیدری بودم و یک ماشین خریده بودم و امور گردشگری مرتبط با توریستهای ایرانی را انجام می دادم.
قاضی از زم پرسید: تا چه سالی در مالزی بودید؛ زم پاسخ داد: سال 91 بود که از مالزی به ترکیه رفتم و سه ماه در آنجا بودم سپس از طریق یکی از دوستانم که در سال 88 با او آشنا شده بودم به سفارت فرانسه در ترکیه مراجعه کردم و در آنجا با سفیر فرانسه صحبت کردم. از آنها درخواست ویزا کردم که آنها به من ویزای فرانسه را دادند.
قاضی پرسید: چه سالی وارد فرانسه شدید؟
زم پاسخ داد: تقریبا شهریور 91 بود که وارد فرانسه شدم؛ من در مالزی ازدواج کرده بودم لذا با دختر و همسرم به فرانسه رفتیم؛ در سال 93 با سحام نیوز همکاری کردم؛ سال 95 بود که با یک جمعی متشکل از مجید نیک نام ساکن آمریکا، بابک اجلالی ساکن آمریکا، شمس ساکن ترکیه، و سام محمودی سرابی تصمیم گرفتیم که یک سایت خبری را راه بیاندازیم. البته صحبت راه اندازی این سایت از سالهای 92 و 93 مطرح بود اما پول می خواست ؛ در نهایت سال 95 از سحام بیرون آمدم و آمد نیوز را شروع کردیم.
نیما زم گفت: اواسط سال 95، آمدنیوز تاسیس شد و آقای شمس که ترکیه بود دوبار من را به بهانه راه اندازی بخش فارسی زبان شبکه تی آر تی به آنجا دعوت کرد؛ اما بعد از چند ملاقات متوجه شدم که اصلا بحث تلویوزیون مطرح نیست و با شمس درگیر شدم وارتباطم قطع شد.
وی ادامه داد: بسیاری از اطلاعات رسیده به ما دریافتی بود، ظرف سه سال برخی افراد هم به آمدنیوز وصل شدند مانند سیاست کاری یک رسانه جمهوری اسلامی فعالیت داشتیم. قبل از دی 96 آمدنیوز را رها کردم و تا اواسط 97، کنترل آمدنیوز با من نبود و سام محمودی سرابی آن را اداره می کرد که گرایش کمونیستی داشت. به علت برخی اتفاقات در سال 97 دوباره آمد نیوز را گرفتم .
رییس دادگاه بیان کرد: درباره وقایع و اتفاقات 96 بیشتر توضیح بدهید؟
آیا مسئولیت جان افرادی که در تظاهرات کشته شدند را می پذیرید؟
صراحتا از اغتشاشگران می خواستی که به خیابان بریزند ثابت کن در دی 96 در آمد نیوز نبودهای.
متهم در این بخش بدون پاسخگویی به سوالات قاضی گفت: این موضوع ارتباطی با من ندارد.
قاضی گفت: درباره همکاری با سرویس اطلاعاتی فرانسه توضیح دهید؟
متهم زم گفت: پس از مکالمه روحانی و مکرون از پلیس فرانسه با من تماس گرفتند و گفتند که در خطر ترور هستی و شش یا هفت جلسه طول کشید تا من را بشناسند و حدود چهار یا پنج ماه این رفت و آمدها ادامه داشت و ایمیل دادند که گزارشات را در خصوص اخبار خودت ارسال کن. گزارشات را ارسال کردم .
نیما زم افزود: حفاظت نامحسوس گذاشتند تا اینکه آدرس خانه، تلفن، کارتهای بانکی و مشخصاتم در سایتهای داخلی منتشر شد. پس از آن آدرس را به پلیس دادم و 24 ساعت بعد خانه من را عوض کردند و تیم حفاظت سنگینی قرار دادند و هر دو ماه یکبار با من قرار می گذاشتند. تعیین وضعیت حفاظت میکردند و به من گفتند که بعد از مکرون سنگینترین تیم حفاظت برای تو است. درباره شرایط ایران با من مشورت می کردند در خصوص تحلیل وضعیت صحبت می کردیم .
قاضی سئوال کرد: از اطلاعات ایران به فرانسه چیزی ارسال کردید؟
متهم زم پاسخ داد: اطلاعاتی ندادم، اقامت فرانسه داشتم اما تابعیت نگرفته بودم .
رییس دادگاه گفت: درباره همکاری با دولت متخاصم آمریکا توضیح بدهید؟
متهم زم گفت: آمریکا دولت متخاصم نیست .
قاضی بیان کرد: به دستور ترامپ سردار عزیز ما را دولت تروریست و متخاصم آمریکا به شهادت رساند مگر در کنگره بودجه علیه نظام تصویب نمی کنند.
متهم زم گفت: اسرائیل متخاصم است، در فرانسه احساس خطر کردم و با یک نفر که در (NSA) بود ملاقات کردم و به دنبال مهاجرت به آمریکا بودم و قرار ملاقات نیز با او در بارسلون اسپانیا گذاشته بودیم.
قاضی گفت: در جمع آوری اطلاعات نظام به نفع سایر کشورها و سرویسهای جاسوسی چه کارهایی انجام داده ای با محمد حسین رستمی در ترکیه ملاقات نکردی؟
متهم زم گفت: رستمی جزو اسناد محرمانه است؟
رییس محکمه بیان کرد: اطلاعات مربوط به حضور نیروهای مستشاری ایران در سوریه و اطلاعات خان طومان را از این طریق نمی گرفتی تا در اختیار دشمنان این ملت قرار دهید؟
متهم پاسخ داد: از ما اطلاعات سوریه را می خواستند و برای نیاز مالی به رستمی پول می دادم، رستمی می گفت که قبض هایش عقب افتاده و به پول نیاز دارد و من هم از او اطلاعات می گرفتم.
رئیس محکمه گفت: درباره توهین به مقدسات دین مبین اسلام توضیح دهید؟
متهم زم گفت: بحث توهین به مقدسات زمانی صورت گرفته که آمد نیوز در اختیار سرابی بوده است.
در ادامه جلسه دادگاه قاضی خطاب به متهم زم گفت: آیا میدانی در زمانی که برادر ناتنی ات بازداشت شده بود پدرت به مقام معظم رهبری نامه نوشت و ایشان دستور آزادی برادرت را صادر کرد؛ مقام معظم رهبری تا این مقدار رأفت به خرج دادند آنگاه شما با بدین شکل پاسخ این رأفت را دادید؛
زم پاسخ داد: خانواده ام در این رابطه چیزی به من نگفته بودند.
رییس دادگاه خطاب به متهم گفت: در رابطه با شکایت شکات هر مطلبی داری بیان کن که متهم در خصوص نامه منتسب به رئیس جمهور به وزیر ورزش در خصوص مجوز ورود زنان به ورزشگاهها که در کانال آمد نیوز نشر یافته بود گفت این نامه با امضای آقای واعظی بود، نامه را ما تهیه نکرده بودیم بلکه برای ما ارسال شده بود .
پس از این سخنان متهم، رییس دادگاه خطاب به وی گفت: عناوین اتهامات 17 گانه خود را به خوبی مطالعه کن و من دستور میدهم تا به قدر کافی با وکیلت ملاقات داشته باشی و کتاب قانون برای نوشتن دفاعیه ات به صورت مکتوب در اختیارت قرار دهند؛ سپس رئیس محکمه ختم دومین جلسه رسیدگی به اتهامات روح الله زم را اعلام کرد و بیان داشت: زمان جلسه بعدی دادگاه متعاقبا اعلام میشود.
17 اتهام روحالله زم در کیفرخواست؛ از جاسوسی برای اسرائیل و فرانسه تا تحریک به جنگ داخلیانتهای پیام/
R1014142/P/S2,20/CT12
منبع: تسنیم
کلیدواژه: نهاد ریاست جمهوری کانال آمد نیوز دادگاه محترم تقاضای رسیدگی روح الله زم نماینده حقوقی خطاب به متهم رئیس دادگاه جلسه دادگاه زم پاسخ آقای روح آمد نیوز دومین جلسه خانواده ام توضیح دهید سنگین ترین قاضی گفت چه سالی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۱۹۱۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای قتل غزاله و اعدام آرمان؛ رابطهای بی فرجام
به گزارش تابناک، آرمان، پسرک نوجوانی که در ۱۷ سالگی متهم به قتل دوستش غزاله شد، حالا در لبه تیغ ایستاده و هر آن احتمال دارد حکم قصاص برای او اجرا شود. مروری بر پرونده اخباری که درباره او و مقتول منتشر شده نشان دهنده وضعیت عجیب و پیچیده این پرونده است.
حکم قصاص آرمان عبدالعالی که به خاطر اتهام به قتل دوست دخترش غزاله شاکر در معرض اجرا قرار گرفته است، امروز اجرا نشد تا بار دیگر تلاش برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول ادامه یابد.
سه نکته بسیار مهم در این پرونده وجود دارد که باعث شده افکار عمومی نسبت به آن حساسیت زیادی نشان دهد. اول آنکه هیچ نشانی از جسد مقتول در دست نیست ولی قضات به این نتیجه رسیده اند قتل واقع شده است. نکته دوم حساسیت هایی است که نسبت به اعدام و بخشش وجود دارد و نکته سوم مربوط به وضعیت آرمان است. آنطور که قانون تکلیف کرده باید برخی متهمان از جمله متهمان به قتل تحت معاینه روانشناسی قرار گیرند. روانشناس پرونده آرمان هم در دادگاه گفته است او مشکل عصبی و انزوای بیش از حد دارد و وضعیت روانی او در زمان حادثه محرز است.
فهمیه حسینی در صحن علنی دادگاه کیفری یک گفت: آرمان در زمان حادثه دچار افت شدید تحصیلی بوده و معدل او در آن زمان هفت بوده است. او دچار مشکلات روحی شدید بوده است. بعد از بازداشت و در زندان هم او در کارهای گروهی شرکت نمیکند و دوستی در زندان ندارد. در همه کارهای گروهی ناموفق است و فقط درسخواندن که یک کار فردی است را خوب انجام داده است. او بسیار کم حرف میزند و هیچ دوستی ندارد. قبل از زندان هم این وضعیت را داشته است و این نشان از مشکل عصبی و انزوای بیش از حد آرمان دارد. او به نامه غزاله اشاره کرد و گفت: از نامهای که از غزاله به جا مانده است، هم آمده که آرمان «بچه است»؛ رفتارهای بچگانه دارد. بنابراین عدم درک عقلی آرمان با توجه به وضعیت تحصیلی وی در زمان حادثه و وضعیت روانی او و همچنین نامه غزاله محرز است. بنا بر این گزارش قضات بعد از بررسی پرونده رأی خود را اعلام خواهند کرد.
با این حساب می توان گفت شاید آرمان سلامت روان نداشته و متوجه عواقب عمل خود در اقدام به قتل غزاله نبوده است. هر چند این جزییات در پرونده مضبوط است و دسترسی به آن جز برای طرفین پرونده و وکلایشان مقدور نیست.
با وجود این سه نکته، رییس شوراهای حل اختلاف کشور معتقد است می توان از خانواده غزاله، رضایت گرفت. امروز هادی صادقی در پاسخ به سوالی درباره پرونده آرمان عبدالعالی گفت: همچنان در تلاش هستیم که در این پرونده رضایت خانواده مقتوله را بگیریم.
او گفت: درباره این که این فرد مجرم است یا نه، نباید قضاوت کنیم زیرا این پرونده جزییات بسیار دارد و مسایل مختلفی در حاشیه این پرونده مطرح است بنابراین قضاوت در این پرونده سخت است. دهها قاضی در این پرونده ورود کردند و پرونده با دقت بررسی شده و دو مرتبه در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفته است.
رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور گفت: مردم از نظر اتقان حکم صادره تردید نکنند زیرا براساس شواهد موجود حکم قتل صحیح است هرچند طبیعتاً ناخواسته بوده و قاتل هدف قبلی نداشته و این اتفاق پیش آمده است. این جوان سابقه جنایی نداشته و جنایتکار حرفهای نیست. گاهی افراد در یک لحظه حادثهای پیش میآید و خطایی می کنند. البته در این خطاها عمد بوده اما با قصد قبلی نبوده است. خانواده مقتول و محکوم خانوادههای محترمی هستند و ما هر دو خانواده را دیدیم و با آن ها صحبت کردیم. آرمان عبدالعالی زمانی که به زندان میرود، در حال اخذ دیپلم بوده اما در زندان فوق لیسانس خود را نیز اخذ کرده است.
رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور گفت: باید به خانواده مقتوله حق داد که داغ بزرگی دیدهاند و از طرف دیگر جنازهای هم در کار نیست و از این خاطر نیز خانواده مقتوله آزرده خاطر هستند. اکنون شرایط به گونه ای نیست که به جسد دسترسی باشد و اتفاقی افتاده که قابل دسترسی نیست و هر چه اینها اصرار کنند که آرمان جای جنازه را بگوید، او نمی تواند بگوید زیرا خودش هم نمیداند و اگر میدانست تا الان بارها گفته بود.
قتلی که جسد مقتول هرگز پیدا نشد
رسیدگی به این پرونده از اسفند سال ۹۲ آغاز شد و خانواده دختر ۱۹ سالهای بهنام غزاله خبر ناپدید شدن دخترشان را اعلام کردند اما خیلی زود مشخص شد او آخرین بار به خانه دوستش که پسری ۱۸ ساله بهنام آرمان بوده رفته است. با دستگیری آرمان، او پس از چند روز به قتل غزاله اعتراف کرد و بازداشت شد. اما مدتی بعد منکر قتل شد و گفت آن روز از غزاله خواستم برای صحبت و خداحافظی به خانه ما بیاید چون میخواست برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود.
آرمان گفت: چون او را دوست داشتم و نمیخواستم برود سر این موضوع با هم بحث کردیم اما او از پلهها پرت شد و سرش به لبه پله خورد، من هم ترسیدم و جسدش را در یک چمدان گذاشتم و در سطل زباله خیابان انداختم.
بعد از اعترافات آرمان تلاش برای پیداکردن جسد آغاز شد اما این جستوجوها راه به جایی نبرد و جسد دختر جوان هنوز هم پیدا نشده است. مدتی بعد آرمان اعترافات قبلی خود را پس گرفت و مدعی شد قتلی مرتکب نشده است. او گفت: غزاله به خانه ما آمده بود که موقع بازگشت در راهپله پایش لیز خورد و روی پلهها افتاد و جانش را از دست داد. من هم ترسیده بودم، او را بلند کردم و در یک چمدان گذاشتم و نزدیکی سطل زباله رها کردم. من غزاله را نکشتم.
انکارهای آرمان فایدهای برای او نداشت، با اینکه او در زمان قتل چند روز تا ۱۸سالگی زمان داشت و هنوز به ۱۸سالگی نرسیده بود، در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد. رأی صادرشده مورد تأیید دیوان عالی کشور قرار گرفت و پرونده برای اجرای حکم آماده شد.
مادر غزاله اعلام کرد در صورتی گذشت میکند که آرمان محل دفن جسد را بگوید.
با این وجود باز هم با توجه به مدارک جدید بهدستآمده و قبول اعاده دادرسی، آرمان بار دیگر پای میز محاکمه رفت و این بار در شعبه ۵ مورد محاکمه قرار گرفت. او که حالا در مقطع فوقلیسانس در دانشگاه شهید مدرس در حال تحصیل است، یک بار دیگر اعلام کرد قتل کار او نیست و نمیداند جسد کجاست و ممکن است غزاله زنده باشد.
در نهایت قضات دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند و آرمان را در قتل مجرم تشخیص دادند و او را برای بار دوم به قصاص محکوم کردند. رأی صادرشده یک بار دیگر در دیوان عالی کشور تأیید شد.
نکته اینجاست که خانواده غزاله شکایت دیگری هم از آرمان کرده بودند: او علاوه بر قتل، جسد دختر ما را پنهان کرده است. با توجه به اینکه پلیس نتوانست جسد را پیدا کند، خانواده غزاله درباره اخفای جسد از سوی متهم نیز شکایتی در شعبه ۱۱۵۴ دادگاه بعثت مطرح کردند.
در نهایت بخشی از پرونده که مربوط به اخفای جسد بود به شعبه ۱۱۵۴ دادگاه بعثت فرستاده شد و قاضی دادگاه آرمان را به سه ماه و یک روز حبس محکوم کرد.
جزییاتی که در دادگاه بیان شد
در دو دادگاهی که آرمان در آن به جرم قتل محاکمه شد، جزییات زیادی بیان شده است. در دادگاه اول او اختیاری نماینده دادستان گفت: آرمان در سال ۹۲ دختری به نام غزاله را به قتل رسانده است و همه مدارک موجود در پرونده این موضوع را ثابت میکند. او به قتل اعتراف کرده و به یکی از دوستانش هم گفته مرتکب قتل شده است اما از آنجایی که جسدی از غزاله پیدا نشده است، در پرونده شبهه ایجاد شد.
نماینده دادستان در توضیح پسگرفتن رأی دو نفر از قضات هم گفت: آنها رأی خود را پس نگرفتند و به دلیل اینکه وکیل سابق مقتول مدعی شده بود مدارک جدیدی در پرونده پیدا شده خواستار بررسی بیشتر پرونده شدند. دو موضوع بهعنوان مدرک جدید مطرح شد؛ یکی دفترچه بیمه غزاله بود و دیگری تمدید مرخصی دانشگاه او. هر دو مورد به دقت مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که هیچکدام دلیلی بر زندهبودن غزاله نیست. ما همچنان با توجه به مدارک موجود در پرونده بر مجرمبودن متهم اصرار داریم. سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. پدر غزاله در توضیح تمدید دفترچه بیمه دخترش گفت: همسر من بیمه خویشفرماست؛ غزاله را هم خودش بیمه کرده بود. بعد از قتل غزاله وقتی همسرم برای واریز حق بیمه و تمدید دفترچه رفته بود، بهصورت اتوماتیک دفترچه غزاله هم تمدید شده بود. این مسئله پیچیده نبود که بهعنوان مدرک جدید عنوان کردند.
مادر غزاله هم در توضیح مرخصی دانشگاه دخترش گفت: غزاله از دانشگاه مرخصی گرفته بود؛ میخواست در خارج از کشور درس بخواند و برای این کار آماده میشد اما این اتفاق افتاد. وقتی از دانشگاه با من تماس گرفتند و گفتند مرخصی غزاله تمام شده و او برنگشته من موضوع را تعریف کردم و گفتم باور نمیکنم، دخترم مرده است. آنها هم از سر دلسوزی گفتند یک ترم دیگر تمدید میکنند. آنها به خاطر ناراحتی من چنین کاری کردند. مدرک جدیدی وجود نداشت؛ خواستند که من را آرام کنند. بعد از حادثه من روزهای سختی را گذراندم. تا زمانی که آرمان به قتل غزاله اعتراف کند، من در خیابانها دنبال دخترم میگشتم. ساعتها در خیابان با ماشین میرفتم که دخترم را پیدا کنم. به هر دختری که شبیه غزاله بود میرسیدم، جلویش را میگرفتم. من خیلی سختی کشیدم.
در ادامه زمانی، وکیل اولیای دم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: متأسفانه وکیل سابق متهم در این پرونده کارهایی کرد که پرونده با چالش روبهرو شود. ما براساس مدارک پرونده درخواست صدور حکم قانونی را داریم.
آرمان: از من اعتراف دروغ گرفتند
در ادامه جلسه دادگاه، آرمان در جایگاه متهم قرار گرفت و از خود دفاع کرد. او گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. من و غزاله مشکل خاصی با هم نداشتیم. او به خانه ما آمد و با هم صحبت کردیم و بعد رفت. من صدایی شنیدم، وقتی در را باز کردم، غزاله را دیدم که در راهپله افتاده است. خیلی ترسیدم. او را به داخل خانه کشیدم و بعد سعی کردم کمکش کنم. آنقدر ترسیده بودم که نمیدانستم چه میکنم. من خیلی بچه بودم. غزاله را داخل کیسه گذاشتم. متوجه شدم نفس میکشد اما ترسیده بودم و فقط میخواستم او را از خانه دور کنم. بعد کیسه را به نزدیکی سطل زباله اطراف پارک ملت بردم.
قاضی گفت: چرا با اورژانس تماس نگرفتی؟چرا جسد را به چندین متر آنطرفتر از خانه بردی؟ متهم گفت: به فکرم نرسید با اورژانس تماس بگیرم. من بعد متوجه شدم که باید با اورژانس تماس میگرفتم و جسم غزاله را هم از ترس به کمی دورتر بردم. من اصلا متوجه کارهایم نبودم. قاضی گفت: لکههای خون روی دیوار، کاغذ دیواری دستگیره کمد و جاهای دیگر خانه شما بوده است. اگر غزاله خارج از خانه افتاده بود و تو او را به داخل آوردی، چرا این خونها در خانه بود. متهم گفت: من دقیقا نمیدانم از چه صحبت میکنید و من در جریان نیستم.
قاضی پرسید: چرا به دوستت گفتهای که غزاله را کشتهای؟ اگر تو واقعا این کار را نکرده بودی، چرا این حرف را به او زدی و درخواست کمک کردی.
متهم گفت: من اول گفتم غزاله زمین خورده؛ حرفم را باور نکرد. بعد گفتم دعوا کردیم؛ باز باور نکرد و بعد گفتم او را کشتم که حرفم را باور کند و کمک کند. متهم گفت: من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. در مدتی که با هم دوست بودیم، سه بار با هم دعوا کردیم. یک بار من پیشقدم شدم که آشتی کنم و دو بار غزاله پیشقدم شد. آن روز هم مشکلی با هم نداشتیم و او خداحافظی کرد و رفت و بعد این اتفاق افتاد. قاضی گفت: از غزاله نامهای به جا مانده که در آن به تو اشاره کرده و گفته از دست آزارهای تو خسته شده است. دراینباره چه میگویی. متهم گفت: من نمیدانم آن نامه چیست. من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. متهم در پاسخ به این سؤال که با توجه به انکارش چرا به قتل اعتراف کرده، گفت: بعد از بازداشت به من خیلی سخت گذشت. مدام به من میگفتند پدر و مادرت در اتاق بغلی هستند و بازجویی میشوند و من اذیت میشدم به همین دلیل اعتراف دروغ کردم.
به نظر می رسد افکار عمومی انتظار دارد علاوه بر اجرای عدالتضمن اعلام رضایت از سوی اولیای دم و گذشت از قصاص آرمان، زوایای پنهان این پرونده مشخص شود.