تحلیل متفاوت چهره شاخص اصلاح طلب از فرمان ویژه رهبری /سیر کردن یک شکم گرسنهمانده اهمیت دارد یا اصلاحات ساختاری؟
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۶۰۱۲۵
ساعت24- حمیدرضا جلائیپور در یادداشتی عنوان کرد: تجربههای «یاریرسانی مردمی» در گفتار رهبری نمونههای خوبی است و اجرای آن به بودجهٔ دولت نیاز ندارد و البته رافع مسئولیت بیشتر دولت هم نیست.
در ابتدای یادداشت این استاد دانشگاه و چهره اصلاح طلب با طرح اینکه (در شرایط «تشدید فقر» سیاست حزبی را فقط به نقد و «شکایت» فرونکاهیم) آمده است: در بخشی از سخنان مقام رهبری (۲۱ /۱/ ۹۸) بر کمکهای مردمی تاکید شده بود، مثل اطعام نیازمندان با توزیع گوشت قربانی، خیاطخانه تولید ماسک توسط خانمها، پخت و توزیع نان و ضد عفونی کردن خانه ضعفا.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چون معقتدم در شرایط اضطراری هرکسی و هر ارگانی با هر نیتی در شرایط کرونایی امروز یک شکم را سیر کند، مغتنم است. پس از این یادداشت بعضی کاربران به اینجانب انتقاد کردند که جلائیپور برخلاف جامعهشناسان که به نقد ساختاری به نظام سیاسی و دولت روحانی میپردازند خود را مشغول امور روبنایی و تشویق مقامات کرده است! به آنها پاسخ دادم.
این یادداشت می افزاید: نقد ساختاری نظام سیاسی که سرجای خودش هست و دهها نوشتهٔ دیگر من و اساسا توجه اصلی من در نظر و عمل هم بیشتر صرف نقد حکمرانی، از جمله در همین بحران کرونا، بوده و عمدهٔ مسئولیت در این بحران برای حمایت از آسیبپذیرترین شهروندان و کاهش قربانیان کرونا را هم بر دوش نهادها حکمرانی میبینیم و روشن است که معتقدم در یک نگاه ژرف باید به عوامل ساختاری فقرزدا در کشور توجه کرد.
جلایی پور در ادامه خاطرنشان میسازد: یادداشت کوتاه من راجع به «شکمهای گرسنهٔ امروز» در بحران کرونا بود. تجربههای «یاریرسانی مردمی» در گفتار رهبری نمونههای خوبی است و اجرای آن به بودجهٔ دولت نیاز ندارد و البته رافع مسئولیت بیشتر دولت هم نیست. در یک ماه گذشته شاهد موارد متعددی از این تجربههای ناب یاریرسانی در تهران بودم. تجربههایی که کمتر به چشم بعضی از دوستان اصلاحجو میآید. تجربههایی که رهبری به آن اشاره کرد اتفاقا تجربههای «یاریرسانی جامعه مدنی سنتی ما» است که شایسته است مورد حمایت اصلاحجویان قرار گیرد. عدهای فکر میکنند این «یاریگریها» همان مناسک هسته قدرت است. اما این یاریگریها فقط مناسک حکومتی نیست. ایرانیان پرشمار شریفی در این یاریرسانیها با نیت پاک انسانی مشارکت داوطلبانه میکنند.
این استاد دانشگاه در یادداشت خود همچنین تصریح میکند: سخن من این است که احزاب اصلاحطلب فقط نباید بگویند که «نظام ولایی» و «دولت روحانی» برای «اقتصاد» و «کرونا» چه کرد؟ این مطالبات لازم است ولی کافی نیست. احزاب اصلاحطلب در کنار این نقد و مطالبهگری از هسته قدرت باید بگویند با توانی که حزبشان دارد برای اقتصاد یا کرونا یا هر موضوع دیگر چه میتوانند بکنند؟ اگر چنین دستورالعملهایی را در احزاب جدی بگیریم اتفاقا یکی از کارهای مهم احزاب همین «تشویق مددرسانی جامعهمحور به فقرا در این شرایط بحرانی و کرونایی» است. یکی از ظرفیتهای جامعه مدنی ایران (که پایگاه اصلاحطلبی است) همین کمکرسانی بیشتر به اقشار نیازمند است.
این یادداشت میافزاید :نمی توان تا تحقق اصلاحات ساختاری دست روی دست گذاشت و فقط به نظام و دولت «ایراد» گرفت. مطالبهگری، نقد، ایرادگیری و حتی فحاشی علیه دولت روحانی هم مجانی است و از سوی جناح تندرو کشور تکرار میشود. خوشبختانه مطالبهگری از حاکمیت و دولت در فضای مجازی کم نیست. اما امروز هر حزب اصلاحطلب برای خودش باید روشن کند که مثلا برای بحران کرونا چه میتواند بکند؟ بعنوان مثال حزب اتحاد در دو ماه بحرانی گذشته در زمینه اطلاع رسانی عمومی در موضوع کرونا تلاش کرد و در منطقه تهران در مبارزه با کرونا مشارکت ارزشمندی داشت ولی ما باید لیست این فعالیتها را زیاد کنیم و در سراسر کشور دنبال کنیم.
این استاد دانشگاه در پایان یادداشت خود با بیان اینکه یکی از فعالیتهای «احزاب جامعه محور» تقویت همین «مددرسانیهای مردمی» و افزایش مشارکت مسئولانهٔ شهروندان در چنین بحرانیهای ملی است، خاطرنشان میسازد: تشویق آن رفتگر شهرداری که کرونا میگیرد ولی در همین شرایط دشوار زباله را در سطح شهر جمعآوری میکند و تشویق رانندهای که گوشت را به قصابیها و نخود و لوبیا را به سوپریها میرساند هم از مصادیقش است. در مواقع بحران حمایت از «ایثارگران خاموش» مهم است و سیر کردن یک شکم گرسنهمانده هم اهمیت دارد.
حرف من این بود که نقد و «شکایت سیاسی» تنها کار یک حزب اصلاحطلب و جامعهمحور نیست.یک نیروی انقلابی چون رژیم را نامشروع میداند فقط به نقد ساختاری توجه دارد و به ریش اصلاحطلبان میخندد، ولی یک نیروی اصلاحطلب شرط فعالیت عمومی برایش «مشروعیت رژیم» نیست، بلکه هم به مطالبهگری از نهادهای حکمرانی و نقد ساختاری و اصلاحگری میپردازد و هم در شرایط فقر و گرسنگی و بحرانی به بسیج امکانات مدنی برای کاهش رنج هموطنانش توجه دارد. به نظرم در بحران و فقر از هر کار خوب باید حمایت کرد و سخنان قابل دفاع رهبران و حکمرانان را تشویق و سخنان و رفتار غیرقابل دفاعشان را نقد کرد. و البته این منافاتی با فعالیت در جهت اصلاح ساختار ندارد. هر دو ضروری است. در شرایط بحران (یعنی تا وقتی که دارو و واکسن کرونا پیدا شود که حداقل دو سال زمان میبرد) سیر کردن شکم گرسنه را نمیتوان موکول به اصلاحات ساختاری زمانبر کرد.
منبع: ایسنامنبع: ساعت24
کلیدواژه: احمدی نژاد نقد ساختاری یاری رسانی مطالبه گری اصلاح طلب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۶۰۱۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد خوشچهره: «اقتصاد» میدان شلغمفروشان شده است!
محمد خوشچهره گفت: اگر کسی بنده را قبول دارد، من به عنوان دلسوز دارم هشدار میدهم که در اقتصاد داریم میبازیم. من به دنبال ناامیدکردن نیستم، بلکه هشدار میدهم. بعد از عملیات وعدهصادق ما باید بیشتر در حوزه اقتصاد متمرکز شویم. اسرائیل تمرکز بیشتری میکند تا در این حوزه به ما ضربه بزند.
روزنامه جوان با محمد خوشچهره گفتگو کرده است. بخشهای مهم این گفتگو را در ادامه میخوانید:
در هر نظامی فردی است که بالاترین حرف را میزند، حتی در امریکا هم رئیسجمهور این مسئولیت را بر عهده دارد، بنابراین رهبری تعیینکننده اولویتها و جهتگیریهای کشور است.
رهبری وظیفه دارند این جهتگیریها را مشخص کنند. اینکه چرا برخی مواقع عملیاتی نمیشود، مرتبط با عملکرد بخشهای مختلف کشور است. در ساختار کشور ما قوای مقننه، مجریه و قضائیه هر کدام استقلال ساختارهای خود را دارند و این عدمتحقق مرتبط با غفلتها، کجفهمیها و عدمدرک و باور در بعضی از سطوح عالی و تصمیمگیر و سیاستگذار بوده که در سالیان گذشته اتفاق افتاده است. خود بنده موقع نامگذاری شعارهای سال دلم میریزد که رهبری فرمایش مهمی را مطرح کردند و ممکن است بخشهای مختلف با غفلت و برخی بخشها هم با تعمد و شیطنت خلاف سخن رهبری عمل کنند.
تبیین درستی از شعارهای سال و فرمایشات رهبری نمیشود، مثلاً من در جمع برخی روحانیون برجسته سخنرانی داشتم. در آن جمع سؤال این بود که مگر ما کشور کمونیستی که در آن اقتصاد زیربناست، هستیم که این همه بر مسئله اقتصادی تأکید میشود؟! من دیدم که درک درستی از جهتگیری رهبری شکل نگرفته است.
متأسفانه در خصوصیسازی برخی در پوشش مردم، اما در واقع ثروتمندان زالوصفت وارد شدند و اقداماتی انجام دادند و خواهان دراختیارگرفتن مراکز مهم اقتصادی مثل پالایشگاهها بودند. اینها که مردم نیستند، ما باید حساب مردم با افراد به ظاهر سرمایهدار زالوصفت یا سرمایهدارنما را جدا کنیم، چون خیلی از اینها پول هم نداشتند. واگذاریها به افرادی صورت گرفته است که دغدغه تولید نداشتهاند بلکه دنبال فروش دارایی این شرکتها بودهاند.
برخی مواقع صداوسیما ناخواسته در تقابل با نظام عمل میکند. بسیاری از دولتها و مسئولان حرفهای ناپخته زیادی در تلویزیون میزنند که متأسفانه مبنای تصمیمگیری و سیاستگذاری میشود. در عین حال در برنامههای تلویزیونی دستگاههای اجرایی به جای پاسخگویی مطالبهگر شدهاند. این در حالی است که در دهه ۷۰ من با وزیر دولت مناظره و سیاستهایش را نقد میکردم. همین دوسه روز پیش رئیس بانک مرکزی در صداوسیما حاضر شد و به جای پاسخگویی مطالبهگری کرد.
من این مسئله را فاجعه زمامداری میدانم. رئیس بانک مرکزی به جای پاسخگویی به فاجعه سقوط ارزش پول ملی و سیاستهای نامناسب ارزی در مورد سقوط ارزش پول ملی، استدلالهای نادرست میکرد.
نظام تصمیمگیری ما خیلی وقت است دچار توهم دانایی و آگاهی است. این افراد طعمه راحت برای نفوذ دستگاههای جاسوسی دشمن هستند. امروز ما درگیر جنگ اقتصادی هستیم که از جنگ نظامی هم بالاتر است.
«اقتصاد» میدان شلغمفروشان شده است!