تلاوت این سوره شما را از شرک دور میکند + صوت آیات
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۹۱۲۸۲
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره نساء چهارمین سوره قرآن است و در جزء چهارم آن قرار دارد.
این سوره بیشتر از احکام زناشویی و ارث سخن میگوید و در میان آنها به احکام نماز، جهاد و شهادت هم میپردازد.
در سوره نساء مطالبی به صورت خلاصه درباره اهل کتاب و سرگذشت پیشینیان آمده و خداوند درباره منافقان هشدار داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیه ۵۹ از آیات مشهور سوره نساء است که به آیه اولی الامر شهرت دارد و به اطاعت از «اولی الامر» دستور میدهد. بنا بر احادیث منظور از «اولی الامر» امامان شیعه هستند؛ از آیات دیگر مشهور این سوره، آیه تیمم و آیه محارم است.
پیامبر (ص) درباره فضیلت خواندن سوره نساء میفرماید: هر کس سوره نساء را قرائت کند، مانند آن است که به همه مؤمنانی که میراثی بر جای گذاشتهاند صدقه داده و اجری همانند آزاد کردن بنده به او خواهند داد و از شرک به دور خواهد بود و در مشیت الهی از کسانی خواهد بود که خداوند از آنها در گذشته است.
امام علی (ع) نیز در این باره فرمودند: اگر فردی سوره نساء را در روزهای جمعه تلاوت کند، از فشار قبر در امان خواهد بود.
فایل صوتی تلاوت آیات ۱ تا ۵۰ سوره نسا با صدای شهریار پرهیزگار
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی متن آیاتی از سوره نساء همراه با ترجمهبِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَ بَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَ نِسَاءً ۚ وَ اتَّقُوا اللَّـهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحَامَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا ﴿١﴾
اى مردم، از پروردگارتان که شما را از «نفس واحدى» آفرید و جفتش را نیز از او آفرید و از آن دو مردان و زنان بسیارى پراکنده کرد پروا دارید و از خدایى که به نام او از همدیگر درخواست مىکنید پروا نمایید و زنهار از خویشاوندان مَبُرید که خدا همواره بر شما نگهبان است(۱)
وَ آتُوا الْیَتَامَىٰ أَمْوَالَهُمْ ۖ وَ لَا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِیثَ بِالطَّیِّبِ ۖ وَ لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَهُمْ إِلَىٰ أَمْوَالِکُمْ ۚ إِنَّهُ کَانَ حُوبًا کَبِیرًا ﴿٢﴾
و اموال یتیمان را به آنان باز دهید و مال پاک و مرغوب آنان را با مال ناپاک خود عوض نکنید و اموال آنان را همراه با اموال خود مخورید که این گناهى بزرگ است (۲)
وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِی الْیَتَامَىٰ فَانکِحُوا مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا ﴿٣﴾
و اگر در اجراى عدالت میان دختران یتیم بیمناکید هر چه از زنان دیگر که شما را پسند افتاد دو دو، سه سه، چهار چهار، به زنى گیرید پس اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید به یک زن آزاد یا به آنچه از کنیزان مالک شدهاید اکتفا کنید این خوددارى نزدیکتر است تا به ستم گرایید و بیهوده عیالوار گردید (۳)
وَ آتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً ۚ فَإِن طِبْنَ لَکُمْ عَن شَیْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَکُلُوهُ هَنِیئًا مَّرِیئًا ﴿٤﴾
و مهر زنان را به عنوان هدیهاى از روى طیب خاطر به ایشان بدهید و اگر به میل خودشان چیزى از آن را به شما واگذاشتند آن را حلال و گوارا بخورید (۴)
وَ لَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّـهُ لَکُمْ قِیَامًا وَ ارْزُقُوهُمْ فِیهَا وَاکْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﴿٥﴾
و اموال خود را که خداوند آن را وسیله قوام زندگى شما قرار داده به سفیهان مدهید ولى از عواید آن به ایشان بخورانید و آنان را پوشاک دهید و با آنان سخنى پسندیده بگویید (۵)
وَ ابْتَلُوا الْیَتَامَىٰ حَتَّىٰ إِذَا بَلَغُوا النِّکَاحَ فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ ۖ وَ لَا تَأْکُلُوهَا إِسْرَافًا وَ بِدَارًا أَن یَکْبَرُوا ۚ وَ مَن کَانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ ۖ وَ مَن کَانَ فَقِیرًا فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ ۚ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَیْهِمْ ۚ وَ کَفَىٰ بِاللَّـهِ حَسِیبًا ﴿٦﴾
و یتیمان را بیازمایید تا وقتى به سن زناشویى برسند پس اگر در ایشان رشد فکرى یافتید اموالشان را به آنان رد کنید و آن را از بیم آنکه مبادا بزرگ شوند به اسراف و شتاب مخورید و آن کس که توانگر است باید از گرفتن اجرت سرپرستى خوددارى ورزد و هر کس تهیدست است باید مطابق عرف از آن بخورد پس هر گاه اموالشان را به آنان رد کردید بر ایشان گواه بگیرید خداوند حسابرسى را کافى است (۶)
لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ ۚ نَصِیبًا مَّفْرُوضًا ﴿٧﴾
براى مردان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان آنان بر جاى گذاشتهاند سهمى است و براى زنان نیز از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان آنان بر جاى گذاشتهاند سهمى خواهد بود خواه آن مال کم باشد یا زیاد نصیب هر کس مفروض شده است (۷)
وَ إِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَىٰ وَ الْیَتَامَىٰ وَ الْمَسَاکِینُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﴿٨﴾
و هر گاه خویشاوندان یتیمان و مستمندان در تقسیم ارث حاضر شدند چیزى از آن را به ایشان ارزانى دارید و با آنان سخنى پسندیده گویید (۸)
وَلْیَخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللَّـهَ وَلْیَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا ﴿٩﴾
و آنان که اگر فرزندان ناتوانى از خود بر جاى بگذارند بر آینده آنان بیم دارند باید از ستم بر یتیمان مردم نیز بترسند پس باید از خدا پروا دارند و سخنى بجا و درست گویند (۹)
إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا ۖ وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا ﴿١٠﴾
در حقیقت کسانى که اموال یتیمان را به ستم مىخورند جز این نیست که آتشى در شکم خود فرو مىبرند و به زودى در آتشى فروزان درآیند (۱۰)
یُوصِیکُمُ اللَّـهُ فِی أَوْلَادِکُمْ ۖ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَیْنِ ۚ فَإِن کُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَکَ ۖ وَإِن کَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ ۚ وَلِأَبَوَیْهِ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِن کَانَ لَهُ وَلَدٌ ۚ فَإِن لَّمْ یَکُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ ۚ فَإِن کَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ ۚ مِن بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِی بِهَا أَوْ دَیْنٍ ۗ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ لَا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعًا ۚ فَرِیضَةً مِّنَ اللَّـهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿١١﴾
خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش مىکند: سهم پسر، چون سهم دو دختر است؛ و اگر [همه ورثه]دختر [و]از دو تن بیشتر باشند، سهم آنان دو سوم ماترک است؛ و اگر [دخترى که ارث مىبرد]یکى باشد، نیمى از میراث از آنِ اوست، و براى هر یک از پدر و مادر وى [متوفى]یک ششم از ماترک [مقرر شده]است، این در صورتى است که [متوفى]فرزندى داشته باشد. ولى اگر فرزندى نداشته باشد و [تنها]پدر و مادرش از او ارث برند، براى مادرش یک سوم است [و بقیه را پدر مىبرد]؛ و اگر او برادرانى داشته باشد، مادرش یک ششم مىبرد، [البته همه اینها]پس از انجام وصیتى است که او بدان سفارش کرده یا دَینى [که باید استثنا شود]. شما نمى دانید پدران و فرزندانتان کدام یک براى شما سودمندترند. [این]فرضى است از جانب خدا، زیرا خداوند داناى حکیم است. (۱۱)
وَلَکُمْ نِصْفُ مَا تَرَکَ أَزْوَاجُکُمْ إِن لَّمْ یَکُن لَّهُنَّ وَلَدٌ ۚ فَإِن کَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَکُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْنَ ۚ مِن بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِینَ بِهَا أَوْ دَیْنٍ ۚ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْتُمْ إِن لَّمْ یَکُن لَّکُمْ وَلَدٌ ۚ فَإِن کَانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَکْتُم ۚ مِّن بَعْدِ وَصِیَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَیْنٍ ۗ وَإِن کَانَ رَجُلٌ یُورَثُ کَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِکُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ ۚ فَإِن کَانُوا أَکْثَرَ مِن ذَٰلِکَ فَهُمْ شُرَکَاءُ فِی الثُّلُثِ ۚ مِن بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصَىٰ بِهَا أَوْ دَیْنٍ غَیْرَ مُضَارٍّ ۚ وَصِیَّةً مِّنَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ ﴿١٢﴾
و نیمى از میراث همسرانتان از آنِ شما [شوهران]است اگر آنان فرزندى نداشته باشند؛ و اگر فرزندى داشته باشند یک چهارم ماترک آنان از آنِ شماست، [البته]پس از انجام وصیتى که بدان سفارش کردهاند یا دَینى [که باید استثنا شود]، و یک چهارم از میراث شما براى آنان است اگر شما فرزندى نداشته باشید؛ و اگر فرزندى داشته باشید، یک هشتم براى میراث شما از ایشان خواهد بود، [البته]پس از انجام وصیتى که بدان سفارش کردهاید یا دَینى [که باید استثنا شود]، و اگر مرد یا زنى که از او ارث مىبرند کلاله [بىفرزند و بىپدر و مادر]باشد و براى او برادر یا خواهرى باشد، پس براى هر یک از آن دو، یک ششم [ماترک]است؛ و اگر آنان بیش از این باشند در یک سوم [ماترک]مشارکت دارند، [البته]پس از انجام وصیتى که بدان سفارش شده یا دَینى که [باید استثنا شود، به شرط آنکه از این طریق]زیانى [به ورثه]نرساند. این است سفارش خدا و خداست که داناى بردبار است. (۱۲)
تِلْکَ حُدُودُ اللَّـهِ ۚ وَمَن یُطِعِ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ۚ وَذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿١٣﴾
اینها احکام الهى است، و هر کس از خدا و پیامبر او اطاعت کند، وى را به باغهایى درآورد که از زیر [درختان]آن نهرها روان است. در آن جاودانهاند، و این همان کامیابى بزرگ است. (۱۳)
وَمَن یَعْصِ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِیهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِینٌ ﴿١٤﴾
و هر کس از خدا و پیامبر او نافرمانى کند و از حدود مقرر او تجاوز نماید، وى را در آتشى درآورد که همواره در آن خواهد بود و براى او عذابى خفتآور است. (۱۴)
وَاللَّاتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِّنکُمْ ۖ فَإِن شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّىٰ یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللَّـهُ لَهُنَّ سَبِیلًا ﴿١٥﴾
و از زنان شما، کسانى که مرتکب زنا مىشوند، چهار تن از میان خود [مسلمانان]بر آنان گواه گیرید؛ پس اگر شهادت دادند، آنان [زنان]را در خانهها نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد یا خدا راهى براى آنان قرار دهد. (۱۵)
وَاللَّذَانِ یَأْتِیَانِهَا مِنکُمْ فَآذُوهُمَا ۖ فَإِن تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا ۗ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ تَوَّابًا رَّحِیمًا ﴿١٦﴾
و از میان شما، آن دو تن را که مرتکب زشتکارى مىشوند، آزارشان دهید؛ پس اگر توبه کردند و درستکار شدند از آنان صرفنظر کنید، زیرا خداوند توبهپذیر مهربان است. (۱۶)
إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّـهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیبٍ فَأُولَـٰئِکَ یَتُوبُ اللَّـهُ عَلَیْهِمْ ۗ وَکَانَ اللَّـهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿١٧﴾
توبه، نزد خداوند، تنها براى کسانى است که از روى نادانى مرتکب گناه مىشوند، سپس به زودى توبه مىکنند؛ اینانند که خدا توبهشان را مىپذیرد، و خداوند داناى حکیم است. (۱۷)
وَلَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ حَتَّىٰ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمْ کُفَّارٌ ۚ أُولَـٰئِکَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا ﴿١٨﴾
و توبه کسانى که گناه مىکنند، تا وقتى که مرگ یکى از ایشان دررسد، مىگوید: «اکنون توبه کردم»، پذیرفته نیست؛ و [نیز توبه]کسانى که در حال کفر مىمیرند، پذیرفته نخواهد بود، آنانند که برایشان عذابى دردناک آماده کردهایم. (۱۸)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَحِلُّ لَکُمْ أَن تَرِثُوا النِّسَاءَ کَرْهًا ۖ وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَیْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَن یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَیِّنَةٍ ۚ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ فَإِن کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰ أَن تَکْرَهُوا شَیْئًا وَیَجْعَلَ اللَّـهُ فِیهِ خَیْرًا کَثِیرًا ﴿١٩﴾
اى کسانى که ایمان آوردهاید، براى شما حلال نیست که زنان را به اکراه ارث برید؛ و آنان را زیر فشار مگذارید تا بخشى از آنچه را به آنان دادهاید [از چنگشان به در]برید، مگر آنکه مرتکب زشتکارى آشکارى شوند، و با آنها بشایستگى رفتار کنید؛ و اگر از آنان خوشتان نیامد، پس چه بسا چیزى را خوش نمىدارید و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مىدهد. (۱۹)
وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّکَانَ زَوْجٍ وَآتَیْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیْئًا ۚ أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِینًا ﴿٢٠﴾
و اگر خواستید همسرى [دیگر]به جاى همسر [پیشین خود]ستانید، و به یکى از آنان مال فراوانى داده باشید، چیزى از او پس مگیرید. آیا مىخواهید آن [مال]را به بهتان و گناه آشکار بگیرید؟ (۲۰)
وَکَیْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَىٰ بَعْضُکُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنکُم مِّیثَاقًا غَلِیظًا ﴿٢١﴾
و چگونه آن [مَهر]را مىستانید با آنکه از یکدیگر کام گرفتهاید، و آنان از شما پیمانى استوار گرفتهاند؟ (۲۱)
وَلَا تَنکِحُوا مَا نَکَحَ آبَاؤُکُم مِّنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ ۚ إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِیلًا ﴿٢٢﴾
و با زنانى که پدرانتان به ازدواج خود درآوردهاند، نکاح مکنید؛ مگر آنچه که پیشتر رخ داده است، چرا که آن، زشتکارى و [مایه]دشمنى، و بد راهى بوده است. (۲۲)
حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ وَبَنَاتُکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ وَعَمَّاتُکُمْ وَخَالَاتُکُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُکُمُ اللَّاتِی أَرْضَعْنَکُمْ وَأَخَوَاتُکُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِکُمْ وَرَبَائِبُکُمُ اللَّاتِی فِی حُجُورِکُم مِّن نِّسَائِکُمُ اللَّاتِی دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَکُونُوا دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ وَحَلَائِلُ أَبْنَائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلَابِکُمْ وَأَن تَجْمَعُوا بَیْنَ الْأُخْتَیْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ ۗ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا ﴿٢٣﴾
نکاح اینان بر شما حرام شده است: مادرانتان، و دخترانتان، و خواهرانتان، و عمههایتان، و خاله هایتان، و دختران برادر، و دختران خواهر، و مادرهایتان که به شما شیر دادهاند، و خواهران رضاعى شما، و مادران زنانتان، و دختران همسرانتان که [آنها دختران]در دامان شما پرورش یافتهاند و با آن همسران همبستر شدهاید -پس اگر با آنها همبستر نشدهاید بر شما گناهى نیست [که با دخترانشان ازدواج کنید]- و زنان پسرانتان که از پشت خودتان هستند، و جمع دو خواهر با همدیگر -مگر آنچه که در گذشته رخ داده باشد- که خداوند آمرزنده مهربان است. (۲۳)
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ۖ کِتَابَ اللَّـهِ عَلَیْکُمْ ۚ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَاءَ ذَٰلِکُمْ أَن تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِکُم مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ ۚ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿٢٤﴾
و زنان شوهردار [نیز بر شما حرام شده است]به استثناى زنانى که مالک آنان شدهاید؛ [این]فریضه الهى است که بر شما مقرر گردیده است؛ و غیر از این [زنان نامبرده]، براى شما حلال است که [زنان دیگر را]به وسیله اموال خود طلب کنید -در صورتى که پاکدامن باشید و زناکار نباشید- و زنانى را که متعه کردهاید، مَهرشان را به عنوان فریضهاى به آنان بدهید، و بر شما گناهى نیست که پس از [تعیین مبلغ]مقرر، با یکدیگر توافق کنید [که مدت عقد یا مَهر را کم یا زیاد کنید]؛ مسلماً خداوند داناى حکیم است. (۲۴)
وَمَن لَّمْ یَسْتَطِعْ مِنکُمْ طَوْلًا أَن یَنکِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُم مِّن فَتَیَاتِکُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ۚ وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِکُم ۚ بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ ۚ فَانکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ ۚ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ۚ ذَٰلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنکُمْ ۚ وَأَن تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَّکُمْ ۗ وَاللَّـهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿٢٥﴾
و هر کس از شما، از نظر مالى نمىتواند زنان [آزاد]پاکدامن با ایمان را به همسرى [خود]درآورد، پس با دختران جوانسال با ایمان شما که مالک آنان هستید [ازدواج کند]؛ و خدا به ایمان شما داناتر است. [همه]از یکدیگرید. پس آنان را با اجازه خانوادهشان به همسرى [خود]درآورید و مَهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه]پاکدامن باشند نه زناکار، و دوستگیران پنهانى نباشند. پس، چون به ازدواج [شما]درآمدند، اگر مرتکب فحشا شدند، پس بر آنان نیمى از عذاب [مجازات]زنان آزاد است. این [پیشنهاد زناشویى با کنیزان]براى کسى از شماست که از آلایش گناه بیم دارد؛ و صبر کردن، براى شما بهتر است، و خداوند آمرزنده مهربان است. (۲۵)
یُرِیدُ اللَّـهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ ۗ وَاللَّـهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿٢٦﴾
خدا مىخواهد براى شما توضیح دهد، و راه [و رسم]کسانى را که پیش از شما بودهاند به شما بنمایاند، و بر شما ببخشاید، و خدا داناى حکیم است. (۲۶)
وَاللَّـهُ یُرِیدُ أَن یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَیُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِیلُوا مَیْلًا عَظِیمًا ﴿٢٧﴾
خدا مىخواهد تا بر شما ببخشاید؛ و کسانى که از خواستهها [ى نفسانى]پیروى مىکنند مىخواهند شما دستخوش انحرافى بزرگ شوید. (۲۷)
یُرِیدُ اللَّـهُ أَن یُخَفِّفَ عَنکُمْ ۚ وَخُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِیفًا ﴿٢٨﴾
خدا مىخواهد تا بارتان را سبک گرداند؛ و [مىداند که]انسان، ناتوان آفریده شده است. (۲۸)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَن تَکُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنکُمْ ۚ وَلَا تَقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا ﴿٢٩﴾
اى کسانى که ایمان آوردهاید، اموال همدیگر را به ناروا مخورید -مگر آنکه داد و ستدى با تراضى یکدیگر، از شما [انجام گرفته]باشد- و خودتان را مکشید، زیرا خدا همواره با شما مهربان است. (۲۹)
وَمَن یَفْعَلْ ذَٰلِکَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِیهِ نَارًا ۚ وَکَانَ ذَٰلِکَ عَلَى اللَّـهِ یَسِیرًا ﴿٣٠﴾
و هر کس از روى تجاوز و ستم چنین کند، به زودى وى را در آتشى درآوریم، و این کار بر خدا آسان است. (۳۰)
إِن تَجْتَنِبُوا کَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَنُدْخِلْکُم مُّدْخَلًا کَرِیمًا ﴿٣١﴾
اگر از گناهان بزرگى که از آن [ها]نهى شدهاید دورى گزینید، بدیهاى شما را از شما مى زداییم، و شما را در جایگاهى ارجمند درمىآوریم. (۳۱)
وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّـهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبْنَ ۚ وَاسْأَلُوا اللَّـهَ مِن فَضْلِهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا ﴿٣٢﴾
و زنهار، آنچه را خداوند به [سبب]آن، بعضى از شما را بر بعضى [دیگر]برترى داده آرزو مکنید. براى مردان از آنچه [به اختیار]کسب کردهاند بهرهاى است، و براى زنان [نیز]از آنچه [به اختیار]کسب کردهاند بهرهاى است؛ و از فضل خدا درخواست کنید، که خدا به هر چیزى داناست. (۳۲)
وَلِکُلٍّ جَعَلْنَا مَوَالِیَ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ ۚ وَالَّذِینَ عَقَدَتْ أَیْمَانُکُمْ فَآتُوهُمْ نَصِیبَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدًا ﴿٣٣﴾
و از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان، و کسانى که شما [با آنان]پیمان بستهاید، بر جاى گذاشتهاند، براى هر یک [از مردان و زنان]، وارثانى قرار دادهایم. پس نصیبشان را به ایشان بدهید، زیرا خدا همواره بر هر چیزى گواه است. (۳۳)
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّـهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ۚ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّـهُ ۚ وَاللَّاتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ عَلِیًّا کَبِیرًا ﴿٣٤﴾
مردان، سرپرست زنانند، به دلیل آنکه خدا برخى از ایشان را بر برخى برترى داده و [نیز]به دلیل آنکه از اموالشان خرج مىکنند. پس، زنان درستکار، فرمانبردارند [و]به پاس آنچه خدا [براى آنان]حفظ کرده، اسرار [شوهران خود]را حفظ مىکنند؛ و زنانى را که از نافرمانى آنان بیم دارید [نخست]پندشان دهید و [بعد]در خوابگاهها از ایشان دورى کنید و [اگر تاثیر نکرد]آنان را بزنید؛ پس اگر شما را اطاعت کردند [دیگر]بر آنها هیچ راهى [براى سرزنش]مجویید، که خدا والاى بزرگ است. (۳۴)
وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَکَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَکَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن یُرِیدَا إِصْلَاحًا یُوَفِّقِ اللَّـهُ بَیْنَهُمَا ۗ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ عَلِیمًا خَبِیرًا ﴿٣٥﴾
و اگر از جدایى میان آن دو [: زن و شوهر]بیم دارید پس داورى از خانواده آن [شوهر]و داورى از خانواده آن [زن]تعیین کنید. اگر سرِ سازگارى دارند، خدا میان آن دو سازگارى خواهد داد. آرى! خدا داناى آگاه است. (۳۵)
وَاعْبُدُوا اللَّـهَ وَلَا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَىٰ وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا ﴿٣٦﴾
و خدا را بپرستید، و چیزى را با او شریک مگردانید؛ و به پدر و مادر احسان کنید؛ و در باره خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایه خویش و همسایه بیگانه و همنشین و در راهمانده و بردگان خود [نیکى کنید]، که خدا کسى را که متکبر و فخرفروش است دوست نمىدارد (۳۶)
الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَیَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَیَکْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ ۗ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُّهِینًا ﴿٣٧﴾
همان کسانى که بخل مىورزند، و مردم را به بخل وامىدارند، و آنچه را خداوند از فضل خویش بدانها ارزانى داشته پوشیده مىدارند؛ و براى کافران عذابى خوارکننده آماده کردهایم. (۳۷)
وَالَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَلَا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ ۗ وَمَن یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاءَ قَرِینًا ﴿٣٨﴾
و کسانى که اموالشان را براى نشاندادن به مردم انفاق مىکنند، و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارند؛ و هر کس شیطان یار او باشد، چه بد همدمى است. (۳۸)
وَمَاذَا عَلَیْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّـهُ ۚ وَکَانَ اللَّـهُ بِهِمْ عَلِیمًا ﴿٣٩﴾
و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان مىآوردند، و از آنچه خدا به آنان روزى داده، انفاق مىکردند، چه زیانى برایشان داشت؟ و خدا به [کار]آنان داناست. (۳۹)
إِنَّ اللَّـهَ لَا یَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ ۖ وَإِن تَکُ حَسَنَةً یُضَاعِفْهَا وَیُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ أَجْرًا عَظِیمًا ﴿٤٠﴾
در حقیقت، خدا هموزن ذرهاى ستم نمىکند و اگر [آن ذره، کار]نیکى باشد دو چندانش مىکند، و از نزد خویش پاداشى بزرگ مىبخشد. (۴۰)
فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِن کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَىٰ هَـٰؤُلَاءِ شَهِیدًا ﴿٤١﴾
پس چگونه است [حالشان]آنگاه که از هر امتى گواهى آوریم، و تو را بر آنان گواه آوریم؟ (۴۱)
یَوْمَئِذٍ یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّىٰ بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا یَکْتُمُونَ اللَّـهَ حَدِیثًا ﴿٤٢﴾
آن روز، کسانى که کفر ورزیدهاند، و از پیامبر [خدا]نافرمانى کردهاند، آرزو مىکنند که اى کاش با خاک یکسان مىشدند؛ و از خدا هیچ سخنى را پوشیده نمىتوانند داشت. (۴۲)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنتُمْ سُکَارَىٰ حَتَّىٰ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِی سَبِیلٍ حَتَّىٰ تَغْتَسِلُوا ۚ وَإِن کُنتُم مَّرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِّنکُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ عَفُوًّا غَفُورًا ﴿٤٣﴾
اى کسانى که ایمان آوردهاید، در حال مستى به نماز نزدیک نشوید تا زمانى که بدانید چه مىگویید؛ و [نیز]در حال جنابت [وارد نماز نشوید]-مگر اینکه راهگذر باشید- تا غسل کنید؛ و اگر بیمارید یا در سفرید یا یکى از شما از قضاى حاجت آمد یا با زنان آمیزش کردهاید و آب نیافتهاید، پس بر خاکى پاک تیمم کنید، و صورت و دستهایتان را مسح نمایید، که خدا بخشنده و آمرزنده است. (۴۳)
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیبًا مِّنَ الْکِتَابِ یَشْتَرُونَ الضَّلَالَةَ وَیُرِیدُونَ أَن تَضِلُّوا السَّبِیلَ ﴿٤٤﴾
آیا به کسانى که بهرهاى از کتاب یافتهاند ننگریستى؟ گمراهى را مىخرند و مىخواهند شما [نیز]گمراه شوید. (۴۴)
وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِکُمْ ۚ وَکَفَىٰ بِاللَّـهِ وَلِیًّا وَکَفَىٰ بِاللَّـهِ نَصِیرًا ﴿٤٥﴾
و خدا به حال دشمنان شما داناتر است؛ کافى است که خدا سرپرست شما باشد و کافى است که خدا یاور شما باشد (۴۵)
مِّنَ الَّذِینَ هَادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَیَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا وَاسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِی الدِّینِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَـٰکِن لَّعَنَهُمُ اللَّـهُ بِکُفْرِهِمْ فَلَا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا ﴿٤٦﴾
برخى از آنان که یهودىاند، کلمات را از جاهاى خود برمىگردانند، و با پیچانیدن زبان خود و به قصد طعنه زدن در دین [اسلام، با درآمیختن عبرى به عربى]مىگویند: «شنیدیم و نافرمانى کردیم؛ و بشنو [که کاش]ناشنوا گردى.» و [نیز از روى استهزا مىگویند:]«راعنا» [که در عربى یعنى: به ما التفات کن، ولى در عبرى یعنى: خبیث ما]و اگر آنان مىگفتند: «شنیدیم و فرمان بردیم، و بشنو و به ما بنگر»، قطعاً براى آنان بهتر و درستتر بود، ولى خدا آنان را به علّت کفرشان لعنت کرد، در نتیجه جز [گروهى]اندک ایمان نمىآورند. (۴۶)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰ أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ ۚ وَکَانَ أَمْرُ اللَّـهِ مَفْعُولًا ﴿٤٧﴾
اى کسانى که به شما کتاب داده شده است، به آنچه فرو فرستادیم و تصدیقکننده همان چیزى است که با شماست ایمان بیاورید، پیش از آنکه چهرههایى را محو کنیم و در نتیجه آنها را به قهقرا بازگردانیم؛ یا همچنانکه «اصحاب سبت» را لعنت کردیم؛ آنان را [نیز]لعنت کنیم، و فرمان خدا همواره تحقق یافته است. (۴۷)
إِنَّ اللَّـهَ لَا یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَاءُ ۚ وَمَن یُشْرِکْ بِاللَّـهِ فَقَدِ افْتَرَىٰ إِثْمًا عَظِیمًا ﴿٤٨﴾
مسلماً خدا، این را که به او شرک ورزیده شود نمىبخشاید و غیر از آن را براى هر که بخواهد مىبخشاید، و هر کس به خدا شرک ورزد، به یقین گناهى بزرگ بربافته است. (۴۸)
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنفُسَهُم ۚ بَلِ اللَّـهُ یُزَکِّی مَن یَشَاءُ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا ﴿٤٩﴾
آیا به کسانى که خویشتن را پاک مىشمارند ننگریستهاى؟ [چنین نیست]بلکه خداست که هر که را بخواهد پاک مىگرداند، و به قدر نخ روى هسته خرمایى ستم نمىبینند. (۴۹)
انظُرْ کَیْفَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّـهِ الْکَذِبَ ۖ وَکَفَىٰ بِهِ إِثْمًا مُّبِینًا ﴿٥٠﴾
ببین چگونه بر خدا دروغ مىبندند؛ و بس است که این، یک گناه آشکار باشد. (۵۰)
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: قرآن کریم باید استثنا شود پدر و مادر اى کسانى أ م و ال ک م أ ی م ان ک م أ م و ال ه م گذاشته اند خدا همواره ال ی ت ام ى براى آنان سوره نساء م ح ص ن ات ف إ ن ک ان وا ع ل ی ه ال و ال د ا خداوند براى شما زیرا خدا مى خواهد ف اح ش ة ع ل ى ال ع ل یم ا شده اید مى کنند آم ن وا ا براى پس اگر بر جاى بر شما وا الل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۹۱۲۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تبیین نگاه قرآنی رهبر معظم انقلاب را نباید در تدوین چند کتاب خلاصه کرد
آیت الله سیدهاشم حسینی بوشهری در کنگره بین المللی اندیشههای قرآنی حضرت آیت الله خامنهای و اجلاسیه اساتید معارف اسلامی سراسر کشور که در دانشگاه معارف اسلامی قم برگزار شد، ضمن تبریک روز معلم و تجلیل از یاد و خاطره استاد شهید مطهری، با اشاره به روایتی از امام هادی علیه السلام در رابطه با جایگاه قرآن در تجلی زندگی مومنانه اظهار داشت: با این که همواره معارف قرآنی در مسیر تحقیق، پژوهش و ترویج و نشر و بسط قرار دارد، همچنان شادابی و طراوتش حفظ و روز به روز بر آن افزوده میشود.
وی با تاکید بر این که خداوند متعال قرآن را به گستره فراگیر تمام زمانها تا روز قیامت نازل نموده است، خاطرنشان کرد: امام هادی علیه السلام در پاسخ به این سوال که چه سرّى است که قرآن هر چه بیشتر خوانده و بحث شود، بر تازگى و طراوت آن افزوده مى شود؟ فرمودند:، چون خداوند تبارک و تعالى، آن را تنها براى زمانى خاص و مردمى خاصّ قرار نداده است. از این رو، در هر زمانى و براى هر مردمى، تا روز قیامت، تازه و با طراوت است.
آیت الله حسینی بوشهری ضمن اشاره به اهمیت تبیین، توضیح و نشر اندیشههای قرآنی رهبر معظم انقلاب از دست اندرکاران برگزاری این کنگره تشکر کرد و اظهار داشت: امامین انقلاب بر این موضوع تصریح داشتند که با انس با قرآن و تامل در آیات الهی، از زاویه نگاه قرآن میشود به دلها راه یافت و در دلها نفوذ کرد.
وی ضمن تأکید بر ادامه و احیای رویکرد تفسیری امام خامنهای در میان فرهیختگان قرآن پژوه به نوع نگاه قرآنی رهبر معظم انقلاب به موضوعات متعدد اجتماعی اشاره نمود و ابراز داشت: رویکرد قرآنی رهبر معظم انقلاب پیش از انقلاب و بعد از انقلاب متفاوت بوده، و تفسیر آیات الهی را مبتنی بر اقتضائات و شرایط روز مورد توجه قرار دادند.
آیت الله حسینی بوشهری تفسیر حضرت آیت الله خامنهای از قرآن را تفسیر اجتهادی دانست و گفت: ایشان از رهگذر عقل و خرد ضمن تفسیر قرآن به قرآن، آیات الهی را مبتنی بر روایات اسلامی تفسیر نمودند.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تصریح کرد: رویکرد قرآنی رهبر معظم انقلاب از یک جهت اجتهادی و از جهتی متناظر با موضوعات زمان است.
وی بر اهمیت پایش همه جانبه اندیشههای قرآنی رهبر معظم انقلاب تاکید کرد و اظهار داشت: برخی از اساتید در بررسی کلمه به کلمه و جمله به جمله تفاسیر امام خامنه ای، نکات بدیلی را در رابطه با روش و گرایش تفسیری و قواعد آن ارائه نمودند.
آیت الله حسینی بوشهری تدبر در قرآن را از مهمترین نکات پیش از تلاوت قرآن دانست و ابراز داشت: شأن پیامبر شأن تبیینی نسبت به آیات قرآن بود؛ لذا در تدبر به قرآن باید در عین توجه به محکمات، معنای متشابهات را در مسیر ارجاعات علمی قابل قبول استخراج نمود.
وی با بیان این که تفسیر قرآن باید به گونهای باشد که خواص بپسنند و عوام بفهمند، خاطرنشان کرد: تفسیر قرآن به قرآن رهبر معظم انقلاب همچون سیاق علامه طباطبایی متاخذ از «القرآن یفسر بعضه بعضا» است؛ لذا کسی که میخواهد یک آیه تفسیر کند، باید به سایر آیات قرآن اشراف داشته باشد تا گمراه و به بیراهه نرود.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در بخش دیگری از سخنان خود ضمن ارائه تشریحی از تفسیر قرآن به قرآن، به مصادیقی از آیات الهی که مکمل و مفسر دیگر آیات هستند، اشاره و به تبیین برخی از ملاکهای زندگی مومنانه از نگاه قرآنی پرداخت.
آیت الله حسینی بوشهری با بیان این که باید به دغدغههای اجتماعی جامعه پرداخت و خود را محصور در احکام فردی ننماییم، اظهار داشت: باید با رویکرد هدایتی و تربیتی وارد میدان تجلی احکام اجتماعی شده، راه حلها را از بند بند آیات قرآنی اتخاذ نماییم.
وی قرآن را نسخه شفابخش، موعظه گر، هدایت آفرین و رحمت بخش برای مومنان دانست و اظهار داشت: کسی که تحت تاثیر موعظه قرآن قرار گیرد، زنگارها از دل زدوده شده، زمینه هدایت فراهم خواهد شد و کسی که مشمول هدایت گردد، مشمول رحمت الهی خواهد بود.
آیت الله حسینی بوشهری با تأکید بر این که نگاه قرآنی رهبر معظم انقلاب را نباید در چند جلد مکتوب خلاصه نمود، خاطرنشان کرد: بحثهای تفسیری رهبر معظم انقلاب با راه و سخن ایشان عجین شده است؛ به گونهای که هرجا سخنی میگویند، مبتنی بر نکته سنجیهای دقیق و عمیق معارف قرآنی است.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ضمن اشاره به جایگاه سنتهای اجتماعی جوامع در نگاه قرآنی، شبهه زدایی از معارف قرآنی در اذهان مخاطبان را یکی از سیرههای تفسیری رهبر معظم انقلاب دانست.
وی به تبیین مصادیقی از نحوه پاسخگویی رهبر معظم انقلاب به شبهات مبتنی بر نگاه قرآنی پرداخت و با تاکید بر این که زندگی حقی همگانی است اظهار داشت: اینگونه نیست که یک عدهای هرکاری دلشان خواست انجام دهند و از دیگران بخواهند که ساکت بمانند، نمیشود که رژیم صهیونیستی به بزرگترین جنایات رقم بزند و در مقابل پاسخ حق دفاع فلسطینیان، رویه محکومیت را در پیش گیرند.
آیت الله حسینی بوشهری مقابله و مقاومت را تنها مسیر عقلی و دینی پاسخ به جنایات رژیم غاصب صهیونیستی دانست و ابراز داشت: اسلامی که در رأس ابراز عواطف احساسی است؛ وقتی با جنایات ظالمان مواجه میشود، دستور به تنبیه و مقابله میدهد.
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
باشگاه خبرنگاران جوان قم قم