Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آنا»
2024-04-26@05:03:57 GMT

۱۲ داستان آموزنده از امام علی علیه السلام

تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۱۰۶۵۹۹

۱۲ داستان آموزنده از امام علی علیه السلام

نخستین پیشوای شیعیان، دارای معجزات فراوانی هستند که نشانه‌ای از بر حق بودن این امام بزرگوار است. 

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، در این مطلب داستان هایی آموزنده از امام علی(ع)، نخستین پیشوای شیعیان بخوانید.


۱- جریان حضرت علی علیه السلام و قصاب

روزى حضرت امیرالمؤمنین على صلوات الله علیه از جلوى مغازه قصّابى كه داراى گوشت‌هاى خوبى بود عبور نمود، همین كه چشم قصّاب به آن حضرت افتاد، عرضه داشت: یا امیرالمؤمنین! گوشت خوب و مناسبى دارم، مقدارى از آن را براى منزل خریدارى نمائید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


امام على علیه السلام فرمود: پول همراه خود ندارم، قصّاب گفت: مشكلى نیست، من بابت پول آن صبر مى‌كنم؛ و هر موقع توانستى پولش را بیاور.
حضرت فرمود: خیر، من نسبت به خرید گوشت صبر مى‌نمایم؛ و نسیه نمى‌خرم، و بدون آن كه گوشت خریدارى نماید به حركت خود ادامه داد و رفت.

۲- حاجتت را روى زمين بنويس

مردى خدمت على عليه السلام آمد و عرض كرد:
يا اميرالمؤمنين من حاجتى دارم .
حضرت فرمود:
حاجتت را روى زمين بنويس ! زيرا كه من گرفتارى تو را آشكارا در چهره تو مى بين و لازم نیست بیانش کنی!
مرد روى زمين نوشت .
” انا فقير محتاج ”  من فقيرى نيازمندم .
على عليه السلام به قنبر فرمود:
با دو جامه ارزشمند او را بپوشان .
مرد فقير پس از آن ، با چند بيت شعر از اميرالمؤمنين عليه السلام تشكر نمود.
حضرت فرمود: يكصد دينار نيز به او بدهيد!
بعضى گفتند:
يا اميرالمؤمنين او را ثروتمند كردى !
على عليه السلام فرمود:
من از پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمود: مردم را در جايگاه خود قرار دهيد و به شخصيتشان احترام بگذاريد. آنگاه فرمود:
من براستى تعجب مى كنم از بعضى مردم ، آنان بردگان را با پول مى خرند ولى آزادگان را با نيكى هاى خود نمى خرند.
نيكى ها انسان را برده و بنده مى كند.

۳- رعایت عدالت

امام جعفر صادق صلوات الله علیه حكایت می‌فرماید:
روزى امیرالمؤمنین على بن ابى طالب علیه السلام به غلام خود، قنبر دستور داد تا بر شخصى كه محكوم به حدّ شلاّق بود، هشتاد ضربه شلاّق بزند. و چون قنبر ناراحت و عصبانى بود؛ سه شلاّق، بیشتر از هشتاد ضربه بر او وارد ساخت.
حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلام شلاّق را از دست قنبر گرفت و سه ضربه شلاّق بر او زد.
شایان ذکر است حضرت علی علیه السلام بسیار زیاد به رعایت حقوق دیگران توجه داشتند و در این امر به این که فرد خطاکار از نزدیکان و اصحابم هست نگاه نمی‌کردند. هر کس برخلاف عدالت عمل می‌کرد باید مجازات می‌شد و هر کس که حقی را پایمال می‌نمود باید تقاص پس می‌داد. پس این عمل عین عدالت و مهربانی امیرالمومنین بود .

۴- خدو انداختن خصم در روي اميرالمؤمنين

در جنگي، حضرت علي(ع) بر پهلواني غلبه مي کند، اما به محض اين که مي خواهد او را بکشد جنگجو آب دهان خود را بر روي حضرت مي اندازد و در اين حال حضرت از کشتن او منصرف مي شود و وقتي جنگجو علت اين کار را سؤال مي کند. حضرت مي فرمايد که به علت خشمي که از آب دهان انداختن پهلوان بر او غلبه کرده خلوص عمل حضرت از ميان رفته و مانع کشتن او شده است.

۵- حکايت اميرالمومنين علي با مور

حضرت علي(ع) در راهي مي رود که ناگهان مورچه اي را لگد مي کند. مورچه از ناتواني دست و پا مي زند. علي(ع) از اين وضع اندوهگين مي شود و بسيار مي گريد و به مورچه کمک مي کند تا دوباره راه برود. شب هنگام، پيامبر(ص) به خواب حضرت علي(ع) مي آيد و به او مي گويد که دو روز در آسمان ها، به سبب ناراحتي آن مورچه، اضطراب و اندوه حکمفرما بود و بهتر است که او در راه رفتن شتاب نکند و با دقت به اطراف بنگرد. او مورچه اي را لگد کرده که همواره مشغول ذکر خداوند بوده است. علي(ع) بسيار ناراحت مي شود و لرزه بر اندامش مي افتد. پيامبر(ص) به او مژده مي دهد که همان مورچه از او شفاعت کرده است و نبايد ديگر نگران باشد.

۶- دروغ منشأ تمام گناهان

مردي از حضرت علي(ع) تقاضا مي کند که او را از يکي از گناهاني که به نظر او مهم است، منع کند. حضرت از مرد مي خواهد که هرگز دروغ نگويد. مرد از ميخانه اي مي گذرد و تصميم مي گيرد شراب بخورد، اما فوراً با خود مي انديشد که اگر حضرت علي(ع) از او حقيقت را بپرسد نمي تواند دروغ بگويد و از تصميم خود منصرف مي شود. پس از مدتي مرد هوس زنا مي کند، اما به علت آنکه قسم خورده است دروغ نگويد، از آن گناه نيز صرف نظر مي کند. روزي مرد به ديدن حضرت مي رود و به او مي گويد که تازه متوجه شده که دروغ منشأ تمام گناهان است.

۷- اعتراف به اشتباه

شخصي مشکل خود را با حضرت علي در ميان مي گذارد. حضرت علي به آن مرد جوابي مي گويد. شخص دیگری که در مجلس حضور دارد جواب حضرت علي را نمي پذيرد و اجازه مي خواهد پاسخ ديگري به مرد بدهد. حضرت علي اجازه مي دهد. مرد پاسخ خوبي به مشکل گرفتار مي دهد. حضرت علي قبول مي کند که پاسخ مرد حاضر در انجمن، بهتر از پاسخ خودش است و بدون تکبر آن جواب را می پذیرد.

۸- راهبی که با تفسیر صدای ناقوس کلیسا مسلمان شذ

به سند معتبر از حارث اعور نقل شده است که روزی با حضرت امیرالمومنین علی (ع) به شهر حیره می رفتم که ناگاه به دیری رسیدیم که ترسایی در آنجا ناقوس می نواخت، پس حضرت فرمود: ای حارث؛ آیا می دانی این ناقوس چه می گوید؟!
عرض کردم: خدا و رسول خدا و پسر عمّ رسول خدا بهتر می دانند.
سپس حضرت علی بیان داشتند: مَثَل می زند برای دنیا و خرابی و بی وفایی آن و می گوید: لا اله الا الله حَقاً حَقاً صِدقاً صِدقاً اِنَّ الدُّنیا قَد غَرَّتنا وَ شَغَلَتنا وَ استَهوَتنا، یَابن الدُّنیا مَهلاً مَهلاً یَابن الدُّنیا دَقّاً دَقّاً یَابن الدُّنیا جَمعاً جَمعاً تُفَنی الدُّنیا قَرناً قَرناً، ما مِن یَومٍ یَمضی عَنا اِلا اَوهی مِنا رُکناً، قَد ضَیّعنا داراً تَبقی وَ اَستَوطَنا داراً تَفنی لَسنا نَدری ما قَرَّطنا فِیها اِلا لَو قَدمتنا؛ شهادت می دهم به یگانگی خداوند و حال آن که حق است، راست است راست است، بدرستی که دنیا ما را فریب داد و مشغول کرد و در رابطه با آخرت عقل ما را ضایع و نابود نمود و ما را گمراه ساخت. ای فرزند دنیا؛ پس انداز و به تأخیر انداز کارهای دنیوی را، ای فرزند دنیا؛ هر روز کوبیده می شوید و در فشارید از مصیبت ها و تا چند یکدیگر را در فشار می گذارید برای بدست آوردن دنیا؟ و به زودی در هم شکسته خواهید شد. ای فرزند دنیا؛ تا کی جمع می کنی اسباب و مال دنیا را؟ پس بدان دنیا از بین می برد مردم قرن را از پس قرنی دیگر، هیچ روز نمی گذرد از عمر ما مگر آن که یک رکن از ارکان بدن ما ضعیف تر گردد، به راستی که نابود کردیم خانه ی باقی را و وطن خود گردانیدیم خانه ی فانی را، نمی دانیم که برای آن دنیا کوتاهی کردیم، مگر پس از اینکه می میریم.
پس حارث عرض کرد: یا امیرالمومنین؛ آیا نصاری می دانند که صدا و نوای ناقوس این معنی را بیان می دارد؟
حضرت فرمودند: اگر می دانستند، مطمئن باش مسیح را شریک خداوند نمی گردانیدند.
حارث می گوید: من روزی دیگر به نزد آن نصاری که در آن دیر بود رفتم و گفتم: تو را به حق مسیح این ناقوس را مجدد بنواز به آن ترتیبی که پیشتر می نواختی؛ پس چون شروع کرد به زدن هر مرتبه من یک فقره از آنچه حضرت علی فرموده بود می خواندم و بر نوای آن منطبق می گردید تا به پایان رسید، پس آن راهب گفت: به حق پیغمبر شما سوگندت می دهم تو را که بگویی چه کسی این را به تو آموزش داده و بیان نموده است؟
حارث عرض کرد: آن شخصی که دیروز با من همراه بود، او این را به من تعلیم داد.
راهب پرسید: آیا میان آن بزرگوار و پیغمبر شما خویشاوندی وجود دارد؟
حارث پاسخ داد: پسر عمّ اوست.
راهب پرسید: آیا این را از پیغمبر شنیده است؟
گفت: بلی.
پس آن دیرنشین مسلمان گردید و گفت: والله که من در تورات خوانده ام در آخر پیغمبران پیغمبری خواهد آمد که صدای ناقوس را تفسیر خواهد کرد و پیغمبر شما خاتم الانبیا می باشد و دینتان بر حق.

۹- علی علیه السلام و ابن ملجم
 
نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمد و از ایشان، اسبِ قرمزِ خوش‌ رنگی خواست.
حضرت هم به او هدیه داد، بی‌ چشم داشت و کریمانه.
وقتی سوار بر آن اسب شد و رفت، امیرمؤمنان این شعر را خواند:
«أُریدُ حیاتَهُ و یُریدُ قَتلی، عذیرَکَ مِن خلیلِکَ مِن مُرادِ» یعنی «من برای او حیات و سلامتی را آرزومندم، اما او قصد کشتن مرا دارد».
کسی را از قبیله مراد بیاورید که عذر مرا (در اینکه به بدخواه خود محبت می‌ کنم) بپذیرد.
سپس رو به دوستان خود فرمود به خدا قسم که این مرد قاتل من است!
مردم بارها دیده بودند درستی پیش‌ بینی‌ هایش را، با تعجب پرسیدند پس چرا او را نمی‌ کشی؟
پاسخ داد پس چه کسی مرا بکشد؟
او که دست رد به سینه قاتلش نزد، چگونه ممکن است محبان امیدوارش را ناامید کند؟

۱۰- زهد مولای متقیان

سوید بن غفله می گوید: «زمانی که مردم به خلافت با امیرمؤمنان علی(ع) بیعت کرده بودند، روزی خدمت ایشان شرف یاب شدم. دیدم روی حصیر کوچکی نشسته است. در آن خانه جز آن حصیر چیز دیگری نبود. عرض کردم: یا علی! بیت المال در اختیار شما است، در این خانه جز این حصیر چیزی دیگر از لوازم یافت نمی شود! فرمود: سوید بن غفله! عاقل در مسافرخانه و خانه ای که باید از آنجا نقل مکان کند، تهیه وسایل نمی نماید. ما خانه امن و راحتی داریم که بهترین اسباب خود را به آنجا نقل می دهیم. به زودی من به سوی آن خانه رهسپار خواهم شد»

۱۱- ​عدالت علی (ع)، مرد مسیحی را مسلمان کرد
 
در زمان خلافت امام على (علیه السلام) در کوفه، زره آن حضرت گم شد. پس از چندى در نزد یک مرد مسیحى پیدا شد. على (علیه‌السلام) او را به محضر قاضى برد و اقامه دعوى کرد که این زره از آن من است، نه آن را فروخته‏‌ام و نه به کسى بخشیده‏‌ام و اکنون آن را در نزد این مرد یافته‏‌ام. قاضى به مسیحى گفت: خلیفه ادعاى خود را اظهار کرد، تو چه مى‏‌گویى؟ او گفت: این زره مال خود من است و درعین‌حال گفته مقام خلافت را تکذیب نمى‏‌کنم (ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد). قاضى رو کرد به على (علیه‌السلام) و گفت: تو مدعى هستى و این شخص منکر است، علی‌هذا بر تو است که شاهد بر مدعاى خود بیاورى. على (علیه‌السلام) خندید و فرمود: قاضى راست مى‌‏گوید، اکنون مى‌‏بایست که من شاهد بیاورم، ولى من شاهد ندارم. قاضى روى این اصل که مدعى شاهد ندارد، به نفع مسیحى حکم کرد و او هم زره را برداشت و روان شد.
مرد مسیحى که خود بهتر مى‏‌دانست که زره مال کیست، پس‌ازآنکه چند گامى پیمود وجدانش مرتعش شد و برگشت، گفت: این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتارهاى بشر عادى نیست، از نوع حکومت انبیاست و اقرار کرد که زره از على (علیه‌السلام) است. طولى نکشید او را دیدند مسلمان شده و با شوق و ایمان در زیر پرچم على (علیه‌السلام) در جنگ نهروان مى‏‌جنگد.

۱۲- گریه امیرالمؤمنین ؟!

روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:
شما دو توهین به من کردید;
اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ،
دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من "علی" فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی "علی" عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
مولا گریه می کردند و می فرمودند:
به خدایی که جان "علی" در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست... سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند.

انتهای پیام/

منبع: آنا

کلیدواژه: علی علیه السلام علیه السلام حضرت فرمود حضرت علی ع حضرت علی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۱۰۶۵۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیت‌الله العظمی دوزدوزانی تبریزی: روحانیت فقط به عبا و عمامه نیست/ اشتباه عالِم مانند اشتباه فرد عادی نیست، عده‌ای را منحرف می کند/ روحانی واقعی برای تربیت دینی و انسانی باید تلاش و تبلیغ کند‌

به گزارش جماران؛ آیت الله العظمی دوزدوزانی تبریزی در درس اخلاق خود در مسجد اعظم قم بیان کرد: الإمامُ علیٌّ علیه السلام: زَلَّةُ العالِمِ کانکِسارِ السَّفینَةِ تَغرَقُ ، و تُغرِقُ. ( بحار الانوار، ۳۹ ، ۵۸). امام على علیه السلام می فرمایند: لغزش عالم مانند شکسته شدن کشتى است که سرنشینان خود را غرق مى کند و خودش هم غرق مى شود. 

آیت الله العظمی دوزدوزانی تبریزی تاکید کرد: اشتباه عالم مانند اشتباه فرد عادی نیست. (فکر و عمل اشتباه او ) عده ای را منحرف می‌کند، مانند محمدعلی باب، دین مردم را سست ( و منحرف ) می‌کند. در عصر حاضر، عالِم را روحانی خطاب می‌کنند. 

آیت الله العظمی دوزدوزانی تبریزی افزود: روحانیت فقط به عبا و عمامه نیست. باید فکر و عمل و خواب و همه چیز او به معنویت مربوط باشد. روحانی برای دنیا حرکت نمی‌کند. روحانی واقعی برای تربیت دینی و انسانی باید تلاش  و تبلیغ کند‌.

برگردد آنکه با هوس کشور آمده است

سر ناورد به افسر شاهی گدای ما

زندگانی عالمان را بخوانید. سید نعمت الله جزائری چه گونه زندگی می‌کرد؟ 

آه ، من خجالت میکشم. 

بعضی می‌گویند نمی‌شود. خب برای چه طلبه شده اید؟

اگر برای دنیا آمده اید، بروید. نتیجه عکس دارد. می آیند؛ گمراه می‌شوند؛  قومی را به گمراهی می‌کشند. 

داستان شقرانی که از موالی امام صادق علیه السلام است را خوانده اید و می‌دانید!

امام است، تقیه می‌کند، رفته است پیش منصور. شقرانی از امام درخواست وساطت برای معیشتش  را دارد. شرابخوار است اما امام که جانم به فدایش، قبول می‌کند. 

کار که حل شد امام فرمودند: 

إِنَّ اَلْحَسَنَ مِنْ کُلِّ أَحَدٍ حَسَنٌ وَ إِنَّهُ مِنْکَ أَحْسَنُ لِمَکَانِکَ مِنَّا وَ إِنَّ اَلْقَبِیحَ مِنْ کُلِّ أَحَدٍ قَبِیحٌ وَ إِنَّهُ مِنْکَ أَقْبَحُ لِمَکَانِکَ مِنَّا. ( بحارالانوار، ۴۷، ۳۵۰)

خوبی از همه خوب است، اما از تو خوبتر چون به ما منسوب هستی و بدی برای همه بد است، اما از تو بدتر زیرا که تو منسوب به ما هستی.

تو از شیعیان امام صادق علیه السلام هستی ( بایست مراقب رفتار و کردارت باشی)

امام علیه السلام پندی دیگر هم برای ما دارد: 

کسی که خلاف می‌کند با اشاره  و تلویحا به او تذکر دهیم.

نگوییم نمازت باطل است. بگوییم در رساله این را ، اینطور خوانده‌ام.

وظیفه ما خیلی سنگین است.

خطا اگر در حوزه باشد بسیار بد است. اگر برای آبادانی دین کاری نمیکنیم، دین را خرابتر نکنیم.

آقایی که می‌خواهی روحانی باشی  و جهنمی نباشی، مواظب باش کار عکس نشود.حتی الامکان اگر برای آبادانی دین کاری نمی‌کنیم، خرابتر نکنیم.

ان شاءالله موفق باشیم که مردم را هدایت کنیم و شرط آن ابتدا هدایت خودمان است.

والسلام علیکم و رحمت الله  و برکاته

دیگر خبرها

  • چرا زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی برابر با زیارت امام حسین (ع) است؟
  • حضرت فاطمه زهرا (س) و مادران شهدا الگوی دختران جامعه است
  • افتتاح دوره های شرح و تفسیر نهج البلاغه در شهر دولت آباد
  • ترمیم حرم‌ مطهر ائمه تعظیم شعائر اسلامی است
  • دلیل عظمت شاه عبدالعظیم حسنی (ع) چه بود؟
  • آیت‌الله العظمی دوزدوزانی تبریزی: روحانیت فقط به عبا و عمامه نیست/ اشتباه عالِم مانند اشتباه فرد عادی نیست، عده‌ای را منحرف می کند/ روحانی واقعی برای تربیت دینی و انسانی باید تلاش و تبلیغ کند‌
  • ویدیو کست| پیام امام رضا علیه‌السلام به محبینش در سفارش به عبدالعظیم حسنی
  • تقویم نجومی امروز چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ | تقویم همسران امروز چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • دعا برای زیاد شدن نور چشم | دستورالعمل برای زیاد شدن نور چشم
  • جمع کردن کتب ضلال، گاهی اثر عکس دارد!