Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-01@16:24:39 GMT

همه چیز درباره«اکران اینترنتی» در سینمای ایران؛ اوج‌گیری یا شکست؟

تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۶۸۸۲۳

همه چیز درباره«اکران اینترنتی» در سینمای ایران؛ اوج‌گیری یا شکست؟

‍‍‍‍‍‍

خبرگزاری مهر - گروه هنر: خیلی چیزها را تغییر داده است. دیگر در سطح شهرها نه خبری از آیین و مراسم شادباش ازدواج است و نه محفل سوگواری و عزا؛ ویروس «کرونا» نه فقط معادلات جاری در اجتماع را که حتی شمایل زندگی فردی را هم دستخوش عجیب‌ترین و غیرمنتظره‌ترین تغییرات در سده اخیر قرار داده است. سرگرمی و هنر هم از شوک این تغییرات در امان نمانده و آرام‌آرام دومین ماه تعطیلی سراسری سالن‌های سینما هم رو به پایان است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از روز سوم اسفندماه سال ۹۸ و با اعلام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کلیه سالن‌های سینمایی کشور به حالت تعطیل درآمد. با استمرار شرایط اضطراری حراست از سلامت جامعه در برابر تهدید «کرونا» این تعطیلات تا به امروز ادامه داشته و فعلاً پایانی هم نمی‌توان برای آن متصور بود.

در چنین شرایطی نه فقط چرخه اقتصاد سینما از حرکت بازایستاده که مهمتر از آن عمیق‌تر شدن فاصله میان تازه‌ترین محصولات سینمای ایران با سبد مصرفی مخاطبان بالقوه خود، نگرانی‌هایی را رقم زده است.

هرچند توقع تجویز نسخه‌ای شفابخش از سوی مدیران سینمایی طبق تجربه، از ابتدا انتظاری بی‌جا بود، اما دغدغه‌مندان و فعالان سینمای ایران می‌دانستند این پیکر نیمه‌جان، برای احیای خود در زیر سایه کرونا حداقل نیازمند یک «مسکن» است؛ پیشنهاد «عرضه اینترنتی فیلم‌های اکران‌نشده» با چنین انگیزه‌ای پیش کشیده شد تا شاید بخشی از خسران ناشی از تعطیلات تحمیلی سالن‌های سینمایی در سراسر کشور، جبران شود. ایده‌ای که برای اجرایی شدن و سنجش میزان توفیقش، «خروج» پیش‌قدم شد.

اکران اینترنتی؛ تجربه جهانی

ترکیب «اکران اینترنتی» تا همین چند سال پیش می‌توانست یکی از متناقض‌ترین ترکیب‌ها برای علاقمندان «سینما» باشد؛ تنها هنر از هنرهای هفت‌گانه که نام «مکان» بر خود دارد و تا سال‌ها باور داشتیم که «سینما در سینما» معنا پیدا می‌کند. از زمان فراگیر شدن سایه «دنیای مجازی» بر سر زندگی واقعی اما معادلات تغییر کرد و حالا گویی تهدید «خروج سینما از سالن نمایش» تبدیل به یک فرصت شده است.

چالش بر سر «اکران اینترنتی» و نسبت آن با «هنر سینما» البته چندان تازه نیست؛ فیلمسازان پیشکسوت سینما از استیون اسپیلبرگ گرفته تا داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی در یک دهه اخیر، گاه از سر افسوس و گاه با لحنی تند و صریح بر اصالت «فیلم دیدن در تاریکی سینما» تأکید کردند تا شاید جلوی این تغییر را بگیرند. قدرت فضای مجازی اما بهترین پشتوانه برای عبور از سنت فیلم دیدن در سالن سینما بود.

جریان تغییرات در سطح جهانی اما با ترک‌تازی پدیده‌ای به نام «نتفلیکس» چنان شتابی داشت که خیلی به رغم انتقادات و مخالفت‌ها، آکادمی اسکار هم ناگزیر از تغییر قوانین خود شد تا فیلم‌های عرضه شده در این سرویس ارائه برخط محصولات سینمایی را هم در کنار فیلم‌های اکران شده در سینماها به رسمیت بشناسد.

نتفلیکس که در آغاز یک شرکت اینترنتی «سفارش فیلم» بود، با بهره‌گیری از تجربه «تلویزیون‌های کابلی» توانست بر بستر اینترنت فضایی را ایجاد کند که مخاطبان در هر نقطه‌ای از جهان بتوانند به جای سفارش فیلم و دریافت نسخه دی‌وی‌دی آن، به‌صورت آنلاین فیلم درخواستی خود را از طریق تلویزیون، رایانه شخصی و یا حتی تلفن همراه به تماشا بنشینند و این شاید چیزی شبیه کابوس برای فیلمسازانی باشد که زمانی می‌گفتند «مگر می‌توان لذت فیلم وسترن را جز روی پرده نقره‌ای بزرگ درک کرد؟»، اما حکم تحقق یک رویا برای نوجوانان و جوانان عصر اینترنت را داشت!

خیلی زود کمپانی‌های بزرگ فیلمسازی برای راه‌اندازی سرویس‌های مشابه وسوسه شدند، برندهای قدیمی‌تر جان دوباره گرفتند، شبکه‌های تلویزیونی وارد میدان رقابت شدند و اینگونه صنعت سینمای جهان بیشتر و بیشتر به سمت «خانگی شدن» سوق پیدا کرد.

اکران اینترنتی؛ تجربه ایرانی

«ما پیشگامان این مسیر در سینمای ایران محسوب می‌شویم.» اگر ملاک را ارتباط با مخاطبان عام در نظر بگیریم و دایره آثار را هم به فیلم‌های داستانی محدود کنیم، این اظهارنظر ابراهیم حاتمی‌کیا درباره پیشگامی «خروج» در زمینه تجربه «اکران اینترنتی» در ایران گزاره صحیحی است؛ اما واقعیت این است که علاقمندان فیلم‌های کوتاه و مستند چند سالی می‌شود که از طریق چند سایت تخصصی، با خریداری بلیت به تماشای آنلاین فیلم‌های منتخب خود می‌نشینند.

جدی‌ترین تجربه و شاید مطرح‌ترین آن‌ها در فضای رسانه‌ای هم مربوط به نمایش مستند «توران خانم» به کارگردانی مشترک رخشان بنی‌اعتماد و مجتبی میرتهماسب بود؛ مستندی که از ۲۶ خردادماه سال ۹۷ ابتدا برای ۴۸ ساعت در دسترس علاقمندان قرار گرفت و استقبال از نمایش اینترنتی آن به اندازه‌ای بود که تا چند روز نیز تمدید شد. بلیت‌فروشی برای این مستند حتی از طریق سایت «سینما تیکت» صورت گرفت و مخاطبان بعد از خریداری بلیت کدی را دریافت می‌کردند که با استفاده از آن می‌توانستند در فاصله زمانی ۷ ساعت، برای یک بار به تماشای آنلاین فیلم بنشینند.

افتتاحیه اکران اینترنتی مستند «توران خانم»

دو ماه بعد و زمانی که این مستند برای دومین بار آماده عرضه در قالب اکران اینترنتی می‌شد، مجتبی میرتهماسب گزارش کرد که در نوبت اول و در فاصله یک هفته نمایش آن ‌لاین، برای این مستند در مجموع ۱۳ هزار و ۳۰۵ بلیت در داخل و خارج به فروش رفت.

در کنار این تجربه شاخص اما در سال‌های اخیر سایت‌های تخصصی مانند «هاشور» هم در حوزه عرضه فیلم‌های کوتاه و مستند فعالیت مستمری داشته‌اند که بنابر گزارش صبح امروز مرکز گسترش سینمای تجربی در روزهای قرنطیه، مراجعه مخاطبان برای تماشای مستند به این سایت ۳۰۰ درصد افزایش داشته است.

خروج؛ چالش‌های ورود به دوران تازه؟

با وجود این سابقه اما باید پذیرفت سینمای ایران امروز در آستانه تجربه‌ای تازه قرار دارد؛ اکران اینترنتی فیلم سینمایی «خروج» نه فقط پای فیلم‌های داستانی و تولیدات روز سینمای ایران را به میدان عرضه اینترنتی باز می‌کند که جمعیت گسترده‌تری از مخاطبان را به این تجربه متفاوت فرامی‌خواند.

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.
فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4

تیزر فیلم سینمایی «خروج» در آستانه اکران اینترنتی

از امروز ساعت ۲۰ علاقمندان سینما می‌توانند با مراجعه به دو سامانه «فیلیمو» و «نماوا» (فارغ از اشتراک یا عدم اشتراک) با پرداخت مبلغ ۱۲ هزار تومان، بلیت تهیه‌کننده و در حدفاصل ۶ ساعت پس از خرید، به‌صورت آنلاین به تماشای فیلم «خروج» بنشینند.

مهمترین چالش انتشار نسخه غیرقانونی فیلم «خروج» در حداقل زمان پس از آغاز اکران است. این اتفاق خیلی زود طیف گسترده‌ای از مخاطبان بالقوه فیلم را میان دو انتخاب مختار می‌کند؛ پرداخت هزینه و تماشای فیلم در یک بازه زمانی محدود و یا دانلود رایگان نسخه غیرمجاز فیلم و در اختیار داشتن آن برای تماشا در مدتی نامحدود! این تجربه اما برای رسیدن به مرحله «توفیق» با چالش‌های جدی مواجه است.

بی‌تردید مهمترین این چالش‌ها هم انتشار نسخه غیرقانونی فیلم در حداقل زمان پس از آغاز اکران است. این اتفاق خیلی زود طیف گسترده‌ای از مخاطبان بالقوه فیلم را میان دو انتخاب مختار می‌کند؛ پرداخت هزینه و تماشای فیلم در یک بازه زمانی محدود و یا دانلود رایگان نسخه غیرمجاز فیلم و در اختیار داشتن آن برای تماشا در مدتی نامحدود!

این چالش زمانی صورت جدی‌تری پیدا می‌کند که به این واقعیت توجه داشته باشیم؛ مصرف‌کنندگان فضای مجازی در ایران به‌خصوص فیلم‌بازهای حرفه‌ای که فیلم‌های روز سینمای جهان را از طریق اینترنت رصد و دانلود می‌کرده‌اند، عادت به مصرف «رایگان» دارند!

عبور از این چالش هر چند امنیت بالای سخت‌افزاری سامانه‌های عرضه فیلم را می‌طلبد اما قطعاً مهمترین و اصلی‌ترین متغییر در این حوزه «فرهنگ مصرف» مخاطبان است. اوج‌گیری پدیده قاچاق فیلم‌های روز سینمای ایران در سال گذشته تجربه‌ای بود که حالا نگرانی در این زمینه دوچندان هم کرده است. برای همین ابراهیم حاتمی‌کیا هم ترجیح داد روز گذشته و در ویدئوی دعوت از علاقه‌مندان به تماشای فیلمش، آرزو کند «خروج» قربانی انتشار نسخه غیرقانونی نشود.

محمدمهدی طباطبایی‌نژاد معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی و رییس شورای عالی اکران چندی قبل در واکنش به این نگرانی در گفتگو با ایسنا اینگونه توضیح داد: «آن چیزی که خود سامانه‌ها می‌گویند و مدعی آن هستند این است که به شکل حرفه‌ای مطلقاً امکان دانلود یا کپی کردن فیلم‌ها وجود ندارد، مگر اینکه از روی تصویر، تصویر دیگری گرفته شود که طبیعتاً آنقدر کیفیت پایین و نازل است که هیچ مخاطب عاقلی چنین فیلمی را نمی‌بیند. ضمن اینکه فیلم اکران شده در دسترس است و تجربه چند وقت اخیر هم نشان داده چند فیلمی که نسخه پرده‌ای آن بیرون آمد هیچ التهابی را به وجود نیاورد و اصلاً مورد استقبال قرار نگرفت به طوری که ما حتی آن را به عنوان یک سرقت هنری هم نگاه نکردیم چون الان دیگر مدل تصویربرداری از پرده و فیلم جواب نمی‌دهد و مردم کالای مرغوب می‌خواهند.»

مخالفان چه می‌گویند؟

فارغ از مسائل مربوط به امنیت فرآیند عرضه فیلم‌ها در اینترنت اما فراگیرشدن اقبال سینماگران به «اکران اینترنتی» همچنان مخالفانی جدی دارد.

گروهی از مخالفان که بیشتر نگاهی کلاسیک به آداب فیلم دیدن دارند، هنوز از منظر اصالت «تماشای فیلم در سالن تاریک سینما»، به مخالفت با اکران اینترنتی می‌پردازند و معتقدند محصول سینمایی از نظر ساختار و قالب اساساً ماهیتی متفاوت با یک اثر تلویزیونی دارد و به همین دلیل هم «اکران اینترنتی» نمی‌تواند آلترناتیو «اکران در سینما» باشد. از همین منظر هم احتمالاً عوامل فیلم «خروج» در اولین خبر مرتبط با عرضه اینترنتی این فیلم، ابراز امیدواری کرده‌اند تا پس از پایان بحران کرونا، فرصت تماشای فیلم در سالن سینما هم فراهم شود؛ فرصتی که البته به نظر می‌رسد «سینماداران» به‌شدت با آن مخالف هستند.

محمدقاصد اشرفی رئیس انجمن سینماداران در این زمینه به خبرگزاری مهر گفت: «صاحبان آثار سینمایی مجاز هستند که فیلم‌های خود را به هر نحوی که تمایل دارند در اختیار مخاطبان سینما قرار دهند، اما فیلمی که در فضای مجازی و یا شبکه نمایش خانگی ارائه شده باشد، قطعاً در آینده در سینماها اکران عمومی نخواهد شد.»

گروه دیگر از مخالفان اکران اینترنتی هم نبود زیرساخت‌های مناسب ورود به این میدان را چالش جدی پیش روی سینمای ایران برای قبول این ریسک می‌دانند. زیرساخت‌هایی که بخشی از آن ناظر به همان مباحث مرتبط با «امنیت عرضه» است و بخش جدی‌تر آن متوجه نبود سازوکار اقتصادی تعریف‌شده و شفاف مبتنی‌بر تضمین سود صاحبان آثار برای قبول این فرآیند است.

با تمام این تفاسیر تا ساعتی دیگر سینمای ایران با «خروج» وارد میدان تازه‌ای می‌شود. میدانی که از میان فیلم‌های اکران‌نشده جشنواره گذشته فیلم فجر تا به امروز تنها یک فیلم دیگر یعنی «مردن در آب مطهر» به کارگردانی نوید محمودی برای ورود به آن اعلام آمادگی کرده و در مقابل «خوب بد جلف ۲» به کارگردانی پیمان قاسم‌خانی تلویحاً با آن مخالفت کرده است. درباره سلیقه و نظر دیگر صاحبان آثار هم احتمالاً در آینده بیشتر خواهیم شنید.

واقعیت این است که «کرونا» در کنار تمام تحولاتی که در ابعاد مختلف زندگی ما رقم زده، سینمای ایران را ناگزیر از تن دادن به این ریسک کرده است. ریسکی که توفیق در آن می‌تواند در حکم هوایی تازه برای گروه‌هایی از مخاطبان فراموش‌شده سینمای ایران باشد و ناکامی‌اش می‌تواند برای چند سال دیگر میان معادلات سینمای ایران و تجربه‌های جهانی فاصله ایجاد کند.

کد خبر 4897955

منبع: مهر

کلیدواژه: اکران اینترنتی فیلم خروج ابراهیم حاتمی کیا اکران عمومی ویروس کرونا ویروس کرونا تئاتر ایران موسیقی ایرانی رادیو نمایش درگذشت چهره ها فیلم کوتاه رادیو سازمان صداوسیما فیلم سینمایی سینمای مستند سریال پایتخت فیلم خروج پیام تسلیت اکران اینترنتی تماشای فیلم سینمای ایران فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۶۸۸۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

(ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟

فریدون جیرانی در آخرین گفت‌وگوی ویدئویی خود در «اعتمادآنلاین» روبروی ابوالحسن داوودی، کارگردان و تهیه‌کننده و فرهاد توحیدی، فیلمنامه‌نویس نشست و درباره شرایط روز سینمای ایران سخن گفتند.

در بخشی از این گفتگو فریدون جیرانی به سینمای عباس کیارستمی و تاثیر آن در دهه ۷۰ شمسی پرداخته است و با مهمانان به بررسی آن شرایط و دوره‌های پس از آن پرداخته‌اند.

به گزارش اعتمادآنلاین، در ادامه این بخش صحبت‌های جیرانی و ابوالحسن داوودی را می‌خوانید و می‌بینید:

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

در تحلیل دولتمردان فرهنگی دهه ۷۰ خیلی از عناصر که ممکن است به تعبیر الان مزاحم به نظر بیایند، کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود

*تفکر عباس کیارستمی با خانه دوست کجاست و کلوزآپ باعث شد روشنفکری تمام دنیا متوجه این‌جور سینما شوند و تاثیر جهانی گذاشت.

داوودی: و امر مهمی که داشت اینکه در تحلیل خیلی از دولتمردان فرهنگی آن زمان خیلی از این عناصر که ممکن است به تعبیر الان عناصر مزاحم به نظر بیایند، آن زمان کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود. یعنی یک جوری چهره جمهوری اسلامی را در دنیا یک چهره جذاب‌تر و قابل قبول‌تری نشان می‌داد.

در عرصه فرهنگ معمولاً سیاست‌هایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه می‌شود

*چهره را خیلی عوض کرد.

داوودی: اشکال بزرگی که در روش و سیستمی که به نظر می‌آید حاکمیت بعد از این جریان در پیش گرفت، [این است که]به نظرم حاکمیت را بیشتر تبدیل کرد به یک حاکمیت ترسیده که برای اینکه از شرایط پیشگیری کند درخت را از بن برید. یعنی سعی کرد درخت را به‌نوعی از ریشه دربیاورد یا خشک کند، نفت بریزد که ریشه‌اش هم خشک شود؛ و این توجه را نداشت که همه این عناصر حتی منتقدترین‌شان، حتی کسانی که به نظر اوج اپوزیسیون جریان حاکمیت می‌آیند، نهایتاً در این سیستم پیچیده فرهنگی و ارتباطی که در دنیا هست می‌توانند منافعی را هم برای دولت بیاورند. به‌خصوص در حوزه فرهنگ. در حوزه سیاست اگر این را ببینید سیاست برخورد‌های خیلی سلبی و تند و تیز را ممکن است جواب بدهد، اما در عرصه فرهنگ معمولاً سیاست‌هایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه می‌شود. شمشیر دولبه‌ای که بعد از یک مدتی بیشترین خسارت را برای خود آن شمشیرزن به وجود می‌آورد. این چیزی بود که دوستان تحلیل نکرده بودند.

جشنواره فجر به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد/ قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، می‌گوییم جیرانی چرا بسازد؟

در واقع شاید مهم‌ترین مساله‌ای که وجود داشت این بود که در این دوره دوستان کاملاً بدون هرگونه تحلیلی بر اساس شرایط مدرن امروز سینما و جامعه رفتاری را پیشه کردند که از همین الان می‌بینیم خسارت‌هایش چگونه اتفاق افتاد. مثلاً جشنواره فجر تقریباً جزو دولتی‌ترین جشنواره‌های دنیا محسوب می‌شود. به خاطر مناسبتش، ویترینش، به خاطر اینکه سال‌های سال همه درگیرش بوده‌ایم. اینکه جشنواره فجر همواره زیر سایه سالگرد انقلاب حرکت کرده و تبدیل به ویترینش شده، با همه لطمه‌هایی که زده، اما باعث شده خود این جامعه در دورانی تبدیل به یک چهره ملی و سبب ارتباط بین این دو هم بشود؛

یعنی بین حاکمیت و مردم و به‌خصوص بخش فرهنگی و سینمایی. الان تصویر جشنواره فجر را نگاه کنید. جشنواره فجر واقعاً به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد که یک نهاد و جریان حکومتی برگزار می‌کند تا چهره‌ای که هم اهالی سینما و هم مردم آن را پذیرفته بودند که این شرایط به دلیل وضعیتی که داریم بهترین شکلی است که می‌تواند الان برگزار شود. اشکالاتش را هم پذیرفته بودند، اما الان اتفاقی که از سال گذشته به شکل عمده و آشکار شروع شد، تاثیرش را همین امسال چقدر در سطحی شدن و از دست دادن کیفیت گذاشته است. از دست دادن هویت به‌خصوص حتی بخشی که مربوط به حاکمیت بود.

یعنی این به نظرم خسارتش بسیار عمده‌تر از چیزی است که جشنواره فجر برای مردم داشت و دوستان این را در تحلیل خودشان متوجه نشدند که هر کدام از این اتفاقات، از این شمشیر از رو بستن‌هایی که در واقع نفی کردن یک طیفی که فکر کنند چرا برویم دنبال اینکه آقای جیرانی چه چیزی می‌خواهد بسازد. اصلاً آقای جیرانی چرا باید فیلم بسازد. وقتی این تفکر غالب می‌شود و این می‌شود که قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، می‌گوییم جیرانی چرا بسازد؟

سینمای ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره می‌خورد به این دلیل که نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند

این تفکر خسارتش قبل از هر چیز به خودشان برمی‌گردد. به این دلیل که سیستمی که در تحلیل شما و فرهاد هم بود، رشد کردن سینمایی ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره می‌خورد. چون سینمای پروپاگاندا به دلیل اینکه نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و پل‌هایی را که مخاطب خودش نیاز دارد با درک و سلیقه خودش کشف کند و واردش شود، نمی‌تواند آن‌ها را بسازد؛ بنابراین روزبه‌روز چه دولت بخواهد چه نخواهد، گران‌تر و غیرقابل ساخت‌تر می‌شود و به جایی می‌رسد که دیگر سینما، حتی سینمای پروپاگاندا، امکانش از دست دولت و نهاد‌های سازنده هم خارج می‌شود. چون این‌ها مخاطب ندارند.

در تولیدات سال قبل، تعداد محدود محصولاتی که بنیاد فارابی به عنوان مهم‌ترین بنیاد تقویت‌کننده سینما که به این دلیل شکل گرفته بود... به این دلیل که حمایت کند یکسری محصولات ساخته شود تا رابط بین فرهنگ ایدئولوژیک و حاکمیتی و مردم باشد...، اما عملاً به چه سرنوشتی دچار شده؟

محصولات امسال هیچ شانسی در ارتباط با مخاطب ندارند/ کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون می‌آید جواب نمی‌دهد

سال گذشته و امسال تقریباً ۲۰ محصول داشتیم که از این تعداد تماماً در اختیار نهاد‌های مختلف بوده و سرمایه‌هایی که بیشتر سرمایه‌های دولتی بوده‌اند و شاید به جز یکی دوتا- که احتمال دارد بر اساس آن چیزی که دیده‌اند باشد، من هیچ کدام از محصولات امسال را ندیده‌ام-، اما کسانی که دیده‌اند به جز یکی دو مورد بقیه‌شان هیچ‌گونه شانسی برای اینکه کمترین اقبالی را بتوانند در ارتباط با مخاطب و مخاطب عام به وجود بیاورند [نداشتند]نه یک گروه خاص، گروه انتخاب‌شده که پول بدهند.

کسانی که تصمیمات فرهنگی می‌گیرند با شرایط و کسانی روبه‌رو می‌شویم که همان مثال معروف را به یادمان می‌آورند که بر سر شاخ نشسته‌اند و بن می‌برند و متوجه نیستند که این رفتار خشن، سلبی و تحریک‌کننده که پیش گرفته‌اند، فرار به جلویی که می‌بینیم که روزبه‌روز بیشتر می‌شود، این لجبازی از طرف تمام تصمیم‌گیران نسبت به اینکه همین است که هست، این سیاست حتی وقتی به جایی می‌رسد که دیدیم بعد از جشنواره فجر وقتی این میزان مهجوریت را مشاهده کردند، به جای اینکه این را تحلیل کنند، روزنامه معروفی که بیشتر از همه نسبت به این داستان واکنش دارد، عنوان می‌کند چه خوب شد که پای همه این عناصر را از سینما قطع کردید و ما همین را می‌خواستیم.

این کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون می‌آید، به نظر می‌آید اولین چیزی است که ممکن است به ذهن هر آدم عامی بیاید که برای اینکه با یک مساله و بحران حاد روبه‌رو شود، چیزی که فکر می‌کند می‌تواند عامل بحران باشد از اول سرش را قطع کند. این فرهنگ جواب نمی‌دهد. این در سینما جواب نمی‌دهد. اتفاقی که شاید افتاده و دوستان کاملاً ندیده گرفته‌اند تغییر ماهیت جریانات و نوع ارتباطات فرهنگی است که سینما جزو عمده‌ترین‌شان است.

در بین محصولاتی که تولید می‌شود که حتی مربوط به سینمای زیرزمینی هم نیست؛ همین فیلم آقای صناعی‌ها فیلمی است که خیلی مشخص و قانونی پروانه ساخت گرفته و با همه اصول و نظارت‌های دوستان ساخته شده، اما چرا تبدیل می‌شود به یک جریانی که مثل لیف خرما نمی‌دانند چه‌کارش کنند. فیلمی که همه مراحل قانونی را طی کرده و بر آن اساس ساخته شده.

اگر بخواهیم به تعبیر همان اواسط دهه‌های ۶۰ و ۷۰ نگاه کنیم، این فیلم باید از جانب مردم و حاکمیت افتخار سینمای ایران باشد. ممکن است حاکمیت نسبت به آن نقد هم داشته باشد هیچ ایرادی ندارد می‌تواند نقدش را داشته باشد، اما از یک طرف به عنوان یک تصویری [که جامعه آزاد را نشان می‌دهد]، جامعه‌ای که در آن امکان حرف زدن و ابراز سلیقه‌های مختلف وجود دارد، بیش از هر چیزی آن فیلم می‌تواند به حاکمیت و جریان بین‌المللی کمک کند. ۴۰ سال است که با پوست و گوشت و استخوان و تورم این را تجربه می‌کنیم که هیچ جور از این شرایط جهانی جدا نیست.

دیگر خبرها

  • جزئیات مست عشق؛ مولانا و شمس در پرده سینما
  • کدام فیلم‌های سینما به جامعه کارگری ادای دین کردند؟
  • پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه معرفی شد
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی
  • «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟