گفتوگو با احمد توکلی رییس هیات مدیره دیدهبان شفافیت و عدالت مشارکت مردمی در قوه قضاییه، چرایی و چگونگی
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۹۴۸۳۴
اواخر سال گذشته حجتالاسلام رییسی، ریاست قوه قضا، طی جلسهای، با دعوت از سمنهایی که به نوعی درگیر موضوعی از موضوعات قضایی هستند، آنها را به مشارکت در حل و فصل امور قضایی دعوت کرد. بسیار پذیرفته است که مهمترین امر قابلمشارکت، دعوت به شفافیت در حکمرانی و مبارزه با فساد در سیستم است. از مبارزه با فساد که سخن به میان میآید، نام احمد توکلی از جمله نخستین نامهایی است که در ذهن تداعی میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
***
چه اقداماتی از جانب قوه قضائیه، موجب دلگرمی سازمانهای مردمنهاد میشود؟
رویکرد مشارکتجویانه رییس قوه قضائیه، مستلزم به رسمیت شناختن عملی نهادهای مردمی است از مساجد تا رسانههای دیجیتال. این، گام نخست مشارکتجویی است. وقتی نهادی به حساب آورده شود هر دو سر ماجرا را ارتقا میبخشد. یک طرف نهادی مردمی است که چون به حرفش اهمیت داده میشود، شوق بیشتری به تحرک پیدا میکند، و طرف دیگر دستگاه قضاست که از فشار غیرقانونی بر نهادهای مردمی نهی میشود. گام دوم در این راه اعمال قانون بر رفتار نهادهای مردمی همراه با مدارا است. یعنی وقتی نهادی مردمی بخواهد جور حکومت را در بخشی از وظایف حکومت بر دوش کشد، باید حفاظت و تشویق شود نه بازخواست. مثلا وقتی رسانه، خبری از انحراف و فساد در دستگاهی را منتشر میکند، قوه میتواند با فرض سوءنیت برخورد کند. در این حال، هرجا علم قاضی معیار میگردد به زیان متهم حکم داده میشود. اما اگر به استناد قانون و اقتضای مصالح کشور بخواهیم رسانهها را در مبارزه با فساد دلگرم و تقویت کنیم، میتوان انتشار آن خبر را انجام وظیفه در جلوگیری از فساد دانست. در حالت نخست، اگر در خبر عناصر ناراست باشد، خبرنگار مفتری شناخته میشود و باید مجارات را تحمل کند. در حالت دوم چون سوءنیت خبرنگار ثابت نیست دیگر مفتری محسوب نمیشود. رویکرد جدید قوه دراینباره، در جهت دوم سیر میکند.
شوراهای حل اختلاف هم با تفکری متعالی شکل گرفت و قرار بود بسیاری از مشکلات مردم به دست مردم حل شود و مراجعه به دادگستری کمتر و پروندهها در این شوراها حل و فصل گردد؛ اما نتیجه نشد آنچه باید میشد! آیا سرنوشت سمنهای قضائی چنین نمیشود؟
پرسش شما متضمن قضاوتی است که پیشفرض لازم سوال شماست و آن اینکه شوراهای حل اختلاف طرحی شکستخورده است. اولا اینطور نیست که شورای حل اختلاف شکست خورده باشد. میتوان گفت که به همه اهداف خود نرسیده است. فکر کنید اگر قرار باشد شورای حل اختلاف نباشد، همین پروندهها باید به دادگستری ارجاع میشد. وضع بهتر میبود؟ ثانیا اگر نوعی از مشارکت مردم به اهدافش نرسیده، فرض اینکه هر طرح مشارکتی دیگری موفق نخواهد شد، صحیح نیست. ثالثا میتوان از تجربیات همین شوراهای حل اختلاف برای بهبود تصمیمات درباره رویکرد جدید بهره برد. در عینحال خطری که شما اشاره کردید همیشه وجود دارد و خودش مستلزم مراقبت است.
نظارت سمنها بر دستگاه قضا، تفکری هوشمندانه است؛ زیرا نه ملاحظات همکاری درون قوه بینشان حاکم است و نه تعارف و ترس؛ زیرا ناظران درون قوه تمام این ملاحظات را دارند. اما بدنه قوه چقدر با این نگاه و تفکر همراه است؟
بنا بر فرض نظارت برای کشف فسادها و سوءاستفادههاست. بنابراین تمام کسانی که از وضعیت فاسد موجود منتفع هستند اعم از قضات، کارکنان دادگستری مانند منشیان دادگاهها و ضابطین فاسد که عرضهکننده کالای سیاه (مناسبات غیرقانونی و فسادآلود) هستند و متقاضیان کالای سیاه (بخش خصوصی یا دولتی) با نظارت سالم مخالفند. به همین دلیل در بدنه تا نزدیک راس (مانند طبری در دفتر آیتالله آملی لاریجانی) به نسبت شیوع فساد، همراهی نمیکنند. مبارزه موفق مبارزهای است که همه واقعیتها را ببیند. اما اینکه در پرسش شما در نظارت سمنها، رودربایستی و ملاحظات وجود ندارد، اشتباه است. بلکه باید پذیرفت که سمنها مستعدترند برای فساد، زیرا فساد میل به گسترش و کسب و تثبیت قدرت دارد و به همین دلیل در تصرف سمنها که نمک هستند اگر موفق شوند، وای به روزی که بگندد نمک! کما اینکه برخی فاسدها که پرونده خودشان یا افراد مورد حمایتشان در دیدهبان شفافیت و عدالت در حال رسیدگی بود، پیشنهاد رشوه میدادند؛ البته در لباس کمک به خیریههایی که ما معرفی کنیم، که مأیوس و شرمنده برمیگشتند.
آیا تدبیری شده تا دیگر سازمانها در خصوص ارائه اطلاعات، آمار و... سمنها را یاری کنند تا در موضوعاتی که بررسی میکنند، اطلاعات دقیقتری به دست آورند و پرونده متشکله کاملتر باشد؟
قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات مصوب سال ۱۳۸۷ تا اندازهای این مشکل را حل میکند. ولی راه مطمئن و مکمل اسنادی است که مردم برای سمن میآورند. البته هرچه سمن ضدفساد، امینتر شناخته شود اسناد و مدارک بیشتری دریافت خواهد کرد. در قصه رسیدگی به املاک معروف به نجومی شهرداری تهران، علاوه بر اسنادی که آقای قالیباف رسما به دیدهبان داد، بیش از دههزار برگ سند به دست ما رسید؛ شاید بیش از آنچه سازمان بازرسی کل کشور داشت.
آیا سمنها از لحاظ قانونی ملزم به افشای منابع به دست آوردن اطلاعات خود هستند؟
برای سمنهای ضدفساد هیچ الزام قانونی برای انتشار منابع اطلاعاتیشان وجود ندارد.
اینکه سمنها مانند دادستان، میتوانند اعلام جرم کنند، بسیار خوب است. آیا ریاست قوه تدبیری برای اینکه سمنها مانند دادستانها گزارشهای خود را مستقیماً به ایشان ارائه نمایند، اتخاذ کردهاند؟
دادستانها گزارش نمیدهند بلکه اعلام جرم میکنند و مراحل دادرسی را مدیریت میکنند. البته اگر خود بخواهند یا مقامات مافوق بخواهند وظیفه دارند گزارش دهند. ولی سازمانهای مردمنهاد ضدفساد به نسبت اهمیت اکتسابی در اجتماع، مورد توجه قرار میگیرند.
از سوی ریاست محترم قوه، چه تدابیری اتخاذ شده تا سازمانهای مردمنهاد از آسیبهای احتمالی افراد فاسد که نوعا دارای قدرت قضایی هستند، مصون مانده و به بهانههای واهی برایشان ایجاد مزاحمت نشود؟
اصل، اجرای قانون است که رییس قوه حمایت قانونی از سمنها را قطعا اولی میشمارد. ولی خود سمنها باید به قوانین احاطه داشته باشند و بهانه به دست مفسدان ندهند.
اینک که ریاست قوه، نظارت و کشف فساد در دستگاه قضا را بر دوش سمنها نهاده است، آیا میتوان امید داشت که اگر فسادی در سطوح بالا کشف شود رسیدگی جدی و قاطعانه صورت میگیرد و اعمال نفوذ در دستگاه، مانع حرکت سمنها نمیشود؟
سمنها علاوه بر حمایت قانون، به قدرت مردم متکی هستند و مسائل آنها پنهانی نیست. احتمال لاپوشانی کردن جرائم بلندپایگانی که سمنها مدعی آنها میشوند کمتر است.
چگونه میشود از سمنها در مقابل شکایتهای بعدی برای اعاده حیثیت حمایت کرد؟ آیا نیاز به وضع قانون هست؟
وقتی کار راه بیفتد و این حرکت راهبردی اجرایی گردد، نقائص احتمالی، خود را نشان میدهد و رفع میگردد که گفتهاند:«خود راه بگویدت که چون باید رفت»
منبع: الف
کلیدواژه: سازمان های مردم نهاد مبارزه با فساد سازمان ها حل اختلاف سمن ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۹۴۸۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روشن: بازی با تراکتور برای استقلال حکم مرگ و زندگی دارد
به گزارش ورزش سه و به نقل از اعتماد، در یکی از مهمترین بازیهای این فصل لیگ برتر دو تیم استقلال و تراکتور به مصاف یکدیگر میروند. تراکتور با مربی جدید به فکر روزهای خوب در آینده است و استقلال با مالکان جدید میخواهد صدرنشینی را حفظ کند. نکو و شاگردانش با از پیش رو برداشتن تیم قرمزپوش تبریزی میتوانند گام بلندی به سوی قهرمانی بردارند. به بهانه واگذاری استقلال به پتروشیمی و این بازی حساس با حسن روشن یکی از پیشکسوتان پرافتخار استقلال تماس گرفتیم که صحبتهایمان به دیگر مسائل پیرامون این باشگاه و حواشی چند وقت گذشته کشیده شد که خواندن آن خالی از لطف نیست!
می شود گفت استقلال در صورت پیروزی برابر تراکتور قهرمان لیگ میشود؟
نه! در اینکه یکی از دو تا تیم پرسپولیس و استقلال قهرمان میشوند که بحثی نیست. اما الان تراکتور تیم خیلی خطرناکی برای استقلال است. فوت همسر آقای زنوزی و رایگان کردن تماشای بازی هم میتواند برای تراکتور باعث ایجاد انگیزه مضاعف شود. اینها همه کار میکنند تا بگویند ما برای تیم همه کار کردیم حالا اگر نتیجه نگیرند، مقصر نیستند. این بازی برای استقلال خیلی خطرناک است حالا چه تدبیری برای بازی دارند به خودشان مربوط است، اما اگر بازی را ببرند شانسشان برای قهرمانی بیشتر میشود و اگر نبرند از کورس قهرمانی عقب خواهند بود. تراکتوریها انگیزه خیلی بالایی دارند.
استقلال مقابل شمس آذر از همان ابتدا هجومی بازی کرد. فکر میکنید مقابل تراکتور هم باید هجومی بازی کند؟
با اینکه دارد لیگ تمام میشود، اما استقلال هنوز ثبات ندارد. یک بازی دفاعی کار میکند و یک بازی هجومی و یک بازی معمولی. واقعا نمیشود روی این تیم حساب کرد. خوشبختانه ستاره ندارند که روی آن حساب کنند و بچهها خیلی دونده هستند. من دلواپس این قضیه هستم که چند تا بازیکن پای خودشان را میگیرند و به نظر میرسد به لحاظ بدنی هم نیاز به کار اضافه دارند تا پایشان نگیرد. اواخر لیگ شده و به نظر میرسد به لحاظ بدنی مشکل دارند.
غیبت حسینی میتواند به ضرر استقلال تمام شود؟
به هرحال دروازهبان ذخیره باید یک جاهایی مثل این مواقع به درد بخورد.حالا این بازی اجبار است. من دروازهبان دوم تیم را نمیشناسم، اما باید او را از نظر روحی بسازند. یعنی نباید فقط تمرین فیزیکی داشته باشد. غلامپور کارش سخت است، چون هم باید او را تمرین بدهد و هم روحیهاش را بالا ببرد بقیه و جواد نکونام هم باید روی مسائل روحی این دروازهبان کار کنند. انگلیسیها یک مثالی دارند که به بازیکن میگویند خودت باش و سعی نکن بخواهی خودت را بهتر نشان بدهی. همان که به عنوان رزرو استقلال از این دروازهبان انتظار داشتند و او را جذب کردند، باشد. یکی که میخواهد تست بدهد یک کار فراتر از خودش انجام میدهد تا به چشم بیاید، اما این بازیکنان مورد توجه بودند که قرارداد امضا کردند.
درباره واگذاری باشگاه استقلال چه صحبتی دارید؟
فکر میکنم پرسپولیس را بانک شهر خریداری کرده اما استقلال را نمیدانم! ولی اگر مدیریتش به مسائل آگاه باشد که به نفع استقلال است. منظور من این است اینها باید یک هیات مدیره برای خودشان انتخاب کنند و روی عملکرد مدیر و هیات مدیره و حتی مربی نظارت داشته باشند یا در اعضای هیات مدیره نقش داشته باشند تا بعدها که تیم نتیجه نگرفت، نگویند اینها را ما انتخاب نکردیم! یک هیات مدیره و مدیر درست و حسابی بگذارند و جز اینها یک کمیته فنی قوی انتخاب کنند و قرارداد ببندند تا تیم را جمع و جور کنند.
سهم پیشکسوتان هم ۵ درصد است؛ به شما ابلاغ شده؟
خیر، هنوز به ما که چیزی ابلاغ نکردهاند.
با این تغییر و تحولات و حضور افراد سیاسی فکر میکنید پیشکسوتان از باشگاه مورد علاقه خود دور خواهند شد؟
دور که هستند، اما اگر آدم باشند باید دو تا تفکر داشته باشند، چون تمام باشگاهها روی این دو محور میچرخد: یکی احترام و رسیدگی به پیشکسوت و دیگر توجه به آکادمی. یعنی بچههای مردم که الان پول ندارند، بیایند در این تیمها. باید سرمایهگذاری کنند؛ تبلیغات هم برایشان میشود و رضایت مردم هم هست. اگر به این دو مساله اهمیت بدهند یعنی انتخاب خوبی است.