Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-05-02@02:41:00 GMT

مردم درباره کرونا چگونه می‌اندیشند؟

تاریخ انتشار: ۸ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۳۹۷۹۵۶

مردم درباره کرونا چگونه می‌اندیشند؟

به گزارش همشهری آنلاین، دکتر محمد فاضلی، بعد از استخراج داده‌های یک پرسشنامه مرتبط با کرونا، نتایج را به اشتراک گذاشت. اسماعیل مقدم که با وی همکاری داشت در گزارشی از نتایج این تحقیق می‌نویسد:

این ‍ گزارش بررسی سریع و آنلاین ابعاد اجتماعی بحران کرونا است که دیشب من جهت همکاری علمی با طراح آن، دکترمحمد فاضلی،  ازطریق اعلان عمومی در واتس اپ خدمتتون ارسال نمودم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

باهم نتایج اولیه را با تحلیل دکتر محمد فاضلی خواهیم خواند. 

 تحلیل ابعاد اجتماعی بحران  کرونا

محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

 پرسشنامه‌ای با 35 سؤال را برای بررسی برخی ابعاد اجتماعی بحران کرونا در ایران در ساعت 16:30 روز چهارشنبه 6 فروردین 1399 از طریق اینترنت به اشتراک گذاشتم. همراهی صمیمانه هم‌وطنان باعث شد به سرعت 4000 پرسشنامه پر شود.

 گزارشی که به پیوست تقدیم شده، تحلیل سریع داده‌های این 4000 پرسشنامه است. فقط به یاد داشته باشیم این گزارش بر مبنای داده‌های آنلاین است و معرف کل جامعه ایران نیست. این را بارها داخل گزارش متذکر شده‌ام. پر کردن پرسشنامه توسط هم‌وطنان ادامه دارد و در ویرایش‌های بعدی گزارش، نتایج کامل‌تری را منتشر می‌کنم.

خلاصه اصلی‌ترین یافته‌ها به شرح زیر است:

 80.5 درصد پاسخ‌گویان کرونا را بزرگ‌ترین بحران اجتماعی می‌دانند که در طول عمر خود تجربه می‌کنند. این میزان اهمیت دادن به کرونا از سوی مردم، ظرفیتی برای اجماع‌سازی و بسیج عمومی برای جلب همکاری در جهت کنترل بیماری ایجاد می‌کند.

پاسخ‌گویان نمره بسیار بالایی (بیش از 8 از 10) به خطر و جدیت بحران کرونا برای سلامت شخصی خودشان و کشور داده‌اند و نشان می‌دهد اکثریت مردم خطر کرونا را دست‌کم نگرفته‌اند.

 قریب به 70 درصد کسانی که سفر رفته‌اند، الزامی به این کار نداشته‌اند و به راحتی یا با سطحی از دشواری می‌توانسته‌اند از سفر صرف‌نظر کنند.

 بیش از سه‌چهارم پاسخ‌گویانی که سفر رفته‌اند معتقدند اگر سیاست‌های اعمال محدودیت و جرائم سفر وضع شده بود، از سفر صرف‌نظر می‌کردند. این داده، ظرفیت زیاد و دست باز سیاست‌گذار برای اعمال محدودیت و اطمینان از اثربخشی آن‌را نشان می‌دهد.

درصد بسیار زیاد استفاده‌کنندگان از مواد ضدعفونی و هم‌چنین میزان بالای استفاده از ماسک و دستکش در بین پاسخ‌گویان نشان نمی‌دهد که مردم ویروس را جدی نگرفته‌اند. البته کماکان بین 12 تا 15 درصد جامعه علی‌رغم دسترسی داشتن به ماسک و دستکش، از این وسایل استفاده نمی‌کنند.

 ذهنیت اکثریت جامعه (60.4 درصد) طول بحران کرونا را دو تا سه ماه برآورد می‌کند. بیش از نیمی از جامعه (54.3 درصد) بیش از سه ماه درگیری با بحران کرونا را مد نظر دارد.

 میانگین اعتماد به مدیران بحران پایین است (3.59 از 10) و رضایت از عملکرد ایشان نیز همین گونه است (3.43 از 10). نظر به شکل‌گیری اجماع ملی درباره خطرناک و مهم بودن بحران، اصلاح سیاست‌ها و رویه‌های اطلاع‌رسانی به نحوی که مولد اعتماد شود، بر کلیت ارتقای اعتماد در کشور نیز مؤثر خواهد بود. سیاست‌گذار به فعالانه عمل کردن بیشتر، شفافیت بیشتر و جلب مشارکت بیشتر نیاز دارد.

 اکثریت قاطع پاسخ‌گویان با هر تعلق طبقاتی از سیاست‌های محدود کردن سفرهای درون و برون‌شهری حمایت می‌کنند. (بیش از 95 درصد) سیاست‌گذار در این زمینه می‌تواند فعالانه و تهاجمی‌تر عمل کند.

سطح حمایت از تعطیلی دو هفته‌ای کشور بسیار بالا (بیش از 95 درصد) است. افزایش زمان تعطیلی به یک ماه سطح موافقت را به 85 درصد کاهش می‌دهد ولی کماکان سیاست‌گذار در این زمینه نیز با حمایت اجتماعی روبه‌رو می‌شود.

اگرچه نمونه معرف نیست و اریب دارد، اما فقط 51.7 درصد کسانی که مسافرت رفته‌اند غربالگری شده‌اند. سطح پوشش غربالگری باید بهبود یابد.

درصد بسیار بالایی (53 درصد) از پاسخ‌گویان از آسیب و خسارت به کسب‌وکار و درآمدشان خبر داده‌اند. این وضعیت هشدارآمیز است. سیاست‌گذار باید فعالانه و تهاجمی، با جلب مشارکت عمومی، تقسیم کار ملی بین همه دستگاه‌های دولتی و حاکمیتی، و با حداکثر استفاده از داده‌ها، عواقب اقتصادی بحران برای کسب‌وکارها را تحلیل کرده، داده‌های لازم برای سیاست‌گذاری هدفمند را به دست‌ آورده و خود را برای شرایط اقتصادی ناشی از بحران آماده کند. به اشتراک گذاشتن شرایط با مردم در حالی که آگاهی ملی از عواقب بحران برای کشور وجود دارد، راهگشاست.

 شبکه اجتماعی تلگرام نقش بسیار مهمی برای اطلاع‌رسانی و کسب خبر ایفا می‌کند. 41.5 درصد پاسخ‌گویان از این شبکه برای دریافت محتوای مرتبط با کرونا استفاده می‌کنند. یکی از گزینه‌های سیاست‌گذار، تلاش برای رفع فیلتر تلگرام – حداقل در بازه زمانی تا پایان بحران کرونا – و توأمان ورود فعالانه و مؤثر در این فضا برای اطلاع‌رسانی آگاهی‌بخش و سازنده است. کناره گرفتن از تلگرام توسط دستگاه‌های مرتبط با مدیریت بحران و فیلترینگ آن هیچ مشکلی را حل نمی‌کند.

منبع: کانال تلگرامی جامعه‌شناسی در یک نگاه کد خبر 495892 برچسب‌ها جامعه شناسی

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: جامعه شناسی بحران کرونا پاسخ گویان سیاست گذار داده ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۳۹۷۹۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مدارا با طالبان بدون خط قرمز! / معلمان و دغدغه معیشت/رویا فروشی برای کسب ثروت 

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که گزارش رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیس‌جمهور از ۱۰۰ برکناری با گشت ارشاد مدیران، تبدیل حکم اعدام «بابک زنجانی» به ۲۰ سال حبس، جنجال جدید طلافروشان و سیگنال نزولی دلار به بورس در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده ست.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 

معلمان و دغدغه معیشت


احمد مازنی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان معلمان و دغدغه معیشت نوشت: روز دوازدهم اردیبهشت، در ایران روز معلم نام‌گذاری شده و درکنار بزرگداشت مقام علمی و فضائل انسانی استاد شهید مرتضی مطهری، از معلمان تجلیل و درباره اهمیت نقش آنان سخن‌ها گفته و همایش‌ها برگزار می‌شود. اما همانند بسیاری از مناسبت‌ها، این همایش‌ها و تجلیل و تکریم‌ها، در مقام عمل ره به جایی نمی‌برد و معلمان و دغدغه‌های‌شان به فراموشی سپرده می‌شود. مایه تاسف است که در کشور ما نیاز‌های معیشتی به مهم‌ترین دغدغه صنوف مختلف، از جمله معلمان تبدیل شده است، چرا؟ معمولا در پاسخ به این پرسش در مورد معلمان، جمعیت زیاد آنان را دلیل حقوق و مزایای اندک این قشر زحمت‌کش و اثر‌گذار جامعه می‌دانند. اما آیا زیاد بودن به معنی زیادی بودن است؟ همه ما می‌دانیم که شخصیت، باور، و رفتار فرزندان ما تحت تاثیر مستقیم تعلیم و تربیت معلمان است، و سلامت روان، جامعه‌پذیری، اعتماد به نفس، و هویت ملی و دینی فرزندان ما متاثر از آموزش و تربیت معلمان است، در این صورت اگر معلم آرامش روانی نداشته باشد، و به دلیل فقر مادی و مشکلات اقتصادی تمرکز لازم روی وظیفه و ماموریت اصلی خویش نداشته باشد، در این صورت چه انتظاری از خروجی نظام آموزشی می‌توان داشت؟ به نظر می‌رسد رسیدگی به نیاز‌های معلمان باید در دستور کار فوری و مستمر دولت قرار بگیرد، و متولیان امر در دولت و مجلس می‌بایست با اهتمام بیشتری به این مهم بپردازند و موانع را از سر راه این عزیزان بردارند و از فرصت حضور معلمان و فرهنگیان و همه صاحب‌نظران که دغدغه تعلیم و تربیت فرزندان این آب و خاک را دارند برای کمک به حل این مشکل استفاده کنند، البته از نقش انجمن‌های صنفی و سیاسی معلمان و فرهنگیان نیز نباید غافل شد این تشکل‌ها می‌توانند به دولت و مجلس در این زمینه و در سایر حوزه‌ها کمک کنند. البته لازم به ذکر است که قانون رتبه‌بندی فرهنگیان که پس از سال‌ها پیگیری در دولت دوازدهم و در نهایت در مجلس یازدهم به تصویب رسید گام مناسبی در جهت تأمین معیشت معلمان بود، اما در کنار ناکافی بودن این قانون، آیین‌نامه رتبه‌بندی معلمان دارای نقاط ضعف‌هایی است که می‌تواند موجب ناکارآمدی این قانون شود. 

شاخص‌هایی که در این آیین‌نامه پیش‌بینی شده تاثیر مستقیم یا حتی غیرمستقیمی بر ماموریت معلم ندارد و شاخص‌هایی که مستقل از عملکرد معلم و عدم توجه به مدرسه محوری و سازوکار‌های نامناسب ارزیابی در این آیین نامه که منجر به ارزیابی سلیقه‌ای می‌شود و در نتیجه نامطلوب و ناکارآمد خواهد بود.

 

مدارا با طالبان بدون خط قرمز!


روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان مدارا با طالبان بدون خط قرمز! نوشت: رواداری برای دولت‌ها یک راهبرد مفید و موثر برای دست‌یابی به موقعیت در سیاست‌های داخلی و خارجی است. اِعمال این راهبرد در زمینه سیاست داخلی هر قدر بیشتر باشد بهتر است، ولی در مورد سیاست خارجی اگر مرز مشخصی رعایت نشود، قطعاً زیان‌های فراوانی به همراه خواهد داشت.
از حکمرانان یک نظام سیاسی دینی همچون نظام جمهوری اسلامی انتظار اینست که حداکثر رواداری را در سیاست داخلی اِعمال کنند و به این فرموده پیامبر خدا صلی‌الله علیه وآله پای‌بندی نشان دهند که اگر حاکم در عفو اشتباه کند بهتر است از اینکه در عقوبت کردن گرفتار خطا شود. «.. فان الامام لان یخطئ فی العفو خیر له من ان یخطئ فی العقوبه». متاسفانه سیاست داخلی ما بر این توصیه رسول‌الله مبتنی نیست و بعضی از حکمرانان ما تصورشان اینست که با سختگیری و فشار حداکثری در کیفر دادن می‌توانند مردم را به مسیری که می‌خواهند سوق دهند. عجیب است که علیرغم تجربیات متعدد و مستمری که در زمینه کارآمد نبودن سیاست زور و فشار وجود دارد، این دسته از حکمرانان همواره بر استمرار این سیاست شکست‌خورده اصرار می‌ورزند.


عجیب‌تر اینکه همین حضرات که اِعمال فشار حداکثری در سیاست داخلی را می‌پسندند، در زمینه سیاست خارجی به ویژه درباره بعضی کشور‌ها که خطرناک بودنشان برای منطقه و آینده منافع ملی ایران اظهر من‌الشمس است، به رواداری کامل و بدون قید و شرط معتقدند! با اینکه طبق ضرب‌المثل معروف «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد» حکمرانان ما باید از کسانی که بدترین سابقه تروریستی، تکفیری، بدعهدی و پای‌بند نبودن به قوانین و مقررات بین‌المللی را دارند برحذر باشند، آن‌ها را به راحتی تحمل می‌کنند، تخلفاتشان را نادیده می‌گیرند و امتیازات زیادی در اختیارشان قرار می‌دهند.


امیرخان متقی، وزیر خارجه حکومت خودخوانده طالبان که از سران بدسابقه این گروه تروریستی تکفیری است، اخیراً ضمن انکار حضور داعش در افغانستان گفته است این گروه تحت حمایت سه کشور منطقه قرار دارد و این سه کشور داعش را حمایت می‌کنند و باعث ناامنی منطقه شده‌اند. هرچند امیرخان اسمی از این سه کشور نیاورده، ولی آشنایان با تفکر او گفته‌اند منظورش سه کشور تاجیکستان، ایران و پاکستان هستند که طبق ادعای این طالب متوهم، اولی نیروی انسانی داعش را تامین می‌کند، دومی راه عبور را برایشان باز می‌گذارد و سومی بودجه و مراکز برنامه‌ریزی آن‌ها را برعهده دارد.


جالب است که دولتمردان تاجیک و پاکستانی همواره از وجود گروه‌های متعدد تروریستی ازجمله داعش در افغانستان تحت حاکمیت طالبان خبر می‌دهند و این کشور را کانون ناامنی می‌دانند. از طرف دیگر، هر وقت قتل و غارت و جنایتی در افغانستان اتفاق می‌افتد حکومت خودخوانده طالبان آن را به گردن داعش می‌اندازد در حالی که همه می‌دانند طالبان با داعش تقسیم کار کرده و جنایت‌های خود را به گردن داعش می‌اندازد و داعش هم که با طالبان همدست است، این تقسیم کار را پذیرفته و جنایات را گردن می‌گیرد. با اینکه این واقعیت کاملاً قطعی و روشن است، امیرخان متقی با وقاحت تمام ادعا می‌کند داعش در افغانستان حضور ندارد و این سه کشور حامیان داعش هستند.


پاکستان و تاجیکستان در حال تسویه حساب با طالبان هستند و آنچه مایه تاسف است اینست که ایران هنوز به سیاست مدارا با این گروه تروریستی تکفیری ادامه می‌دهد و این گروه علیرغم بدعهدی‌ها و تخلفاتی که از قوانین بین‌المللی دارد دائماً از ایران امتیاز می‌گیرد. در نزدیک سه سالی که طالبان بر افغانستان سلطه دارد هنوز حاضر نشده حقابه ایران از هیرمند را بدهد و اخیراً که سرریز سیل به سیستان رسید، طالبان آن را به عنوان حقابه ایران جا زد! امتیازات سیاسی و تجاری زیادی نیز از ایران می‌گیرد و مهم‌تر اینکه خطر ناامنی در ایران به دلیل ورود عناصر وابسته به طالبان هر روز افزایش می‌یابد، ولی حکمرانان ما به هشدار‌ها اعتنا نمی‌کنند. حالا که امیرخان هم ایران را به همکاری با داعش متهم کرده آیا باز هم سیاست مدارا با طالبان جایز است؟ خط قرمز کجاست؟


رویا فروشی برای کسب ثروت 


آرین احمدی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان رویا فروشی برای کسب ثروت نوشت: یک شبه پولدار شدن، یک ماهه رتبه برتر کنکور شدن، چاقی و لاغری فوری در عرض یک هفته و ... تبلیغاتی هستند که این روز‌ها بسیار زیاد با آن‌ها مواجه می‌شویم. از پیامک‌های فراوان تبلیغاتی و آگهی‌های اینترنتی و تبلیغات عجیب و غریب فضای مجازی گرفته تا انواع رسانه‌ها، همگی پر شده‌اند از تبلیغاتی با این مضامین و جالب‌تر آنکه خدمات خود را هم تضمین می‌کنند و البته گویی نظارت خاصی هم برایشان وجود ندارد و متاسفانه هر روز هم به تعدادشان افزوده می‌شود و شوربختانه‌تر آنکه مخاطبان بسیاری هم دارند و بسیاری از مردم با رویای یک شبه موفق شدن فریب اینگونه تبلیغات را می‌خورند و هزینه‌های مالی و زمانی و متاسفانه خیلی از اوقات روانی بسیاری را بابت اینگونه تبلیغات می‌پردازند.


به تازگی هم متاسفانه پای برخی سلبریتی‌ها و بلاگر‌های معروف به اینگونه تبلیغات باز شده و این گونه افراد سود جو هم نقش پر رنگی در تشویق و اعتماد مردم به پذیرش این گونه تبلیغات دارند! سلبریتی‌ها و بلاگر‌هایی که متاسفانه نظارت خاصی برایشان وجود ندارد، هر چه دلشان می‌خواهد می‌گویند و تبلیغ می‌کنند و البته مالیاتی هم نمی‌پردازند!


پایین بودن سرانه مطالعه و کم بودن سواد رسانه‌ای، افزایش روحیه فست فودی (روحیه‌ای که تحمل صبر ندارد و می‌خواهد همه چیز را به سرعت همانند فست فود به دست بیاورد)، شرایط اقتصادی این روز‌های مردم و از همه مهم‌تر نبود نظارت کافی و نبود دغدغه‌مندی لازم فرهنگی می‌توانند از علل افزایش اینگونه تبلیغات و جذب مردم باشد. البته از نقش کسانی که با رانت و اختلاس یک شبه ثروتمند شده اند و جو روانی که در جامعه ایجاد می‌کنند هم نمی‌توان به سادگی گذشت.

قطعا افزایش این مدل تبلیغات و همایش‌ها می‌تواند تاثیرات بسیار بدی در جامعه و علی الخصوص نوجوانان و جوانان داشته باشد، از نوجوانان و جوانانی که به آن‌ها القا می‌شود می‌توانند بدون تلاش و طی کردن مراحل لازم به موفقیت برسند و تعاریف اصولی موفقیت را در ذهن ایشان تغییر می‌دهند، نمی‌توان انتظار هدفمند و اصولی تلاش کردن و البته رشد و تعالی را داشت و همین مساله باعث شده این روز‌ها تعداد کمتری از نوجوانان و جوانان اشتیاق به یادگیری علم و یا مهارت خاصی را از خود نشان دهند و متاسفانه خیلی‌هایشان با سودای یک شبه ثروتمند شدن و یا یک شبه موفق شدن روز‌های ناب و طلایی جوانی‌شان را می‌گذرانند و حتی مشاغل و نحوه‌ی زندگی پدر و مادر خود را به تمسخر می‌گیرند و اصولا با هرگونه کار کارمندی، کارگری، مهندسی و هر کاری که نیاز به تلاش دارد مخالف هستند و برایشان جذاب‌ترین شغل بلاگری است.
و، اما سه پرسش اساسی که مطرح می‌شود این است که ۱- با وجود تعداد بسیار زیاد نهاد‌های فرهنگی در کشور که عمدتا دارای بودجه‌های فراوانی هم هستند، چرا فرهنگ سازی لازم از قبیل آموزش سواد رسانه‌ای به آحاد مردم و یا ترویج فرهنگ کار و تلاش و ... برای این مهم صورت نگرفته است؟ البته از سهم آموزش و پرورش در این مقوله مهم نمی‌توان به سادگی گذشت!
۲-اصولا فرآیند کسب مجوز اینگونه تبلیغات و همایش‌ها چگونه است و چطور نظارتی بر روی آن‌ها صورت می‌گیرد؟
۳-آیا کشور به این میزان بلاگر و سلبریتی نیاز دارد؟ کمبود نیروی ماهر و کارمند و کارگر متخصص در آینده چگونه تامین خواهد شد؟


به نظر می‌رسد عدم فعالیت‌های فرهنگی و رسانه‌ای لازم در جهت از بین بردن جو چنین تبلیغات و افکاری می‌تواند خسارات جبران ناپذیری را به فضای کاری و روانی جامعه و علی الخصوص نوجوانان و جوانان وارد سازد، و انتظار می‌رود نهاد‌های فرهنگی و نظارتی هر چه سریع‌تر در جهت مقابله با این مقوله جدید اجتماعی تمهیدات لازم را بیاندیشند.

دیگر خبرها

  • افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی در دولت تصویب شد/ حداقل بگیران ۳۵ درصد
  • مگر دیوانه ام که به روانشناس مراجعه کنم؟!/ تفاوت روانشناس با روانپزشک چیست؟
  • معلمِ متفکر
  • آماده باش مدیریت بحران در چند استان | خطر سیل و طوفان در کمین مردم | از کوه و دشت دوری کنید!
  • مدارا با طالبان بدون خط قرمز! / معلمان و دغدغه معیشت/رویا فروشی برای کسب ثروت 
  • بحران گرانی در اسرائیل؛ بنزین 2 دلار شد، مواد غذایی 20 درصد گران شد
  • مسئله مردم نرخ رشد نقدینگی نیست، مردم تورم را می‌بینند
  • مرکز رصد فرهنگی کشور: ۶۵ درصد از مردم در خانه دیوان حافظ دارند
  • حربه زنگ زده یهودستیزی
  • نارضایتی مردم آمریکا از سیاست‌های بایدن در قبال جنگ غزه