تنسی ویلیامز و پژواک صدای طبقه فرودست
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۴۶۱۷۶
تنسی ویلیامز در ۱۹۱۱ میلادی در کلمبوسمی سی سی پی آمریکا متولد شد، پدرش پیلهور دورهگرد بود. هفت سال نخست زندگی او در شـهرهای مختلف میسیسیپی سپری شد، بعد در ۱۹۱۸ میلادی خانواده وی به سنت لوئیـز مهاجرت کردند اما اقامت در سنت لوئیز سبب شد که پدرش، دایم الخمر شود و ایـن امر موجب بروز مشکلاتی در خانه شد و این نابسامانی ویلیامز را بـه طـرف نویسندگی کشاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ویلیامز در سالهای ۱۹۳۱ تا ۱۹۳۳ میلادی در دانشگاه میسوری به تحصیل پرداخت و از همان سالها به نوشتن داستانهای کوتاه و شعر پرداخت. مدتی به دلیل مشکلات مالی ترک تحصیل کرد اما هیچگاه از نوشتن غافل نشد. در ۱۹۳۶ میلادی دوباره به تحصیل ادامه داد و پس از ۲ سال تحصیلات خود را به پایان رساند. این نویسنده آمریکایی نخستین داستان خود را در مـجله وایـرتیلر به چاپ رسانید. البته وی هـنگامی که دوره اول دانشگاهش را مـیگذراند، نـمایشنامه کوتاهی بنام «قاهره، شانگهای، بمبئی» نوشت که در یک تئاتر جمعوجور محلی اجرا شد. این نمایشنامه کـمدی هـرگز چـاپ نشد. دومین نمایشنامه کوتاه او که بر صحنه آمد، «برج جادو» نام داشت. همچنین نمایشنامه های بلند به نامهای شمعها در آفتاب و ناپایدار به وسیله گروه «مالرز» بر صـحنه تئاتر آمد. این نمایشنامه نویس برجسته در آثار اولیه خود تحولات و دگرگونیها و به اعـتباری دگـردیسیهای اجتماعی و سیاسی را به طور صریح به باد انتقاد میگرفت. برای نمونه وی در «شمعها در آفتاب» از معدنچیان ذغـالسنگ در «آلابـاما» سخن گفته و تـنگدستی را دوشـادوش با خیانت که باعث اعتصاب، خشونت و قتل میشوند از دیدگاه آنها که در پنج طبقه زیرزمین زندگی میکنند، مورد بررسی قرار می دهد یا در نمایشنامه سرمقاله از صلح سخن میگوید و در اثری دیگر که درباره زرّادخانهها و تسلیحات نوشته شده، جنگ و نتایج آن را به طور عمیق و با شدیدترین کـلمات بـه نقد میکشد. بنابراین او در نخستین نمایش ها، انسان هایی را به عنوان شخصیت های اصلی به دنیای تئاتر آورد که خیلی از نمایشنامه نویسان هم عصر او اقبالی به آن نشان نمی دادند از آن جهت که تصور می کردند که تماشاگران آمریکایی که خود معمولاً از طبقه متوسط و مرفه هستند، رغبتی به تماشای زندگی این اشخاص ندارند. اصولأ تئاتر آن زمان هنوز به شکل و قالب قصه های رمانتیک و تراژدی های سنتی بیشتر اهمیت می داد به ویژه در زمان حساسی چون نیمه دهه ۴۰ تا ۵۰ میلادی که قشر گسترده جامعه در پی فراموش کردن جنگ بود.
همچنین وی در ۱۹۳۹ میلادی یک رشته از آثارش را با نام نواهای آمـریکایی گـردآوری کـرد و در ۱۹۴۰میلادی نمایشنامه ستیز فرشتگان را پدید آورد در واقع ویلیامز با خلق این اثر نخستین کار جدی و قـابل عـرضه هـمگانی خود را آغاز کرد اما این نویسنده نامدار از ۱۹۴۴ میلادی با به صحنه آوردن نمایشنامه باغوحش شیشهای در شیکاگو به شهرت رسید. استعداد خارق العاده ویلیامز در نویسندگی و به ویژه نمایشنامه نویسی از همان جوانی، بروز کرد. این نویسنده آمریکایی در نوشته هایش تحت تاثیر نویسندگانی مانند دی. جی. لاورنس، «هـارت کـرین»، لورکا، «رمبو»، «ریلکه» و «ملونی» بود، این افراد چنان تاثیری بر ویلیامز گذاشتند که به سادگی مـیتوان مـتوجه تأثیرشان در نوشتههای او شد.
مروری بر ویژگی آثار تنسی ویلیامز
آثار ویلیامز هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ فرم صاحب سبک است. در واقع ویلیامز را باید یکی از صاحب سبکان نمایشنامه نویسی و همچنین از بزرگان شخصیت سازی در دنیای نویسندگی دانست، بنابراین آنچه که آثار تنسی ویلیامز را در زمره آثار برجسته قرار میدهد، این است که وی شخصیت سازی های برجسته ای دارد. او آنچنان شخصیت های خود را پردازش می کند که گویی مخاطبش سال ها است، با او زندگی کرده و این درک را در مخاطب ایجاد می کند که با شخصیت ها خو بگیرد و زندگی کند. این گستردگی شخصیت پردازی او، وی را در شمار یکی از برجسته ترین نمایشنامه نویسان معاصر، قرار داده است. از دیگر ویژگی های نوشته های او که باید به آن توجه کرد، مساله محتوا و دغدغه های ذهنی ویلیامز است. وی از زندگی انسان هایی می نوشت که شاید در زندگی همه ما آدم ها حضور داشته اند اما هیچگاه دیده نشده اند.
بنابراین ویلیامز را می توان از جمله نویسندگانی به شمار آورد که مفهوم انسان و شناخت زندگی را در تاریخ نویسندگی دگرگون کرد. دیگر مفهومی که برای او بسیار اهمیت بالایی داشت، درونیات انسان ها بود. وی معتقد بود که هر انسان در درون خود دروازه هایی را دارد که رو به شهرهایی پر از رمز و راز باز می شوند. او در نوشته های خویش، خصوصاً در نمایشنامه ها، این مفهوم را به بهترین وجه ممکن به تصویر می کشد که پس از سال ها این دسته از نمایش ها در میان آثار برجسته در حوزه نمایشنامه نویسی انسان محور و زندگی محور یاد می شود. ویلیامز بر این باور بود که انسان مفهوم عجیبی است و نمی توان او را به هیچ وجه شناخت و تعریف کرد، بلکه تنها کاری که می توان انجام داد، این است که از انسان نوشت و یاد کرد و زندگی او را به تصویر کشید.
این نمایشنامه نویس آمریکایی در خصوص محتوای نمایشنامهها خود و چرایی به تصویر کشیدن انسان ها می گوید: زندگی انسان ها هر کدام دنیای عجیبی است، هر کدام برای خودشان غم ها و شادی هایی دارند که در ذهن هیچ انسان دیگری نظیر آن تکرار نمی شود. من در زندگی ام انسان های عجیبی دیده ام، انسان هایی را دیده ام که گاه به امید به صدا در آمدن درب خانه شان از شوق جان داده اند و انسان هایی را دیده ام که همسرانشان چند روز بر روی یک تخت جان داده بودند و آنها متوجه نشده بودند. این رسم زندگی است. انسان های امیدواری را می شناسم که از فرط امید در سیاهچاله های ناامیدی مرده اند و انسان های ناامیدی را می شناسم که از آن جهت که دیگر هیچ چیز برای از دست دادن ندارند، در رفاه و آسایش درونی زندگی می کنند. عجیب است اما این زندگی است. همه این مسایل نمایشنامه های مرا، داستان های مرا و صد البته ذهن نوشته های مرا در تشکیل داده است.
از مهم ترین آثار و نوشته های وی می توان به اتوبوسی به نام هوس، گربه روی شیروانی داغ، باغ وحش شیشهای، تابستان و دود، شب ایگوانا، خالکوبی رز، پرنده شیرین جوانی، ناگهان تابستان گذشته، قطار شیر دیگر اینجا توقف نمیکند و خال گلسرخ اشاره کرد. ویلیامز نه تنها تعداد زیادی نمایشنامه بلکه داستان های کوتاه و نیز چندین رمان هم خلق کرد، همچنین مقالات و اشعاری از او برجاست. باید خاطر نشان کرد که ویلیامز به دلیل نوشتن ۲ نمایشنامه، اتوبوسی به نام هوس و گربه روی شیروانی داغ ۲ بار جایزه پولیتزر را نصیب خود کرد.
همچنین ویلیامز به عنوان فیلمنامه نویس هم بسیار معتبر بود؛ کارگردانان مشهوری چون الیاکازان و ریچارد بروکز از روی نوشته های او فیلم ساختند و هنرپیشگان سرشناس زمان در آن فیلم ها نقش آفرینی کردند، توجه کارگردانان سینما به این آثار ویلیامز را شاید بتوان به حساب خط داستانی این نمایشنامه ها گمارد. او از اواخر دهه ۴۰ میلادی نمایشنامه هایش را عرضه کرد و شانس آن را داشت که در همان آغاز کار شناخته و مطرح شود. دلیل این موفقیت را در خود نمایشنامه ها می توان یافت.
ترجمه آثار ویلیامز در ایران
این نویسنده آمریکایی در ایران به نمایشنامههای مهم و اثرگذاری چون باغ وحش شیشهای، اتوبوسی به نام هوس و گربه روی شیروانی داغ شناخته میشود، نمایش باغوحش شیشهای در ایران نیز مایه الهام ساخت فیلم اینجا، بدون من شده است. اتاق تاریک نخستین مجموعه داستان از ویلیامز است که ملیحه بهارلو مترجم تخصصی حوزه ادبیات نمایش به فارسی ترجمه کرده و در انتشارات چشمه منتشر شده است، این مترجم در خصوص ویژگی مهم ویلیامز می گوید که این نویسنده آمریکایی ابتدا از اتفاقات واقعی زندگی خودش داستان مینوشت و بعد با اقتباس از آن داستانها، نمایشنامههای معروفش را آفرید. به عنوان مثال، او ابتدا داستان «تصویر دختری در شیشه» را نوشت و یکسال بعد از روی آن نمایشنامه «باغ وحش شیشهای» را به مرحله نگارش درآورد. داستان «تصویر دختری در شیشه» در کتاب «اتاق تاریک» منتشر شده است. به طور کل شخصیتهای داستانها و نمایشنامههایش همگی از آدمهای دخیل در زندگی واقعی خودش بودند. این مترجم بر این باور است که شخصیت لورا که در نمایشنامه «باغ وحش شیشهای» حضور دارد در جهان واقعی خواهر خود تنسی ویلیامز بود که مشکل روانی داشت. او در داستانهای مختلفی نیز از ویژگیهای همین شخصیت استفاده کرد. همچنین شخصیت «تام» که در همین نمایشنامه و در داستانهای مختلف حضور دارد در واقعیت خود ویلیامز است. نام اصلی او نیز ابتدا تامس بود که بعد به تنسی تغییر داد. این مترجم در توضیح بیشتر ارتباط شخصیتهای نمایشنامهها و داستانهای تنسی ویلیامز با زندگی واقعی خودش گفت: این نمایشنامه نویس مشهور همجنس خواه بود و از اجتماع طرد شد. به همین دلیل نیز شخصیتی منزوی و اجتماع گریز داشت. این ویژگی را در شخصیت تام نیز میبینیم که به شدت منزوی، سرخورده و گریزان از اجتماع است. شخصیت تام با انسانهای عادی فرق دارد و به همین دلیل همه چیز را ول میکند و میرود. شخصیت اصلی ویلیامز نیز در حقیقت همین بود.
از دیگر آثار وی که در ایران ترجمه شده، کتاب گربه روی شیروانی داغ، یکی از مشهورترین و محبوبترین نمایشنامههای معاصر محسوب می شود که پرویز ارشد ترجمه آن به زبان فارسی برای انتشارات مروارید انجام داده است. این نمایشنامه در ۱۹۵۵ میلادی نوشته شد و تاکنون مبنای ساخت فیلمها، نمایشها و حتی سریالهای متعددی در سراسر جهان بوده است. همچنین الهام بخش شاعران و نویسندگان مشهوری از جمله آرتور رمبو، آنتوان چخوف، ویلیام شکسپیر، دی اچ لاورنس، ویلیام فالکنر، جیمز جویس و ارنست همینگوی الهامبخش تنسی ویلیامز بودهاند.
پایان زندگی غول نمایشنامه نویسی سده بیستم
سرانجام این نمایشنامه نویس نامدار در ۱۹۸۳ میلادی در نیویورک دار فانی را وداع گفت. وی در وصیتنامه خود درخواست کرده بود که او را در ساکی بگذارند و از یک قایق به دریا بیندازند اما خانواده وی وصیتنامهاش را نادیده انگاشتند و جسد وی را در قبرستان کالواری دفن کردند. در گواهی پزشکی درگذشت وی نوشته شد که تنسی ویلیامز بر اثر قورت دادن در یک اسپری بینی یا یک شیشه قطره چشم، دچار خفگی شده و درگذشته است.
برچسبها شیکاگو نیویورک تنسی ویلیامز نویسنده نمایشنامهمنبع: ایرنا
کلیدواژه: شیکاگو نیویورک تنسی ویلیامز نویسنده نمایشنامه شیکاگو نیویورک تنسی ویلیامز نویسنده نمایشنامه نویسنده آمریکایی گربه روی شیروانی داغ نمایشنامه نویس نمایشنامه نویسی باغ وحش شیشه ای نمایشنامه ها تنسی ویلیامز انسان هایی داستان ها انسان ها شخصیت ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۴۶۱۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایمان برای انسان مؤمن امنیت به ارمغان میآورد
به گزارش خبرگزاری مهر، آیتالله رضا رمضانی در سلسله جلسات انسان اخلاقی در دعای مکارم الاخلاق امام سجاد (ع) با عنوان «قرار معنوی» که در مسجد آفخرا رشت برگزار شد، اظهار کرد: نگاه ما نسبت به صحیفه سجادیه باید یک نگاه تربیتی باشد.
نماینده مردم گیلان در مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه صحیفه سجادیه یک دستگاه تربیتی است، تصریح کرد: وقتی اسلام را مورد مطالعه قرار میدهیم میبینیم که میخواهد انسان را یک انسان اخلاقی تربیت کند.
وی با بیان اینکه انسان اخلاقی به معنای این است که با همگان ارتباطی معنادار و مبنایی دارد، افزود: اخلاقی که در دین مورد تاکید قرار گرفته به تمام ساحت زندگی انسان توجه میکند.
آیتالله رمضانی با تاکید بر اینکه انسان باید خود را تربیت کند و بردبار و خوش اخلاق باشد، اضافه کرد: ایمان برای انسان مؤمن امنیت به ارمغان میآورد و در جامعه یک زندگی مومنانه خواهد داشت.
دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت (ع) اضافه کرد: در دعای مکارم الاخلاق از خداوند ایمان از نوع کامل آن را درخواست میکنیم زیرا اگر ایمان نباشد زندگی بیهدف میشود.
وی با اشاره به اینکه انسان اخلاقی در زندگی دارای هدف است و زندگی مومنانه جامعه را امن میکند، تصریح کرد: وجود برخی مشکلات در جامعه نشان میدهد که ایمان به طور کامل در زندگی برخیها وارد نشده است.
وی با بیان اینکه انسان باید اعمال و رفتار خود را محاسبه کند، تصریح کرد: همه امور زندگی را نباید در این دنیا قرار دهیم و نگاه گذری باید نسبت به این حوزه وجود داشته باشیم.
آیتالله رمضانی با تاکید بر اینکه حیات زندگی انسان در آخرت است و آخرت به اراده خود انسان ساخته میشود، افزود: دعا فقط برای خواندن نیست بلکه باید با همان هدف، خود را تربیت کنیم.
نماینده مردم گیلان در مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه دعای مکارم الاخلاق دستگاه تربیتی است که انسان در مقام عمل برای امور صالح قرار گرفته است، اظهار کرد: فقر و غنا میتواند انسان را به کفر و یا حقیقت ایمان برساند.
کد خبر 6095727