نقطه عطفی در سلوک انسان به سوی خدا
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۴۶۲۱۹
برخی از زمانها و مکانها به دلیل ویژگیهایی که دارند از ارزش والاتری برخوردارند و دارای فضیلت و شرافت بیشتری برای سیر و سلوک إلیالله هستند؛ ماه رجب، از آن ماههایی است که بیشترین ریزش رحمت الهی در آن اتفاق میافتد، به همین دلیل آن را «رجبالأصب» مینامند. برای شناخت بیشتر دلایل اهمیت این ماه با حجتالاسلام حسین روحانینژاد، عضو هیئت علمی گروه عرفان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مؤلف کتاب «درآمدی بر مقامات سلوک» گفتوگو کردیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مریم احمدی شیروان/
برخی از زمانها و مکانها به دلیل ویژگیهایی که دارند از ارزش والاتری برخوردارند و دارای فضیلت و شرافت بیشتری برای سیر و سلوک إلیالله هستند؛ ماه رجب، از آن ماههایی است که بیشترین ریزش رحمت الهی در آن اتفاق میافتد، به همین دلیل آن را «رجبالأصب» مینامند. برای شناخت بیشتر دلایل اهمیت این ماه با حجتالاسلام حسین روحانینژاد، عضو هیئت علمی گروه عرفان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مؤلف کتاب «درآمدی بر مقامات سلوک» گفتوگو کردیم.
ماه بعثت خاتم النبیین(ص) و ولادت امیرالمؤمنین(ع)
حجتالاسلام روحانینژاد با اشاره به ولادت امیرالمؤمنین(ع) و بعثت خاتم النبیین(ص) در ماه رجب میگوید: این نکته در خور تأمل است که از نظر اهل معرفت، نبوت و رسالت، دارای گوهر و صدف است؛ صدف آن همان مسئولیتی است که بر عهده پیغمبر گذاشته شده تا مردم را به صراط مستقیم سلوک إلی الله هدایت کند، اما گوهر رسالت هر رسول و نبی، ولایت اوست که از اهمیت بیشتری برخوردار است. هر پیامبری پیش از آنکه نبی باشد، ولی است؛ زیرا ولایت از ریشه «وَلی» به معنای قرب است؛ بنابراین تا شخصی از عالیترین درجه قرب برخوردار نباشد، به رسالت مبعوث نمیشود.
او ادامه میدهد: امیرمؤمنان(ع) هم خاتم ولایت مطلقه الهیه است و بیشک آن بزرگوار در عالیترین حد از ولایت و قرب حضرت حق قرار دارد. خود آن بزرگوار فرموده است: «کنت ولیاً و آدم بین الماء و الطین»؛ من ولی بودم در حالی که آدم هنوز بین آب و گل بود. علی (ع) «ممسوس فی ذات الله» یعنی «فانی فی الله» بود.
این استاد حوزه و دانشگاه میافزاید: گرچه وجود عنصری خاتم الانبیا(ص) پس از همه انبیاست، اما نبوت او پیش از همه پیامبران است؛ چنان که خود آن بزرگوار فرموده است: «کنت نبیاً و آدم بین الماء والطین»؛ بنابراین رسول خدا(ص) خاتمالنبیین است نه تنها به این جهت که آخرین پیامبر است، بلکه به این جهت که او نبی مطلق است و در حقیقت، نبوت او پیش از دیگر پیامبران بوده و او افضل آنان است؛ به این معنا که تمام انبیا اگر چه از نظر ظاهری و جسمی پیش از او آمدهاند، اما در عالم ملکوت رسول اکرم(ص) بر همه تقدم دارد و همه انبیا از مشکات رسالت او استضائه کرده و نور میگیرند؛ انبیای پیش از پیغمبر اعظم(ص)، نبوت جزئیه دارند و نبوت مطلق از آن رسول اکرم(ص) است.
خوشا بهحال ذاکرین و اطاعتکنندگان
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان میکند: به همین دلیل این ماه نقطه عطفی در سلوک انسان به سوی خداست. بر اساس روایتی خدای متعال در آسمان هفتم فرشتهای قرار داده است که داعی نام دارد و در ماه رجب در یک فراخوان، آدمیان را هر شب تا صبح به ذکر خدا و اطاعت ترغیب میکند و میگوید: خوشا بهحال ذاکرین و اطاعتکنندگان و خداوند میفرماید: همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند، فرمانبردار کسی هستم که فرمانبردارم باشد و بخشنده کسی هستم که خواهان بخشایش باشد.
او عنوان میکند: در ماه رجب، حرکت سلوکی به سوی حضرت حق و بها دادن به تعالی روح، شتاب میگیرد و سالک إلی الله در ماه شعبان بیشتر اوج میگیرد و در ماه مبارک رمضان و در شب قدر میتواند از ظرفیت عظیم الهی آن به قدر یک عمر هزارماهه بهره بگیرد. متأسفانه اکثر ما بیشتر به جنبه مادی و جسمانی خود توجه داریم و از جنبه روحی خود غافلیم. در حالی که اصالت از آن روح است و جسم به منزله مرکبی برای آن محسوب میشود؛ توجه ما به جنبه بدنی باید در حد ابزار برای تعالی روحی باشد و بیش از آن در حقیقت ساختن خانه در زمین دیگران و برای بیگانه کار کردن است.
باید در رجب از خواب غفلت بیدار شویم
حجتالاسلام روحانینژاد ضمن اشاره به اعمال مخصوص ماه رجب که در کتابهای دعا و بهویژه مفاتیحالجنان آمده است، به بیان چند نکته سلوکی میپردازد و میگوید: نخست باید از خواب غفلت بیدار شویم که به آن «یقظه» گفته میشود و سرآغاز «سلوک الیالله» است. پس از یقظه، انسان باید در آغاز هر روز «مشارطه» داشته باشد؛ یعنی عقل با نفس شرط کند که بر اساس فرامین الهی عمل کند و در فاصله زمانی صبح تا وقتی که میخواهد به بستر برود، «مراقبه» داشته باشد و کشیک نفس بکشد که از خط قرمزهای الهی عبور نکند. در پایان روز، آنگاه که میخواهد به بستر برود، به «محاسبه» نفس بپردازد؛ اگر از حدود الهی تجاوز نکرده، خدای را شکر و دوام توفیق خویش را از او مسئلت کند و اگر خدای ناکرده دچار غفلت شده است، استغفار کند و عزم جزم نماید که دیگر از فرمان الهی سر نپیچد. رجب ماه تحول معنوی است؛ در این ماه سالک الیالله باید بیش از دیگر ماهها حالت کنارهگیری از گناه داشته باشد؛ شاید اعتکاف در این ماه نیز برای رسیدن به این هدف باشد.
او تأکید میکند: رجب، ماه زیارت اولیای الهی و از عالیترین زمانهای اوج گرفتن از عالم ماده به سوی عالم ملکوت است؛ شاید علت اینکه در این ماه بر زیارت بعضی از اولیای الهی تأکید بیشتری شده است، این باشد که سالک الیالله باید با ولی الهی ارتباط برقرار کند؛ زیرا بدون ارتباط با ولی الهی سالک به جایی نمیرسد. اهل بیت(ع) صراط مستقیم سلوکاند؛ البته از محضر عالمان ربانی و استادان سلوکی هم باید بهره برد، اما نباید در این راه خطیر جز به انسانی کامل دست ارادت داد.
حجتالاسلام روحانینژاد در پایان با یاد سردار شهید سلیمانی میگوید: این شهید بزرگوار از رهبر انقلاب به عنوان حکیم یاد میکند و با تکرار قسم جلاله، عاقبت به خیری را در تبعیت از ایشان میداند و این سخنی است حق، درست و راهگشا و اشارتی است به حدیثی که میگوید کسی که حکیمی ارشادگر نداشته باشد، به هلاکت میرسد.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: ماه رجب سلوک عرفانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۴۶۲۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتالله جوادی آملی: فریب، راه نیست و با آن نمیتوان زندگی کرد
آیتالله جوادی آملی ۱۹ اردیبهشت ماه در درس اخلاق خود به شرح فرازی دیگر از نهجالبلاغه پرداخت که متن سخنان ایشان به شرح زیر است؛
حضرت امیر(ع) در تعبیر زیبایی فرمودند: الدُّنْیَا دَارُ مَمَرٍّ، لَا دَارُ مَقَرٍّ؛ وَ النَّاسُ فِیهَا رَجُلَانِ، رَجُلٌ بَاعَ فِیهَا نَفْسَهُ فَأَوْبَقَهَا، وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفْسَهُ فَأَعْتَقَهَا. دنیا قرارگاه نیست و قرارگاه، آخرت است که ما در آنجا ثابت میشویم و نه ساکن؛ لذا اگر میلیاردها سال هم آنجا باشیم خسته نمیشویم؛ خستگی برای ساکن است و نه ثابت؛ فرشتگان میلیاردها سال زنده هستند و خسته نشدهاند پس ما در آخرت به دارالقرار میرسیم و خسته هم نمیشویم گرچه با همین بدن خواهیم رفت. لذا فرشته مرگ ندا میدهد و میگوید هر چه جمع کنید از شما گرفته خواهد شد.
دنیا دار عبور است ولی برخی کودک ۸۰ و ۹۰ ساله هستند لذا در این سن هم فقط دائما این حرفها را میزنند که ما اینقدر راه میرفتیم و میخوردیم و افتخار به چیزهای بچهگانه میکنند. اینها در زمان حرکت کردهاند نه در مسائل دینی؛ فرمود برخی ابنای دنیا هستند و دنیای دار مقر نیست و دار ممر است. برخی خود را فروختهاند زیرا هر صحنهای پیش بیاید در آن حاضرند و خودفروشی کرده ولی عدهای در دنیا با خدا معامله کردهاند و بدن و حیات و جانشان را داده و شرف و انسانیت را خریدهاند و آزاد شدهاند؛ جهاد اکبر و اصغر کرده و با کوشش فراوان خود را خریدهاند. پس در همین سرزمین یک عده برده و یک عده هم آزاد میشوند.
حضرت امیر(ع) خود را سخنگوی قرآن معرفی کرده است گرچه همه از قرآن بهره میبرند؛ ولی ایشان فرمود که قرآن را باید مورد استنطاق قرار داد و من آن را به استنطاق در میآورم و من سخنگوی قرآن هستم. قرآن دنیا و مردم دنیا را معرفی و وظیفه انسانها را در دنیا معرفی کرده است؛ فرمود: این دنیا شامل کودکی، نوجوانی، جوانی، سالمندی و پیری است؛ شیخ بهایی فرمود وضع مردم در این ادوار تاریخی در سوره حدید بیان شده که فرموده است: اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ ۖ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا ۖ وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ ۚ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ.
انسان یا کودک است و دنبال بازی، یا دنبال اشتغال و مراحل بعد تا پیری است که برای او «دارم دارم» مطرح است. پس دنیا از دوره کودکی تا پیری به این چند قسمت قابل تقسیم است؛ لعب و لهو؛ لعب، لعاب دهان است که هیچ کسی با سرگرمی و لعاب سیر نمیشود و با دست خالی برمیگردد. اگر تشنه بخواهد خود را با لعاب دهن سیراب کند فریب خورده است. خداوند در این آیه نتیجه گرفته است که این ادوار پنجگانه در نهایت متاع غرور و فریب است.
استعمار مورد پسند خداخداوند این دنیا که سراسر نور است و هر چیزی در زمین آیتی است تا ما را به الله برساند آفریده است و فرمود من شما را استعمار میکنم؛ استعمار هم دو نوع است یکی پلید و دیگری مطلوب؛ خداوند در سوره هود فرمود من شما را استعمار میکنم یعنی از شما میخواهم زمین را آباد کنید و از دل کوه، معدن بیرون بیاورید؛ من از شما میطلبم که سرزمین خود را آباد کنید. وَإِلَیٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۚ قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَیْرُهُ ۖ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ ۚ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ؛ ما همه نعمات را به شما دادهایم و همت کنید تا کشورتان آباد شود و نباید منتظر دیگران باشید؛ بنابراین آبادنی و عمارت فقط برای مساجد نیست بلکه فراوان میتوان «انما یعمر» را مورد استدلال قرار داد.
پس عدهای در همین دنیا خود را خریدند که خدا از آنان به عنوان شهدا و مجاهد و .. یاد کرده است؛ برخی در مورد پیامبر(ص) گفتهاند که نباید تعبیر رحلت در مورد ایشان به کار برود؛ در قرآن از شهدای جبهه به عنوان شهید یاد نشده است و از کسانی که مقتول در راه خدا هستند به عنوان شهید یاد شده است؛ شهید قرآنی، شاهد است و پیامبر هر امتی هم شاهد اعمال امت خود است پس پیامبر هم شهید امم و هم شهید بر همه شهدا و انبیاء است: فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَیٰ هَٰؤُلَاءِ شَهِیدًا؛ بنابراین اگر حضرت امیر تعبیر به شهید قرآنی کرده است مراد این نوع شهید است.
خدا از همه طلب کرده است که زمین را آباد کنیم و ابادانی زمین به این نیست که منتظر کسی باشیم؛ سفارش به اقتصاد مانند سفارش به راهپیمایی نیست بلکه نیازمند علم و فن و مدیریت است؛ فرمود بروید کار کنید ولی بعد از اینکه درس خواندید یا اینکه از افراد درس خوانده استفاده کنید. مرحوم صاحب وسائل در جلد ۱۷ صفحه ۴۰ و ۴۱ این روایت را نقل کرده است که از امام باقر(ع) از وجود امیرالمؤمنین نقل کرد که من وجد ماء و ترابا ثم ...؛ کسی که آب و خاک دارد و دست فقر به سوی دیگران دراز کند خدا او را از رحمتش دور میکند؛ اینکه انسان از متخصص استفاده نکند و متخصص تربیت نکند و بعد بگوییم کار کنید، نمیشود؛ اقتصاد از پیچیدهترین علوم است. فرمود کسی که آب و خاک دارد و فقیر است دور از رحمت خداست. پیامبر(ص) هم فرمودند اگر گفته شد یک ساعت دیگر قیامت خواهد شد و نهالی در دست شما هست؛ این نهال را بکار و بمیر؛ آیا این حرف، بوسیدنی نیست؟
اختلاسگران خود را برده دنیا قرار دادهاندبنابراین عدهای خود ر ا در دنیا خریدند و خدا از آنان به عنوان مقتول فی سبیل الله یاد میکند و اینها شهید هستند؛ در سوره مبارکه توبه، آیه ۱۱۱ فرمود: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَیٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَیٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ. برخی خود را به دنیا میفروشند و خود را برده قرار میدهند و اختلاس میکنند.
البته گاهی کسی در عرصه قلم و کار فرهنگی تلاش میکند و او هم باید تا آخرین لحظه عمر دست از تلاش برندارد کما اینکه کسانی چون بوعلی سینا اینطور بودند. ما در اسلام شخصیتهایی داشتیم که نه استاد داشت و نه شاگردی در حد خودش متولد شد حتی بهمنیار هم که انسان فحلی است در سطح او نبود. ابوریحان بیرونی وصیت کرد وقتی من ُمردم با برادههای تراشیده شده نِی که با آن کتاب مینوشتم آب گرم کنید و مرا غسل دهید زیرا حاصل یک عمر قلمزدن من است؛ ما چنین عالمانی داشتیم و کتب گذشته به وسیله این افراد حفظ شده است و نوشته شده است.
خدا تاکید فرمود کسانی که با من معامله کردند خود را خریدند و آزاد کردند و این کم مقامی نیست که خدا بفرماید: هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلَائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ ۚ وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیمًا؛ خدا و ملائکه صلوات میفرستند نه صلوات افراد عادی مانند ما؛ پس ما و مسئولان نه باید راه کسی را ببندیم و نه بیراهه برویم؛ فریب، راه نیست و با آن نمیتوان زندگی کرد زیرا خود انسان گرفتار میشود. دین اسلام حتی فریب یک حیوان را جایز نمیداند و پیامبر(ص) وقتی فردی میخواست اسبش را فریب دهد او را نهی کرد. برخی تعابیر در مورد حیوانات وجود دارد حالا میشود ملتی را با دروغ، فریب دهیم؟
منبع: ایکنا (خبرگزاری بینالمللی قرآن)