مجتبی محرمی: وزیر ورزش من را مدیرعامل پرسپولیس کند؛ آقای پروین! زمانی که من اقدسیه زندگی میکردم شما کجا بودی؟
تاریخ انتشار: ۱۲ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۳۵۶۶۰
انتقاد مجتبی محرمی از علی پروین و اعلام آمادگی برای مدیرعامی پرسپولیس.
طرفداری- مجتبی محرمی بازیکن پیشین پرسپولیس و تیمملی از عید عجیب سال ۹۹ و وضعیت ورزش در روزهای شیوع کرونا حرف میزند. او البته باز هم به مدیریت قبلی پرسپولیس حمله میکند و خودش را با شرایطی که مدیران قبلی پرسپولیس در این تیم مدیریت کردند، بهترین گزینه میداند .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایران ورزشی گفتگو با مجتبی محرمی را در زیر می خوانید:
از شرایط خاص کرونا و عید عجیب ۱۳۹۹شروع کنیم؛ در این رابطه چه صحبتی داری؟
من که از اول هجوم ویروس کرونا در قرنطینه بودم . باور کنید در این چند ماهه نه کسی را دیدم و نه حتی اصلا کسی را هم به خانهام راه ندادم!
یعنی حتی ناصر محمد خانی نزدیکترین دوستتان را هم از دیدنتان محروم کردی؟
نه ، ناصر تنها کسی بود که به دیدنم میآمد و البته بنده خدا رفیق گلم برایم بعضی شبها غذای خانگی میآورد . جاتون خالی مثلا همین دو شب پیش ناصر برایم لوبیا پلو آورده بود که یکی از غذاهای مورد علاقه من است و خیلی دوستش دارم.
پس با این وجود انگار عید ۹۹ خیلی هم به شما بد نگذشته؟
نه آقا! غذا و رفیقبازی و دوستی من و ناصر به چند دهه قبل برمیگردد و مال امروز و دیروز نیست اما از این مسئله که بگذریم من واقعا از بیماری و گرفتاری هموطنانم ناراحت و افسرده هستم . باور کنید وقتی بیمارانی را که میبینم روی تخت هستند خیلی ناراحت میشوم و بیشتر از همهی اینها رعایت نکردن بعضی از مردم ایران در مورد مسائل بهداشتی عذابم میدهد. یا مثال دیگر در سفرهای بیمورد و انتقال کرونا به شهرهای دیگر یا شوخی گرفتن حرفهای پزشکان برایم یکی از عذابآورترین مسائل نوروز و قبل از آن بوده است. باور کنید من خودم حتی بر سر خاک مرحومان پدر و مادرم هم در جمعه آخر سال نرفتم و خیلی هم از این بابت ناراحت بودم اما بالاخره وقتی موضوع کرونا و پای سلامتی همه انسانها در میان است یک فرد موظف است همه مسائل فردی را فدای موارد اجتماعی و جمعی کند.
مثل اینکه از این موضوع خیلی ناراحت هستید؟
ما دیدیم که بزرگترین مربیان و بازیکنان توپ گرد بعد از بیماری کرونا چه پیغامها و اقدامات بزرگی را انجام دادند. مثلا یورگن کلوپ گفته که حتی اگر جان یک نفر هم حفط شود، ما حاضریم فوتبال بازی نکنیم یا مثلا رونالدو را دیدیم که هتلهای مجلل خود را مانند بیمارستان در اختیار بیماران کرونایی قرار داد اما در کشور ما با همه تلاشها و فداکاریهای پرستاران و پزشکان، شاهدیم که روند کنترل بیماری خیلی کند پیش میرود و متاسفانه خیلی از مردم و بیماران با مشکلات زیادی مواجه شدهاند.
آقا مجتبی کمی بعد از مصاحبه جنجالی شما یا ایران ورزشی مدیرعامل سابق پرسپولیس از سمتش برکنار شد. فکر میکنید چرا همه چیز ناگهان اتفاق افتاد؟
متاسفانه مدیرعامل قبلی خیلی بریز و بپاش کرد و تا میتوانست به بدهیهای قبلی اضافه کرد. ایشان میلیاردها تومان پول را پیشخور کرد و رفت و بعد از آن هم کاسه چه کنم چه کنم دستش گرفت و در همهجا هم می گفت که پول نیست و طلبکاران به باشگاه هجوم آوردهاند . مدیرعامل قبلی حتی برای پیشکسوتان هم هیچکاری انجام نداد و بدتر از همه، چیزی که مرا خیلی ناراحتم کرد، صحبت های علی پروین بود که هرجا مینشست به دور و بریهای خودش میگفت که ما به مجتبی خونه دادیم و از اینجور صحبتها؛ در حالی که من باید خدمت ایشان عرض کنم آن زمانی که من اقدسیه زندگی میکردم شما کجا بودی؟!
فعلا بگذریم. اگر لیگ نوزدهم به خاطر کرونا مختومه اعلام شود قهرمانی احتمالی پرسپولیس به خطر میافتد. نکتهای که ظاهرا بعضی از هواداران این تیم را شاکی کرده...
شما هم مثل اینکه دنبال قاتل بروسلی هستید. مردم دنبال الکل و ماسک و نجات عزیزانشان هستند بعد شما نگران رده تیمها هستید؟ فعلا باید فقط به فکر مبارزه با بیماری کرونا و بهبود مردم باشیم اما این پایان حرفهای تند من و گلایههایم نیست.
منظورتان دقیقا چیست ؟
منظورم خیلی مشخص است. مدیرعامل قبلی استقلال آمد یک ژست جلوی دوربینها گرفت و حرف از حل همه مشکلات زد و صحبت از گرفتن از جامهای بعدی و آوردن بازیکنان بزرگ داد اما جالب اینکه همین آقا چند ماه بعد از سمتش استعفا داد و رفت. مدیرعامل قبلی پرسپولیس هم دقیقا همینطور جلوی دوربینها عینک میزد و مرتب وعده و وعید میداد و در آخر هم هیچ کاری انجام نداد و رفت. باشگاهها ماندند و کوهی از مشکلات. هواداران ماندند که چه بر سر تیم محبوبشان میآید و بسیار نگران شدند. از آقای مدیرعامل قبلی بپرسید استوکس کجاست و تکلیف این همه پولی که به او دادید چه می شود؟ آقای مدیر شما باید پاسخگوی هیاتمدیره و مردم باشید. از اینجا به بعد روی صحبت من با آقای وزیر است. با این وضعیت مرا به سمت مدیرعاملی پرسپولیس انتخاب کنید. باور کنید اگر مثل مدیران قبلی در کنار من هم چند مشاور و اسپانسر و بقیه امکانات قرار گیرد، به بهترین شکل میتوانم مدیریت کنم. تازه پول هم میدهند که میتوان با آن پول همه کارها را انجام داد. برای پرسپولیس همین الان چندین و چند مدیرعامل خیلی خوب وجود دارد مثلا همین ابراهیم شکوری بازیکن سابق پرسپولیس که مدرک دکترا دارد و مدتی هم در فدراسیون و در سمتهای بالا کار کرده است. نمونههای دیگر هم کم نداریم؛ مثل حسین عبدی، مهندس کلانی، دکتر دادکان و چندین و چند مهره تحصیل کرده که سالها تجربه فوتبال و مدیریت را هم در کارنامهشان داشتند. بالاخره هر کسی فرهنگ خاص خودش را دارد، مثلا یکی ژست میگیرد و دیگری عینک میزند اما مدیر بعدی میآید و کارها را به شکل عالی پیش میبرد .
آقا مجتبی چطور خودتان را برای مدیرعاملی پرسپولیس کاندیدا میکنید؟!
امتحانش که ضرری ندارد یک بار در همین سایت یا روزنامهتان برای من از هواداران پرسپولیس در مورد انتخابم برای مدیرعاملی نظرسنجی بگذارید آن وقت میبینید که هواداران پرسپولیس چطور به من رای میدهند . آقا من که دیپلم دارم اما علی آقا پروین با چند کلاس سواد آمد و در دورهای هم مدیرعامل پرسپولیس شد. من اگر دو وکیل زبده بگیرم به بهترین شکل کارها را پیش میبرم، هرچند مشکل این است که صلاحیت را افراد خاصی تایید میکنند. باور کنید ما پیشکسوتان را هم هواداران و هم قشر مردم، قبول دارند. از دروازهبان تا مهاجم پرسپولیس بگیرید و بپرسید حتما من و امثال دیگر پیشکسوتان را تایید میکنند.
بهترین بازیکن تیم پرسپولیس در سال ۹۸ چه بازیکنی بود ؟
مهدی ترابی خیلی خوب بود اما در کنار مهدی، پرسپولیس بازیکنان خوب دیگری هم داشت که همگی خوب بودند. تیم پرسپولیس بهترین تیم در بین بقیه تیمها بود. البته به نظرم کالدرون هم بهترین مربی فصل ۹۸ بود که تیم را قهرمان تحویل داد اما مدیر اخراجی پرسپولیس در شاهکاری عجیب در دوره مدیریتش کاری کرد که او برود و بعد هم طوری حرف بزند که کالدرون نمیساخت و با ما کنار نیامد و خودش رفت.
منبع: طرفداری
کلیدواژه: مدیرعامل قبلی مجتبی محرمی باور کنید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۳۵۶۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زندگی سخت است، اما مدیرعاملی سختتر!
زندگی سخت است، اما مدیرعاملی سختتر است، چون تصمیمات شما بر زندگی دیگران نیز تأثیر میگذارد. اما موفقیت هم بدون از دست دادن بعضی از داشتهها امکانپذیر نیست. بیشتر مدیرعاملها با مبارزهای سخت مواجهاند. چون نسبت به سرنوشت شرکتشان مسئولیتی منحصربهفرد دارند. آنها هر روز در معرض تصمیمگیری با سطح حساسیت مرگ و زندگی هستند.
به گزارش عصر ایران، کتابهای بیشماری توسط مدیران و رهبران کسب و کار نوشته شده است. مشکل اصلی آنها این است که مسیر موفقیت را مستقیم و سرراست نشان میدهند. اما آقای بن هاروویتز، نویسندهی این کتاب واقعیت را هم در نظر میگیرد، شرایط مبهم و تنگناهای زیاد و تفاوتهای فرهنگی افراد را هم تعریف میکند و توصیفات فوقالعادهای از شرایط روحی خودش در دوران بحران دارد.
مدیریت بحرانهمه مدیرعاملها خواسته یا ناخواسته شرکتشان را در مواجهه با بحران خواهند دید و باید برای مقابله با آنها مهارت داشته باشند.
اگر مدیرعامل هستید، بار بیشتر مسئولیت تصمیمگیری و عواقب آن بر روی دوش شماست، اما این که بخواهید تنها با اتکا به دانش مدیریتی خودتان با مشکلات مواجه شوید، اشتباه است.
کارمندان شرکت هم جزئی از سرمایههای شرکت هستند و منافع شرکت با منافع آنها گره خوردهاست. پس لازم است آنها را تا حد امکان درگیر فرآیند تصمیمگیری و حل بحران کنید.
همانطور که میدانیم، مسئولیت، بدون اختیار و آزادی عمل ارزشی ندارد. کارمندی که مسئولیت دارد، ولی اختیار تصمیمگیری ندارد، حس وفاداری به شرکت و شغلش نخواهد داشت.
اکثر مدیران این ذهنیت را دارند که خلاقیت در زمان آرامش خاطر و رشد شرکت باید صورت بگیرد. در حالی که زمانی که شرکت از هر لحاظی دچار تهدید است و احساس میشود وارد سراشیبی سقوط است، باید خلاقیت صورت گیرد. این یکی از مهمترین اصول مدیریت در شرایط بحران است.
حواستان به روح و روان خودتان باشد، این سختترین مبارزهای است که مدیران با آن مواجهاند. دقت داشته باشید که علیرغم کمک گرفتن از کارمندان و مشاوران در نهایت شما به تنهایی باید با مشکلات شرکت مقابله کنید.
اخراج کردن کارکنانیکی از حساساترین کارهایی که هر مدیرعاملی از انجام آن میترسد، اخراج کردن افراد است. شیوهی برخوردتان با این جریانِ اجتناپناپذیر میتواند تأثیری بزرگ بر شرکت تان بگذارد.
زمانی که به این نتیجه رسیدید کارمندی منافع شرکت را به خطر میاندازد، بهترین کار اخراج سریع اوست. تأخیر در اخراج کردنِ فردی که میداند قرار است اخراج شود، تعارض بین او و شرکت را شدیدتر میکند.
هیچکس از رساندن خبر بد، لذت نمیبرد، اما نویسنده این کتاب اعتقاد دارد در جریان گذاشتن کارکنان به طور مستقیم امری حیاتی برای کسب موفقیت مدیرعامل است. چرا که مخفیکاری مشکلات ساده اولیه را تبدیل به امری غافلگیرکننده و حلنشدنی میکند. این غافلگیری، اعتماد کارکنان را خدشهدار میکند.
مدیرعامل باید پاسخگوی هر مشکلی در شرکت باشد و از همین رو تحت فشار ذهنی و روانی قرار میگیرد. اگر مدیرعامل هستید با عیان کردن مشکلات شرکت، در واقع آن را به افرادی میسپارید که میتوانند در سریعترین زمان ممکن آن را حل کنند.
اخراج کردن مدیرانبرای نحوهی بیان اخراج مدیران از قبل آمادگی داشته باشید. مدیری که اخراج میکنید قرار نیست برای همیشه هیچ همکاریای نداشته باشد. ممکن است در آینده به نحوی مجبور به همکاری با او باشید. پس شیوه صحبت با او باید معطوف به آینده هم باشد.
عزت نفس انسانها به راحتی خدشهدار میشود و از طرفی به سختی بازسازی میشود. هرگز کسی را که اخراج میکنید، سرزنش نکنید. برخورد منصفانه با مدیر اجراییِ اخراج شده، روی اخلاق و عملکرد تیم اجرایی تأثیر میگذارد و سبب میشود تیم اجرایی بعد از رفتن این عضو هم عملکرد درستی داشته باشند.
بخش منابع انسانی نقش مهمی در این مقوله دارد؛ چراکه کیفیت تعاملات و رفتار کارکنان را رصد میکند. قبل از این که رفتار نادرست یکی از کارمندان، شرکت را با بحران بزرگی مواجه کند، بخش منابع انسانی آن را برطرف میکند.
تصمیم گیرندگان و اجراکنندگانمدیران شرکتها را بر اساس مدلذهنی و عملکرد میتوان به دو دستهی تصمیمگیرندگان و اجراکنندگان تقسیم کرد.
تصمیمگیرندگان: مدیرانی هستند که بر روی یافتن مسیری که شرکت میخواهد طی کند، تمرکز دارند. به عبارتی جزء مدیران تصمیمگیرنده محسوب میشوند. در واقع آنها چندان در بخش اجرایی دخیل نیستند. اغلب مؤسسین شرکتهای نوپا در این دسته قرار میگیرند، مانند بیل گیتس که از جستجو و اتخاذ تصمیمات استراتژیک و چندساله لذت میبرند. آنها چندان درگیر جزئیات پیادهسازی چشم انداز و برنامه استراتژی نیستند. اغلب اوقات سازمانهایی که توسط این افراد اداره میشوند، عملکردی بینظم و فضایی پر هرجومرج دارند.
اجراکنندگان: مدیریت جزئیات برنامهها، نظارت بر عملکرد و درگیری با تحقیق و برنامهریزی را بیشتر دوست دارند. آنها از تصمیمگیرهای بزرگ و تغییرات شدید لذت نمیبرند، مثلاً دوست ندارند تصمیماتی در زمینهی تغییرات استراتژیک مهم بگیرند. گاهی این مسئله باعث میشود در زمان تصمیمگیریهای مهم کُند عمل کنند.
برای آنها بیش از آن که پاگذاشتن به دنیاهای جدید مهم باشد، حکمرانی هرچه پرقدرت در دنیایی که در حال حاضر در آن قرار دارند مهم است.
بهترین حالت چیست؟داشتن روحیهای ترکیبی از هر دوی این ویژگیها (تصمیمگیرنده و اجراکننده) است. مثلا رییس فروش یک شرکت ممکن است جزو دستهی اول بوده و از تصمیمگیریهای بزرگ لذت ببرد، اما وقتی طرحی کلی در تمام قسمتهای شرکت مطرح میشود و به تأیید همگان میرسد، بعد از آن مدیرفروش باید تمام انرژی خود را بر روی امور اجرایی طرح متمرکز کرده و تصمیمگیریهای بزرگ را به دیگران واگذار کند.
تکنیکهای آرامش اعصاببن هاروویتز مینویسد: در طول این سالها به چند تکنیک برای سر و کله زدن با خودم رسیدهام:
چند نفر دوست پیدا کنیدبا اینکه تقریباً غیرممکن است که در تصمیمات دشوار، توصیه فوقالعادهای از آنها دریافت کنید، اما از منظر روانشناسی، صحبت کردن با کسانی که تصمیمات چالشبرانگیز مشابهی را از سر گذراندهاند بسیار مفید است.
افکارتان را روی کاغذ بیاوریدوقتی قرار بود برای هیئت مدیره توضیح دهم که، چون شرکتمان سهامی عام است به نظرم بهترین کار این است که تمام مشتریان و تمام درآمدمان را بفروشیم و کسب و کارمان را عوض کنیم، ذهنم واقعاً در هم پیچیده بود. برای نهایی کردن آن تصمیم، شرح مفصلی از استدلالم را یادداشت کردم. فرایند نوشتن این سند باعث شد از روانشناسی خودم فاصله بگیرم و بتوانم به سرعت تصمیم بگیرم.
تمرکزتان روی جاده باشد، نه دیواریکی از اولین درسهایی که در مسابقات اتومبیلرانی تعلیم داده میشود این است که وقتی دارید با سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت پیچی را دور میزنید، روی دیوار تمرکز نکنید؛ تمرکزتان روی جاده باشد. اگر روی دیوار تمرکز کنید، با مغز توی دیوار خواهید رفت. اگر روی جاده تمرکز کنید، طبق جاده به مسیرتان ادامه خواهید داد.
اداره کردن شرکت هم شبیه همین است. همیشه هزاران چیز وجود دارند که ممکن است درست پیش نروند و کشتیتان را غرق کنند. اگر بیش از حد روی آنها تمرکز کنید، بسیار محتمل است که هم خودتان را دیوانه کنید و هم شرکت را به گِل بنشانید.
به جای فکر کردن به چیزهایی که باید از آنها بر حذر باشید، تمرکزتان را روی جایی که دارید میروید معطوف کنید.
نکتهای جالب درمورد «عظمت عنوان شغلی»اندریسن معتقد است که کارکنان مطالبات متعددی از شرکت دارند: حقوق، پاداش، اختیار سهام، حوزهی کنترل، عنوان شغلی.
از میان اینها، عناوین شغلی از همه بسیار ارزانتر است، بنابراین منطقی است که بالاترین عناوین شغلی ممکن را به کارکنان بدهیم. اگر با این عناوین حس بهتری پیدا میکنند، بگذارید خوشحال باشند. عناوین شغلی هیچ هزینهای ندارند.
علاوه بر این، با استفاده از روش اندریسن همیشه میتوانید برای رقابت با سایر شرکتها بر سر کارکنان جدید، حداقل در یک جنبه پیشنهاد بهتری ارائه کنید.
در مقابل، در فیسبوک مارک زاکربرگ عناوین را عامدانه بسیار پایینتر از استاندارد میچیند.
قائممقامهای ارشد در شرکتهای دیگر در فیسبوک باید پر و بال عنوان شغلیشان را تا حد مدیر یا سرپرست قیچی کنند.