جهش تولید و الزامات فرهنگی
تاریخ انتشار: ۶ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۳۷۳۱۲۱
محمد جواد استادی، روزنامه نگار و فعال فرهنگی در یادداشتی به جهش تولید و الزامات فرهنگی آن پرداخته و 6 الزام فرهنگی برای جهش تولید را شرح داده است.
محمد جواد استادی، روزنامه نگار و فعال فرهنگی در یادداشتی به جهش تولید و الزامات فرهنگی آن پرداخته، متن این یادداشت بدین شرح است:
رهنمود و راهبری بر پایه اقتضائات٬ پیشینه و نگاه به آینده یکی از الزاماتی است که هر نظامی برای کامیابی و دستیابی به آرمانهای خود بدان نیاز دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در الگوی حکومتی جمهوری اسلامی ایران قاعده ولیفقیه جدای همه ویژگیهای دیگرش بهخوبی این بایسته دستیابی به پیشرفت را محقق ساخته است. وجود رهبری دینی٬آگاه و برخوردار از شرایط بیشمار و پیچیده با پشتوانه ژرف مردمی٬ با رویکرد آیندهنگر و نزدیک به مردم از برتریهای ویژه انقلاب اسلامی در برابر هرگونه الگوی حکومتی دیگر است.
گاهی نگاههای تقلیلگرایانه جایگاه سرآمد رهبری را به سطوح تنها اجرایی کاهش داده و کوشش میکنند تا برجستگی پرارج سیاستگذاری و نگاشتن کرانهای آینده را نادیدهگیرند. کما آنکه رهبر ارجمند انقلاب در طول 30 سال گذشته همواره در راه گزینش کرانهای پیش روی نظام شجاعانه عمل نمودهاند. اگرچه بخشهای مهم قانونگذاری٬ اجرایی و نظارتی نظام وظیفه زمینهسازی این سیاستها را بر عهده دارند. نامگذاری سالها بنیاد برجستهای است که رهبر جمهوری اسلامی ایران در درازای سالهای گذشته بهگونهای معنیدار پیگیری نمودهاند.
نخستین مطلبی که باید بدان توجه کرد فلسفه اصل این اقدام از سوی معظم له است. اقدامات رهبری در دو سطح گفتمان عمومی و گفتمان خصوصی نظام اجتماعی باید موردتوجه قرار گیرد.
سطح گفتمان تخصصی همان ابلاغ سیاستهای تخصصی نظام در بخشهای گوناگون ازجمله اقتصاد٬ خانواده٬ جمعیت و موارد همانند است. نامگذاری سالها که شاید از دید گروهی اقدامی نمادین بهحساب آید بهراستی رواج دادن گونهای گفتمان همگانی سازگار و در راستای تحقق گفتمان تخصصی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است. بهدرستی این اقدام خود گونهای سیاستگذاری فرهنگی در یک جستار تخصصی برای بخشهای گوناگون جامعه است. بهعنوانمثال یک سال رویکرد و سوی نامگذاری در جهت اقتصاد حرکت کرده و در سال دیگر بهسوی پرسمانی مدیریتی یا سیاسی.
ولی سخن این است که طرح این موضوع در چارچوب عنوان سال زمینهسازی تبدیلشدن آن موضوع به یک مطالبه همگانی در سطح جامعه است تا بخشهای گوناگون بهتناسب وظیفه و نقشهای خویش در تحقق آن عمل کنند.
بازنگریای بر نامگذاری 10 سال پسین از سوی آیتالله خامنهای نشان میدهد که کلیدواژه بنیادین اقتصاد است. ولی چرا؟ چه نیازی باعث شده که چالش اقتصاد چنان اهمیت یابد که نیازمند این باشد که جدا از پهنه تخصصی در سطح گفتمان عمومی جامعه مورد پیگیری قرار گیرد؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که یکی از برجستهترین شعارها و به سخن بهتر ویژگی انقلاب اسلامی توجه به اصل استقلال است. شکلگیری انقلاب و پویش آن در راستای آرمان گرانمایه استقلال بوده است و هر آنچه این استقلال را به خطر اندازد و انقلاب را از آرمان بنیادی خود جدا کند خط قرمز کارگزاران نظام اسلامی است.
بازبینیای بر تاریخ جهان در دورههای گوناگون بهخوبی نشان میدهد که شاید مهمترین مؤلفهای که میتواند زمینه خدشهدار شدن استقلال یک کشور را فراهم آورد ناتوانی اقتصادی است. ضعفی که میتواند چالش وابستگی و نفوذ را بهشدت تقویت کرده و بهتدریج وابستگی را به بار آورد. از دید نگارنده تأکید بنیادین رهبر معظم انقلاب بر مسئله اقتصاد و اصرار بر واژههایی چون اقتصاد مقاومتی و اقتصاد درونزا کوشش در راستا جلوگیری از نفوذ و وابستگی کشور است. چنانچه ایشان در سال هزار و سیصد و نودوپنج اینگونه میفرمایند: « اقتصاد مقاومتی معنایش این است که انقلاب نشان بدهد که هویّت درونی این کشور و این ملت قادر است خود را اداره کند و رشد بدهد و تعالی بدهد. این معنای اقتصاد مقاومتی [است]. این باید تحقق پیدا کند.»
پس این بدان معنی است که بایسته است اقتصاد جز آنکه در تراز تخصصی آن و از سوی نهادهای مسئول تخصصی پیجویی میگردد به مسئله و دغدغه اصلی مردم بدل شود تا استقلال را تقویت کرده و روزنههای نفوذ را بسته و کارها تخصصی را نیز تقویت کند.
نکته دیگر منظومهای بودن رویکرد هر راهبری است. رهبر جمهوری اسلامی در یک منظومه فکری هدفمند که بهمرور زمان بخشهای گوناگون آن برای ما آشکار میشود اهداف عالی نظام را بهپیش میبرد. پی آیی و توالی این منظومه و گردش آن از نکتههایی است که باید موردتوجه قرار گیرد. سال نودوشش سال تولید و اشتغال نام میگیرد٬ سال نودوهفت سال حمایت از کالای ایرانی که برآمده از تولید و اشتغال است٬ سال نودوهشت رونق تولید خوانده میشود تا تولید را پویاتر نماید. ولی هماکنون که در آغاز سال نودونه قرار داریم سخن از جهش تولید به میان میآید. جهش تولید که خود نوعی جهش اقتصادی است٬ در ادبیات اقتصادی جهان شناختهشده بوده و به نام خیز اقتصادی نیز خوانده میشود در گفتمان عمومی نشاندهنده این است که در حال حاضر نیازمند شتاب بخشی غیرمعمول و فراتر از انتظار به فرایند رشد اقتصادی هستیم.
طرح این گویه تخصصی در گفتمان عمومی بدان معنی است که در اندیشه ایشان استوار به مصالحی نیازمند این هستیم که فرایند رشد اقتصادی کشور باید و باید با همراهی و نقشآفرینی بخشهای گوناگون نظام اجتماعی تسریع شود. آشکار است که درزمینهٔ خیز اقتصادی نیازمند نمودارسازی و مشخص شدن راهبردها٬ گزینش اثرات شتاب گرفت احتمالی٬ الگوهای تحقق جهش اقتصادی و نکتههایی از ایندست از سوی کارآزمودگان و متخصصان هستیم. ولی اینها همه تا به مطالبه٬ خواست و دغدغه عمومی مردم بدل نشود چندان کارآمد نخواهد بود.
این گفتمان سازی عمومی نیازمند توجه به نکاتی است. بخش نخست پیوند این شعار با منظومه با ارزش بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی است. به نظر میرسد بایسته شتاب در رشد اقتصادی با انگیزه حفظ استقلال آن باشد که مطابق بیانیه گام دوم ایران هماکنون وارد دوره مهم خودسازی٬ جامعه پردازی و تمدن سازی شده است.
تحقق این آرمانها در گام دوم انقلاب نیازمند سرعت گرفتن و برداشتن گامهای بلندتر و پرهیز از زوائد و پلههای اضافی است. همچنین تأکید چندینباره بر اصل ما میتوانیم در این بیانیه نشان از آن دارد که گزینش چنین شعاری مبتنی بر باور ایشان بر نیروی ایمان مردم به شعار توانستن است. به عبارت بهتر از دید نگارنده این سطور انتخاب چنین شعاری به معنای ایمان و اعتقاد ایشان به مردم و توانمندیهای ایشان است. توانستنی که باید حتماً از سوی خود مردم نیز موردتوجه قرار گیرد.
نکته دیگر این است که جهش بهعنوان فرایندی خارقالعاده و متفاوت با شرایط عمومی تنها زمانی محقق میشود که از نیروی جوانی بهره برد که انگیزه٬ اعتقاد٬ جسارت و انرژی لازم برای خرق شرایط عادی را داشته باشد. این شرایط نیز بهخوبی در بیانیه گام دوم موردتوجه قرارگرفته است. در این بیانیه مقام معظم رهبری از مدیران جوان٬ کارگزاران جوان٬ اندیشمندان جوان و فعالان جوان میخواهند تا قبول مسئولیت نمایند.
بخش دوم که وظیفه اصلی اقشار فرهنگی است توجه به الزامات فرهنگی جهش اقتصادی است. این الزامات فرهنگی یعنی کلان اقداماتی که با بهره بردن از عنصر فرهنگ زمینه عمومی بودن گفتمان یادشده را فراهم میآورند.
نخستین الزام در این راه انگیزه بخشی برای بخشهای گوناگون مردمی است. برای انگیزه بخشی شاید یکی از بهترین عوامل مؤثر بهره بردن از مناسک دینی و آیینی است. در تعالیم دینی و ملی ما آموزههای بسیاری در جهت انگیزه بخشی برای پیمودن گامهای مهم و سریع وجود دارد. به عبارت روشنتر نیازمندی این هستیم تا با بهره بردن از پشتوانههای اشارهشده روحیه حماسی را برای آماده شدن و انگیزه داشتن برای جهش بایسته فراهم آوریم.
دومین گام توجه به مفهم شهروندی است. این گفتمان زمانی گفتمان عمومی گردیده و مردم متناسب با نقشهای خویش در آن عمل خواهند کرد که بتوانیم از عنصر شهروندی بهره دقیق را ببریم. ما به شهرنشین نیازی نداریم بلکه به شهروندانی نیاز داریم که فعالانه در سرنوشت خویش سهیم هستند و نسبت به نقش اجتماعی خویش حساس بوده و متناسب با آن عمل میکنند. در این مسیر تقویت شهروندی فعال یکی از مسائلی است که باید موردتوجه قرار گیرد.
سومین گام تقویت و توجه به نقشهای مغفول و یا کمتر موردتوجه قرارگرفته است. زنان بخش مهمی از جامعه ایرانی هستند که با ایفای نقشهای متعدد ظرفیت تأثیرگذاری ژرفی بر فرایندهای پیچیده هر دستگاهی را دارند. برای خارج شدن از مسیر عادی اقتصادی و جهش در این راه لازم است تا برای زنان نقشی ویژه قائل گردیم. حتی در این رویکرد باید برای کودکان و یا هر بخش مغفول دیگر نیز برنامهریزی نماییم.
چهارمین گام اعتماد افزایی عمومی است. بدون وجود اعتماد عمومی در سطح جامعه بهخصوص نسبت به فرایندهای تجاری و اقتصادی امکان جهش وجود نداشته و تردیدهای بخشی و عمومی میتواند معکوس عمل نموده و حتی حرکت عادی را کند نماید. این اصل مهم همان تحقق شعار ما میتوانیم در سطح اقتصادی است. برای اعتماد افزایی عمومی در سطح اقتصادی لازم است تا اخلاق را خصوصاً در سطح اخلاق اقتصادی در بخشهای مختلف جامعه محقق سازیم.
پنجمین گام تقویت دو رویکرد مهم و عمومی تفکر انتقادی باهدف انگیزه بخشی برای عبور از شرایط موجود و حذف گامهای اضافی و پرش به مراحل بالاتر است. در این راه رویکرد مهم تفکر خلاق و تقویت نوآوری خصوصاً از طریق ایدههای استارت آپی و تشکیل شتابدهندهها بسیار راهگشا خواهد بود.
ششمین گام انتقال تدریجی دانش عمومی اقتصاد از سطح گفتمان تخصصی آن به بدنه عمومی جامعه متناسب با نیازها برای آماده بودن برای جهش اقتصادی است. این نقش مهم وظیفه بنیادین رسانهها است که با فراوری دانش اقتصادی متناسب با نیازهای عمومی جامعه محقق خواهد گشت.
در پایان باید امیدوار بود با تلاش بخشهای مختلف و پرهیز از آزمونوخطاهای مرسوم٬ افتادن در باتلاق بیلان سازی٬ رقابتهای ناسالم سیاسی و خودمحوری زمینهساز اجرایی شدن مسیر و صراط تعالی نشان دادهشده از سوی رهبر معظم انقلاب باشیم. انشا الله
انتهای پیام/ 70058
منبع: فارس
کلیدواژه: فعال فرهنگی روزنامه نگار جهش تولید شعار سال تحقق شعار سال فرهنگ سازی شعار سال موردتوجه قرار گیرد بخش های گوناگون الزامات فرهنگی جمهوری اسلامی گفتمان عمومی انگیزه بخشی جهش اقتصادی جهش تولید نام گذاری گام دوم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۳۷۳۱۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رشد اعتبارات هزینهای عمومی دستگاههای فرهنگی متناسب با مأموریتهای آنها بوده است
مرکز روابط عمومی و امور بینالملل سازمان برنامه و بودجه کشور در پاسخ به گزارش منتشر شده در یک پایگاه خبری اعلام کرد که رشد اعتبارات هزینهای عمومی دستگاههای فرهنگی متناسب با مأموریتهای آنها و مانند سایر دستگاههای اجرایی بین ۱۳ تا ۳۸ درصد بوده است.
به گزارش ایسنا به نقل از مرکز روابط عمومی و امور بینالملل سازمان برنامه و بودجه کشور، طی روزهای گذشته، یک پایگاه خبری در گزارشی تصویری با عنوان «تماشا کنید: ریاضت برای مردم/ ولخرجی دولت در اختصاص به نهادهای غیر پاسخگو»، سعی در القای پیامی غیر واقعی در خصوص رشد بودجه دستگاههای فرهنگی داشته است. درخصوص این گزارش نکات زیر قابل توجه است:
۱- برخی از ارقام ارائه شده در گزارش نادرست است؛ مانند بنیاد سعدی که اعتبار اضافه شده آن ۳۴ میلیارد عنوان شده، در حالیکه ۱۲,۵ میلیارد تومان بوده است و یا بودجه اضافه شده موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) حتی با احتساب اعتبارات بند (ب) تبصره ۱۳ قانون بودجه، ۱۶۵ میلیارد تومان بوده که ۲۹۶ میلیارد تومان عنوان شده است. همچنین اعتبارات اضافه شده مورد اشاره در گزارش برای شورای عالی حوزههای علمیه و شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران، سازمان تبلیغات اسلامی و جامعه المصطفی العالمیه نیز غیر واقعی است.
۲- رشد اعتبارات بودجه عمومی جدول (۷) دستگاههای اجرایی که در گزارش یاد شده به آنها اشاره شده به شرح جدول ذیل است.
همانطور که در جدول نیز قابل مشاهده است، رشد اعتبارات هزینهای عمومی دستگاههای فرهنگی متناسب با مأموریتهای آنها و مانند سایر دستگاههای اجرایی بین ۱۳ تا ۳۸ درصد بوده است.
درآمد اختصاصی دستگاههای فرهنگی برای اولین بار در جداول بودجه اضافه شده است.
۳- درآمد اختصاصی دستگاههای فرهنگی برای اولین بار در جداول بودجه اضافه شده است که علت آن حکم بند (ب) تبصره (۱۳) قانون بودجه سال ۱۴۰۳ کل کشور است که بر اساس آن یک درصد (۱ درصد) از هزینههای شرکتهای دولتی، بانکها و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت به موجب همافزایی و ارتقای فعالیتها و تولیدات فرهنگی، هنری و ورزشی از قبیل موضوعات قرآنی، ازدواج و خانواده، جوانی جمعیت، توانمندسازی بانوان و آسیبزدایی از زنان و خانواده تخصیص یافته است.
۴- همچنین با توجه به اینکه کمک بودجهای دولت به مؤسسات و نهادهای فرهنگی از طریق دستگاههای اجرایی اصلی است، بخش قابل توجهی از اعتبار در نظر گرفته شده ذیل دستگاههای اجرایی یاد شده به منظور کمک به مؤسسات و نهادهای مذکور بوده که در گزارش یاد شده به صورت نادرست به سرجمع اعتبارات دستگاههای اجرایی اضافه شده است. به عنوان نمونه هزار میلیارد تومان از اعتبار پیشبینی شده برای سازمان تبلیغات اسلامی از محل اعتبار بند (ب) تبصره (۱۳) لایحه بودجه سال جاری مربوط به صندوق توسعه قرآنی و برای گسترش فعالیتهای حفظ موضوعی قرآن کریم و تقویت فعالیتهای مؤسسات قرآنی کشور بوده که (بر اساس برنامههای ارائه شده) در اختیار آن صندوق قرار خواهد گرفت و جزء اعتبارات سازمان تبلیغات اسلامی نیست.
انتهای پیام