توصیه های عباس آخوندی درخصوص تصمیم گیری ها برای پسا کرونا
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۶۲۳۲۲
به گزارش جماران، عباس آخوندی در کانال تلگرام خود نوشت: در این گمانم که روزگار هرگز بر پاشنهی پیشین نخواهد چرخید و هیچگاه به شرایط پیشا کرونا باز نخواهیم گشت. مناسبات اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی و همچنین سیاسی و قدرت در محدوهی ملّی و جهانی تغییر بنیادین خواهند کرد. نهادهایی ماندگار و یا تکامل خواهند یافت که ظرفیّت حلّ مسالههای پیشآمده بر اثر کرونا را دارا هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روزها، کرونا فکر و ذکر همهمان را به خود اختصاص دادهاست. افراد از هم میپرسند آیا کرونا تمام جهان را فرا میگیرد؟ آیا انسانهای زیادی به کام مرگ خواهند رفت؟ آخرش چه میشود؟ پس دولتها چهکار میکنند؟ آیا آنها مردهاند؟ وظیفهی دولتها در این میان چیست؟ نهادهای مدنی چه میتوانند بکنند؟ فلان دولت خوب عملکرد که شهرهای درگیر را زود قرنطیه کرد. بهجایش این یکی بسیار ضعیف عمل کرد. اگر از ابتدا قم را قرنطینه کرده بودند این ویروس در ایران پخش نمیشد. سیاست و انتخابات مانع اطلاعرسانی شد. فلان دولت با مردمش رو راست بود. این یکی فکر میکرد با پنهانکاری میتواند مردمش را در بیخبری نگاه دارد. و بِشمُر بر این سیاق.
در بارهی رفتار مردم هم، در گوشهگوشه جهان کم صحبت نمیشود. در برخی کشورها تا خبر نمونههایِ مثبتِ منجرِ به مرگ در جامعه انتشار یافت، مردم به فروشگاهها هجوم بردند و اقلام مصرفی بهداشتی؛ بهویژه الکلی و ضدِّعفونیکننده و همچنین ماسک و دستکش و یا حتی مواد غذایی با کمبود مواجه شد. ماسک شد کالای کمیاب. اقتصاد دنیا، بورسهای جهانی همه تحت تاثیر ویروس کرونا دچار کاهش رشد و سقوط شدند. و برخی بنگاهها بهسرعت نیروی کار خود را کاهش دادند.
در میان خبرها، پس از خبرهای حوزهی سلامت و فراگرد همهگیری کرونا، خبرهای اقتصادی در صدر اخبار قرار دارد. تعلیق و تعطیلی بسیاری از کسبوکارهای خدماتی همچون گردشگری، رستورانها، کافیشاپها، آژانسها، هواپیمایی، راهآهن، اتوبوسرانی بین شهری درونشهری و دهها رستهی شغلی دیگر، موجب بیکاری گروه زیادی از شاغلان شدهاست. با برهم خوردن زنجیرهی تامین و همچنین کاهش همزمان عرضه و تقاضا در سطح ملّی وجهانی، بسیاری از کارگاهها تعطیل، نیمهباز و یا در حالت بلاتکلیفی قرار گرفتهاند. از این رو، وضعیّت کارکنان و کارگران آنها در وضعیّت تعلیق و یا اخراج درآمدهاست.
کرونا، در گام اول سلامتی آدمیان و در گام دوم اشتغال را هدف قرار دادهاست. بیکاری پیش از این هم معضل جدی اقتصاد ایران بود، حال، این پدیده مزید بر علت شدهاست. بهنظر میرسد که دورهی اول همهگیری کرونا تا اخرهای تابستان بهطول میانجامد. با این وضعیّت، ممکن است بسیاری از تعطیلیهای موقت دائمی شوند و شرایط کار سختتر و سختتر شود. ادامهی بیکاری زندگی را برای اغلب گروههای کمدرآمد و روزمزدان، سخت کرده و میکند. بسیاری از شرکتها اگر تعطیل شوند، با از دستدادن سازمان اجرایی و بازار خود، شاید هیچگاه نتوانند مجددا فعال شوند. افزون براین، ممکن است با رقیبانی روبهرو شوند که دیگر نتوانند در برابر آنان قد علم کنند.
اقتصاد ایران خودش هزار گرفتاری داشت؛ نرخ تورم و بیکاری بالا، بدهی فزایندهی دولت، رشد شدید نقدینگی، بحران کسری صندوقهای بازنشستگی، کاهش درآمدهای ارزی، حال تحت تاثیر این ویروس، کاهش قیمت نفت، و تحریمها دچار بحران جدّیتری شدهاست. بانکها کُمیتشان لنگ بود، حالا بیگمان با موج عدم پرداخت اقساط و بازگشت تسهیلات مواجه نیز خواهند شد. از سوی دیگر، مهمترین منبعی که برای عبور از این بحران مورد توجه اقتصادهای دنیاست، همین منابع بانکی هستند. البته، شرایط عمومی بانکها پس از بحران 2008 در دنیا نسبتا خوب است. ولی، در ایران با توجه به جریان پول سمی در نظام بانکی، سودهای واهی توزیع شده، داراییهای واهی، و اضافهبرداشتهای مستمر و جاری از بانک مرکزی، بدهی تعیین تکلیف نشده دولت به بانکها و مشکلات دیگر، نظام بانکی در ضعیفترین وضعیّت تاریخی خود قرار دارد. حال، این موجود نحیف و بیمار میخواهد بیماران متعدد دیگری را درمان کند.
بودجه دولت پیش از همهگیری کرونا با 40درصد کسری بسته شد. درآمد نفت برمبنای فروش روزانه یک میلیون بشکه و بهای 50 دلار محاسبه شد. از همهاکنون آشکار است که هیچکدام تحقق نخواهند یافت. درآمدهای ناشی از مالیات و سود و عوارض گمرکی با توجه به وضعیّت بنگاهها و موانع موجود بر سر راه تجارت و مبادلههای مالی، بهناچار دچار کسری و کاهش جدّی خواهدشد. درآمدهای اختصاصی دستگاههای خدمترسان چون آب، برق، گاز، شهرداریها بهدلیل تعلّلِ افراد و یا ناتوانی بعضی در پرداخت در قبوض نیز آسیب جدی خواهند دید. بنابراین، میتوان پیشبینی کرد، مآلا، تاریخیترین فشارها بر بانک مرکزی و سیستم پولی برای جبران همهی اینها وارد خواهد آمد. با اینهمه، امروز چارهای جز تصمیمگیری نیست. ولی، هر تصمیمی که امروز گرفتهشود، آیندهی اقتصاد ایران را رقم خواهد زد.
تصمیمهای امروز، آثارشان در سالیان پیشرو مشاهده خواهند شد. بنابراین، از هماکنون باید تصویری از جهان پساکرونا داشته باشیم، تا تصمیمهایمان متناسب با آن باشد. این تصویرسازی مهمترین و راهبردیترین کاری است که نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری باید از هماکنون داشتهباشد. فردا بسیار دیر است. و در این رهگذر باید بدانیم که بازگشت به جهان گذشته ناممکن است. آنانکه مبنای تصمیمهایشان بازگشت به شرایط پیشاکروناست، از هماکنون بازی را باختهاند و کشور را به یک ورطهی پُرخطر واردخواهند ساخت. چرا که مختصات معادلات اقتصاد پساکرونا در سطح جهان و ایران کاملا با شرایط پیشاکرونا متفاوت است. در این بستر، پرسش این است که جهان پساکرونا چه ویژگیهایی دارد؟
بشر تا کنون بارها با نمونههای مختلفی از بیماریهای واگیردار و یا قحطی روبهرو شدهاست و برای بقا جنگیدهاست. شاید طاعون و وبا مواردی باشد که بهگوشهای ما آشناترند. از دوران باستان تا کشف علتِ این بیماری در سال ۱۸۹۴م، چندین بار بیماری طاعون، سراسر اروپا، آسیا و آفریقا را فراگرفته است. در سال ۱۳۴۷م "مرگ سیاه" اروپا را درنوردید و خیابانهای شهرها از اجساد مردگان انباشتهشد. درحالیکه کلیسای کاتولیک بر تمام عرصههای زندگی اروپاییان تسلط داشت، مردم برای امان ماندن از بیماری به کلیساها پناه میبردند و از کشیشان طلب کمک میکردند. ولی، بزودی معلوم شد که کاری از دست کلیسا ساخته نیست. همین موجب شد که نهاد کلیسا دچار شکست شود و شرایط برای تغییرات بنیادین که نهایتا به بیرون راندن کلیسا از قدرت شد آماده گردد.
در سالهای ۶۲۷-۶۲۸ م، مصادف با سال ششم هجری شمسی "طاعون شیرویه" سراسر استانهای باختری ایران در اواخر دوره ساسانیان، بویژه میانرودان را در هم نوردید و باعث کشتهشدن نیمی از جمعیت آن استانها و از جمله شخص شاهنشاه یعنی قباد دوم شد. در ایرانِ دوران صفویه نیز، بیماری طاعون چندین بار شیوع پیدا کرد و باعث کشتن تعدادِ زیادی از مردمِ شهرهای مختلف شد. در دروهی قاجار نیز از 1236 ه.ق. به مدّت یک سده ایران چندین بار در معرض طاعون و وبا قرار گرفت و هر بار در پسِ آن با قحطی، فقر و شورشهای اجتماعی و مهاجرتهای گسترده روبهرو گشت. از بحران ملوکالوطوائفی در پایان دورهی قاجار که منجر به انقلاب مشروطه شد بسیار شنیدهایم. لیکن، کمتر بین این پدیده و ناتوانی جامعه و نظام حکمرانی وقت از منظر ظرفیّتهای دانشی و توانایی ایجاد نظم و پشتیبانی از ملت برای رویارویی با این پدیدهها ارتباط برقرار کردهایم.
این را از این جهت گفتم، که هرچند بهظاهر، در ابتدا بیماریهای واگیردار بسته به قدرت انتشارشان بهصورت، تصاعد هندسی بالا میروند و نسل بشر را تهدید میکنند. ولی، پس از مدّتی با مقاومت محیطی مواجه، روند گسترششان متوقّف و بعد به تدریج تحت کنترل در میآیند. ولی، این همه بهسادگی انجام نمیشود. جانهای عزیزی فدا میگردند. فقر دامن میگستراند. جامعههایی مضمحل میشوند. تمدنهایی فرو میپاشند. و حکومتها و سازمانهای اجتماعی زیادی نیز نابود میگردند. اتّفاقهایی این چنین در سطح جهان بسیار خونریز و پُردرد هستند. در این میان، تنها آنانی باقی میمانند که ظرفیّتشان بیش از ظرفیّت تخریبی این پدیدههاست. تنها نهادهایی که قدرت تشخیص پدیدهها و توانایی درک واقعیّت را دارند و سازوکار بسیج درونی خود و توانِ تابآوری؛ اعم از تابآوری بیولوژیک، فرهنگی، اجتماعی، اقتصای و کارآمدی نظام حکمرانی و اقدام بهموقع را دارا هستند میتوانند این مرحله را از سر عبور دهند و ایمنی بیشتری در خود خلق کنند. مابقی ساختارها و نهادها در معرض نابودی قرار میگیرند. و یا به گفتهی قران کریم "آنچه به مردم سود مىرساند در زمین باقى مىماند"(13:17).
کشورمان مدّتهاست که با پدیدههای متعددی از عاملهای ناکارآمدی و ناکارایی در نظام اجتماعی و حکمرانی دست و پنجه نرم میکند. باید دید، آیا رویارویی با این پدیدهی مهلک جدید، مایهی یک عزم ملّی برای گذاشتن یک نقطهی پایان به روند موجود و یک چرخش بنیادین در نظام حکمروایی میشود؟ آشکار است که با تداوم پدیدههایی چون فروپاشی اخلاق عمومی، فرسایش سرمایههای اجتماعی، گسترش شکاف اجتماعی، پدیدهی بیدولتی و یا چنددولتی نمیتوان بر این جنگِ با طبیعت فائق آمد. ولی پرسش این است که آیا هنوز عدهای فکر میکنند با کاهش ازادیها و با ایجاد محدودیتهای مبادله در سطح جهانی و با هزینهکرد ازجیب ملّت و از محل درآمدهای نفت میتوانند برای جبران تمام فرایندهای ناکارآمد در برابر این پدیدهی کشنده مقاومت کنند؟ و یا آنکه باید به فکر اصلاح ساختاری، نهادی و فرایندی باشند؟
ویروس کرونا در یک نقطه از جهان جهش کرد و به سرعت تمام جهان را فرا گرفت. این پدیده یکبار دیگر پیوستگی جهان و جهانیبودن امور را نشان داد. ما که از حیثِ اخلاقی همواره شعار "بنی آدم اعضای یک پیکرند" را سر میدادیم ولی، در عمل تن میزدیم، این بار نیز از درک پذیرش آن در جهان واقع عاجز ماندیم وهمچنان بر طبل تجزیهی جهانی کوبیدیم. واقعیّت آن است که شرط لازم و کافی برای پیروزی در این نبرد پذیرش پدیدهی "جهانیشدن" است. دیدن واقعیّتهای جهانی، چشم نبستن بر حقایق، شناخت نقاط ضعف خود و پوشش دادن به آنها، پاس داشتن آزادی بهویژه دسترسی آزاد به اطلاعات، و حاکمیّتِ قانون و تعهد به قراردادهای اجتماعی و اقتصادی و محترم داشتن رقابت در تمام حوزهها، برای بالندگی و رشد استعدادهاست. طرفه آنکه سیاست اتخاذی از سوی دولت در حدِّ تقاضای رفع تحریمهای ظالمانه امریکاست. خوب، فرض کنیم که این درخواست با پاسخ مثبت روبهرو شد. آنگاه، چه میخواهیم بکنیم. کشوری که قواعد تجارت و مبادلههای مالی بینالمللی؛ از جمله کنوانسیونهای FATF را نپذیرفتهاست، چگونه میخواهد از این رفع محدودیّت بهرهببرد؟
آیا اینک آنان که تجارت وتبادل مالی بینالمللی ایران را که خود با هزاران مشکل روبهرو بود با متوقّفساختن پیوستن به FATF به محاق بردند و از روز آغاز با برجام به منظور بالا کشیدنِ خود جنگیدند؟ و آنان که در هیات نظارت بر اجرای سیاستهای ابلاغی نشستند و یک رکن جدید که در قانون اساسی نبود خلق کردند و در برابر اعمال قانون توسط دو قوهی مجریّه و مقتنه ایستادند؟ و شورای نگهبانی که فراتر از قانون اساسی عمل کرد و با رد صلاحیّتهای گسترده و کنترل فرایندهای انتخابات بخش عظیمی از ملّت را از شرکت در انتخابات دلسرد و محروم ساخت و سردترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی را موجب شد و آنانی که رسانه را ابزار اهداف گروهی خود کرده و نه از راه رقابت بلکه از راه کوبیدن یک تفکر میخواهند خود را بر دیگران تحمیل کنند یارای حل مسالهی ویروس کرونا را دارند؟ آیا در این فضا میتوان اقدام فردی و جمعی هماهنگ را سازمان داد؟ آیا آنان هنوز سرمست از پیروزی ناشی از عدم حضور مردم در انتخابات، در پی پشتِپا گذاشتن برای رقیب هستند و یا پذیرفتهاند که برای بقای خود هم که شده باید با اصل همبستگی اجتماعی احترام بگذارند؟
آنچه که از فرسایش دائمی اقتصاد ایران در جهان پساکرونا جلوگیری خواهد کرد. تندادن به اصل افزایش بهرهوری مجموعهی عوامل تولید و پذیرفتن هزینهنکردن منابع ملّی برای تداوم بقا در حکومت است. بهرهوری مجموعهی عوامل تولید به مفهوم پذیرش تغییر تمام قواعد بازی، افزایش قدرت رقابتپذیری اقتصاد ملّیدر سطح جهانی و حضور فعال در تمام صحنهی تعامل جهانی اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، فناوری، تجاری، اقتصادی و مالی است. افزایش رقابت پذیری ملّی نیازمند تغییر تمام قواعد حقوقی و تجاری و همچنین نظام بنگاهداری ایران به نفع بنگاهداری خصوصی و پذیرش اصل رقابت منصفانه است. باید پذیرفت که دوران اقدامهای یکجانبه از سوی هر کشوری محکوم به شکست است. حتی، اگر آن بزرگترین قدرت مسلط جهان چون امریکا باشد. آن نیز مشروعیّت بینالمللی خود را از دست خواهد داد.
اقتصاد دانایی محور، و چیرگی علم و فناوری بر سرمایههای مادی و یا جزماندیشی ذهنی و ایدئولوژیک پیش از این هم مطرح شدهبود. ولی، هیچگاه تا این حد فرصت آزمون کارایی جهانی برای آن فراهم نیامده بود. کرونا ثابت کرد که حتی بزرگترین قدرت مادی اگر نخواهد اصل چیرگی علم را بپذیرد، تبدیل به ضربهپذیرترین ساختار جهان خواهد شد. مردم جهان هر چند در خانه ماندند، لیکن، شبکههای جدیدی از ارتباطات اجتماعی را برای امکان تداوم حیات سیاسی، اجتماعی و حفظ همبستگی ملّی و جهانی را فراهم آوردند. این نیز به کمک فناوری حاصل شد. برجستهترین ویژگی علم جهانی بودن آن است. آنان که در پیِ علمِ بومی هستند، بیگمان عرض خود خواهند برد و زحمت دیگران. بنابراین، جهان پساکرونا، امکان انحصارطلبی در وضع سیاستهای ملّی را از ملّتها خواهد ستاند. ولی، امکان رقابت در صحنهی ملّی را برای ملّتها فراهم خواهد آورد. آنانکه استراتژی دفاعی اتخاذ میکنند، از هماکنون شکست خوردهاند. و آنانکه راهبرد پیشباز از تحولات را از مجرای تعامل حداکثری بر مبنای فناوری پیشرفته و نه علم آزمایشگاهی و مقالهمحور هدف قرار میدهند، به شرط داشتن سایر صلاحیّتها امکان توفیق بیشتری خواهند داشت.
به نظر میرسد که جهان به سمتوسوی نظم جدید حرکت میکند. با توجه به ضعف کارایی زنجیرهی تامین در رویارویی باپدیدهی کرونا، شاهد یک تقسیم کار جهانی جدید و یک جهانیشدن جدید باشیم. مبنای جهانیشدن این بار نه دستیابی به و استثمار از نیروی کار ارزان است و نه امتیازگیری از دولتهای ضعیف برای زیرپاگذاشتن اصولزیست محیطی و یا دریافت معافیّتهای تبعیضآمیز مالیاتی، حقوقی و مقرراتی به نفع بنگاههای بزرگ مقیاس باشد. بلکه، مبنای آن بهینهسازی و بیشینهسازی کارایی زنجیرهی تامین است. احتمالا با شکلگیری خوشههای صنعتی جدید تولید و تجارت، تقسیمِ کار جدید جهانی و نظام تقسیمات جغرافیایی جدید و بالتبع شکلگیری جغرافیای سیاسی و اقتصادی جدید در جهان روبهرو باشیم. این به مفهوم شکلگیری نظم جدید جهانی بر مبنای توان حفظ زنجیرهی تامین در بحرانیترین شرایط خواهد بود. لازمهی این کار پرهیز از انحصار طلبی، مشارکت در تهیه یک نقشه راه جهانی، پذیرش مسئولیّت بینالمللی، همکاری در مقیاس جهانی با حفظ استقلال ملّی است.
کرونا نشان داد که فردگرایی خودخواهانه امکان تابآوری در برابر او را ندارد. همچنانکه جمعگرایی مستبدانه توان اعمال ارادهی آهنین خود را ندارد. آنچه که باید مبنا و اصل قرار گیرد حفظ "همبستگی اجتماعی" است. آیا همبستگی اجتماعی جز از طریق پذیرش هویّت و شخصیّت همهی شهروندان بدون تبعیض و بدون خودی و دیگری، مراقبت ازضعیفان و ناتوانان، حمایت از گروههای کمدرآمد و تهیدستان، تندادن به اصلِ دسترسی آزادِ همگان به اطلاعات و اجازهی شکلگیری نهادهای مدنی و وضع و عمل به سیاستهای ناظر بر پشتیبانی از جامعهی مدنیو پذیرش حاکمیّت ارادهی ملّی، قبول دولت-ملّت مدرن و پاسخگو و به موازات، لغو سیستم چند دولتی از طریق دیگری قابل تحصیل است؟
آنچه بیان شد تنها ارائهی یک چارچوب بسیار مقدماتی به عنوان بستری برای گفتوشنید ملّی است. وگرنه، هیچ تاکید و اصراری بر درستی همهی اجزای آن نیست. امیدوارم که جامعهی روشنفکری و اندیشهورز، نهادهای مدنی و نهادهای سیاستگذاری در بحث ورود کنند و با نقد بنیادین خود، تصویر کاراتری را از جهان پساکرونا روبهروی ملّت ایران قرار دهند. از عمق جان بپذیریم که این بار، امکان سازشهای سیاسی، توافق ریشسفیدان، رای نه به دیگری، و توصیههای خالی از حقیقت گروههای سیاسی چارهی کار نیست. ملّتها و دولتها با یک محک واقعی روبهرو هستند. در ایران ما، یا نقطهی پایانی بر این روند گذاشته میشود، و عزمی برای اصلاح جزم میگردد و یا آنکه ایران با فرسایش شدیدی روبهرو خواهد شد. البته، من همواره به ظرفیّت درونی این تمدن ایمان داشته و دارم و مطمئن هستم که راهی برای اصلاح بنیادین کارها یافت خواهد شد. ما روشنایی را در بازگشت به ایدهی ایران میبینیم. آن را پیش روی خود قرار خواهیم داد و با آن امید به همبستگی ملّی خواهیم داشت. بیگمان، ایران از این آزمون سرفراز بیرون خواهد آمد.
منبع: جماران
کلیدواژه: بودجه 99 ویروس کرونا عباس آخوندی کرونا بودجه 99 ویروس کرونا امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی زنجیره ی تامین جهان پساکرونا اقتصاد ایران نهادهای مدنی هم اکنون سطح جهان بین المللی جهانی شدن هم چنین پدیده ها ی اقتصاد شکل گیری ی جهانی پدیده ی ی کرونا روبه رو دولت ها ظرفی ت وضعی ت ی دولت ی جدید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۶۲۳۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موج بالای مهاجرت پرستاران؛ عمانیها ۶ برابر ایران حقوق میدهند | مقاومت عجیب با وجود کمبود پرستار!
سید محمد علوی، پرستار بالین و فعال صنفی حوزه پرستاران گفت: مشکلات معیشتی پرستاران و عدم اجرای تبدیل وضعیت آنها باعث شده که خیلی از آنها اقدام به مهاجرت کنند. حقوق و مزایای پرستارانی که به عمان مهاجرت کردهاند، ۶ برابر حقوق یک پرستار فعال در ایران است.
با آن که کشور با کمبود ۱۰۰ هزار پرستار مواجه است، وزارت بهداشت حاضر نیست حدود ۲۰ هزار پرستارِ طرحی را که طرح خود را گذراندهاند و در دوره کرونا نیز سنگ تمام گذاشتند، به کار گیرد.
همشهری آنلاین در گزارشی نوشت: پرستاری، یکی از مهمترین مشاغل است که مستقیما با سلامت و جان مردم سر و کار دارد اما مشکلات شغلی و معیشتی این گروه که هر سال تنها وعده بهبود آن از سوی مسئولان داده میشود، طاقت پرستاران را بریده است.
ساعتهای کاری زیاد، حجم سنگین کار، شیفتها و اضافهکاریهای اجباری و با دستمزد اندک، فرسایشی بودن این شغل، اجرا نشدن قوانین اصلاح حقوق و مزایا، تاخیرهای همیشگی در پرداخت معوقهها، کارانه های زیر یک میلیون تومان و حقوقهای ناچیز ۱۲ تا ۱۴ میلیون تومانی موجب شده که خیلی از پرستاران با وجود علاقه به حرفهشان و با این که در این زمینه تحصیلات و دانش دارند، عطای این شغل را به لقایش ببخشند.
طی سالهای اخیر شاهد چندین موج مهاجرت پرستاران از کشور و یا تغییر شغل آنها بودهایم. مشکلات شغلی پرستاران تا حدی طاقتفرسا شده که این روزها مدام خبر استعفای دسته جمعی آنها از مراکز درمانی را میخوانیم و میشنویم. هفته گذشته بود که ۴۳ نفر از پرستاران اتاق عمل و بیهوشی بیمارستان شهدای تجریش تهران استعفای دستهجمعی دادند. اواخر فروردین هم ۲۲ پرستار بیمارستان تخصصی طالقانی چالوس به صورت گروهی استعفا دادند. به این لیست باید پرستاران بیمارستان طالقانی آبادان و چند مرکز درمانی یزد را هم اضافه کرد که استعفای دستهجمعیشان در ماههای گذشته خبرساز شد. اتفاقی که در یک سال گذشته بارها در مراکز درمانی مختلف رخ داد.
۲۰ هزار پرستار طرحیِ بلاتکلیف
سوی دیگر این ماجرا پرستارانی هستند که دوره طرح خود را در دوران پاندمی کرونا گذراندند و وزارت بهداشت نیز قول جذب و استخدام آنها را داد، اما بعد از فروکش کردن کرونا به وعدههای خود عمل نکرد و آنها را به حال خود رها کرد. پرستارانی که جان خود را کف دست گرفتند و حتی تعداد زیادی از آنها به دلیل ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند.
سید محمد علوی، پرستار بالین و فعال صنفی حوزه پرستاران در گفتگویی به این موضوع اشاره میکند که با وجودِ کمبود بیش از ۱۰۰ هزار پرستار در کشور، وزارت بهداشت حاضر نیست ۲۰ هزار پرستار را که طرح خود را در دوره کرونا گذراندهاند و به پرستاران طرحی شناخته میشوند، جذب کند.
علوی میگوید: این پرستاران در دوره مخوف کرونا ایثار کردند و به جامعه خدمت کردند. آنها میتوانستند طرحشان را به تعویق بیندازند اما ازخودگذشتگی کردند و طرح خود را زودهنگام شروع کردند که کارها روی زمین نماند. ما تعداد زیادی دانشجوی ترم ۸ داشتیم که درسشان تمامنشده، طرحشان را شروع کردند و در دل کرونا رفتند.
پرستارانی که با سابقه ۲۰ ساله، شرکتی هستند
در دوره کرونا تعدادی از پرستاران به تازگی طرح خود را به اتمام رسانده بودند، اما مسئولان با دادن فراخوان و بستن قرادادهای کوتاهمدت ۶ ماهه و وعده استخدام و تامین امنیت شغلی، آنها را هم نگه داشتند. چون بیمارستانها به شدت دچار کمبود نیرو بود. این را علوی میگوید و ادامه میدهد: وعدهها باعث شد که خیلی از پرستارها با وجود اتمام طرحشان ماندند و کار کردند. اما بعد از پاندمی کرونا با کملطفی و بیمهری مسئولان مواجه شدند.
این فعال صنفی پرستاران میگوید: ما الان حدود ۲۰ هزار نیروی پرستار کارکشته داریم که ۴ سال درس خواندهاند و برادری خود را هم در بحران کرونا ثابت کردند، اما وزارت بهداشت آنها را به کار نمیگیرد. در این میان پرستارانی هم داریم که بیش از ۲۰ سال سابقه کار دارند، اما هنوز شرکتی هستند و تبدیل وضعیت نشدهاند.
از تغییر شغل تا مهاجرت به کشورهای عربی
میانگین حقوق پرستاران با در نظر گرفتن سابقه فعالیت آنها بین ۱۲ تا ۱۵ میلیون تومان است. این را فعال صنفی حوزه پرستاران میگوید و ادامه میدهد: پرستاران باید چند جا کار کنند تا بتوانند زندگی خود را بگذرانند. خیلی از آنها هم تغییر شغل دادهاند؛ در تاکسی اینترنتی کار میکنند، آنلاینشاپ زدهاند و ... . فقط هم معیشت پرستاران مشکل ندارد. ما همکار پزشک داریم که هنوز پروانه مطب خود را نگرفته و بعد از شیفت درمانگاه مسافرکشی میکند.
علوی میگوید: مشکلات معیشتی پرستاران و عدم اجرای تبدیل وضعیت آنها باعث شده که خیلی از آنها اقدام به مهاجرت کنند. حقوق و مزایای پرستارانی که به عمان مهاجرت کردهاند، ۶ برابر حقوق یک پرستارِ فعال در ایران است.
او میگوید: متاسفانه پرستارانِ کشورهای حاشیه خلیج فارس را ایران دارد تامین میکند. چون الان بیشترین مهاجرت پرستاران به کشورهای حاشیه خلیج فارس است. ما این همه نیرو تربیت نکردیم که راحت، آنها را به حاشیه خلیج فارس و اروپا و ... بفرستیم و خودمان دچار کمبود باشیم. مساله این است که کمبود پرستار در نهایت به سلامت مردم آسیب میزند. نه به کس دیگری.
هر ساعت اضافهکاری ۱۵ هزار تومان!
قانون تعرفه خدمات پرستاری، یکی از قوانین اصلاح حقوق پرستاران بود که در سال ۱۳۸۶ به تصویب رسید اما هرگز عملیاتی نشد. تا این که در سال ۱۴۰۰ خود مقام معظم رهبری ورود کردند. با این حال این قانون هرگز به سرانجام نرسید. فعال صنفی حوزه پرستاران میگوید: این قانون که گفته میشود اجرایی شده، با چیزی که در شیوهنامه آن آمده است، خیلی تفاوت دارد. درواقع فقط دارند کارانه ادوار قبل را به اسم تعرفه خدمات پرستاری پرداخت میکنند. الان بیشترین مهاجرت پرستاران به کشورهای حاشیه خلیج فارس است. ما این همه نیرو تربیت نکردیم که راحت، آنها را به حاشیه خلیج فارس و اروپا و ... بفرستیم
علوی توضیح میدهد: تعرفه خدمات پرستاری، یک قانون است که دهها بار از سوی خود حاکمیت ضمانت اجرایی گرفته است. مقام معظم رهبری بارها در روزهای پرستارِ سالهای مختلف به مسئولان تاکید کردند که این قانون را اجرا کنند. با این حال این قانون هنوز اجرا نشده است. یکی از تاکیدهای رهبری این بود که: «با کادر سلامت ایام کرونا نباید مانند کارگر فصلی رفتار شود.» اما متاسفانه وزارت بهداشت دقیقا فصلی برخورد کرد و بعد رفع نیازش در دوره کرونا به آنها گفت: «به سلامت»!
به گفته علوی، هر پرستار علاوه بر ۱۷۰ تا ۱۸۰ ساعت کار موظفی در ماه، باید ۱۵۰ تا ۲۰۰ ساعت هم اضافهکاری داشته باشد. اما مبنای پرداخت هر ساعت اضافهکاری آنها فقط ۱۵ هزار تومان است! آیا این مبلغ با این حجم از فشار کار و فرسایشی بودن این شغل عادلانه است؟ این نشان میدهد که نظام پرداخت وزارت بهداشت نیاز به بازنگری جدی دارد.
لزوم احیای قانون حمایت از مدافعان سلامتِ ایام کرونا
وزارت بهداشت به تازگی اعلام کرده که در سال ۱۴۰۳ قصد استخدام ۲۵ هزار نیرو را دارد. در این میان، تعدادی از فعالان صنفی پرستاری در نامهای به ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری از او خواستهاند که برای حل مشکل شغلی پرستاران، طرح استفساریهای به مجلس ارائه دهد و این استفساریه پس از دریافت موافقت مجلس، به وزرات بهداشت ابلاغ شود و دستور دهد که وزارت بهداشت از منابع مالی خود، پرستاران طرحی را به کارگیری کند. هر پرستار علاوه بر ۱۷۰ تا ۱۸۰ ساعت کار موظفی، ماهانه باید ۱۵۰ تا ۲۰۰ ساعت هم اضافهکاری داشته باشد. اما مبنای پرداخت هر ساعت اضافهکاری فقط ۱۵ هزار تومان است!
علوی میگوید: وزارت بهداشت هم توان اجرایی این کار را دارد و هم پولش را. حتی اصرار داریم که این استفساریه در لایحه بودجه سالانه هم گنجانده شود. اگر این اتفاق رخ دهد، گام بزرگی در جهت کاهش مشکلات جامعه پرستاری برداشته خواهد شد.
این فعال صنفی حوزه پرستاران میگوید: درضمن ما قانونی داریم که در دوران کرونا به نام قانون "حمایت از ایثارگران و مدافعان سلامت در ایام کرونا" که در ستاد ملی کرونا وضع شد. خواسته ما احیای این قانون است. البته بدون برگزاری هیچ آزمونی برای پرستاران. آزمون این نیروها همان کرونا بود و نیاز نیست دوباره در آزمونی شرکت کنند. حتی اگر مهارت نداشتند، در دوره کرونا کاملا کارآزموده و کارشناس شدند و اتفاقا الان به درد دسیستم میخورند.