Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «شریان»
2024-04-26@04:51:05 GMT

شهیدی که ماجرای شهادتش را بیان کرد

تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۹۶۷۷۵

شهیدی که ماجرای شهادتش را بیان کرد

شهید سید جلیل میرشفیعیان در دوران دفاع مقدس در حالی که لباس نو و تمیز به تن کرده بود، ماجرای شهادتش را برای همرزمانش بازگو می‌کند.

به گزارش شریان نیوز،همواره انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و همچنین دفاع از حریم اهل‌بیت (ع) شاهد جوانانی بوده است که با سرلوحه قرار دادن منش و رفتار حضرت علی‌اکبر (ع) و الگو گرفتن از ایشان قدم در راه اسلام برداشته و خالصانه از جان خود گذشته‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

شهید سید جلیل میرشفیعیان یکی از هزاران لاله‌های جوانی است که در پانزدهم بهمن‌ماه سال ۱۳۴۵، در شهر داران از توابع استان اصفهان چشم به جهان گشود و تا پایان دوره‌ی راهنمایی بیشتر درس نخواند و بعد از راهی جبهه‌های نورانی دفاع مقدس شد.

سید جلیل از بچه‌های گردان حضرت ابوالفضل (ع) از لشکر ۱۴ امام‌حسین (ع) بوده و در امر سنگر سازی نیز به بچه‌های گردان کمک فراوانی می‌کرده است.

در بخشی از کتاب چلچراغ، حاج جواد امینی و حاج محمود جان‌نثاری از فرماندهان گردان ابوالفضل (ع) در مورد نحوه پیشگویی شهادت سید جلیل چنین می‌گویند: حدود دو روز قبل از شهادت به بچه‌های گردان گفته بود که همین یکی دو روز به شهادت می‌رسم. حتی گفته بود که به وسیله گلوله خمپاره ۶۰ میلی‌متری دشمن به شهادت می‌رسد.

حاج جواد امینی می‌گوید: شب آخر بعد از غروب آفتاب در حالی که لباس نو و تمیز پوشیده بود و چفیه به کمر بسته بود، به سنگر ما آمد و گفت: آمده‌ام خداحافظی کنم و بروم.

وقتی سید جلیل از ما فاصله گرفت، تازه به خود آمدیم و متوجه شدیم سید لباس نو پوشیده و قبلاً هم گفته بود که به شهادت می‌رسد.

سریع از سنگر بیرون آمدیم و دنبال او گشتیم، اما پیدایش نکردیم. چند دقیقه بعد خبر مجروحیت شدید او را شنیدیم.

بعد‌ها شنیدیم که سید در حال سرکشی به یکی از سنگر‌های کمین بوده که یکی از بچه‌های گردان به او می‌گوید: پس آقا سید چرا شهید نشدی؟ و سید در جواب می‌گوید: بسیار نزدیک است.

چند قدمی از او فاصله نگرفته بود که گلوله‌ی خمپاره ۶۰ میلی متری کنار او به زمین می‌خورد و یک طرف بدن سید پر از ترکش می‌شود. او را به اورژانس می‌برند و در مسیر انتقال به بیمارستان صحرایی الزهرا (س)، به فیض شهادت نائل می‌شود.

شهید سید جلیل میرشفیعیان در هجدهم مردادماه سال ۱۳۶۵، در جاده فاو به ام‌القصر، در نزدیکی سنگر‌های کمین عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه به شهادت می‌رسد.

منبع: شریان

کلیدواژه: بچه های گردان سید جلیل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۹۶۷۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولین فرمانده گردان شهید استان کهگیلویه و بویراحمد را بشناسید

به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای کهگیلویه و بویراحمد، سردار شهید عبدالله نجفی، از آنجا که در شب عاشورای حسینی متولد شد، به یاد عاشورای حسینی، نام عبدالله را برایش انتخاب کردند.  آن سردار شهید والامقام که تا دورۀ راهنمایی در کلاس درس حاضر شد، ترک تحصیل کرد و در مکتب حسینی، درس ایثار و شهادت آموخت.   شهید نجفی در تظاهرات آغاز انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ حضور فعال داشت و در سال ۱۳۵۸ با تشکیل سپاه پاسداران، به آن نهاد انقلابی پیوست و در پاوه، به یاری شهید چمران شتافت.  سال ۱۳۶۰، به توصیه شهید میثمی با برپایی مراسم ساده‌ای با مهریه یک جلد کلام الله مجید به نیت پاکی و روشنی آغاز زندگی و قرائت خطبه عقد از سوی خود شهید میثمی ازدواج کرد.  بعد از تأهل، با گذشت چند روز دوباره تصمیم به رفتن گرفت و با خانواده و نوعروسش وداع کرد و رفت. شهید جاویدالاثر عبدالله نجفی، در مرحلۀ دوم عملیات بیت المقدس، ۱۸اردیبهشت ماه۱۳۶۱ در مقام فرمانده گردانی، گردان امام هادی (ع) از تیپ امام حسین (ع) اصفهان به شهادت رسید.  آن فرمانده دلاور که سرلشکر محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره وی گفته است: «ما فرمانده گردانی می‌خواهیم که همچون شهید نجفی آر پی جی به دست جلوی گردان حرکت کند». چگونگی شهادتش در خاطرات فتاح محمدی تحت عنوان «فتاح»، اینگونه آمده است: «عراقی‌ها منتظر تسلیم شدن ما بودند، ناگهان عبدالله نجفی دو نارنجک را که تنها دارایی اش بود، از ضامن خارج کرد و با صدای الله اکبر از جایش بلند شد تا آنها را به سمت تانک‌های عراقی پرتاب کند، اما گلوله‌های دشمن زودتر به عبدالله اصابت کردند، وقتی به زمین می‌افتاد، دست هایش را زیر شکم خود برد تا انفجار نارنجک‌ها به بقیه آسیب نرساند. نارنجک‌ها بدنش را متلاشی کردند» بنابراین، پیکر مطهر وی دیگر به وطن بازنگشت.

دیگر خبرها

  • مراسم سومین سالگرد شهادت سردار حجازی برگزار شد
  • یادواره خانگی شهید جابر صمدی در چهار برج
  • پیش کنگره یادواره ۱۵ هزار شهید استان فارس در کازرون برگزار می‌شود
  • پیش‌کنگره  ۱۵۰۰۰ شهید فارس در کازرون برگزار می‌شود
  • ضرورت معرفی جلوه‌های ایثار و شهادت به نسل جدید
  • تشییع و خاکسپاری پیکر مطهر ۶ شهید گمنام در پایتخت
  • برگزاری آیین تکریم و معارفه سرپرست بیمارستان شهید جلیل یاسوج
  • انتشار زندگینامه فرمانده گردان تبوک در «خواب‌های زنگ‌دار»
  • یا سرم می‌رود یا سر صدام را می‌آورم!
  • اولین فرمانده گردان شهید استان کهگیلویه و بویراحمد را بشناسید