افشاگریهای تهیهکنندهای که برای خواننده زیرزمینی مجوز گرفت
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۲۸۰۸۳۱
«آرمین یک بار مُرد تا دوباره زنده شود و در کشورش برای مردم خودش بخواند»، «سرمنشا مخالفتها با شروع موج جدید موسیقی پاپ بعد انقلاب سلاطین و مشاهیر موسیقی ایرانی و سنتی بودند»، این جملات بخشی از صحبتهای یکی از تهیهکنندگان موسیقی کشور است که حاشیهها و اتفاقات پر سر و صدا جزء جدانشدنی کارنامه کاری او هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اخبار چهره ها - دوست داشته باشیم یا نه، مافیای موسیقی و پدرخوانده باشد یا نه، محسن رجبپور به هر شکل و عنوانی، چهره موثری در حوزه موسیقی ایران در حدود سه دهه گذشته بوده است.
از جمله و لحن معروف و حاشیه سازش در نشست خبری معرفی حامد همایون مبنی بر اینکه «من یک تاجرم!» تا بیاباییاش در دفاع از خود پس از سوال: «استثمار خوانندهها با قراردادهای ترکمنچای»، صراحتش درباره مارکتینگ و جنبههای اقتصادی حوزه مدیریت و تهیه کنندگی موسیقی جالب توجه است. اما مثل خیلی از تهیهکنندههای نسل جدید، هرگز از بیان میزان درآمد و پولسازیاش در موسیقی فراری نیست. معتقد است که صنعت موسیقی بر اساس مولفههای اقتصادی توجیهپذیر است ولی کیفیت محصول فرهنگی، تفاوتها را نشان میدهد. محصولی که برای مخاطب عمومی تعریف میشود و برآمده از یکسری اصول مراقبتی و مدیریتی مهم و اثرگذار است.
محسن رجب پورِ این سالها، به عنوان رئیس صنف موسیقی در مواجهه با مدیران ارشد فرهنگی هم نسبت به حقوق اهالی فرهنگ و هنر، بیمحاباتر شده است. بخشهایی از حرفهای رجبپور را مرور میکنیم
-- اول بگویم که این موضوع در موسیقی سنتی ایران هم بود. اصلا به نظرم سرمنشاء مخالفتها با شروع موج جدید موسیقی پاپ بعد انقلاب سلاطین و مشاهیر موسیقی ایرانی و سنتی بودند. آن اوایل، همین بزرگان موسیقی ایرانی، خوانندههای جریان جدید موسیقی پاپ را نه یک هنرمند، که یک معضل میدانستند. من تهیهکنندگی موسیقی را از سال ۱۳۶۸ آغار کردهام و امروز در واپسین روزهای سال ۹۸ هستیم. در این سالها چیزهای مختلفی دیدهام. اتفاقات و بلاهای مختلفی را از سر گذراندهام. اگر یک روز بشود همه آنها را گفت، آنهایی که در بیست سال اخیر به دنیا آمدهاند، قطعا باورش برایشان سخت خواهد بود.
-- وقتی جنگ تمام شد، حاکمیت به مرور به این نتیجه رسید که شکاف خیلی زیادی بین قشر جوان و نوجوان آن دوره (عمدتا متولید ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ که آرام آرام ۱۶ ساله شده بودند)، و حوزه موسیقی وجود دارد. چون موسیقی در ایران هم تولید نمیشد و عمده آثار آن دوره از لس آنجلس و خارج از ایران وارد می شد. آن جریان به سرعت در حال تغییر سبک زندگی جوانان آن دوره شده بود. آن خارج نشینها که متولد ایران بودند از دید خیلی ها غیرخودی بودند و هنرمندانی که در کشور حضور داشتند، خودی. تفاوت ایدئولوژیک بزرگی هم که بین این دو قشر از دید حاکمیت وجود داشت، یک دودستگی بزرگ با فاصله زیاد را باعث شده بود.
-- پاپ داخلی بالاخره راهش را باز کرد و جلو آمد تا گوشها از لس آنجلس به سمت تهران بچرخد. فضای پاپ داخلی خیلی زود با یک سیاست گذاری درست مسیرش را پیدا کرد و با سرعت نور همهگیر شد. البته که این جریان هم آنقدرها آسان نبود و جمله قصار آن زمان که در یک جلسه مهم درباره مجوز گرفتن پاپ داخلی مطرح شد، هیچوقت فراموش نمیکنم که یکی از مقامهای مسئول مهم آن دوره با افتخار می گفت: «به پاپ مجوز دادیم که به راک مجوز ندهیم!»
-- بین ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۲ همه ایرانی های سراسر دنیا موسیقی پاپ داخل ایران را گوش می کردند. سیاستگذاری های داخلی به شدت جواب داده بود و پاپ داخلی با سرعت نور در همه جای دنیا برای ایرانیها همهگیر شد. اما باز هم تغییر سیاست برخی مدیران و محافظه کاری و فقدان مدیریت در دوره های بعد از این سالها، دوباره باعث شد موسیقی پاپ ایران از خارج کشور وارد داخل شود و دوباره سرِ قیف به سمت خارج ایران بچرخد و آن وری ها دوباره اوج بگیرند. هر چند هنرمندان داخلی هم نقش خود را در این چرخه داشته و دارند ولی نه به پررنگی دوران طلایی بین ۷۶ تا ۸۲ و ۸۳. امیدوارم باز هم سوءبرداشت از حرفهای من نشود. من اشتیاق و هیجانی در دو قطبی کردن موسیقی داخلی و لسآنجلسی نداشته و ندارم. خیلی کلان تر دارم حرف می زنم.
-- آرمین زارعی از نظر من در این دوره نجنگید، یک بار مُرد تا دوباره زنده شود و در کشورش برای مردم خودش بخواند. می توانست برود میلیاردها تومان دربیاورد ولی ماند و حرف گوش کرد و صبوری کرد. من معتقدم که به همه خواستههای جامعه باید توجه کرد. اگر شاخ و برگ اضافهای وجود دارد باید آن را هرس کرد. چیزی که به ضرر جامعه است، نباید گسترشش داد. مخاطب موسیقی باید سبک و ژانر مورد علاقه خود را با محتوای سالم بشنود و خواسته هایش ارضاء شود.
-- همکاران من دو دستهاند؛ دسته اول آنهایی هستند که فکر میکنند راه بزرگ شدنشان در خراب کردن پیشکسوتهاست. دسته دیگری هم هستند که فکر میکنند فقط باید پول درآورد. به هر دوی این دو دسته می گویم که راهی را که ما رفتهایم، شما هم باید بروید و خواهید دید که دیگران چه بلاهایی سرتان خواهند آورد. آن روز خودتان حال من را درک میکنید؛ البته از حق نگذریم که بسیاری از همکارانم نیز در این مسیر با من همدل و همراه بودند. پس سعی نکنیم مسیری را که سالها برای باز شدنش تلاش شده است، ببندیم. چون قطعا خودتان هم در آن می مانید و گرفتار خواهید شد.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: موسیقی ایرانی موسیقی سنتی ایران موسیقی پاپ آرمین زارعی خواننده زیرزمینی آرمین زارعی موسیقی ایران موسیقی پاپ پاپ داخلی آن دوره
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۲۸۰۸۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستان تیتراژ سریال«دلیران تنگستان»/ وقتی موسیقی ایرانی محترم است
دریافت 46 MB
خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در صدوچهاردهمین شماره از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «دلیران تنگستان» به آهنگسازی احمد پژمان و همراهی علی رهبری رفتیم که در آن روزگار توانست ارایه دهنده گونه ای از موسیقی متن و تیتراژی در سریال های تلویزیونی باشد که به واسطه توانمندی های احمد پژمان در حوزه آهنگسازی و همچنین همراهی هنرمند دارای اعتباری چون علی رهبری می تواند همچنان به عنوان یک کارگاه آموزشی در حوزه آهنگسازی مورد توجه هنرجویان و علاقه مندان این حوزه قرار گیرد. مسیری که با همراهی تعدادی از نوازندگان حرفه ای و بومی منطقه جنوب به نوعی ساختارشکنی کرده و توانست قدرت و خلاقیت یک آهنگساز مستقل و درجه یک چون احمد پژمان را به مخاطبان معرفی کند.
سریال تلویزیونی «دلیران تنگستان» مجموعه ای تلویزیونی به نویسندگی و کارگردانی همایون شهنواز است که طی سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲ ساخته و اولین بار در سال ۱۳۵۳ پیش روی مخاطبان قرار گرفت و بعدها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در همان سال های اولیه انقلاب مجددا به نمایش درآمد. مسیری که بعد از پخش سری اول آن نزدیک به بیست مرتبه در سال های مختلف از شبکه های تلویزیون پخش و موجب شد تا این سریال از حیث مرتبه تکرار پخش آن نیز جزو رکورداران محسوب شود.
محور داستانی سریال هم متمرکز بر معرفی رییس علی دلواری یکی مفاخر ملی ایران در دفاع از خاک میهن است؛ آن زمان که انگلیس به بهانه محاصره هرات، به جنوب ایران حمله کرد. در این مسیر شخصی به نام احمد تنگستانی از فعالان جنبش جنوب ایران در مقابل انگلیس به همراه ۳۰۰ نیروی دلاور، در قلعه ای ویران به دفاع از ایران می پردازند. البته در این مبارزه ۲ انگلیسی به دست مردم قطعه قطعه می شوند و دولت انگلیس به خونخواهی از آن ها از آب و خشکی به جنوب کشورمان حمله می کند. در این اثنا رییس علی دلواری مردم دلوار و تنگستان را مسلح و همراه با آن ها به دفاع از خاک میهن در مقابل تجاوز بیگانگان می پردازد.
مجموعه تلویزیونی «دلیران تنگستان» برداشتی آزاد از کتاب «دلیران تنگستانی» به نویسندگی محمدحسین رکن زاده آدمیت است که همایون شهنواز علاوه بر استفاده این منبع، از آثار پژوهشی و تاریخی دیگری برای نگارش فیلمنامه بهره مند شده بود. شرایطی که موجب شد این سریال ۲ بخش تاریخی دوره مبارزات احمد تنگستانی و مبارزه رییس علی دلواری را برای مخاطبان به تصویر بکشد. مسیری که به دلیل عدم استفاده از لهجه بومی برای گویش بازیگران و استفاده از دوبله در آن دوران موجب انتفاداتی هم شد اما یکی از منابعی است که توانست بخشی از یک دوره تاریخی ایران را به تصویر بکشد.
سریال «دلیران تنگستان» در چهارده قسمت طی ۲ سال ساخته شد و یک گروه ۵۰۰ نفری در بوشهر، تنگستان، اهرم، چغادک، تنگک، بندرسیراف، ده سولقان، شیراز و تهران پروژه را به سرانجام رساندند. پروژه ای که پخش آن در آن دوران به دلیل فقدان سیستم پخش رنگی به صورت سیاه و سفید پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
محمود جوهری در نقش رییس علی دلواری، شهروز رامتین در خالو حسین دشتی، غلامحسین لطفی در نقش حاج یوسف، کاوه مخبری در نقش احمد تنگستانی، علی اکبر مهدوی فر در نقش باقرخان، منوچهر فرید در نقش موقرالدوله، اسماعیل داورفر در نقش سید محمدرضا کازرونی، هادی اسلامی در نقش نمازگزار، حمید طاعتی در نقش سید مهدی بهبهانی، کامران نوزاد در نقش شیخ حسین خان، نعمت الله گرجی در نقش دریابیگی، محمد ابهری در نقش میرزاعلی کازرونی، منوچهر آذر در نقش واسموس، قاسم سیف در نقش بالیوز، منوچهر حامدی در نقش سلطان اخگر و حسین محجوب در نقش سید محمد دکتر هنرمندانی بودند که در این اثر به عنوان بازیگر حضور داشتند.
اما از ارایه اطلاعات تاریخی و شناسنامه ای این اثر تاریخی که بگذریم، این موسیقی متن و تیتراژ سریال است که به دلیل حضور هنرمندان تمام عیاری چون احمد پژمان و علی رهبری به عنوان آهنگساز توانسته بر کیفیت موسیقایی اثر ارزش ۲ چندانی بخشیده و این موسیقی را تبدیل به خاطره ای ماندگار برای مخاطبانش کند. مسیری که به دلیل ساختار موسیقی تیتراژ چه به لحاظ بصری و چه موسیقایی اش می تواند به عنوان اثری پیشگام در حوزه موسیقی تیتراژها معرفی شود.
آن هنگام قبل از آغاز سریال و در تیتراژ که با ملودی ملهم از هم جواری سازهای جهانی و سازهای بومی ایران به ویژه منطقه جنوب تلفیق شده و به گوش شنیداری مخاطب می رسد، مجموعه تصاویری نیز در قالب انیمیشن به بیننده با مفهومی خاص ارایه می شود. نخل هایی که تبدیل به اسب سوارانی سلاح به دست می شوند و در قالب یک تایپوگرافی که در آن دوران خلاقیتی کم نظیر به حساب می آمد، سریال «دلیران تنگستان» به مخاطب معرفی میشود. تصاویری که با همراهی موسیقی حماسی طراحی شده توسط گروه آهنگسازی با نواهای محلی جنوب کشور به ویژه سنج و دمام توازن گوش نوازی را طراحی کردند که بی تردید در آن سال ها توانست به عنوان یکی از پیشگام ترین موسیقی تیتراژها معرفی شود.
حماسه حق پرست از فعالان موسیقی منطقه بوشهر چندی پیش درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: از آن تک یاختهای که در تیتراژ شروع میکند به رشد و تبدیل میشود به آن اسبسوار تنگستانی، شما ببینید آهنگساز به چه شکل از آن بوق ماندگار استفاده کرده و بعد چه استفاده به جایی در ارکستراسیون و سازبندی از سنج انجام می دهد. این یعنی استادانهترین وجه ممکن برای بهکارگیری بوق و سنج و تمپویی که رفته رفته دمام را زیاد و این روند هم همراه با شروع سریال انجام می شود. به هر صورت یک سری عوامل دست به دست هم دادند تا توانستند یک موسیقی ماندگار بسازند. کما اینکه آقای شهنواز در موسیقی «شاه خاموش» هم به همین استقلال موسیقایی میرسد. ضمن اینکه احمد پژمان و علی رهبری وقتی کنار هم قرار گرفتند توانستند این موسیقی را خلق کنند.
این پژوهشگر و نوازنده موسیقی ایرانی در یادداشت دیگری که به همین مناسبت در رسانه ها منتشر کرد، نوشته بود: «همه بوشهر و بی شک کشور حتی، سریال جاودانه «دلیران تنگستان» ساخته همایون شهنواز را همواره و همیشه به خاطر دارند و هر بار که مجدداً این سریال پخش می شود، علاقه مندی به روایتِ تاریخی و بازیِ بازیگران تو را به تماشا وامی کشاند. در این بین اما موسیقی تیتراژ حکایت خود را دارد! صدای آغازین؛ بوق! کشش و امتداد! صفیر مبارزه و استقامتِ این اقلیم و جغرافیا! درآمیختگی کوبش! شروع و اوج! تو گویی تپش مردمان این خطه جنوبی است تا نبض تند خود به رخ استعمار بریتانیا بکشاند! اما عوامل و عناصر موسیقاییِ احمد پژمان چنان نقش تاثیرگذار خود را در ساختار و شاکله یک مجموعه تلویزیونی ایفا نموده چه اگر موسیقی سریال شنیده شود، ناخودآگاه ذهن مخاطب را به یاد «دلیران تنگستان» آورده که خود شاخصه یک اثر ماندگار هنری است که اندیشه و نگاه فنی به همراه خاطره سازی با گرایش مردم شناختی را درون خود جای داده است. شاهنامه خوانی و نوحه با صدای زنده یاد جهانبخش کردی زاده از دیگر موارد و انتخاب شایسته موسیقی سریال می باشد که با نگاه و روحیه جنوبی آهنگساز شاید البته بی ارتباط نباشد.»
هوشنگ جاوید از پژوهشگران صاحب نام موسیقی نواحی ایران هم چندی پیش بود که در یکی از گفتوگوهای رسانه ای خود درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: من در شیراز از استاد احمد پژمان پرسیدم «شما که غرب درس خواندی، موسیقی غربی و ارکسترها را هم خوب میشناسی، چه شد که رفتی در تیتراژ سنج و دمام بوشهری را استفاده کردی؟». گفت «فکر نکن ساده بوده. برای من کلی سمفونی آوردند. تهیهکننده و حتی مدیر تلویزیون وقت گفتند که میخواهیم یک چیزی مثل این سمفونیها باشد». واقعاً از بالا فشار بوده. گفت «ولی هرچه اینها را گوش کردم دیدم به درد نمیخورند. یک نفر یک نوار آورد، گفت این سنج و دمام خودمان است شاید به دردت بخورد. تا گوش کردم گفتم همینه. موسیقی روی این فیلم باید این باشد». تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» که شروع میشود چقدر قشنگ است! خب این آدمی که خارج رفته بود نمیشد قبول کند چنان چیزی بسازد؟ واقعاً فکر و اندیشه و آن ایراندوستی و فهم بالایی که در استاد پژمان وجود دارد خیلی قشنگ تعهد ایرانی را نسبت به موسیقی نشان میدهد. این سریال هر جا برود موسیقیاش تأثیرگذار است. چون میدانند مال همانجاست و هویت دارد.
احمد پژمان که به دلیل خلق بسیاری از آثار ماندگار و دارای کیفیت در حوزه های آهنگسازی و پژوهش همواره به عنوان یکی از مهم ترین و جریان ساز ترین هنرمندان عرصه موسیقی ایران معرفی شده هم در یکی از معدود گفتوگوهایش بود که درباره ساختار موسیقایی آثارش توضیح داده بود: آهنگسازی که موسیقی میهن خود را نداند نمی تواند آهنگساز خوبی باشد و آهنگسازی عاریتی می شود که نظیرش در دنیا فراوان است و ارزشی هم ندارد. من همیشه به موسیقی ایرانی فکر می کنم، زیرا بنای موسیقی من ایرانی است؛ موتیف و بعضی تمها ایرانی است، ولی هارمونی من صددرصد صدای ایرانی نمی دهد؛ چون خود هارمونی اساسا یک مقوله غربی است و ارکستر هم طبعا صدای ایرانی ندارد؛ چراکه سازها ایرانی نیستند. اما همیشه کوشیدهام رنگ و حالت ایرانی را در آثار خود حفظ کنم و معتقدم آهنگسازان ما باید بیشتر به سنتهای موسیقی خودمان متکی باشند و نباید به دنبال موتیفهای غربی بروند.
وی درباره خلق موسیقی سریال «دلیران تنگستان» هم گفته بود: روی یک نوار سونی ۹۰ دقیقهای روزانه سنج و دمام گوش میکردم، از این طریق با آقای کردیزاده آشنا میشوم و حاصل این ارتباط میشود ضبط موسیقی سریال «دلیران تنگستان» که با همراهی عدهای از اهالی بوشهر در رادیو و تلویزیون شیراز انجام شده است.
به هر ترتیب موسیقی متن و تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» از جمله آثار موسیقایی است که توانسته بخشی از توانمندی های ۲ آهنگساز مطرح و جریان موسیقی کشورمان را به مخاطبان معرفی کند. مسیری که طی سال های اخیر اگرچه در حوزه کیفیت می تواند با دقت و تحلیل بیشتری مورد توجه قرار گیرد اما دربرگیرنده ابعاد مثبت و ارزشمندی است که توجه و عنایت بیشتر به بزرگان موسیقی این سرزمین را ۲ چندان می کند.
کد خبر 6088293 علیرضا سعیدی