سلاح خنده برای مقابله با ویروس مرگبار
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۱۲۱۹۰۲
چالش لبخند حرکتی بود که به دعوت برخی از مردم برای گرفتن زهر روزهای گذشته پیشنهاد شد و به سان آنچه از دل برآید، بر دل نشست و همراهان بسیاری پیدا کرد. آدمهایی که این روزها عکسهای انفرادی و دسته جمعی خود را با چاشنی لبخند به اشتراک میگذارند و تلاش میکنند تا هرچند برای ثانیهای اثری مطلوب از خود به ثبت برسانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همانند هر پدیده دیگری که همواره موافقان و مخالفانی دارد، چالش لبخند هم منتقدانی دارد که رواج یافتن این کار را مصداقی از بی عاری و فارغ بودن از دغدغه میپندارند. در مخالفتها البته توجه به پیامدها امری ضروری است. نگاهی به ماحصل حرکتی که شروع میشود و پیامدهایی که میتواند به همراه داشته باشد اقدامی عقلانی است. با چنین نگاهی چالش لبخند حرکتی با پیامدهای مثبت به نظر میرسد، حرکتی که میتواند به سان مسکنی برای دردهای اجتماعی و روانی امروز جامعه عمل کند.
البته که لبخند زدن در مواقع بحران، آن هم در شکل و شمایلی که امروز در جامعه و به واسطه شیوع یک بیماری شاهد آن هستیم، درمان نیست اما میتواند مرهمی برای تحمل و افزایش توان باشد. مصداق آن عبارت معروف در ادبیات کلاسیکمان است که خنده بر هر درد بی درمان دواست. اثرات مثبت خندیدن و تاثیرات مطلوب جسمی و روحی آن توسط پزشکان، روانشناسان و متخصصان به اثبات رسیده و تردیدی در آن نیست؛ اما زمان این خنده بعضاً برای همه یکسان نیست.
برخی در مواجهه با غمها و بیماری و هر تندباد فراموش میکنند که خنده هم میتواند آبی بر آتش سیاهیها باشد و حالا فضای مجازی یکی از آن برگ برندههای خودش را رو کرده تا دیگر بار بدانیم این فناوریها اگر به جا باشند مفید و موثرند. چه چیز بهتر از این که وقتی دریچه جهان را به واسطه فضای مجازی میگشایید برغم روزهای گذشته و تکرار مکرر آمار مبتلایان و درگذشتگان، لبخند روی لبهایی ببینید که امید و نوید روزهای پیش رو را به همراه دارند؟ خندههایی که انگار گوشزد میکنند: نرم نرمک میرسد اینک بهار.
خندیدن و لبخند زدن هزینهای ندارد، حتی اجباری هم نیست اما این روزها فضای مجازی را رنگ و بوی دیگری به خود داده است؛ چالش دوست داشتنی و امیدبخشی که پیر و جوان و کودک و بزرگ را همراه خود ساخته و بهانهای شده است تا فضای مجازی به سیاهی روزهای گذشته نباشد.
حال روز ما قبل از کرونا، حال و هوای غفلت بود و ندیدن تمام داشتههایی که شاید نادیده میانگاشتیم؛ سلامتی و عافیت همان که تا هست بدیهی و مطلق میپنداریم و تازه زمانی به ارزشش واقف میگردیم که از کف دادهایم. مصداق شعر حافظ آنجا که میگوید جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است.
شاید این روزها بیشتر مفهوم آن سخن معروف برای آدمها قابل درک است که «سلامت همچون تاجی است بر سر انسانهای سالم، که فقط بیماران قادر به دیدنش هستند».
کرونا در کنار همه تلخیهایی که به کاممان ریخت و فرصتهایی که در این روزهای آخر سال از ما دریغ کرد، یک مزیت بسیار بزرگ داشت و آن هم توجه به سادهترین اما غیرقابل جایگزینترین رسومات انسانی و اجتماعی و فرهنگیمان بود. دست دادن، در آغوش کشیدن و معاشرت با آدمهایی که فکر میکردیم همیشگی و بی خلل ترین هاست اما دریافتیم که همین خوشیهای کوچک و نادیدنی هم میتواند به سان همان تاج سلامت، خلل پذیرد و از دست برود.
برچسبها کرونا ویروس کرونا اینستاگرام فضای مجازی پروندهٔ خبری کرونا در ایران؛ آخرین اخبار و گزارشهامنبع: ایرنا
کلیدواژه: کرونا ویروس کرونا اینستاگرام فضای مجازی کرونا ویروس کرونا اینستاگرام فضای مجازی فضای مجازی آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۱۲۱۹۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شعری که در فضای مجازی ۱۰ میلیون بازدیدکننده داشت
محمود اکرامی فر درباره برنامه «سرزمین شعر» که از شبکه چهارم سیما پخش شد، گفت: این برنامه شعر را به یک گفتمان عمومی و از یک گزاره محفلی به یک گزاره عمومی تبدیل کرد، به طوریکه شعر را در جامعه رواج داد و توانست دوباره به زندگی عمومی، گفتگوها و ارتباطات کلامی مردم برگرداند.
وی افزود: موسی عصمتی یکی از شاعرانی بود که بخاطر جاذبه رسانهای و شعر خوبش از او استفاده کردم و در گروه من قرار داشت. اشعار او را در صفحه مجازی ام منتشر کردم و بازخوردهای زیادی از آن گرفتم.
این شاعر و داور برنامه تلویزیونی «سرزمین شعر» گفت: بیش از صد هزار نفر از این صفحه من بازدید کردند و شعر این شاعر حدود ۱۰ میلیون نفر بازدیدکننده داشت. خیلیها برای ما نوشتند که با این شعر زندگی کردند و حتی به گریه افتادند. میتوانم بگویم سرزمین شعر برنامه خوبی بود و میتواند بهتر هم شود.
برنامه «سرزمین شعر» در ادامه هجدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر از ۲۶ اسفند پارسال در قالب مسابقه شعر به روی آنتن شبکه چهارم سیما رفت و فرصتی شد برای شنیدن اشعار جشنواره و انتخاب شاعران برتر بود. در قسمت اول این برنامه غزلی از موسی عصمتی درباره پدر و کارگران معدنعلاوه بر اینکه حضار برنامه را تحت تاثیر قرار داد، با اقبال عمومی هم همراه شد.
(پدر)
پدرم را خدا بیامرزد، مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را، کارگر بود، اهل معدن بود
از میان زغالها در کوه، عصرها رو سفید برمیگشت
سربلند از نبرد با صخره، او که خود قلهای فروتن بود
پا به پای زغالها میسوخت! سرخ میشد، دوباره کُک میشد
کورهای بود شعلهور در خود، کورهای که همیشه روشن بود
بارهایی که نانش آجر شد، از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش، یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود
از دل کوههای پابرجا، از درون مخوف تونلها
هفت خوان را گذشت و نان آورد، پدرم که خودش تهمتن بود
پدرم مثل واگنی خسته، از سرازیر ریل خارج شد
بی خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود
مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آوازهای کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد، کارگر بود، اهل معدن بود
منبع: صداوسیما
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیات