Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت 24-بحث انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و فتح سنگر به سنگر که به میان می آید مصباحی مقدم به صراحت می گوید «فتح سنگر به سنگر ادبیات اصلاح طلبان است نه اصولگرایان» این چهره سیاسی اصولگرا که برخاسته از طیف سنتی جریان راست است تاکید می کند در مجلس یازدهم غلبه با اصولگرایان سنتی و اصیل است و نواصولگرایان غالب نیستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«اصولگرایان در تهران توانستند آراء خاکستری را جذب کنند»؛ حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت با بیان این جمله به ارزیابی آرای اصولگرایان در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی می پردازد. این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که بر این باور است جریان اصولگرا به صورت سنتی ۲۰ تا ۱۵ درصد رای دارند، معتقد است؛ «از انتخابات ریاست جمهوری تاکنون اصولگرایان توانسته اند بر بدنه رأی ۱۶ میلیونی خود افزوده و نزدیک به هشت میلیون رای بر آن اضافه کنند.»

بحث انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و فتح سنگر به سنگر که به میان می آید مصباحی مقدم به صراحت می گوید «فتح سنگر به سنگر ادبیات اصلاح طلبان است نه اصولگرایان» این چهره سیاسی اصولگرا که برخاسته از طیف سنتی جریان راست است تاکید می کند در مجلس یازدهم غلبه با اصولگرایان سنتی و اصیل است و نواصولگرایان غالب نیستند.

در ادامه متن گفت و گو با چهره شاخص جامعه روحانیت مبارز آمده است؛

******

آقای مصباحی مقدم! تحلیل تان از آرای اصولگرایان در انتخابات مجلس را بفرمایید، فکر می کنید بدنه رأی اصولگرایان پای صندوق های رای آمدند یا آنکه در غیاب رقیب، کاندیداهای اصولگرا توانستند به مجلس راه پیدا کنند؟
اتفاقی که در این انتخابات افتاد این بود که جریان اصلاحات بنا بر هر دلیلی که خودشان مطرح کنند یا آنچه واقعیت دارد نتوانست مردم را برای انتخابات بسیج کند. در مقابل ما با توجه به آنکه جریان اصولگرا به طور عمده خارج از گود اجرا و مدیریت مجلس بود توانست هواداران خود را برای انتخابات بسیج کند و رأیی را به دست بیاورد. البته بخشی از آراء به صورت سنتی به خود جریان اصولگرا مربوط است و بخشی از آراء، معروف به آرای خاکستری است که اصولگرایان توانستند آن را جذب کنند.

رأی خاص جریان اصولگرا بین ۱۵ تا ۲۰ درصد است

می توانید تقریبی بگویید چقدر از این آراء خاکستری و چقدر از آن آرای سنتی اصولگرایان است؟
بر اساس تحلیل هایی که قبلا صورت گرفته رأی خاص جریان اصولگرا بین ۱۵ تا ۲۰ درصد است و هرچه بیشتر از آن کسب شده بالتبع رأی خاکستری به حساب می آید. در تحلیل های قبلی که من دیدم می گفتند حدود ۳۵ درصد آرای مردم به صورت سنتی در انتخابات ریخته می شود و به این معنا نیست که لزوما معتقد به جریان اصولگرا هستند. اما به هرحال این ها پای صندوق های رای می آیند. 

اصولگرایان توانستند آراء خاکستری را جذب کنند

آماری که وزارت کشور اعلام کرده مشارکت در استان تهران را ۲۶ درصد نشان می دهد. با این حساب و براساس گفته های جنابعالی جریان اصولگرا توانسته ۶ تا ۱۱ درصد از آرای خاکستری را به خود اختصاص دهد... 
همینطور است. آنچه مهم است این است که در این دوره اصولگرایان هم شعارشان حل مشکلات اقتصادی و معیشتی بود. چند دوره است که نظرسنجی ها نشان می دهد مهمترین نیاز مردم همین حل مشکلات اقتصادی آنها مثل بیکاری و تورم است.

نتیجه انتخابات ۱۴۰۰ مشابه انتخابات مجلس است اگر...

در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ جریان اصولگرا ۱۶ میلیون رای به دست آورد. فکر می کنید این بدنه رأی تا انتخابات ۱۴۰۰ پای جریان اصولگرا باقی خواهد ماند؟ 
با توجه به فاصله نسبتا کمی که با انتخابات ریاست جمهوری داریم تصور می کنم که اگر در مجلس یازدهم مجموعه ای که از اصولگرایان به مجلس راه پیدا کرده اند بتوانند به خوبی وعده های خود را دنبال کنند نتیجه انتخابات ریاست جمهوری هم باید مشابه انتخابات مجلس باشد. 

الزامات نگه داشتن این بدنه رأی ۱۶ میلیونی چیست؟ 
حل چند مشکل؛ یکی از این مشکلات تورم بالاست. اگر این تورم بالا بتواند طی یک سال و نیم آینده تا انتخابات ریاست جمهوری کاهش جدی پیدا کند و زیر ۲۰ درصد برسد کمک خوبی خواهد بود. نکته دیگر فشاری است که بر روی خانواده ها در ارتباط با جهش نرخ ارز اتفاق افتاده است. اگر بتوانند جلوی جهش نرخ ارز را در طی این مدت بگیرند نتیجه خوبی از این دوره مجلس گرفته خواهد شد.

مساله اشتغال هم مساله بسیار مهمی است که نباید از آن غفلت کرد. ما با بیکاری جوان مان خصوصا جوانان تحصیل کرده و مدرک به دست رو به رو هستیم. اگر آنها بتوانند ولو یکی دو درصد میزان اشتغال را بالا ببرند و بیکاری را کاهش دهند کمک بزرگی خواهد بود. این هم در صورتی محقق خواهد شد که درآمد کشور از نفت و گاز و نقدینگی بانک ها به سمت تولید جهت داده شود. اگر این اتفاق بیفتد و تولید گسترش پیدا کند طبعا اشتغال هم بیشتر می شود، رونق تولید هم افزایش پیدا می کند و کالاها و خدمات بیشتری به مردم عرضه خواهد شد. به این ترتیب مردم احساس آرامش بیشتری خواهند کرد. 

بدنه رأی اصولگرایان بیشتر از ۱۶ میلیون سال ۹۶ شده است

در مجموع چقدر از ۱۶ میلیون رأی انتخابات گذشته در انتخابات مجلس پای جریان اصولگرا بودند؟ فکر می کنید این ۱۶ میلیون رای افزایش پیدا کرد یا ریزش؟ 
خیلی روشن است که بیشتر شده است. آن ۱۶ میلیون را باید رأی سنتی تلقی کرد. مقداری از این ۱۶ میلیون بیشتر از رای سنتی بود اما عمده آن را باید رای سنتی اصولگرایان به حساب آورد. 

چقدر به آن اضافه شده است؟
مابه تفاوت ۱۶ میلیون رای در انتخابات ۹۶ و ۲۴ میلیون رایی که در این انتخابات به صندوق ها ریخته شد افزوده ای است که اصولگرایان به دست آوردند. 

اصلاح طلبان و مستقلین از شهرهایی با آراء پایین راهی مجلس شده اند

یعنی همه آرای صندوق ها را به حساب جریان اصولگرا می دانید؟ یک سری مستقل و تعدادی اصلاح طلب نیز در انتخابات حضور داشتند و ....
تعداد اصلاح طلبان بنا بر اطلاعاتی که رسیده ۱۰ نفر و تعداد مستقلین ۳۵ نفر است؛ روی هم رفته ۴۵ نفر هستند. این ۴۵ نفر بیشتر از شهرستان هایی هستند که تعداد آرا در آنها کم است. شهرستان هایی که ۱۰ تا ۲۰ هزار رای یا ۵۰ تا ۱۰۰ هزار رای به صندوق ها می ریزند اصلا با رای کلانشهرها قابل مقایسه نیست. در کلانشهرها اصولگرایان رای آوردند. مجموع تهران و کلانشهرها که بیشترین میزان رای را دارد از این حکایت دارد که اصولگرایان بیشترین رای را آورده اند.

فتح سنگر به سنگر ادبیات اصلاح طلبان است نه اصولگرایان

با این حساب فکر می کنید اصولگرایان فتح سنگر به سنگر را خواهند داشت و در انتخابات ریاست جمهوری اصولگرایان موفق خواهند شد؟ چون همانطوری که فرمودید تعدادی کرسی به اصلاح طلبان رسیده و آنها هم حذف نشده اند.
عبارت فتح سنگر به سنگر با ادبیات اصولگرایی نمی خواند. این عبارت متناسب با ادبیات اصلاح طلبی است و آنها هم قبلا این ادبیات را به کار گرفته اند. بنده معتقدم آنچه برای مردم بسیار مهم است مساله خدمت گزاری است و این احساس که کسانی که به مجلس آمده اند خدمتگزارانی صدیق هستند ومخلصانه و مجاهدانه کار می کنند و انقلابی حرکت می کنند؛ در واقع همان عباراتی که رهبر معظم انقلاب برای مجلس و نمایندگان بعد به کار بردند. اگر مردم ببینند آنها مخلصانه کار می کنند طبعا چه خدمتگزارانی بهتر از آنها؟ 

غلبه در مجلس یازدهم با جریان اصیل اصولگراست نه نواصولگرایان

آیا ممکن است طیف جدیدی از اصولگرایان که خود را نواصولگرا معرفی می کنند طی سالهای آینده مواضعی بگیرند که در مقابل جریان اصولگرا تلقی شوند و ممکن است خطری برای جریان اصولگرا تلقی وند؟
تعداد کسانی که از این طیف به مجلس راه پیدا کرده اند حاکی از آن است که این طیف غالب نیستند، بلکه غلبه بر همان جریان اصیل و سنتی اصولگرایی است. ممکن است این طیف در مطبوعات یا فضای مجازی فعالیتی داشته باشند و خودی نشان دهند اما در جریان تصمیم گیری حضور جدی ندارند و از این جهت تصور نمی کنم اتفاقی بیفتد.

شورای ائتلاف اصولگرایان با آنکه سعی می کرد جای لیدرها را پر کند عملا با دادن یک سری سهم ها توانست به تصمیم برسد و نشان داد که ساز و کار موفقی نبود. آیا قرار است فکری برای لیدری این جریان بشود یا نه؟
بگذارید از این مقطع عبور کنیم. من فکر می کنم تجربه ای که به دست آمد کمک خوبی برای رسیدن به تحلیل و تصمیم بهتر خواهد کرد. امیدواریم در آینده و در فرصت مناسب تحلیل و تصمیم بهتر به کار گرفته شود.

منبع: خبرآنلاین

منبع: ساعت24

کلیدواژه: احمدی نژاد انتخابات ریاست جمهوری مجلس یازدهم انتخابات مجلس جریان اصولگرا آراء خاکستری ۱۶ میلیون مصباحی مقدم جذب کنند فکر می کنید میلیون رای صندوق ها بدنه رأی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۱۰۸۴۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ضرورت جریان شناسی تحریف تاریخ ایران

شکست اسرائیل و تغییر هژمونی، بی‌تردید نظام سلطه را بیش از پیش بر آن می‌دارد که به ریشه‌ها و بنیاد‌هایی یورش ببرد که باعث ایجاد تغییر در بینش اسلامی با چیرگی و فرادستی ایران به عنوان ام‌القرای پیروان اسلام ناب‌محمدی (شیعه امامیه) شده، همچنان‌که فوکویاما پس از شکست عراق در جنگ تحمیلی تاکید کرد که باید این انقلاب را با رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی از پا انداخت!

اکنون بازشناخت خودمان، ریشه‌های‌مان و شناسایی موقعیت‌مان و روشنگری درباره اسلام سنتی و اسلام سیاسی، ضروری و از محور‌هایی است که به نظر می‌رسد برای پرورش و شکوفایی و توان‌افزایی نسل نو به آنها نیاز داریم. باید بدانیم پخش سریال حشاشین فقط «نوک یک کوه یخ» است که به‌زودی با تولیدات ضدایرانی و ضدشیعی بیشتر خواهد شد و اگر در زمینه بازشناخت هویت اسلامی ایرانی‌مان کار نکنیم، دست جریان رقیب فرهنگی را برای تحریف باز خواهیم گذاشت. بر همین اساس با دکتر سیدعلی بطحائی؛ متخصص کلام و جریان‌شناس فرقه‌های اسلامی به گفتگو پرداختیم تا لایه‌های پیدا و پنهان حشاشین، مجموعه تلویزیونی پرمخاطب جهان عرب در رمضان ۲۰۲۴ را بکاویم و همچنین راهبرد‌هایی فرا راه آینده «جبهه نرم فرهنگی» را بررسی کنیم.

ایران اسلامی و کنش‌های شیعیان اسماعیلی 
جریان شناسی جهان اسلام معاصر، حوزه پژوهشی کمتر کاویده‌شده و دانش بکری است. بسیار جای خوشوقتی است که روزنامه جام‌جم روی بررسی زوایای متعدد سریال «حشاشین» تمرکز کرده، زیرا تاریخ اسماعیلیه در ایران اسلامی و کنش‌های شیعیان اسماعیلی در حاشیه بایسته‌ای قرار ندارد. تاریخ نزاری‌ها که این سریال به آن پرداخته، مربوط به منطقه «لوانت تاریخی» شامل شامات، مصر، لبنان، اردن و ایران است. یعنی در ماجرای تاریخ حشاشین، ایران ما در کنار سایر مناطق لوانت تاریخی برای چند قرن درگیر فعالیت‌های نزاریان شد و بعد اصل حضور حسن صباح (متوفی ۵۱۸ قمری) در تاریخ ایران نیز مربوط به همین پیروان نزار بن المستنصر (متوفی ۴۷۸ قمری) است که از جانشینی خلافت فاطمیان مصر کنار گذاشته شد و در ایران به نسبت مصر به او اقبال بیشتری می‌شود. به عبارتی توجه کمرنگ به نزاری‌ها در منطقه لوانت است و عنایت افزون‌تر در ایران.
 
گروه تحریف‌شده
این سخن درباره مصر زبانزد است که مصر «سنی‌المذهب و شیعی‌الهوی» است، یعنی حال و هوای تشیع در سر مردم آن سامان (فسطاط قدیم و مصر جدید) پررنگ است و این نکته را در تحلیل سریال حشاشین باید در نظر گرفت. در تیزر‌های تبلیغی و تریلر سریال حشاشین پیش از ماه مبارک رمضان در مورد این فرقه به‌صراحت اعلام شد که «ان الطائفه التی ارعبت العالم» یعنی مخوف‌ترین گروهی که جهان را ترساند! مصر با این سریال قصد تعریض به اسلام سیاسی و در لایه‌های پنهان بعدی به ظرافت قصد شیعه‌هراسی سیاسی را داشت، هرچند از قسمت‌های سریال می‌توان برداشت‌های دیگری نیز ارائه داد. در روز‌های اول پخش روزنامه «الشرق‌الاوسط» که یک خبرگزاری سکولار در عربستان است با اظهار خوشحالی از پخش این سریال گزارشی را منتشر کرد که حشاشین در راستای تعریض به اخوان المسلمین و تخریب چهره این جریان پرنفوذ و موثر جهان اسلام است و تحلیل‌هایی در مورد رابطه حشاشین، شیعه و اسلام سیاسی منتشر کرد، با این‌که امسال سریال رمضانی عربستانی‌ها (خیوط المعازیب؛ ریسندگی عبا‌های زردوز) پخش شد که به جدال تند سنت و مدرنیته می‌پرداخت و سعی در تحقیر سنت زیر چتر مدرنیته داشت، ولی الشرق الاوسط فقط روی حشاشین تمرکز کرد و نگاهی تحلیلی به سریال عربی خودشان نداشت.
 
دولت قدرتمند سایه
شبکه المتحده ـــ از مهم‌ترین رسانه‌های جهان عرب ـــ سرمایه‌گذار این سریال بود که با توجه به ابعاد و سکانس‌های پرهزینه سریال به نظر می‌رسد مبلغ سرمایه‌گذاری بیشتر از ۱۲میلیون دلار باشد. مصر کشوری بدهکار با قرض‌های سنگین بین‌المللی است و چنین سرمایه‌گذاری در امور فرهنگی کاملا هدفمند و سوگیرانه است. چرایی تخصیص چنین بودجه‌ریزی‌هایی به جایگاه و پایگاه اخوان المسلمین برمی‌گردد که همچنان دولت پنهان در مصر عمل می‌کند. دولت سکولار حاکم در مصر، هرچند به‌ظاهر قدرت را در دست دارد، اما چید‌مان و گستره نفوذ آن در مصر با وجود مراکز درمانی، آموزشی و تفریحی حتی ازدواج آسان و روش‌های ارتباط‌گیری با جوانان و تاثیرگذاری بر آنها و مسائلی که به‌قول اعراب عام‌البلوا به شمار می‌رود و مردم با آنها سروکار بیشتری دارند در همه اینها اخوان بسیار موفق‌تر از حکومت است و نمی‌شود به‌سادگی نادیده‌اش گرفت یا کنارش گذاشت. به اخوان المسلمین اصولا «دولت سایه» گفته می‌شود.
 
سکولار‌ها و اخوان‌المسلمین
وقتی حسن البنا، سال ۱۳۰۷شمسی یا ۱۹۲۸میلادی این جریان فکری را بنا گذاشت با این نگاه که اسلام در جامعه نقشی ندارد و تاکید داشت باید اسلام به جامعه و متن زندگی وارد شود و ابزار‌های بنیادین و اصلی حکمرانی، سیاسی، تربیتی و پرورشی را دست بگیریم. عبدالفتاح السیسی و دولت مصر به این نفوذ اخوان المسلمین هم توجه ویژه دارد و هم از آن به‌شدت می‌هراسد و در سال‌های اخیر با معرفی چهره‌هایی مثل طه حسین را که یک روشنفکر سکولار و مخالف الازهر و معارض اخوان است، را پررنگ می‌کند تا طیف‌های جوان به‌جای حسن‌البنا و شیوخ الازهر به او اقبال کنند. طه حسین، چهره‌ای است که تقیدات مذهبی دارد، اما در طیف سکولار ایستاده، زیرا نه به اسلام سنتی الازهری و نه به اسلام سیاسی اخوانی هیچ‌گونه گرایشی ندارد. برپایی یادواره و بزرگداشت‌های سالانه و جایزه سال با نام او ازجمله این سرمایه‌گذاری‌های فرهنگی است. بهترین مدل برای السیسی چنین چهره‌ای است که برای کنار زدن اسلام سیاسی اخوانی و اسلام سنتی الازهری به کار سیاست‌هایش می‌آید؛ کما این‌که وزیر وقت فرهنگ مصر نیز تاکید داشت رهرو/ پیرو همین چهره (طه حسین) است و «طه حسین، روح حاکم فرهنگی دولت مصر» است. می‌دانید با وجودی که السیسی، دست‌وپای الازهر را به‌نوعی کوتاه کرده، اما الازهر همچنان در مقابل حاکمیت ایستادگی می‌کند و تأثیرگذار است. دکتر احمد الطیب که چهل‌وچهارمین شیخ‌الازهر است حکمی معادل نخست‌وزیر را دارد و جایگاهش هرچند تشریفاتی است، اما در مصر بسیار جایگاه بالایی به‌شمار می‌آید. این جایگاه از سوی شیوخ الازهر گزینش و منصوب می‌شود، یعنی دولت در انتخاب ایشان تاثیری ندارد. برخلاف جایگاه مفتی اعظم مصر که مستقیما از طرف دولت برگزیده و نصب می‌شود و رسما کارمند دولت است.
 
اسلام سنتی مترقی
بجاست این نکته در مورد اسلام سنتی مورد توجه قرار گیرد که نگاه روشنفکران و سکولار‌ها به سردمداران و پیروان اسلام سنتی خیلی نگاه ویژه و امیدبخشی نیست؛ درحالی‌که پژوهش‌های آکادمیک روشن کرده که برخی طیف‌های اسلام سنتی نه ارتجاعی‌اند و نه اخباری و نه واپس‌گرا و راه اسلام سنتی از این جریان‌های بدنام جداست و برخی از سنتی‌های کلاسیک، بسیار مترقی‌اند. امسال ماه مبارک رمضان، علی الجمعه، مفتی اعظم سابق مصر با آن جایگاه خاص در برنامه‌ای ویژه «نورالدین» شرکت داشت که با نوجوان‌ها نشست و به پرسش‌های‌شان پاسخ داد. سنتی‌های مصر به همین امور و دیده‌شدن قانع هستند و چیز دیگری نمی‌خواهند؛ با نسل نوجوان و جوان ارتباط می‌گیرند و به شبهات آنها پاسخ می‌دهند و از این رو اسلام سنتی چنینی، برای سیاست امثال السیسی هیچ خطری ندارد. بال‌وپر دادن دولت و نظام سیاسی مصر به الجمعه و همانند ایشان از آن روست که سد نفوذ اخوانی‌ها در جوانان باشد، بلکه بتواند جایگزین اخوان در این عرصه مهم شود. اما آنچه که خطر بنیادین به‌شمار می‌آید و مانند بمب هسته‌ای در جهان چرخیده و تاثیرگذاریش به چشم می‌آید اخوانی‌ها هستند. اسلام سنتی‌ها یعنی طیف علی‌الجمعه در حد همین روشنگری درباره شبهات فعالیت دارند. در حالی که اخوانی‌ها از «اسلام‌الحَرَکی» سخن می‌گویند؛ اسلام حرکت‌بخش جامعه، اسلام دادگرا، اسلامی که به تحرک و پویایی وامی‌دارد، نه انفعال و عادت و روزمرگی. 
 
سریال حشاشین ضد اسلام سیاسی
برگردیم به حشاشین، این سرمایه‌گذاری برای جریانی که السیسی فعلا در چکاد آن است، بسیار آمد دارد و بااهمیت تلقی می‌شود، زیرا با توجه به فضایی که درباره اخوانی‌ها و فعالیت‌های‌شان مرور کردیم، به سود السیسی است که به قول معروف به «مغالطه مسموم‌کردن چاه» دست بزنند. یعنی با نمادسازی منفی از اسماعیلیه منسوب به شیعه و اخوان، آنها را ترسناک، وحشت‌آفرین، تروریست و خونریز نشان بدهند و برای مخاطبان چنین سریالی جا بیندازند که آنها تروریست، روانی و آدمکش بودند. کارشان شست‌وشوی مغزی و تغییر دادن ذهنیت‌ها بوده است. چه سیاست‌گذار و چه سرمایه‌گذار چنین سریال‌هایی به نتیجه‌ای که می‌خواهد می‌رسد، زیرا با ارائه یک محصول حرفه‌ای، خوش‌ساخت، مخاطب‌پسند و چشم‌گیر خواه‌ناخواه مخاطب را مجذوب می‌سازد و در چنین روندی خوراک فرهنگی دلخواه و سفارشی خود را غیرمستقیم به ذهن بینندگان تزریق می‌کند.
 
یک راهکار
نکته‌ای که در ابتدای امر باید بدان توجه کرد این است که واکنش «کریم شاه‌الحسینی» رهبر چهل‌ونهم فرقه اسماعیلیون در مورد این سریال چیست که باید منتظر ماند و دید که چه عکس‌العملی نسبت به تحریف تاریخ حشاشین نشان خواهد داد. ولی آن بخش از سریال که به شیعه، نگرشی چنین منفی و دروغین داشته، به نظر می‌رسد در واکنش نخست بایستی رسانه جمهوری اسلامی و صداوسیما در سلسله نشست‌هایی به روشنگری درباره تاریخ حشاشین بپردازد، چراکه به هر حال بخشی از تاریخ ما و کنشگری تاریخی ما در الموت قزوین رخ داده است. هرچند این فرقه، دوران تاریکی نیز داشته‌اند و در مقاطعی از شریعت دل بریدند و نماز و روزه را کنار گذاشتند، اما همچنان لایه‌هایی از آنها هستند که سخن از بازگشت به شریعت می‌زنند و البته فقه اسماعیلی قاضی نعمان (م ۳۶۳ قمری) در کتاب دعائم‌الاسلام نمونه‌ای از فقه اسماعیلی است. بایستی رسمیتی برای اینها در نظر گرفت و مجمع جهانی اهل بیت علیهم‌السلام و مجمع تقریب مذاهب باید به این قضیه عنایت بورزد. هرچند نهاد‌های امنیتی به این فِرَق تشیع نگاه مثبتی ندارند، اما به‌هر‌حال باید به این فِرَق تشیع نگاه بازتر و تعامل درستی داشته باشیم. 
 
لزوم شناخت تاریخ ایران
مهم‌ترین مسأله نهاد‌های فرهنگی و پژوهشی شیعه در مواجهه با سریال حشاشین این است که باید نگاه نسل جوان را به تاریخ‌مان تغییر دهیم و ذهن آنها را تاریخی پرورش بدهیم و آنها را به تاریخ ایران اسلامی پیوند دهیم. می‌دانید که سده چهارم را دوران زرین تمدن اسلامی یا دوران طلایی و رنسانس جهان اسلام می‌شمارند. مثلا جوئل ال. کرمر آمریکایی در کتاب «احیای فرهنگی در عهد آل بویه: انسان‌گرایی در عصر رنسانس اسلامی» چه ستایشی از رویکرد خردگرای انسان‌مدارا‌نه آل بویه داشته است. بار‌ها مقام معظم رهبری به توجه به تاریخ درخشان و متقن ایران پس از اسلام اشاره و بر پرداختن به آن در تولیدات رسانه‌ای تاکید داشته‌اند. ضمن این سخن که منعی ندارد به دوران پیش از اسلام نیز پرداخته شود، اما مگر نه این که آل‌بویه و همین حسن صباح، طاهریان، سامانیان و... درهمین دوران بودند و برگ‌های زرینی در تاریخ ایران برجای نهادند که قابل قیاس با سایر ادوار پیش از اسلام است.

همین که به تاریخ زرین ایران پس از اسلام نمی‌پردازیم باعث شده یک شبهه سست رایج شود که طلوع شیعه را با صفوی ذکر می‌کنند، در حالی که صفویه فقط سه سده پیشتر از ما بوده است، اما در ایران ما، میراث و سکه‌هایی در قرن اول (سال۸۶ قمری) ضرب می‌شده (مربوط به نوه جعفرطیار) که عمق نفوذ تشیع در ایران را نشان می‌دهد. به عبارت روشن‌تر، تاریخ ما ایرانیان شیعی، با صدر اسلام گره خورده است. باید روی اینها تمرکز کنیم و در پاسخ به کوشش‌هایی مانند تهیه و پخش سریال حشاشین، از این همه انفعال درآییم، وگرنه از نظر فرهنگی همین گسستی که با زومر‌ها و نسل زد داریم، اگر به نوعی در جایی همین زخم، سرباز کند، بسیار عواقب وخیم و خطرناکی خواهد داشت؛ زیرا نسل جدید و صدالبته بی‌اطلاع ما، به خاطر تبلیغات باستان‌گرایان غیرعلمی و افراطی به تاریخ قبل از اسلام توجه می‌کند. شاید توجه به تاریخ ایران قبل از اسلام اشکالی نداشته باشد، اما وقتی چنان زوم‌کردن‌های هدایت شده و از پیش‌تعریف شده و هدفمندی به ذهن نسل جدید تلقین می‌شود، به راستی جای نگرانی دارد و تقابل ایران و اسلام شکل می‌گیرد، چرا که پس از اسلام بسیار تاریخ ما درخشان‌تر است. البته پیش از اسلام را انکار نمی‌کنیم. اگر شما موزه‌های ایران باستان، موزه رضا عباسی و ... را بازدید کنید، بالعیان مشاهده می‌کنید که تاریخ ایران پس از اسلام بسیار پر برگ و بار است و خواهید دید که ایران پس از اسلام، شکوه غرورانگیزی دارد.
 
واقع‌گرایی ضروری
 البته سخن در این گفتگو چنین نیست که باید روی حشاشین تمرکز کنیم؛ اما لازم است که در این موضوع تاملی بشود تا دریابیم باید با حشاشین (اسماعیلیه) چه کار کنیم. لازم است و باید اتاق فکری برای تاریخ و مسائل تاریخی طراحی شود تا از این همه بی‌خبری برآییم و تکانی به خودمان بدهیم. اسلام سنتی و سایر جریان‌های اسلامی همچنین رسانه‌ها در این باره واقعا وظیفه دارند و باید مسئولیت و نقش‌شان را ایفا کنند. می‌دانید که سریال حشاشین پر از اشتباهات تاریخی غیرقابل بخشش است. بر پایه افسانه سه یار دبستانی، چهار شخصیت بزرگ را که از نظر تاریخی همزمان بودند در حشاشین محور کرده‌اند. حسن صباح را به‌عنوان رهبر مخوف‌ترین حرکت جهان مطرح کرده تا اسلام سیاسی و شیعه را از این رهگذر بکوبد. خواجه نظام‌الملک چندان کنشگر مهمی در متن نیست و بیشتر حاشیه‌ای است. غزالی را، اما این سریال به‌عنوان چهره‌ای پذیرفتنی نمایش داده که دیدگاه سازندگان حشاشین را نمایندگی می‌کند. غزالی در این سریال تجلی همان ورژن سکولاری است که السیسی می‌پسندد. جالب است با اندکی واکاوی می‌توان دریافت که غزالی این سریال، برابر نهاد طا‌ها حسینی است که پسند سکولار‌های مصر است. سازندگان سریال واقعا کار کرده‌اند و در پرورش نگاه‌شان و افزودن بار معنایی دلخواه‌شان به چهره‌های تاریخی و بهره‌برداری مورد پسندشان واقعا حرفه‌ای عمل کرده‌اند. باید توجه کنیم این همه زحمتی که کشیده‌اند چرا از ما برنمی‌آید! ما که شکرخدا از نظر امکانات چیزی کم نداریم و فقط باید سلیقه به خرج بدهیم. این سریال به قول قدیمی‌ها «کج؛ اما رج است» یعنی همه‌چیزش حرفه‌ای و خوش‌ساخت است و در مورد سناریوی آن فکر کرده‌اند و در فرهنگ به اصطلاح نقطه‌زنی کرده‌اند.

نگاه رهبری به فرقه‌های شیعی
تاریخ اسماعیلیه در ایران اسلامی و کنش‌های شیعیان اسماعیلی در حاشیه بایسته‌ای قرار ندارد. حتی در کتاب‌های درسی تاریخی ما به آنها توجه مناسب نشده است؛ در حالی که رهبر معظم انقلاب از فرق شیعه با عنوان «ایتام آل محمد» یاد کردند. به این معنا که باید فرقه‌های شیعی را زیر پر و بال گرفت و با آنها تعامل هوشمندانه و عالمانه برقرار و آنها را زیر چتر اهل‌بیت (ع) باز تعریف کرد. به باور من باید درباره رابطه‌مان با نزاری‌ها به بازنگری بپردازیم و این مسأله را جدی بگیریم. با این که آقاخان‌ها سکولار هستند، اما مقام معظم رهبری فرموده‌اند که فرق شیعه ایتام آل‌محمد هستند. بالاخره از دل شیعه برجوشیده‌اند و باید با آنها تعامل داشت. این ذهنیت باز رهبری باعث خوشحالی است که در سردمداری کشور عزیزمان، چنین شخصیتی را با افق فکری باز داریم.

منبع: روزنامه جام جم

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • جریان دانشجویی بستر خوبی برای پای کار آمدن قشر خاکستری در فعالیت‌های فرهنگی است
  • تشکیل کانون‌ نقد و کانون‌های شورش!
  • مشارکت بیشتر در انتخابات، هزینه‌های امنیتی را کاهش می‌دهد
  • پاشنه آشیل مجلس دوازدهم از نگاه سخنگوی حزب اعتدال و توسعه /جریان رائفی پور به دنبال هدایت و مدیریت مجلس است
  • مصباحی مقدم: آمریکا بدنبال تدابیر جدید برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی است
  • دشمنان شکست خورده در حال تدارک استراتژی جدید برای ضربه زدن به نظام هستند
  • نقوی حسینی: طیف پایداری، شریان و مصاف برای ریاست مجلس، روی ذوالنور به جمع‌بندی می‌رسند
  • ضرورت جریان شناسی تحریف تاریخ ایران
  • شارلاتان‌بازی نشریات توقیف‌شده به روایت اصلاح‌طلبان
  • راهبرد اصلاح طلبان برای مدیریت فضای داخلی مجلس دوازدهم/اعتراف تلویحی هم میهن: آشوب‌های ۷۸ کار دوستان ما بود!