توقف شومنیسم معطل درایت و دوراندیشی
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۲۵۹۴۹
جدی گرفتن فرصتهای محدودوگذران زندگی یابه بازی برگزارکردن آن، یکی ازشاخصهای مهم بلوغ یارشدنیافتگی است. ممکن است یک جوان کمسن وسال، زندگی را کاملاً جدی بگیردوفرصتهای موجودرا آباد گرداند، وبسا پیرانی که همه مسائل مهم زندگی رابه شوخی برگزارمی کنند. ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۸ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت : 1- جدی گرفتن فرصتهای محدود و گذران زندگی یا به بازی برگزار کردن آن، یکی از شاخصهای مهم بلوغ یا رشدنیافتگی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
2-در تعریف «شومن» (Showman) نوشتهاند: «نمایشگردان. اجراکننده نمایش و برنامه را گویند، بهویژه مالک، مدیر، گرداننده یا رئیس تشریفات یک سیرک یا برنامه رنگارنگ». شومن، کارش نمایش است؛ بخنداند، بترساند، اغراق کند، ادای قهرمان در بیاورد. حسین دهباشی کارگردان فیلم تبلیغاتی آقای روحانی در سال 92 از نوعی نمایش و بازی خبر میدهد: «متنهای سخنرانی روحانی را در سال 92 من نوشتم. 27- 28 جمله طراحی شده بود که قرار بود آقای روحانی بگوید. مثلاً جمله «هم چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد، هم چرخ زندگی مردم». همچنین «من سردار نیستم، وکیلم»، که آقای روحانی کمی آن را اصلاح کرد و گفت: «من سرهنگ نیستم، حقوقدانم». در گفتوگوی ویژه شبکه دو بنایمان این بود که هرچه مجری میگوید، رها کنیم و به تلویزیون حمله کنیم. روزبهروز با سیطره رسانهها، آدمهایی انتخاب میشوند که به شومن و بازیگر نزدیکترند تا سیاستمدار... از روحانی خواستم این جملات را در فیلم بگوید: «من سالهاست وقتی بین منزل و اداره تردّد میکنم و مردم را میبینم و چهرهها را مطالعه میکنم، میبینم چقدر گرفته و عبوس است و خنده در چهرهها نیست».
3-آقای روحانی خرداد امسال هم در دیدار اصحاب رسانه گفت: «من روزانه نظرسنجی میکنم؛ یعنی در خیابان وقتی با ماشین میروم، چهرههای مردم را نگاه میکنم؛ چند نفر لبخند دارند، چند نفر عصبانیاند، چند نفر قیافهشان گرفته است. به هر شهری میروم، خودم نظرسنجی میکنم، نگاه آدمها را میبینم، آنی که با محبت نگاه میکند، با تشکر نگاه میکند، آنی که ناراحت است، آنی که نقد دارد، آنی که میگوید نه این جور نیست - حالا حرف نمیزند؛ با چشمش، با چهرهاش- ... نیازی نیست که روزنامهها از مشکلات مردم بنویسند تا رئیسجمهور باخبر شود». اما بسیاری از حامیان، از این سخنان انتقاد کردند و از آن میان، دهباشی نوشت: «جامعه آماری را در نظر بگیرید که حداکثر روزی دو بار در حد فاصل چهارراه پارکوی تا پاستور انجام میشود. 93 درصد این مسیر از اتوبان گذشته و بر اساس محاسبه نقشه گوگل با ماشین معمولی 18 دقیقه اما با اسکورت و بدون توقف، تنها 4 دقیقه طول میکشد. ضمنا مشاهدهگر، چشمانی ضعیف و عینک دارد و از پشت شیشه 97 درصد دودی خودروی تشریفات با سرعت 130 کیلومتر در ساعت به مردم مینگرد. که احتمالا در نیمی از موارد هم از پشتِسر آنهاست و صورت آدمها پیدا نیست. تازه خدا وکیلی در مسیر بزرگراه چمران اساساً چند عابر پیاده رد میشوند؟»
4-تکرار جملاتی که سال 92 میتوانست بخشی از مردم را جادو کند، شش سال بعد، موجب رنجش همانها شده است. تا آنجا که به تصریح آقای صوفی (وزیر دولت اصلاحات و عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان) محبوبیت آقای روحانی در نظرسنجیها به زیر 10 درصد رسیده است. البته این رقم، 7 درصد نیز عنوان میشود. طبق نظرسنجی اخیر موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، «70 درصد مردم معتقدند برجام نتوانسته منافع کشور را تامین کند. 81 درصد مردم، سیاستهای دولت را قبول ندارند. بیش از 70 درصد، عملکرد دولت در زمینه اشتغال، گرانی و مبارزه با فساد را خیلی ضعیف میدانند. همچنین 45 درصد معتقدند عملکرد شهرداری تهران نسبت به دوره قبل بدتر شده است. میزان رضایت مردم تهران از عملکرد شورای شهر، 3/8 از 10 است». در چنین شرایطی، انسان یا باید اظهار شرمندگی و عذرخواهی کند، و یا به عملیات روانی و تولید دوقطبیهای خلاف واقع ادامه دهد. آن هم در حالی که ملت ما، سال پرماجرایی را بهخاطر خباثت دشمنان از سر گذرانده و در برابر آنها با تمام توان، قدرتنمایی کرده است. آیا بیتدبیری، فرصتسوزی و گستاخ کردن دشمن، حق این مردم است؟
5-در این میان باید پرسید آیا نیروهای انقلابی به بلوغ کافی رسیدهاند؟ راهبرد «اجتماع قلوب»، بسی فراتر از ائتلافهای سیاسی است و جز با تنازل و تواضع و حسن ظن پدید نمیآید؛ که اگر غیر از این بود، امیرمومنان علیهالسلام نباید با هیچکس کار میکرد. اخلاص او کجا و دیگران کجا؟ حضرت، در صراحت و نصیحت و مواخذه و مبارزه چیزی کم نگذاشت اما در عین حال، پیشقدمترین افراد برای وحدت و تعاون در مسیر حق بود؛ بیآنکه سر سوزنی به انحرافی مشروعیت ببخشد. دغدغه مشترک ائمه معصومین، از امیرمومنان تا حضرت ولیعصر(علیهمالسلام)، کاستی «اجتماع قلوب» بوده و همین نقصان، تحقق ولایت را برای 12 قرن به تاخیر انداخته است. امیر مومنان در خطبه 29 نهجالبلاغه درباره برخی لشکریان فرمود «أَیُّهَا اَلنَّاسُ اَلْمُجْتَمِعَهًُْ أَبْدَانُهُمْ اَلْمُخْتَلِفَهًُْ أَهْوَاؤُهُمْ کَلاَمُکُمْ یُوهِی اَلصُّمَّ اَلصِّلاَبَ وَ فِعْلُکُمْ یُطْمِعُ فِیکُمُ اَلْأَعْدَاءَ. ای مردمی که پیکرهایشان کنار هم، و دلمشغولیهایشان پراکنده است؛ لاف دلیریتان سنگهای سخت را درهم شکند، و عمل شما دشمن را به طمع میاندازد». و در خطبه 119 فرمود «إِنَّهُ لَا غَنَاءَ فِی کَثْرَهًِْ عَدَدِکُمْ مَعَ قِلَّهًِْ اجْتِمَاعِ قُلُوبِکُمْ. در زیادی شمار شما بینیازی نیست، در حالی که اجتماع دلهای شما اندک است». همچنین امام عصر(عج) در توقیع شریف و درباره «نقش همدلی پیروان در تعجیل ظهور» فرمود «لو اَنّ اَشیاعَنا وَفّقَهُمُ اللهُ لطاعته عَلَى اجتماع مِنَ القلوب فِى الوَفاءِ بِالعَهدَ عَلَیهم لمّا تَأَخّرَ عنهم الیُمنُ بلقائنا و لَتَعجّلت لهم السّعادهًْ بمشاهدتنا على حق المعرفهًْ و صدقها منهم بنا... اگر شیعیان ما - که خدا توفیق بندگی به آنها دهد- در وفای به عهدی که برعهده آنهاست همدل بودند، میمنت دیدار ما به تأخیر نمیافتاد، و قطعاً سعادت دیدن ما با حق معرفت و شناخت و راستی از جانب آنها نسبت به ما، زودتر برایشان فراهم میشد».
6-امیرمؤمنان(ع) در خطبه 189 فرمود: «إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ، لَا یَحْمِلُهُ إِلَّا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ وَ لَا یَعِی حَدِیثَنَا إِلَّا صُدُورٌ أَمِینٌَ وَ أَحْلَامٌ رَزِینَهًٌْ. حقیقت امر ما سخت است و بر مردم سخت آید. کسى آن را نتواند برداشت مگر بنده مؤمنى که خداوند قلبش را براى ایمان آزموده؛ و حدیث ما را به جان نخرد، جز سینههاى امین و خردهاى استوار». بخشی از این دشواری، صبر و بصیرت کار با دیگران است. اخوت میان شهید سلیمانی، شهید ابومهدی مهندس، سیدحسن نصرالله و زینبیون و فاطمیون و انصارالله یمن را ببینیم. آیا اختلاف فهم و سلیقه نداشتند؟ قطعا داشتند. اما هرگز اختلاف و دوگانگی و پراکندگی در تصمیم، از آنها صادر نشد. با رفتار خالصانه و حکیمانه توانستند ضمن پایبندی به اصول، با خیلیها (سُنّیها، مسیحیان، کردها، روسها، گروه علی عبدالله الصالح، و...) کار کنند و ظرفیتها را تا حد ممکن پای کار مقاومت بیاورند، یا از برخی معارضه و مزاحمتها بکاهند. این رفتار پیشبرنده و گرهگشا، تنها با تدبیر برآمده از روح تقوا ممکن است. با یلخیگری، هیجانبارگی و نگرش نوک دماغی نمیتوان به قلههای حکمت در تصمیمگیری دست یافت.
7-دیدن واقعیتهای دشمنی دشمنان و تنازل برای همافزایی (تعاون)، تکلیف بر زمین مانده نیروهای انقلابی است. اینجا جای مآلاندیشی است، نه خودرایی. مقتدای انقلاب درباره رویکرد سردار سلیمانی نکاتی فرمودند: «رفیق خوب و عزیز و خوشبخت ما شهید سلیمانی، هم شجاع و هم باتدبیر بود. صرف شجاعت نبود. برخی شجاعت دارند ولی تدبیر و عقل لازم را برای شجاعت ندارند. برخی اهل تدبیر هستند ولی دل و جگر لازم برای اجرای آن تدبیر را ندارند. این شجاعت و تدبیر توامان فقط در میدان نظامی هم نبود، بلکه در میدان سیاست هم همینطور بود. بنده بارها به دوستانی که در عرصه سیاسی فعال هستند میگفتم که رفتار و کارهای او را مورد توجه داشته باشند». همچنین سیدحسن نصرالله درباره این شهید میگوید: «حاج قاسم از عقل و فهم و فکر سیاسی برخوردار بود و یک استراتژیست بود. یعنی تنها فکر چند روز بعد را نمیکرد. هر وقت با او جلسه میگذاشتیم درباره حوادثی که در سالهای بعد با آن مواجه خواهیم شد، حرف میزد و وقتی برنامهریزی میکرد، برای چند سال بعد برنامهریزی میکرد. ما مثلا شاید در نتیجه ضعف امکانات، فعالیتهایمان را بهصورت روزانه تعریف میکردیم یا برنامه کوتاهمدت میریختیم؛ سه ماه، شش ماه. اما وقتی رابطه و ارتباط دائمیحاج قاسم با برادران و همکاری او با حاج عماد شروع شد، برای اولین بار برنامهای سهساله ریخته شد که ما در سه سال آینده میخواهیم چه کنیم و برنامهریزی و جدول زمانبندیمان چگونه است؟» آیا نیروهای انقلابی هم برنامه سه یا پنج و ده ساله دارند؟
8-مردم با همه گلهمندیها، پای کار انقلابند؛ این حقیقت را در تشییع پرشکوه شهید سلیمانی و راهپیمایی 22 بهمن پرشکوه دیدیم. اما بسامان شدن و بهبود امور، متوقف رفتار مسئولیت شناسانه نخبگان انقلابی است. انتخابات، یکی از آن موقعیتهای خطیر است که اگر با همت و همدلی و امیدآفرینی برگزار شود، کشور را برای سالها بیمه میکند. مجلس قوی، از لوازم ایران قوی و قدرتمند است؛ مجلسی که تقنین و نظارت و مطالبهگری آرمانهای انقلاب را جدی بگیرد و بر مدیریت نمایشی نقطه پایان بگذارد. آیا نیروهای انقلابی به بلوغ کافی برای ادای چنین مسئولیتی رسیدهاند، یا حسرت بر دل مردم میگذارند.
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R1437/P/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
کلیدواژه: شهید سلیمانی بازی برگزار آقای روحانی رسانه ها چند نفر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۲۵۹۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بانک ها هیچ دلیل و علاقه ای برای پرداخت وام به مردم ندارند!
تین نیوز
بانک ها آنقدر بنگاه و زیر مجموعه دارند که حتی منابع بانک ها کفاف بنگاه های زیرمجموعه خودشان را هم نمی دهد، چه برسد که بخواهند بقیه را هم برای وام دهی در نظر داشته باشند. حقیقت این است که هر شخصی که نسبت به اقتصاد مسلط باشد و در جایگاه مدیران بانک ها قرار گیرد با نگاهی عقلانی به نرخ تورم و نرخ سود تسهیلات، احتمالا تصمیم مشابهی می گیرد. فرض کنید که کودک شما مریض است و کودک همسایه هم بیمار و گرسنه است، اما شما مواد غذایی محدودی دارید، طبیعیست که عقلانیت حکم می کند که این غذا را به فرزند خودتان بدهید نه فرزند همسایه.
به گزارش تین نیوز به نقل از فرارو، جلال محمودزاده، نماینده مجلس شورای اسلامی درباره وضعیت اعطای وام و تسهیلات بانکی در کشور گفت: «در بحث پرداخت وام ازدواج و فرزندآوری، سردرگمی وجود دارد، البته افزایش آن تصویب شد، اما معمولا در ابتدای سال، بانک ها اعتبارات لازم برای پرداخت آن را دریافت نکرده اند و در نتیجه از پرداخت تسهیلات قرض الحسنه ازدواج استنکاف می ورزند.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه وام ندادن شامل انواع دیگر تسهیلات بانکی هم می شود و به کلی پرداخت وام در کشور تعطیل شده، گفت: «برای بخش تولید، نرخ سود تسهیلات با ۵درصد افزایش از ۱۸ به ۲۳درصد رسید. از سوی دیگر مردم برای تامین هزینه های اولیه زندگی مانند رهن منزل استیجاری نیاز به حمایت و دریافت وام دارند که در حال حاضر بانک ها حاضر به همکاری نیستند و باید هرچه زودتر برای این وضعیت چاره اندیشی شود.»
جدیدترین آمار رسمی و منتشر شده از عملکرد نظام بانکی کشور نشان می دهد در طرح نهضت ملی مسکن تا ۳۱ فروردین ۱۴۰۳، ۱۸ بانک کشور حتی یک ریال تسهیلات پرداخت نکرده اند. عملکرد بانک های اقتصاد نوین، ایران زمین، گردشگری، مؤسسه ملل، کارآفرین، شهر، سینا، سامان، پست ایران، پاسارگاد، پارسیان، آینده، رفاه کارگران، توسعه تعاون، دی، کشاورزی، خاورمیانه و سرمایه در مشارکت نهضت ملی مسکن به روایت تازه ترین آمار بانک مرکزی صفر بوده است. جمع تسهیلات مسکن شهری پرداخت شده توسط ۲۶ بانک ۱.۰۹۸.۹۷۰ میلیارد ریال بوده و نکته قابل توجه این که در این بخش هم، عملکرد ۵ بانک صفر است. بر اساس همین آمارها، در ۴ سال گذشته، میانگین سهم سالانه بخش مسکن از کل وام های بانکی، ۷ درصد بوده و این در حالیست که این سهم در حالت نرمال و با هدف رونق غیرتورمی مسکن باید حداقل ۲۰ درصد باشد.
همچنین، بر اساس آمار های منتشر شده از بانک مرکزی، مجموعا حدود ۲۹۰ همت ارزش تسهیلات به اشخاص مرتبط ۲۳ بانک و موسسه اعتباری بوده است. البته نکته قابل توجه در این آمار ها این است که بانک خاورمیانه، مسکن، ایران و ونزوئلا و صنعت و معدن آمار مربوطه موسسات خود را منتشر نکرده اند.
نگاهی به امار ها نشان می دهد که در نظام بانکی کشور، روند اعطای وام به شرکت ها و موسسات خصوصی و مردم بسیار با تاخیر است. با توجه به این شرایط پرسش هایی مطرح است از جمله این که چرا روند وام دهی در کشور ما اینگونه است و وام های کلان بانک ها به چه اشخاص و نهاد هایی تعلق می گیرد؟ فرارو در راستای پاسخ دهی به این پرسش ها با وحید شقاقی، اقتصاددان و استاد دانشگاه گفتگو کرده است:
وام و تسهیلات کلان در اختیار زیرمجموعه بانک هاوحید شقاقی به فرارو گفت: «ریشه اصلی وضعیت وام دهی بانک ها را باید در نرخ بهره حقیقی منفی ببینیم. بانک ها به اندازه کافی بنگاه، زیرمجموعه خود دارند. متاسفانه همه جای دنیا هلدینگ ها صاحب بانک هستند، اما در اقتصاد ایران برعکس است و بانک ها، صاحب هلیدنگ ها و بنگاه ها هستند. این نخستین مسئله و چالشی است که در کشور داریم. بانک های ما مشغول بنگاهداری هستند و به بهانه های مختلف و به تعداد زیاد، بنگاه، زیرمجموعه خود دارند. من اخیرا صورت های مالی یک بانک را مشاهده کردم که اصلا جا خوردم، چرا که دیدم در وبسایت «کدال» که صورت های مالی بانکی ذکر شده است، تعداد بالایی از صورت های مالی بنگاه های زیرمجموعه این بانک وجود دارد. از بنگاهی که برای ساخت و ساز مسکن بود تا دامداری و پتروشیمی و حتی فناوری اطلاعات. درواقع یک بانک که باید به ارائه خدمات مالی، پولی و بانکی مشغول باشد، درگیر بنگاهداری در وسعت بسیار بالا است. این موضوع چه تبعاتی خواهد داشت؟ نرخ بهره حقیقی در اقتصاد ایران منفی است. درواقع، مثلا انتظارات تورمی برای سال ۱۴۰۳ حدود ۴۰ تا ۴۵ درصد است، در حالی که نرخ سودی که بانک ها ارائه می دهند، ۲۳ الی ۲۴ درصد است. این نرخ بهره حقیقی منفی در کنار بنگاهداری بانک ها، موجب می شود بانک ها هیچ علاقه ای به ارائه تسهیلات به مردم و بخش خصوصی نداشته باشند.»
وی افزود: «دلیل عدم علاقه بانک ها به پرداخت تسهیلات نیز مشخص است. بانک ها می گویند نرخ بهره حقیقی حداقل ۲۰ درصد منفی است و در نتیجه بانک چرا باید این ۲۰ درصد را به مردم ارائه دهد، آن هم در حالی که می تواند به بنگاه های زیرمجموعه خود ارائه دهد. اگر یک شخص بتواند از بانک تسهیلات دریافت کند، مبتنی بر تورم ۴۰ الی ۴۵ درصدی سال ۱۴۰۳، حداقل تا ۲۰ درصد سود می کند، چرا که نرخ بهره حقیقی منفی است. بانک ها هم از خود همین سوال را می پرسند که چرا باید به بخش خصوصی چنین لطف و کمکی ارائه کنند و هوای بنگاه های زیرمجموعه خود را نداشته باشند؛ بنابراین بیراه نیست بگوییم در حال حاضر بانک ها رفتار های عقلانی نشان می دهند و تمایلی ندارند به مردم و بخش خصوصی وام دهند و در نتیجه همه وام و تسهیلات کلان را به زیرمجموعه های خود اختصاص می دهند.»
نهایت هنر بانک ها پرداخت تسهیلات تکلیفی استاین استاد دانشگاه گفت: «وقتی بانک مرکزی به این رفتار بانک ها واکنش نشان داده و به آن ها فشار وارد می کند، بانک ها شروع به وام دهی ضربدری به یکدیگر می کنند. یعنی بانک یک به بنگاه های بانک دو وبالعکس وام می دهند و هر زمان فشار بانک مرکزی بر آن ها وارد می شود از این روش استفاده می کنند. آمار ها نشان می دهد که بانک ها به میزان بسیار کلانی، به زیرمجموعه های خود وام داده اند، لذا در چنین ساختاری نه مردم و نه بخش خصوصی جایگاه دریافت وام را ندارند و متاسفانه اقتصاد ایران نیز بانک محور است و بیش از ۹۰ درصد تامین مالی اقتصاد ایران از کانال بانک ها انجام می شود. همین مسئله موجب شده که هم بخش خصوصی و هم مردم در سطح خرد قفل شده اند و به منابع بانک ها دسترسی ندارد.»
وی افزود: «نکته جالب توجه این است که بانک ها آنقدر بنگاه و زیر مجموعه دارند که حتی منابع بانک ها کفاف بنگاه های زیرمجموعه خودشان را هم نمی دهد، چه برسد که بخواهند بقیه را هم برای وام دهی در نظر داشته باشند. حقیقت این است که هر شخصی که نسبت به اقتصاد مسلط باشد و در جایگاه مدیران بانک ها قرار گیرد با نگاهی عقلانی به نرخ تورم و نرخ سود تسهیلات، احتمالا تصمیم مشابهی می گیرد. فرض کنید که کودک شما مریض است و کودک همسایه هم بیمار و گرسنه است، اما شما مواد غذایی محدودی دارید، طبیعیست که عقلانیت حکم می کند که این غذا را به فرزند خودتان بدهید نه فرزند همسایه. در نتیجه همه این مواردی که اشاره کردم، نظام بانکی در برابر ارائه تسهیلات مقاومت می کند. نهایت هنری که بانک ها می توانند به خرج دهند این است که بخشی از تسهیلات تکلیفی دولت را پرداخت کنند.»
این اقتصاددان گفت: «چشم انداز چنین وضعیتی بسیار منفی است، یعنی ۹۰ درصد تامین مالی ایران که توسط بانک ها انجام می شود انحصاریست و فقط به زیرمجموعه های بانک ها ارائه می شود. ایراد اصلی این است که در هیچ کجای دنیا بانک ها بنگاه داری نمی کنند، ولی متاسفانه در ایران ما این کار به شکل بی حد و حصر در بانک ها انجام می شود و ترکیب این موضوع با نرخ بهره حقیقی منفی، همین می شود که می بینیم. اگر همین حالا با نرخ ۲۵ درصد وام میلیاردی بگیریم در همین بدو امر، ۲۰ درصد سود خواهیم کرد. پس بانک ها سود مذکور را به بنگاه های زیرمجموعه خود حواله می دهند. بانک ها تمایلی ندارند که حتی وام های خرد به مردم بدهند، اما دولت تکلیف می کند و بانک ها ناچارند گاهی هم به مردم وام دهند، اما حقیقت این است که هزینه ها تا حدی بالا رفته که مردم توان بازپرداخت اقساط این وام ها را هم ندارند.»
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید