آیا کرونا توسط "افرادی بدون علائم" نیز منتقل میشود؟
تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۹۳۵۳۳
یک سوال اساسی که این روزها ذهن متخصصان و پزشکان در مورد شیوع ویروس کرونا را درگیر کرده این است که آیا این ویروس میتواند به صورت غیرمتعارف شیوع یابد؟ این پرسش اساسی از آن جهت اهمیت دارد که شیوع غیر متعارف این ویروس میتواند ردیابی و مهار آن را بسیار دشوارتر کند.
به گزارش فرارو به نقل از NBC News، گزارشی که روز چهارشنبه (۳۰ بهمن ماه) در مجله پزشکی نیوانگلند (the New England Journal of Medicine) منتشر شد، به فرضیهای تقویت بخشید که بر اساس آن ویروس کرونا ممکن است توسط افرادی که هیچ علایمی از این بیماری ندارند منتقل شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ان بی سی، کارشناسان بیماریهای عفونی معتقدند که این گزارش به درک بهتر در چگونگی مواجهه با این ویروس میافزاید، اما مسئله مهمتر شیوع سریع آن را برطرف نمیکند. با این حال متخصصان میگویند هنوز برای اثبات علمی این نظریه زود است، هر چند که پزشکان چینی نمونههای متعددی از شیوع بدون علامت این بیماری را گزارش داده اند.
دکتر آمش عدلیا، دانشمند ارشد مرکز بهداشت دانشگاه جانس هاپکینز در بالتیمور و سخنگوی انجمن بیماریهای عفونی آمریکا در خصوص این یافتههای جدید گفت؛ هیچ مدرک و مستندی مبنی بر شیوع ویروس کرونا بدون علائم بیماری وجود ندارد. دکتر عدالیا گفت: «ما شواهد قطعی مبنی بر بروز این نوع پدیده درباره این ویروس جدید نداریم». وی افزود: «اگر چه این احتمال ممکن است، اما ما قبلاً چنین پدیدهای را در دیگر ویروسهای هم خانواده کرونا، یعنی مرس و سارس، ندیده ایم بنابراین مجبوریم که هرگونه ادعاهای اینچنینی درباره آن را با تردید بنگریم و آنها را به درستی مطالعه کنیم».
با این وجود دکتر عدلیا تاکید کرد که البته انواع دیگر ویروسهای تنفسی میتوانند بدون علامت گسترش یابند. وی گفت: «ما میدانیم که به عنوان مثال، آنفولانزا و راینو ویروسها -عامل اصلی بیماری سرماخوردگی در انسان- میتوانند بدون علائم منتشر شوند، اما در مورد کروناویروس جدید این امر هنوز به قطعیت دیده نشده است. البته این به معنای آن نیست که چنین چیزی در مورد کروناویروس صادق نیست و یا این اتفاق نیفتاده است، بلکه فقط به طور قطع هنوز این امر اثبات نشده است.»
این در حالی بود که مجله پزشکی نیو انگلند در ماه ژانویه گزارشی را منتشر کرد که بر اساس آن یک زن چینی که برای یک سفر کاری عازم کشور آلمان شده بود، بدون داشتن علائم مشهود، باعث انتشار این بیماری عفونی در این کشور شد. اما این گزارش پس از مدتی مورد تردید قرار گرفت چرا که ظاهرا این فرد چینی دارای علائم خفیفی از این بیماری از جمله تب خفیف بود و این فرد در آن زمان داورهای ضد تب را مصرف میکرده است. این امر موجب شد که در همان زمان مسئله شیوع کرونا بدون وجود علائم به سرعت رو به فراموشی رود.
کارشناسان علائمی همچون سرفه، تب و گلو درد را جزو نشانههای بیماری عفونی ویروس کرونا میدانند با این همه این مسئله نیز وجود دارد که برخی افراد آلوده ممکن است علائمی خفیف داشته باشند که چندان نگران کننده به نظر نرسد. به عبارت بهتر ممکن است برخی افراد آلوده به ویروس کرونا تنها علائم خفیفی از تب یا سرفه را نشان دهند که این امر ممکن است در برداشت اولیه خود فرد، یک سرماخوردگی خفیف تشخیص داده شود.
با این حال هنوز گزارشهای متعدد از کشور چین حکایت از مشاهده شیوع ویروس کرونا بدون علائم مشخص است همین امر نگرانیهای جهانی را در روزهای اخیر را افزایش داده است. دکتر «آنتونی فاوسی»، مدیر مؤسسه ملی آلرژی و بیماریهای عفونی آمریکا، در این خصوص اظهار داشت که گمان میرود انتقال بدون علامت کروناویروس، امکان پذیر است. دکتر فاوسی در گفتگو با ان بی سی گفت: «گزارشهای اولیه در برخی موارد مشخص میکند که کروناویروس جدید در افراد بدون علائم قابل انتقال است هرچند که ما هنوز به درستی نمیدانیم این نوع انتقال تا چه حد در شیوع بیماری تأثیر دارد».
وی افزود: با این که انتقال این بیماری بدون علائم مشخص قابل رد کردن نیست، اما آنچه که مشخص است، افراد آلوده دارای علائم، معمولاً عامل اصلی شیوع این بیماری تنفسی هستند. به عبارت دیگر، مانند سایر بیماریهای تنفسی، حتی اگر ویروس کرونا بتواند بدون علامت پخش شود، اکثریت قریب به اتفاق شیوع این بیماری توسط افراد آلودهای است که علائم مشخص دارند.
دکتر «چارلز چیو»، استاد طب آزمایشگاهی در بخش بیماریهای عفونی در دانشگاه کالیفرنیا، سانفرانسیسکو، گفت: ترشحات تنفسی هنگامی که فرد سرفه میکند یا عطسه میکند، به هوا منتقل میشود، بنابراین افرادی که به وضوح بیمار هستند، ناقل اصلی این بیماری به شمار میروند. دکتر چیو افزود: «وقتی کسی عطسه یا سرفه میکند، ترشحات تنفسی او میتواند به شعاع دو تا سه متر منتشر شود بنابراین به طور معمول کسانی که در چنین فاصلهای با فرد آلوده قرار دارند به راحتی ممکن است آلوده شوند. این متداولترین مسیر انتقال بیماری است؛ بنابراین ممکن است افراد آلودهای وجود داشته باشند که علائم کمتری دارند و یا علائم عفونی از خود نشان ندهند-ولی ویروس موجود در مخاط یا ترشحات آنها وجود داشته باشد-، اما این افراد تا زمانی که سرفه یا عطسه نکنند، بعید به نظر میرسد که ویروس را به شخص دیگری منتقل کنند».
دکتر چیو با این حال افزود که البته افراد آلوده بدون علائم ممکن است بدون عطسه و سرفه نیز این ویروس را منتقل کنند. در واقع این افراد با لمس بینی یا دهان و چشم خود و سپس تماس دست آلوده با سطوح مختلف، امکان انتقال این بیماری به افراد دیگر را دارند. دکترچیو افزود که: «من فکر میکنم که احتمالاً کروناویروس جدید میتواند بدون علامت منتقل شود، اگرچه احتمالاً این نوع انتقال را باید یک پدیده نادر تلقی کرد.»
با وجود گسترش کروناویروس، طبق گزارش سازمانهای بهداشتی، تقریباً ۸۰ درصد موارد ابتلا در حالت خفیف هستند، بنابراین افراد ممکن است دارای علائمی باشند که خود متوجه آن نیستند. به عنوان مثال، سردرد و کمردرد از جمله مواردی است که به طور طبیعی هر فرد ممکن است به دلیل فعالیتهای روزمره با آن مواجه شود، در حالی که این موارد میتواند در واقع علائم خفیف فرد آلوده باشد. در نتیجه، بیماران آلوده به کروناویروس ممکن است به اشتباه گزارش دهند که هیچ گونه علائمی نداشته اند و مقامات بهداشتی نیز ممکن است همین گزارشها را مبنای خود قرار دهند.
دکتر «تریش پرل»، رئیس بیماریهای عفونی در مرکز پزشکی دانشگاه تگزاس در دالاس، در این خصوص میگوید: دانستن مسیر دقیق شیوع ویروس کرونا در مهار این بیماری و سالم نگه داشتن افراد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. دکتر پرل افزود: "من فکر میکنم سوال این است که کروناویروس جدید با چه سرعتی گسترش مییابد و آیا میتوانیم گسترش آن را به اندازه کافی محدود کنیم تا بتوانیم سایر راههای درمان از جمله واکسنها را تهیه کنیم. ما میخواهیم امکانات بیشتری را در اختیار افراد آلود قرار دهیم تا از گسترش این ویروس جلوگیری کنیم. در صورت گسترش بیشتر این ویروس، به این ترتیب پیامدها به همان اندازه که تا کنون دراماتیک و ویرانگر بوده اند، ویرانگرتر خواهند شد.»
آمارها نشان میدهد که ویروس کرونا تاکنون بیش از ۷۶۰۰۰ نفر را در سرتاسر جهان آلوده کرده و حداقل ۲۲۰۰ نفر را کشته است که بیشتر قربانیان در کشور چین بوده اند.
منبع: پارسینه
کلیدواژه: کرونا علائم کرونا پارسی خبر بیماری های عفونی شیوع ویروس کرونا کروناویروس جدید افراد آلوده بدون علامت ویروس جدید بدون علائم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۹۳۵۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف شگفت انگیز سرنخهای ژنتیکی افسردگی
فرارو- از توصیف تجربیات اصلی افسردگی تغییرات در انرژی، فعالیت، تفکر و خلق و خو بیش از ده هزار سال میگذرد. واژه افسردگی حدود ۳۵۰ سال است که مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به چنین پیشینه طولانیای ممکن است شگفت زده شوید اگر بدانید که متخصصان در مورد چیستی افسردگی و هم چنین درباره نحوه تعریف یا علت بروز آن با یکدیگر اجماع نظر ندارند. با این وجود، بسیاری از کارشناسان با این موضوع موافق هستند که افسردگی خانواده بزرگی از بیماریها به علل و سازوکارهای مختلف است. این امر باعث میشود تا انتخاب بهترین درمان برای هر فرد چالش برانگیز باشد.
افسردگی واکنشی در برابر افسردگی درون زادبه گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، یک استراتژی آن است که انواع فرعی افسردگی را جستجو کرده و ببینید که آیا ممکن است با انواع مختلف درمان بهتر عمل کنند یا خیر. یک مثال در این باره مقایسه افسردگی واکنشی با افسردگی درون زاد است. افسردگی واکنشی (هم چنین به عنوان افسردگی اجتماعی یا روانی نیز شناخته میشود) ناشی از قرار گرفتن در معرض رویدادهای استرس زای زندگی است. این موارد ممکن است مورد تعرض واقع شدن یا مواجهه با از دست دادن یک عزیز باشد و یک واکنش قابل درک به یک محرک خارجی قلمداد میشوند.
در مقابل، افسردگی درون زاد (که به عنوان افسردگی بیولوژیکی یا ژنتیکی نیز قلمداد میشود) توسط چیزی در درون ایجاد میشود مانند ژنها یا شیمی مغز. بسیاری از افرادی که به صورت بالینی در زمینه سلامت روان کار میکنند این نوع از تقسیم بندی را میپذیرند. با این وجود، پژوهشگرانی از دانشگاه سیدنی این تقسیم بندی را بیش از اندازه ساده قلمداد کردند. آنان به این موضوع پرداختند که ژنها و رویدادهای استرس زای زندگی ممکن است به صورت جداگانه در ایجاد افسردگی نقش داشته باشند، اما همزمان با افزایش خطر ابتلا به افسردگی یک فرد با یکدیگر در تعامل هستند. شواهد نشان میدهند که در قرار گرفتن در معرض عوامل استرس زا یک جزء ژنتیکی وجود دارد. برخی از ژنها روی مواردی مانند شخصیت یا کاراکتر تاثیر میگذارند. برخی از ژنها بر نحوه تعامل ما با محیط تاثیر میگذارند.
در نتیجه، آن تیم تحقیقاتی در دانشگاهی سیدنی تصمیم گرفتند نقش ژنها و عوامل استرس زا را بررسی کنند تا متوجه شوند آیا طبقه بندی افسردگی به عنوان واکنشی یا درون زاد معتبر است یا خیر. افراد مبتلا به افسردگی به پرسشهایی درباره قرار گرفتن در معرض رویدادهای استرس زای زندگی پاسخ دادند. محققان دانشگاه سیدنی DNA نمونههای بزاق آن افراد را برای محاسبه مخاطرات ژنتیکی آنان برای اختلالات روانی مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. سوال آنان ساده بود این که آیا خطر ژنتیکی برای افسردگی، اختلال دو قطبی، اسکیزوفرنی، اختلال کم توجهی – بیش فعالی* (ADHD)، اضطراب و روان رنجوری* (Neuroticism) بر قرار گرفتن گزارش شده افراد در معرض رویدادهای استرس زای زندگی تاثیر میگذارد یا خیر.
شاید بپرسید آن محققان چرا برای محاسبه خطر ژنتیکی اختلالات روانی در افرادی که پیشتر دچار افسردگی بودند به پژوهش پرداختند و کم و بیش بودن این واریانت در افراد مختلف متفاوت است. حتی افرادی که پیشتر به افسردگی دچار بوده اند نیز ممکن است خطر ژنتیکی کمی برای آن داشته باشند. این افراد ممکن است به دلیل برخی علل دیگر دچار افسردگی شده باشند.
محققان دانشگاه سیدنی خطر ژنتیکی شرایطی به جز افسردگی را به چند دلیل بررسی کردند. نخست آن که واریانتهای ژنتیکی مرتبط با افسردگی با افسردگی مرتبط با سایر اختلالات روانی همپوشانی دارند. نکته دوم آن که دو فرد مبتلا به افسردگی ممکن است واریانت ژنتیکی کاملا متفاوتی داشته باشند. بنابراین، محققان قصد داشتند شبکه گستردهای برای بررسی طیف وسیع تری از واریانتهای ژؤنتیکی مرتبط با اختلالات روانی ایجاد کنند.
اگر تقسیم بندی افسردگی به دو دسته واکنشی و درون زاد معتبر باشد انتظار میرود افرادی که مولفه ژنتیکی کم تری در افسردگی خود دارند (گروه واکنشی) رویدادهای استرس زای زندگی را گزارش کنند. هم چنین انتظار میرود افرادی که دارای مولفه ژنتیکی بالاتری هستند (گروه درون زاد) رویدادهای استرس زای کم تری را گزارش کنند.
با این وجود، پس از مطالعه بیش از ۱۴ هزار فرد مبتلا به افسردگی نتیجه کاملا برعکس آن چه انتظار میرفت حاصل شد. محققان دریافتند افرادی که در معرض خطر ژنتیکی بالاتری برای افسردگی، اضطراب، اختلال کم توجهی – بیش فعالی یا اسکیزوفرنی قرار دارند میگویند که در معرض استرسهای بیش تری قرار گرفته اند. مواجهه با حمله از طریق سلاح، تجاوز جنسی، سانح رانندگی مشکلات حقوقی و مالی و سوء استفاده و مورد بی توجهی قرار گرفتن در دوران کودکی در افرادی که خطر ژنتیکی بالاتری برای افسردگی، اضطراب، اختلال کم توجهی – بیش فعالی یا اسکیزوفرنی داشتند شایعتر بود.
ژنها چگونه نقش ایفا میکنند؟خطر ژنتیکی اختلالات روانی حساسیت افراد را نسبت به محیط تغییر میدهد. دو نفر را تصور کنید یکی با خطر ژنتیکی بالا برای افسردگی و دیگری با خطر ژنتیکی پایین برای افسردگی. آن دو نفر شغل شان را از دست میدهند. فرد آسیب پذیر از نظر ژنتیکی از دست دادن شغل را به عنوان تهدیدی برای ارزش خود و موقعیت اجتماعی اش تجربه میکند. احساس شرم و ناامیدی در او وجود دارد. او از ترس از دست دادن شغل دیگر نمیتوانند خود را مجبور کنند به دنبال شغل دیگری باشد. برای فرد دیگر از دست دادن شغل کمتر با چنین احساسی همراه است. آن دو نفر یک رخداد را به گونهای متفاوت درونی میکنند و آن را به شکلی متفاوت به یاد میآورند.
خطر ژنتیکی برای اختلالات روانی همچنین ممکن است باعث شود افراد در محیطهایی قرار بگیرند که اتفاقات بدی در آن رخ میدهد. برای مثال، خطر ژنتیکی بالاتر برای افسردگی ممکن است بر عزت نقس تاثیر بگذارد و فرد را بیشتر در معرض روابط ناکارآمد قرار دهد که سپس تبدیل به روابطی بد خواهند شد.
مطالعه محققان برای افسردگی چه معنایی دارد؟نخست آن که نتیجه مطالعه تایید میکند که ژنها و محیط مستقل نیستند. ژنها بر محیطهایی که در نهایت در آن زندگی میکنیم و بر رخدادهای پس از آن تاثیر میگذارند. ژنها هم چنین بر نحوه واکنش ما به آن رویدادها تاثیر میگذارند.
دوم آن که نتیجه مطالعه محققان استرالیایی از تمایز بین افسردگی واکنشی و درون زاد پشتیبانی نمیکند. ژنها و محیطها تعامل پیچیدهای دارند. در اکثر موارد افسردگی ترکیبی از ژنتیک، بیولوژی و عوامل استرس زا است.
سوم آن که افراد مبتلا به افسردگی که مولفه ژنتیکی قوی تری در افسردگی خود دارند گزارش میدهند که زندگی شان با عوامل استرس زای جدی تری نشانه گذاری شده است. بنابراین، از نظر بالینی افرادی که آسیب پذیری ژنتیکی بالاتری دارند ممکن است از یادگیری تکنیکهای خاص برای مدیریت استرس خود بهرهمند شوند. این ممکن است به برخی از افراد کمک کند تا در وهله نخست احتمال ابتلا به افسردگی را کاهش دهند. هم چنین، ممکن است به برخی از افراد مبتلا به افسردگی کمک کند تا مواجهه مداوم خود را با عوامل استرس زا را کاهش دهند.
اختلال کم توجهی – بیش فعالی یک اختلال عصبی رشدی است که با اختلال عملکرد اجرایی و علائمی همچون نقص در توجه و تمرکز، بی احتیاطی، بیش فعالی و تکانشگری که فراگیر، مخرب و در عین حال برای سن فرد غیرطبیعی هستند مشخص میشود.
*روان رنجوری یا روان آزرده گرایی یک تمایل طولانی مدت به یک حالت عاطفی منفی یا اضطراب است. روان رنجوری یک بیماری نیست بلکه یک ویژگی شخصیتی است. افراد مبتلا به روان رنجوری تمایل بیشتری به افسردگی دارند و بیشتر از دیگران احساس گناه، حسادت، عصبانیت و اضطراب میکنند.