Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارسینه»
2024-04-27@15:41:01 GMT

هیپنوتیزم در خواستگاری!

تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۵۰۹۲۴

هیپنوتیزم در خواستگاری!

اگرچه به صورت سنتی ازدواج کردم، اما آن قدر تحت تاثیر فن بیان و چرب زبانی‌های خواستگارم قرار گرفتم که انگار هیپنوتیزم شده بودم و در برابر تعریف و تمجید‌هایی که از خودش می‌کرد، او را نیمه گمشده ام یافتم و ...

این‌ها بخشی از اظهارات زن ۲۶ ساله‌ای است که برای استحکام پایه‌های لرزان زندگی ۱۰ ماهه اش دست به دامان قانون شده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او که با چشمانی اشک بار به آینده تاریک خود می‌اندیشید و همه آرزوهایش را بر باد رفته می‌دید، درباره ماجرای ازدواجش به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان گفت: ۲۲ سالم بود که در رشته علوم اداری دانش آموخته شدم.

وقتی مدرک تحصیلی ام را به دست گرفتم خیلی خوشحال بودم چرا که به کارمندی و پشت میز نشینی علاقه عجیبی داشتم، به همین دلیل از همان روز‌های اول دانش آموختگی به دنبال شغلی مناسب بودم و از همه امکانات و روابط برای استخدام در یک سازمان یا اداره استفاده کردم.

ورق زدن صفحات نیازمندی‌های روزنامه خراسان کار هر روزه ام بود. به محض این که از استخدام نیرو در یکی از مراکز دولتی یا غیردولتی مطلع می‌شدم، بلافاصله پوشه حاوی مدارکم را به آن جا ارائه می‌دادم تا این که بالاخره چند ماه بعد در بخش اداری یکی از بیمارستان‌های بزرگ مشهد به صورت قراردادی استخدام شدم. آن قدر به شغلم علاقه‌مند بودم که خیلی زود مورد توجه مدیران بخش قرار گرفتم و بر پله‌های ترقی ایستادم. خیلی زود از وضعیت مالی خوبی برخوردار شدم و یک دستگاه خودروی سواری خارجی نیز خریدم تا راحت‌تر سر کارم بروم.

خلاصه روز‌های شیرینی را سپری می‌کردم که «آرش» به خواستگاری ام آمد. من هیچ شناختی از او و خانواده اش نداشتم، فقط می‌دانستم که مادرش مرا هنگام کار در بیمارستان زیر نظر گرفته بود. در شب خواستگاری وقتی با اجازه بزرگ تر‌ها قرار شد من و «آرش» درباره آینده و علایق و سلایق یکدیگر صحبت کنیم، او از همان آغاز گفتگو به تعریف و تمجید از شخصیت، امکانات و مسئولیت پذیری هایش در زندگی پرداخت و چنان با فن بیانی سحرآمیز مرا تحت تاثیر قرار داد که ناخودآگاه او را در قلبم تحسین می‌کردم. او چنان از عشقی واقعی سخن می‌راند که احساس کردم این جوان همان نیمه گمشده ام در زندگی است. این گونه بود که بدون انجام مشاوره‌های قبل از ازدواج و تحقیق درباره وضعیت خانوادگی، اجتماعی و اخلاقی آرش بلافاصله نظر مثبت خودم را به خانواده ام اعلام کردم و بدین ترتیب چند روز بعد همراه با آداب و رسوم سنتی پای سفره عقد نشستم تا به آرزو‌ها و رویاهایم در کنار آرش دست یابم، اما هنوز یک ماه از مراسم عقدکنان نگذشته بود که کاخ آرزوهایم فرو ریخت و پایه‌های زندگی نوپایم به لرزه در آمد چرا که متوجه شدم همسرم مردی هوسران است و برخلاف ادعاهایش با زنان و دختران زیادی ارتباط دارد. وقتی در جریان رابطه همسرم با یکی از دختران هم محله‌ای اش قرار گرفتم دیگر نتوانستم این ماجرا‌ها را پنهان کنم و موضوع را با همسرم در میان گذاشتم، اما او با غروری خاص باز هم به تعریف و تمجید از خودش پرداخت و از روابط کثیف با دخترانی سخن گفت که عاشقش شده اند. در این میان تلاش کردم تا بیشتر به همسرم نزدیک‌تر شوم که احتیاجی به هوسرانی نداشته باشد، ولی او نه تنها دست از رفتار‌های کثیف خودش برنداشت بلکه اعتراض‌های مرا نیز با مشت و لگد پاسخ می‌داد و به شدت تحقیرم می‌کرد. او حتی برای تحقیر بیشتر من و خانواده ام مسائل خصوصی زندگی‌مان را برای پدرم بازگو می‌کرد به طوری که من از شدت شرم و حیا نمی‌توانستم به چشمان پدرم نگاه کنم. اختلافات ما هر روز در حالی شدت می‌گرفت که خانواده آرش نیز برای طرفداری از او با زبان طعنه و توهین با من برخورد می‌کردند و به هر طریقی زجرم می‌دادند. آرش در این مدت همه حساب‌های بانکی مرا خالی کرده بود و دیگر اجازه نمی‌داد بیرون از منزل کار کنم، به هر بهانه‌ای کتکم می‌زد و مرا از خانه بیرون می‌انداخت. خانواده اش نیز نه تنها برای آشتی دادن ما قدمی بر نمی‌داشتند بلکه با تمسخر از من می‌خواستند تا به صورت قانونی از همسرم شکایت کنم!

با آن که خودروی من در اختیار همسرم بود، اما او هیچ گاه یک شاخه گل هم به مناسبتی به من هدیه نداد و ...
شایان ذکر است، با صدور دستوری از سوی سرهنگ محسن باقی زاده حکاک (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان مشهد) تلاش کارشناسان زبده دایره مشاوره با مددکاری اجتماعی برای پیشگیری از فروپاشی زندگی این زوج جوان آغاز شد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

منبع: پارسینه

کلیدواژه: پارسی خبر هیپنوتیزم خواستگاری هوسرانی رابطه نامشروع شکایت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۵۰۹۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سریال مشاور و روایتی از باز کردن کلاف‌های پیچیده زندگی

سریال ۳۰ قسمتی «مشاور» که کمتر از ۱۰ روز از پخش آن گذشته و ۲۰ روزی تا پایان آن باقی مانده است، بر مدار سیاست شبکه ۲ بر مبنای ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی تولید شده و در تلاش برای حل و فصل چالش‌های خانوارهای ایرانی است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، این شب‌ها سریالی به نام «مشاور» روی آنتن شبکه دو است که به دور از هیاهو و شلوغی زندگی سریع و ماشینی امروز، دل به دریای مشکلات مختلف جامعه امروز، به‌ویژه مسائل مربوط به ازدواج و طلاق و اختلافات خانوادگی زده است.

مشاور این سریال «فرهاد قائمی» است که در لباس یک روحانی در اتاقی در یک مسجد نشسته و پذیرای افراد و زوج‌هایی است که هر کدام مشکل خاص خودشان را دارند و برای حل و فصلشان به مشاور مراجعه می‌کنند و بر همین اساس انتخاب شخص سید روحانی به عنوان نقش اول مشاور، آن هم در حجره‌ای در فضای معنوی یک مسجد دلگشا و دلنشین، به نظر حکایت از انتخاب درست کارگردان دارد.

انتخابی که هر بار خانواده‌ای را به بهانه یک مشاوره گرفتن هم که شده، راهی مسجد و برخورد با مشاور روحانی می‌کند تا علاوه بر توصیه و نسخه گرفتن، نمازی هم به جماعت بخواند و از این فضای دلنشین بهره ببرد.

سریال در عین سادگی و دور از هیاهو، مملو از نمایش مشکلات و معضلات ریز و درشتی است که در هر قسمت مطرح شده و هر کدام نسخه مختص به خود را برای گره گشایی دریافت می‌کنند.

یکی برگه دروغین آزمایشگاه برای نشان دادن اینکه سرطان دارد درست کرده و دیگری پدری است که فرزندش را به حال خود رها کرده و برای تربیت و آرامش او اقدامی نکرده و مادر هم به مانند همان پدر، بی تفاوتی را پیشه کرده.

دختر دبیرستانی که پدرش به دلایل مالی در زندان است و برای پول درآوردن به تبلیغات با پوشش زننده اینستاگرامی روی آورده و دبیر فیزیک او با رفتن نزد مشاور این چالش را حل می‌کند، خانواده‌ای دیگر زنی را نشان می‌دهد که همه چیز برایش فراهم است اما همسری دارد که با او حرف نمی‌زند و همین سکوت باعث اشکالات و اختلافاتی شده که تا مرحله جدایی و متارکه هم رسیده است و دیگری که به خاطر قیاس‌های غلط خانواده همسر، دلش شکسته و درخواست طلاق داده است.

شکست آدم‌ها را بزرگ می‌کند، شریک زندگی به غیرت نیاز دارد، همدلی اصل اول زندگی مشترک است، فراموشی گذشته بزرگترین عامل سقوط انسان‌ها، ابراز علاقه به کلام تنها نیست و آدابی دارد و حرف‌هایی شنیدم که دلم شکست؛ تک دیالوگ‌های خوب این سریال ۳۰ قسمتی هستند که به نوعی آموزش و مشاوره دادن را به مخاطب را هدف گرفته‌اند.

این مجموعه از داستان‌های خانوادگی با رویکرد ارائه راه حل برای زندگی بهتر و در پی گره گشایی از اختلافات است که در شبکه دو شبکه زندگی، می‌کوشد با به تصویر کشیدن ریزترین و جزئی‌ترین اتفاقات و رخدادهای خانواده‌ها به مخاطب امروز نزدیک و نزدیک‌تر شود برای ساعتی هم که شده فکر و ذهنش را از روزمرگی‌های پرپیچ و خم روزگار دور کند.

این سریال به نوعی نقش دین در زندگی را پررنگ‌تر نشان می‌دهد تا ثابت کند گرایش به سبک زندگی دینی و معنوی، حلال بسیاری از مسائل روزمره است و از قضا همین سبک زندگی است که در جامعه امروز کمرنگ شده و به سمت تجمل گرایی و دور شدن از آداب و سوم ایرانی و اسلامی رفته است.

مشاور شبکه دو در یک کلام، به دنبال باز کردن کلاف در هم پیچیده زندگی‌های امروزی است؛ کلافی که گاهی حتی ارزش کلافه شدن هم نداشته و به قدری به سادگی باز می‌شود که خود مشاور هم انگشت بر دهان می‌ماند.

یادداشت از: محمود افشاری خبرنگار ایمنا

کد خبر 746599

دیگر خبرها

  • ماجرای مسلمان شدن ژوزه مورایس چه بود؟
  • ماجرای مسلمان شدن مورایس چه بود؟
  • بهره‌مندی ۳۶۰ هزار نفر از خدمات روانشناختی در مازندران ‌
  • شخصیت سالم یا ناسام؛ مساله این است؟
  • نیم نگاهی به زندگی شهید محمد سهرابی‌ثانی
  • اکوسیستم جدید «چری» صنعت خودرو را متحول می‌کند؟
  • آتش و فراموشی؛ روایت استاد فلسطینی از زندگی خانواده او در غزه
  • ادعای جنجالی ایران‌اینترنشنال؛ سردار علیرضا عسگری کیست و کجا زندگی می‌کند؟
  • سریال مشاور و روایتی از باز کردن کلاف‌های پیچیده زندگی
  • سرقت برای انتقام!