Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رکنا»
2024-05-06@16:32:48 GMT

گوشی خون آلود!

تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۱۳۵۲۱۸

حوادث رکنا: اختلافات شدیدی با همسرم داشتم او دادخواست طلاق داده بود و من آواره و سرگردان بودم به همین دلیل بیشتر اوقات به منزل خواهرم می رفتم ولی صاحبخانه او دل خوشی از من نداشت تا این که به خاطر همین ناراحتی ها دستم به خون آلوده شد و ...

به گزارش رکنا، این ها بخشی از اظهارات جوان 29 ساله ای است که به اتهام قتل پیرزن 71 ساله و با تلاش 17 روزه کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی درحالی دستگیر شد که قاضی کاظم میرزایی( قاضی ویژه قتل عمد مشهد) دستورات ویژه ای را در این باره صادر کرده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این متهم به قتل پس از پاسخ به سوالات کارآگاه جمالی (افسر پرونده) درباره سرگذشت خود گفت: پدرم راننده کامیون و اهل فریمان بود اما من بعد از مهاجرت پدرم به مشهد در این جا به دنیا آمدم. پدرم هشت فرزند دارد که من هفتمین آن ها هستم. در شهرک شهید رجایی مشهد (قلعه ساختمان) زندگی می کردیم و من هم به مدرسه ابتدایی می رفتم اما به درس و مدرسه علاقه ای نداشتم و درس هایم ضعیف بود به همین دلیل بعد از پایان مقطع ابتدایی ترک تحصیل کردم و شاگرد کفاشی شدم دوست داشتم برای خودم درآمدی داشته باشم تا این که 17 سال قبل مادرم به خاطر بیماری سرطان و در سن 52 سالگی جان سپرد و پدرم نیز با زن دیگری ازدواج کرد. با این حال من همچنان کار می کردم تا این که به سن سربازی رسیدم اما از قانون سه برادری استفاده کردم و از خدمت سربازی معاف شدم در همین حال خودم یک تعمیرگاه کفش راه اندازی کردم و درآمد خوبی داشتم. تا این که در سال 89 درحالی که یک دستگاه موتورسیکلت خریده بودم یکی از دوستانم را سوار کردم و با سرعت در خیابان حرکت می کردیم که با یک دستگاه نیسان تصادف کردم، من زخمی شدم اما ترک نشین موتورسیکلت در این حادثه جان باخت چرا که هیچ کدام از ما کلاه ایمنی نداشتیم. بعد از آن که حدود یک ماه در کما بودم از مرگ نجات یافتم ولی با شکایت اولیای دم دچار دردسر بزرگی شدم چرا که موتور بیمه نبود و باید دیه مقتول را می پرداختم. بالاخره در سال 91 رسیدگی قضایی به پرونده پایان یافت و با قطعی شدن رای دادگاه به مدت یک سال روانه زندان شدم در نهایت نیز با کمک مالی ستاد دیه رضایت اولیای دم را گرفتم و در سال 92 از زندان آزاد شدم. بعد از این ماجرا به نیشابور رفتم و در یک شرکت آب معدنی مشغول کار شدم. آن جا بود که عاشق یکی از همکارانم شدم و از او خواستگاری کردم. اولین بار که او را در حین کار دیدم برق چشمانش مرا گرفت و به او گفتم که «خاطرت را می‌خواهم!» البته او ابتدا قبول نمی کرد ولی من به این ازدواج اصرار کردم تا این که بالاخره در همان سال 92 سرسفره عقد نشستم و ازدواج کردم. یک سال نامزد بودیم و بعد از آن زندگی مشترکمان را در حالی آغاز کردیم که اختلافاتی بین من و همسرم وجود داشت این اختلافات خانوادگی هر روز شدت می گرفت به طوری که دیگر یک روز خوش هم نداشتیم.چهار سال قبل پدرم نیز به دلیل ابتلا به سرطان فوت کرد و من تنها پشتیبانم را از دست دادم. خلاصه درگیری های من و همسرم تا آن جا پیش رفت که او دادخواست طلاق داد و من هم که بیکار بودم بیشتر اوقات را به خانه خواهرم پناه می بردم. اگرچه خواهرم محترمانه با من برخورد می کرد اما صاحبخانه او چشم دیدن مرا نداشت و نمی خواست به منزل او رفت و آمد کنم این رفتارها گاهی به مشاجره و توهین نیز می کشید تا جایی که از خواهرم خواست منزلش را تخلیه کند. خواهرم نیز که چاره ای برایش باقی نمانده بود اسباب و اثاثیه اش را جمع کرد و به منزل اجاره ای دیگری رفت. بعد از این ماجرا روزی پیرزن صاحبخانه را در محله شترگلو در شهرک شهید رجایی دیدم و با او احوال پرسی کردم. پیرزن از من خواست تا به همراه او به منزلش بروم، من هم که تعجب کرده بودم در میان ناباوری به اتفاق او به منزل ویلایی اش در طبقه دوم رفتیم ولی باز هم به خاطر همان کینه های قبلی مشاجره ای بین ما شروع شد. من که دیگر به شدت عصبانی شده بودم ابتدا قصد داشتم گلدان را به سرش بکوبم اما چشمم به قفل آویز افتاد و با آن ضرباتی به سرش زدم وقتی فهمیدم او دیگر جان در بدن ندارد، جسدش را به داخل پذیرایی بردم و چادرش را روی جسد کشیدم سپس گوشی تلفنش را برداشتم تا با همسرم برای آشتی با او صحبت کنم چرا که پولی برای خرید گوشی نداشتم و ... شایان ذکر است تحقیقات بیشتر برای کشف زوایای پنهان این پرونده جنایی ادامه دارد.

منبع: رکنا

کلیدواژه: یارانه دلار کرونا کرونا در جهان قتل پلیس قاضی سرطان قانون تصادف حادثه بیمه زندان منزل جنایی اخبار حوادث طلاق خون دادخواست صاحبخانه همسرم کرونا ویروس فیلم ویروس کرونا بیمارستان عکس کرونا ویروس کروناویروس مردم کرونا در ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۱۳۵۲۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

متهم به قتل: برای نجات خودم شوهـرم را کشتم

زن جوان که به اتهام قتل همسرش با کارد میوه‌خوری پای میز محاکمه ایستاده بود مدعی شد، شوهرش قصد داشته او را خفه کند.

به گزارش مشرق، اردیبهشت سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام مریم، هراسان از خانه‌اش خارج شد و در حالی که از قتل شوهرش خبر می‌داد از همسایه‌ها کمک خواست.

دقایقی بعد مأموران پلیس پاکدشت در محل حاضر شدند و پس از بررسی‌های اولیه مشخص شد که مرد ۴۲ ساله‌ای به نام کریم با ضربه کارد به قلبش جان باخته است.

همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۴ سال پیش با کریم ازدواج کردم اما از همان روزهای اول زندگی‌مان به اختلاف خوردیم و مدام باهم دعوا می‌کردیم تا اینکه خانواده‌های‌مان توصیه کردند اگر بچه‌دار شویم اختلاف‌هایمان حل می‌شود. دوسال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاق‌تر از قبل می‌شد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی من را به باد کتک می‌گرفت. کار درست و حسابی نداشت و ما همیشه با مشکلات اقتصادی روبه‌رو بودیم.

وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح خواب بودم که همسرم با کتک بیدارم کرد و از من خواست تا به‌سرعت برایش صبحانه آماده کنم. در حال درست کردن چای بودم که به دلیل مخارج نوزادمان با من دعوا کرد و گفت که چرا بچه را از شیرخشک نمی‌گیری و چرا از پوشک استفاده می‌کنی؛ من پول خرید شیرخشک و پوشک ندارم و... بعد هم به من گفت که باید گوشی تلفنم را به او بدهم تا آن را چک کند، وقتی من مخالفت کردم به جانم افتاد و کتکم زد، با دستانش گلویم را فشار داد به‌طوری که چشم‌هایم سیاهی رفت، درحالی که برای نجاتم تقلا می‌کردم دستم به چاقویی خورد و آن را برداشتم و ضربه‌ای به او زدم که روی زمین افتاد و غرق در خون شد.

در این میان پزشکی‌قانونی نیز در گزارشی علت مرگ را پارگی شریان‌های قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد.

با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، صحنه جرم بازسازی شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان درخواست قصاص کردند.

پدر کریم به قضات گفت: متهم برای تبرئه خودش دروغ گفته، پسرم هیچ‌گاه او را کتک نزده بود. ما نمی‌دانیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده و عروس‌مان چگونه با بی‌رحمی پسرمان را به قتل رسانده است اما هرگز حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص او را داریم.

پس از آن متهم به جایگاه رفت و به قضات گفت: روز حادثه با شوک ضربه‌های کریم از خواب پریدم بعد هم سر موضوعی با من درگیر شد و گلویم را گرفت، داشتم خفه می‌شدم و از آنجا که همسرم مرد تنومندی بود، نمی‌توانستم خودم را از دستش نجات دهم و چشم‌هایم سیاهی ‌رفت.

دستم را روی زمین می‌کشیدم که به یکباره دستم به کارد میوه‌خوری خورد و آن را جلوی سینه‌اش گرفتم تا بترسد و رهایم کند اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد.

آنقدر شوکه شده بودم که نمی‌دانستم چه کار کنم تا به خودم آمدم از همسایه‌ها کمک خواستم.

در ادامه قاضی از متهم پرسید شما چاقو را برای ترساندن همسرتان جلوی قفسه سینه‌اش گذاشتید یا برای دفاع از خودتان؟

متهم جواب داد: برای ترساندن همسرم. من چاقو را بین خودم و او قرار دادم تا گلویم را رها کند اما او قصد جانم را کرده بود.

با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

منبع: روزنامه ایران

دیگر خبرها

  • جود بلینگام: پدرم همیشه پیراهن رئال مادرید با نام و شماره زیدان را در خانه بر تن می‌کرد
  • برای نجات خودم شوهرم را کشتم
  • متهم به قتل: برای نجات خودم شوهـرم را کشتم
  • مصائب کودکان سرراهی
  • این زن شوهرش را با چاقو کشت
  • اعتراف مهناز افشار درباره روزهای تلخ بعد از مهاجرتش | داغ بودم و نمی‌فهمیدم
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسی/ ۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم
  • آسمان خوزستان مه‌آلود می‌شود/ ورود سامانه جدید بارشی به استان