نامه ۳۵۰ استاد ایرانی به استادان هندی
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۵۳۲۵۷
به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز، ۳۵۰ استاد ایرانی، نامهای به ۱۹۰ استاد هندی نوشتند. این نامه به چهار زبان ترجمه و منتشر شده است.
در متن این نامه آمده است: بسم الله الرحمن الرحیم، یا ایها الناس انا خلقنکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عتدالله اتقئکم ان الله علیم خبیر (قرآن کریم، سوره حجرات؛ آیه ۱۳) ای مردم! شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را در تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید -اینها ملاک امتیاز نیست- قطعاً ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه این نامه ذکر شده است: استادان گرامی! شما بر اساس قضاوتهای بیناتاریخی و بینافرهنگی در ایران و هند آگاه هستید که نامه پیش روی استادان ایرانی به شما همتایان گرامی هند از سر محبت و عشق دو ملت نشأت میگیرد؛ هرچند آرزوی دیرین مصلحان اجتماعی این بوده است که عرصه سیاست و سیاستمداران هماهنگ با عالمان و بر پایه نتایج علمی حاصل از گفتوگو و قوه خدادادی عشق، محبت و عدالت عمل و اداره شود؛ اما واقعیت تاریخی گواه آن است که آنها آنچه را خود صلاح دانسته عمل کردهاند، گو این که سیاستمداران غالباً در دایره الزامات مناصب و بر پایه مشهورات بر ساخته رسانهها عمل میکنند، این در حالی است که دانشوران حقطلب بیش از همه، خود را در قبال انسانیت، تاریخ و علم مسئول دانستهاند و همین تعهد آسمانی از آنها برای خاموش نبودن، آنها را برای گفتوگو در مقیاسهای کلانتر تاریخی-انسانی و حوادث گوناگون روزگار، مستعد کرده است.
در بخش دیگری از این نامه بیان شده است: گفتوگوهای عالمانه از این ویژگی برخوردارند که از عمق تاریخ و از ندای باطنی وجود، مسئله امروز انسان را معطوف به آینده پاسخ میدهند؛ شما استادان گرامی بهخوبی مستحضرید که این نوع گفتوگوها به بافتار دیروز، اکنون و فردا متعهد است، نه تحجر گذشتهگرایان را دارد، نه اکنونزدگی اهل سیاست را و نه توهم ایدهآلیستها را؛ بلکه سرمایه کل این بافتار را خرج پاسداشت انسانیت و سعادت حقیقی او میکند. در این وضعیت، چهبسا عیار دین نیز در ترازوی اخلاق سنجیده میشود؛ زیرا محوریت اخلاق باعث میشود انسانها از هر دین و قومی بتوانند در کنار یکدیگر از کرامتشان دفاع کنند و مگر نهایت دین این نیست که همه آرایههای نژادی، زبانی و فرقهای را برای سعادت حقیقی فطرتگرا جمع کند و انسان معاصر را از پروژه تصنعی جهانیسازی به سوی صیرورت باطنی در معنای جهانی شدن و خیر عمومی و سعادت برین سوق دهد؟
در ادامه این نامه آورده شده است: استادان کشور بزرگ و باشکوه هند! شما بهخوبی میدانید با وجود اینکه سالهاست تمدن غرب، پلورالیسم اجتماعی را بهمثابه دستآورد مهم تمدنی خود مطرح کرده؛ اما به دلیل خوی تمامیتخواهانه و سرشتی غیر دموکراتیک هنوز عملاً در این مسیر توفیق جدی کسب نکرده و همچنان بر سر ارائه الگویی عملی و بادوام، رقابت درونی سختی را در حال تجربه است؛ زیرا جغرافیای اندیشگانی غرب هنوز نتوانسته نزاع درونی مابین "فردگرایی" و "خودمحوری" را رفع کند، در مقابل اما در نگاه بسیاری از هندپژوهان، هندوستان بهمثابه کشوری شرقی و با سابقه کهن تمدنی، قرنهاست که الگویی بادوام از این کثرتگرایی مسالمتآمیز اجتماعی را به نمایش گذاشته است، تا جایی که میتوان گفت تعین تمدنی کشور شما از طریق تنوع ادیان، گوناگونی اقوام و زندگی مسالمتآمیز مردمانش رقم خورده است؛ تمدن غرب اما شعار مذکور را در انحصار خود دانسته و از همین روی برای مخدوش کردن هر الگوی غیرغربی درباره تکثر، از هیچ تلاشی دریغ نکرده و نخواهد کرد و شاید حمایت وافرش از حقوق اقلیتهایی که در این ایام به ناحق مورد تبعیض گروههای افراطی هند قرار گرفتهاند، نه بهخاطر عشق و محبت به مسلمانان (زیرا سکوتشان در مصائب فلسطینیان و یمنیها و... شواهدی بر ابطال این ادعاهاست) بلکه بدین علت باشد که بتواند مزیت تاریخی تمدن هند مبنی بر تکثرگرایی و صلحآمیز بودن زیست اجتماعی پیروان همه ادیان در کنار یکدیگر را -که ریشه در مبانی و آیین هندوئیزم داشته و قانون اساسی کنونی هند نیز بر آن تأکید دارد- از آن گرفته و به نفع تاریخ غیر دموکراتیک و پرستیزش مصادره کند.
استادان ایرانی خطاب به همکاران هندی خود نوشتهاند: همکاران ارجمند! دانشگاهیان ایران یقین دارند جامعه فرهیخته و دانشگاهی هندوستان از میراث تاریخی خود -که برآمده از روح مشترک ادیان و ناظر بر فطرت آسمانی انسان بوده و از همین روی میتواند الهامبخش باشد- پاسداری خواهد کرد. این پاسداری بیشک از معبر تحفظ بر استقلال تمدنی و ثبات سیاسی هند خواهد گذشت؛ امری که به نظر میرسد در این ایام در افکار عمومی جهان بهشدت مورد خدشه قرار گرفته و قلب همکاران شما در ایران را همانند شما مالامال از اندوه کرده است. عالیجنابان! انسان و جامعه جهانی معاصر، هندوستان را با نام آموزگار و مصلح بزرگی به نام مهاتما گاندی فقید و آرمانهای بشردوستانهاش گره زده است؛ مردی که با تکریم پیروان دیگر ادیان بهوبژه مسلمانان نجیب کشورش، سرمایه مبارزه مشترک مسلمانان و هندوها برای استقلال کشورش را از چنگ استعمار گران هند تأمین کرد؛ مردی که میراث تاریخی بزرگ مسلمانان در هندوستان و نیز اشتراک طریقتهای صوفیانه مسلمان با هندوها در سلوک عرفانیشان را توجیه عقلانی زندگی مسالمیتآمیز بین پیروان ادیان دانست؛ مردی که بهخوبی دریافت آینده هندوستان و کشور عزیز شما، امتداد گذشته تاریخی و فرهنگی- تمدنیاش است؛ اما اینک ذهنیت جامعه بشری با اتفاقات ناگوار و دلخراش علیه مسلمانان هندوستان نسبت به آینده آن نگران شده است.
در ادامه این نامه ذکر شده است: به نظر میرسد روح آن مرد بزرگ دوست دارد در میانه آتش و خونی که خوی استکباری تمدن غرب بهویژه به مدد تکنولوژیهای مرگبارش در جایجای جهان معاصر به وجود آورده، هندوستان را در آرامشی ببیندکه هندوئیزم ترسیم کرده، او دوست دارد هندوستان را به دور از تبعیضهای دینی و نژادی -که آن هم میراث غرب استکباری است- و در استمرار صلحدوستی گذشتهاش ببیند. حافظه تاریخی انسان معاصر قادر است تا سرگذشت کشورهایی که انسانیت را مصادره دین و سیاست کردهاند، بازخوانی کرده و برای بهزیستی روزگار خود عبرت گیرد. انسان معاصر زخمی عمیق از افراطگرایی مذهبی بر تن خود دارد و از این روی، نسبت به هر اقدامی که دوباره این زخم را بازسازی کند، دلنگرانتر از گذشته است.
در بخش دیگری از نامه استادان ایرانی عنوان شده است: استادان گرامی! کشور دوست و همسایه فرهنگی تاریخی شما جمهوری اسلامی ایران در بستر مبارزه با جریانهای تکفیری اسلامی به تجربه تاریخی سنگینی دست یازیده که خلاصه آن این است: هرگونه غفلت در مهار هیجانات قومی، نژادی، دینی و مذهبی قادر است تا چرخه خشونت و تجاوز به حقوق بشر را بهطور غیرقابل کنترلی آغاز کند و مهمتر اینکه اگر این چرخه خشونتطلبانه، حمایتی دولتی به خود بگیرد، به تهدیدی ویرانگر تبدیل خواهد شد که هزینهای بسیار بیشتر از سرمایه تاریخی کشوری برای التیام دردها و رنجهای آن لازم است. خوشبختانه تاریخ معاصر نمونههای مثبت و منفی قابل توجهی را برای عبرت امروز و فردای ما در دامان خود به یادگار و به عبرت دارد. بهراحتی میتوان سرمایه تاریخی رویکرد مسالمتآمیز گاندی را با داشتههای تاریخی جریانهای افراطگرای مذهبی -که جان شریف و عزیزش را ستاندند- مقایسه کرد.
در این نامه که به چهار زبان زنده دنیا ترجمه شده، تأکید شده است: همچنان که بهراحتی میتوان میراث قهرمان بدون مرز و انسانی جبهه مقاومت یعنی سپهبد شهید قاسم سلیمانی (که حتی در نبردهایش سرشار از عشق یکسان به انسان مسیحی، ایزدی، سنی و شیعه بود) را با میراث کسانی که صلحدوستی ادیان را به خشونتهای مذهبی تفسیر کردند، مقایسه کرد. جریانی، تاریخ بشر را به نام دین، به بنبست کشانده و جریانی دیگر با گذر از بنبستهای دینساخته، فراروی انسانیت افقها گشودهاند. میراث جریان افراط فاقد مانایی و اعتبار بوده و در هیچجای تاریخ نتوانسته برای بشریت، افقی بگشاید؛ زیرا عقلانیت، ابزار عصر جدید نمیتواند با کنشهای غیردموکراتیکاش با جهانیان ارتباط گیرد، گو این که بازیگری در این عصر، با رعایت همه الزامات شهروندی و قواعد دموکراسی، پیوندی وثیق دارد. این بدین معنی است که کنشهای غیردموکراتیک به مرور قدرت تأثیرگذاری و الهامبخشی خود را حتی در قلمروهای سنتی خود از دست خواهند داد.
در ادامه این نامه تصریح شده است: نتیجه این که بازیگری در مقیاس تمدنی علاوه بر رعایت این قواعد، نیازمند قواعد خاص دیگری است. بهعنوان مثال، انسجام و کارآمدی تمدنی، مستلزم تحقق الگویی ویژه از نظریه «تعایش سلمی» و همزیستی صلحآمیز است؛ نظریهای که جز در بستر رشد مدنی و علم پایه، محقق نمیشود؛ زیرا در همه جوامع و بهویژه در متون و کتابهای مقدس اسلامی و هندی، این دانشمندان و عالمان مهذب هستند که پیشرانی و رهبری زیست مدنی و اعتلای آن را برعهده دارند. این موقعیت، رسالتی ویژه را بر دوش عالمان مینهد که پاسداری از آن ممکن است حتی هزینههایی از قبیل مواجهه با جریانهای واپسگرای سیاسی را در بر داشته باشد. این مواجهه به اقتضای رسالت عالمان از مجرای تربیت مدنی و نفی خشونت با همراهی تاریخی یک ملت خواهد گذشت.
در بخش دیگری از نامه آورده شده است: برادران و خواهران استاد هندوستان! همکاران دانشگاهی شما در ایران بر این باورند که جلوه و نمای تاریخی-تمدنی هندوستان همواره چشمنواز بوده است؛ اما این جلوه ممکن است در اثر غفلتی تاریخی توسط افراطگرایان سیاسی-دینی خدشهدار شود. امیدواریم شما بزرگواران با تکیه بر منزلت فرهنگی-اجتماعی که در بین مردمان بزرگ هندوستان دارید، بتوانید عطف توجه به دیپلماسی علمی و گفتوگوها، مانع وقوع فجایع دردناک و خشونتبار علیه هموطنان مسلمان شوید.
در پایان نامه ذکر شده است: چه خوش گفت سعدی خوشسخن که گفتارش بهدلیل آمیختگی با حکمت عالمتاب شده که: بنیآدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش زیک گوهرند/ چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار. با این وصف دوام تکثر در کشور دوست، هندوستان و استمرار استقلال و اعتلای آن کشور بزرگ و همچنین تأمین عزت و کرامت تمام شهروندان بهویژه رفع مصائب و مضایق نوپدید بر مسلمانان نجیب هند را با دلالت شما گرامیان از خدای بزرگ و رحمان خواستاریم. والسلام علی من اتبع الهدی، همکاران شما در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و پژوهشی ایران.
انتهای پیام/
168 / 320 استادان ایرانی استادان هندی مسلمانان هند دولت هندمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: استادان ایرانی مسلمانان هند دولت هند ادامه این نامه استادان ایرانی کشور دوست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۵۳۲۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شیراز؛ اولین شهر ایرانی که صاحب یک روز در تقویم شد
اوج شکوفایی طبیعت شیراز در ماه اردیبهشت است، شیراز در اردیبهشت سرسبز و تماشایی است و عطر بهار نارنج در باغها و خیابانهای این شهر باعث شده است بسیاری از افراد بگویند اردیبهشت در شیراز معنی میشود و اردیبهشت را ماه شیراز بدانند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از فارس، در زمان حمله مغول به ایران، شیراز از شهرهایی بود که از این حمله جان سالم به در برد، به همین دلیل به مامنی برای هنرمندان و دانشمندان تبدیل شد.
در همین دوره بود که مکتب نگارگری شیراز متولد شد و آثار نگارگری ارزشمندی خلق شدند، علاوه بر این شعرایی چون سعدی و حافظ و فیلسوفانی چون ملاصدرا شیرازی در همین شهر رشد و نمو پیدا کردند.
احداث کتابخانه بسیار بزرگی در زمان عضدالدوله دیلمی که کتابهای علمی مختلفی را در دل خود جای داده بود و باعث شده بود تا شیراز برای قرنها با عنوان دارالعلم و برج اولیا شناخته شود، دلیل محکم دیگری است که این شهر را شهر فرهنگ و ادب و هنر دانست.
نام شیراز حتی در مهرهایی که از محوطه تاریخی قصر ابونصر در کنار دشت شیراز به دست آمده هم دیده میشود، قدمت این مهرها به اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی برمیگردند.
چگونه روز شیراز نامگذاری شددر تقویم، سال به چهار فصل تقسیم میشد که اول و میانه هر فصل را جشن میگرفتند، روز ۱۵ اردیبهشت به عنوان جشن میانه بهار، به بهاربد معروف است که از جشنهای اصلی ایران باستان شناخته میشود به اعتقاد زرتشتیان در این روز، زرتشت پیامآور اهورامزدا است.
و چه روزی بهتر از پانزدهم اردیبهشت که نه تنها مصادف با یک جشن باستانی است، بلکه زیباترین ماه سال در شیراز هم محسوب میشود، هوای خنک و عالی، دشتهای پر از گل و پیچیدن عطر بهار نارنج در کوچه پس کوچههای شیراز، اردیبهشت را تبدیل به یکی از بهترین زمانهای سفر به شیراز تبدیل کرده است.
واضح است که هدف از برگزاری روز شیراز، شناساندن هرچه بیشتر جاذبههای تاریخی، فرهنگی، ادبی و هنری شیراز است، این کار باعث رونق بیشتر گردشگری این منطقه میشود، نکته مهمی که در اینجا کمتر به آن توجه شده این است که برگزاری چنین رویدادهایی باعث میشود مردم با آداب و رسوم و سنتهای مختلف شیرازیهای بیشتر آشنا شوند.
ماجرای ثبت پانزدهم اردیبهشت به نام «روز شیراز» چند سال پیش برمیگردد، در آغاز دهه ۸۰ شمسی شورای شهر آن هنگام، پیشنهاد نامگذاری روزی را به نام شیراز در تقویم ملی ایران ارائه کرد و این پیشنهاد به تأیید مجلس رسید و این روز با نام شیراز ثبت شد؛ این نخستین بار بود که یکی از شهرهای ایران به صورت رسمی برای خود صاحب روز شد.
ویژگیهای فرهنگی شهر شیراز چیزی کم از جنبه تاریخی آن ندارد و مصداق این موضوع را میتوان احداث کتابخانه بزرگی در زمان عضدالدوله دیلمی دانست که کتابهای متعددی از علوم روز را در خود جای داده بود، شاید به همین دلیل باشد که شیراز برای قرنها به دارالعلم و برج اولیا معروف بوده است، تا جایی که سعدی، شاعر و جهانگرد شیرازی، گفته بود:
چه شام و چه مصر و چه بر و چه بحر همه روستایند و شیراز شهر
اهمیت شیرازی بودن را نیز میتوان در این بیت از همام تبریزی درک کرد که میگوید:
همام را سخن دلنشین و شیرین است ولی چه سود که بیچاره نیست شیرازی
یکی دیگر از ویژگیهای فرهنگی شهر را میتوان شکلگیری مکتب شیراز دانست در واقع مصونماندن این منطقه از حمله مغولان ایلخانی باعث شد که بهعنوان محلی امن مورد توجه هنرمندان و دانشمندان قرار گیرد و همین موضوع بهشکلگیری مکتب نگارگری شیراز اول انجامید.
با این اوصاف میتوان فهمید که ثبت یک روز به نام شیراز در تقویم ایران تا چه اندازه مهم و لازم بوده است، در واقع با چنین اتفاقی، این شهر برای خود صاحب نامی شد تا به بهانه آن، فرصت مناسبی برای پاسداشت زیباییها، هنر و فرهنگ این دیار به وجود بیاید.
خواهر خواندههای شیراز را بشناسیدخواهر خواندگی اصطلاحیاست که برای پیوند بین دو شهر به کار میرود که از نظر فرهنگی و تاریخی شباهتهایی به یکدیگر دارند، هدف از این پیوند ایجاد همبستگی بین دو شهر است و زمینه را برای گردشگری و تبادل فرهنگی میان آنها فراهم میکند.
شیراز به عنوان یکی از شهرهای تاریخی و همچنین یکی از مراکز مهم فرهنگی ایران، با پیشینهی تمدنی بسیار غنی، همواره با شهرهایی همتراز خود خواهر خوانده بوده است.
شهر نانجینگ چین (Nanjing)،یکی از خواهرخواندههای شیراز است که در اردیبهشت ماه ۱۳۹۷( می ۲۰۱۸) با عقد تفاهمنامهای، همکاریهای فرهنگی متقابل را با شیراز آغاز کرد.
نانجینگ مرکز استان جیانگ سوست؛ این شهر در مرزهای شرقی کشور چین واقع شده و یکی از پایتختهای باستانی و خاستگاه تمدن و فرهنگهای مختلف چین است.
نانجینگ را مرکز اقتصادی، سیاسی و فرهنگی منطقه شرق چین میدانند که یکی از شهرهای مهم و پایتخت شش سلسلهی امپراطوری در چین بوده است. این شهر یکی از مهمترین مراکز فرهنگی و محل تجمع فرهیختگان و هنردوستان چین به شمار میرفته و میراث تاریخی بسیار باشکوهی را در خود جای داده است؛ آسمان خراشها، معماری باستانی بناهای شهر، موزه تاریخ و دیوار قدیمی که در طول سلسله مینگ ساخته شده است، نمونهای از زیباییهای این شهر تاریخی و فرهنگیست.
تمام این ویژگیها نانجینگ را به شیراز نزدیک میکند و از این رو پس از عقد تفاهمنامه، اقداماتی از سوی شهرداران وقت دو شهر صورت گرفت تا این دو شهر را به یکدیگر نزدیک کنند و زمینه برای الگوبرداری و پیوند هرچه بیشتر فرهنگ دو شهر فراهم سازد از جملهی این اقدامات میتوان به نصب سردیس سعدی شیرازی در پارک بینالمللی دوستی نانجینگ و همچنین نصب سردیس سائوشجین شاعر چینی در باغ جهاننمای شیراز اشاره کرد.
شهرهای زیادی در دنیا به عنوان خواهرخوانده شیراز به حساب میآیند، نظیر وایمار آلمان، کوالالامپور مالزی، آکادیر مراکش، غازی آنتپ ترکیه، درسدن آلمان و نووی ساد صربستان، ژوهانسبورگ، مسقط عمان، قونیه ترکیه، دوشنبه تاجیکستان و نیکوزیا قبرس که به همین منظور سفرای این کشورها در مراسم روز شیراز حضور پیدا میکنند.
ضبط برنامههای تلویزیونی در مکانهای گردشگری شیراز و پخش آنها از صداوسیما جزو برنامههای روز و هفته شیراز بوده است تا توجه مخاطبان ملی و بینالمللی به این شهر جلب شود.
به گزارش ایمنا، اردیبهشت در شیراز با زادروز سعدی شیراز آغاز میشود و با بزرگداشت ملاصدرا شیرازی هم به پایان میرسد، همه این موارد باعث شدند تا روز پانزدهم اردیبهشت به عنوان روز شیراز نامگذاری شود، در این روز برنامههای مختلفی از طرف نهادهای مختلف مانند شهرداری و شورای شهر برگزار میشوند که هر یک در نوع خود جذاب و دیدنی هستند.
کد خبر 750387