انتقاد به سینمای اشتباهی اجتماعی در سینما انقلاب
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۴۲۹۷۵
فیلم سینمایی «روز بلوا» در هماندیشی سینما انقلاب اکران شد؛ منتقدین پس از تماشای آن گفتند که این فیلم میتوانست اثر درخشانی باشد اما به واسطه اشکالاتی در فیلمنامه و کارگردانی ضعیف شد. به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، نهمین هماندیشی «سینما انقلاب» کار خود را در مجموعه شهدای سرچشمه آغاز کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فیلم سینمایی «روز بلوا» به کارگردانی بهروز شعیبی به نمایش درآمد و پس از آن نشست نقد و بررسی این فیلم با حضور شاپور عظیمی و حمید سلیمی برگزار شد.
سلیمی در بخش ابتدایی صحبتهای خود گفت: این فیلم قصه و ایده خوبی دارد، اما به نظرم در کارگردانی ضعف دارد؛ میگویند وقتی که کارگردانی چند فیلم پشت سر هم میسازد کمی خسته میشود و نیاز دارد کمی استراحت کند؛ به نظرم بهروز شعیبی نیز اسیر همین ماجرا شده بود چرا که پلانهای فیلمش خسته است، حال ندارد و بین ژانر پلیسی و شبه روشنفکری با قاببندیهای باز جا میماند؛ به نظرم کارگردان فیلم به انسجام نرسیده است و شاید بهتر باشد که ۴-۵ سال فیلم نسازد و بعد بیاید؛ در مجموع میگویم که این فیلم قصه خوب و فیلمنامه بکری دارد، اما کارگردانی آن ضعیف است؛ اگر این فیلم ریتمی همانند فیلمهای خوب جشنواره امسال داشت میتوانست درخشان شود.
عظیمی گفت: اصولا گفته میشود که یک کارگردان خوب با فیلمنامه ضعیف نمیتواند فیلم خوب بسازد؛ در مورد خستگی صحبت شد، اما باید بگویم که خستگی به فیلمنامه برمیگردد، بابک حمیدیان در این فیلم از هر چیزی منزه است و گرد به عبایش نمیرسد به همین دلیل من نمیتوانم او را باور کنم؛ پدر زن او، همسرش، برادرش و ... همگی به او خیانت میکنند، اما او نمیفهمد؛ چنین شخصی باورپذیر است؟ در فیلمنامه این اثر همه بدند و فقط یک نفر خوب است؛ بنابراین میتوان گفت که ایراداتی که در این فیلم وجود دارد از فیلمنامه است.
او اضافه کرد: در کتابهای فیلمنامهنویسی میگویند هرچه قدر شخصیت منفی قویتر باشد فیلم قویتر است چرا که تقابلی بین خوبی و بدی شکل میگیرد و بدین وسیله فیلم جذاب میشود؛ با این حال معتقدم که این فیلم از نشان دادن شخصیتها خودداری میکند؛ برای مثال آیا جملات بابک حمیدیان با پدر زنش در سکانس مهم فیلم کفایت میکند؟ فیلمنامه دائما میگوید که عماد شخصیت خوبی است، اما آیا از ابزار بهگونهای استفاده کرده است که مخاطب حرفش را بپذیرد؟ دقت کنید که در سینما تعارف نداریم و مخاطب باید اقناع شود تا شخصیت را باور کند؛ حال این سؤال به وجود میآید و آن هم این است که مخاطب یک شخصیت را چگونه باور میکند؟ این شناخت از روی حرفهای او، رفتارش، عاطفه و ... است. کارگردان هیچکدام از این موارد را به ما نشان نمیدهد.
این منتقد سینمایی با اشاره به پیشفرضهای غلط در فیلم گفت: فیلم زور میزند که بگوید عماد خوب است و شما هم باید باورش کنید، اما به نظرم مخاطب او را باور نمیکند؛ این که شخصیت اصلی فیلم متوجه نشود که دور و برش چه خبر است خیلی بد است؛ متأسفانه فیلم چیزهایی را فرض میگیرد که برای تماشاگر فرض نیست و این مسأله به کارگردانی اثر نیز ضربه میزند؛ بابک حمیدیان بازیگر خوبی است، اما در فضای دست و پا بسته فیلمنامه قرار میگیرد؛ به صورت کلی باید بگویم که وقتی فیلمنامه خوبی وجود ندارد کارگردان نمیتواند خودبهخود کاری کند.
سلیمی در بخش دوم صحبتهای خود گفت: به نظرم فیلمنامه میخواهد یکسری آدمها را به صورت نماد نشان دهد و ذهن مخاطب را به سمت خاصی سوق دهد؛ علاوه بر این چیزی که مهم است این است که فیلمنامه به چالشی اجتماعی میپردازد که ریشه آن در فیلم مغفول مانده است؛ ریشه این موضوع به مسأله فساد اقتصادی و بانک ربوی برمیگردد و از همین منظر فیلم باید به این سمت حرکت میکرد که ریشهها را نشان بدهد، اما متأسفانه این موضوع مغفول مانده است؛ به عبارت بهتر فیلمنامه باید به عمق مطلب نزدیکتر میشد که جا میماند.
او در پاسخ به سوالی مبنی بر این که این فیلم نسبت به کارهای قبلی بهروز شعیبی چگونه بوده است گفت: به نظرم روز بلوا نسبت به کارهای قبلی بهروز شعیبی فیلم بسیار ضعیفی است و حتی به عنوان محصول سینمایی سرگرمکننده نیست و حرفی ندارد. دقت داشته باشید که حرف او بسیار مهم است و دغدغه درستی دارد، به عبارت بهتر فیلمنامه جای درستی را هدف قرار داده است، اما فکر میکنم که این سوژه را سوزانده است؛ای کاش به فسادهای بیشتری در جاهای مختلف فیلم میپرداخت و نمونههای بیشتری از تخلفات اقتصادی همانند خرید شتر را نشان میداد؛ در آن زمان مخاطب میتوانست با اخلالهای اقتصادی روبهرو و فیلم برایش جذاب میشد، در مجموع باید بگویم که این فیلم میتوانست موفق شود و گفتمان صحیحی را در زمینه فسادهای اقتصادی ارائه بدهد که متأسفانه به دلیل بیتوجهی و خستگی تیم تولید لطمه خورده است.
شاپور عظیمی با اشاره به پرداخت این فیلم به مسئله پولشویی گفت: متأسفانه باید بگویم که روز بلوا نگاهی پاستوریزه دارد که نه سیخ بسوزد نه کباب؛ کارگردان سعی کرده است با بهکارگیری احساسات و ارجاع به کسانی که آنان را نمیبینیم سر و ته قضیه را هم بیاورد. بر همین اساس معتقدم که فیلم نگاه جدی به این مسأله ندارد؛ متأسفانه در سینما اشتباهی به نام سینمای اجتماعی ایجاد شده است؛ در آن حرفهای بزرگ میزنیم و وقتی پای نتیجهگیری میرسد پایان فیلم باز گذاشته میشود و میگویند که ما فیلمساز اجتماعیم؛ یا شما نباید سراغ دوایر ملتهب بروید و یا اگر سراغش رفتید باید در پایان فیلم خود نتیجهگیری بگذارید؛ به نظرم روز بلوا در خلاء رها شد و در پایان کارگردان یادش آمد که باید به سراغ معنویت برود؛ بالأخره تماشاگر ما هوشمند است و فرق موضوعات را به خوبی میفهمد؛ فکر میکنم که از این به بعد از هر کسی که میخواهد فیلم بسازد سؤال بسیار مهمی بپرسیم و آن هم این است که چرا فیلم میسازید؟ البته هیچکس نمیگوید که برای خودم فیلم میسازم بلکه همه میگویند حرفهای مهمی داریم و میخواهیم این حرف جدی را به زبان بیاوریم. در پایان هم میبینیم که فیلم فروش نرفته و حرف او را هم هیچکس نشنیده است.
سلیمی در پاسخ به سؤالی مبنی بر دلیل کنارگذاشتن لباس روحانیت توسط بابک حمیدیان در بخشی از فیلم گفت: به نظرم در اینجا احساس میکند که شایستگی پوشیدن این لباس مقدس را ندارد و آن را برای چند سکانسی کنار میگذارد؛ میخواهم به موضوع مهمی اشاره کنم و آن هم این است که در اسکار امسال دو فیلم به نامهای «جوکر» و «انگل» جایزه گرفتند که هر دو با موضوع معضلات اقتصادی بودند؛ از همین منظر معتقدم که روز بلوا نیز به واسطه سوژه خوب خود میتوانست فیلم خوبی از آب دربیاید و جوایز زیادی بگیرد، اما کارگردانش از این فضا فاصله گرفته است و به همین دلیل فیلم گنگ است.
این منتقد سینما با اشاره به وجود هکر در این فیلم و نوع پرداخت به او گفت: سینمای هالیوود تیپ جدیدی از هکرها را خلق کرده است که عمدتاً بینظم، بیادب و رپگوشکنند؛ آنان میتوانند کارهای کامپیوتری عجیب و غریبی بکنند که نمونهای از این شخصیتپردازی را در فیلم «روز بلوا» میبینید؛ این که چرا این فیلم این تییپ را پذیرفته است جای سؤالدارد؛ در مورد سؤال شما مبنی بر این که آیا هکر میتواند تا این اندازه در اطلاعات نفوذ کند نیز باید بگویم در دنیای هکرها نفوذ در اطلاعات محدودیت ندارد و به توانمندیهای آنان بستگی دارد، به نظرم نمایش چنین هکری با این توانمندی ایراد نیست بلکه نمایش هکر هالیوودی ایراد است.
عظیمی نیز در مورد بازی هکر این فیلم گفت: طبعاً باید کمی غلو کنند تا مخاطب جذب شخصیت او شود، باید بگویم که بازی او را بسیار دوست داشتم و نوع ادای دیالوگها توسط او خوب است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: باید بگویم بابک حمیدیان سینما انقلاب بهروز شعیبی فیلم گفت روز بلوا هکر ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۴۲۹۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستمزدم برای «فسیل» هم به اندازه ارقامِ انجمن فیلمنامهنویسان نبود!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،هفته گذشته بیانیه صنفی انجمن فیلمنامهنویسان خانه سینما منتشر شد که در آن علیرغم اذعان به کم بودن دستمزدهای پیشنهادی نویسندگان برای سال پیشرو، قیمتهای پایه برای نگارش فیلمنامه سینمایی و تلویزیونی اعلام شد.
به گزارش ایرنا،در این بیانیه دستمزد نوشتن یک فیلمنامه کامل سینمایی ۵۰۰ میلیون تومان و بالاترین رقم بود. دستمزد نگارش هر قسمت سریال تلویزیونی ۸۰ میلیون تومان و جالب آنکه این رقم برای هر قسمت سریال نمایش خانگی، ۱۲۰ و ۱۵۰ میلیون تومان اعلام شده بود. به بهانه این بیانیه و ارقام اعلام شده با حمزه صالحی، نویسنده و فیلمنامهنویس فسیل و بسیاری از فیلمهای کمدی چند سال اخیر به گفتوگو نشستیم.
صالحی در واکنش به قیمتها و درصد تحقق آن برای نویسندگان گفت: با توجه به اینکه رقم دستمزد برای کارگردانها و بازیگرها افزایش پیدا کرده طبیعتا قیمت نوشتن فیلمنامه هم باید افزایش پیدا کند. اگر دو سال پیش قیمت نوشتن یک فیلمنامه ۷۰ میلیون تومان بود برای شرایط فعلی طبیعتا باید بیشتر باشد اما من فکر نمیکنم اعداد اعلامی جدید هم محقق شود.در فیلمنامهنویسی مجوزی نداریم و هر کس اراده کند میتواند فیلمنامه بنویسد
صالحی ادامه داد: واضح است که ما سازوکار درستی نداریم. در دنیا مبلغ دستمزد برای فیلمنامهنویس، یک درصدی از قیمت پروژه است؛ مثلا در ترکیه بین ۷ تا ۱۱ درصد پروژه را به فیلمنامه اختصاص میدهند اما اینجا اینگونه نیست.
بدون سازوکار درست، ارگانها و دفاتر خصوصی این ارقام را جدی نمیگیرند
نویسنده فیلم بخارست با بیان آنکه با اعلام ارقام از سوی انجمن مخالف نیست، توضیح داد: من مخالف این نیستم که عدد اعلام شود اما مکانیسم اجرایی برای محقق کردن آن نداریم. باید تکلیفی به ارگانها اعلام شود و دفاتر خصوصی سازوکاری داشته باشند تا ملزم شوند این عدد را رعایت کنند. تا وقتی که هیچ تکلیفی به عهده ارگانها یا تهیهکننده نباشد با شما چانه میزنند و آن عدد را دریافت نمیکنید.در پلفترم ژانر اجتماعی اقبال بیشتری دارد اما عددی که برای دستمزد نوشتن هر اپیزود در پلتفرمها هم اعلام شده احتمال خیلی ضعیفی دارد که محقق شود مگر برای پروژه های خاص و تاریخی
این نویسنده در پاسخ به اینکه چرا این اتفاق بیشتر برای نویسندهها در سینما رخ میدهد، افزود: کارگردان باید مجوز بگیرد تا نامش به عنوان کارگردان یک اثر ثبت شود ولی در فیلمنامهنویسی مجوزی نداریم و هر کس اراده کند میتواند فیلمنامه بنویسد.
او ادامه داد: از این رو در بازار قیمتشکنی اتفاق میافتد و اگر میزان دریافتی شما عدد بالایی باشد با شما کار نمیکنند چراکه قیمتهای خیلی پایینتری وجود دارد. قیمت را نصف میکنند و با یک فیلمنامهنویس دیگر کار میکنند.
نویسنده فیلم انفرادی با اشاره به نقش انجمن فیلمنامهنویسان گفت: در کانون فیلمنامه تعامل وجود دارد و مشکل از سوی آنها نیست. کانون باید برای ارشاد مکانیسمی تعریف کند تا این را یک تکلیف برای ارگانها و دفاتر بداند. حتی نه برای سقف قیمت اما حداقل برای کف دستمزد یک عددی تعیین شود.
صالحی بیانیه منتشرشده را فاقد دستهبندی دانست و ادامه داد: در این بیانیه حتی آثار از نظر ژانری دستهبندی نشدهاند و کسوت و سابقه نویسنده دسته بندی نشده است. مشکل اجرایی همین است که یک عدد برای تمام شرایط اعلام میشود؛ در صورتی که شرایط فیلمنامه اجتماعی و کمدی زمین تا آسمان فرق میکند.در این بیانیه حتی آثار از نظر ژانری و کسوت و سابقه نویسنده، دسته بندی نشده اند. در صورتی که شرایط فیلمنامه اجتماعی و کمدی زمین تا آسمان فرق میکند
وی افزود: من هم اگر فیلمنامه اجتماعی بنویسم با قیمت کمتری این کار را میکنم چراکه سینمای اجتماعی، سینمای حمایتی است. همه میدانیم که بودجه تهیهکننده برای چنین آثاری، مانند فیلم کمدی نیست، حتی بازیگری که برای فیلم کمدی ۳ میلیارد پیشنهاد میدهد برای فیلم اجتماعی با ۶۰۰ یا ۷۰۰ میلیون تومان هم کار میکند.
او با اشاره به وضعیت متفاوت در پلتفرمها، دستهبندی دستمزدها را مهم دانست و افزود: در پلفترم، ژانر اجتماعی اقبال بیشتری دارد آنجا میتوان این نسبت را برعکس کرد یا به هم نزدیک کرد اما عددی که برای دستمزد نوشتن هر اپیزود در پلتفرمها هم اعلام شده احتمال خیلی ضعیفی دارد که محقق شود مگر برای پروژههای خاص و تاریخی.
فیلمنامه اجتماعی با ۵۰ تا ۷۰ میلیون خرید و فروش میشود
نویسنده تگزاس۲ با بیان اینکه ارقام اعلام شده حتی به فیلمهای کمدی هم تعلق نمیگیرد، گفت: در ژانر کمدی شاید من جزو کسانی باشم که دستمزد مناسبتری دریافت میکنم اما این قیمتی که اعلام شده حتی به من هم تعلق نمیگیرد. دستمزد نوشتن فیلمنامه اجتماعی خیلی از این کمتر است و در جریانم که با ۵۰ یا ۷۰ میلیون فیلمنامه اجتماعی خرید و فروش میشود.
صالحی در نهایت با اشاره به پرفروشترین فیلم سینمای ایران پس از انقلاب یعنی فسیل که نوشتن فیلمنامه آن برعهده خودش بوده، گفت: در پروژه فیلم فسیل با فروش میلیاردی که داشت هم قیمت نگارش سال گذشته، به من تعلق نگرفت. من خیلی وقت است با آقای عامریان کار میکنم و رویه ایشان به این ترتیب است که وقتی فیلمی میفروشد، خودشان یک هدیه در نظر میگیرند.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902941