کرونای اصلی
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۲۰۸۶۹۷
سیاسی شدن مسائل اقتصادی، اهمیت فزاینده آلودگی زیستمحیطی و خطرات آن برای جوامع، با تأثیر بر روابط بینالملل، آسیبپذیری دولتها و جوامع را در برابر حوادث و جریانهایی نشان میدهند که در قلمرو دیگر کشورها رخ میدهند. در این فضا، شاخصه اصلی نظام بینالملل، پیچیدگی، روابط متعدد و متداخل، کشاکش و همکاری است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ویروس کرونا که اکنون با اسم رسمی کوید-19 شناخته میشود، یکی از پدیدههایی است که به گفته رئیس سازمان جهانی بهداشت: «هیچ کشوری نباید تصور کند از آن مصون است. نهفقط این تصور اشتباه است، بلکه جبرانناپذیر خواهد بود. این ویروس به مرزهای بینالمللی احترام نمی گذارد.» این پدیده فرامرزی پس از ظهور، فقط یک کشور را درگیر نکرده و با بهچالش کشیدن تمامی بازیگران بینالملل، همه را ناگزیر کرده است به همکاری و همگراییهایی برای مهار بحران روی آورند.
برخورد چین با کرونا
ویروس کرونا در چین، 79389 نفر و در سطح جهانی 85176 نفر را مبتلا کرده است. بهطور کلی، 53 کشور موارد مثبت ابتلا به بیماری را داشتهاند. هفت کشور اول ازنظر شمار موارد تأیید شده به ابتلا، طبق آمار سازمان جهانی بهداشت، بهترتیب کشورهای چین، جمهوری کره، ایتالیا، ایران، ژاپن، سنگاپور، آمریکا هستند (بهغیر از آمار مربوط به کشتی کروز بریتانیایی پرنسس دیاموند). این بیماری تا 28 فوریه 2020 جان درحدود 2923 نفر را گرفته است.
با بروز بحران کرونا، علاوهبر مرگ شهروندان چینی، اقتصاد این کشور نیز با دشوارترین آزمون خود پس از بحران اقتصاد جهانی 2008 مواجه شده است. برخی تحلیلها عنوان کردهاند شیوع ویروس کرونا، اگر بتواند در سه ماه کنترل شود، از تولید ناخالص داخلی واقعی این کشور، 0.8 درصد و اگر در 9 ماه کنترل شود، 1.9 درصد آن را کاهش خواهد داد.ایندرحالیاستکه درمقایسهبا شیوع بیماری سارس در سال 2003، اقتصاد چین شکنندهتر است و نیاز به تدابیر بیشتری ازسوی دولت این کشور احساس میشود.
مانند هر کشوری، چین نیز مایل نیست ضربهای به ساکنان و منافع اقتصادی خود وارد آورد. ظهور این ویروس رخدادی خارج از حوزه تسلط دولت چین بوده است که حتی به گزارش سازمان جهانی بهداشت منبع شیوع آن هنوز معلوم نیست. بااینحال، وضعیت چین در نظام بینالملل بهگونهای است که موجب شده است واقعیت بداقبالی این کشور به شایعاتی درمورد بیتدبیری آن تعبیر شود. رفتوآمد و سفر، شمار جمعیتی بالا، اثر متقابل اقتصادی و غیره موضوعاتی هستند که اهمیتی به نقش چین در جهان میدهند، اما درعینحال، هزینههای چنین رخدادهایی را برای دیگر دولتها بالا میبرند.
در این پدیده، شناسایی منبع انتشار، ممانعت از گسترش، مدیریت و تجمیع منابع لازم برای مبارزه و ریشهکنسازی بیماری، در گام نخست متوجه کشور چین و نهادهای بینالمللی تخصصی مرتبط، و سپس دیگر دولتها در نظام درهممتعامل بینالملل بوده است.
چین، ازآنجاکه مشابه این موضوع پیشازاین در بحران شیوع سارس در سال 2003 تجربه شده بود، برخی آمادگیهای لازم را برای مدیریت بههنگام این پدیده داشت. نخست در حوزه بهداشت و درمان، به گزارش سازمان جهانی بهداشت اقدام مقامات چین بسیار متفاوت با پدیده سارس و بسیار عملگرایانهتر بوده است. چین فقط در ده روز بیمارستانی برای مبتلایان احداث، و حتی قبل از دستور سازمان جهانی بهداشت اعلام قرنطینه کرد که شامل جداسازی 50 میلیون نفر در ووهان (Wuhan) و شهرهای اطراف میشد.
در مرحله دوم، ازآنجاکه شیوع کرونا نه در سطح ملی و نه در سطح بینالمللی فقط به حوزه بهداشت منحصر نمیشود، در سطح ملی، دولت چین در عرصه حکمرانی با پاسخ فوری به چهار مسئله مواجه بود: بحران سلامت عمومی، وقفه اقتصادی، احتمال برانگیخته شدن خشم و بیاعتمادی عمومی، و پاسخ به خدشه احتمالی به اعتبار جهانی این کشور.
- پاسخ فوری به بحران سلامت عمومی: چین در چهار مورد فوق بنا به تجربه سارس، نهایت تلاش خود را برای همگامی و همافزایی ملی و بینالمللی انجام داد و مشکل کوید-19 را کاملاً وظیفهای ملی درنظر گرفت که قصور در آن جایز نبود. درمورد بحران سلامت عمومی، چین بلافاصله همکاریهای خود را با سازمان جهانی بهداشت آغاز کرد و اطلاعات را در اختیار این سازمان و شبکه بینالمللی دانشمندان قرار داد، همزمان چین در سطح ملی زیرساختهای لازم برای مدیریت چابک این بحران را فراهم آورد که برای درک این مهم لازم است گزارشهای سازمان جهانی بهداشت مورد توجه قرار گیرند.
- پاسخ فوری به وقفه اقتصادی: چین برخلاف دوره مهار سارس 2005-2002 که در پویایی اقتصادی بود، امروز با وقفه اقتصادی مواجه است و این فشار اقتصادی ناشی از اپیدمی (یعنی وقفه اقتصادی ناشیاز مقابلهبا بیماری، اخلال در حملونقل عمومی، و بسته شدن رستورانها و مکانهای تفریحی) را برای مقابله با اپیدمی افزایش میدهد درمورد مسئله اقتصادی، چین تصمیمهای دشواری برای آهسته کردن روند رشد خود اتخاذ کرده است.
- پاسخ فوری به احتمال برانگیخته شدن خشم و بیاعتمادی عمومی: بازیهای رسانهای، مانند دوران شیوع سارس، به نگرانی عمومی، خشم و بیاعتمادی مردم چین دامن میزنند. برخی از مقالات، در بیاعتمادی به دولت چین، پاسخ ژاپن به کرونا را میستودند؛ برخی در هنگکنگ از این بحران بهنفع مخالف با دولت چین بهرهبرداری میکردند. دراینبین، مقامات چینی با حضور بین مردم، در فضای عمومی، مانند بیمارستانها و نمایش توجه خود به وضع سلامت شهروندان، گام بزرگی در آرام کردن جامعه و حفظ انسجام ملی برداشتند.
- پاسخ فوری به خدشه احتمالی به اعتبار جهانی: بسیاری مقامات چینی را متهم کردهاند که چند هفته قبل از اعلام مسئله به سازمان جهانی بهداشت از موضوع مطلع بوده و اقدامی نکردهاند. چین باتوجه به تجربه سارس در این نوع اتهامها، از سطح بسیار بالایی وارد عمل شد. رئیسجمهور این کشور شی جینپینگ خود بهشخصه موضوع مقابلهبا کرونا را در دست گرفت که تأثیر مثبت بالایی از رویکرد چین در سطح بینالمللی بههمراه داشت. با این اقدام، حتی منتقدان سرسخت نیز نتوانستند خُرده بیشتری به دولت چین بگیرند.
درکنار اقدامات مثبتی که چین برای مهار شیوع بیماری و حفظ منافع ملی خود انجام داده است، برخی چالشها که چین در سطح ملی با آنها رویارو بود عبارتند از:
- دور زدن مرکزگرایی و دیوانسالاری: گفته میشود یکی از مشکلات چین در برخورد با ویروس کرونا، وجود مرکزگرایی در این کشور بوده است. ازاینمنظر، احتمال وجود تعلل در واکنش اولیه به این ویروس جای تعجبی نداشته است. رویکرد دیوانسالارانهای که تمامی اختیارات را به حلقه محدودی در عرصه قدرت اعطا کرده است، موجب صبر برای دریافت دستورات از بالا میشود. باوجوداین، ورود مستقیم شی جینپینگ به موضوع، توانست تا اندازه بالایی دیوانسالاری را دور زده و با موفقیت به بحران پاسخ گوید.
- ناکافی بودن تجربه درمورد اپیدمی و نقص سیستم هشداررسانی: علیرغم تجربه سارس در سالهای 2005-2002، واکنش مقامات ووهان به ویروس کرونا بسیار آهسته ارزیابی میشود که بهسبب ضعف سیستم هشداررسانی چین و تلاش دیوانسالاری برای کم اهمیت نشان دادن بحران است. این موضوع ترس از تصمیمگیری در مواقع نبود اطلاعات کافی را نیز نشان میدهد.
- دور زدن وقفه اقتصادی: وضعیت غیرپویای اقتصادی چین هم خود مشکلی است که بیجینگ در پاسخ به کاهش سرعت رشد، سیاست مالی منعطفی با تأکید بر سرمایهگذاری عمومی در پیش گرفت. قبل از ویروس کرونا، دولت این کشور بانکهای بزرگ را وادار کرده بود سود بانکی را برای وامگیرندگان فردی و کسبوکارهای کوچکی که از آثار جنگ اقتصادی با آمریکا بهرنج افتاده بودند کاهش دهد و درحالحاضر با بروز ویروس کرونا به این روال ادامه میدهد.
مطالب گفته شده نشان میدهد چین درصدد است علاوهبر نظارت بر موضوع در سطح ملی، سیاست خارجی خود را با پیروی از سیاستی قاطعانه و جسورانه که از دوره شیجینپینگ تاکنون با هدف تلاش برای کسب دستاوردها و فاصله گرفتن از سیاست کم هیاهو و حرکت با چراغ خاموش ادامه یافته است دنبال کند. این کشور درصدد تغییر چهره بینالمللی خود، از بازیگری امنیتی و مخل نظم موجود، به بازیگری اقتصادی ـ امنیتی و معترض به نظم موجود بینالمللی، اما معتقد به الزامات آن است. چین مایل است چنین رویدادهایی کمترین اثر را بر روابط بینالمللی این کشور بگذارد و بیشازهمه در سطح بینالمللی گذر از این بحران منفعت آن را تأمین میکند. درنتیجه، اتهام به عدم همکاری چین ممکن است ضعفی نهادی باشد، اما نیتی مطابق با راهبردهای کلان این کشور در نظام بینالمللی که همکاری و اعتبار بینالمللی را طلب میکند نیست.
واکنش بین المللی به ویروس کرونا
پاسخ جهانی به کرونا نشان میدهد زمانیکه گسترش اپیدمی، اقتصاد و اعتبار کشورها را در سطح جهانی تهدید میکند، بالاخره پیوند پیچیدهای که بین سلامت عمومی، علم و سیاست وجود دارد خود را نشان میدهد. واکنشها به ظهور ویروس کرونا در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی قابل بررسی است. در سطح ملی، کشورها نوعی تجربیات خاص خود را اعمال کردهاند که باتوجهبه وابستگی موضوع به این تجربیات خاص، رویکردها بسیار متنوع بوده است. در سطح منطقهای، بهویژه در اروپا همکاری و همگراییهایی، بهویژه قبل از ورود سازمانهای جهانی صورت گرفته است، اما در سطح جهانی، باید به رویکرد سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن اشاره کرد که با ارادهای محکم وارد عمل شدهاند. همچنین نقش رسانههای بینالمللی را نیز نباید انکار کرد که هم مثبت و هم منفی ارزیابی میشوند.
- نقش سازمان ملل متحد در ایجاد همگرایی: درشرایطیکه انتقاد از نهادهای بینالمللی، بهویژه سازمان ملل متحد، به گرایشی همهگیر تبدیل شده است و نوعی بیاعتمادی به این سازمان و نهادهای وابسته به آن دیده میشود، ویروس کرونا فواید تشکیل سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته به آن را نشان داد که ثابت میکند چندجانبهگرایی در جهان هنوز لازمه حفظ امنیت و صلح بینالملل است. در چهارچوب نظم نهادی بینالملل، دولتهای بینالمللی دارای حقوق و وظایفی متقابل هستند. در بحرانی مانند ظهور پدیده کرونا که به جغرافیای خاصی محدود نمیشود و بهویژه بر یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان اثر گذاشته است، نیاز به همکاری، چندجانبه گرایی و تقویت همکاریهای منطقهای و بینالمللی بیشازپیش احساس میشود. حقوق و وظایف متقابل در این بحران هم بین سازمان جهانی بهداشت و چین؛ بین سازمان بهداشت و دیگر کشورها؛ و بین چین و دیگر کشورها دیده شد.
- نقش سازمان جهانی بهداشت: دراینبین، باید تصدیق کرد سازمان جهانی بهداشت یکی از مهمترین نقشها را درمقابلهبا پدیده کرونا ایفا کرده است. این سازمان با اعلام وضعیت اضطراری سلامت عمومی با اهمیت بینالمللی (فئیک) (Public Health Emergency of International Concern (PHEIC)) و متعاقب آن، اعلام محدودیتهای مسافرتی خاص، مسئولیتی مهم در مهار بینالمللی بیماریهای مسری دارد. اگرچه باتوجهبه اخبار، بسیاری از کشورها درمورد ویروس کرونا قبل از اعلام این وضعیت ازسوی سازمان جهانی بهداشت خود محدودیتهایی را بر مسافران از چین اعمال کرده بودند، اما اعلام این وضعیت موجب میشود موضوع بُعد جهانی و رسمی پیدا کند.
- نقش نهادهای زیردستی سازمان جهانی بهداشت: سازمان جهانی بهداشت با بهره از درسهایی که در زمان شیوع سارس گرفته شد و با آگاهی از ضرورت مطلق توانمندسازی برای ایجاد هماهنگی منابع بینالمللی در دسترس بههنگام وقوع اپیدمی و تمرکز منابع برای شناسایی اولویتها و یافتن راهحل مشکلات، ابزارهایی برای مقابله با سارس تعبیه کرد. درحالحاضر این نهادها حتی بیشتر گسترش یافته و و همافزایی دقیقی باهم دارند. این نهادها عبارتند از: شبکه جهانی هشدار و پاسخ به شیوع بیماری (گوارن) (The Global Outbreak Alert and Response Network (GOARN)) ائتلاف برای نوآوریهای آمادگی درمقابلهبا اپیدمی (سپی) (The Coalition for Epidemic Preparedness Innovations (CEPI))، همکاری پژوهشی بینالمللی برای آمادگی درمقابل بیماریهای مسری (گلپید-آر) (The Global Research Collaboration For Infectious Disease Preparedness (GloPID-R))، ابتکار عمل بینالمللی برای بهاشتراکگذاری تمام دادههای آنفولانزا (جیسید) (The Global Initiative on Sharing All Influenza Data (GISAID)).
- نقش مجموعه کشورهای ملزم به چندجانبهگرایی: بااینحال، استفاده از این ابزارها بهجز با ذهنیتی که الزام به همکاری بینالمللی و حضور در شبکه جهانی اطلاعات را حکمفرما کند، بیحاصل خواهد بود و تفاوتی ندارد که چین، آمریکا یا بازیگری دیگر باشد که این موضوع را نپذیرد. ضروری است این دیدگاه که بازیگران به تعهدات بینالمللی خود سرسپردگی دارند شفاف باشد. برای مثال، برخی کشورهای اروپایی یا برخی کشورها در جنوب غرب آسیا با نشان دادن تعهد خود به همکاری بینالمللی نقشی تسهیلگر در تحکیم ذهنیت همکاریجویانه داشتهاند. چین درمقابل دریافت کمکهای سازمان بهداشت وظیفه داشته است با این سازمان نهایت همکاری بینالمللی را بهعمل آورد. بهطور مشابه کشورهای همسایه با چین نیز در منطقه آسیای جنوب شرق وظیفه داشتهاند هم با سازمان و هم با چین همکاری کنند.
- نقش رسانههای بینالمللی: باید گفت رسانههای بینالمللی و شبکههای فضای مجازی، مهمترین منابع برای اطلاعرسانی محسوب میشوند که البته آثاری مثبت و منفی دارند. ضرورت وجود و همافزایی بین سامانههای نظارتی ملی و بینالمللی برای کسب اطلاعات درمورد اپیدمی بهشدت در مورد مبارزه با کرونا دیده شد. وجود و همافزایی سامانههای نظارتی ملی و بینالمللی موجب میشود اطلاعات علمی درمورد بیماری بتواند در زمانی بههنگام برای تشخیص اپیدمی و ممانعت از شیوع، برخورد بالینی صحیح با مبتلایان و کمک به مدلسازی، درک جهتگیریهای آتی احتمالی و کارایی مفید مداخلات مختلف کمک کند. درعینحال، ممکن است رسانهها موجب بروز ترس و ناامنی ذهنی جوامع نیز باشند و به بروز واکنشهایی دامن بزنند که با ایجاد مشکلات خوشهای (مانند کاهش وسایل کنترل بحران، دراینمورد، برای مثال ماسک) مدیریت بحران را دشوارتر کنند.
بهطور کلی، مدیریت چین در این بحران و همکاری با سازمان جهانی بهداشت که با در اختیار قرار دادن سریع اطلاعات همراه بود، نشان داد «شبکه جهانی» و انجمنهای بینالمللی که درحالحاضر وجود دارند میتوانند گردهمایی متخصصانی از سراسر دنیا برای تمرکز تلاشهای پژوهشی و توسعهای بر بحران را برای اثرگذاری حداکثری تسهیل کنند. به تأیید بسیاری از متخصصان، سازمان بهداشت جهانی بهعنوان نهادی تخصصی، بهخوبی مأموریت خود را در همکاری با چین اجرا کرده است. مدیریت این سازمان در اپیدمیهایی با مقیاسی جهانی نهفقط نشان میدهد این سازمان مفید است، بلکه نقش ضروری و جایگاه اجتنابناپذیر آن را نیز برجسته میکند. درنتیجه، بار دیگر روشن شد در برابر تهدیدی جهانی، فقط پاسخی چندجانبهگرا با تأکید بر نقش نهادهای بینالمللی میتواند کافی باشد. این نتیجه مهم که در سطح عملیاتی و پزشکی پذیرفته شده است، باید در سطح راهبردی و سیاستگذاری نیز مورد توجه قرار گیرد.
پیامدهای ظهور کرونا در سطح بین الملل
شیوع و گسترش ویروس کوید-19، نهفقط به حوزه بهداشت محدود نمیشود، بلکه به امور ملی یک کشور نیز منحصر نشده است. این موضوع چندبُـعدی و بینالمللی است که بهطور کلی، در شش حوزه در آینده کوتاه و میانمدت بر امور بینالمللی اثرگذار خواهد بود:
- ضربه به اقتصاد جهانی: این بحران ضربهای به اقتصاد جهانی وارد خواهد کرد؛ بهاینسببکه تداخلی عمده در فعالیت اقتصادی چین بهوجود آمده است و البته تأثیر اقتصادی محدودیت در سفرهای بینالمللی را نیز باید به آن افزود. درنتیجه، کُـندی چشمگیری در دومین اقتصاد بزرگ دنیا که موتور محرکه رشد جهانی اقتصادی است دیده خواهد شد. طبق ارزیابی بانک جهانی، این بحران میتواند تا 5 درصد کاهش در تولید ناخالص داخلی جهانی یا بهعبارتی 3 تریلیون دلار خسارت بهوجود آورد که اثری جهانی بر تمام کشورهای دنیاست.
- تداخل در زنجیره تأمین جهانی: موضوع دوم، بهوجود آمدن تداخل در زنجیره تأمین بینالمللی است، زیرا چین بزرگترین سازنده در جهان محسوب میشود و تقریباً در تمامی بخشهای اقتصاد جهانی مشارکت دارد و درحدود 30 درصد از ارزش افزوده جهانی در تولید کالا را داراست.
- کاهش سطح تعهدات دیپلماتیک چین: بحران کرونا میتواند رویدادها و دیدارهای خارجی، مثل نشست اتحادیه اروپا و چین را در بیجینگ در مارس تحتالشعاع قرار دهد. اگرچه شی جینپینگ تدابیری اتخاذ کرده است که بتواند در دیدارهای تعیین شده مانند سفر به ژاپن شرکت کند.
- اثرگذاری بر کشورهای درگیر در ابتکار عمل یک جاده یک کمربند: باتوجهبه بسته شدن راهها و اعمال محدودیتهایی بر سفرها، ازطرف چین کالاهای لازم برای ساختوساز به کشورهایی که درگیر ابتکار عمل این کشور بودهاند نخواهد رسید و وقفهای بهشکل خواب سرمایه رخ خواهد داد که بر مجموعه کشورهای همکار در این طرح و همکاران این همکاران اثرگذار است.
- احتمال خدشهدار شدن اعتبار بینالمللی دولت چین: با گسترش بحران ممکن است موضوع «تأخیر در اطلاعرسانی چین» بیشازپیش مورد کنکاش قرار بگیرد و اعتبار دولت این کشور را بهعنوان بازیگری مسئول در نظام بینالملل زیر سؤال ببرد. بهاینمعناکه دیگر نتوان مانعاز واکنش برخی کشورها برای محدود کردن یا حذف چین از دایره روابط سیاسی آنها شد.
- احتمال کاهش سطح وابستگی به کالاهای چینی: این بحران میتواند همانطور که در کوتاهمدت موجب توقف صادرات چین شده است، در طولانیمدت نیز موجب شود کشورها سطح وابستگی خود را به کالاهای چینی کاهش دهند. البته دو مورد اخیر گفته شده، فقط فرضهایی هستند که در عرصه عملگرا و واقعیتمحور اقتصاد ممکن است چندان درست نباشند.
باتوجهبه این نکات، پدیده کرونا را باید بهعنوان موضوعی درنظر گرفت که سرریز آن در فضای بههموابستگی بینالمللی، موجب خسارت دیگر کشورها نیز خواهد شد. در سال 2003، چین 4 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را داشت و امروز 17 درصد از آن را به خود اختصاص داده است.همچنین این کشور در سال گذشته، بهتنهایی 70 درصد از رشد اقتصادی جهانی را داشت و بهخوبی روشن است اقتصاد موضوعی است که با ایجاد همگرایی بخشی، در تمامی امور بینالملل اثر گذار است. این به آن معنا است که بحران در چین بر کلیت امور جهانی اثرگذار است.
کرونا، آمریکا و چین هراسی
طبیعی است ژاپن و آمریکا نگران باشند که کرونا بر اقتصاد آنها اثر بگذارد و تاحدودی چین را در این مسئله مقصر بدانند، اما حتی این کشورها که روابط پیچیدهای با چین دارند، البته اگر نخواهیم بگوییم رقبای چین هستند، نمیتوانند از وضعیتی که چین دچار آن شده است خوشحال باشند، زیرا بحران در چین اثر منفی مستقیمی بر خود آنها خواهد گذاشت. بااینحال، در بحران کرونا این انتقاد به آمریکا وارد است که رویکرد چندجانبهگرایانه در برخورد با بحران کرونا را نادیده گرفته است یا حداقل میتوان گفت تلاش دارد در تقابل خود با چین از آن استفاده کند.
روشن است بحثهای هویتی، مسائل را از واقعیتهای موجود که باید عملگرایانه با آنها برخورد کرد، به بحثهای ارزشی وارد میکند که بازی بیپایان مقصریابی، اتهام، هراس و دیگریسازی را بهوجود میآورد. درفضای درگیری با کرونا، جهان بهویژه در اروپا و آمریکا بیش از شیوع بیماری، درگیر شایعات شده است؛ مردم از ترس ابتلا، مسیر تردد خود را در خیابان تغییر میدهند تا با چینیها برخوردی نداشته باشند؛ کنشی که این نکته را که همه چینیها به ویروس آلودهاند به ذهن متبادر و آنها را به «دیگریهای» دوستنداشتنی تبدیل میکند.
برخی از رسانههای آمریکایی از عنوانهایی برای اطلاعرسانی درمورد ویروس کرونا استفاده کردهاند که جهتدار بودن آنها درمورد چین محرز است: ویروس کرونا بدتر از تروریسم، داستان چین را باور نکنید و مثالهایی از این دست، اما پروفسور دیوید هیمان یکی از مسئولان عالیرتبه سازمان جهانی بهداشت بهمدت 22 سال، در مقاله خود تصریح کرده است چین بهسرعت (در عرض یک روز) اطلاعات را در سطح جهانی با سازمان بهداشت بهاشتراک گذاشته و پاسخی هماهنگ برای آن در سطح ملی و بینالمللی با همگرایی بینالمللی سنجیده است که این نشانگر فهم کامل درسهایی است که از شیوع بیماری سارس گرفته شد. از دید او، ایرادی که به انتقادات وارد به اعتبار چین [و دیگر کشورهای درگیر] در سطح بینالمللی ممکن است وارد شود، بهویژه اگر این انتقادات جایی نداشته باشند، خود آسیبی جانبی بهویژه برای بحران بعدی بههمراه خواهد داشت.
متهم کردن کشورها موجب میشود مقامات برای مصون ماندن اعتبارشان، ترغیب شوند موقعیت بعدی را بهعنوان «بدترین سناریوی ممکن» معرفی کنند که البته این مسئله برای مقابله با بحران بهترین راهحل یا به اصطلاح سناریوی «پشیمانیِ صفر» (No Regrets) است. آسیب جانبی این درنظر گرفتن بدترین سناریوی ممکن، ترس «اشتباه گرفتن» موقعیت و قضیه است که بهجان تصمیمگیر و سیاستگذار میافتد. این ترس موجب وقفه است و باعث میشود رهبران در همه سطوح از تیم پزشکی تا دولتمردان، وقتی به نظرشان میرسد اطلاعات کافی ندارند صبر کنند و از ترس ارتکاب اشتباه نتوانند قضاوت و برمبنای آن تصمیمگیری کنند. بنابراین، از نظر هیمان، مسئله این است که آیا منتقدان آمریکایی میخواهند شرایط انسانی بهتر یا بدتری بهوجود آید. انتخاب آنها مسئله سرنوشتسازی برای بشریت است که خطوط آتی عبور کشورها از مرزهای ملی به بینالمللی، تمایل آنها به همگرایی و همکاری بینالمللی و بهتر شدن امور جهانی را تعیین میکند.
درمورد رفتار یکجانبهگرایانه رئیسجمهور آمریکا بحثهای زیادی مطرح است، بهویژه باتوجهبه اینکه این کشور در بحبوحه انتخابات است. اما با بیش از پنجاه مورد مثبت ابتلا به کرونا طبق آمار سازمان جهانی بهداشت در این کشور و احتمال شیوع این ویروس در آمریکا، باید دید دولت مدعی این کشور چه برنامهای خواهد داشت.
سخن پایانی
باتوجهبه این نکات، پدیده کرونا را باید بهعنوان موضوعی درنظر گرفت که سرریز آن در فضای بههموابستگی بینالمللی، موجب خسارت دیگر کشورها نیز خواهد شد. درعینحال، ساختار نظام بینالملل وظیفه و تکلیفی را بر دوش چین و نیز سازمانهای بینالمللی و دیگر کشورها در مبارزه با این تهدید فرامرزی و فراملی قرار داده است.
چین درصدد است علاوهبر نظارت بر موضوع در سطح ملی، سیاست خارجی خود را با پیروی از سیاستی قاطعانه و جسورانه که از دوره شیجینپینگ تاکنون با هدف تلاش برای کسب دستاوردها و فاصله گرفتن از سیاست کم هیاهو و حرکت با چراغ خاموش ادامه یافته است دنبال کند. این کشور درصدد تغییر چهره بینالمللی خود، از بازیگری امنیتی و مخل نظم موجود، به بازیگری اقتصادی ـ امنیتی و معترض به نظم موجود بینالمللی، اما معتقد به الزامات آن است. درنتیجه، مایل است چنین رویدادهایی کمترین اثر را بر روابط بینالمللی این کشور بگذارد و بیشازهمه در سطح بینالمللی گذر از این بحران منفعت آن را تأمین میکند.
در سطح بینالمللی، باتوجهبه جایگاه چین در اقتصاد بینالمللی و وابستگی متقابل بسیاری از کشورها به آن، ضمن سرریز این وابستگی به دیگر حوزهها و اثر متقابل بر اقتصاد تمامی کشورهای بینالمللی، بحران کرونا موضوعی است که نیازمند همکاری و همگرایی بینالمللی بوده است. درحالحاضر زیر چتر حمایتی سازمان ملل و سازمان جهانی بهداشت کشورها تلاش دارند بیشترین کمک و اقدام را درراستای کاهش آثار مخرب این پدیده انجام دهند.
رویکرد آمریکا تاکنون برخلاف ژاپن که تلاش برای رفع بحران بوده است، بیشتر بر چینهراسی و استفاده ابزاری از این بحران برای رقابت با چین و تعریف خود بهعنوان ابرقدرت خوب بوده است. درمقابل، کشورهای حامی چندجانبهگرایی، بهویژه همپیمانان آمریکا در اروپا، از رویکردی عملگرایانه برای تمرکز بر منافع ملی خود و کمکرسانی به رفع این بحران بینالمللی استفاده کردهاند.
*مدیر عامل موسسه مطالعات و تحقیقات بین الملل ابرار معاصر تهران
310 310
کد خبر 1362902
منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: چین ویروس کرونا ایالات متحده آمریکا سازمان بهداشت جهانی سازمان جهانی بهداشت همکاری بین المللی سطح بین المللی سطح بین الملل ملی و بین المللی چندجانبه گرایی نظام بین الملل بین المللی سازمان بهداشت بین المللی دیگر کشورها بین المللی سطح جهانی پاسخ فوری پدیده کرونا شیوع بیماری سلامت عمومی بحران کرونا هم افزایی نشان می دهد درحال حاضر درنظر گرفت سازمان ملل بی اعتمادی سطح ملی نظم موجود دولت چین رسانه ها دولت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۲۰۸۶۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احتمال صدور حکم بازداشت نتانیاهو در دادگاه لاهه و پیامدهای جهانی
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روزنامه القدس العربی، بعد از افزایش زمزمهها درباره احتمال صدور حکم بازداشت شماری از سران سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی توسط دیوان بینالمللی دادگستری به خاطر جنایتهای آنها علیه مردم فلسطین، رسانههای عبری از ترس و وحشت «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم اشغالگر خبر دادند؛ چرا که نام او هم کنار دیگر سرکردگان اسراییلی همچون «یوآف گالانت» وزیر جنگ و «هرتزی هالیوی» رئیس ستاد ارتش اسراییل در لیست افرادی که ممکن است حکم بازداشت آنها صادر شود، دیده میشود.
بر همین اساس بنیامین نتانیاهو روز جمعه گذشته در واکنش به این تصمیم دیوان بینالمللی دادگستری که بسیاری از سازمانهای حقوق بشری هم از آن حمایت و بر لزوم اقدام به اجرای آن تاکید کردهاند، در اظهاراتی وقیحانه گفت که «اسراییل هیچ تلاشی از سوی دادگاه لاهه را برای تضعیف حق اساسی در دفاع از خود نخواهد پذیرفت».
در صورتی که این حکم علیه سران رژیم صهیونیستی صادر شود، ۱۲۰ کشور عضو دادگاه لاهه ملزم هستند که افراد مذکور را در صورت ورود به خاک خود دستگیر کرده و آنها را به دادگاه لاهه تحویل دهند. در حال حاضر رژیم صهیونیستی در تلاش برای فرار از صدور این حکم بوده و متحدان آمریکایی و اروپایی خود را برای جلوگیری از صدور چنین حکمی تحت فشار قرار داده است.
در همین راستا نتانیاهو تماسهای گستردهای با شرکای غربی و آمریکایی خود برقرار کرده و از آنها میخواهد که جلوی صدور این حکم در دیوان بین المللی دادگستری را بگیرند. نکته قابل توجهی که در تصمیم دیوان بین المللی دادگستری برای صدور حکم بازداشت مقامات اسراییلی وجود دارد، این است که فارغ از صدور یا عدم صدور این حکم، صرف اتخاذ همین تصمیم در کنار سایر تحولات جهان و واکنش افکار عمومی به جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه بیانگر یک بیداری بیسابقه در سطح جهانی است.
در سطح داخلی اسراییل نیز تنشها و درگیریهای زیادی میان سران سیاسی و نظامی این رژیم به ویژه در کابینه راست افراطی نتانیاهو وجود دارد و آنها نمیتوانند تصمیم واحدی درباره پاسخ به پیشنهاد اخیر مصر در مذاکرات آتشبس غزه اتخاذ کنند و وزرای فاشیست کابینه اسراییل همچون بتسلئیل اسموتریچ، نتانیاهو را تهدید و اعلام کردهاند که پذیرش آتش بس به معنای شکست اسراییل و تسلیم شدن در برابر حماس است.
همچنین نتانیاهو برای فرار از عواقب شکست در عملیات طوفان الاقصی همچنان اصرار به ادامه جنگ فرسایشی غزه دارد و این در حالی است که ماندن اسرای اسراییلی در غزه فشار زیادی از جانب صهیونیستها و به ویژه خانوادههای این اسرا به نتانیاهو و کابینه او وارد میکند.
در سطح عربی هم شاهد تحرکاتی برای برقراری آتش بس در نوار غزه هستیم؛ جایی که عربستان سعودی روز گذشته میزبان نشستهایی با حضور شخصیتها و مقامات کشورهای عربی با هدف تقویت تلاشها و فشارها جهت پایان جنگ در غزه بوده است.
اما مهمترین تحولی که این روزها در سایه ادامه جنایات رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه در سطح جهان مشاهده میشود، خیزش دانشجویی در دانشگاههای آمریکاست. این جنبش دانشجویی علیه جنایتهای رژیم صهیونیستی ضد مردم فلسطین که از دانشگاههای آمریکا آغاز شد، به مرور به دانشگاههای سراسر جهان کشیده شده و همه این حقایق نشان میدهد که جهان بعد از جنگ غزه دیگر مانند قبل از آن نیست و اسراییل دیگر آن «بت مقدس» نیست که هیچکس نتواند به آن آسیب برساند.
کد خبر 6092116