تحریمهای آمریکا علیه ایران، جنایت علیه بشریت است/تروریسم اقتصادی را متوقف کنید/از جهانیان می خواهیم که نشستن و تماشا کردن قلدری آمریکا را متوقف کنند/برجام زنده است
تاریخ انتشار: ۲ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۳۳۷۱۷۳
وزیر امور خارجه گفت:مردم ایران دارند از دست می روند و دیگران فقط به این امید که خودشان صدمه نبینند، قلدری آمریکا را می پذیرند. این روش موثرنخواهد بود.
به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، متن مصاحبه «محمد جواد ظریف»وزیر امور خارجه با فولیا، به شرح زیر است:
شیوع ویروس کرونا زمانی به ایران رسید که این کشور هنوز در تلاش برای غلبه بر بحران های اوایل سال جاری بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سوال: ایران دارای سومین آمار بالای مرگ و میر ناشی از کرونا است و برای رفع این مشکل، با مشکلات دیگری هم روبرو است. تحریم ها و انزوای اقتصادی بر این وضعیت چگونه تأثیر می گذارد؟
ظریف: این تحریم ها منابع اقتصادی ما، نه تنها ذخایر نفت بلکه بخش خصوصی ما را نیز تحت تاثیرقرار داده است. سیاست [آمریکایی] فشار حداکثری علیه ما مانع صادرات ما می شود؛ بنابراین منابع کمتری برای سرمایه گذاری داریم. ما یک کشور ثروتمند هستیم اما به دلیل تحریم ها منابع لازم را برای خدمت به مردم آسیب دیده دراختیار نداریم. حتی اگر توانایی مالی تهیه آن را داشته باشیم، تحریمها مانع خرید دارو و تجهیزات می شود. محدودیت های بانکی و مالی اعمال شده مشخص نمی کند که شما کالاهای بشردوستانه خریداری می کنید یا خیر. هنگامی که یک بانک تصور می کند که انجام تجارت با ایران خطرناک است، به سادگی در را می بندد.
علاوه بر این ، شرکت های سازنده تجهیزات پزشکی اروپا ، به دلیل تهدیدات آمریکا با ما تجارت نمی کنند و کالاهای پزشکی را به ما نمی فروشند. بنابراین اعمال تروریسم اقتصادی و درمانی علیه ایران توسط ایالات متحده آمریکا، اشکال مختلفی دارد. این اقدامات از منظر حقوقی، جنایت علیه بشریت است.
سوال: از طرف دیگر، ایران از پیشنهاد کمک آمریکا خودداری کرده است.
ظریف: این پیشنهاد منافقانه بود. چند روز پیش، [وزیر امور خارجه، مایک[ پومپئو از سایر کشورها خواست که شرایطی را اعمال کنند که به ایران در مبارزه با کرونا کمک کند؛ تنها کاری که ایالات متحده بایستی انجام دهد این است که ایجاد وقفه نکند. ما از خود مراقبت خواهیم کرد و در دنیا دوستان کافی داریم که به ما کمک کنند. تروریسم اقتصادی را متوقف کنید. اگر شما آماده انجام این کار نیستید، ما از جهانیان می خواهیم که نشستن و تماشا کردن این قلدری را متوقف کنند. این غیر انسانی است. مردم ایران دارند از دست می روند و دیگران فقط به این امید که خودشان صدمه نبینند، قلدری آمریکا را می پذیرند. این روش موثرنخواهد بود.
سوال: آیا تازه ترین بحران با آمریکایی ها، که تقریباً به جنگ ختم شد، برطرف شده است؟
ظریف: ایالات متحده اقداماتی را انجام می دهد که پیامدهایی دارد؛ به ویژه برای افرادی که تحت تاثیر مستقیم قرار می گیرند. در ترور ژنرال سلیمانی، تعداد قابل توجهی از عراقی ها نیز جان باختند؛ از جمله یک فرمانده که معاون وزیر دفاع آن کشور نیز بود. آنها مرتکب تجاوز می شوند و انتظار دارند که ایران جلوی واکنش دیگران را بگیرد. ما قادر به کنترل شهروندان سایر کشورها نیستیم که می خواهند از خود دفاع کنند. اگر آمریکایی ها به این تجاوزات علیه مردم عراق ادامه دهند، باید منتظر جواب باشند. آنها نمی توانند پشت این بهانه که این تقصیر ایران است و آنها گروههای مورد حمایت ایران هستند پنهان شوند. آنها از اصطلاح «گروه های نیابتی» استفاده می کنند که غیرمسئولانه و توهین به مردم عراق است. آنها نایب ]ایران[ نیستند.
سوال: رابطه این گروه های شیعه با ایران چیست؟
ظریف: ما فقط با گروه های شیعه رابطه نداریم. ما با سنی ها و مسیحیان هم رابطه داریم. ما یک سیاست حمایت از کسانی که تحت فشار هستند را داریم. ایالات متحده بایستی این مسئله را درک کند زیرا آنها ادعا می کنند که از مردم سالاری و از کسانی که سرکوب می شوند حمایت می کنند. ایالات متحده این مسئله را در مورد ما تشخیص نمی دهد زیرا وقتی آنها ]ادعا می کنند[ از مبارزان آزادی حمایت می کنند، ]در واقع[ از "نیابتی ها" حمایت می کنند. اما وقتی ما می گوییم از کسانی که مظلوم واقع شده اند حمایت می کنیم، واقعاً از آنها حمایت می کنیم. ما به آنها نیازی نداریم که "نایب" ما باشند.
سوال: آیا ایران هیچ نفوذی بر آنها ندارد؟
ظریف: ما نفوذ داریم اما آنها را کنترل نمی کنیم. این دو مورد بسیار متفاوت است. نفوذ، توانایی صحبت با کسی، بحث و گفتگو، تلاش برای متقاعد کردن است. کنترل کردن یعنی اینکه بتوانید دستور دهید. ما نمی توانیم و نمی خواهیم به این افراد دستور بدهیم ]زیرا[ اگر چنین شود ما استقلال و کرامت آنها را از بین برده ایم. بدون کرامت، بدون تمامیت، هواداران ما برای ما هیچ ارزشی نخواهند داشت. آمریکایی ها این را درک نمی کنند.
سوال: اندکی پس از ترور ژنرال سلیمانی ، کلمه انتقام جویی برجسته در ایران برجای ماند. آیا این ]انتقام[ به پایان رسید؟
ظریف: پاسخ دولت ایران در اقدامی دفاعی علیه پایگاهی که حمله به جنرال سلیمانی را انجام داد، طبق ماده 51 منشور سازمان ملل متحد، اجرا و تکمیل شده است. انتقام، برای مردم عراق مورد دیگری است. کسانی که در نتیجه عملکرد آمریکا شوریده اند، می توانند تصمیم بگیرند که خودشان اقدامی کنند. این موردی نیست که بتوانیم آن را کنترل کرده یا بر آن تأثیر گذاریم.
سوال: آیا توافق هسته ای از بین رفته است؟
ظریف: نه، من معتقدم که بسیار زنده است. من معتقدم که حقوق بین الملل به واسطه آنکه یک مجرم آن را نقض می کند نمی میرد؛ درست همانند قوانین مربوط به قتل که وقتی چنین جنایتی ارتکاب می شود، نمی میرد. اکنون این یک واقعیت است که اثرات برجام برای روابط بین الملل و برای اقتصاد ما بسیار کمتر از آن که ما می توانستیم بدست آوریم است اما این بدان معنا نیست که توافق هسته ای مرده است. ایالات متحده آمریکا رژیمی است که قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد را نقض می کند.
سوال: پس از قتل ]سردار[ سلیمانی، روابط ایران و برزیل با حمایت جائیر بولسونارو از دونالد ترامپ، دچار تنش شد. اکنون در چه وضعیتی است؟
ظریف: ما بیش از صد سال است که با برزیل رابطه داریم. ما همیشه روابط خوبی داشته ایم و سیاست های ما مانند اقتصادهای ما مشابه و مکمل هستند. ما یکی از بزرگترین مصرف کنندگان محصولات برزیل در منطقه خود هستیم و در گذشته، برزیل یکی از بزرگترین مصرف کنندگان محصولات پتروشیمی و سایر محصولات ما بوده است. البته روشن است که دولت برزیل برخی مواضع را اتخاذ کرده است که ما آنها را نمی پذیریم و نظر خود را اطلاع می دهیم. ما نمی توانیم رضایت از تعرض علیه فردی در مأموریت صلح در کشور خارجی بوده است را بپذیریم. من معتقدم که از همه جنبه های حقوق بین الملل، این اقدام بایستی محکوم شود. برزیل به به واسطه دیدگاه خود در حمایت از حقوق بین الملل، تمامیت ارضی و احترام به حق حاکمیت شناخته شده است. ]برزیل[ موضعی قوی در مورد منع استفاده از زور در روابط بین الملل دارد. لذا ما امیدواریم برزیل به این اصول متعهد بماند زیرا این اصول برای همه ما مهم است.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: ظریف ایالات متحده آمریکا تروریسم اقتصادی وزیر امور خارجه آمریکایی ها بین الملل تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۳۳۷۱۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دهه ۹۰؛ دههی «رکود، عبرت، تجربه»
خبرگزاری تسنیم قرار است در پروندهی «دههی رکود، عبرت، تجربه» به تفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دههی ۹۰، دلایل و ریشه های افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیش رو بپردازد. - اخبار اقتصادی -
گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم-
وقتی میان فعالان اقتصادی از دههی 1390 شمسی سخن به میان میآید، تصویر یک دهه «عقبماندگی»، «تعطیل نسبی مسائل اقتصادی» و «انباشت چالشهای اقتصادی» در ذهنهایشان نقش میبندد و زمانی که میخواهند در موردش صحبت کنند، هر یک از زاویهای آسیبهای این دهه را بر میشمرند: از وضعیت نامناسب شاخصهای کلان اقتصاد تا رکود در کسبوکارهای خرد و کلان، از آسیبهای تشدید تحریمها تا انفعال دولتها در برابر تحریم و بیتوجهی به برنامهها و سیاستهای «خنثیکردن اثر تحریمها».
تاجران زبده و پژوهشگران اقتصاد بینالملل نیز از «شرطیکردن اقتصاد» نسبت به مذاکره با غرب میگویند و بیتوجهی به سیاست اصولی «ترجیح شرق به غرب»؛ آن هم درست در دههای که قدرت اقتصادی در حال انتقال از غرب به شرق بود. دههی 1390 چه بود و چه مختصاتی داشت؟ آن دوران تمام شده یا دههی جدید، دههی 1390 جدیدی است!؟
افول شاخصهای کلانمیانگین رشد اقتصادی دههی 1360 -با وجود آثار انقلاب و مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی- برابر با 4.3 درصد بود. این شاخص در دههی 1370 برابر با 3.1 درصد و در دههی 1380 برابر با 4.4 درصد بود. میانگین رشد اقتصادی پس از انقلاب (از 1360 تا پیش از آغاز دههی 1390) نیز برابر با 3.9 درصد بود. این در حالی است که میانگین رشد اقتصادی در دههی 1390 به 0.9 درصد کاهش یافت.
درآمد ملی سرانه که در سال 1390 برابر با 8.1 میلیون تومان بود در سالهای پس از آن کاهش یافت؛ تا جایی که میانگین درآمد سرانه در این دهه به 7.4 میلیون تومان (به قیمت ثابت سال 1390) رسید. فقر مطلق که از 46.8 درصد در سال 1989 میلادی (تقریباً معادل سال 1368؛ سال پایانی جمگ تحمیلی) به 12.3 درصد در سال 2011 میلادی (تقریباً معادل سال 1390 شمسی) رسیده بود، در دههی تعطیل اقتصاد ایران دوباره افزایش یافت و به 21.9 درصد در سال 2020 میلادی (تقریباً معادل 1399 شمسی) رسید؛ به عبارت دیگر قدرت خرید عموم مردم در این دهه آب رفت و فقر مطلق نیز تقریباً دو برابر شد.
تحریم و انفعالدر تحلیل دههی 1390 نمیتوان از نقش تحریمها غافل شد؛ تشدید تحریمهای ظالمانه از ابتدای دههی 1390 به این سو حتماً به اقتصاد ایران آسیب زد اما انفعال سیاستگذار در برابر تحریمها نیز نقش تعیینکنندهای در نتیجه -یعنی افول شاخصهای کلان اقتصادی- داشت.
کاهش وابستگی اقتصاد به نفت در دههی 1390، نه یک سیاست مطلوب سیاستگذار بلکه همواره اجبار بود. از دل همین اجبار بود که کلانایدهی «مذاکره برای رفع تحریمها» و «رفعتحریم به مثابه حل همهی مشکلات از آب خوردن تا بهبود شاخصهای کلان اقتصادی» زاییده شد.
سیاستمدارِ عادتکرده به زیستِ نفتی که نظم آمریکایی جهان را نیز پذیرفته بود، حتی بهزور هم حاضر به ترک اعتیاد اقتصاد ایران به نفت نبود. میخواست دوباره ذیل نظم آمریکایی، نفت بفروشد و گرد و غبار ضعف کارآمدی مدیریت و سیاستهای اقتصادیاش را زیر فرش درآمد نفتی پنهان کند. «برجام» را تجربه کرد و با خروج آمریکا از برجام، سرش به سنگ خورد. از این منظر، دههی 1390 را باید دههی تجربه و عبرت نیز نامید. سیاستمدار در این دهه، عملاً اقدام جدیای برای درمان عیوب ساختاری اقتصاد ایران از جمله تصدیگری افراطی دولت، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، وجود هزینههای زائد و مسرفانه و ... نکرد.
تغییر نظم بینالمللاز دیگر ویژگیهای مهم دههی 1390 نیز سرعت گرفتن تغییر نظم بینالمللی بود. در این دهه قدرت اقتصادی به مرور از غرب به شرق -بهطور خاص آسیا- منتقل شد. در سال 2011 تولید ناخالص داخلی آمریکا (بر اساس دلار برابری قدرت خرید) معادل 15600 میلیارد دلار و تولید ناخالص داخلی چین برابر با 13740 میلیارد دلار بود. در سال 2017 ورق برگشت و اقتصاد چین از اقتصاد آمریکا بزرگتر شد. تولید ناخالص داخلی چین در 2024 برابر با 35290 میلیارد دلار است در حالی که این شاخص برای اقتصاد آمریکا برابر با 28780 میلیارد دلار است. رشد اقتصادی هند و سایر اقتصادهای نوظهور آسیایی نیز مشابه بود.
در میانهی این تغییر نظم مهم در دههی 1390، دولت در ایران عملاً روابط اقتصادی با شرق را از اولویت خارج کرد و تمام تخممرغهایش را در سبد مذاکره با غرب برای رفع تحریمها گذاشت. رای آوردن ترامپ در ایالات متحده، قدرت گرفتن بنسلمان در عربستان، کرونا و سقوط قیمت نفت را نیز باید به لیست اتفاقات شاخص این دهه اضافه کرد.
درسهایی برای آیندهخلاصه اینکه در دههی 1390 یک دهه «رکود»، انباشت چالشهای اقتصادی و تعطیل نسبی مسائل اقتصادی را شاهد بودیم. در عمل دولتها در اقتصاد داخلی، اصلاح «عیوب ساختاری» را بهتعویق انداختند و در نسبت اقتصاد ملی با دنیای خارج، بدون توجه به تغییر نظم بینالملل تمام تخممرغها را در سبد مذاکره با غرب برای «رفع تحریم» گذاشتند و استراتژی «خنثیسازی اثر تحریم» را کنار گذاشتند؛ در حالی که در ابتدای دهه، با ابلاغ «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» راهها نشان داده شده بود و در انتهای دهه نیز در «بخش اقتصادی بیانیهی گام دوم»، مجدداً بر آنها تاکید شد. در واقع سیاستگذار در این دهه دست به «تجربه»ای خارج از سیاستهای کلی نظام زد و درس «عبرت»ی برای دهههای پیش رو شد.
حال آیا ما از تجربههای دههی 1390 درس خواهیم گرفت!؟ گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم قرار است در پروندهی «دههی رکود، عبرت، تجربه» به تفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دههی 90، دلایل و ریشه های افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیش رو بپردازد.
انتهای پیام/