سوسیالیسم انسانی
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۳۰۴۲۰۴
رویداد۲۴ پس از انتخابات دور دوم مجلس ششم که از راه یابی باز ماندم، حسب همه آموزههای بشری که افتاده را لگد میزنند از ادامه تدریس در دانشگاه گیلان محرومم کردند. زخمی که هیچگاه ترمیم نشد. چرا که من از بهترینهای آن دانشگاه بودم. الآن دیگر فروتنی نمیکنم. اینگونه بود. سال قبلش را مرا به عنوان استاد نمونه انتخاب کرده بودند! دگراندیشی ومتفاوت نکریستن شد جرمم.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین ایام گروه مطالعات رفاه اجتماعی از من برای تدریس دعوت کرد. مدیر گروه دکتر حسن رفیعی. یک استاد تمام! شریف و نخبه. گروه یک مجله داشت. فصلنامه مطالعات رفاه اجتماعی. سردبیر سعید مدنی و فریبرز رئیس دانا و پرویز پیران مغز متفکر آن. من هم به آن حلقه دعوت شدم. بعدها حسین بشیریه، علیرضا رجایی، حسن رفیعی، ملیحه شیانی، علیرضا علوی تبار هم اضافه شدند. اما ستون اصلی سعید مدنی و فریبرز بودند. کارهای درخشانی انتشار یافت. از فقر تا حاشیه نشینی، روسپیگری تا آسیبهای اجتماعی. فریبرز مارکسیست بود. اما بالاتر از آن، انسان بود. یک انسان تمام عیار. هیکلی تنومند و استوار. کراوات قرمز. سبیلهایی که در تلاقی با موج و تن صدای مهیبش آدمی را میخکوب میکرد. به غایت درویش و مردمی بود. همیشه خاطره گرومیکو و آنتونی ایدن را به یادش میآوردم. فریبرز! تو به طبقه ات خیانت کردی. او خان زاده بود، اما همه عمرش را صرف تودههای محروم کرد. همه املاک و زمینهای پدری را بین روستائیان بوئین زهرا قسمت نمود. او به راستی ارباب بود. ارباب کرامت. هر زندانی سیاسی که از تامین سند باز میماند، تکیه کاهی به نام رئیس دانا داشت.
فراموش نمیکنم در بیماری مرحوم عزت الله سحابی، با آقای خاتمی به عیادت ایشان رفتیم بیمارستان پارسیان. فریبرز هم بود. با همان قیافه آراسته اش. در بازگشت آقای خاتمی به فریبرز گفتم ماشین داری؟ گفت نه! گفتم پس من میبرمت. قبلش برویم در این بغل دفتر امیرزاده یه چای بنوشیم. پذیرفت. در دفتر دوستم فردی از کانادا آمده بود. تا رئیس دانا را دیدند بسیار خوشحال شدند. وی با علاقه گفت؛ آیا هنوز مارکسیست هستید؟ فریبرز سرفهای کرد و از دیوار شیشهای مشرف به جنوب شهر برجهایی را نشان داد که در حال ساختن بودند. کارگرانی که در طبقات بالا کار میکردند. در آن روزهابر سر مالیات دولت بر صنف طلافروشان بازار اعتصاب کرده بود. دولت هم عقب رفته بود گویا!
فریبرز با انگشتانش کارگران را نشان داد؛ تا زمانی که اون کارگران که در اون بالا کار میکنند واگر سقوط کنند هیچکس به دادشان نمیرسد، در حالی که دولت از مقابله با سرمایه داران ناتوان است- بله، من مارکسیست هستم. چنان با حرارت، لحن خاصش این را گفت که موهای بدنم سیخ شد. الآن هم که یادش میآورم همان هیبت مرا مجذوبش میکند. بسیار دوستش داشتم. رفیقی بی نظیر بود. قطعا دلتنگ میشوم. من هیچگاه مارکسیست نبودم. اما دوست او بودم. فارغ از ایدئولوژی ها. او انسان بود و انسانها را دوست داشت. او اقتصاددان تودهها بود. او رنجبران را هیچگاه فراموش نکرد. او بازتاب سخن فوریه بود؛ سوسیالیسم انسانی لینک کوتاه: www.rouydad24.ir/000s6h خبر های مرتبط
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 فریبرز رئیس دانا ویروس کرونا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۳۰۴۲۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رفتار انسانی یک «اورانگوتان» برای اولینبار؛ تهیه ضماد برای درمان زخم!
محققانی که اخیرا به این کشف بزرگ دست یافتهاند در مقاله خود مینویسند: "تا جایی که ما میدانیم، این مطالعه اولین مستند سیستماتیک درمان زخم فعال احتمالی با یک ماده گیاهی فعال بیولوژیکی در گونههای غیر انسانی است. "
به گزارش خبرآنلاین، چندین سال پیش، ایزابل لاومر، نخستیشناس موسسه ماکس پلانک و همکارانش یک اورانگوتان سوماترایی نر (Pongo abelii) به نام راکوس را مشاهده کردند که بیش از نیم ساعت را به تهیه، مصرف و استفاده مکرر از یک گیاه دارویی شناخته شده بر روی زخم باز روی صورتش اختصاص داد.
نر بالغ، که تخمین زده میشود حدود ۳۰ سال داشته باشد، چندین بار آب برگهای جویده شده را با انگشتانش فقط روی زخمهایش میمالید تا زمانی که زخم کاملا با خمیر برگ پوشانده شود. از آنجایی که او هیچ قسمت دیگری از بدنش را به این ماده آغشته نکرده بود، لامر و همکارانش معتقدند که او عمداً جراحت خود را درمان میکرد.
محققان این رفتار را در پارک ملی Gunung Leuser در اندونزی مشاهده کردند؛ آنها سه روز پس از اینکه اولین بار متوجه زخم باز روی صورتش شدند که در درگیری با نر دیگر ایجاد شده بود، راکوس را در حال جمعآوری دقیق برگهای گیاه Akar Kuning (Fibraurea tinctoria) دیدند.
این گیاه از دیرباز در طب سنتی برای درمان زخمها و سایر بیماریها مانند دیابت، اسهال خونی و مالاریا استفاده میشده است.
تجزیه و تحلیل ترکیب شیمیایی این گیاه نشان میدهد که آن خواص ضد باکتریایی، ضد التهابی، ضد قارچی و آنتی اکسیدانی دارد که همگی برای بهبود زخم مفید هستند.
به این ترتیب، ممکن است راکوس به طور اتفاقی در حین خوردن گیاه به تسکین درد پی برده باشد، یا ممکن است این تکنیک درمان زخم را یاد گرفته باشد. در حالی که این رفتار قبلاً در گروههای محلی اورانگوتانها مشاهده نشده بود، نرها پس از بالغ شدن پراکنده میشوند، بنابراین ممکن است راکوس این ترفند هوشمندانه را از جمعیتی که در آن متولد شده بود، یاد گرفته باشد.
محققان خاطرنشان میکنند: «راکوس در سال قبل از این حادثه به تازگی رشد جنسی ثانویه خود را پشت سر گذاشته بود و به نظر میرسید سعی میکند خود را به عنوان یک نر مسلط جدید معرفی کند که از دادههای رفتاری ما جمع آوری شده در این مدت منعکس شده است.»
لامر و تیم مشاهده کردند که راکوس در روزهای بعد همچنان به خوردن این گیاه ادامه میدهد و هیچ نشانهای از عفونت زخم مشاهده نمیشود. در ۱۹ ژوئیه ۲۰۲۲ به نظر میرسید که زخم به طور کامل بهبود یافته و تنها یک زخم ضعیف باقی مانده است.
راکوس همچنین بیش از نیمی از روز را در طول دوره نقاهت خود به استراحت میگذراند که به طور قابل توجهی با دورههای استراحتی که محققان قبل از کشف زخم او مشاهده کرده بودند، متفاوت بود.
گزارشها و شواهد حکایتی گستردهای از خوددرمانی در سایر نخستیها وجود دارد، از جمله شامپانزههایی که مغز Vernonia amygdalina را برای درمان عفونتهای کرمی میجوند و حشرات را روی زخمها میزنند، اما ثبت چنین رفتارهایی بهطور سیستماتیک دشوار بوده است.
اگر ثابت شود که گیاهان برای درمان زخمها به طور کلی در اورانگوتانها یا دیگر میمونهای بزرگ استفاده میشود، ممکن است نشان دهد که شیوههای پزشکی انسانی ریشه در زمانی دارد که اجداد پستانداران مشترک ما در زمین پرسه میزدند.