جهان داستان کوتاه/ هر روز یک داستان: «بزرگترین درس زندگی»
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۸۹۶۴۱
بزرگترین درس زندگی
ترس و وحشت زیردریایی را در برگرفته بود. من آنچنان ترسیده بودم که به سختی نفس میکشیدم. مرتباً به خود میگفتم این مرگ است! مرگ.
با وجود اینکه همهی دستگاههای خنک کننده و بادبزنهای برقی را از کار انداخته بودیم و دما به بیش از صد درجه رسیده بود، باز هم میلرزیدم و عرق سرد از سر و صورتم جاری بود و با همهی تلاشی که میکردم قادر نبودم از بههم خوردن دندانهایم جلوگیری کنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
من درچنین شرایطی بودم که یکباره حمله قطع شد. گویا تمام ذخایر کشتی مینانداز تمام شده بود و ترجیح داده بود که حمله را متوقف کند و آنجا را ترک کند. آن پانزده ساعت که مورد حمله قرار گرفته بودیم، برایم 15 میلیون سال طول کشید. تمام خاطرات گذشته و کارهایی را که مرتکب شده بودم مقابل چشمانم مجسم میکردم.
مثلاً قبل از اینکه به ارتش ملحق شوم، کارمند بانک بودم و همیشه از حقوق کم، کار زیاد و پیشرفتهای کوچک و محدود نگران بودم. ناراحت از اینکه قادر نبودم بنا به سلیقه وُ میل خود زندگی کنم، چرا قادر به خریدن یک اتومبیل نبودم، چرا نمیتوانستم برای زنم لباسی گرانقیمت تهیه کنم؟ و بدتر از همه اخلاق بد و خشن رئیسم، وضع موجود را برایم طاقتفرسا کرده بود.
همهی این ماجراها مثل فیلم از مقابل چشمانم میگذشت. به خاطر میآوردم که چطور شبها خسته و عصبی به خانه میرفتم و به خاطر کوچکترین مسئلهای با زنم بگومگو میکردم. یا هر وقت روبروی آینه قرار میگرفتم، آن زخم کوچک روی صورتم که بر اثر تصادف با اتومبیل به جا مانده بود، چگونه باعث ناراحتیام میشد و غمگینم میکرد.
قبل از این ماجرا همهی این مسائل برایم بسیار پررنگ و با اهمیت بود، اما وقتی در اعماق اقیانوس با مرگ دست و پنجه نرم میکردم، به خودم قول دادم که اگر از این مهلکه جان سالم به دربردم و بار دیگر چشمم به خورشید و یا ماه و ستارگان افتاد، دیگر مجالی به نگرانی ندهم و هیچگاه نگران اینگونه مسائل بیاهمیت نباشم. هرگز! هرگز! هرگز!
بله در آن پانزده ساعت پرمخاطره بسیار بیشتر از آن چهار سالی که در دانشگاه سیکاکیوز مشغول تحصیل بودم و کتابهای زیادی را مطالعه کرده بودم، درس زندگی را آموختم!
برگرفته از كتاب: آيين زندگی ـ دیل کارنگی
____________________________________________
بیشتر بخوانید...
جهان داستان کوتاه/ هر روز یک داستان: «دشتی پر از گل سرخ»
جهان داستان کوتاه/ هر روز یک داستان: «درخت مشکلات»
جهان داستان کوتاه/ هر روز یک داستان: «راههای رسیدن به خدا»
لینک کوتاه: asriran.com/00329tمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: داستان کوتاه جهان داستان کوتاه روز یک داستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۸۹۶۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی «محرمانه لسآنجلس» بالاتر از «پدرخوانده» قرار می گیرد
همشهری آنلاین: تعداد فهرستهای برترینهای تاریخ سینما تقریبا به اندازه تعداد رسانههای معتبر است. اعتبار یک رسانه به نویسندگانش است، رسانه دیگر به قدمتش و یک رسانه هم به گستره وسیع مخاطبانش. وبسایت «راتن تومیتوز» (گوجههای گندیده) هم که نقدهای منتقدان و واکنشهای آنلاین تماشاگران به فیلمها و سریالها را گردآوری میکند، فهرستی از ۳۰۰ فیلم برتر همه ادوار دارد که توسط منتقدان مورد تایید این وبسایت و کاربرانش انتخاب شدهاند. ۱۰ فیلم نخست این فهرست صلاحیت منتقدان مورد تایید این وبسایت و جدیت کاربرانش را کاملا عیان میکند.
۱. محرمانه لس آنجلس (کرتیس هنسن، ۱۹۹۷)نئونوآری معمایی که سیاهی و تباهی رسوخ کرده در جان و روح شهر و آدمهایش را در نهایت استادی به تصویر میکشد و گروه بازیگران نامدارش از جمله راسل کرو، کوین اسپیسی، گای پیرس، جیمز کرامول، دنی دویتو، دیوید استراترن و کیم بیسینگر یکی از بهترین نقشآفرینیهایشان را در آن به نمایش گذاشتند.
۲. پدرخوانده (فرانسیس فورد کاپولا، ۱۹۷۲)هرچه زمان میگذرد، بر تعداد طرفداران و عشاق این شاهکار فرانسیس فورد کاپولا افزوده میشود. نسلهای جدید از دیدنش شگفتزده میشوند و نسلهای قدیمیتر با تماشای آن یاد روزهایی میافتند که سینما بهتر از امروز بود. اپرای گنگستری کاپولا به شیوهای چشمنواز و مسحورکننده داستان یک خانواده گنگستر را روایت میکند.
۳. کازابلانکا (مایکل کورتیز، ۱۹۴۲)مخالفانش آن را عاشقانهای آبکی میدانند و دوستدارانش یکی از بهترین عاشقانههای تاریخ سینما را به نامش سند زدهاند. در هر صورت نمیشود انکار کرد که فیلم مغناطیسی دارد که تماشاگرش را از اول تا آخر با خود همراه میکند و از رابطه ریک (همفری بوگارت) و الزا (اینگرید برگمن) الگویی ازلی و ابدی برای فداکاری عاشاقانه میسازد.
۴. هفت سامورایی (آکیرا کوروساوا، ۱۹۵۴)درامی حماسی که فقط داستانش حماسی نیست. ماجرای نوشتن فیلمنامه، ساخت و اکرانش هم به اندازه داستان خود فیلم حماسی و شورانگیز است. این فیلم صرفا مواجهه گروهی سامورایی با گروهی راهزن نیست. در پس پیرنگ ساده آن داستان واژگونی نظامی طبقاتی نهفته است که با جسارت به خرج دادن تعدادی کشاورز و فداکاری ۷ سامورایی ممکن میشود.
۵. انگل (بونگ جون هو، ۲۰۱۹)داستان شکاف میان فقرا و اغنیا دستمایه فیلمهای فراوانی بوده و تعابیر و تفاسیر سیاسی و اجتماعی گوناگونی از این آثار شده است؛ اما احتمالا کمتر فیلمی مثل «انگل» توانسته با داستانی هیجانانگیز و سرگرمکننده یکی از دیرپاترین اشکال فرادستی و فرودستی انسان را به نقد بکشد. استقبالی که ظرف این چند سال از فیلم شده بیشتر از کیفیت فیلم گویای وضع کنونی جهان و آگاهی انسان امروزی به ساختارهای اقتصادی ناعادلانه آن است.
۶. فهرست شیندلر (استیون اسپیلبرگ، ۱۹۹۳)سال ۲۰۲۳ که «منطقه مورد علاقه» جاناتان گلیزر به نمایش درآمد، در اغلب نقدها به مفهوم «ابتذال (پیشپاافتادگی) شر» برای توضیح و تفسیر آن استناد شد. اما درست ۳۰ سال قبل، اسپیلبرگ در «فهرست شیندلر» نشان داد تنها راه مقابله با هر شر و اهریمنی بر صدر نشاندن انسان فارغ از هر نوع تعصب و افراطیگری است.
۷. تاپ گان: ماوریک (جوزف کوشینسکی، ۲۰۲۳)نه آنقدر زمانی از اکران فیلم گذشته که صلاحیت ورود به جمع برترینهای تاریخ سینما را پیدا کرده باشد، و نه واقعا خود فیلم از چنان کیفیتی برخوردار است که حضورش در جایگاه هفتم ۱۰ فیلم برتر تاریخ سینما مایه تحیر نشود. جز طراحی صحنههای اکشن فیلم که در میان فیلمهای زیرژانر نبرد هوایی واقعا درخشان است، مهمترین امتیاز فیلم حضور تام کروز است.
۸. داستان اسباب بازی ۲ (جان لستر، ۱۹۹۹)وودی و باز لایتر ۴ سال بعد از موفقیت قسمت نخست این فیلم برگشتند و توانستند با داستانی جذاب موفقیتی بیش از قسمت اول در گیشه کسب کنند. در قسمت دوم، ماجراجویی عروسکها ابعاد وسیعتری پیدا میکند و مفاهیمی مثل دوستی و ازخودگذشتگی با تاروپود داستان عجین میشود.
۹. محله چینیها (رومن پولانسکی، ۱۹۷۴)جیک گیتس (جک نیکلسون)، کارآگاه خصوصی لس آنجلسی که متخصص افشای خیانتهای زناشویی است، توسط زنی استخدام میشود تا پرده از راز خیانت شوهرش بردارد، اما هرچه ماجرا پیش میرود، داستان ابعاد پیچیدهتری پیدا میکند و خیانت بزرگتری از سوی سیاسیون به مردم و نسل آینده افشا میشود.
۱۰. در بارانداز (الیا کازان، ۱۹۵۴)فیلم ۸ اسکار اصلی را برای خود کرد، اما بزرگترین میراثش شمایل مرد جوان یاغی و سرکشی است که تاریخ بازیگری را به قبل و بعد از خودش دو نیم میکند. مارلون براندو در نقش تری مالوی استانداردهای جدیدی برای جواناولهای مرد سینما خلق کرد: سرکش، ناسازگار، بدقلق و در عین حال دلنازک و از نظر روحی شکننده.
کد خبر 849738 منبع: همشهری آنلاین برچسبها سینمای جهان کارگردانان سینمای جهان مجله سينماى جهان بازیگران سینما و تلویزیون جهان