Web Analytics Made Easy - Statcounter

آرتور میلر نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس و مقاله‌نویس آمریکایی است که «چشم‌اندازی از پل» یکی از مطرح‌ترین آثار این نمایشنامه‌نویس به حساب می‌آید.

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، «چشم‌اندازی از پل» (1955)، در آمریکا دهه 1950 می‌گذرد و به زندگی مهاجرانی می‌پردازد که در نزدیکی پل برکلین در نیویورک زندگی می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این نمایشنامه از سال 1955 تا امروز بارها در جهان به روی صحنه رفته است. اجرای آن در سال‌های 1977و 1998 به کارگردانی مایکل میر، جوایز تونی و درامادسک احیای یک نمایشنامه را برای آن به ارمغان آورد.

«چشم اندازی از روی پل» یکی از احساسی‌ترین کارهای میلر توصیف شده و داستانی ادی کاربون، باربر لنگرگاه بندر بروکلین است که به دختر جوانی به نام کاترین علاقه دارد. وقتی کاترین عاشق مهاجری تازه به شهر رسیده می‌شود، حسادت ادی به خشمی بدل می‌شود که سراسر وجودش را می‌گیرد و خودش، خانواده‌اش و دنیایش را زیرورو می‌کند.

این نمایش اولین بار سال 1955 میلادی روی صحنه رفت و بارها در سراسر دنیا اجرا داشته است و این اواخر سال 2010 هم روی صحنه رفت و اسکارلت جوهانسن و لیو شرایبر در آن نقش‌های اصلی را بازی می‌کردند.

آرتور میلر نمایشنامه‌نویس بزرگ معاصر آمریکایی بود که بیش از شش دهه فعالیت مستمر ادبی و هنری داشت. او با نوشتن «مرگ فروشنده» به شهرت رسید. «همه پسران من»، «ساحره سوزان»، «حادثه در ویشی» و «خاطره دو دوشنبه» و «ارکستر زنان آشویتس» از کارهای مهم او هستند.

منیژه محامدی «چشم اندازی از پل» را به فارسی ترجمه کرده است که به همراه نمایشنامه «گذر از آزمون» در یک جلد کتاب منتشر شده است.

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: آرتور میلر نمایشنامه نویس مرگ فروشنده نوروز 99 فرهنگی چشم اندازی از پل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۲۱۰۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دلش برای «آسید کاظم» پر می‌کشید

دلش تنگ شده بود برای دنیای آسید کاظم، برای آن همه عاطفه‌ای که در آن دوران جریان داشت، برای مردی که برای کبوترش گریه می‌کرد ...

محمود استادمحمد دلش برای همه این چیزها پر می‌کشید.

به گزارش ایسنا، حالا سال‌هاست که محمود استادمحمد مهمان قطعه هنرمندان بهشت زهراست ولی «آسید کاظم» او همچنان به زندگی خود ادامه می‌دهد. در این سال‌ها چند بار کارگردان‌های جوان تئاتر این نمایشنامه را به صحنه برده‌اند و فردا (شنبه ۸ اردیبهشت ماه)  هم قرار است قاسم زارع آن را در تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه‌خوانی کند.

این برنامه، بهانه‌ای شد برای ما که کمی به سال‌های دورتر برگردیم و با مرور خاطرات گذشته، بخشی از دلتنگی‌های خود را برای تئاتری که داشتیم، برطرف کنیم.

محمود استادمحمد که نامش با نمایشنامه «آسید کاظم» گره خورده است، در گفتگویی که به مناسبت برگزاری بزگداشتش در سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر با ایسنا داشت، درباره نمایشنامه «آسید کاظم» که خودش هم آن را بسیار دوست می‌داشت، گفته بود : «آسید کاظم» را خیلی دوست دارم، خودم هم به عنوان یک فرهنگ عتیق به آن نگاه می‌کنم. چند وقت پیش که محمد رحمانیان آن را نمایش‌نامه‌خوانی کرد، یک اجرایش را دیدم. محمد نه تنها زبان مردم را خوب می‌شناسد، ادبیات را هم خوب می‌شناسد اما وقتی بازیگران محمد، متن را اجرا می‌کردند احساس کردم که این متن نسبت به این بازیگران چقدر عتیق است! چقدر زبان این نمایش، دنیا آدم‌های این نمایش در فرهنگ سپری شده معاصر قرار گرفته است. من دنیای «آسیدکاظم» را خیلی دوست دارم، گاهی حسرت این دنیا را می‌خورم که چقدر محترم بود، چقدرعاطفی و چقدر ریشه‌دار بود. از اینکه یک انسان بنشیند برای کبوترش گریه کند، حسی به من دست می‌دهد که نمی‌توانم بگویم زیباست چیزی فرای زیبایی است.»

او که در ۲۰ سالگی این نمایشنامه را نوشته بود، درباره حال و هوای جوانان هم‌دوره خودش چنین گفته بود: «فکرش را بکن، مونولوگ «آدم از روزی که تو خشت می‌یاد تا روزی که رو خشت بیفته، بدبخته...»، ما کجا بودیم و یک جوان ۲۰ ساله چگونه به زندگی نگاه می‌کرد!»

ما اما شگفت‌زده شده بودیم که او چگونه در نخستین روزهای جوانی خود چنین نمایشنامه‌ای نوشته و او در پاسخ به حیرت‌زدگی ما گفته بود: «متن را در ۲۰ سالگی نوشتم. در ۲۰ سالگی خیلی کارهایم را کرده بودم. قبل از ۲۰ سالگی دو نمایش کارگردانی کرده بودم. آن وقت‌ها ریتم‌ ما تند بود. حکم زمانه بود. فقط من نبودم. بیضایی در چند سالگی «نمایش در ایران» را نوشت. اینکه یک نفر زیر ۲۰ سالگی نگاه تاریخی داشته باشد، خیلی مهم است چون نوشتن تا نوشتن با نگاه تاریخی دو مساله است. عباس نعلبندیان هم زیر ۲۰ سالگی چند اثرش را نوشته بود.»

حالا و با تغییرات هر روزه‌ای که تئاتر ما داشته است، نمایشنامه «آسید کاظم» هم واقعا گویی از عهد عتیق می‌آید و اما همچنان بخشی از بدنه تئاتر ما دلتنگ جهانی است که این نمایشنامه روایت می‌کرد. شاید به دلیل همین دلتنگی است که قاسم زارع هم تصمیم به خوانش این نمایشنامه گرفته. او قرار است با همراهی مسعود کرامتی، قاسم زارع، بهرام‌ ابراهیمی، فرهاد بشارتی، بهرام درخشان، علی عطایی‌حور، حسن شفیعی، دانیال ابراهیمی، آیدا قدرتی ساعت ۲۰ فردا، در هشتمین روز ماه اردیبهشت این نمایشنامه را در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه خوانی کند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • دلش برای «آسید کاظم» پر می‌کشید
  • ممانعت روسیه از تصویب قطعنامه آمریکایی استقرار سلاح در فضا
  • روسیه پیش نویس قطعنامه آمریکا درباره استقرار تسلیحات هسته ای در فضا را وتو کرد
  • روسیه پیش‌نویس قطعنامه آمریکا درباره استقرار تسلیحات هسته‌ای در فضا را وتو کرد
  • رقابت روسیه و آمریکا در سازمان ملل بر سر استقرار سلاح‌های هسته‌ای در فضا ‎‌
  • چرا دیگر از دیدن سریال‌های «نون. خ» و «زیرخاکی» نمی‌خندیم
  • واکنش احساسی حسن یزدانی به حذف دیوید تیلور
  • چرا دیگر از دیدن سریال‌های «نون. خ» و «زیرخاکی» نمی خندیم
  • «دروغ پارلمانی» به شهرزاد آمد/ با دروغ همه چیز به دست میاد!
  • ۶ سال زندگی با «در انتظار گودو»!/ بازی با زمان بر صحنه تئاتر