Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ناطقان»
2024-05-04@13:02:50 GMT

دخترانی که پدرشان راتکه تکه کردند

تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۱۵۴۳۳

2 دختر تهرانی پدرشان را با اره برقی تیکه تیکه کردند. قتل نفس نیز به هر علتی که صورت بگیرد اشتباه و راه حلی نادرست برای برطرف ساختن مشکلات زندگی می باشد. ناطقان: شاید خبر قتل پدری توسط دو دختر و همسرش و سپس مثله کردن جسد با اره برقی، توسط آنها تکان دهنده ترین خبری بود که می شد در بین ساکنان پایتخت بپیچد و تازه آن موقع بود که همسایه ها فهمیدند در این خانه چه اتفاقاتی در جریان بوده است .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

...



نگاهش که می کنی، موجودی را می بینی که دستبند دست های ظریفش را به هم گره زده و پشت این چادر کهنه و رنگ و رو رفته و لباس های خاکستری بازداشتگاه، زیبایی و لطافت دخترانه اش رنگ باخته. باورت نمی شود این همان دختری است که پدرش را به قتل رسانده و با اره برقی جسدش را مثله کرده، دوست داری که نگاهت کند و بگوید قضیه چیز دیگری است بگوید قتل کار او و خواهرش نیست. صبر می کنی تا خودش شروع کند. اشک توی چشمهای رنگ عسلش حلقه می زند و می گوید: می دانم گناه بزرگی مرتکب شدم. می دانم هیچ توجیهی برای قتل یک پدر توسط دخترش وجود ندارد اما دیگر تحمل آن زندگی را نداشتم. تحمل رفتار پدرم و حوادث تلخی که از کودکی تا آن روز تجربه کرده بودم. اما قبول دارم که راه اشتباهی را انتخاب کردم. ای کاش در این مدت با فردی آشنا می شدم که مرا بهتر راهنمایی می کرد یا می دانستم سازمان یا مرکزی وجود دارد که دخترانی مانند من می توانند به آنجا پناه ببرند.

داستان زندگی میترا را می شنوی هم از زبان خودش و هم خواهر کوچکتر و مادرش ...

وقتی که از شکنجه ها و آزار و اذیت روحی و جسمی پدرش می گوید. اینکه حتی در بیست و چهارسالگی هم پدرش او و خواهرش را با کمر بند مورد ضرب و شتم قرار میداده. تحقیر و توهین و تنبیه مداوم و خساست بی نهایت پدر در امور مربوط به دخل و خرج زندگی، خساستی که در ارتباط با زنان غریبه ای که با آنها آشنا می شد تبدیل به دست و دلبازی بی نهایت می شد. اجبار به کار میترا در مغازه تعمیر موبایل بدون آنکه حقوقی به او پرداخت کند.

به دخل و خرج زندگی که می رسد میترا سرش را از خجالت پایین انداخته و می گوید: تو رو خدا در مورد من و مادر و خواهرم بد قضاوت نکنید. در طی این چند سال مادرم برای آنکه بتواند لباس ها و خوراکی هایی که ما دوست داشتیم برای من و خواهرم بخرد از جیب پدرم پول بر می داشت. به نظر شما اگر پدرم به اندازه کافی برای ما خرج می کرد ما حاضر می شدیم دزدی کنیم ؟

من توی مغازه همراه پدرم کار می کردم و می دانید چه رنجی می کشیدم وقتی می دیدم من باید با کفش های پاره زندگی کنم و پدرم پول هایش را صرف خرید گوشی و سفر شمال با زنانی می کرد که با او دوست می شدند؟

یادم می آید وقتی منو خواهرم کوچکتر بودیم به خاطر هر کار اشتباهی که انجام می دادیم ساعت ها در زیر زمین یا بالکن خانه زندانی می شدیم تا اینکه بالاخره پدرم به این نتیجه برسد که این تنبیه برای ما کافی است.

پدرم پایبندی مذهبی و اخلاقی خاصی نداشت و از وقتی من و خواهرم بزرگتر شدیم دیگر از نگاه ها و برخی رفتارهایش در خانه احساس امنیت نمی کردیم. من می دانم که گناه بزرگی مرتکب شدم که جان یک موجود زنده آنهم کسی که پدرم بوده گرفته ام و حاضرم هر مجازاتی را بپذیرم. اما روزی که به این نتیجه رسیدم به زندگی ام که فکر کردم دیدم شهامت فرار از خانه را ندارم ( البته یکبار بعد از ضرب و شتم شدید توسط پدرم با کمربند، فرار کردم ولی وقتی دیدم هیچ پناهگاهی برای من وجود ندارد و شکایت از وی نیز به جایی نمی رسد مجبور شدم به خانه برگردم ). ترس از کارتن خواب شدن، معتاد شدن و گرفتار شدن به ماجراهایی که دامن دختران فراری از خانه را می گیرد باعث شد دنبال راه حل دیگری بگردم. شاید اگر یک فرد آگاه ، یک مشاور، یک روانشناس سر راهم قرار می گرفت من این راه حل را انتخاب نمی کردم. بارها از مادرم خواستم از پدرم طلاق بگیرد اما او هم می ترسید از اینکه همین سقف روی سرش را هم ازدست بدهد و یا اینکه بعد از طلاق پدرم برای انتقام جویی صدمه ای به ما بزند وبه همین دلیل فقط از ما می خواست تحمل کنیم! اگر جسد پدرم را بعد از قتل مثله کردیم فقط به خاطر این بود که قصد خارج کردن جسد از خانه را داشتیم و نمی دانستیم چطور باید بدون اینکه همسایه هایمان متوجه شوند این کار را انجام بدهیم. در تمام لحظاتی که با اره مشغول مثله کردن جسد بودم، تنها چیزی که به من قدرت می داد نفرت بود و مرور لحظاتی که پدرم بیرحمانه با کمربند مرا می زد و توجهی به اشکها و التماسهایم نمی کرد. در نهایت قبل از آنکه موفق شویم جسد را از خانه خارج کنیم دستگیر شدیم ....

نظریه کارشناس

با توجه به شرح حالی که مادر میترا از زندگی مشترک و مدارک پزشکی همسرش می دهد می توان پی برد که مقتول از سلامت کامل روان برخوردار نبوده است. اما متاسفانه به دلیل فرهنگ غلط رایج در جامعه ما که گمان می کنند مشکلات روحی فرد بعد از ازدواج حل می شود خانواده مقتول به جای درمان پسرشان او را وادار به ازدواج می کنند و سپس خانواده مادر میترا هم با تکیه به فرهنگ غلط سوختن و ساختن از طلاق دخترشان جلوگیری کرده و خشت اولی که کج نهاده شد بعد از بیست و چند سال به این مقصد تلخ می رسد.

با مطالعه برخی تحقیقات انجام شده در زمینه همسر کشی، زنی که اقدام به قتل شوهر یا همکاری در قتل وی می نماید (البته به استثنای قتل های ناشی از خیانت زناشویی ) برای مدت طولانی مورد آزار و شکنجه و تحقیر و خیانت قرار داشته است .

شاید اگر میترا و مادر و خواهر کوچکترش در مسیر مشکلات خود با راهنما و مشاوری خیرخواه و دلسوز آشنا می شدند و یا پدر با پذیرش مشکلات روحی و رفتاری خود به روانپزشک مراجعه و اقدام به درمان آسیبهای روحی خود می نمود امروز با این وضعیت تکان دهنده به قتل نمی رسید و پیوند عاطفی میان آنها سقفی می شد روی سر هر چهار نفرشان و خانه ای که اکنون اینگونه ازهم پاشیده ومتلاشی شده است محلی می شد برای تبادل محبت و عشق و آرامش !

آسیبهای روحی و ضعف های روانی اعضای خانواده خود را جدی بگیرید .

حل مشکلات از راه های نامتعارف نه تنها شما را به مقصد مطلوب نمی رساند که بر پیچیدگی معضلات و مشکلاتتان می افزاید .

با اینکه نظام حمایتی و مددکاری قدرتمندی هنوز در جامعه ما برای حمایت از افراد بی سرپرست و بد سرپرست وجود ندارد ولی باز هم هستند مراکز مشاوره و مددکاری که زیر نظر نیروی انتظامی در یازده نقطه از شهر تهران به منظور کاهش آسیب ها و معضلات اجتماعی تحت عنوان «مراکز مشاوره آرامش» نزدیک به پانزده سال است که راه اندازی گردیده و کارشناسان مستقر در این یازده مرکز شنونده ی حرفها و راهنمای شما در حل مشکلات خانوادگی، تربیتی و حقوقیتان هستند و به راحتی از طریق شماره گیری 110می توانید جهت مراجعه به این مراکز که در حال حاضر در سرکلانتریها مستقر هستند ، راهنمایی شوید .

اورژانس اجتماعی 123 چند سالی است به منظور اقدام سریع و حمایت از کودکان و همسران آزاردیده راه اندازی گردیده است و می توانید از طریق تماس با شماره 123 هر گونه همسر آزاری و کودک آزاری در همسایگی خود را به اورژانس اجتماعی بهزیستی گزارش نمایید .

همچنین از طریق تماس با پلیس 110 هرگونه مشاوره ی حقوقی وروانشناسی در زمینه مشکلات خانوادگی به راحتی در اختیار شما شهروندان قرار می گیرد .

- پیش از هر مرجع قانونگذاری و هر مرکز مددکاری، وجدان و اعتقادات مذهبی و اخلاقی هر فرد باید میزانی باشد برای نحوه برخورد وی با سایر اعضای خانواده و اطرافیان همانطور که شکنجه و آزارگری جسمی و روحی افراد گناهی بزرگ محسوب می گردد، قتل نفس نیز به هر علتی که صورت بگیرد اشتباه و راه حلی نادرست برای برطرف ساختن مشکلات زندگی می باشد .

یادمان باشد در مواجهه با مشکلات زندگی با کسانی گفتگو و مشورت کنیم که به آگاهی و دانش و خیرخواهی و بی طرفی اشان ایمان داشته باشیم .

منبع:رکنا
برچسب ها: ناطقان ، پدر ، قتل ، دختر

منبع: ناطقان

کلیدواژه: ناطقان پدر قتل دختر راه حل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۱۵۴۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دستگیری ۲ خواهر قاتل پدر در تهران

 به گزارش تابناک به نقل از خبرگزاری پلیس، سردار علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ، گفت: اسفندماه سال گذشته کشف جسد سوخته مرد میانسالی در بیابان‌های جاده قدیم تهران ـ قم به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰، گزارش داده شد.

رئیس پلیس آگاهی پایتخت ادامه داد: با اعلام این خبر، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.

وی افزود: تیم جنایی جسد مرد حدوداً ۵۲ ساله را مشاهده کردند که بر اثر خفگی قربانی جنایت شده بود. گزارش پزشک صحنه نیز حکایت از آن داشت قتل در مکان دیگری رخ داده و جسد برای آتش‌افروزی به این بیابان‌ها منتقل شده است. در نخستین گام کارشناسان تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی اقدام به انگشت‌نگاری از روی جسد کردند که هویت مرد میانسال فاش شد.

این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: کارآگاهان اداره دهم در این شاخه از تحقیقات متوجه شدند مقتول که شغل آزاد داشته، ساکن غرب استان تهران بوده و ۲ دختر جوان نیز دارد که اعضای این خانواده خیلی زود هدف بازجویی قرار گرفتند.

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ خاطرنشان کرد: ۲ دختر مقتول با اظهارات ضد و نقیضی در جریان تحقیقات مدعی شدند با پدر خود هیچگونه مشکلی نداشتند و آخرین روزی که او را دیدند ۲۴ ساعت قبل از کشف جسد بوده است، همچنین به دلیل اینکه مقتول در گذشته سابقه ترک خانه را به مدت چندین روز داشته، فقدانی او را به پلیس اعلام نکرده‌اند.

وی افزود: تحقیقات محلی تیم جنایی از همسایه‌ها حکایت از آن داشت، این ۲ خواهر به شدت با پدر خود اختلاف داشتند و مقتول در گذشته چندین‌بار فرزندان خود را به قتل تهدید کرده بود که همین سرنخ شک کارآگاهان را برانگیخت!

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ ادامه داد: تجزیه و تحلیل‌های اطلاعاتی ادامه داشت تا اینکه لاشه سوخته خودروی پژو پارس مقتول داخل یک دره واقع در شهرستان دورود توسط ماموران پاسگاه حشمت‌آباد کشف شد و در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ۲ دختر جوان مقتول را دستگیر کردند.

سردار گودرزی گفت: یکی از خواهران که در جریان تحقیقات منکر هرگونه درگیری با پدر خود بود پس از مواجه با شواهد و مدارک موجود چاره‌ای جز بیان حقیقت را نداشت و از یک جنایت هولناک رازگشایی کردند.

وی افزود: زن جوان گفت، من و خواهرم قصد داشتیم تا در یک خانه مجردی زندگی کنیم، اما پدرمان مخالف بود و همین موضوع اختلاف خانوادگی گسترده‌ای آفرید و تا حدی پیشرفت که پدرم ما را تهدید به قتل کرد.

در جریان این درگیری‌ها به تنهایی تصمیم گرفتم که پدرم را به قتل برسانم به‌خاطر همین از ۲ مرد جوان که از گذشته با آن‌ها دوست بودیم، کمک گرفتم.

روز حادثه پدرم در اتاق خوابش به خواب عصرگاهی فرو رفته بود که من درب ورودی خانه را مخفیانه برای متهمان باز کردم، دقایقی بعد آن‌ها از پله‌ها بالا آمدند و با طنابی که در اختیارشان گذاشتم پدرم را با همکاری یکدیگر به قتل رساندیم.

پس از ارتکاب جنایت، جسد را با خودروی پژو ۲۰۶ من به بیابان‌های اطراف تهران ـ قم بردیم و در آنجا با بنزین جسد را به آتش کشیدیم در ادامه هم ۲ مرد جوان خودروی پژو پارس پدرم را از پارکینگ خانه برداشتند و برای معدوم کردن آن جهت گمراه کردن مسیر پرونده به شهرستان درود بردند. خواهرم در این جنایت نقشی نداشته است.

این مقام ارشد انتظامی متذکر شد: کارآگاهان به دنبال دریافت این اعترافات، خیلی زود اقدامات اطلاعاتی را کلید زدند و مخفیگاه ۲ مرد جوان را در غرب استان تهران شناسایی و آن‌ها را در یک عملیات ضربتی به دام انداختند.

وی افزود: متهمان پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی خیلی زود هدف بازجویی قرار گرفتند و به قتل مرد جوان با همدستی یکی از دختران مقتول اعتراف کردند.

سردار گودرزی خاطرنشان کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی، متهمان برای سیرمراحل قانونی به زندان اعزام شدند.

دیگر خبرها

  • اعتراف ستاره سابق لیورپول: همیشه مضطرب بودم
  • برادر مهران غفوریان عکس پدرشان را منتشر کرد
  • بازدید استاندار هرمزگان از تصفیه خانه فاضلاب بندرعباس
  • بازدید استاندار هرمزگان از تصفیه خانه فاظلاب بندرعباس
  • راه‌های مقابله با کمبود آرامش در زندگی چیست؟
  • کوه‌ها هم ترک برمی‌دارند!
  • قانون مدیریت یکپارچه شهری توسط مجلس پیگیری شود
  • دستگیری ۲ خواهر قاتل پدر در تهران
  • دانشجو‌های خانه به دوش! / جای خالی خانه دانشجویی در پازل زندگی زوج‌های دانشجو
  • دخترانی که از دست سانسورچی تلویزیون در رفتند!