درباره جری لوئیس
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۲۸۰۹۱۲
در زندگی نامه جری لوئیس اینگونه آمده است که جری لوئیس با نام جوزف لویچ در ۱۶ مارچ ۱۹۲۶ میلادی در نیوآرک (نیوجرسی) آمریکا دیده به جهان گشود. پدر و مادرش هر ۲ مجری نمایش های سیار بودند. به همین علت، جری لوئیس دوران کودکی را نزد اقوامش سپری کرد. تابستان ها نزد پدر و مادرش می رفت که در کتسکیلس، نمایش اجرا می کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جری لوئیس از ۵ سالگی، گاهی به روی صحنه می رفت و قطعه موزیکالی را به تنهایی اجرا می کرد. او پس از یک سال تحصیل در دبیرستان، بلیت فروش شد. جری برای گذران زندگی، فروشنده سودا، صادرکننده بارنامه و متصدی کنترل و راهنمایی در سینما شد.
وقتی که ۱۵ ساله شد به اجرای پانتومیم و برنامههای کمیک تسلط داشت. او کت و شلوار گشاد و آویزانی را بر تن میکرد و نمایش اجرا میکرد و با همین تجهیزات ساده همه را میخنداند. در آن زمان بود که مکس کولمن همکار پیشکسوت پدرش به او توصیه کرد، کارش را جدی بگیرد، چون حتماً موفق خواهد بود و همینطور هم شد و شهرت لوییس جهانی شد.
جری لوییس در طول مدت عمر حرفهای خود جوایز متعددی را از جشنواره فیلم کمدی آمریکا، دوربین طلایی، اتحادیه منتقدین فیلم لوس آنجلس و جشنواره فیلم ونیز از آن خود کرد و در منطقه یادبود مشاهیر هالیوود ۲ ستاره برای خود دارد. سیارک شماره ۱۱۵۴۸ در فضا نیز به نام اوست.
لوئیس پایان عمر خود در لاس وگاس و نوادا زندگی میکرد. او در ۱۹۴۶ میلادی با دین مارتین دیگر بازیگر کمدی زوج موفقی را تشکیل دادند اما ۱۰ سال بعد از یکدیگر جدا شدند.
آشنایی جری لوئیس با دین مارتین و تولد زوج طلایی هالیوود
جری لوئیس در ۱۹۳۹ میلادی با یک مجری نمایش های سرگرم کننده و آوازخوان به نام دین مارتین آشنا شد. هر ۲ آنها هیچ موفقیتی کسب نکرده بودند. پس تصمیم گرفتند، زوجی هنری را تشکیل دهند. نخستین نمایش مشترک آنها در آتلانتیک سیتی با موفقیت فراوانی روبرو شد و از آن زمان سال ها در سالن های پر از تماشاگر برنامه اجرا کردند.
اساس نمایش هایشان، ترانه خوانی دین مارتین بود که مدام دلقک بازی دیوانه وار جری آن را قطع می کرد. بداهه گویی توأم با رد و بدل کردن اهانت به نمایش تنش و تعلیق می داد.
اواخر سال های ۱۹۴۰ میلادی دین مارتین و جری لوئیس محبوب ترین زوج کمدی در تئاتر، تلویزیون و باشگاه های شبانه بودند. در ۱۹۴۶ میلادی، جری لوئیس و دین مارتین پرده نمایشی را برای اجرا در باشگاه شبانه ساختند که هال بی. والیس آن را به سینما آورد. به این ترتیب که در ۱۹۴۹ میلادی، هال بی. والیس از طرف کمپانی پارامونت با این زوج هنری، قراردادی امضا کرد. فیلم دوست من ایرما، نخستین فیلم شان بود که در آن نقش های مکمل را ایفا کردند. مسخره بازی های دیوانه وارشان تنها لحظه های سرگرم کننده این کمدی و دنباله آن بود.
تنها مشکل اینجا بود که فیلم هایشان فقط به دلیل ناهمخوانی شخصیت های شان فاقد انسجام بودند و چنین می نمایاند که جری لوئیس از بی عاطفگی دین مارتین آزرده خاطر بوده و دین مارتین هم از مجاورت یک آدم شلخته و بی دست و پا.
به مرور زمان نقش دین مارتین در فیلمنامهها رنگ باخت و جری لوئیس در کانون توجهات قرار گرفت. تنش و رقابت میان این ۲ ستاره سرانجام به جدایی و پایان همکاری آنان در ۱۹۵۴ میلادی انجامید. البته هر دوی آنان توانستند به طور انفرادی و موفقیتآمیز به فعالیتهای خود ادامه دهند.
دین مارتین و جری لوئیسجری لوئیس در مقام ستاره هالیوود
یکی از مشهورترین فیلمهای جری لوئیس، فیلم پروفسور دیوانه است که او در آن، نقش ۲ شخص را بازی میکند: یکی نقش آدمی خنگ و دوم نقش یک ناجی زنان.
لوئیس در شمار زیادی از فیلمهای کمدی بازی کرد و به یکی از پولسازترین کمدینهای آمریکا بدل شد، اگر چه او تنها در پی کسب درآمد نبود.
جری لوئیس هیچگاه منتقدان را چندان جدی نگرفت. محبوبیت او ضامن فروش عالی و بیبرو برگرد فیلمهایی بود که در آنها بازی کرده است. البته این ستاره هالیوود در طول فعالیت حرفهای خود، طعم ناکامی را نیز بارها چشید. یکی از ناکامیهای بزرگ او از دست دادن نقش نخست در فیلم بعضیها داغش رو دوست دارند اثر بیلی وایلدر بود. این نقش در نهایت به جک لمون واگذار شد.
جری لوئیس در فیلم «پروفسور دیوانه»کشف نبوغ جری لوئیس به وسیله منتقدان اروپایی ها بود نه آمریکایی
جری لوئیس در سال های ۱۹۷۰ میلادی در هیچ فیلمی ظاهر نشد اما نامش بر تابلوی بیش از ۲۰۰ سالن سینما نقش بسته بود که بخشی از یک زنجیره فعالیت تجاری او بود. جری لوئیس در آمریکا با ناباوری چیزی را تجربه کرد که تلخ بود، جدی نگرفته شدن از طرف هموطنان.
منتقدان آمریکایی یا به او بی اعتنایی کردند یا او را نادیده گرفتند اما در فرانسه خیلی زود تبدیل به قهرمان فرهنگی شد و منتقدان سرشناس و پرنفوذ به او سلطان کمدی دیوانه وار لقب دادند. ۲ مجله کایه دو سینما و پزیتیف که از مخاطبانی فرهیخته برخوردار بودند و به طور کلی بر سر فلسفه نقد با یکدیگر جدل می کردند بر سر نبوغ جری لوئیس در مقام کمدین، اشتراک نظر داشتند. منتقدان هر ۲ نشریه مدعی شدند که آثار جری لوئیس به نکاتی عمیق از آمریکا می پردازد که بر آمریکایی ها پوشیده مانده است.
جری لوئیس از منظر فیلمسازان و سینماگران
وقتی لوییس نامزد دریافت جایزه صلح نوبل شد، مجری مراسم درباره او گفت: جری لوییس مردی برای تمام فصول، تمام مردم و تمام اعصار است و نام او در قلب میلیونها نفر از مردم دنیا برابر با صلح، عشق و برادری میباشد.
ژان لوگ گدار کارگردان فرانسوی نیز در این ارتباط می گوید: جری لوییس تنها کارگردان آمریکایی است که فیلمهای مترقی ساخته است. او بسیار بهتر از چاپلین و کیتون بود.
فرجام تراژیک سلطان کمدی
لوییس سال های متمادی بیمار بود و حتی در ۱۹۸۲ میلادی به دنبال یک سکته قلبی گفته شد که او درگذشته است. در سالهای بعد او به دیابت، سرطان پروستات و مننژیت مبتلا شد اما برای اینکه بیماری او را از پا نیندازد در ۲۰۱۱ میلادی در نمایش پروفسور دیوانه در برادوی نیویورک روی صحنه رفت. او در آن زمان گفت: میخواهم کاری را که شروع کردم، تمام کنم. میخواهم قبل از اینکه بروم این کار را بکنم.
منتقدین اروپایی همواره او را بازیگری تحسینبرانگیز دانستهاند که روی تک تک حرکاتش تسلط کامل دارد و از این زاویه او را قابل قیاس با هوارد هوکس و آلفرد هیچکاک میدانند. با وجود اینکه لوییس دیگر در فیلمهای کمدی ظاهر نمیشود اما هنوز هم مردم او را دوست دارند و حرفهای بامزه او بهصورت تکه کلامهایی درآمده که در فرهنگ محاوره آمریکا جا بازکرده است.
لوییس سرانجام در ۲۰ اوت ۲۰۱۷ میلادی در ۹۱ سالگی در خانهاش در لاس وگاس درگذشت.
برچسبها هالیوود فرانسه جایزه صلح نوبل ایالات متحده آمریکا دیابتمنبع: ایرنا
کلیدواژه: هالیوود فرانسه جایزه صلح نوبل ایالات متحده آمریکا دیابت آمریکا آمریکا آمریکا آمریکا فرانسه آمریکا آمریکا هالیوود فرانسه جایزه صلح نوبل ایالات متحده آمریکا دیابت جری لوئیس فیلم ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۲۸۰۹۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا فلسفه کانت در میانه جنگهای امروزین هنوز کار میکند؟
اگر میخواهید دنیا را درک کنید لزوما مجبور نیستید در آن سفر کنید. نگاهی به امانوئل کانت (۱۷۲۴-۱۸۰۴) بیاندازید. در تاریخ ۲۲ آوریل جهان سیصدمین سالگرد تولد او را جشن میگیرد.
آن فیلسوف آلمانی هرگز خانه خود در پروس شرقی یعنی کونیگزبرگ یا کالینینگراد کنونی که امروزه بخشی از روسیه محسوب میشود ترک نکرد. با این وجود، این موضوع او را از تلاش برای درک جهان باز نداشت. عقاید او انقلابی در فلسفه ایجاد نموده و او را به پیشگام عصر روشنگری تبدیل کرده است.
معروفترین اثر او تحت عنوان "نقد عقل محض" به عنوان نقطه عطفی در تاریخ تفکر تلقی میشود. امروزه کانت یکی از مهمترین متفکران تمام اعصار محسوب میشود. بخش عمدهای از بینش او امروزه در جهان مواجه با تغییرات اقلیمی، جنگها و بحرانها هنوز معتبر هستند.
به گزارش فرارو به نقل از دویچه وله، برای مثال، چه چیزی میتواند به "صلح پایدار" بین دولتها منجر شود؟ کانت در مقاله خود در سال ۱۷۹۵ میلادی "درباره صلح دائمی" ایده تشکیل "لیگ ملل" را به عنوان جامعه فدرال جمهوری خواهانه توصیه کرد.
از نظر کانت کنش سیاسی همواره باید بر اساس قانون اخلاق هدایت شود. کار او به طرحی برای تاسیس جامعه ملل پس از جنگ جهانی اول تبدیل شد که نهادی پیشگام در تاسیس سازمان ملل متحد در سالیان بعد بود و اثر خود را در اساسنامه آن نهاد بر جای گذاشت.
کانت علاوه بر حقوق بین الملل، قانون شهروندی جهانی را نیز تدوین کرد. او با این کار استعمار و امپریالیسم را رد میکند و ایدههایی را برای رفتار انسانی با پناهجویان تدوین کرده بود. به گفته کانت هر فردی حق بازدید از هر کشوری را دارد، اما لزوما این موضوع او را واجد حق مورد مهمان نوازی قرار گرفتن نمیسازد.
به نفع عقل و استدلالکانت کرامت انسانی و حقوق بشر را از منظر الهیاتی توجیه نمیکند بلکه از نظر فلسفی با عقل توجیه کرده است. او به مردم ایمان زیادی داشت. او معتقد بود که آنان خود میتوانند بار مسئولیت اعمال شان را برعهده گیرند. کانت بر این باور بود که با عقل و برهان میتوان بر زندگی مسلط شد و برای این امر قاعدهای اساسی بیان کرد: "به گونهای عمل کن که حداکثر اراده خود را در هر زمان به عنوان اصل قانونگذاری عمومی در نظر بگیریم". او این امر را "ضرورت قاطع" نامید. امروز ما آن را این گونه فرموله میکنیم: شما فقط باید کاری را انجام دهید که برای همگان بهترین است.
کانت در سال ۱۷۸۱ میلادی آن چه را که احتمالا مهمترین اثرش میباشد منتشر کرد. او در "نقد عقل محض" چهار پرسش اساسی فلسفه را مطرح میکند: چه چیزی میتوانم بدانم؟ باید چکار کنم؟ به چه چیزی میتوانم امیدوار باشم؟ و انسان چیست؟
جستجوی او برای یافتن پاسخ این پرسشها به اپیستمولوژی یا معرفت شناسی معروف است. او بر خلاف بسیاری از فیلسوفان پیش از خود توضیح میدهد که ذهن انسان نمیتواند به پرسشهایی مانند وجود خدا، روح یا آغاز جهان پاسخ دهد.
"ژان پل" رمان نویس آلمانی (۱۷۶۳-۱۸۲۵) درباره کانت میگوید: "کانت نور جهان نیست بلکه یک منظومه شمسی تابناک است".با این وجود، دیگر بزرگان روشنفکر هضم نوشتههای کانت را دشوار قلمداد میکردند. "موسى مندلسون" فیلسوف گلایه داشت خوانش آثار کانت نیازمند به کار بردن "شیره اعصاب" است! او گفته بود که خود نتوانست این کار را انجام دهد.
پیشگام عصر روشنگریآموزهها و نوشتههای امانوئل کانت مبانی تفکر جدیدی را بنا نهادند. عبارت کانت با عنوان "جرات اندیشیدن داشته باش"! یا به لاتین Sapere aude معروف شد و به همین خاطر از کانت به عنوان پیشگام روشنگری یاد کرده اند. این جریان فکری عقل انسان (عقلانیت) و استفاده صحیح از آن را معیار همه اعمال اعلام کرد.
امروزه هنوز قضاوتها و پیشداوریهای متعددی در مورد کانت در جریان است. برای مثال، "اوتفرید هوفه" فیلسوف معاصر آلمانی و کانت شناس در کتاب تازه خود تحت عنوان "شهروند جهان از کونیگزبرگ" این پرسش را مطرح میکند که آیا کانت یک نژادپرست اروپا محور بود یا آن که آیا کانت به مجاز بودن تبعیض علیه زنان قائل بود. در هر دو مورد پاسخ هوفه مثبت است البته با قید شرط او مینویسد: "بله، اما ... ".
کانت به معنای امروزی نژادپرست نبود. برعکس او استعمار و برده داری را محکوم کرد. اگرچه کانت هرگز فراتر از کونیگزبرگ سفر نکرد پایتخت پروس شرقی در آن زمان یک شهر تجاری پر جنب و جوش بود و به نوعی "ونیز شمال اروپا" قلمداد میشد. علاوه بر این، کانت عملا سفرنامههای مرتبط با کشورهای دیگر را بلعیده بود!
آیا کانت انسان گریز بود؟ علیرغم آن که او برنامه روزانه کاملا منظمی داشت، اما از صرف ناهار با دوستان و آشنایان لذت میبرد، عاشق بازی بیلیارد و بازی با کارت بود، به تئاتر میرفت و در سالنهای شهر به عنوان فردی سرگرم کننده و جذاب قلمداد میشد.
مراسم و رویدادها زیادی در آلمان به یاد کانت و میراث او در سال ۲۰۲۴ میلادی به مناسبت سیصدمین سالگرد تولدش برگزار میشوند. برای مثال، موزه بوندس کونست هاله در شهر بن میزبان نمایشگاهی درباره کانت با عنوان "مسائل حل نشده" بوده است.
علاوه بر آن، یک کنفرانس بزرگ آکادمیک در ماه ژوئن(خرداد) در برلین برگزار خواهد شد و پس از آن کنگره بین المللی کانت در بن در اواخر سال جاری میلادی برگزار خواهد شد که در ابتدا برای برگزار شدن در کالینینگراد برنامه ریزی شده بود، اما به دلیل جنگ روسیه با اوکراین امکان برگزار در آنجا وجود ندارد. قبر کانت در دیوار پشتی کلیسای جامع کونیگزبرگ واقع شده است. آن کلیسا یکی از معدود بناهای تاریخی باقی مانده پس از بمباران جنگ جهانی دوم و موج تخریب متعاقب آن در اتحاد جماهیر شوروی بود.
تاثیر کانت بر تاریخ حقوقی آلمان عمیق بوده، اما ظهور ناسیونالیسم مانع از آن شد که آثار او تا پس از جنگ جهانی دوم به نیروی غالب در اندیشه سیاسی آلمان تبدیل شود. اکنون سیصد سال از سالگرد تولد کانت میگذرد و او هنوز به مثابه متفکری برجسته شناخته میشود که تا به امروز میتواند الهام بخش جنبشهای سیاسی باشد.
کانال عصر ایران در تلگرام