چرا باید به مبحث «علوم شناختی و رسانه» پرداخته شود؟
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۴۳۴۳۰
به عقیده کارشناسان، علوم شناختی از یکسو به رسانهها می آموزد که چگونه مشاهده و گزارش کنند و از سوی دیگر به مخاطبان می آموزد که چگونه گزارشهای رسانهها را درک کنند، بنابراین استفاده از نتایج مطالعات علوم شناختی و رسانه برای رسانه ها ضرورت دارد.
گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس؛ نخستین کنفرانس ملی علوم شناختی و رسانه اول اسفند ماه ۹۸ توسط خبرگزاری فارس برگزار میشود، روشهای تحقیق در علوم شناختی و رسانه،فلسفه ذهن و رسانه، انسان شناسی و زبان شناسی شناختی و رسانه، علوم اعصاب و رسانه، هوش مصنوعی و رسانه، علوم تصمیم و رسانه، روانشناسی شناختی و رسانه، جامعهشناسی شناختی و رسانه، اقتصاد رفتاری و رسانه، بازاریابی عصبی و رسانه، سیاستگذاری عمومی و رسانه، تربیت فردی و رسانه از محورهای این کنفرانس است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما شاید برای مخاطبان جای سوال باشد که به طور کلی علت و ضرورت برگزاری چنین کنفرانسی چیست؟ و اصلا خیلی ها می خواهند درباره چرایی پرداختن به مبحث «علوم شناختی و رسانه» بدانند.
* علوم شناختی چیست؟
برای پرداختن به موضوع علوم شناختی و رسانه ابتدا باید بدانیم اساسا علوم شناختی چیست و چه کاربردهایی دارد.
اگر بخواهیم علوم شناختی را به صورت آکادمیک معرفی کنیم باید بگوییم علوم شناختی دانشی بین رشتهای است که به ذهن و فرایندهای ذهنی میپردازد، اینکه می گوییم دانش بین رشته ای یعنی این رشته در تمام رشته ها مستتر است و کاربرد دارد.
علوم شناختی در رشته هایی مانند انسانشناسی، روانشناسی، فلسفه، عصبشناسی، زبان شناسی و هوش مصنوعی به کار گرفته می شود.
علوم شناختی مجموعهای از نظریات روانشناسی، جامعهشناسی، عصبشناسی را به خدمت میگیرد و با بلوکهای این علوم بنایی نو میسازد که بتوانیم ماهیت انسانی خودمان را بهتر و دقیقتر بشناسیم
به طور کلی اگر بخواهیم درباره علوم شناختی بگوییم اینگونه است که هر اطلاعاتی که از محیط توسط فرد ادراک میشود در ذهن مورد پردازش قرار گرفته و یک سری فرایندها روی آن صورت میپذیرد، اینکه ذهن هر نوع از اطلاعات و دادههای ورودی را چطور ادراک و پردازش میکند موضوع مطالعه در علوم شناختی است.
اما این رشته بین رشته ای چطور می تواند با رسانه در ارتباط باشد و چه کارکردی در رسانه دارد؟
* رابطه علوم شناختی و رسانه
برای اینکه بتوانیم چرایی پرداختن به موضوع علوم شناختی و رسانه را درک کنیم ابتدا باید بدانیم که این دو چه ارتباطی با هم دارند.
هر رسانه بنا به رسالتی که دارد پیام هایی را برای مخاطبانش تولید می کند، پیامی که توسط تولیدکننده محتوا تولید میشود توسط مخاطبان مورد ادراک و پردازش قرار می گیرد.
رسانه این توانایی را دارد که نحوه ادراک و پردازش مخاطبش را متأثر کند، هر محتوایی که توسط هر رسانهای تولید میشود در واقع نوعی دستکاری (Manipulation) سیستم ادراک و پردازش مخاطب است.
به نوعی می توان گفت علوم شناختی مسیر ارتباط با مخاطب را برای هر رسانه روشن میکند بنابراین هر رسانهای (آگاهانه یا نا آگاهانه) از علوم شناختی بهره بیشتری ببرد میتواند در جذب و اثرگذاری بر مخاطب موفقیت بیشتری کسب کند.
البته این ارتباط بین علوم شناختی و رسانه متقابل است به طوریکه رسانه هم میتواند در موفقیت علوم شناختی اثرگذاری جدی داشته باشد و این اثرگذاری هم از طریق اثرگذاری بر پژوهشهای علوم شناختی است.
* چرایی استفاده از علوم شناختی در رسانه
به کارگیری علوم شناختی در رسانهها می تواند تاثیرات بسیاری در موفقیت رسانه ها داشته باشد.
از همه مهم تر اینکه علوم شناختی قدرت اثرگذاری و جذب مخاطب آنها را به شدت افزایش میدهد، البته ممکن است این به کارگیری الزاما آگاهانه نباشد
به عقیده کارشناسان، قطعاً رسانهها به مددگیری از علوم شناختی احتیاج دارند، اما بعضی از رسانهها به علت بیتوجهی به این حوزه، بیشتر مهجور ماندهاند، می توان گفت رسانه بر اساس اطلاعاتی که ارائه میکند میتواند واکنشهای افراد را هدایت و به این واسطه زاویه دید افراد را تغییر دهد.
* ضرورت بررسی علوم شناختی و رسانه از دیدگاه کارشناسان
کارشناسان حوزه های مختلف علمی نیز بر این عقیده اند که علوم شناختی میتواند در موفقیت رسانه ها بسیار موثر باشد و رسانه ها ناخودآگاه ملزم به استفاده از علوم شناختی هستند.
نصر اصفهانی عضو کمیته علمی نخستین کنفرانس ملی علوم شناختی و رسانه برگزاری کنفرانسهای علوم شناختی را برای ترویج این علم ضروری دانسته و معتقد است: اینکه توجه افراد به مسأله علوم شناختی جلب شود خیلی خوشایند است زیرا اگر توجه افراد به این موضوع جلب شود در افراد احساس نیاز ایجاد میشود و وقتی احساس نیاز در افراد به وجود آید به کارگیری بیشتر رسانهها برای ترویج این علم بیشتر به چشم میآید.
فرانک شیروانی عضو کمیته علمی کنفرانس علوم شناختی و رسانه نیز اعتقاد دارد که رسانهها میتوانند حکم یک تیغ دو لبه را داشته باشند که در صورت نادیده گرفتن علوم شناختی و آموزش افراد در مواجهه با رسانه، باعث آسیب شود و از سوی دیگر با آموزش صحیح به افراد برای مواجهه آگاهانه با رسانه از طریق علوم شناختی جامعه و قابلیتهای بالقوه آن را بالفعل کنند، در این میان به افرادی نیاز است که با علوم شناختی آشنا باشند و شیوههای تأثیر رسانه بر روان انسان را بدانند تا هدایتگر شیوههای بهتری برای بهرهبرداری از رسانهها باشند.
علی بیات سیدشهابی کارشناس اقتصاد رسانه و عضو شورای سیاستگذاری کنفرانس علوم شناختی و رسانه نیز یکی از کارکردهای جدی حوزه علوم شناختی را نحوه مواجهه مردم با اخبار جعلی یا به اصطلاح فیک نیوز است می داند و می گوید: در حال حاضر مشاهده می شود که مردم مستعد دریافت اطلاعات غلط بوده و در مواردی توانایی شناختی در آسیب پذیری این اخبار را ندارند بنابراین متخصصان علوم شناختی میتوانند با بررسی این موضوع که این اخبار چگونه به ذهن مخاطب میرسد ضمن اشاره به اثرات تخریبی این پدیده، پیشنهادات عملیاتی جدی را برای مقاومت در برابر آن ارائه کنند.
به گزارش فارس، کنفرانس ملی علوم شناختی و رسانه پنجشنبه اول اسفند ماه ۹۸ از ساعت ۸ تا ۱۸ در تالار شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار میشود.
منابع:
سایت ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی
تحقیقات دانشگاهی محققان حوزه علوم شناختی
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: رسانه علوم شناختی علوم شناختی و رسانه کنفرانس ملی علوم شناختی و رسانه شناسی شناختی و رسانه علوم شناختی علوم شناختی علوم شناختی بین رشته ای رسانه ها رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۴۳۴۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۸ نکته درباره افکار و خطاهای شناختی/ چطور خشم خود را کنترل کنیم؟
همه انسانها از استعداد لازم برای منفی فکرکردن برخوردارند. گرچه ممکن است بیماران مبتلا به بیماریهای روانپزشکی یا کسانی که افسردگی، خشم، اضطراب، ترس وعشق را تجربه میکنند، در مقایسه با افراد عادی افکارغیرمنطقی و منفی بیشتری داشته باشند.
افراد بههنجار و عادی نیز در موقعیتهای خاص مانند زمانی که هیجان خاصی را تجربه میکنند، آمادگی تولید افکار منفی را دارند. بنابراین یکی از راههای به دام کشیدن افکار منفی، توجه به هیجانات است.
وقتی برانگیخته هستید یا زمانی که در حال گذر از مرحله پیش از خشم به مرحله خشم و پرخاشگری هستید، بدانید که «افکار برانگیزاننده» نقش کلیدی را بازی میکنند و کنترل خشم بدون مهار این افکار امکان پذیر نیست. از طرفی برانگیختگی و هیجان، در فرآیند پردازش اطلاعات تداخل ایجاد میکنند و سبب میشوند که فرد به گونهای خاص فکر کند. سوگیری در پردازش اطلاعات که تحت تأثیر خطاهای شناختی است، نه تنها به خشم دامن میزند، بلکه فرد را از دسترسی به اطلاعات ناب نیز محروم میکند. اولین گام شناسایی خطاهای شناختی در فکر است. این خطاها عبارتند از:
۱- برچسبها:
برچسبهایی مانند بی انصاف، گستاخ، احمق، سوء استفادهگر، رذل و... میتوانند شما را خشمگینتر کنند و به همین دلیل واکنشهای پرخاشگرانه شدیدتری از خود نشان دهید. زیرا برچسبهایی که به دیگران میزنید، سبب میشود که دیگران را تحقیر یا سرزنش کنید و دقیقاً به خاطر همین برچسبها، حق مسلم خود میدانید که آنها را بکوبید یا زیر سؤال ببرید. شما ممکن است حتی به خودتان برچسبهایی مانند از بدشانسی من است، آدمی ابلهتر از من پیدا نکردند ، از بس ملاحظه کار هستم چنین دردسرهایی برای من پیش میآید بزنید.
حال وقتی به خود یا دیگری برچسب میزنید از خود بپرسید آیا کلی قضاوت نمیکنم؟ این برچسب مرا بیشتر عصبانی میکند یا آرام میکند؟ پاسخ دادن به این سؤالات میتواند به شما کمک کند تا برچسب زدن را متوقف کنید و برچسب ها را زیر سؤال ببرید. برای مثال ممکن است فردی در بسیاری از زمینه ها مسئولانه عمل کند اما در زمینهی خاصی غیرمسئول باشد پس نمیتوان به او برچسب کلی زد.
۲- قصد و عمد:
اگر کسی به شما وعدهای دهد و نتواند در زمان مقرر شده به وعدهی خود عمل کند، ممکن است دلایل زیادی برای این خلف وعده وجود داشته باشد اما اگر پیش خود فکر کنید که حتماً قصدی در کار بوده و فرد از روی عمد دست به چنین کاری زده است، خشمگین میشوید؛ زیرا احساس میکنید از شما سوء استفاده شده است. در این حالت نمرهی برانگیختگی شما در چند ثانیه از ۳ به ۱۰ میرسد و به سرعت به مرحلهی خشم و پرخاشگری میرسید، زیرا وقتی احساس کنید قربانی هستید و طرف به عمد خواسته است برای شما مشکلی ایجاد کند، تنها با تنبیه و حمله به طرف مقابل آتش خشم درونتان خاموش میشود. برای مثال، کسی گوشی تلفن را برنمیدارد و شما پیش خود میگویید: «عمداً گوشی را برنمیدارد و پاسخ تلفن مرا نمیدهد.»
۳- ذهن خوانی:
خواندن ذهن دیگران، عادت بیمارگونهی بسیاری از انسان هاست. زمانی که هیجان خاصی را تجربه میکنیم، بیشتر از مواقع دیگر به ذهن خوانی دست میزنیم. وقتی اندکی برانگیخته هستید و میزان برانگیختگی شما به نمرهی ۳ یا ۴ رسیده است، تنها یک یا دو ذهن خوانی کافی است که به نقطهی انفجار برسید. وقتی ذهنخوانی میکنید در مورد این که دیگران چه فکرهایی درباره شما دارند، پیش خودتان حدسهایی میزنید و سپس فرض را بر این میگذارید که این فرضها درست است و دیگران در مورد شما این گونه فکر میکنند.
۴- فاجعه سازی:
فاجعه سازی از اتفاق پیش آمده یا عملکرد طرف مقابل میتواند شما را از نقطه ۰ به نقطه ۱۰ در مقیاس برانگیختگی برساند. فاجعهسازی اغلب در قالب جملات این وحشتناک است، فاجعه است و غیرممکن است، میباشد.
نوع دیگری از فاجعهسازی «مطلق نگری» است. مطلق نگری در برابر نسبینگری قرار دارد و با واژههایی مانند «او همیشه... او هیچ وقت..... او هرگز...» همراه است.
طبیعی است که وقتی احساس قربانی شدن کنید، یا احساس کنید دیگری نسبت به شما ظلم کرده است و حق شما را تضییع نموده است، احساس خشم کنید و دست به پرخاشگری بزنید. برای مقابله با بزرگنمایی و فاجعهسازی از فنون همدلی، پرس وجو، کاوش و بررسی سود و زیان استفاده کنید.
۵- دنبال مقصر گشتن:
در صورتی که با مشاهدهی یک رویداد ناخوشایند، درصدد یافتن یک فرد مقصر یا گناه کار باشید تا همهی تقصیرها را به گردن او بیندازید، خشمگینتر خواهید شد و ممکن است دست به پرخاشگری بزنید. برای مثال: همه اش تقصیر اوست. اگر او دیر نمیکرد این اتفاق نمی افتاد.
به جملهی بالا نگاه کنید و تأثیر آن را در ایجاد خشم ببینید.
۶- نتیجهگیری شتابزده:
از یک رویداد یا اتفاق خاص، سریع نتیجه گیری میکنید و بر اساس آن واکنش نشان میدهید. برای مثال، اگر کسی به موقع سر قرار حاضر نشود، بلافاصله نتیجه میگیرید که شما را عمدا معطل کرده و سر کار گذاشته است. با این نتیجهگیری زودرس، به سرعت خشمگین میشوید و واکنش منفی نشان میدهید.
۷- پیشبینی منفی:
پیشبینی منفی رفتارهای احتمالی دیگران، میتواند برانگیزاننده خشم باشد. برای مثال کسی از شما کتابی امانت میگیرد و به موقع به شما نمیرساند با خود میگویید: «اگر با او برخورد نکنم و به اصطلاح او را سر جایش ننشانم دفعه بعد هم این کار را خواهد کرد.» «اگر از من حساب نبرد به این رفتارها ادامه خواهد داد.» همان طور که میبینید پیشبینی منفی برای رفتار دیگران میتواند برانگیزانندهی خشم باشد و سبب میشود واکنش منفی شدیدی از خود نشان دهید.
۸- تعمیم:
در تعمیم فرد با استفاده از کلماتی مانند «همیشه»، «هرگز»، «هیچوقت» یک رویداد را تعمیم میدهد. برای مثال: «دیر کردن کار همیشگیاش است.»
الهه ضمیری - خبرنگار تحریریه جوان قدس