نهی از منکر طلبه جهادی وسط کرونا
تاریخ انتشار: ۸ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۳۹۴۷۱۶
به گزارش فارس؛ حجت الاسلام رضا جعفری مبلغ مدارس امین در استان تهران در محله تختی منطقه ۱۲ ساکن است. این طلبه جوان پس از ورود ویروس کرونا به کشورمان در راستای اقدامات پیشگیرانه از شیوع آن به همراه جهادگران طلبه دانشجو به گندزدایی و ضدعفونی کردن معابر در سطح شهر پرداختند.
دوشنبه شب ۴ فروردین که مثل شبهای دیگر مشغول ضدعفونی معابر بودند اتفاقی رخ میدهد که حجت الاسلام جعفری برای احیای واجب فراموش شده «امربه معروف و نهی از منکر» جان خود را به خطر میاندازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از این اتفاق در ملاقات با این مبلغ حوزه علمیه گفتوگویی انجام دادیم که از نظرتان میگذرد:
ابتدا در مورد جزئیات این حادثه تلخ در حین کار جهادی توضیح بدهید؟
از۵ اسفند تا شبی که این اتفاق افتاد مشغول ضدعفونی معابر بودیم که دوشنبه چهارم فروردین حدود ساعت ۱۱ شب هنگام گندزدایی صحنه دلخراشی را مشاهده کردم.
خانمی که چادری نبود ولی با پوشش معمولی و نسبتاً محجبه در حال عبور از محله بود که راننده یک خودرو ۲۰۶ و تک سرنشین برای این خانم مزاحمت ایجاد کرده و خانم هم ناراحت بود.
با دیدن این صحنه بسیار ناراحت شدم و تصور کردم خواهر خودم است و گفتم باید کاری را بکنم که اگر خواهر خودم اینجا بود انجام میدادم لذا جلو رفته و به فرد مزاحم تذکر دادم که با وقاحت تمام گفت:«به تو چه ربطی دارد، من بچه همین محله هستم.»
در ادامه از ماشین پیاده شد و به سمت من آمد و ناگهان با چاقویی که در دست داشت و من در تاریکیشب متوجه آن نشدم به چشم من ضربه زد که خدا را شکر به چشمم آسیبی نرسید اما پلکم مقداری آسیب دید که شش بخیه و زیر چشمم ۳ بخیه خورده و کاسه چشمم شکسته است که پزشکان گفتند اگر تا ۲۰ روز خوب نشد باید عمل جراحی کنیم.
چرا شبها برای گندزدایی معابر میروید؟
حضرت آقا فرمود ویروس کرونا جنگ بیولوژیکی است و این امر بر همه واجب بود که در این جهاد شرکت کنیم چون اگر یک نفر مبتلا شود به دیگران انتقال میدهد و همه جا پخش میشود لذا چون شهروندان در معرض بیماری بودند، بنابه فرموده رهبر معظم انقلاب بر خودمان واجب و تکلیف شرعی دانستیم که به همراه دانشجویان و طلبههایی که در امور فرهنگی مشغول هستیم شبها شروع به گندزدایی کنیم.
در کنار ضدعفونی یک طرح دیگر نیز راهاندازی کردیم که در این طرح افراد سالمند، بیمار و کسانی که بیرون رفتن برایشان مشکل است و توان خرید ندارند با ما تماس میگیرند و طلبه دانشجوهای جهادی خرید این افراد را انجام میدهند و درب منزل تحویل میدهند.
روزانه مردم زیادی از کنار چنین اتفاقاتی مثل مزاحمان نوامیس رد میشوند شما هم میتوانستید رد شوید و چه نیازی بود برخورد کنید و اگر واکنشی نشان نمیدادید چیزی از شما کم میشد؟
قطعاً چیزی از ما کم میشد و غیرت ما میمُرد. بیتفاوت رد شدن در این مسائل بیغیرتی محض است و وقتی حس کردم این خانم به کمک نیاز دارد بر خودم تکلیف شرعی دانستم حتماً بروم کمک کنم.
آخرین سال تحصیلی را با شهید علی خلیلی(شهید امربه معروف) باهم گذراندیم که هنوز صحبتهایش را فراموش نکردهام. رفیق من جان خود را در راه امر به معروف و نهی از منکر داده اگر من بیتفاوت بودم مدیون امثال علی خلیلی میشدم لذا به خاطر غیرتم و بخاطر پایمال نشدن خون شهید خلیلی نمیتوانستم بیتفاوت باشم.
برخورد خانم پس از این اتفاق چه بود؟
من آن خانم را نمیشناسم و بعید میدانم او هم بداند من کجا هستم؛ در آن لحظه خیلی متأثر شده بود فقط پس از وارد شدن ضربه از من عذرخواهی کرد و گفت ای کاش چیزی نمیگفتید.
اگر دوباره چنین اتفاقی بیفتد و با چنین صحنهای مواجه شوید چه برخوردی خواهید کرد؟
من در بیمارستان پس از خارج شدن از اتاق عمل امربه معروف را شروع کردم و اگر دوباره در خیابان چنین اتفاقاتی ببینم قطعاً بازهم امر به معروف و نهی از منکر میکنم چون وظیفه شرعی، اخلاقی و اجتماعی است.
خیلی از اطرافیان به من گفتند مگر ما میتوانیم کل جامعه را درست کنیم که من پاسخ دادم ما به سهم خودمان اثرگذار هستیم.
این دخالت در کار دیگران نیست؟
آیا درست است در مورد بیماری کرونا مردم و مسؤولان بگویند به ما چه ربطی دارد و بی خیال باشند؟ همه باید کمک کنند در این امر دخالت کنند تا کرونا را شکست دهیم. در مورد امر به معروف نیز همین بوده و باید این واجب را که وظیفه مسلمین است، انجام دهیم و پیش ببریم. اگر ما جلو نرویم بچههای ما این صحنهها را میبینند و یاد میگیرند و در جامعه بیبندوباری پیش میآید که یکی از دلایل آن این است که گفته میشود «عیسی به دین خود موسی به دین خود» که این ضرب المثل به نظر من درست نیست.
صحبت پایانی؟ آیا آرزویی دارید؟
خطاب به سلبریتیها میگویم اگر واقعاً دلسوز مردم هستید و دغدغه مردم را دارید بیایید در میدان عمل و کار کنید نه اینکه فقط حرف بزنید و خطاب به مسؤولان میگویم حاج قاسم وار مدیریت کنید. شهید سلیمانی در سیل، زلزله، سوریه و تمام بحرانها در میدان عمل بود و از وسط میدان کارها را مدیریت میکرد که اگر مجریان اینگونه مدیریت کنند حضرت آقا هیچ غصهای نخواهد داشت.آرزویم نیز دیدار رهبر معظم انقلاب از نزدیک است.
منبع: الف
کلیدواژه: نهی از منکر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۳۹۴۷۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از طلبه جهادگر و مادر ۵ فرزند/ بچه ها برکت آوردند
خبرگزاری مهر، گروه استانها: «صدیقه کلیجی» از طلاب دانش آموخته مدرسه علمیه تخصصی الزهرا (س) ساری و مادر پنج فرزند است. این بانوی طلبه ۳۱ ساله که سطح دو حوزه را تمام کرده، خانهداری میکند و مدتی است که با یک شرکت دانش بنیان همکاری دارد و محصولات آرایشی و بهداشتی به همراه مشاوره رایگان در اختیار دوستانش قرار میدهد.
وی مادر سه پسر و دو دختر است که با ما هم صحبت شده است.
*پس از ازدواج تصمیم داشتید صاحب چند فرزند شوید؟
۲ فرزند
*کدام مساله شما را به داشتن فرزند بیشتر ترغیب کرد؟
وقتی که دوتا از فرزندانم همبازی بودن دائماً حس رقابت داشتند و نسبت به هم گذشت نداشتند، زمانی که با مشاوره صحبت کردم گفت با آمدن فرزند سوم این مشکل حل خواهد شد، با وجود فرزند سوم گذشت و فداکاری را یاد میگیرند؛ واقعاً هم با بچه بعدی که به عنایت پروردگار دوقلو بودند اوضاع تربیتی بچهها خیلی بهتر شد ولی داشتن دوقلو خیلی برای ما سخت بود.
*کدام یک از شما بیشتر مشتاق بودید برای داشتن فرزند به تعداد بالا؟
همسرم در خانوادهای به دنیا آمد که مادرشان به تک فرزندی اعتقاد داشتند، با وجود اینکه همسرم تک پسر بودند ولی اصرار داشتند که یک فرزند نهایت دو فرزند کافی است، خودم خیلی دوست داشتم به خاطر برکات زیاد چند فرزندی، فرزندان بیشتری داشته باشم.
*با توجه به داشتن پنج فرزندی آیا با مشکلاتی مواجه بودید؟
این سوال خیلی کلی هست قطعاً چه تک فرزندی و چه چند فرزندی یک سری چالشها و سختیهای خودش را دارد ولی ما همه چیز را به فال نیک میگیریم و با اینکه دوقلو داشتن سختی زیادی برای ما به همراه داشت، اقدام به فرزند پنجم کردیم، الان اگر کسی بخواهد به خاطر سختیهای بزرگ کردن بچه از این کار امتناع کند قطعاً امام زمان (عج) هم بیایند بهانهای دارد برای کمک نکردن به ایشان.
*اقتصاد زندگی شما بر چه مبنایی میچرخد؟ راحتتر بگویم زندگی شما با ۵ فرزند چگونه تأمین میشود؟
همسرم کارمند هستند، مثل اکثر مازندرانیها که یا خانواده دختر یا پسر در بعضی از موارد کمک میکنند برای ما هم به همین صورت است، پدرم خیلی کمک کار زندگی ما هستند، چون ایشان کشاورز هستند و خیلی چیزها را نمیخریم، در واقع خدا پدرم را واسطه رزق ما قرار داده است و یکی از الطاف خدا به ما در این چند سال مستاجری، این بود که، صاحبخانههای خوبی در مسیر زندگی ما قرار داد، مکانی که در حال حاضر در آن زندگی میکنیم، طبقه پایین آن خالی است و صاحبخانه آن را اجاره نمیدهد و بچهها خیلی راحت و بدون دغدغه همسایه آزاری تحرک دارند، همچنین صاحبخانه ما طی این سه سال مبلغی برای رهن و اجاره اضافه نکرده است.
*زیاد بودن تعداد بچهها کار تربیتشان را سخت نکرده است؟
اتفاقاً وقتی یکی بود کارم سختتر بود و خیلی به رفتار من و همسرم دقت میکرد و همیشه با ما حرف میزد و وابستگیاش به ما زیاد بود و باید سرگرمش میکردیم که واقعاً بعضی وقتها خسته کننده بود، وقتی دوتا شدند همبازی پیدا کرد ولی فضای بین آنها رقابتی بود و به لطف خدا از بچههای بعدی همکاریشان در کار خانه خیلی زیاد شد و چون واقعاً من تنهایی به کارها نمیرسیدم، پسر بزرگم که هنوز ۱۰ سالش نشده آشپزی میکند، نان میخرد، جارو میکشد و ظرف میشوید.
حتی دوقلوهایمان که دو سال و نیم هستند با این قد کوچک کلی به کارهای خانه میرسند که حتی تصورش برای مادرهای تک فرزند و دو فرزند سخت است، با عشق به هم کمک میکنیم و این هم لطف خداست، به قول قدیمیها «تو بچه اول را خوب تربیت کن بقیه بچهها با دیدن رفتارهای او خودشان تربیت میشوند».
*خود بچهها از اینکه به تعداد زیاد هستند، اذیت نمیشوند؟
نه اتفاقاً خیلی دوست دارند و به بقیه فخرفروشی میکنند.
*آیا تا الان با انتقاد اقوام و آشنایان هم مواجه شدید؟ مثلاً بگویند این همه بچه چرا؟
خیلی، دوستانم طعنه کنایه میزنند، باید فقط با یک لبخند از کنار این حرف ها رد شد.
*اگر به گذشته برگردید، همچنان به داشتن تعداد بالای فرزند تمایل دارید؟
بله شایدم بیشتر
آیا داشتن فرزندان زیاد، آثار و برکاتی در زندگی شما به همراه داشت؟
بله، هم برکات مادی هم معنوی، در بارداری اول ماشین خریدیم، بعد از دخترم پراید قدیمیمان را فروختیم و یه پراید صفر خریدیم، بعد از دوقلوها؛ فرزند آخری با اینکه جمع ما بیشتر شد ولی قدرت خرید ما به طرز معجزه آسایی بیشتر شد و خیلی راحت مسائل مادی در زندگی ما پیش میرود و به لطف خدا محتاج کسی نمیشویم.
کد خبر 6090840