Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش «توریسم آنلاین» وقتی به ترانسیلوانیا سفر می کنید با تمام تصوراتی که در گذشته داشته اید باید خداحافظی کنید.

برخی از وجود این سرزمین بی خبرند در حالی که در قلب رومانی جای گرفته و دارای زیبایی منحصربه فردی است.

موزه آستارا در سیبیو –ترانسیلوانیا- دومین موزه بزرگ روباز جهان است که دارای ۳۰۰ خانه ، آسیاب آبی و بادی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این سرزمین رویایی جنگلهای انبوه ، مراتع سرسبز و دشت های گلهای وحشی به وفور دیده می شوند و توریست ها آن را با این جمله معرفی می کنند: «آخرین چشم اندازقرون وسطی در اروپا»!

کوه‌های کارپات این ناحیه محل زندگی گرگها ، سیاه گوش و خرسهای قهوه ای است.

در حدود ۵ هزار خرس قهوه ای در میان جنگلهای بلوط و راش زندگی می کنند.

با اینکه بیشتر جاده های آن ناهموار و پر از دست انداز هستند اما اغلب توریست ها برای تماشای بهتر منطقه ماشین کرایه کرده و گشت و گذار می کنند.

قصرهای قرون وسطایی این سرزمین در میان بهترین ها در جهانند.

«Szabi Ignácz» عکاس رومانیایی است که در تعدادی عکس هوایی طبیعت زیبایی منطقه ای که نامش با دراکولا و خون آشام عجین شده را به ما نشان می دهد.

کد خبر 1361562

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: گردشگری سفر رومانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۲۰۴۶۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حکیم یا بردپیت؟

  جناب حکیم از همان کودکی به دلیل داشتن اعضای بی‌قرار، دائما ازاین شاخه به شاخه می‌پرید و مثل دوست و برادر عزیزمان تارزان، یک‌جا بند نبود. برای همین هم عضوی در صورتش نبود که نشکانده باشد‌. شاید فکر کنید اغراق می‌کنم؛ بله درست فکر می‌کنید! به هرحال ما از همین اغراق‌ها پول درمی‌آوریم. القصه! حکیم که از کودکی زیبا به نوجوانی در هم شکسته تبدیل شده بود، تلاش می‌کرد خودش را با روش‌های سنتی زیبا کند. حتی دست به هنجارشکنی‌هایی هم در زمانه‌ خودش زد؛‌ مثلا ایشان همان حنای مورد استفاده‌ مادرش رابه سرودست‌هایش تاآرنج می‌زد.روی دماغش باذغال،خال بزرگ مشکی می‌گذاشت وطبق بررسی‌های تیم تحقیقاتی نوجوانه، هنوز چرایی این اقدامات روشن نشده است و ما این را هم به مجموعه حماقت‌های جناب حکیم افزودیم. 

حکیم در جست‌وجوی زیبایی۲
بعد از این‌که حکیم متوجه شد با انسان‌های دیگر متفاوت است، این تفاوت در استفاده از قابلیت سفر در زمان بود و نه خدای ‌ناکرده تفاوت در عقل و هوش.(بین خودمان بماند که ایشان از نظر عقلی هم متفاوت بود. بله! کم داشت.) چنین عرض می‌کردم که حکیم بعد از کشف قابلیت سفر در زمان، سری هم به تهران۱۴۰۳زد. اینبار برای چه؟ برای زیباتر شدن.احساس می‌کرد به دلیل این زشتی‌ها زندگی مشترکش در حال فروپاشی است. به هرحال زن حکیم بودن تبعات خودش راداشت. شما فکرش را بکن چقدر سخت است که هر که از راه می‌رسد، می‌پرسد: واقعا؟ زن اون حکیم شدی؟ و بعد چهره‌اش را جوری درهم بکشد که انگار با نسخه‌ زشت سمندون مزدوج شده است. هرچند به نظر من، ایراد حکیم نه در ظاهرش که در باطنش بود. شاید بگویید نظر من مهم نیست ( بله! نظر من اصلا مهم نیست.)راویان می‌گویند حکیم تا پایش را گذاشت به آینده‌،سری به مراکز زیبایی شهلاجون و دوستان زد و با همه‌ تلاش‌هایش نتوانست آنهاراقانع کندکه چند کار زیبایی_آرایشی فشرده انجام دهند.پس سراغ دکتر زیبایی رفت ودر اولین اقدام وقت جراحی دماغ گرفت تا آن را تبدیل به بینی کند.همچنین او تاکید کرد که ازدماغش، فقط سوراخ هایش را می‌خواهد. همچنین چون بعد از عمل دماغ ۴۰ سی‌سی ژل می‌چسبد، به لب وگونه وهرجا که نیاز به برآمدگی داشت، ژل تزریق کرد و آن‌قدر تزریق کرد که نزدیک بود معتاد ژل بشود و پوستش بترکد.وقتی که دیگر پوستش ظرفیت تزریق ژل نداشت ومطمئن شدذخیره‌ ژلی دکتر را تمام کرده است و کاملا زیبا شده(که نشده بود!)به گذشته و زن وزندگی‌اش برگشت اما متاسفانه همسرش در اولین برخورد، گمان کرد جن بوداده دیده است. اوبعد ازکشیدن چند جیغ بلند وفوت کردن دوسه تا صلوات و بسم‌ا... سکته‌ کرد.

حکیم پرو 
حکیم بعد از سکته‌ همسرش از شدت غم وغصه محل را ترک کرد و باز به آینده‌ سفر کرد. اینبار قصدش زیبا شدن نبود چون خیال می‌کرد زیباتر از برد پیت شده است(این‌که برد پیت را از کجا می‌شناخت به خودمان مربوط است) به آینده‌ آمد تا پول در بیاورد. به هرحال امکان نداشت جایی بوی کار انسان‌دوستانه بیاید وشامه‌ اقتصادی حکیم کار نکند. ایشان احساس کرد بُرد در دکتر زیبایی شدن است، پس یک دفتر و دستکی برای خودش راه انداخت و با استخدام یک دکتر قلابی‌تر از خودش، کار را شروع کرد‌. ایشان توانست با خراب کردن یک میلیون و۲۰۰ بینی در ایران،رکورددار مزخرف‌ترین و قالتاق‌ترین دکتر زیبایی را به دست آورد.یک موضوعی که جا نشد در متن قبلی بگوییم، این که جناب حکیم بعد از عمل دماغ و تزریق ژل، یک تتوی حکیم به انگلیسی و فارسی هم روی بدنش انداخت. فارسی‌اش را کف دست راستش حک کرد و انگلیسی‌اش را کف دست چپ. ایشان اعتقاد داشت با زدن دو کف دستش به یکدیگر تبدیل به نسخه‌ حکیم پرو می‌شود. متاسفانه به دلیل بالا رفتن قیمت دلار و عدم توانایی ما در خرید نسخه‌ پرو، ما دسترسی به حکیم پرو نداریم.


دیگر خبرها

  • حکیم یا بردپیت؟
  • شرم از بدن
  • وزیر جهادکشاورزی؛ بر اقدام فوری مشترک کشورها برای مقابه با تخریب سرزمینی تاکید کرد
  • تاکید نیکبخت بر اقدام مشترک کشورها برای مقابله با تخریب سرزمینی
  • فیلم| اینجا مشق پهلوانی می‌کنند
  • فیلم| اینجا تمرین پهلوانی می‌کنند
  • آستیپالیا ؛ اینجا 3 هزار نفر جمعیت دارد و فوق العاده دیدنی است (+تصاویر)
  • واکنش عجیب و رازآلود همسر مهدی قایدی به شایعات اخیر؛ مخاطب ستاره معصومی کیست؟
  • پلمب مرکز غیر مجاز زیبایی در قم
  • جراحی زیبایی کامران نجف‌زاده؛ از عمل بینی تا کاشت مو!